افراد و مجموعههاى بشرى همواره از دو سو آسیب مىبینند، اول از درون خود که منشاء آن ضعفهاى بشرى و هوسهاى مهار گسیخته و تردیدها و بى ایمانىها و خصلتهاى منهدم کننده است، و دوم از دشمنان بیرونى که بر اثر طغیان و افزون طلبى و تجاوز و ددمنشى، محیط زندگى را بر انسانها و ملتها تنگ و فشار آلود مىسازند و با جنگ و ظلم و تحمیل و زورگویى، بلاى جان آنان مىشوند.
محیط اسلامى - چه افراد و چه ملتها - همواره در معرض این دو گونه تهدید قرار داشته و امروز بیش از همیشه قرار دارد. ترویج متعمدانهى فساد در کشورهاى اسلامى و تحمیل فرهنگ غربى که از سوى برخى رژیمهاى وابسته نیز به آن کمک مىشود و از رفتار فردى تا شکل شهرسازى و محیط عمومى زندگى و مطبوعات و غیره را در بر مىگیرد، از یکسو و فشارهاى نظامى و سیاسى و اقتصادى بر بعض ملتهاى مسلمان و کشتارهاى لبنان و فلسطین و بوسنى و کشمیر و چچنستان و افغانستان و غیره از سوى دیگر، شاهد بارز وجود این دو گونه تهدید در محیطهاى اسلامى است.
حج، آن شط همیشه جارى و آن عطیهى بىزوال الهى است که مسلمانان تا ابد مىتوانند غبار رنج و مرارت و آلودگى و بیمارى خود را در آن بسترند، و به کمک این ذخیرهى ابدى، هر دو نوع آسیب پذیر را در همهى زمانها از خود دور سازند.
در حج، عنصر تقوا و ذکر و حضور و خشوع و توجه به حق متعال، متکفل مقابله با تهدید اول است و عنصر تجمع و وحدت و احساس عظمت و قدرت در امت بزرگ اسلامى که حج مظهر آن است، عهده دار مقابله با تهدید دوم.
هر چه این دو جنبه در حج تقویت شود، مصونیت و مقاومت افراد و جامعههاى اسلامى در مقابل آن دو گونه تهدید، بیشتر خواهد شد. و هر گاه یکى از این دو جنبه یا هر دو، ضعیف یا منتفى گردد، به همان نسبت امت اسلامى - چه افرادش و چه ملتها و کشورهایش - آسیبپذیرتر مىگردند.1375/02/04
لینک ثابت