امروز بغداد عزادار است. بسیارى از کشورهاى دیگر اسلامى بهخاطر جنگها، بهخاطر خونریزى عزادارند؛ سوریه عزادار است، یمن عزادار است، لیبى عزادار است، بحرین عزادار است. امّت اسلامى شایستهى اینهمه مشکلات نیست.
این مشکلات از کجا مىآید؟ این مشکلات از کدام منبع خبیث و نامبارکى ناشى میشود؟ چه کسى این نطفهى ناپاک تروریسم را در دنیاى اسلام ترویج میکند؟ در زبان، همه از تروریسم تبرّى میجویند و گاهى علىالظّاهر یک تظاهر عملى هم علیه تروریسم میکنند -به تعبیر رئیس جمهور محترم یک ائتلاف ظاهرى و دروغین و مصنوعى علیه تروریسم تشکیل میدهند- امّا در باطن اینجور نیست؛ در باطن تروریسم را ترویج میکنند. ما فراموش نکردهایم آن روزهایى را که در اوایل قضایاى سوریه، سفیر آمریکا بلند شد رفت در بین معارضین تا به آنها دلگرمى بدهد و آنها را وادار کند که یک منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به یک جنگ داخلى. این کار کوچکى است؟ خب منازعات سیاسى در خیلى از کشورها هست؛ چرا باید منازعهى سیاسى را تبدیل کنند به جنگ؟ [آنهم] جنگ در خود یک ملّت و برادرکشى. بعد هم با پول و با درآمدهاى نفتى حرام، جوانهایى را از اطراف و اکناف جمع کنند [و به آنجا] متوجّه کنند؛ در سوریه یکجور، در عراق یکجور. حالا که دیگر گسترش پیدا کرده است؛ در بنگلادش، ترکیه و دیگر جاها. اینها است که دنیاى اسلام را دچار این بدبختىها میکند و این ناامنى را به وجود مىآورد. چرا ما دشمن خودمان را نمىشناسیم؟
بعضى خیال میکنند اینکه ما بر روى دشمنى آمریکا با ما تکیه میکنیم، ناشى از تعصّب است؛ نه، ناشى از شناخت است، ناشى از تجربه است.1395/04/16
لینک ثابت