از آفات مهم جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحیاندیشی بهشدت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. هر حرفی را که میشنوید، رویش فکر و دقت کنید. چرا در اسلام هست که: «تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها بیشتر است؛ بهخاطر اینکه اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا پیدا میکند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا میکند؛ مبارزهتان هم معنا پیدا میکند؛ دوستتان را میشناسید، دشمنتان را هم میشناسید. شما فرض کنید در یک جبههی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبههی خودی را از جبههی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی اینجا تیر بزنند، گاهی آنجا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم اینطوری میشود. عدهای میخواهند در هایوهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعهی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخاب درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسان اهل فکر باشد، با او راحتتر میشود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمیشود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقت بود، اگر خطایی هم اتفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه میتواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمیشود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.
1378/09/01
لینک ثابت