newspart/index2
سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)

زهد، یعنی بیاعتنایی به دنیا. بیاعتنایی به دنیا به معنی بیاعتنایی به تلاش دنیا نیست. چه کسی از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در دنیا پرتلاش‌تر بود؟ چه کسی بیشتر از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، از قدرت بازو، قدم، مغز، جسم، روح، مال و همه نیروهای خود برای ساختن یک دنیای خوب استفاده کرده است؟1371/10/17
لینک ثابت
سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)

یکی از بخشهای زیبای شخصیّت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، عدل است. ما ملت ایران - همه شیعیان و بخصوص ما مسؤولین - درباره عدل امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، باید بیشتر فکر کنیم. امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در نهج‌البلاغه راجع به عدالت بسیار سخن گفته است. آن‌قدر ماجرای عدالت در زندگی و بیان او برجسته است که میشود گفت کلِ‌ّ حکومت امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را تحت تأثیر خود قرار داده است. این نکته برای ما معنای خاصی ندارد؟ صرف این‌که بگوییم از خصوصیات این بزرگوار یکی هم عادل بودن اوست، کافی است؟ این، نقطه‌ای است که ما باید روی آن خیلی تدبّر کنیم.1371/10/17
لینک ثابت
سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام)

زهد، یعنی بیاعتنایی به دنیا. بیاعتنایی به دنیا به معنی بیاعتنایی به تلاش دنیا نیست. چه کسی از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام در دنیا پرتلاش‌تر بود؟ چه کسی بیشتر از امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، از قدرت بازو، قدم، مغز، جسم، روح، مال و همه نیروهای خود برای ساختن یک دنیای خوب استفاده کرده است؟ اشتباه نکنیم! بیرغبتی به دنیا، به معنای پشت کردن به تلاش، سازندگی، مبارزه و ساختن جهان به شکل مطلوب نیست. آن زحمتها را باید کشید. کسی که بیرغبت به دنیاست، زاهد است؛ یعنی همه آن زحمتها را میکشد، مجاهده میکند، مبارزه میکند، خود را در میدانهای مبارزه حتّی به خطر هم می‌اندازد، تا پای جان هم پیش میرود، بازوی او، پای او، مغز او، جسم او، روح او و دارایی او هم - اگر دارد - در راه ساختن دنیای خوب مصرف میشود؛ منتها وقتی نوبت برداشتِ شخصی از خزانه دنیا میرسد، کم برمیدارد. این، معنای زهد است. پای شخص او وقتی به میان آمد و زندگی شخصی او وقتی مطرح شد، حظّ خود را از لذایذ مادّی کم میکند. این هم که کم میکند نه از این بابت که میخواهد غرایز مادّی را سرکوب کند؛ نه. در همان حدّی که طبیعت انسان است، به‌طور معمول لذّات و زیباییهای زندگی را هم مورد استفاده قرار میدهد؛ اما نه با ولع و نه مثل یک انسان حریص. از باب مثال، دو نفر بر سر سفره‌ای مینشینند. یکی میخواهد خود را سیر کند و بلند شود. لذا هر چه دم دستش باشد میخورد. نان بود یا خورش، فرقی نمیکند. مقصود این است که سدّ جوع کند؛ چون سدّ جوع لازم است. اما هدف نفر دوم، سدّ جوع نیست. نه این‌که نمیخواهد سدّ جوع کند. میخواهد سدّ جوع کند؛ اما خواهان تنوّع و تلذّذ هم هست. دست می‌اندازد به آن طرف سفره، دست می‌اندازد جلو دیگران و ظروف غذا را جلو خودش میکشد تا از همه نوع غذا به بهترین کیفیّت و بیشتر از همه، استفاده کند. این، همان است که مذموم است. و امّا، برداشت کم از دنیا و در مقابل، تلاشِ زیاد ... در زندگی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام است. خودِ او زاهد بود. به دیگران زهد را میآموخت و امر میکرد و خود از همه زاهدتر بود.1371/10/17
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی