اگر فرض کنیم دشمنی بر سر هر راهی وجود دارد، خردمندانه نیست که انسان دشمن را نبیند و وجود او را عدم فرض کند. اگر فرض کنیم که دشمن در کمین ما نیست، این لزوماً به این معنا نیست که او در کمین ما نباشد. اگر دشمنی فرض میشود، باید او را شناخت و از او برحذر بود. ما در زمینهی مسألهی سیاسی بزرگ کشورمان یعنی پیدایش نظام نو، نظام بیسابقه، نظامی که دارای پیام و سخن تازهای است؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل تا به حال با دشمنانی مواجه بودهایم. اگر ما چشم خودمان را بر این دشمنها ببندیم، این دشمنها از بین نمیروند. اگر ما به خودمان تلقین کنیم که او دشمن ما نیست، او از دشمنی منصرف نخواهد شد؛ باید دشمن را شناخت.
بعضی گفتند: شما توهّمِ توطئه میکنید؛ توطئهای وجود ندارد! من در پاسخ، نشانههای توطئه و نشانههای خصومت را از اوّل انقلاب تا امروز در یک فهرست طولانی معرفی میکنم و نشان میدهم. چطور توطئه علیه ما نیست؟! در اوّل پیروزی انقلاب، آشکارا با انقلاب مخالفت شد؛ در سطح سرویسهای امنیتی، مجامع سیاسی، تشکّلهای سیاسی برخی کشورها و عمدتاً در آن مناطقی که این انقلاب و تشکیل این نظام در این کشور، منافع آنها را از بین برده بود. این سلسله تا امروز ادامه دارد. ما امروز به معنای حقیقی کلمه در دنیا دشمن داریم. آیا میتوانیم دشمن را از دشمنی منصرف کنیم؟ این یک سؤال است. آیا میتوانیم با دشمن مقابله کنیم؟ این هم سؤال دیگری است. پاسخ به این سؤالها را باید داد. هر انسانِ صاحبِ آگاهی از مسائل سیاسی عالم، میتواند پاسخ این سؤالها را با تأمّلی نهجندان دشوار پیدا کند.1379/05/05
لینک ثابت