پنجم آن که صهیونیسم که خطر اخلاقی و سیاسی و اقتصادی بزرگی برای جامعهی بشری است، این جای پا را وسیلهای و نقطهی اتکائی برای گسترش نفوذ و سلطهی خود در جهان قرار داده است.1390/07/09
لینک ثابت
![]()
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحهی قبلی اینجا کلیک کنید.
پنجم آن که صهیونیسم که خطر اخلاقی و سیاسی و اقتصادی بزرگی برای جامعهی بشری است، این جای پا را وسیلهای و نقطهی اتکائی برای گسترش نفوذ و سلطهی خود در جهان قرار داده است.1390/07/09 لینک ثابت امروزه بر این دلائل، یک نکتهی کلیدی و اساسی دیگر افزوده شده است و آن، نهضت بیداری اسلامی است که سراسر منطقه را فرا گرفته و فصل تازه و تعیین کنندهای در سرگذشت امت اسلامی گشوده است. این حرکت عظیم که بی گمان میتواند به ایجاد یک مجموعهی مقتدر و پیشرفته و منسجم اسلامی در این نقطهی حساس جهان منتهی شود و به حول و قوهی الهی و با عزم راسخ پیشروان این نهضت، نقطهی پایان بر دوران عقبماندگی و ضعف و حقارت ملتهای مسلمان بگذارد، بخش مهمی از نیرو و حماسهی خود را از قضیهی فلسطین گرفته است. ظلم و زورگوئی روزافزون رژیم صهیونیستی و همراهی برخی حکام مستبد و فاسد و مزدور آمریکا با آن از یک سو، و سر برآوردن مقاومت جانانهی فلسطینی و لبنانی و پیروزیهای معجزآسای جوانان مؤمن در جنگهای سی و سه روزهی لبنان و بیست و دو روزهی غزه از سوی دیگر، از جملهی عوامل مهمی بودند که اقیانوس بظاهر آرام ملتهای مصر و تونس و لیبی و دیگر کشورهای منطقه را به تلاطم در آوردند. این یک واقعیت است که رژیم سراپا مسلح صهیونیست و مدعی شکستناپذیری، در لبنان در جنگی نابرابر، از مشت گرهشدهی مجاهدان مؤمن و دلاور، شکست سخت و ذلتباری خورد؛ و پس از آن، در برابر مقاومت مظلومانه و پولادین غزه، بار دیگر شمشیر کُند خود را آزمود و ناکام ماند. اینها باید در تحلیل اوضاع کنونی منطقه مورد ملاحظهی جدی قرار گیرد و درستیِ هر تصمیمی که گرفته میشود، با آن سنجیده شود.1390/07/09 لینک ثابت پادزهر همهی این بازیهای خیانتآمیز تاکنون، روحیهی مقاومت در گروههای اسلامی و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همان طور که خداوند وعده داده است که: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویّ عزیز»، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصرهی کامل، نصرت الهی بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیداری اسلامی در منطقه، نصرت الهی است. برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است. گرفتاریهای پیدرپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتّی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است. امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزویتر، و حامی اصلیاش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگمتر است.1390/07/09 لینک ثابت طرح جمهوری اسلامی برای حل قضیهی فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحی روشن، منطقی و منطبق بر معارف سیاسیِ پذیرفته شدهی افکار عمومیِ جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی را؛ ما همهپرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همهی مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاهها و در هر نقطهی دیگر، در یک همهپرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آیندهی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمدهی از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کردهاند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را بدرستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداریم که صهیونیستهای غاصب بهآسانی به آن تن در دهند، و اینجاست که نقش دولتها و ملتها و سازمانهای مقاومت شکل میگیرد و معنی مییابد. مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است؛ و این وظیفهی بزرگ دولتهای اسلامی است.1390/07/09 لینک ثابت شکست ذلتبار رژیم صهیونیستی در لبنان در سال 2006 - 1385 هجری شمسی - ناکامی فضاحتبار آن ارتش پر مدعا در غزه در سال 2008 - 1387 هجری شمسی - فرار از جنوب لبنان و عقبنشینی از غزه، تشکیل دولت مقاومت در غزه، و در یک جمله، تبدیل ملت فلسطین از مجموعهای از انسانهای درمانده و ناامید، به ملت امیدوار و مقاوم و دارای اعتماد به نفس، مشخصههای بارز سی سال اخیر است. این تصویر کلی و اجمالی آنگاه کامل خواهد شد که تحرکات سازشکارانه و خیانتباری که هدف از آن، خاموش کردن مقاومت و اعترافگیری از گروههای فلسطینی و دولتهای عرب به مشروعیت اسرائیل بود، نیز بدرستی دیده شود. این تحرکات که آغاز آن به دست جانشین خائن و ناخلف جمال عبدالناصر در پیمان ننگین «کمپ دیوید» اتفاق افتاد، همواره خواسته است نقش سوهان را در عزم پولادین مقاومت ایفاء کند. در قرارداد کمپ دیوید، برای نخستین بار، یک دولت عرب، رسماً به صهیونیستی بودن سرزمین اسلامی فلسطین اعتراف کرد و پای نوشتهای را که در آن، اسرائیل خانهی ملی یهودیان شناخته شده است، امضای خود را گذاشت. از آن پس تا قرارداد «اسلو» در سال 1993 - 1372 هجری شمسی - و پس از آن در طرحهای تکمیلی که با میدانداری آمریکا و همراهی کشورهای استعمارگر اروپائی، پیدرپی بر دوش گروههای سازشکار و بیهمتی از فلسطینیان گذاشته شد، همهی سعی دشمن بر آن بود که با وعدههای پوچ و فریبآمیز، ملت و گروههای فلسطینی را از گزینهی «مقاومت» منصرف کنند و به بازی ناشیانه در میدان سیاست سرگرم سازند. بیاعتباری همهی این معاهدات، بسیار زود آشکار شد و صهیونیستها و حامیان آنها بارها نشان دادند که به آنچه نوشته شده است، به چشم ورق پارههای بیارزشی مینگرند. هدف از این طرحها، پدید آوردن دودلی در فلسطینیان، و به طمع انداختن افراد بیایمان و دنیاطلبِ آنان، و زمینگیر نمودن حرکت مقاومت اسلامی بوده است و بس. پادزهر همهی این بازیهای خیانتآمیز تاکنون، روحیهی مقاومت در گروههای اسلامی و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همان طور که خداوند وعده داده است که: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویّ عزیز»(1)، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصرهی کامل، نصرت الهی بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیداری اسلامی در منطقه، نصرت الهی است. برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است. گرفتاریهای پیدرپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتّی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است. امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزویتر، و حامی اصلیاش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگمتر است.1390/07/09
بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین
رژیم صهیونیستی, مقاومت اسلامی فلسطین, فلسطین, نصرت الهی قرآن 1 )
سوره مبارکه الحج آیه 40
لینک ثابت
الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه: همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. غرب امروز بر سر دوراهی است. یا باید دست از زورگوئی طولانیمدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشهی صهیونیستهای زورگو و ضد بشر پیروی نکند، و یا در انتظار ضربههای سختتر در آیندهی نه چندان دور باشد. این ضربههای فلج کننده فقط سقوط پیدرپی حکومتهای گوش به فرمان آنان در منطقهی اسلامی نیست، بلکه آن روزی که ملتهای اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی آنان منشأ گرفته از سلطهی اختاپوسی صهیونیزم بینالملل بر دولتهای آنهاست، و دولتمردان آنان به خاطر منافع شخصی و حزبی خود، مطیع و تسلیم در برابر زورگوئیهای کمپانیداران زالوصفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند، آنچنان جهنمی برای آنان به وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصی از آن متصور نیست.1390/07/09 لینک ثابت پادزهر همهی این بازیهای خیانتآمیز تاکنون، روحیهی مقاومت در گروههای اسلامی و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همان طور که خداوند وعده داده است که: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقویّ عزیز»، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصرهی کامل، نصرت الهی بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیداری اسلامی در منطقه، نصرت الهی است. برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است. گرفتاریهای پیدرپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتّی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است. امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزویتر، و حامی اصلیاش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگمتر است.1390/07/09 لینک ثابت سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشتهاند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبهرویند. مقاومت سازمانیافتهی آنان، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همهی میثاقهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکهی سیاسی و رسانهایِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بیارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضد تروریستهای جرّار و حرکتی انسانی و مقدس است.1390/07/09 لینک ثابت ایستادگی غزه با وجود محاصرهی کامل، نصرت الهی بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی مبارک، نصرت الهی بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیداری اسلامی در منطقه، نصرت الهی است. برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است. گرفتاریهای پیدرپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتّی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است. امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزویتر، و حامی اصلیاش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگمتر است.1390/07/09 لینک ثابت آن روزی که ملتهای اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی آنان منشأ گرفته از سلطهی اختاپوسی صهیونیزم بینالملل بر دولتهای آنهاست، و دولتمردان آنان به خاطر منافع شخصی و حزبی خود، مطیع و تسلیم در برابر زورگوئیهای کمپانیداران زالوصفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند، آنچنان جهنمی برای آنان به وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصی از آن متصور نیست. رئیس جمهور آمریکا میگوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوست. این خط قرمز را چه عاملی ترسیم کرده است؟ منافع ملت آمریکا، یا نیاز شخص اوباما به پول و پشتیبانی کمپانیهای صهیونیستی برای به دست آوردن کرسی دومین دورهی ریاست جمهوری؟ تا کی شماها خواهید توانست ملتهای خود را فریب دهید؟ آن روزی که ملت آمریکا بدرستی دریابد که شماها برای چند صباح بیشتر باقی ماندن در قدرت، تن به ذلت و تبعیت و خاکساری در برابر زرسالاران صهیونیست دادهاید و مصالح ملت بزرگی را در پای آنان قربانی کردهاید با شما چه خواهند کرد؟1390/07/09 لینک ثابت سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشتهاند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبهرویند. مقاومت سازمانیافتهی آنان، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همهی میثاقهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکهی سیاسی و رسانهایِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بیارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضد تروریستهای جرّار و حرکتی انسانی و مقدس است.1390/07/09 لینک ثابت طرح جمهوری اسلامی برای حل قضیهی فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحی روشن، منطقی و منطبق بر معارف سیاسیِ پذیرفته شدهی افکار عمومیِ جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی را؛ ما همهپرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همهی مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاهها و در هر نقطهی دیگر، در یک همهپرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آیندهی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمدهی از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کردهاند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را بدرستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداریم که صهیونیستهای غاصب بهآسانی به آن تن در دهند، و اینجاست که نقش دولتها و ملتها و سازمانهای مقاومت شکل میگیرد و معنی مییابد. مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است؛ و این وظیفهی بزرگ دولتهای اسلامی است. اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهای قدرتمندانهی آنان بر ضد رژیم صهیونیست، دولتهای مسلمان با چه منطقی روابط خود با رژیم غاصب را ادامه میدهند؟ سند صداقت دولتهای مسلمان در جانبداریشان از ملت فلسطین، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسی و اقتصادی با آن رژیم است. دولتهائی که میزبان سفارتخانهها یا دفاتر اقتصادی صهیونیستهایند، نمیتوانند مدعی دفاع از فلسطین باشند و هیچ شعار ضد صهیونیستی از سوی آنان، جدی و واقعی تلقی نخواهد شد. سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشتهاند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبهرویند. مقاومت سازمانیافتهی آنان، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همهی میثاقهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکهی سیاسی و رسانهایِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بیارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضد تروریستهای جرّار و حرکتی انسانی و مقدس است.1390/07/09 لینک ثابت بیش از شش دهه از فاجعهی غصب فلسطین میگذرد. عوامل اصلی این فاجعهی خونین، همه شناختهشدهاند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، كه سیاست و سلاح و نیروی نظامی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی آن و سپس دیگر دولتهای مستكبر غربی و شرقی، در خدمت این ظلم بزرگ به كار افتاد.1390/07/09 لینک ثابت برافتادن پردهی نفاق و تزویر از چهرهی آمریكا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهای منطقه از آنان، نصرت الهی است.1390/07/09 لینک ثابت گرفتاریهای پیدرپی و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشكلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلیاش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است.1390/07/09 لینک ثابت با آشكار شدن ناتوانی دولتهای عرب همسایه با فلسطین، بتدریج هستههای مقاومتِ سازمانیافته در قالب گروههای مسلح فلسطینی شكل گرفت و پس از چندی از گرد آمدن آنها، «سازمان آزادیبخش فلسطین» تشكیل یافت. این برق امیدی بود كه خوش درخشید، ولی طولی نكشید كه خاموش شد. این ناكامی را میتوان به علل متعددی منسوب كرد، ولی علت اساسی، دوری آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامی آنان بود. ایدئولوژی چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستی، آن چیزی نبود كه مسئلهی پیچیده و دشوار فلسطین به آن نیاز داشت. آنچه میتوانست ملتی را به میدان مقاومت وارد كند و نیروئی شكستناپذیر از آنان فراهم آورد، اسلام و جهاد و شهادت بود. آنها این را بدرستی درك نكردند. من در ماههای اول انقلاب كبیر اسلامی كه سران سازمان آزادیبخش روحیهی تازهای یافته و به تهران مكرراً آمد و شد میكردند، از یكی از اركان آن سازمان 67Eرسیدم: چرا پرچم اسلام را در مبارزهی بحق خود بلند نمیكنید؟ پاسخ او این بود كه در میان ما، بعضی هم مسیحیاند. این شخص بعدها در یك كشور عربی به دست صهیونیستها ترور و كشته شد و انشاءالله مشمول مغفرت الهی قرار گرفته باشد؛ ولی این استدلال او ناقص و نارسا بود. به گمان من، یك مبارز مسیحیِ مؤمن در كنار یك جمع مجاهد فداكاری كه خالصانه، با ایمان به خدا و قیامت و با امید به كمك الهی میجنگد و از حمایت مادی و معنوی مردمش برخوردار است، انگیزهی بیشتری برای مبارزه مییابد تا در كنار گروه بیایمان و متكی به احساسات ناپایدار و دور از پشتیبانیِ وفادارانهی مردمی.1390/07/09 لینک ثابت |