newspart/index2
اسلام ناب محمدی / اسلام ناب/
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اسلام ناب محمدی

امروز مهم‏ترین نیاز دنیای اسلام این است که، آن جوهر اسلام ناب و گوهر تابناک- با شکلی که تهمت بی‏سوادی، تحجّر، مقدس‏مآبی و از زمان عقب ماندن و عقب‏مانده بودن دیگر به آن وارد نیاید- بتواند به اهداف خودش برسد؛ ما در دنیای اسلام و امت اسلامی این را نیاز داریم. حرکت ملت‏ها به سمت این آرمان‏های بلند، آن وقت منطقی خواهد شد؛ آن‏ وقت نخبگان جوامع، خودشان سربازان و بسیجیان این راه خواهند شد. شما می‏دانید که در دنیای اسلام، پول‏های زیادی خرج شد. در طول این سال‏ها، از طرف دستگاه استکبار، برای خریدن نخبگان اقداماتی انجام شد؛ نخبگانی که اگرچه از لحاظ علمی یا سیاسی نخبه بودند؛ اما ارزش درونی‏شان، خیلی پایین بود و خیلی راحت خریده شدند؛ قلم‏ها و زبان‏هایشان را فروختند، حتی فکرها و وجودشان را فروختند؛ این از زمان‏های خیلی قدیم شروع شد؛ یعنی از قدیمِ در دوران معاصر؛ از زمانی که روشن‏فکری غربی در این کشور به وجود آمد- که من یک‏وقتی گفتم روشن‏فکری در کشور ما بیمار متولد شد-. از آن روز این‏ها سراغ این نخبه‏ها رفتند و با پول تطمیعشان کردند. این‏ها هم حقیر، ضعیف و اسیر بودند و تن دادند و خودشان را به پول فروختند. چهل سال قبل از این، مرحوم آل احمد می‏نویسد: «اگر می‏فروشی، همان به که بازوی خود را؛ اما قلم خود را هرگز.» این را آل احمد در دهه‏ی چهل، در یکی از کتاب‏هایش نوشته است. انسان بازو و تنش را بفروشد؛ اما قلمش را- یعنی جان و فکرش را- نفروشد. اما آن‏ها فروختند و دیگران هم خریدند؛ نخبگان را گرفتند. لذا حرکت‏های عمومی مردمی در بسیاری از جاها، نه فقط از سوی نخبگان همراهی نشد؛ بلکه حتی نخبگان مثل یک دیواری در مقابل آن ایستادند. آن وقت بهانه‏ی نخبگان در مقابل حرکت‏های اسلامی، پیش خودشان چه بود؟ می‏گفتند این‏ها قدیمی است، این‏ها متحجّرانه است، این‏ها آخوندبازی است، این‏ها نمی‏دانم فلان است.

اگر شما بتوانید گوهر اسلام ناب و آن درخشندگی‏ها را، به آن شکلی که بتواند در جامه‏ی آراسته‏ی علم، خودش را نشان بدهد، ارائه دهید، کار بزرگی که کرده‏اید، این است که راه را برای ورود نخبگان در این میدان‏ها باز کرده‏اید. آمیزش علم و معنویت، علم و ایمان، علم و اخلاق، آن خلأ امروز دنیاست. دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را باهم همراه می‏کند. علم را می‏آموزد و جهت‏گیری علم را از اخلاق و ایمان می‏گیرد. اینکه گفتند علم با دین می‏سازد یا نمی‏سازد، این ندیدن منطقه‏ی نفوذ علم و دین است؛ این‏ها هرکدام یک منطقه‏ی نفوذی دارند؛ تلفیق این‏ها، این است که علم- یعنی این سلاح را- ایمان- یعنی آن به کار برنده- می‏گیرد و جهتش را مشخص می‏کند؛ با این سلاح می‏شود بهترین و بدترین آدم‏ها را هدف قرار داد؛ منتها تا این سلاح دست که باشد؟ این سلاح «علم» است و «ایمان» جهت آن را مشخص می‏کند. اگر ایمان بر دانش غربی تسلط داشت، دانش غربی به بمب اتم نمی‏رسید، تا بعد این‏قدر تویش گیر کنند که چه کارش کنیم؛ محدودش کنیم؛ نگذاریم تا دنیا ویران نشود. کارشان اصلًا به اینجا نمی‏رسید. اگر ایمان با دانش همراه بود، اصلًا استعمار و استعمار نو- که استعمار نو مخلوق دانش بود- به وجود نمی‏آمد. تسلط بر کشورها، تصرف کشورها، تسلط قهرآمیز بر ملت‏ها و بردن ثروت ملت‏ها- که این بلای این دویست سال گذشته‏ی دنیا و ملت‏هاست- این‏ها اصلًا به وجود نمی‏آمد. علمِ جدا از ایمان، این است و شما در دانشگاه اسلامی، می‏خواهید این خلأ را پُر و علم را با ایمان آمیخته کنید؛ یعنی دانش را چه در بافت درونی خودش، چه در استنتاجش و چه در جهت‏گیری‏هایی که در آن به کار خواهد رفت، از ایمان سیراب کنید.1384/10/29

لینک ثابت
اسلام ناب محمدی

امروز مهمترین نیاز دنیای اسلام این است که،... جوهر اسلام ناب و گوهر تابناک - با شکلی که تهمت بیسوادی، تحجّر، مقدس‌مآبی و از زمان عقب ماندن و عقب‌مانده بودن دیگر به آن وارد نیاید - بتواند به اهداف خودش برسد؛ ما در دنیای اسلام و امت اسلامی این را نیاز داریم... اگر شما بتوانید گوهر اسلام ناب و آن درخشندگیها را، به آن شکلی که بتواند در جامه‌ی آراسته‌ی علم، خودش را نشان بدهد، ارائه دهید، کار بزرگی که کرده‌اید1384/10/29
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی