آنوقت در کنار این نکته، این قضیه مطرح است که بسیج - یعنی نیروی مردمی - را نمیشود با روشهای جذب بقیهی نیروها جذب کرد. انسان، ارتشی را طور خاصی، و سپاهی را یکطور دیگر جذب میکند - مثلاً مختصر فرقی با هم دارند - اما بسیجی را آنطوری نمیشود جذب کرد. بسیجی، تودهی مردم است. شما میخواهید او را تحت یک سازمان بیاورید، با نظم و انضباط آشنایش کنید، فرمانبری به او یاد بدهید و استعداد و شوق و ایمانی که برای دفاع از کشور در او هست، آن را به بهترین شکلی به کار بگیرید و اگر در او کم است، تزریق کنید. چه کار میخواهید بکنید؟ این کار، کار بسیار مهمی است و من عرض میکنم که اگر این کار - یعنی فراگیر شدن بسیج - انجام شد، این انقلاب، بیمهی بیمه است؛ اگر نشد، جای نگرانی است. یعنی بسیج با سرنوشت انقلاب سر و کار دارد. اگر بسیج، قوی و کارآمد شد و گسترش پیدا کرد و - همانطور که عرض کردیم - پایهاش مستحکم بود، هیچ قدرتی در دنیا، هرچه هم توطئه کنند، هرچه هم با یکدیگر همدست بشوند، قادر نخواهند بود نسبت به این کشور و این انقلاب، کمترین چشم زخمی وارد کنند. اگر نیروی بسیج - یعنی نیروی نظامی مردم - را کم گرفتیم، آنوقت جای نگرانی و اشکال است؛ چون صحنهی حضور مردم، فقط صحنهی سیاسی و اقتصادی نیست. صحنهی نظامی، اهم صحنههاست و این حضور، در سایهی بسیج است.1369/09/01
لینک ثابت