newspart/index2
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا / شکست طرح خاورمیانه جدید / طرح خاورمیانه بزرگ/ خاورمیانه جدید
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا

این دشمنی كه در مقابل ملت ایران است، با این اعتماد به نفسی كه شما تا امروز به آن رسیده‌اید، ستیزه خواهد كرد؛ بخصوص كه امروز آمریكا در سیاستهای خاورمیانه‌ایِ خودش شكست خورده. سیاستهای خاورمیانه‌ای آمریكا عمدتاً معطوف به جمهوری اسلامی بود. از یك طرف افغانستان، از یك طرف عراق؛ فكر میكردند جمهوری اسلامی بین دو لبه‌ی یك گازانبر قرار خواهد گرفت و زیر فشار واقع میشود و دستهایش را بالا میبرد. سیاست خاورمیانه‌ای آمریكا مبتنی بود بر تقویت رژیم صهیونیستی، و یكی از بزرگترین اقدامها و تصمیماتشان این بود كه در داخل لبنان - كه همسایه‌ی مشرف بر سرزمین فلسطینِ غصب شده است - آن نیروی محركه و مؤمن و اثرگذار و نافذ، یعنی حزب‌اللَّه و نیروی مقاومت را از بین ببرند. سال گذشته با آن شكست مفتضحانه، این از دستشان گرفته شد. از پارسال تا حالا هم مرتب دارند دست و پا میزنند، برای اینكه شاید بتوانند در لبنان یك كاری بكنند، یك حكومت طرفدار آمریكا، یك ارتش طرفدار آمریكا به وجود بیاورند؛ كه الان مشكل و معضله‌ی لبنان به خاطر این است. آمریكائی‌ها حاضر نیستند به‌آسانی این گوشتِ به خیال خودشان پخته را از زیر دندانشان بیرون بیاورند؛ برای اینكه بتوانند یك فرد دست‌نشانده‌ای به عنوان رئیس - كه فرمانده ارتش هم هست - و به تبع آن، یك دولت دست‌نشانده در آنجا به وجود بیاورند تا بتوانند حزب‌اللَّه را زیر فشار قرار دهند؛ اما تا حالا نتوانسته‌اند. برای قدرتی مثل آمریكا، اینها ناكامی است. با آن همه ادعا، با آن همه توان، با آن همه پول، با آن دستگاه دیپلماسیِ فوق‌العاده قوی، و با آن ابزارهای گوناگون فنی و انسانی نتوانستند با حزب‌اللَّه مواجه شوند. اینها حزب‌اللَّه را هم مرتبط با ایران میدانند؛ پیروزی حزب‌اللَّه را، پیروزی جمهوری اسلامی میدانند. اینجا هم شكست خوردند.1386/10/13
لینک ثابت
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا

این دشمنی که در مقابل ملت ایران است، با این اعتماد به نفسی که شما تا امروز به آن رسیده‌اید، ستیزه خواهد کرد؛ بخصوص ‌که امروز آمریکا در سیاستهای خاورمیانه‌ایِ خودش شکست‌ خورده. سیاستهای خاورمیانه‌ای آمریکا عمدتاً معطوف به جمهوری ‌اسلامی بود. از یک طرف افغانستان، از یک طرف عراق؛ فکر می‌کردند جمهوری اسلامی بین دو لبه‌ی یک گازانبر قرار خواهد ‌گرفت و زیر فشار واقع می‌شود و دست‌هایش را بالا می‌برد. سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا مبتنی بود بر تقویت رژیم صهیونیستی، و ‌یکی از بزرگترین اقدامها و تصمیماتشان این بود که در داخل لبنان- که همسایه‌ی مشرف بر سرزمین فلسطینِ غصب شده است- ‌آن نیروی محرکه و مؤمن و اثرگذار و نافذ، یعنی حزب اللَّه و نیروی مقاومت را از بین ببرند. سال گذشته [در جنگ 33 روزه] با ‌آن شکست‌ مفتضحانه، این از دستشان گرفته شد. از پارسال تا حالا هم مرتب دارند دست و پا می‌زنند، برای اینکه شاید بتوانند ‌در لبنان یک کاری بکنند، یک حکومت طرف‌دار آمریکا، یک ارتش طرف‌دار آمریکا به وجود بیاورند؛ که الآن مشکل و معضله‌ی ‌لبنان به خاطر این است. آمریکائی‌ها حاضر نیستند به‌آسانی این گوشتِ به خیال خودشان پخته را از زیر دندانشان بیرون بیاورند؛ ‌برای اینکه بتوانند یک فرد دست‌نشانده‌ای به عنوان رئیس- که فرمانده ارتش هم هست- و به تبع آن، یک دولت دست‌نشانده در ‌آنجا به وجود بیاورند تا بتوانند حزب اللَّه را زیر فشار قرار دهند؛ اما تا حالا نتوانسته‌اند. برای قدرتی مثل آمریکا، این‌ها ناکامی ‌است. با آن همه ادعا، با آن همه توان، با آن همه پول، با آن دستگاه دیپلماسیِ فوق‌العاده قوی، و با آن ابزارهای گوناگون فنی و ‌انسانی نتوانستند با حزب اللَّه مواجه شوند. این‌ها حزب اللَّه را هم مرتبط با ایران می‌دانند؛ پیروزی حزب اللَّه را، پیروزی جمهوری ‌اسلامی می‌دانند. اینجا هم شکست‌ خوردند. در مسئله‌ی هسته‌ای، آمریکائیها تا همین چند ماه پیش اصرار، اصرار که باید ایران ‌بکلی همه‌ی فعالیتهای هسته‌ایاش را کنار بگذارد؛ یعنی مثل آن کاری که با لیبی کردند؛ ته‌اش را جارو کند، تقدیم کند به آنها؛ ‌بکلی اعلام انصراف کند. اخیراً... وضع به جائی رسیده است که گفتند ایران در همین حدی که هست، توقف کند. ببینید فاصله‌ی ‌اینها خیلی زیاد است. یک روزی بود که اینها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکره‌ی با ‌اروپا حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نمیشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند ‌نمیشود. اگر میگفتند یکی، باز هم میگفتند نمیشود! امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد کار میکند، مبالغ زیادی هم آماده‌ی کار ‌گذاشتن است. میگویند در همین حد متوقف شوید. این هم یکی از ناکامیهای آمریکاست‌.‌‌ در خود منطقه آمریکائیها تلاش کردند ‌از بعد از قضیه‌ی بیستم شهریورِ آن برجهای دوقلو، صحنه را تصویر کنند به یک صحنه‌ی دو قطبی در این منطقه: جنگ بین ‌دموکراسی و تروریزم. چقدر تبلیغات کردند، چقدر کار کردند، چقدر تهاجم نظامی و لشکرکشی و خرج کردند و هر کاری توانستند، ‌کردند تا بگویند ما حامل دموکراسی هستیم، منطقه حامله‌ی تروریزم است؛ ما آمده‌ایم منطقه را نجات دهیم. امروز شما نگاه کنید ‌در خود عراق که مرکز و محور فعالیتهای اینها بود؛ از مردم عادی که سؤال کنید، میگویند موجب و عامل تروریزم خود ‌آمریکائیهایند؛ هیچ کس معتقد نیست که آمریکا برای عراق دموکراسی آورده. این حکومتی که تشکیل شد، این دولتی که روی ‌کار آمد، این مجلسی که روی کار آمد، علی‌رغم آمریکا آمد؛ نمیخواستند این بشود؛ ناچار شدند؛ این را همه میدانند. بنابراین در ‌صحنه‌های مختلف، اینها ناکام شدند‌.‌1386/10/13
لینک ثابت
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا

امروز آمریکا در سیاستهای خاورمیانه‌ایِ خودش شکست‌ خورده. سیاستهای خاورمیانه‌ای آمریکا عمدتاً معطوف به جمهوری ‌اسلامی بود. از یک طرف افغانستان، از یک طرف عراق؛ فکر می‌کردند جمهوری اسلامی بین دو لبه‌ی یک گازانبر قرار خواهد ‌گرفت و زیر فشار واقع می‌شود و دست‌هایش را بالا می‌برد. ‌1386/10/13
لینک ثابت
سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا

سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا مبتنی بود بر تقویت رژیم صهیونیستی، و یکی از بزرگترین اقدامها و تصمیماتشان این بود که در ‌داخل لبنان آن نیروی محرکه و مؤمن و اثرگذار و نافذ، یعنی حزب اللَّه و نیروی مقاومت را از بین ببرند. در جنگ 33 روزه با آن ‌شکست‌ مفتضحانه، این از دستشان گرفته شد.‌1386/10/13
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی