سیاستمدارانی که به خاطر رودربایستی از صهیونیستها حاضر نبودند یک کلمه علیه دولت صهیونیستی حرف بزنند، امروز صریحاً اعتراض میکنند. ملتهای مسلمان در همه جا خشمگینند و میجوشند. اگر جلوِ ملتهای مسلمان و ملتهای عرب را حکومتهایشان نمیگرفتند، آن وقت دیده میشد که این یک میلیارد مسلمان چه میکند و چه میتواند بکند! مسأله این است که نماد خونخواری و وحشیگری و درّندگی و بیاعتنایی به همهی موازین بشری، حقوق بشر و ارزشهای بشری - که همین نظامیان صهیونیستند - در یک طرف و نماد مقاومتِ قهرمانانه و مظلومانه - که ملت مظلوم فلسطینند - در طرف دیگر مقابل هم ایستادهاند. من وجدان جهانی را به داوری و قضاوت دعوت میکنم. همهی حرفهایی که به عنوان تحلیل سیاسی، راهحل، توصیه میزنند، در مقابل این واقعیت، افسانه و موهوم است. واقعیت این است که ملتی در خانهی خود تحقیر میشود، دستگیر میشود، کشته میشود، جوانش از او گرفته میشود، امنیتِ جان و مال و مسکنش بهوسیلهی غاصبان همان سرزمین تهدید میشود. حال وجدان جهانی قضاوت کند؛ اینجا حق با کیست و وظیفهی انسانها چیست؟ ما به هیچ چیز دیگری احتیاج نداریم؛ همین واقعیت را مقابل خودشان بگذارند ببینند چه اتّفاقی در حال وقوع است؟ در اوّلِ کار که همین صهیونیستها بر سرِ کار آمدند - پنجاهوچهار سال قبل - نگذاشتند دنیا بفهمد که اینها چه فجایعی انجام میدهند؛ اما امروز دنیا میبیند. البته تلویزیونها و دوربینها قادر نیستند حقیقت را نشان دهند. فقط بخشی از حقیقت؛ یک تصویر و شبحی از حقیقت را نشان میدهند؛ حقیقت خیلی بیشتر از اینها و خیلی تلختر از اینهاست. واقعیت را از روی همین فیلمهای تلویزیونی که در دنیا پخش میشود - آنجاهایی که پخش میشود - قضاوت کنند. البته صهیونیستها که بسیاری از دستگاههای ارتباط جمعی و رسانهها در قبضهی قدرتشان است و یا زیر نفوذ و متعلّق به آنهاست، نمیگذارند حقایق روشن شود. اما مردم جستجو کنند؛ ملتهای دنیا جستجو کنند. این، واقعیتِ قضیه است. این، مسألهای است که این روزها اتّفاق میافتد؛ مربوط به تاریخِ گذشته نیست، متعلّقِ همین زمانی است که من و شما اینجا با هم حرف میزنیم.1381/01/16
لینک ثابت
اما برای این مسأله، راه حلِّ منطقی وجود دارد. راه حلِّ منطقی راه حلّی است که همهی وجدانهای بیدار دنیا و همهی کسانی که به مفاهیم امروزِ دنیا معتقدند، ناچارند آن را قبول کنند. ما یک سال و نیم قبل هم این راه حل را گفتیم و دولت جمهوری اسلامی بارها در مجامع و در مذاکرات بینالدولی آن را تکرار کرده است. الان هم ما همان را میگوییم و بر آن هم اصرار میورزیم: راه حلّ نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین؛ همهی کسانی که از فلسطین آواره شدهاند؛ البته آنهایی که مایلند به سرزمین فلسطین و به خانهی خودشان برگردند. این یک امر منطقی است. این کسانی که در لبنان و در اردن و در کویت و در مصر و در بقیهی کشورهای عربی سرگردانند، به کشور و به خانهی خودشان فلسطین برگردند - آنهایی که مایلند؛ نمیگوییم کسی را به زور بیاورند - و از کسانی که قبل از سال 1948 که سال تشکیل دولت جعلی اسرائیل است، در فلسطین بودهاند - چه مسلمانشان، چه مسیحیشان، چه یهودیشان - نظرخواهی شود. اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دمکراسی است. چطور برای همهی دنیا دمکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟! چطور همهی مردم دنیا حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند، اما مردم فلسطین حق ندارند؟! هیچ کس شک ندارد رژیمی که امروز در فلسطین بر سرِ کار است، رژیمی است که با زور، با حیله و ترفند و با فشار روی کار آمده است؛ در این کسی شک ندارد. صهیونیستها با مسالمت نیامدهاند؛ مقداری با حیله و ترفند و مقداری با زور سلاح و فشار بر سرکار آمدند؛ لذا یک رژیم تحمیلی دارند. خیلی خوب؛ مردم فلسطین جمع شوند، رأی بدهند و نوع رژیمی را که در این کشور باید حاکم باشد، انتخاب کنند. آن رژیم و آن دولت، تشکیل شود و دربارهی کسانی که بعد از سال 1948 به سرزمین فلسطین آمدهاند، تصمیمگیری کند؛ هر چه تصمیم گرفت. اگر تصمیم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر هم تصمیم گرفت بروند، پس بروند. این، هم آراءِ مردم است، هم دمکراسی است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلی دنیاست. این راه حل. خوب؛ این راه حل باید اجرا شود. غاصب که با زبان خوش این راه حل را قبول نمیکند! اینجاست که همهی اطراف قضیه باید خودشان را مسؤول بدانند؛ هم دولتهای عربی، هم دولتهای اسلامی، هم ملتهای مسلمان در همهی دنیا، هم بخصوص خود ملت فلسطین و هم مجامع جهانی. هرکدام مسؤولیتی دارند که اصرار بورزند این راه حلّ منطقی باید تحقّق پیدا کند و میشود تحقّق پیدا کند. بعضیها نگویند آقا! چنین چیزی خواب و خیال است و ممکن نیست؛ نخیر! میشود. کشورهای دریای بالتیک بعد از گذشتِ چهل سال و اندی که جزو شوروی سابق بودند، برگشتند و مستقل شدند. کشورهای منطقهی قفقاز بعضی در حدود صد سال قبل از اینکه شوروی تشکیل شود در اختیار روسیهی تزاری بودند؛ بعد برگشتند و مستقل شدند. الان قزّاقستان، آذربایجان، گرجستان و بقیه مستقلند؛ خودشان هستند. پس این ممکن است. این طور نیست که این یک امر نشدنی باشد؛ نخیر، شدنی است. منتها اراده و عزم لازم دارد، جرأت و دلیری لازم دارد. کی باید دلیری به خرج دهد؟ ملتها یا دولتها؟ ملتها دلیرند، ملتها نمیترسند؛ ملتها نشان دادهاند که آمادهاند. پس دولتها اینجا وظیفه دارند؛ در رأس همه و مقدّم بر همه، دولتهای عربی. نشست اخیر سرانِ عرب در بیروت، نشست خوبی نبود. اینها میتوانستند از این اجلاس استفادههای خیلی بزرگی بکنند که فقط به سود فلسطین نبود؛ به سود خود دولتهای عرب هم بود. امروز دولتهای عرب میتوانند جلو بیفتند و محبوبیت و حمایت ملتهای خودشان را در قضیهی فلسطین کسب کنند. اگر دولت و حکومتی مورد حمایت مردم خود باشد، دیگر امریکا نمیتواند با او کاری بکند، دیگر از امریکا نخواهد ترسید، دیگر لازم نمیداند که ملاحظهی امریکا را بکند. در این قضیه، دولتهای عرب خیلی کارهای خوب میتوانستند بکنند و میتوانند بکنند.1381/01/16
لینک ثابت
هر خانوادهای به عدد افراد خانواده، هر کدام هزار تومان، در این کار خیر سهیم شود - حدّاقلش این است؛ هر کس هم خواست بیشتر بدهد، بیشتر بدهد - و این را به ملت فلسطین برسانند. برایشان آذوقه، دارو، امکانات و هر چه که برای ایستادگی و مقاومت لازم دارند، تهیه کنند و بفرستند. این کار را ملتها میتوانند بکنند؛ دیگر احتیاج نباشد که فلان دولت بگوید «من فلان قدر میدهم». حالا چقدر میدهد، چه طور میدهد، آیا میدهد یا نمیدهد؛ بعد هم مورد تهدید قدرتی قرار گیرد. ملتها در این جهت سهیم شوند؛ با ملتها چه کار میتوانند بکنند؟! در کشور ما اگر مردم دوست داشته باشند این کار را بکنند، میتوانند همین هزار تومانها را در همین مراکز امدادی مثل هلال احمر و کمیتهی امداد و این مجامع امدادی که هست جمع کنند. این ثروت هنگفتی میشود و میتواند کمکی به مردم فلسطین باشد. و بالاتر از کمک مادّی، کمک معنوی است؛ چرا که فلسطینیان احساس میکنند دل ملتها با آنهاست. این تظاهراتی که این روزها در دنیای اسلام اتّفاق افتاد خیلی با ارزش بود. این حرکتی که امروز شما میخواهید بکنید و تا میدان فلسطین و مقابل سفارت فلسطین راهپیمایی کنید، بسیار کار با ارزشی است. اینها خیلی ارزش دارد؛ اینها خبرش منعکس میشود و مردم مظلوم فلسطین احساس میکنند که ملتها پشت سرشان هستند. البته ملت ما بحمداللَّه در این زمینهها هیچ وقت کم نگذاشته است؛ هر وقت که برای این قضیه فرا خوانده شده، حضور پیدا کرده و اعلام موضع کرده است. و بالاخره مجامع جهانی و سازمان ملل باید فعّال شوند. این مجامع حقوق بشر که همیشه یا غالباً در خدمت هدفهای استکباریاند، ولو یکبار هم شده، برخلاف خواستهی دستگاههای استکباری، به نفع ملتها وارد شوند؛ افکار عمومی را در دنیا به خودشان متوجّه کنند، ظالم و متجاوز را محکوم و ملت مظلوم فلسطین را تأیید کنند. اگر این فشارها انجام گیرد، طرح ایران در مورد فلسطین عملی خواهد بود و متجاوز مجبور خواهد شد. اگر دولتهای عربی، دولتهای اسلامی، ملتهای مسلمان و مجامع جهانی، همه در این راه فعّال شوند، آن کار، عملی است. هر کس که در این زمینه کوتاهی کند، مسلّماً در نظر ملتها، در نظر تاریخ و بالاتر از همه در پیشگاه خداوند متعال مؤاخذ و مسؤول است. همه وظیفه داریم.1381/01/16
لینک ثابت