ایرانی كه امروز شما میبینید، ایرانِ دوران قبل از انقلاب نیست. ایرانِ دوران قبل از انقلاب، یك كشورِ عقبمانده بود؛ یك كشورِ فراموش شده بود؛ یك ملتِ بیابتكار بود. با این همه استعداد، با این همه مواریث تاریخی، با این فرهنگ غنی، این ملت هیچ بروز و ظهوری نه در صحنهی علم دنیا داشت، نه در صحنهی سیاست دنیا داشت، نه در صحنهی فناوری دنیا داشت، نه حرف نوئی برای دنیا داشت، نه ابتكاری در زمینهی مسائل منطقه و مسائل دنیا داشت؛ تابع محض بود. در داخل كشور، بجز یك مناطق معدودی كه مورد توجه مسئولان و سردمداران رژیم بود، بقیهی مناطق كشور دچار ویرانی و دچار ناآبادانی بود. امروز از یك گوشهی كشور یك خبر نابسامان میرسد، همه حساس میشوند. آن روز اغلب نقاط كشور، آنجوری بود؛ نابسامان بود، مردم زندگی نداشتند، آب نداشتند، برق نداشتند، جاده نداشتند، از وسائل زندگی برخوردار نبودند. آنهائی كه میدانستند، با حسرت نگاه میكردند؛ بسیاری هم اصلاً نمیدانستند چه خبر است؛ در نكبت زندگی میكردند. ایرانِ امروز این پیشرفتها را دارد؛ این كارها، این ابتكارات، این بروز جوانها در میدان علم و سازندگی و حضور قوی در همهی بخشها. این حرفها آن زمان وجود نداشت. كشور پیش رفته؛ این پیروزی است. انقلاب زنده ماند، نظام روزبهروز بارورتر و ریشهدارتر شد، ملت روزبهروز آگاهیاش بیشتر شد. آن مقداری كه امروز شما جوانهای دبیرستانی و نوجوانهای دوران تحصیل، از مسائل دنیا میفهمید، سرتان میشود، تحلیل میكنید، آن روز خیلی از روشنفكرها این مقدار نمیفهمیدند؛ این مقدار برایشان قابل فهم نبود. امروز بصیرت و آگاهی و تحلیل سیاسی و عمق در مسائل در كشور همگانی شده. ما پیش رفتیم؛ در زمینهی مادی پیش رفتیم، در زمینهی معنوی پیش رفتیم؛ این توجهات معنوی، این حضور در عرصههای معنوی. دیدید در هفتهی گذشته در سرتاسر كشور مراسم دعای عرفه چه خبر بود. چه كسانی در مراسم دعای عرفه بودند؟ همه جوان. ایام اعتكاف یك جور، ماه رمضان یك جور، ایام محرم یك جور، عزاداری یك جور، شادی یك جور. آن عرصهی علم، این عرصهی مذهب، آن عرصهی سیاست و بصیرت.1391/08/10
لینک ثابت