شهید مطهری / فرقان/روز معلم/12 اردیبهشت/حماسه حسینی/داستان راستان/خدمات متقابل اسلام و ایران/جاذبه و دافعه علی/حجاب/اخلاق جنسی در اسلام و غرب/امدادهای غیبی/حق و باطل/نهضتهای اسلامی 100 ساله اخیر/پیرامون انقلاب اسلامی/پیرامون جمهوری اسلامی / استاد مطهری/مرتضی مطهری/معلم شهید
تا آنجا که بنده به یاددارم، از سالهای 1334 و 1335 تا سال 1358 که ایشان به شهادت رسید، در هر موقعیت زمانی، با آن بینش عمیق خود - که تسلّط کامل هم بر فضای فکری و فرهنگی کشور داشت - هرجا در عرصه فکر، هجمهای را به اسلام و به احکام و اصول اسلامی مشاهده میکرد، به مقابله میشتافت و سدّی مثل کوه در مقابل اشکالات میآفرید. امروز جوانان ما، دانشجویان ما، معلّمان ما و کارگران ما اگر میخواهند در زمینه افکار اسلامی عمق پیدا کنند و پاسخ سؤالات خود را بیابند، باید به کتابهای شهید مطهّری مراجعه کنند؛ که امام درباره کتابهای این بزرگوار، تعبیری قریب به این مضمون دارند که «همه آنها خوب و مفید است». این تعبیری بسیار مهم از کسی مثل امام است. اینکه در محیط فکر و اندیشه و فرهنگ، جولان فکری افراد و گشودن راههای تازه باید تشویق شود، حرف درستی است؛ اما این نباید به افسار گسیختگی فکری دشمنان اسلام منتهی گردد. باید راه را در مقابل افکار جوان، نسل جوان و جویندگان بیغرض قرار داد. برای این کار، یکی از بهترین وسایل، افکار ناب و برجسته و بلند این مردِ مجاهد فیسبیلاللَّه است که جان خودش را هم در این راه داد....مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضواناللَّهعلیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند1378/02/15
لینک ثابت
روز کارگر و هفته معلم - که کارگر و معلّم دو قشر اساسی و مؤثّر در هر جامعهای را تشکیل میدهند - در کشور ما معطّر به عطر شهادت و مزیّن به نام یک عالِم بزرگ، یک مجاهد در راه خدا و یک شهید در راه حقیقت، یعنی مرحوم آیةاللَّه شهید مطهّری شده است. همّت این بزرگوار در دوران زندگی خود، دفاع از حقایق اسلامی و معارضه و مقابله با دشمنیهایی بود که در عرصه فکر و اندیشه، علیه اسلام مطرح میشد. البته خصوصیّات بسیار بزرگ و مثبتی در این مرد بود. امروز هم هرکسی از دیدگاه خود یک جهت از جهات زندگی آن شهید را عمده و بزرگ میکند؛ همه هم فیالجمله درست میگویند؛ اما خصوصیت ممتاز این بزرگوار، دفاع از حقیقت و دفاع از اسلام بدون رودربایستی، بدون ملاحظه و بدون بیم و هراس بود.
تا آنجا که بنده به یاددارم، از سالهای 1334 و 1335 تا سال 1358 که ایشان به شهادت رسید، در هر موقعیت زمانی، با آن بینش عمیق خود - که تسلّط کامل هم بر فضای فکری و فرهنگی کشور داشت - هرجا در عرصه فکر، هجمهای را به اسلام و به احکام و اصول اسلامی مشاهده میکرد، به مقابله میشتافت و سدّی مثل کوه در مقابل اشکالات میآفرید. امروز جوانان ما، دانشجویان ما، معلّمان ما و کارگران ما اگر میخواهند در زمینه افکار اسلامی عمق پیدا کنند و پاسخ سؤالات خود را بیابند، باید به کتابهای شهید مطهّری مراجعه کنند؛ که امام درباره کتابهای این بزرگوار، تعبیری قریب به این مضمون دارند که «همه آنها خوب و مفید است». این تعبیری بسیار مهم از کسی مثل امام است. اینکه در محیط فکر و اندیشه و فرهنگ، جولان فکری افراد و گشودن راههای تازه باید تشویق شود، حرف درستی است؛ اما این نباید به افسار گسیختگی فکری دشمنان اسلام منتهی گردد. باید راه را در مقابل افکار جوان، نسل جوان و جویندگان بیغرض قرار داد. برای این کار، یکی از بهترین وسایل، افکار ناب و برجسته و بلند این مردِ مجاهد فیسبیلاللَّه است که جان خودش را هم در این راه داد.1378/02/15
لینک ثابت
شهید مطهّری از پدر خود خیلی بالاتر و بزرگتر بود - من پدر بزرگوار ایشان را هم زیارت کرده بودم - مطهّری انسان استثناییِ برجستهای در زمان خودش بود که از مقام پدر خیلی بالاتر بود؛ اما آن پدر بود که توانست این مرد بزرگ را بهوجود آورد و در دامان تربیتِ خود پرورش دهد. معلّمان او هم اینگونه بودند. مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضواناللَّهعلیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند.1378/02/15
لینک ثابت
بدانید که امروز دشمنان این کشور، که دیگر تبلیغاتشان علیه اسلام، علیه ارزشهای اسلامی، علیه انقلاب، علیه امام، علیه شخصیتها و علیه شهید مطهّری برای همه آشکار شده است - حالا مگر کسی نابینا باشد که محیط فرهنگی را ببیند و این دشمنیها را نبیند - امید بستهاند به اینکه جامعه معلّم، جامعه کارگری، جامعه دانشجویی، جامعه روحانی - این جوامع حسّاس و مؤثّر جامعه - کار خودشان را انجام ندهند.1378/02/15
لینک ثابت
تأثیرات معلمان شهید مطهری در شکلگیری شخصیت ایشان
مطهّری رضوان الله تعالی علیه در دامان چند معلّمِ خوب پرورش یافته بود که اوّلین آنها پدر خودش بود. بله؛ بعضی پدرها معلّمند؛ بهترین معلّمند. آن معلّم خوب، این مرد بزرگ را پدید آورد. شهید مطهّری از پدر خود خیلی بالاتر و بزرگتر بود من پدر بزرگوار ایشان را هم زیارت کرده بودم مطهّری انسان استثنائیِ برجستهای در زمان خودش بود که از مقام پدر خیلی بالاتر بود؛ اما آن پدر بود که توانست این مرد بزرگ را به وجود آورد و در دامان تربیتِ خود پرورش دهد. معلّمان او هم اینگونه بودند. مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد بر روح مرحوم مطهری رضوان اللّه علیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامهی طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند.1378/02/15
لینک ثابت
روز كارگر و هفته معلم - كه كارگر و معلّم دو قشر اساسی و مؤثّر در هر جامعهای را تشكیل میدهند - در كشور ما معطّر به عطر شهادت و مزیّن به نام یك عالِم بزرگ، یك مجاهد در راه خدا و یك شهید در راه حقیقت، یعنی مرحوم آیةاللَّه شهید مطهّری شده است. همّت این بزرگوار در دوران زندگی خود، دفاع از حقایق اسلامی و معارضه و مقابله با دشمنیهایی بود كه در عرصه فكر و اندیشه، علیه اسلام مطرح میشد. البته خصوصیّات بسیار بزرگ و مثبتی در این مرد بود. امروز هم هركسی از دیدگاه خود یك جهت از جهات زندگی آن شهید را عمده و بزرگ میكند؛ همه هم فیالجمله درست میگویند؛ اما خصوصیت ممتاز این بزرگوار، دفاع از حقیقت و دفاع از اسلام بدون رودربایستی، بدون ملاحظه و بدون بیم و هراس بود.
تا آنجا كه بنده به یاددارم، از سالهای 1334 و 1335 تا سال 1358 كه ایشان به شهادت رسید، در هر موقعیت زمانی، با آن بینش عمیق خود - كه تسلّط كامل هم بر فضای فكری و فرهنگی كشور داشت - هرجا در عرصه فكر، هجمهای را به اسلام و به احكام و اصول اسلامی مشاهده میكرد، به مقابله میشتافت و سدّی مثل كوه در مقابل اشكالات میآفرید. امروز جوانان ما، دانشجویان ما، معلّمان ما و كارگران ما اگر میخواهند در زمینه افكار اسلامی عمق پیدا كنند و پاسخ سؤالات خود را بیابند، باید به كتابهای شهید مطهّری مراجعه كنند؛ كه امام درباره كتابهای این بزرگوار، تعبیری قریب به این مضمون دارند كه «همه آنها خوب و مفید است». این تعبیری بسیار مهم از كسی مثل امام است. اینكه در محیط فكر و اندیشه و فرهنگ، جولان فكری افراد و گشودن راههای تازه باید تشویق شود، حرف درستی است؛ اما این نباید به افسار گسیختگی فكری دشمنان اسلام منتهی گردد. باید راه را در مقابل افكار جوان، نسل جوان و جویندگان بیغرض قرار داد. برای این كار، یكی از بهترین وسایل، افكار ناب و برجسته و بلند این مردِ مجاهد فیسبیلاللَّه است كه جان خودش را هم در این راه داد.1378/02/15
لینک ثابت
شهید مطهّری از پدر خود خیلی بالاتر و بزرگتر بود - من پدر بزرگوار ایشان را هم زیارت كرده بودم - مطهّری انسان استثناییِ برجستهای در زمان خودش بود كه از مقام پدر خیلی بالاتر بود؛ اما آن پدر بود كه توانست این مرد بزرگ را بهوجود آورد و در دامان تربیتِ خود پرورش دهد. معلّمان او هم اینگونه بودند. مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یك یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری كه «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میكرد. معلوم میشد كه مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضواناللَّهعلیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین كارهایی میكند.1378/02/15
لینک ثابت
بدانید كه امروز دشمنان این كشور، كه دیگر تبلیغاتشان علیه اسلام، علیه ارزشهای اسلامی، علیه انقلاب، علیه امام، علیه شخصیتها و علیه شهید مطهّری برای همه آشكار شده است - حالا مگر كسی نابینا باشد كه محیط فرهنگی را ببیند و این دشمنیها را نبیند - امید بستهاند به اینكه جامعه معلّم، جامعه كارگری، جامعه دانشجویی، جامعه روحانی - این جوامع حسّاس و مؤثّر جامعه - كار خودشان را انجام ندهند1378/02/15
لینک ثابت
همه باید متقن و محکم کار خود را انجام دهند
مردم باید قدر کارِ کارگر را بدانند. البته این را بدانید که خدا قدر میداند: «و سیری اللَّه عملکم و رسوله» (۱)؛ خدا و پیامبر قدر میدانند؛ کرامالکاتبین قدر میداند. بدانید که پیش خدا و در دیوان الهی، لحظهای از لحظات رنجهای شما عزیزانِ من مغفولٌعنه نمیماند. آن دقایق آخر کار که خسته هستید، اما بهخاطر تکلیف قانونی و دینیای که دارید، همان دقایق را هم با جدّیت کار میکنید، آن را صاحب کار نمیفهمد، مدیر نمیفهمد، رئیس آن کارخانه یا آن مدرسه ممکن است نفهمد؛ اما خدای متعال آن لحظات را هم برای شما ثبت میکند. اینها ارزش است. خیال نکنید که اینها حواله به آینده است. البته حواله به آینده هم اگر قیامت باشد، خیلی مهمّ است. وقتی شب اوّل قبر باشد، همان آینده هم خیلی مهمّ است؛ اما فقط هم آن نیست. همینهاست که کشور و نظام و جوانان را میسازد. همینهاست که مطهّری درست میکند. مطهّری رضواناللَّهتعالی علیه در دامان چند معلّمِ خوب پرورش یافته بود که اوّلین آنها پدر خودش بود. بله؛ بعضی پدرها معلّمند؛ بهترین معلّمند. آن معلّم خوب، این مرد بزرگ را پدید آورد. شهید مطهّری از پدر خود خیلی بالاتر و بزرگتر بود - من پدر بزرگوار ایشان را هم زیارت کرده بودم - مطهّری انسان استثنایىِ برجستهای در زمان خودش بود که از مقام پدر خیلی بالاتر بود؛ اما آن پدر بود که توانست این مرد بزرگ را بهوجود آورد و در دامان تربیتِ خود پرورش دهد. معلّمان او هم اینگونه بودند. مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضواناللَّهعلیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند.
معلّمان عزیز! کارگران عزیز! کشور به شما احتیاج دارد. بدانید که ممکن است هزاران نفر از شما با نام و نشان شناخته نشوید؛ اما تأثیر یکایکتان در آینده این کشور - نه آینده دور؛ بلکه همین ده سال و بیست سال دیگر - تأثیر نمایانی خواهد بود. همه شما تأثیر خواهید داشت؛ بنابراین کار کنید. نبی مکرّم صلواتاللَّهوسلامهعلیه به امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام فرمودند: «ایّاک والکسل والضجر» (۲)؛ از دو چیز پرهیز کن: یکی از ملالت و یکی از کسالت. ملالت، یعنی اینکه انسان حوصله کار نداشته باشد؛ کسالت هم یعنی تنبلی. همچنین از پیامبر اکرم نقل شده است: «رحم اللَّه امرء عمل عملاً فاتقنه» (۳)؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کار خود را - هر کاری - محکم و متقن انجام دهد. بدانید که امروز دشمنان این کشور، که دیگر تبلیغاتشان علیه اسلام، علیه ارزشهای اسلامی، علیه انقلاب، علیه امام، علیه شخصیتها و علیه شهید مطهّری برای همه آشکار شده است - حالا مگر کسی نابینا باشد که محیط فرهنگی را ببیند و این دشمنیها را نبیند - امید بستهاند به اینکه جامعه معلّم، جامعه کارگری، جامعه دانشجویی، جامعه روحانی - این جوامع حسّاس و مؤثّر جامعه - کار خودشان را انجام ندهند. اگر همه، کار خود را درست، متقن، کامل و از روی علم و دانایی انجام دهند، بدانید که این کشور و نظام، متقنترین و مستحکمترین نظامی خواهد بود که در این قرنهایی که ما میشناسیم، در این کشور بر سرِ کار آمده است و خواهد توانست در مقابل بزرگترین توطئهها مقابله کند. این حرفها، این گفتنها، این عملها، این تبلیغات، این محاصرهها و این توطئهها، علیه ملتی که با عزم راسخ ایستاده است و میداند چه کار میکند و میفهمد چه کار میخواهد بکند و هوشیارانه و با ایمان در کار خود مشغول عمل است، نمیتوانند کاری بکنند.1378/02/15
1 )
سوره مبارکه التوبة آیه 94
يَعتَذِرونَ إِلَيكُم إِذا رَجَعتُم إِلَيهِم ۚ قُل لا تَعتَذِروا لَن نُؤمِنَ لَكُم قَد نَبَّأَنَا اللَّهُ مِن أَخبارِكُم ۚ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُم وَرَسولُهُ ثُمَّ تُرَدّونَ إِلىٰ عالِمِ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه:
هنگامی که بسوی آنها (که از جهاد تخلّف کردند) باز گردید، از شما عذرخواهی میکنند؛ بگو: «عذرخواهی نکنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته؛ و خدا و رسولش، اعمال شما را میبینند؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگشت داده میشوید؛ و او شما را به آنچه انجام میدادید، آگاه میکند (و جزا میدهد!)»
2 )
الكافي ( ط - إسلامية )، ج5، ص: 85
الوافي، ج17، ص: 73؛
وسائل الشيعة، ج17، ص: 59
عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ قَالَ أَبِي عَلَيْهِ السَّلَامُ لِبَعْضِ وُلْدِهِ: إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
ترجمه:
سعد بن ابى خلف گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمود: پدرم به يكى از فرزندانش فرمود: از كسالت و تنبلى و بىحوصلگى برحذر باش كه اين دو تو را از بهرهورى دنيا و آخرت باز مىدارند
3 )
علل الشرائع، ج1، ص: 310؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج70، ص: 298؛
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِيلَ إِنَّ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ قَدْ مَاتَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَامَ أَصْحَابُهُ فَحُمِلَ فَأَمَرَ فَغُسِّلَ عَلَى عِضَادَةِ الْبَابِ فَلَمَّا أَنْ حُنِّطَ وَ كُفِّنَ وَ حُمِلَ عَلَى سَرِيرَةٍ تَبِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ كَانَ يَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى الْقَبْرِ فَنَزَلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى لَحَدَهُ وَ سَوَّى عَلَيْهِ اللَّبِنَ وَ جَعَلَ يَقُولُ نَاوِلْنِي حَجَراً نَاوِلْنِي تُرَاباً رَطْباً يَسُدُّ بِهِ مَا بَيْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَيْهِ وَ سَوَّى قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ إِلَيْهِ الْبِلَى وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحْكَمَهُ فَلَمَّا أَنْ سَوَّى التُّرْبَةَ عَلَيْهِ قَالَتْ أُمُّ سَعْدٍ مِنْ جَانِبٍ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكَ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ وَ رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ رَجَعَ النَّاسُ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ عَلَى سَعْدٍ مَا لَمْ تَصْنَعْهُ عَلَى أَحَدٍ إِنَّكَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ بِلَا رِدَاءٍ وَ لَا حِذَاءٍ فَقَالَ ص إِنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَتَأَسَّيْتُ بِهِمْ قَالُوا وَ كُنْتَ تَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً قَالَ كَانَتْ يَدِي فِي يَدِ جَبْرَئِيلَ آخُذُ حَيْثُ مَا أَخَذَ فَقَالُوا أَمَرْتَ بِغُسْلِهِ وَ صَلَّيْتَ عَلَى جِنَازَتِهِ وَ لَحَدْتَهُ ثُمَّ قُلْتَ إِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ فَقَالَ ص نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءٌ.
ترجمه:
از حضرت ابى عبد اللّٰه الصادق جعفر بن محمّد عليهما السّلام،حضرت فرمودند:محضر مبارك رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله عرض شد سعد بن معاذ از دنيا رفت، رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از جا برخاستند و صحابه آن حضرت نيز برخاسته و جنازه سعد را حمل كرده و آن را به مغسل برده روى چهارچوبه درب غسل دادند و وقتى او را حنوط و كفن نموده و روى تخت حملش نمودند رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله جنازهاش را تشييع نمودند،سپس حضرت جانب راست تابوت را يك بار و جانب چپش را بار ديگر گرفتند و جنازه را نقل داده تا به قبر رسيدند،حضرت داخل قبر شدند و او را در لحد گذارده و خشتهاى لحد را روى وى قرار دادند و پيوسته مىفرمودند: سنگ به من دهيد،گل دهيد تا درز خشتها را مسدود كنم،هنگامى كه حضرت از چيدن لحد فارغ شدند و خاك در قبر ريخته و آن را پر نمودند فرمودند:من مىدانم كه اين قبر به زودى كهنه و فرسوده مىشود ولى خداوند متعال دوست دارد كه بندهاش وقتى عملى انجام داد محكم و استوار بجا آورد. بارى وقتى حضرت خاك روى قبر ريخت و آن را تسويه فرمود مادر سعد خطاب به فرزندش گفت:بهشت بر تو گوارا باد. رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:اى مادر سعد ساكت باش تو جزم و يقين ندارى كه پروردگارت با او چه مىكند،در اين ساعت قبر او را فشار داد. امام عليه السّلام فرمودند:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از دفن او مراجعت فرمود و مردم نيز برگشتند،اصحاب عرضه داشتند:يا رسول اللّٰه مشاهده كرديم و ديديم كه با سعد كارى انجام داديد كه در حقّ احدى بجا نياوردهايد،جنازهاش را تشييع نموده و در وقت تشييع بدون عباء و بدون كفش حركت مىفرموديد. رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:فرشتگان به اين هيئت او را تشييع كردند من نيز تأسّى به ايشان نمودم. عرضه داشتند:جانب راست تابوت را يك بار و طرف چپ آن را بار ديگر گرفتيد و او را حمل نموديد. حضرت فرمودند:دستم در دست جبرئيل بود هر كجا را كه او مىگرفت من نيز مىگرفتم. عرض كردند:امر به غسل فرموده و نماز بر او گذارديد و لحدش را چيديد سپس فرموديد:قبر سعد را فشار داد!! حضرت فرمود:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:بلى،اين فشار به خاطر سوء خلقش با همسرش بود.
لینک ثابت