[در امپراتوری روم]زنان را به بالاترین مقام میرساندند، احترامشان میکردند و به آرایشها و زیورها تزیینشان میکردند؛ اما برای چه؟ برای اشباع یکی از خاکیترین و مادّیترین خصلتهای بشری در مرد! این، چهقدر توهین و چهقدر تحقیر نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است!
در ایران هم عیناً همینطور بود. از حرمسراهای پادشاهان ساسانی مطالبی شنیدهاید. حرمسراداری یعنی چه؟ حرمسراداری یعنی همان اهانت به زن. یک مرد چون قدرت دارد، به خودش حق میدهد که هزار نفر زن در حرمسرای خودش نگهدارد! اگر همهی ملتِ آن پادشاه هم همانطور قدرت داشتند، هر کدام به قدر خودشان هزار نفر، پانصد نفر، چهارصد نفر یا دویست نفر زن نگه میداشتند! این حاکی از چه نگرشی به زن است؟! آن وقت در چنین دنیایی، پیامبر اکرم دختری تربیت میکند که این دختر، شایستگی آن را پیدا میکند که پیامبر خدا بیاید دست او را ببوسد! بوسه بر دست فاطمهی زهرا از طرف پیامبر را، هرگز نباید حمل بر یک معنای عاطفی کرد. این خیلی غلط و خیلی حقیر است اگر ما خیال کنیم که چون دخترش بود و دوستش میداشت، دستش را میبوسید. مگر شخصیتی به آن ارجمندی، آن هم با آن عدل و حکمتی که در پیامبر هست و اتکایش به وحی و الهام الهی است، خم میشود و دست دخترش را میبوسد؟ نه، این یک چیز دیگر و یک معنای دیگری است؛ این حاکی است که این دختر جوان، این زنی که وقتی از دنیا رفته، بین هجده سال تا بیستوپنج سال سن داشته - هجده سال هم گفتهاند، بیستوپنج سال هم گفتهاند - اصلاً در اوج ملکوت انسانی قرار داشته و یک شخص فوقالعاده بوده است.1370/10/04
لینک ثابت