پنجاه سال است که صهیونیستها در اوایل کار در بخشهایی از سرزمین فلسطین و بعد در همهی این سرزمین، با یک نژادپرستی خشونتبار که دیگر وحشیانهتر از آن متصور نیست - حکومت میکنند. جوانان فلسطینی را با بدترین شکنجهها در زندانها شکنجه کردن، حتّی آنطوری که نقل شد، در مواردی خون آنها را گرفتن - که در طول این سالها گفته شد و از این صهیونیستهای دژخیم هیچ بعید نیست - به وجود آوردن مناظری مثل شکستن دست یک پسربچه جلوی چشم همه، که به وسیلهی مأموران انجام گرفت و اتفاقاً تلویزیون آن را نشان داد و دنیا را به ضجه آورد، کارهای معمولی آنهاست! در این مدت تقریباً پنجاه سال، از این قبیل حوادث مکرر اتفاق افتاده است.
آیا اینها نژادپرستند یا نه؟ آیا نژادپرستی از این خشنتر و خباثتآلودهتر ممکن است؟ اگر اینها نژادپرست نیستند، پس چه کسی نژادپرست است؟! آن وقت رئیس جمهور امریکا به سازمان ملل میرود - به اصطلاح خانهی ملتها؛ آنجایی که باید از حق ملتها دفاع بکند - مثل یک قلدر میایستد و علیه ملت فلسطین حرف میزند و برای این نژادپرستهای دژخیم، شفاعت و وساطت میکند!
آیا این آدمها و این سیاستمدارها میتوانند ادعا کنند که اصلاً حقوق بشر را فهمیدهاند؛ چه رسد به طرفداری از حقوق بشر؟! اینهایی که وقتی میخواهند راجع به دولتهای مخالف خودشان حرف بزنند، مثل نقل و نبات همینطور کلمهی حقوق بشر از دست و رویشان میریزد! هر کس را بخواهند متهم کنند، به نفی حقوق بشر یا به عدم مراعات حقوق بشر متهم میکنند؛ مثل اینکه آنها بانی حقوق بشرند! شما چه میفهمید که حقوق بشر چیست؟! شما که علیه ملت فلسطین چنین خیانتی را روا میدارید و با صهیونیستهای نژادپرست اینگونه همدست و همراه و حمایتکنندهی آنها هستید، چه میفهمید که حقوق بشر چیست؟! شما چه حق دارید که دربارهی حقوق بشر حرف بزنید؟! رئیس جمهور امریکا با این کار، نفرت عمیق ملتهای مسلمان، بلکه ملتهای آزادیخواه و عدالتطلب دنیا را نسبت به خود عمیقتر کرد.1370/07/03
لینک ثابت