newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
عدالت اجتماعی

یکی از کارهای بسیار مهمی که مورد اشاره‌ی بعضی از دوستان هم بود، این است که شما می‌توانید در سه زمینه‌ی علم، عدالتخواهی و آزاداندیشی کار تئوریک کنید. این کار تئوریک را می‌توانید در زمینه‌ی جنبش تولید علم یا در زمینه‌ی عدالتخواهی انجام دهید. مثلا در زمینه‌ی عدالتخواهی، می‌توانید قانون اساسی را مطالعه کنید و ببینید اگر ما بخواهیم عدالت اجتماعی را با همان مفهوم متعارفی که همه می‌فهمیم، تحقق ببخشیم، باید از کدام دستگاهها چه توقعهایی داشته باشیم.1382/08/15
لینک ثابت
آرمانخواهی

من می‌خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه‌ی دانشجویی کشور، مجموعه‌ای متعهد و دارای احساس مسؤولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسأله‌ی علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است.1382/08/15
لینک ثابت
آرمانخواهی

اگر شما جوانان نگاه به قله‌های آرمانی را کنار بگذارید، برآیند غلطی به‌وجود خواهد آمد. برآیند آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می‌ریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمان‌گرایی را رها کنند. توقع من از شما عزیزان این است که پایه‌های معرفتی خودتان را در همه‌ی زمینه‌ها عمیق و مستحکم کنید.
1382/08/15

لینک ثابت
آزاداندیشی

بدنه‌ی دانشجویی هم به‌طور غالب انسانهای معتقدی هستند؛ اما من می‌خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه‌ی دانشجویی کشور، مجموعه‌ای متعهد و دارای احساس مسؤولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسأله‌ی علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است.

من می‌خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه‌ی دانشجویی کشور، مجموعه‌ای متعهّد و دارای احساس مسؤولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسأله‌ی علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است.

آزادیخواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقی و معنا شود. در آزادیهای سیاسی، آزادیهای اجتماعی از بخشهای مهم آزادیهای بشری است. ما خودمان کتک‌خورده و زندان رفته‌ی این آزادیها هستیم و معنی آزادی سیاسی را می‌فهمیم؛ اما می‌گوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقق شعارهای ضدآزادی‌ترین مجموعه‌های سیاسی دنیا - هیأت حاکمه‌ی امریکا؛ فاشیستهای ظاهرا دمکرات موجود در دنیا که از هر فاشیستی، فاشیستترند مجموعه‌ای متعصب و نو محافظه‌کار که تازه وارد میدان سیاست شده‌اند - درباره‌ی ایران هستند، اینها آزادیخواهند؟ این، آزادیخواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟ آن شعار آزادیخواهی که معنا و مآل و خلاصه‌اش این باشد که امریکا حکومت دست‌نشانده‌ی خودش را بر این کشور مسلط کند، آن شعار آزادیخواهی نیست؛ ولو صد بزک و رنگ و روغن آزادیخواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من می‌گویم، آزاداندیشی را عمیقتر معنا کنیم تا این‌جا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه‌ای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژه‌ها و خواسته‌های متعارف سیاسی و اجتماعی هم می‌شود. اگر امروز غرب می‌گوید دمکراسی، ما باید فکر کنیم - آزادفکری یعنی این - ببینیم آیا همین‌که او می‌گوید درست است و دمکراسی به‌صورت مطلق ارزش است، یا نه قابل خدشه است؟

شما می‌توانید در سه زمینه‌ی علم، عدالتخواهی و آزاداندیشی کار تئوریک کنید. این کار تئوریک را می‌توانید در زمینه‌ی جنبش تولید علم یا در زمینه‌ی عدالتخواهی انجام دهید. مثلا در زمینه‌ی عدالتخواهی، می‌توانید قانون اساسی را مطالعه کنید و ببینید اگر ما بخواهیم عدالت اجتماعی را با همان مفهوم متعارفی که همه می‌فهمیم، تحقق ببخشیم، باید از کدام دستگاهها چه توقعهایی داشته باشیم.1382/08/15

لینک ثابت
جنبش دانشجویی

نفس این‌که شما می‌آیید این‌جا و این فکر را در فضای کشور و جامعه پرتاب می‌کنید - که منعکس هم خواهد شد - مهمترین مسأله است و مطلبی است که ما به آن احتیاج داریم. ما می‌خواهیم جوان ما احساس کند که باید فکر کند و باید این فکر را مطرح و آن را مطالبه نماید. نمی‌خواهیم کار نمایشی کنیم و نیازی هم به کار نمایشی نداریم؛ اما به این‌که جوان ما - بخصوص مجموعه‌ی دانشجویی که در سطح کشور بسیار گسترده و وسیع است - این احساس را در خودش تقویت کند که در آینده‌ی کشور نقش و مسؤولیت دارد و باید تعهدی در این زمینه در خود احساس و برای آن تلاش کند، نیاز داریم.1382/08/15
لینک ثابت
جنبش نرم افزاری

بنده وقتی جنبش نرم‌افزاری یا تولید علم را - که معنایش خارج شدن علم از حالت تقلیدی و ترجمه‌ای است - مطرح کردم، مسأله به این صورت زنده نبود. الان هرجا که به محیطهای دانشجویی و دانشگاهی می‌روم، می‌بینم استاد، دانشجو، محقق و پژوهشگر از جنبش نرم‌افزاری حرف می‌زند. این خوب است. وقتی در یک مجموعه باور به‌وجود آمد، این باور پشتوانه‌ی حرکت ماندگار و پایدار خواهد بود. ما این را می‌خواهیم. من می‌گویم در این قضیه شما باید جدی باشید؛ نباید مسائل کشور و آینده را به بازیچه گرفت.1382/08/15
لینک ثابت
لزوم جدیت جوانان در مسائل اساسی کشور

من همین‌جا یک نکته‌ی اساسی را - که در نظرم بود اگر فرصتی شد به شما بگویم - مطرح می‌کنم و آن، این است که ما از جوانان عزیزمان - چه دختران و چه پسران - توقّع داریم که در مورد مسائل اساسی کشور، جدّی باشند و جدّی برخورد کنند. پیشنهاد می‌کنم روی این مسأله‌ی «جدّی بودن» فکر کنید، بعد خواهید دید خیلی از کارهایی که در گوشه و کنار انجام می‌گیرد، ناشی از جدّی نبودن است.در دعای کمیل می‌خوانیم: «قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی و هب لی الجدّ فی خشیتک(1)». خیال نکنید این دعاها فقط تضرّع و انابه است. البته تضرّع و انابه خیلی ارزش دارد؛ اما در لابه‌لای این حالت تضرّع و انابه، معرفتهای لازم برای زندگی گنجانده شده است. این دعاها چشمه‌ی معارف اسلامی است.«قوّ علی خدمتک جوارحی»؛ مرا بر انجام این خدماتی که بر عهده‌ام است، از لحاظ جسمانی توانا کن. «و اشدد علی العزیمة جوانحی»؛ اراده و عزم مرا مستحکم کن. «و هب لی الجدّ فی خشیتک»؛ به من حالتِ جد بده؛ سرسری نگرفتن؛ بازیچه نینگاشتن.1382/08/15

1 )
مصباح‏ المتهجد،شیخ طوسی ص  844 ؛ 
إقبال‏الأعمال ، سيد ابن طاووس‏ ص 706 ؛
 البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى‏ص 188 ؛
 مفاتیح الجنان ، شیخ عباس قمی ، ص 62 (دعای كمیل)؛

يا رب يا رب يا رب يا إلهی و سيدی و مولای و مالك رقی يا من بيده ناصيتی يا عليم بفقری و مسكنتی يا خبيرا بفقری و فاقتی يا رب يا رب يا رب أسألك بحقك و قدسك و أعظم صفاتك و أسمائك أن تجعل أوقاتی من الليل و النهار بذكرك معمورة و بخدمتك موصولة و أعمالی عندك مقبولة حتى تكون أعمالی و أورادی كلها وردا واحدا و حالی فی خدمتك سرمدا يا سيدی يا من عليه معولی يا من إليه شكوت أحوالی يا رب يا رب قو على خدمتك جوارحی و اشدد على العزيمة جوانحی و هب لی الجد فی خشيتك و الدوام فی الاتصال بخدمتك حتى أسرح إليك فی ميادين السابقين و أسرع إليك فی البارزين و أشتاق إلى قربك فی المشتاقين و أدنو منك دنو المخلصين و أخافك مخافة الموقنين و أجتمع فی جوارك مع المؤمنين اللهم و من أرادنی بسوء فأرده ومن كادنی فكده و اجعلنی من أحسن عبادك نصيبا عندك و أقربهم منزلة منك و أخصهم زلفة لديك فإنه لا ينال ذلك إلا بفضلك و جد لی بجودك و اعطف علی بمجدك و احفظنی برحمتك و اجعل لسانی بذكرك لهجا و قلبی بحبك متيما و من علی بحسن إجابتك و أقلنی عثرتی و اغفر زلتی فإنك قضيت على عبادك بعبادتك و أمرتهم بدعائك و ضمنت لهم الإجابة فإليك يا رب نصبت وجهی و إليك يا رب مددت يدی فبعزتك استجب لی دعائی و بلغنی منای و لا تقطع من و الإنس من أعدائی يا سريع الرضا اغفر لمن لا يملك إلا الدعاء فإنك فعال لما تشاء يا من اسمه دواء و ذكره شفاء و طاعته غنى ارحم من رأس ماله الرجاء و سلاحه البكاء يا سابغ النعم يا دافع النقم يا نور المستوحشين فی الظلم يا عالما لا يعلم صل على محمد و آل محمد و افعل بی ما أنت أهله و صلى الله على رسوله و الأئمة الميامين من آله و سلم تسليما كثيرا
ترجمه:
اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من ای خدای من اى سرور و آقای من ای مالك من، اى كسى كه زمام اختيارم به دست توست اى آگاه از حال زار و بیچارگیم اى آگاه از نداری و وضع پريشانم اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من از تو درخواست مى‏كنم به حقيقتت و به پاكیت و برترین صفات و نامهایت كه اوقات مرا در شب و روز به ياد خود آباد گردانى و پيوسته به خدمت بندگيت بگذرانى و اعمالم را مقبول حضرتت فرمايى تا اینكه كردار و گفتارم همه يك جهت و یك سو براى تو باشد و احوالم تا ابد به خدمت و طاعتت باشد اى سرور من، اى كسى كه تمام اعتماد و توكلم بر توست و شكايت از احوالم به حضرت توست اى پروردگار من اى پروردگار من اى پروردگار من به اعضایم در مقام بندگيت نیرو بخش و دلم را عزم ثابت ده و كوشش در خوف و خشيتت را واینكه پيوسته در خدمتت باشم، بر من مقدر فرما تا آنكه من در ميدان های طاعتت بر همه پيشينيان سبقت گيرم و از همه شتابندگان به درگاهت زودتر آيم و عاشقانه با مشتاقانت به مقام قرب حضرتت بشتابم و مانند نزدیكی اهل خلوص به تو نزديك گردم و از تو مانند ترسيدن يقين كنندگان بترسم و با اهل ايمان در جوار رحمتت همنشين باشمخدايا هر كه بد مرا خواهد بدش را بخواه، و هر كه به من مكر و حیله كند به مكر خويش دچارش كن و مرا جزء بندگانت كه بهترین بهره ات را نصيبشان كردی و همچنین مقرب ترین آنان نسبت به خود و نیز مخصوص ترین مقام و نزدیكی به خودت قرار بده. .... « اى خدائى كه زود خشنود می گردی بيامرز كسى را كه جز دعا چيزى ندارد، براستى كه تو هر چه خواهى انجام می دهى، اى كسى كه نامش دواست، و يادش شفاست، و طاعتش توانگرى است، بر كسى كه سرمايه‏اش اميد، و ساز و برگش گريه و زارى است ترحم فرما ، اى تمام و كامل دهنده نعمتها، و اى برطرف‏كننده گرفتاريها، اى روشنى وحشت‏زدگان در تاريكيها، اى داناى بى‏معلم درود فرست بر محمد و خاندان محمد و انجام ده در باره من آنچه را كه تو شايسته آنى و درود و سلام فراوان خدا بر پيامبر و پيشوايان با بركت از خاندانش باد.
لینک ثابت
دموکراسی غربی

آزادی‏خواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقّی و معنا شود. در آزادیهای سیاسی، آزادیهای اجتماعی از بخشهای مهم آزادیهای بشری است. ما خودمان کتک‏خورده و زندان رفته‏ی این آزادیها هستیم و معنی آزادی سیاسی را می‏فهمیم؛ اما می‏گوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقّق شعارهای ضدّآزادی‏ترین مجموعه‏های سیاسی دنیا- هیئت حاکمه‏ی امریکا؛ فاشیستهای ظاهراً دمکرات موجود در دنیا که از هر فاشیستی، فاشیستترند مجموعه‏ای متعصّب و نو محافظه‏کار که تازه وارد میدان سیاست شده‏اند- در باره‏ی ایران هستند، این‏ها آزادی‏خواهند؟ این، آزادی‏خواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟ آن شعار آزادی‏خواهی‏ که معنا و مآل و خلاصه‏اش این باشد که امریکا حکومت دست‏نشانده‏ی خودش را بر این کشور مسلّط کند، آن شعار آزادی‏خواهی نیست؛ و لو صد بزک و رنگ و روغن آزادی‏خواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من می‏گویم، آزاداندیشی را عمیق‏تر معنا کنیم تا اینجا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمه‏ای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژه‏ها و خواسته‏های متعارف سیاسی و اجتماعی هم می‏شود. اگر امروز غرب می‏گوید دمکراسی، ما باید فکر کنیم- آزادفکری یعنی این- ببینیم آیا همین‏که او می‏گوید درست است و دمکراسی به صورت مطلق ارزش است، یا نه قابل خدشه است؟1382/08/15
لینک ثابت
احساس مسئولیت

شما جماعتی که اینجا تشریف دارید- از پسران و دختران دانشجو که فرزندان عزیز من هستید- همه‌تان از دانشجویان متدیّن و معتقد به مبانی دینی و معارف اسلامی هستید، که بدنه‌ی دانشجویی هم به‌طور غالب انسانهای معتقدی هستند؛ اما من می‌خواهم غالب یا بیش از غالب بدنه‌ی دانشجویی کشور، مجموعه‌ای متعهّد و دارای احساس مسئولیت نسبت به آرمان‌های دانشجویی باشند. یکی از این آرمان‌ها مسأله‌ی علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادی‌خواهی است.1382/08/15
لینک ثابت
تولید علم

بنده وقتی جنبش نرم‏افزاری یا تولید علم را- که معنایش خارج شدن علم از حالت تقلیدی و ترجمه‏ای است- مطرح کردم، مسئله به این صورت زنده نبود. الآن هرجا که به محیطهای دانشجویی و دانشگاهی می‏روم، می‏بینم استاد، دانشجو، محقّق و پژوهشگر از جنبش نرم‏افزاری حرف می‏زند. این خوب است. وقتی در یک مجموعه باور به وجود آمد، این باور پشتوانه‏ی حرکتِ ماندگار و پایدار خواهد بود. ما این را می‏خواهیم. من می‏گویم در این قضیه شما باید جدّی باشید؛ نباید مسائل کشور و آینده را به بازیچه گرفت.1382/08/15
لینک ثابت
تولید علم

یکی از کارهای بسیار مهمّی که مورد اشاره‏ی بعضی از دوستان هم بود، این است که شما می‏توانید در سه زمینه‏ی علم، عدالتخواهی و آزاداندیشی کار تئوریک کنید. این کار تئوریک را می‏توانید در زمینه‏ی جنبش تولید علم یا در زمینه‏ی عدالتخواهی انجام دهید. مثلًا در زمینه‏ی عدالتخواهی، می‏توانید قانون اساسی را مطالعه کنید و ببینید اگر ما بخواهیم عدالت اجتماعی را با همان مفهوم متعارفی که همه می‏فهمیم، تحقّق ببخشیم، باید از کدام دستگاه‏ها چه توقّعهایی داشته باشیم.1382/08/15
لینک ثابت
استقلال علمی

بنده وقتی جنبش نرم‌افزاری یا تولید علم را - که معنایش خارج شدن علم از حالت تقلیدی و ترجمه‌ای است - مطرح کردم، مسأله به این صورت زنده نبود. الان هرجا که به محیطهای دانشجویی و دانشگاهی می‌روم، می‌بینم استاد، دانشجو، محقّق و پژوهشگر از جنبش نرم‌افزاری حرف می‌زند. این خوب است. وقتی در یک مجموعه باور به‌وجود آمد، این باور پشتوانه حرکتِ ماندگار و پایدار خواهد بود. ما این را می‌خواهیم. من می‌گویم در این قضیه شما باید جدّی باشید1382/08/15
لینک ثابت
مصالح ملّی

یكی از دانشجویان عزیز مطرح كردند كه «شما می‌گویید دانشجویان مصلحت‌اندیش نباشند. حالا ما آرمانگرا، پس چرا گاهی اوقات بعضی از دستگاههای اجرایی مصلحت‌اندیشی می‌كنند؛ این دو چگونه قابل جمع هستند؟» من این نكته را بگویم كه مصلحت‌اندیشی بد، منفی و ضدّارزش نیست. مصلحت‌اندیشی یعنی دنبال مسأله‌ای كه مصلحت است، رفتن. این‌كه موضوع بدی نیست. این را بدانید كه دستگاه اجرایی كشور در تعامل بسیار دشوار خود در دنیا، بر سر دوراهیهایی قرار می‌گیرد كه مجبور می‌شود مصالحی را در نظر بگیرد؛ چون اداره كشور و كار اجرایی، كار خیلی سختی است. مثال آن، این است كه وقتی كسی از پای تلویزیون كوهنوردی را می‌بیند كه با زحمت و قدم به قدم جلو می‌رود، با خودش می‌گوید: یك ذرّه زودتر و تندتر قدم بردار تنبل! او پای تلویزیون نشسته، در آن ارتفاع چندهزار متری و در آن وضعیت قرار ندارد كه ببیند این كار چقدر عملی است. همین مثال بر كسی كه مسابقه كشتی یا فوتبال را از تلویزیون می‌بیند، صدق می‌كند. حتماً دیده‌اید كه گاهی اوقات بعضی از تماشاگران فوتبال، دائم به بازیكنها و تیمهای مورد علاقه خود دستور می‌دهند: تنبل بزن! شوت كن! به هرحال، كار اداره كشور كار سختی است و البته مصلحت، هیچ اشكالی هم ندارد؛ ما به آنها ایراد نمی‌گیریم. البته حواسمان هم جمع است كه آنها همیشه غرق در مصلحت نشوند و بنده با توجه به مسؤولیتم به این موضوع توجّه می‌كنم.
اگر شما جوانان نگاه به قلّه‌های آرمانی را كنار بگذارید، برآیندِ غلطی به‌وجود خواهد آمد. برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتید و گرایش مصلحت‌اندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها كنار آمدن - وارد محیط فكری و روحی دانشجو و جوان شد، آن‌وقت همه چیز به‌هم می‌ریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمان‌گرایی را رها كنند. توقّع من از شما عزیزان این است كه پایه‌های معرفتی خودتان را در همه زمینه‌ها عمیق و مستحكم كنید.1382/08/15

لینک ثابت
توبه

در دعای کمیل میخوانیم: «قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی و هب لی الجدّ فی خشیتک». خیال نکنید این دعاها فقط تضرّع و انابه است. البته تضرّع و انابه خیلی ارزش دارد؛ اما در لابه‌لای این حالت تضرّع و انابه، معرفتهای لازم برای زندگی گنجانده شده است. این دعاها چشمه معارف اسلامی است.1382/08/15
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی