آنچه مهمّ است همهی جوانان کشور به آن توجّه کنند، این است که بدانند نزاعی که امروز میان استکبار و اسلام وجود دارد، بر سر چیست. نمیتوانند انکار کنند که امروز استکبار با اسلام طرف است؛ چون خودشان صریحاً این را بیان کردهاند. رئیس جمهور امریکا اسم «جنگ صلیبی» را آورد. تبلیغاتچیهای استکبار بهطور دائم به شکلهای موذیانه در سرتاسر دنیا علیه اسلام فعالیتهای تبلیغی میکنند؛ فیلم میسازند، بازیهای رایانهای درست میکنند، تبلیغات میکنند، مقاله مینویسند؛ همه علیه اسلام. چرا با اسلام مخالفند؟! این سؤال بزرگی است. آنها خودشان میگویند ما با اسلام مخالفیم؛ چون اسلام جنگ و ترور و نفرت میآفریند! به این وضوح و روشنی، دروغ و تهمت را در فضای افکار عمومی دنیا منتشر میکنند. امروز استکبار است که نفرت در دنیا میپراکند. امریکاییها هستند که جنگ را در دنیا به وجود میآورند. آنها هستند که به حقوق ملتها و حدود کشورها تعرّض و حملات نظامی میکنند. از هزاران کیلومتر راه، سربازان خودشان را برمیدارند و به این کشور، به آن کشور، به این مرز و به آن ملت تجاوز میکنند. در تاریخ صد سال گذشته هم که شما نگاه کنید، میبینید بیشترین جنگها را غربیها راه انداختند. دو جنگ بزرگ جهانی را اروپاییها به راه انداختند. جنگهای فراوان در آسیا، در آفریقا و در امریکای لاتین را همین رژیمهای سرمایهداری حاکم بر امریکا به راه انداختند. آنها هستند که بین ملتها نفرت ایجاد میکنند. اسلام از این تهمتها مبرّاست. دعوا سرِ این نیست - دروغ میگویند - دعوا سرِ این است که اسلام ملتهای مسلمان را به استقلال فرا میخواند؛ ملتهای مسلمان را به عزّت خودشان متوجه میکند؛ به ملتهای مسلمان میآموزد که حقوق خودشان را بشناسند؛ این حقوق را بخواهند و در مقابل متجاوزان به این حقوق بایستند. استکبار با این ایستادگی، با این دفاع و با این معرفت مخالف است. دعوای اسلام و استکبار بر سر این است.
امروز نزاع استکبار امریکایی و دنبالههایش - در هر جای دنیا که هستند - با جمهوری اسلامی، بر سرِ حقوق بشر و تروریسم نیست. رنگ و لعابهای دروغینی که اینها به ادّعاهای خود میدهند، امروز در دنیا مفتضح و رسوا شده است. اختلاف آنها با جمهوری اسلامی بر سرِ این است که جمهوری اسلامی میخواهد ایران، عزیز و مستقل باشد؛ در ایران رأی مردم حاکم باشد نه رأی مستکبران جهانی و مراکز قدرت. امروز وفاداری به جمهوری اسلامی و ارکان نظام اسلامی، وفاداری به استقلال کشور، حقوق ملت و وفاداری به «نه» گفتن به متجاوزانِ بیگانه است. شگرد تبلیغاتی استکبار جهانی در طول سالهای متمادی و امروز بیش از همیشه این بوده است که افکار مردم دنیا را منحرف و آنها را اغوا کند. آنها جز با اغوای افکار عمومی نمیتوانند کار خود را پیش ببرند. تا حدودی هم موفّق میشوند افکار عمومی را فریب دهند؛ اما عملکرد زشت و نفرتانگیز آنها نمیگذارد حقایق پنهان بماند. امروز هر کس میخواهد معنای حقوق بشر و دمکراسیای را که امریکاییها برای کشورهای منطقهی خاورمیانه میخواهند، بفهمد، به عراق نگاه کند. عراق امروز صحنهی آزمایش ادّعاهای امریکایی است. ملت عراق را با نیروی نظامی و با زور سرنیزه مورد اهانت و فشار و در معرض زورگوییهای غیرقابل تحمّل قرار میدهند، آن وقت میخواهند به افکار عمومی دنیا وانمود کنند که آزادکنندهی ملت عراقند، یا میخواهند حقوق ملت عراق را رعایت کنند! چه کسی در دنیا این را باور میکند؟
داستان اینها، داستان همان قصّابی است که آهوی رمیده از گرگ را سلّاخی کرده بود! گرگی آهویی را تعقیب میکرد. آهو با بدن خونین از مقابل گرگ میگریخت. قصّاب رسید، گرگ را هی کرد؛ گرگ رفت، خودش آهو را گرفت. آهو خیال میکرد قصّاب او را رها میکند تا به زیستگاه خود برود. دست و پای آهو را بست، در اتومبیل خودش گذاشت و پهلوی دوستان خودش آورد؛ بعد چاقو را به حلق آهو کشید. آهو گفت خیال میکردم مرا از چنگال گرگ نجات دادی؛ اما حالا که نگاه میکنم، گرگ حقیقیِ من تویی:
که از چنگال گرگم در ربودی
چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی
ملت عراق را با نیروی نظامی، با گذاشتن حاکم بیگانه، با تصرّف منابع، با ایجاد هرج و مرج در این کشور، با تعرّض به خانوادهها و حریم ناموس مردم عراق و زنهای عراقی تحت فشار قرار دادهاند؛ آن وقت میخواهند ملتهای منطقه، ملت عراق و افکار عمومی دنیا باور کنند اینها نجاتدهندهی مردم عراقند. این نجات است؟! این، حقوق بشر امریکایی و دمکراسی امریکایی برای کشورهای منطقهی خاورمیانه است! رئیس جمهور امریکا بدون اینکه احساس خجالت کند، از تروریسم فلسطینی حرف میزند! تروریسم صهیونیستیِ دولت جعلی و دروغین اسرائیل بیش از پنجاه سال است که مردم فلسطین را تحت فشار قرار میدهد، زیر لگدهای چکمهپوشان صهیونیستی آنها را له میکند، علناً و صریحاً خانهها را خراب میکند، مردم را میکشد، جوانان را نابود میکند، مردان را دستگیر میکند و به زنان اذلال و اهانت میکند. این تروریسم واضحی است که خود اسرائیلیها هم منکر آن نیستند و میگویند ما ترور میکنیم. این آقا این را ندیده میگیرد؛ آنوقت جوان فلسطینی که برای دفاع از شرف خود، برای دفاع از خانهی خود، برای مقابلهی کوچکی در مقابل متجاوز، اقدام خشمآلودی میکند، این را میگوید تروریسم فلسطینی! طرفداری آنها از نهضت ضدّتروریسم، این است! معنای تروریسم در منطق اینها این است! ملتهای منطقه سرشار از نفرت امریکا و از زایدهی اروپایی امریکا، یعنی انگلیسند. مخصوص ملت ما نیست؛ همهی ملتهای منطقه از اینها متنفّرند. این نفرت را خودِ آنها بهوجود آوردهاند. کسانی که به حقوق و استقلال و عزّت و ناموس و مرزهای ملتها تعرّض میکنند، خودشان این ملتها را از نفرت خودشان پُر میکنند. چرا گلهمندند از اینکه از آنها متنفّرند؟ بله؛ ما از شما متنفّریم.1382/05/08
لینک ثابت