احساس مسئولیت / احساس تکلیف/احساس وظیفه/وظیفه شناسی/احساس مسئولیت مردم/ احساس مسئولیت عمومی
آنچه ملت ما در طول دهها سال قبل از انقلاب، بلکه پیش از آن به آن دچار بود، نبودن این دو عامل بود: یکی نبودن احساس مسئولیت در میان دولتمردان، که دولتمردان در قبال آحاد مردم، هیچ احساس مسئولیتی نداشتند؛ رؤسای کشور، کشور را ملک خودشان میدانستند و برای استفادهی از این ملک به دنبال این بودند که ببینند کجا چه کاری برای آنها فایدهی بیشتری دارد؛ آنچه برایشان مطرح بود، فایدهی مردم نبود. این عرفِ «دورافتاده» و «نزدیک»، از آنجا به وجود آمد. اینکه فلان شهر دورافتاده است. دورافتاده یعنی چه؟ معنایش این بود که از مرکز کشور، از تهران دور است. این کافی بود برای محرومیت؛ چون چشمشان همین مناطق دور خود را میدید و دلشان به دنبال کارها و مراکز و مناطقی بود که برای آنها منشأ سود و نفعی باشد، نه برای مردم. انقلاب این عرف را عوض کرد. انقلاب دور و نزدیک را از منطق دولتیان و مسئولان کشور زدود؛ دور و نزدیک ندارد. لذا شما میبینید مسئولین کشور، هیئت دولت، رئیسجمهور به سرتاسر کشور مسافرت میکنند. این معنایش این است که نگاه و عواطف و همت مسئولین باید میان همهی شهرهای کشور تقسیم شود. اینجور نباشد که یک شهری، یک منطقهای که دوردست است، از شعاع همت و تصمیم مسئولین دور بماند؛ نه، دور و نزدیک ندارد. امروز در این کشور شهرهائی و مناطق دوردست و کوچکی موفق میشوند که مسئولان کشور را، یعنی رئیسجمهور را، دولت را، وزرا را از نزدیک ببینند، به آنها نامه بدهند یا حرف بزنند و از زبان آنها و حنجرهی آنها مستقیماً سخن بشنوند که در روزگارهای گذشته در طول تاریخ، امید این را نداشتند که حتی یک مدیر درجهی سه به آنها سرکشی کند. پس این یک عامل، یعنی عامل احساس مسئولیت از سوی مسئولان کشور و مدیران ارشد کشور امروز وجود دارد.1386/10/15
لینک ثابت
اگر ملاحظه میکنید که ملت ایران امروز در مجامع جهانی و در محیط بینالمللی یک چهرهی پرافتخار و سربلند است، همهی ملت ایران از همهی مناطق در ایجاد این تصویر نیکو و زیبا از ملت ایران سهیمند؛ همه تلاش کردید، همه زحمت کشیدید. پس این دو عامل باید باشد: هم مسئولین باید این احساس مسئولیت را نسبت به نیازهای مردم در خودشان روز به روز تقویت کنند، که من میتوانم به شما عرض کنم خوشبختانه مسئولین دولتی و وزرای ما و رئیسجمهور ما و مدیران ارشد کشور این احساس مسئولیت را دارند. بینی و بین اللَّه، انسان نگاه که میکند، میبیند در این احساس مسئولیت حقاً و انصافاً چیزی کم ندارند؛ کار هم زیاد میکنند، تلاش هم انصافاً تلاش خستگیناپذیری است. یک خدمت بزرگشان هم علاوهی بر خدمات مادی و عمرانی و رسیدگی به امور مردم، همین است که شعارهای انقلاب را، ارزشهای انقلاب را سرِ دست میگیرند، به آنها افتخار میکنند؛ این خیلی مهم است. بودند و هستند در میان افراد ما در کشور، کسانی که قدر این شعارها را ندانستند. باید به آنها افتخار میکردند، اما افتخار نکردند.
خوشبختانه مسئولین ارشد کشور همیشه سربلند و مفتخر به این شعارهای انقلاب و ارزشهای انقلاب بودهاند. پس ملت این رکن اوّلی را باید مطمئن باشد که هست و آن عبارت است از اهتمام مسئولین کشور و مدیران کشور برای بهبود وضع در سراسر کشور.
حالا شما یک مسئلهی آب را، یا مسئلهی کشاورزی را، یا مسئلهی راه را، یا مسئلهی اشتغال را مطرح میکنید. در سرتاسر کشور مسائل زیادی هست که مسئولین کشور بایستی اینها را رسیدگی کنند، انجام بدهند، برنامهریزی کنند، محاسبه کنند، امکانات کشور را بسنجند. خوشبختانه امکانات کشور هم امکانات کمی نیست، نیروی کارآمد هم در کشور کم نیست، باید برنامهریزی کنند، پیش برویم. تا امروز هم پیش رفتهایم و آن مقداری که ملت ایران از لحاظ سازندگی کشور در این بیست و هفت هشت سالِ پس از انقلاب پیش رفته است، چندین برابرِ پنجاه سال قبل از دوران انقلاب است که به وسیلهی آن حکمرانان طاغوتی و ستمکار، ستمگر و بیاعتنای به حقوق مردم ممکن بود انجام بگیرد. آنها نسبت به نیازهای مردم هیچ احساس مسئولیت نمیکردند. هر کاری هم میکردند، به خاطر یک ضرورتی بود یا یک ظاهرسازیای بود یا یک اجباری بود یا مطالبات خطرناکی از سوی مردم بود؛ ناچار بودند و الّا نمیکردند.
به استان یزد که مردم نجیبی دارد، کمتر رسیدند، تا به بعضی از جاهای دیگر که میترسیدند عکسالعملی در آنجاها انجام بگیرد. اینجوری بودند آنها؛ احساس مسئولیت نبود.
امروز بحمد اللَّه این احساس مسئولیت در حد اعلاء وجود دارد. مردم میتوانند به این مطمئن و خاطرجمع باشند که مسئولین برای خودشان چیزی نمیخواهند. تلاششان و کارشان و زحمت بیوقفهشان برای مردم است.1386/10/15
لینک ثابت