یكی از مهمترین آرزوهای هر جوانی در سنین شماها- چه پسر، چه دختر- این است كه در محیط و جامعهای كه زندگی میكند، این خصوصیات را مشاهده كند: جامعهی او، یك جامعهی پیشرفته از لحاظ علم و مدنیت باشد؛ از عدالت و روابط اجتماعیِ انسانی و اخلاقی انسانی برخوردار باشد و افق روشنی برای همهی افراد- بخصوص جوانان- وجود داشته باشد. كار بزرگی كه ملت ما در بیست و شش سال پیش انجام داد- یعنی پدید آوردن انقلاب اسلامی- اگر پنجاه سال و یا حتّی سی سال زودتر انجام گرفته بود، امروز این جامعهی آرمانی را در كشور و خانهی خودمان داشتیم. وقتی مشروطیت به وجود آمد، یا سالهای بعد از مشروطیت، اگر ملت ایران توانسته بود همان كاری را بكند كه در انقلاب اسلامی كرد، راه از آن زمان شروع میشد و ما امروز میتوانستیم شاهد جامعهای باشیم كه هم از لحاظ علمی و صنعتی پیشرفته است، هم یك جامعهی برخوردار از عدالت است، هم یك جامعهی برخوردار از احساس معنویت و ایمان معنوی است- كه این برای جوانها خیلی مهم است- ولی وقتی ملت ایران تشنهی چنان تحولی بود، نگذاشتند این تحول صورت بگیرد. اینكه میگویم نگذاشتند، یك محاسبهی كاملًا دقیق و علمی دارد؛ نه اینكه ملت ایران نمیخواست یا حاضر به فداكاری نبود؛ چرا، لیكن در دورهی مشروطیت از بیتجربگی ملت و رهبران آن استفاده كردند و حركت عظیمی كه در این كشور علیه استبدادِ درازمدت پادشاهان- كه سرچشمهی همهی بدبختیها بود- به وجود آمده بود، به بیراهه كشاندند و از درون آن را پوچ و منهدم كردند. ماجرای مشروطیت یكی از ماجراهای تلخ تاریخ اخیر ماست. ملت ایران وارد میدان شدند؛ رهبران روحانی، علمای بزرگ و مراجع از نجف و از داخل كشور مردم را بسیج كردند؛ ملت هم خوب فداكاری كردند؛ اما چون تجربهی كاری نداشتند، دشمنان، نفوذیها و سلطهگران بیگانه توانستند این حركت را از درون منهدم و خنثی كنند و از بین ببرند.
البته آنروز دشمن بهطور مشخص دولت انگلیس بود و در دنیا همان نقشی را ایفا میكرد كه امروز امریكا ایفا میكند. هدف آنها سلطه، دستاندازی، جهانگشایی، دخالت در امور ملتها برای مكیدن ثروتهای ملی و عقب نگهداشتن ملتهای آسیا و آفریقا و هرجای دیگر بود. در همان قدمهای اول با استفاده از روشهای پیچیده، مشروطه را به غیر آن راهی كه ملت برای آن حركت كرده بود- یعنی راه استقلال و آزادی در زیر سایهی اسلام- منحرف كردند؛ بعضی از رهبران مشروطه را متهم كردند، بعضی را اعدام كردند، بعضی را ترور كردند، بعضی را خانهنشین كردند و با غوغاگری بهوسیلهی ایادی خودشان، فضا را تحت نفوذ گرفتند. ده پانزده سالی هم كه گذشت، انگلیسیها بدل فن مشروطه و حركت عظیم ملت ایران را زدند؛ یعنی رضا خان پهلوی را سركار آوردند. ملت تجربه نداشت؛ حتّی رهبران هم تجربه نداشتند؛ بنابراین دشمن توانست كار خودش را بكند؛ لذا آغاز این حركت بزرگ، هشتاد نود سال تأخیر افتاد و در طول این مدت هر كار توانستند، با این ملت مظلوم و با این كشور كردند. پهلویها را سر كار آوردند، برای اینكه سلطهی بیگانه را- كه مكمل سرنوشت سیاه ملت پس از استبداد داخلی بود- بر ملت تحمیل كنند؛ و چون میدانستند ملت با پیشرفتهای دنیا آشناست، برای اینكه اشتهای بسیار صادقانهی ملت به پیشرفت را فروبخوابانند، با ابزارهای زرق و برق تمدن، سر ملت را گرم كردند و حقیقتِ تمدن غربی را- كه علم و پیشرفت بود- از او دریغ كردند و ملت را به ظواهر سرگرم ساختند؛ مثل بچهای كه گرسنه است و ممكن است سراغ غذا برود؛ اما بهجای دادن غذای دارای پروتئین و ویتامین، با پفك نمكی اشتهایش را از بین ببرند تا دیگر میلی پیدا نكند؛ این كار را با ملت كردند.
سالها این ملت در سختیهای ناشی از سلطهی بیگانه گذراند تا اینكه زمینه برای انقلاب اسلامی آماده شد. رهبری حكیم، پُرقدرت، با اراده و عزم راسخ و نافذ در همهی دلها، در میان مردم بهوجود آمد و وارد میدان شد؛ ملت هم تجربه پیدا كرده بودند؛ لذا انقلاب اسلامی شكل گرفت و این دفعه ترفند دشمن بیاثر ماند؛ چون ملت و رهبران در انقلاب اسلامی تجربه پیدا كرده بودند. در دورهی مشروطه، رهبران و مردم نمیدانستند كمین بیگانگان با آمادگیهای قبلی چقدر خطرناك است؛ لذا حصارهای خودشان را برچیدند و مهیای قبول حملهی دشمن شدند؛ دشمن هم آمد و هر كار خواست، در این كشور كرد. این دفعه در انقلاب اسلامی، با استفادهی از تجربهی مشروطیت، هم ملت ما، هم رهبران روحانی ما و هم روشنفكران صادق ما فهمیدند كه باید حصار معنوی - یعنی حصار ایمان، ارزشهای انقلابی و حصار بیداری - را در مقابل توطئههای دشمن محكم نگه دارند.1383/12/24
بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان
انحراف مشروطه, تاریخ نهضت مشروطیت, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, دخالت انگلستان در برسر کار آوردن رژیم پهلوی
روایت تاریخی
لینک ثابت
انحراف مشروطه, تاریخ نهضت مشروطیت, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, دخالت انگلستان در برسر کار آوردن رژیم پهلوی
روایت تاریخی