اولین چیزی که جزوِ الزامات این جایگاه به حساب میآید، این است که ما مجلس خبرگان را در وضعی قرار دهیم که برای مردم اطمینانبخش و مورد قبول و اعتماد آنها باشد. هر گونه حرکتی که به تضعیف جایگاه مجلس خبرگان بینجامد، نقطهی مقابل این رویکرد است. مجلس خبرگان را نباید تضعیف کرد. مردم وارد میدان میشوند، فکر میکنند، مطالعه میکنند، مشورت میکنند و رأی میدهند و این مجلس تشکیل میشود؛ پس مجلسی است که خود مردم آن را تشکیل دادهاند، کما اینکه همین مجلسی که شما آقایان محترم در این دوره نماینده هستید، در هشت سال پیش از این که بنا بود انتخابات آن انجام بگیرد، تبلیغاتی برای عدم شرکت مردم در این انتخابات از ماورای مرزهای ما شروع شد؛ یعنی رسانههای بیگانه از مدتی قبل از انتخابات، یک برنامهی طولانیای را شروع کردند تا مردم را نسبت به انتخابات خبرگان دلسرد کنند، آن را کماهمیت و بیفایده جلوه بدهند و مانع از حضور مردم بشوند. مثل همیشه آن حرفها یک پژواکهایی هم در داخل داشت و متأسفانه در داخل هم کسانی دنبالهی همان صداها را گرفتند تا اینکه مردم را از پای صندوقهای رأی دور کنند و نگذارند. از چند ماه قبل از انتخابات خبرگان، این کار انجام گرفت. خوب، مردم علیرغم همهی اینها آمدند، هجده میلیون - که یک رقم بسیار بالایی است - در یک چنین انتخاباتی وارد شدند، رأی دادند و بحمداللَّه این مجلس تشکیل شد.
مردم اعتماد میکنند؛ نباید این اعتماد آنان به هیچ کیفیتی خدشهدار شود؛ چه در تبلیغات گوناگونی که مربوط به این مجلس است - که حالا اینطور چیزها را در پیش خواهیم داشت - و چه در اظهارات گوناگون با انگیزههای سیاسی یا غیرسیاسی. چیزی که مردم را نسبت به این مجلس مهم و مؤثر و اجتنابناپذیر مردّد کند و اعتماد آنها را کم کند، نبایستی از افراد صادر شود. این یکی از الزامات است که نبایستی بگذاریم با اظهارات نسنجیده، اعتمادی که مردم دارند و اظهار کردهاند و چند دوره این اظهار اعتماد تکرار شده است، متزلزل بشود.
کار دیگری که باید انجام بگیرد، این است که این مجلس باید از وزانت برخوردار باشد؛ یعنی کسانی در این مجلس شرکت بکنند که بعد از آن که مورد انتخاب قرار گرفتند و اینجا آمدند، آن وزانت و موقعیت لازم را از لحاظ علمی، سیاسی، وجههی اجتماعی و دیانت داشته باشند که در آن روزی که آنها بناست یک انتخابی انجام بدهند، این انتخاب آنها مردم را خاطرجمع کند. پس وزانت این مجلس هم یکی از مسائل بسیار مهم است.
صاحبان صلاحیت هم بایستی سعی کنند که خود را در معرض این کار قرار بدهند؛ یعنی واقعاً هر کسی که احساس میکند میتواند و صلاحیت این کار را دارد که در یک چنین مجلسی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشد و وظیفهای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهدهی آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شرعی انجام بدهد، کسی که یک چنین خاطرجمعیای را از خود دارد، به نظر من وظیفهی شرعیِ اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخاباتهای دیگر هم بارها گفتهایم، کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و امثال اینها در خود صلاحیت میبینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخاباتها مؤکّدتر است. آن کسانی که واقعاً احساس میکنند این صلاحیت و توانایی را دارند، بیایند، وارد این میدان بشوند و خودشان را در معرض انتخاب مردم و حضور در این مجلس مهم و محترم قرار بدهند. آحاد مردم هم باید وظیفه بدانند. حالا ما انشاءاللَّه در فرصت خود دربارهی مجلس خبرگان به مردم مطالبی عرض خواهیم کرد و توصیههایی داریم که انشاءاللَّه برای مردم میگوییم. دیر نشده است. اجمالاً اینجا عرض بکنیم که این، یک وظیفهی عمومی است؛ همه احساس کنند وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند. این هم یکی از چیزهایی است که باید برای حفظ اعتبار این مجلس مورد توجه باشد.
این مجلس جای مسائل خطی و جناحی و دستهبازی و گروهبازی نیست؛ هدف این مجلس و آن مقصود و غرضی که برای آن به وجود آمده، یک مسئلهی کاملاً عمومی و ملی است. مسئلهای نیست که انگیزههای جناحی و خطی و مخالفتهای سلیقهای و اینها حق داشته باشند که در کار این مجلس دخالت کنند. این مجلس بالاتر از این حرفهاست. بنابراین صاحبان عقاید و سلایق سیاسی میتوانند در همه جا، از جمله در این مجلس حضور داشته باشند؛ لیکن جای اعمال این اغراض و این جناح و خطگراییها اینجا نیست. باید از این انگیزههای جناحی جداً پرهیز کرد.1385/06/09
لینک ثابت