newspart/index2
مجلس شورای اسلامی / نماینده مجلس/قوه مقننه / مجلس/مجالس/مجلس‌ها/ادوار مجلس
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
مناسب نبودن هیاهو هنگام صحبت دیگران در مجلس

من قبلاً به برخی از نمایندگان محترم این نکته را عرض کرده‌ام، حالا هم چون همه‌ی شما تشریف دارید، به شما هم میگویم: مجلس جای گفتگوی حکیمانه و خردمندانه است. شما یک حرفی میزنید، استدلالی دارید، استدلالتان را ذکر میکنید؛ بعد نفر بعدی می‌آید، میگوید به این دلیل، حرف ایشان غلط است، استدلالشان غلط است؛ بالاخره مجموعه هم یا به این رأی میدهد یا به آن رأی میدهد؛ این درست. اگر چنانچه وقتی شما دارید حرف میزنید، دیگری مثلاً شروع کند به دست زدن یا هیاهو کردن، برای اینکه صدای شما به گوش آن مستمع نرسد، این کار، کار حکیمانه است؟ کار خردمندانه است؟ این عادت باید در مجلس ریشه‌کن شود که وقتی یک نماینده‌ای دارد حرف میزند، یا یک وزیری، یک مسئول دولتی‌ای دارد حرف میزند، از یک گوشه‌ی مجلس چهار نفر شروع کنند یک صدائی در آوردن! این خیلی چیز بدی است. متأسفانه در مجلس هشتم این بود؛ من نمیدانم حالا در مجلس هفتم هم بود یا نه. من اوّلی که با این قضیه برخورد کردم، حیرت کردم: مگر چنین چیزی ممکن است؟ دیدیم بله، هم ممکن است، هم واقع است! در مجلس اتفاق افتاده. مجلس جای این حرفها نیست. بله، در اجتماعات عمومی، مردم عامی ممکن است از این کارها بکنند؛ یکی می‌آید حرف میزند، دیگری صدائی در می‌آورد. در تاریخ، همیشه هم از این کارها بوده. در قرآن هست که: «و هم ینهون عنه و ینئون عنه»؛ (1) وقتی پیغمبر حرف میزد، یک عده‌ای نمیگذاشتند صدا به گوش دیگران برسد؛ هیاهو میکردند. اما این باب جمهوری اسلامی نیست؛ آن هم در مجلس شورای اسلامی. مجلس شورای اسلامی جای حرف است. طرف کاملاً حرفش را بزند، تمام کند؛ بعد اگر حرفش غلط است، غیرمنطقی است، جنابعالی وارد شوید، استدلال کنید، بگوئید نخیر، این حرف آقا هیچ منطقی ندارد، هیچ مبنائی ندارد؛ ردش کنید. این کار اشکال ندارد.1391/03/24

1 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 26
وَهُم يَنهَونَ عَنهُ وَيَنأَونَ عَنهُ ۖ وَإِن يُهلِكونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَما يَشعُرونَ
ترجمه:
آنها دیگران را از آن بازمی‌دارند؛ و خود نیز از آن دوری می‌کنند؛ آنها جز خود را هلاک نمی‌کنند، ولی نمی‌فهمند!
لینک ثابت
احساس مسئولیت نمایندگان مجلس, مجلس شورای اسلامی

مجلس زنده مجلسی است كه بوقت، بهنگام و درست قانون میگذارد؛ نظارت میكند؛ در مسائل كشور، در مسائل منطقه حضور دارند و به كار پرداخته‌اند.1391/03/24
لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

این عادت باید در مجلس ریشه‌كن شود كه وقتی یك نماینده‌ای دارد حرف میزند، یا یك وزیری، یك مسئول دولتی‌ای دارد حرف میزند، از یك گوشه‌ی مجلس چهار نفر شروع كنند یك صدائی در آوردن! این خیلی چیز بدی است.1391/03/24
لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

مجلس بایستی هم زنده باشد، هم سالم باشد؛ این دو خصوصیت در مجلس لازم است.
زنده بودن مجلس به این است که نشاط و تحرک و حَیَویت از خود نشان بدهد. مجلس اگر راکد بود، خمود بود، خروجىِ درست و مناسبی در بخشهای مختلف نداشت، ناقص است. این نشانه‌ی حیات و دلیل حیات عبارت است از تحرک و نشاط. چگونه میشود این نشاط و تحرک را در بیرون عینیت بخشید؟ باید وظائف را درست انجام داد؛ قانون خوب. در ذیل این کلمه‌ی «قانون خوب»، ده تا، پانزده تا شاخص میشود معین کرد: به‌روز باشد، تکراری نباشد، معارض نداشته باشد، چه، چه، چه؛ اینها میشود قانون خوب. دوم: نظارت درست. دو وظیفه‌ی اصلی مجلس اینهاست دیگر؛ در درجه‌ی اول، قانونگذاری، و بلافاصله مسئله‌ی نظارت درست. نظارت درست را میشود ترجمه کرد. نظارتِ درست شاخصهائی دارد؛ این شاخصها را مشخص کنید. لازم نیست من این شاخصها را بگویم؛ خود شما میدانید؛ اینها جزو معارف روشن و واضح ماست. نظارتهائی که ناشی از نیتهای نادرست باشد، نظارتِ نادرست است. نظارتهای جانبدارانه و ضد جانبدارانه، هر دو، نظارتهای نادرست است. نظارتهائی که عمق‌یابی نمیکند، نادرست است. نظارتِ درست شاخصهائی دارد؛ اینها را باید مشخص کنید.
حضور مفید در محیط کار؛ این جزو علامت حَیَویت است. البته اینهائی که من عرض میکنم، توقعات از مجموعه‌ی مجلس است؛ منتها مجموعه‌ی مجلس، متکی به افراد است. شخص شما اگر چنانچه در وقت کار مجلس یا در صحن علنی مجلس یا در کمیسیون حضور نداشته باشید، درست است که شما میگوئید من یک دویست و نودم هستم، اما خود این تأثیر خواهد گذاشت؛ هم به قدر وزن شخصی شما، هم به عنوان تأثیر روی دیگران. یعنی شما که حضور پیدا نکردید، حضور پیدا نکردن در مجلس به همین اندازه آسان میشود؛ دیگری هم که تا حالا مقید بود حضور پیدا کند، او هم حضور پیدا نمیکند. این از جمله‌ی گرفتاریهای مجلس است؛ شما سعی کنید... واقعاً این گرفتاری را برطرف کنید. پس حضور مفید در محیط کار، جزو علامت حَیَویت است.
حضور سیاسی در فضای کشور و جهان. مجلس یک صفحه‌ی نمایانی از انقلاب و از افکار عمومی مردم و از سیاستهای کلان کشور است. قضایائی در منطقه پیش می‌آید، قضایائی در دنیا پیش می‌آید؛ مجلس باید مواضعش را روشن بیان کند.... آنچه که در خبرها و تظاهرات بیرونىِ خبرگزاریها به راست یا دروغ منتشر میشود، یک جزء کوچکی از آن حادثه‌ای است که دارد در این منطقه اتفاق میافتد. این منطقه هم جزو مناطق عادی دنیا نیست؛ این منطقه، قلب دنیاست؛ منطقه‌ی مهم اتصال سه قاره با هم، منطقه‌ی مهم نفت، منطقه‌ی مهم سیاست استعماری غرب با وجود حکومت صهیونیستی. اینجا منطقه‌ی عجیبی است. قضایای این منطقه، قضایای دنیاست. اینجور نیست که بگوئیم حالا در فلان گوشه‌ی دنیا چهار تا کشور مثلاً مشکلی داشته باشند، شبیه آن باشد؛ نه، اینجا قلب دنیاست. خب، در اینجا قضایائی دارد اتفاق میافتد؛ موضع ما در مورد این قضایا چیست؟ اینها مسائل مهمی است. زنده بودن مجلس این است که در این قضایا حضور داشته باشید، حرف داشته باشید. این حرف، اثرگذار است. امروز موضع شما میتواند اثرگذاری کند در تک تک این کشورهائی که الان مورد نظر منند؛ همین کشورهای منطقه. اگر ما درست فکر کنیم، درست جملات و کلمات را انتخاب کنیم و در وقت مناسب و بهنگام اینها را ادا کنیم، این اصلاً اثر میگذارد روی این حرکتهائی که امروز از دو طرف در منطقه وجود دارد؛ چه از طرف دستگاه شیطان و مهاجم غربی، چه از طرف مردم که طرف حقند. بنابراین زنده بودن، اینهاست. یک مجلس زنده مجلسی است که بوقت، بهنگام و درست قانون میگذارد؛ نظارت میکند؛ در مسائل کشور، در مسائل منطقه حضور دارند و به کار پرداخته‌اند.
از این کمیسیونها نباید غفلت کرد؛ این کمیسیونها مهم است؛ اینها اتاقهای فکرند برای پخته کردن مسائل در صحن مجلس؛ بعد هم تصمیم‌گیری در صحن مجلس، یعنی تصمیم‌گیری برای سرنوشت کشور، نه فقط برای چهار سال. گاهی شما یک قانونی میگذارید، این قانون بیست سال در کشور اثرگذار است؛ یک خطی را معین میکند.
در کنار زنده بودن مجلس، مسئله‌ی سالم بودن هم مهم است؛ باید هم زنده باشد، هم سالم. سالم بودن هم از جهات مختلف است؛ سلامت سیاسی، سلامت اخلاقی، سلامت مالی؛ اینها مسائلی است که به یک یک دوستان عزیزمان، نمایندگان محترم ارتباط پیدا میکند. اگر چنانچه در مجلس گرایشی پیدا شود - البته اینجور گرایشها قاعدتاً گرایشهای کوچک خواهد بود؛ گرایشهای عمومی و کلی نخواهد بود - که با بعضی از اصول انقلاب منافات داشته باشد، این عدم سلامت است. یا اگر چنانچه دغدغه‌ی وظیفه در مجلس گم شد، این عدم سلامت است. اگر چنانچه در مورد مسائل مالی بیمبالاتی حاکم شد - پول گرفتن، پول دادن، مرتبط شدن، واسطه شدن؛ از این حرفهائی که خیلی جاها هست - این عدم سلامت است؛ این چیز مهمی است. خرج‌تراشیهای بیخود برای مجلس، عدم سلامت است. دیروز ما با جناب آقای لاریجانی در این زمینه مفصل صحبت کردیم. واقعاً باید یکی از کارهائی که مجلس میکند، این باشد: الگو بشوید برای دستگاه‌های مختلف دیگر در کم کردن هزینه‌ها؛ هزینه‌های سفرهای احیاناً بیمورد، هزینه‌های گوناگون شخصی نمایندگان؛ که البته بخش مهمی از این کار، مربوط به هیئت رئیسه‌ی محترم مجلس است، که باید مراقبت کنند؛ و همچنین یکایک نمایندگان. البته من میدانم - هم اطلاع کلی دارم، هم اطلاع خاص دارم - که واقعاً در بین نمایندگان، کسانی که احتیاط میکنند و مراقبت میکنند، کم نیستند. افرادی هستند که واقعاً انسان در قلبش آنها را تحسین میکند و خوشحال میشود و خدا را شکر میکند که یک چنین افرادی در مجلس حضور دارند. بالاخره این قضیه مهم است.
.... شماست؛ این منبر، منبر عمومی است. شما وقتی حرف میزنید، پشت یک بلندگوی ملی دارید حرف میزنید؛ به گوش همه میرسد. اگر در این فرمایشاتی که شما در مجلس میفرمائید، مطلبی باشد که تعرض به آبروی کسی باشد، متهم کردن یک کسی باشد - ولو به نظر شما گناهکار است، لیکن گناهش ثابت نشده - یا تعرض به یک امری باشد که ولو اصلاً واقع هم باشد، وظیفه‌ی من و شما نیست به آن بپردازیم؛ مثلاً مسائل خصوصی افراد. چرا باید در مجلس، در پشت بلندگوی مجلس، اسمی از این چیزها آورده شود؟ از اینها باید بشدت پرهیز کرد. اگر از اینها پرهیز شد، نشانه‌ی سلامت است.1391/03/24

لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

مجلس جای گفتگوی حکیمانه و خردمندانه است. شما یک حرفی میزنید، استدلالی دارید، استدلالتان را ذکر میکنید؛ بعد نفر بعدی می‌آید، میگوید به این دلیل، حرف ایشان غلط است، استدلالشان غلط است؛ بالاخره مجموعه هم یا به این رأی میدهد یا به آن رأی میدهد؛ این درست. اگر چنانچه وقتی شما دارید حرف میزنید، دیگری مثلاً شروع کند به دست زدن یا هیاهو کردن، برای اینکه صدای شما به گوش آن مستمع نرسد، این کار، کار حکیمانه است؟ کار خردمندانه است؟ این عادت باید در مجلس ریشه‌کن شود که وقتی یک نماینده‌ای دارد حرف میزند، یا یک وزیری، یک مسئول دولتی ای دارد حرف میزند، از یک گوشه‌ی مجلس چهار نفر شروع کنند یک صدائی در آوردن! این خیلی چیز بدی است. متأسفانه در مجلس هشتم این بود؛ من نمیدانم حالا در مجلس هفتم هم بود یا نه. من اوّلی که با این قضیه برخورد کردم، حیرت کردم: مگر چنین چیزی ممکن است؟ دیدیم بله، هم ممکن است، هم واقع است! در مجلس اتفاق افتاده. مجلس جای این حرفها نیست. بله، در اجتماعات عمومی، مردم عامی ممکن است از این کارها بکنند؛ یکی می‌آید حرف میزند، دیگری صدائی در میآورد. در تاریخ، همیشه هم از این کارها بوده. در قرآن هست که: «و هم ینهون عنه و ینئون عنه» ؛ (۴) وقتی پیغمبر حرف میزد، یک عده‌ای نمیگذاشتند صدا به گوش دیگران برسد؛ هیاهو میکردند. اما این باب جمهوری اسلامی نیست؛ آن هم در مجلس شورای اسلامی. مجلس شورای اسلامی جای حرف است. طرف کاملاً حرفش را بزند، تمام کند؛ بعد اگر حرفش غلط است، غیرمنطقی است، جنابعالی وارد شوید، استدلال کنید، بگوئید نخیر، این حرف آقا هیچ منطقی ندارد، هیچ مبنائی ندارد؛ ردش کنید. این کار اشکال ندارد.1391/03/24
لینک ثابت
مجلس شورای اسلامی

بنده به استقلال مجلس خیلی اهمیت میدهم و معتقدم واقعاً مجلسِ مستقل یکی از نعم بزرگ است. بعضی تصور میکنند، بعضی هم این را هی توی رسانه‌ها مطرح میکنند؛ خیال میکنند مظهر استقلال از دولت، پریدن به دولت است. اینجوری نیست. بحث این دولت و آن دولت نیست؛ در همه‌ی دوره‌ها، توی این چند سال - میدانید دولتهای مختلفی بودند - بنده همیشه همین را تذکر دادم. استقلال از دولت معنایش این نیست که آدم باید دائم با دلیل و بیدلیل، هی بپرد به دولت؛ به این کارش، به آن کارش؛ کارهائی که اصلاً لزومی ندارد انسان اعتراض کند. خب، یک قانونی بگذارید برخلاف آن جهتی که او دارد حرکت میکند. به هر حال اینها چیزهای لازمی است.به نظر من امروز از جمله‌ی مسائل مهمی که ما در کشور به آن نیاز داریم، اتحاد است. اتحاد به معنای همسان بودن فکرها نیست. خب، الحمدلله شماها همه در سطوح بالای فکری و علمی هستید؛ اینها برای شما، گفتن ندارد. ما احتیاج داریم به این که به ما تذکر داده شود تا عمل کنیم؛ والّا خیلی از چیزها را میدانیم. امروز باید اتحاد وجود داشته باشد. دوئیت و اختلاف و تفرقه، مظهر ضعف و انحطاط و انهزام یک ملت است؛ باید نگذارید این اتفاق بیفتد. اختلاف نظر هم وجود دارد، ابائی هم از گفتن اختلاف نظر نیست؛ بله، ما در این قضیه با هم اختلاف نظر داریم، اما دستمان توی دست هم است. مثلاً او میگوید این کار باید بشود، من میگویم باید نشود. بالاخره یک مرجعی وجود دارد؛ یا مرجع، قانون است؛ یا مرجع، دستگاه قضائی است؛ یا مرجع، شورای نگهبان است - یا هرچه - آن مرجع هم تعیین تکلیف خواهد کرد؛ اما با هم دست‌به‌یقه نمیشویم. این اتحاد باید وجود داشته باشد. باید در جهت مصالح عالیه‌ی کشور، بین دستگاه‌ها همدلی وجود داشته باشد؛ این باید بروز کند. البته همه هم همین را میگویند. یک وقتی یک نفری با عصبانیت داشت از یک چیزی دفاع میکرد، یک نفر به او گفت آقا حالا چرا عصبانی میشوی؟ با همان عصبانیت داد کشید: من عصبانی نیستم! حالا از اطراف - از دو طرف هم نمیشود گفت - بعضی دائم دم از اتحاد هم میزنند، اما در عین حال باز نشانه‌ها و نمونه‌های تفرق گاهی دیده میشود. من خواهش میکنم به این مسئله توجه کنید؛ هم در درون مجلس بین خود دوستان که در مجلس هستید، هم در بین مجلس و قوای دیگر - قوه‌ی مجریه و قوه‌ی قضائیه - این اتحاد و اتفاق را حفظ کنید و بدانید که این ملت، این کشور، این نظام، این جهتگیری، بشارت داده‌ی به توفیق و پیروزی است؛ این لطف خداست، سنتهای الهی این را اقتضاء میکند.1391/03/24
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی