newspart/index2
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
تفکر انقلابی

در محیط انقلاب فهمیدم که با همه‌ی نیاز شدید و مبرم و عطش‌گونه‌ای که انقلاب نسبت به یک حرکت هنری دارد - که اعتقاد و باور قلبی من این است که بدون این، تفکر انقلاب نمی‌تواند به آن‌جایی که ممکن است برود - فضا، گرفته است.1371/11/04
لینک ثابت
زر زور تزویر

آنچه که در کار حوزه‌ی هنری مهم است - و البته همه‌ی برادران و خواهران به این نکته متوجهند، و آقای زم هم الان در بیاناتشان اشاره کردند و گفتند و درست هم هست - این است که مرزبندیها در حوزه حفظ شود. یعنی باید ببینید شما برای چه این حوزه را تشکیل داده‌اید؟ برای چه آن‌جا جهاد و مبارزه و تلاش می‌کنید و با کمبودهایی که اشاره شد می‌سازید؟ در آن‌جا برادرانی هستند که با نهایت دشواری - که در آثارشان هم منعکس می‌شود و آدم می‌فهمد - کار سختی را با دلخوشی انجام می‌دهند. شما چرا آن‌جا هستید؟ چرا این مجموعه تشکیل شده است؟ جز این است که شما مرزبانی می‌کنید؟ شما مرزی به وجود آوردید و این مرز را می‌خواهید حفظ کنید. می‌خواهید نگذارید که هنر، وابسته به جناح زر و زور استکبار و آلوده به انواع ابتلائات بشری و حیوانی، بر ذهنیت مردم جامعه‌ی شما مسلط شود. آن هدفهایی را که امروز در بسیاری از جاها دنبال می‌شود، نمی‌خواهید دنبال کنید. این را می‌خواهید دیگر! «هنر اسلامی» که ما می‌گوییم یعنی چه؟ یعنی این‌که هنری با محتوا، با هدفها و غایات و آرمانهای اسلامی به وجود آید تا در مقابل هنری که انسانها را گمراه می‌کند؛ جوانان را گمراه می‌کند؛ بشر را سرگرم به امور غیر واقعی و دروغ می‌کند؛ انسان را از آن آرمانها و کمال مطلوبهای خودش - که باید به آن سمت حرکت کند - باز می‌دارد؛ در صحنه‌ی عملی، کمک به ظلمه‌ی عالم می‌کند؛ از مظلومین عالم هرگز دفاعی نمی‌کند و در خدمت زر و زور استکبار است، بایستد و نگذارد که آن هنر بر ذهنیت مردم تسلط پیدا کند. ما که جز این هدف دیگری نداریم.1371/11/04
لینک ثابت
حجاب

یک وقت شما آقایان به من گفتید: در فیلمهایی که بعضی می‌سازند - چون امروز در جمهوری اسلامی، زن بی‌حجاب قهراً در فیلمها نمی‌تواند وارد شود - برای آن‌که بالاخره آن مسأله‌ی جاذبه‌ی جنسی را - که حسابش در جای خودش معین شده و درباره‌اش بحث شده است - به گونه‌ای در فیلمها وارد کنند، همان زن چارقد بسته را به‌گونه‌ای وارد فیلم می‌کنند که آن مقصود را تأمین کند! زن، بالاخره در چادر هم زن است. اگر کسی بخواهد زن را با جاذبه‌ی جنسی ارائه دهد، در چادر هم می‌تواند؛ چه رسد با روسری! آنها در فیلم خودشان، برطبق همان نسخه و سرمشق شناخته شده‌ی قدیمی که همواره در اروپا و فضای هنر غربی وجود داشته که «زن بایستی به شکل متهتر وجود داشته باشد و جاذبه‌ی جنسی بایستی در فیلمها به شکل غالب باشد» عمل می‌کنند. حتی در بسیاری از آثار دیگر هنری هم، این کار انجام می‌شود.1371/11/04
لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)

امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه، حکیم واقعی بود. ما، در معنای حکمت و تفسیر حکمت، چه در آثار فلسفی و چه در آثار اسلامی، مطلبها دیده‌ایم. لکن تجسم این حکمت را، در امام دیدیم. حکیم کسی است که حرف آخر را، که ما با مقدماتی باید به آن برسیم، در همان اول، با یک جمله‌ی خیلی کوتاه بیان می‌کند و یک قاعده‌ی کلی به دست انسان می‌دهد. ایشان بارها و بارها، در جاهای مختلف گفتند - همه‌ی شما هم قاعدتاً شنیدید - که «ما برای تکلیفمان کار می‌کنیم. ما برای وظیفه‌مان کار می‌کنیم. ما حتی برای نتیجه هم کار نمی‌کنیم.» ببینید این حرف، چقدر حکمت‌آمیز است!1371/11/04
لینک ثابت
اثرگذاری حداکثری در عالم هنر

اگر ما بیاییم در همین روال زندگی؛ در عالم شعر، ادبیات، موسیقی، نقاشی، گرافیک، داستان‌نویسی و هنر و ادبیات، کاری پیدا کنیم که هم دل غمگین ما را شاد کند، هم احساس انجام وظیفه به ما بدهد، هم در سرنوشت کشور و ملت و ادب و تاریخمان اثر بگذارد، هم یک عده گمراه بیچاره را نجات بدهد و هم رضای الهی را کسب کند، چه چیزی را با این می‌توانید برابر کنید؟ چیزی را دارید که با این مقابله کند؟ این، والاترین است. این، بهترین است. چیزی است که اگر کسی به آن دست پیدا کرد، باید هر لحظه هزاران بار خدای متعال را شکر بگزارد؛ و البته نخواهد توانست؛ زیرا زبان از شکرگزاری قاصر است. آن انسانی که توانسته کاری پیدا کند که هم می‌بیند در مقابل چشم خودش گمراهانی، لغزندگانی، بی‌دست و پاها و سرگشتگانی به وسیله‌ی کار او هدایت می‌شوند و راه پیدا می‌کنند و می‌توانند به سعادت برسند؛ هم این کار مورد علاقه‌ی اوست و بر او تحمیل نیست - چون آدم هنری و انسان اهل ذوق و هنر و ادب، باید آن کاری که می‌خواهد انجام دهد از درون خودش بجوشد - و هم کرام‌الکاتبین و کروبیان ملأ اعلی و شهدایی که خدای متعال ناظر بر اعمال ریز و درشت ما گذاشته - «و انت الرقیب علی من ورائهم(۱)» - از این کار راضی و خشنودند و صد احسنت و مرحبا می‌گویند که آقا، شما یک سطر این قصه را نوشتید؛ یا پنج دقیقه از این فیلم را ساختید؛ یا دو بیت از این شعر را گفتید؛ یا فلان خط را در فلان‌جا نوشتید و فلان نقاشی را کشیدید؛ یعنی خدای متعال هم تفاخر می‌کند به این فرزند خاک، که با افلاکیان در مجاهدتش برابری می‌کند؛ این اگر نصیب کسی شده باشد، چیز کمی است؟ البته چنین اخلاص و چنین توجهی، به این آسانی نصیب همه نمی‌شود. اما اگر نصیب کسی شد، باید آن را روی چشم بگذارد و از همه‌ی تنخواههای عالم، ارزشمندترش بداند.1371/11/04

1 )
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 844؛
إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 706؛
مفاتیح الجنان؛ دعای کمیل؛

رُوِيَ أَنَّ كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ النَّخَعِيَّ رَأَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع سَاجِداً يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَان‏...إِلَهِي وَ سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي قَدَّرْتَهَا وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتِي حَتَمْتَهَا و حَكَمْتَهَا وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ أَجْرَيْتَهَا أَنْ تَهَبَ لِي فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ كُلَّ جُرْمٍ أَجْرَمْتُهُ وَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ أَوْ أَعْلَنْتُهُ أَخْفَيْتُهُ أَوْ أَظْهَرْتُهُ وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِإِثْبَاتِهَا الْكِرَامَ الْكَاتِبِينَ الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ مَا يَكُونُ مِنِّي وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَيَّ مَعَ جَوَارِحِي وَ كُنْتَ أَنْتَ‏ الرَّقِيبَ‏ عَلَيَ‏ مِنْ وَرَائِهِمْ وَ الشَّاهِدَ لِمَا خَفِيَ عَنْهُم‏...
ترجمه:
لینک ثابت
حوزه هنری، یک کلمه طیبه است

تقریباً از اولی که حوزه‌ی هنری به‌وجود آمد، چشم بنده را گرفت و جذب کرد. این تعبیر درستی است. یعنی احساس کردم جزو آن صوابهایی که بنده در طول تاریخ کار و تلاش فکری و عملی خودم سراغ دارم - در همان تعداد معدودی که هست - یکی همین است. از همان اول فهمیدم که این یکی، آن چیزی است که «اصلهاثابت وفرعهافی السماء(1)». باید باشد و یک کلمه‌ی طیبه است. حوزه را از اول این‌طور احساس کردم و علتش هم این بود که من قبل از انقلاب، با جامعه‌ی هنری و ادبی، کم و بیش مرتبط و آشنا بودم. نه از دور و از لحاظ آثارشان؛ بلکه آدمهایشان را می‌شناختم. با خیلی از این چهره‌های نام و نشان‌دار ادب و هنر کشور از نزدیک نشسته‌ام، برخاسته‌ام، حرف زده‌ام، ذهنیتها و عقلیتهایشان را که گاهی از دور، لابه‌لای صدتا کاغذ زرورق پوشانده می‌شود تابه دست ما می‌رسد، از نزدیک دیده‌ام. آدم این زرورقها را که کنار بزند، می‌بیند مقواست و آن نقش و نگارها را هم ندارد!1371/11/04

1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 34
وَآتاكُم مِن كُلِّ ما سَأَلتُموهُ ۚ وَإِن تَعُدّوا نِعمَتَ اللَّهِ لا تُحصوها ۗ إِنَّ الإِنسانَ لَظَلومٌ كَفّارٌ
ترجمه:
و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!
لینک ثابت
غلبه گروه اندک به دشمنان زیاد در صورت ایستادگی

هشت سال جنگ بود. شوخی که نیست! ما برای چه این همه در مقابل دشمن مقاومت کردیم؟ دشمن از ما چه می‌خواهد که این‌طور فشار وارد می‌کند؟ این‌که دیگر جای ابهامی ندارد. پای این فکر و پای این «بلی» را گفت: گفتی این بلی روز الست - با خرید هزاران «بلا» امضا کردند و خودتان بیشتر از همه باید پای این اصول بایستید. باید مقاومت کرد. البته من قبول دارم که مقاومت سخت است و عده‌ی کمتری آن را برمی‌تابند. اما این عده‌ی کمتر، همان کسانی هستند که «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله (1)». و شما، آنهایید. در این، شک نداشته باشید. در این، هیچ تردید نداشته باشید. این‌گونه است که این «فئه‌ی قلیله» از «فئه‌ی کثیره»، که دارای این ویژگی، این خصوصیت و این پایداری نباشد، جلوتر خواهد رفت و بیشتر غلبه خواهد کرد.1371/11/04

1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 249
فَلَمّا فَصَلَ طالوتُ بِالجُنودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَيسَ مِنّي وَمَن لَم يَطعَمهُ فَإِنَّهُ مِنّي إِلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبوا مِنهُ إِلّا قَليلًا مِنهُم ۚ فَلَمّا جاوَزَهُ هُوَ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ قالوا لا طاقَةَ لَنَا اليَومَ بِجالوتَ وَجُنودِهِ ۚ قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ
ترجمه:
و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش می‌کند؛ آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم به‌در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عده‌ای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (*جالوت*) و سپاهیان او را نداریم.» اما آنها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‌کنندگان) است.
لینک ثابت
کمک گرفتن از خدای متعال برای شناختن صراط مستقیم

آن هدفی که بشریت به خاطر آن انسان است، این است که اشرف خلایق به سمت یک هدف بسیار والا، که حتی تصورش هم برای عقل و مزاج عقلانی و مادی ما کاملاً ممکن نیست، باید حرکت کند. این جاده هم، منحصراً صراط مستقیم است. این‌که شما می‌بینید در قرآن کریم این‌قدر روی «صراط مستقیم» تکیه شده و پیغمبر را رهرو صراط مستقیم می‌داند - «یس والقرآن الحکیم انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم(1)» -، یا «اهدنا الصراط المستقیم(2)» در سوره‌ی حمد هر روز بارها تکرار می‌شود، و آیات متعدد دیگر صراط مستقیم - برای این است که اهمیت صراط مستقیم را به ما نشان دهد. صراط مستقیم، همین صراطی است که از بین حرمات الله عبور می‌کند، که انسان دائم در حوزه‌ی وسوسه و جاذبه‌ی آنهاست. هدایت صراط مستقیم امر لازمی است. اما این هر روز گفتن و هر دقیقه گفتن و آن هم اصرار بر این‌که باید با حضور قلب بگویید - که اگر با حضور قلب نگفتید، فایده ندارد - برای چیست؟ در هر قدم از راه ما، حقیقتاً یک انشعاب وجود دارد؛ یک سه‌راهی، یک چهار راهی، یک چند راهی. این صراط مستقیم، گاهی اوقات ممکن است حقیقتاً گم شود. در جاده‌ها گاهی برای انسان پیش می‌آید: انسان همین‌طور که می‌رود، راهی که علی‌الظاهر مستقیم است، راه یک کوره ده است و به یک کوره ده می‌رسد. راه اصلی واقعی، انحنایی دارد و آدمی ملتفت نیست که این، راه اصلی است؛ بلکه خیال می‌کند راه اصلی و مستقیم، همان راهی است که به کوره ده ختم می‌شود! شناختن راه مستقیم، کار بسیار مشکلی است و برای تشخیص آن، انسان از خدای متعال باید کمک بخواهد.1371/11/04

1 ) سوره مبارکه يس آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ يس
ترجمه:
یس.
1 ) سوره مبارکه يس آیه 2
وَالقُرآنِ الحَكيمِ
ترجمه:
سوگند به قرآن حکیم.
1 ) سوره مبارکه يس آیه 3
إِنَّكَ لَمِنَ المُرسَلينَ
ترجمه:
که تو قطعاً از رسولان (خداوند) هستی،
1 ) سوره مبارکه يس آیه 4
عَلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ
ترجمه:
بر راهی راست (قرار داری)؛
2 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 6
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ
ترجمه:
ما را به راه راست هدایت کن...
لینک ثابت
کم مستمر، بهتر از آن زیادی است که گاه هست و گاه نیست

تشکیلات را حجیم نکنید. در نظر داشته باشید که پر حجم کردن تشکیلات، وقتی که انسان نتواند به کارها برسد، مثل بدنهای خیلی بزرگی است که قلبهای ضعیفی دارند. صاحبان بدنهای بزرگ، غالباً سرانگشتان پاهایشان یخ کرده است و دچار نارسایی خون به قلب می‌شوند. آدمی از این، نگران است. حالا اگر مثلاً خون به آپاندیس نرسد، چندان جای نگرانی نیست؛ چون آپاندیس تقریباً یک عضو زاید است. یا مثلاً به کیسه‌ی صفرا اگر یک وقت خون نرسد، انسان چندان نگران نمی‌شود. اما یک وقت است که خون به چشم نمی‌رسد. این، واقعاً غصه دارد. وقتی حجم کار زیاد شد گسترده شد، و روزبه‌روز هم گسترده ترش کردیم، همین مشکلات به‌وجود می‌آید. «قلیل یدوم، خیر من کثیر یزول(1)» آن کمی که استمرار داشته باشد، بهتر از آن زیادی است که گاه هست و گاه نیست. این، در روایات هست.1371/11/04

1 ) قصار 444 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ .
ترجمه:
و آن حضرت فرمود: اندك كارى كه بر آن مداومت كنى بهتر است از كار زيادى كه از آن خسته شوى‏
لینک ثابت
هنر

‌«‌هنر اسلامی» که ما می‌گوییم یعنی چه؟ یعنی این‌که هنری با محتوا، با هدفها و غایات و آرمانهای اسلامی به وجود آید تا در ‌مقابل هنری که انسانها را گمراه می‌کند؛ جوانان را گمراه می‌کند؛ بشر را سرگرم به امور غیر واقعی و دروغ می‌کند؛ انسان را از آن ‌آرمانها و کمال مطلوبهای خودش - که باید به آن سمت حرکت کند - باز می‌دارد؛ در صحنه‌ی عملی، کمک به ظلمه‌ی عالم ‌می‌کند؛ از مظلومین عالم هرگز دفاعی نمی‌کند و در خدمت زر و زور استکبار است، بایستد و نگذارد که آن هنر بر ذهنیت مردم ‌تسلط پیدا کند. ما که جز این هدف دیگری نداریم‌.‌1371/11/04
لینک ثابت
هنر

‌[در حوزه هنری ] می‌خواهید نگذارید که هنر، وابسته به جناح زر و زور استکبار و آلوده به انواع ابتلائات بشری و حیوانی، بر ‌ذهنیت مردم جامعه‌ی شما مسلط شود. آن هدفهایی را که امروز در بسیاری از جاها دنبال می‌شود، نمی‌خواهید دنبال کنید. این ‌را می‌خواهید دیگر‌«‌هنر اسلامی» که ما می‌گوییم یعنی چه؟ یعنی این‌که هنری با محتوا، با هدفها و غایات و آرمانهای اسلامی ‌به وجود آید تا در مقابل هنری که انسانها را گمراه می‌کند؛ جوانان را گمراه می‌کند؛ بشر را سرگرم به امور غیر واقعی و دروغ ‌می‌کند؛ انسان را از آن آرمانها و کمال مطلوبهای خودش - که باید به آن سمت حرکت کند - باز می‌دارد؛ در صحنه‌ی عملی، ‌کمک به ظلمه‌ی عالم می‌کند؛ از مظلومین عالم هرگز دفاعی نمی‌کند و در خدمت زر و زور استکبار است، بایستد و نگذارد که ‌آن هنر بر ذهنیت مردم تسلط پیدا کند. ما که جز این هدف دیگری نداریم. پس، در مرز، همه چیز باید مستحکم باشد. حرف ‌ما با حوزه این است: شما مرزبانید‌.‌1371/11/04
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی