![]()
1397/02/15
میخواهیم رقابت کنیم، اگر بگذارند!
روایت بازدید دو ساعت و نیمهی رهبر انقلاب اسلامی از نمایشگاه «حمایت از کالای ایرانی»
محمدتقی خرسندی یک سالن نسبتاً بزرگ در طبقهی دوم حسینیهی امام خمینی رحمهالله که البته مشخصاً برای چنین کاری ساخته نشده است؛ اما انگار چارهای نبوده. شاید بهخاطر تجربهی نهچندان خوشایند اقدامات مسئولین در سالهای گذشته درخصوص شعار سال، این بار خود رهبری مستقیماً وارد عملیاتی کردن شعار سال شدهاند: نمایشگاه «حمایت از کالای ایرانی» آنهم فقط وقتی چهل روز از شروع سال گذشته. احتمالاً هنوز خیلی از سازمانها درگیر طراحی بنرهای شعار سال هستند! ![]() محدودیت فضای سالن باعث شده که تیم خبری را دو دسته کنند تا هر گروه، فقط تعدادی از غرفهها را تصویربرداری کند و خب، چه خبری برای آنها از این تلختر که هرکدامشان نصف نمایشگاه را از دست میدهند! کمبود جا البته برای غرفهدارها هم مشکلزا است و خیلیها نتوانستهاند همهی محصولاتشان را به نمایشگاه بیاورند. ![]() ساعت ۱۷:۳۰ با ورود رهبر انقلاب، برنامه رسماً شروع میشود. اولین غرفه برای شرکت «امرسان» است که هنوز مسئولینش نرسیدهاند. برای همین، وزیر کار شخصاً توضیحاتی دربارهی این شرکت میدهد تا بلافاصله نوبت به شرکت «بیمکث» برسد؛ مسئول غرفه توضیح میدهد که تقریباً تمام قطعات محصولاتشان تولید داخل است. اما آقا اولین سؤالشان از چیز دیگری است: «قیمتها چهجوریه؟» مسئول غرفه میگوید نسبت به محصولات مشابه خود، قیمت بسیار پایینتری دارد، اما بلافاصله شکایت میکند که واردات کالاهای بیکیفیت باعث شده که محصولات ارزانتری هم در بازار پیدا بشود. ![]() در غرفهی «سینجر گاز» آقا از موضوع دیگری میپرسند: «فروشتون چهجوره؟» مسئول غرفه ابراز رضایت میکند و آقا هم دعا میکنند که اوضاعشان بهتر هم بشود. نوبت به محصولات «پارس خزر» میرسد؛ شرکتی با نیم قرن تجربهی تولید. مسئول پابهسنگذاشتهی غرفه، نامهای هم تحویل رهبر میدهد و میگوید موانع تولید را در آن نوشته است. آقا نامه را همانجا تحویل وزیر کار میدهند و میگویند: «اصل هم همینها است که باید پیگیری شود.» آقا از قیمت محصولات میپرسند و جواب نسبتاً محتملی میشنوند: «همگی بسیار ارزانتر از نمونههای خارجی هستند؛ برای همین تو خونهی ۸۰ درصد ایرانیها، حداقل یکی از محصولات ما هست.» ادعایش چندان هم بیراه نیست اما باعث میشود رهبر با تعجب بپرسند: «پس شکایتتون از چیه؟» و داغ دل مسئول غرفه تازه میشود: از بالا بودن مالیات و همکاری نکردن ادارات و ... مشکلاتی که تقریباً در همهی غرفههای دیگر نمایشگاه هم با زبانهای مختلف تکرار میشود و جالب آنکه مدام مورد تأیید وزیر کار قرار میگیرد! ![]() بخش بعدی نمایشگاه، مربوط به ظروف آشپزخانه است. «عروس تفلون» و «پارس استیل» تعدادی از ظروف آشپزی را نشان میدهند که همگی مشابه و بلکه بهتر از نمونههای خارجی است. مسئول غرفهی پارس استیل از وضعیت واردات شکایت میکند و میگوید بهخاطر حاشیهی سود بالای کالای وارداتی، فروشندهها هم ترجیح میدهند سراغ این وسایل بروند. با گلایه میگوید: «آقا! دست و پامون رو بستند و میگن شنا کن.» و آقا با لبخند جواب میدهند: «شماها شناگرهای خوبی هستید.» ![]() در غرفههای ظروف چینیِ «چینی زرین»، «توس چینی» و «چینی تقدیس» هم حرف از واردات غیرقانونی آرکوپال فرانسه و بورمیولی اسپانیا است؛ کالاهای قاچاقی که مسئول غرفهی «چینی مقصود» میگوید اگر جلویش گرفته شود «تعداد کارگرمان را سه برابر میکنیم و از ۲ هزار نفر به ۶ هزار نفر میرسانیم.» ![]() مسئولان شرکت ظروف تزئینی «جهان کریستال» هم همین شکایت را دارند. آنها هم میگویند بهخاطر تخفیفهای ترجیحی که به واردات از ترکیه داده شده، مجبور شدهاند ظرفیت تولیدشان را پایین بیاورند. مسئول غرفه میگوید: «ما حاضریم با خارجیها رقابت کنیم، ولی چه کنیم که حتی خریداران بزرگ و اصلی، مثل آستان قدس و ستاد بازسازی عتبات هم میروند کالایشان را از کشور چک میخرند.» آقا با تعجب نگاهی به همراهان میاندازند و با دلخوری میگویند: «حداقل مشهد خودمون از اینها بخرند!» ![]() بخش بعدی مربوط به لوازمالتحریر است. دیدن ماژیکهایی که روی آن به فارسی نوشته شده «پس از استفاده، محصول را در حالت افقی قرار دهید» حس خوبی به آدم میدهد. مسئول غرفهی «خودکار صفا» میگوید استقبال نسبتاً خوبی از محصولاتشان شده و انبارهایشان همیشه خالی است. محصولات جدیدشان هم در راه بازار است. وضعیت «دفتر آزاده» هم تقریباً به همین ترتیب است. نمایندهی «رزتحریر» یزد میگوید فقط با ۲۰ درصد ظرفیتشان کار میکنند؛ شرکتی که اغلب کارگرهایش را زنان سرپرست خانوار یا زندانیان تشکیل میدهد. آمار عجیبی هم از وضعیت واردات لوازمالتحریر میدهد: «کل نیاز کشور حدود ۸۰۰ میلیون خودکار است که فقط در سال گذشته ۱.۲ میلیارد خودکار وارد کشور شده است.» ![]() غرفههای بعدی همگی تولیدکنندهی پارچه هستند: از «ایران مرینوس» که چند وقت پیش عکس عبای رهبر با آرم آن، خبرساز شده بود تا «کرپ ناز» که مسئول غرفهاش یک عمامه به آقا هدیه میدهد و میگوید فعلاً عمدهی صادراتشان به افغانستان است اما اگر با همهی ظرفیت کار کنند میتوانند تمام آسیا را تحت پوشش قرار دهند. به غرفهی «حجاب شهرکرد» که میرسیم، آقا میگویند: «یکی از اون کارهای خوب، همینه» اما بزرگترین تولیدکنندهی پارچهی چادر مشکی کشور هم با معضل واردات بیحسابوکتاب روبهرو است؛ آنهم درحالیکه فقط با نیمی از ظرفیت تولیدش کار میکند و حتی اگر با تمام ظرفیت کار کند، فقط پاسخگوی ۲۰ درصد نیاز داخل است. عجیب اینجا است که همین تولیدکننده میگوید برای وارد کردن مواد اولیه مشکل گمرکی دارد. ![]() به بخش چرم که میرسیم، شرکتهای «چلیپا»، «پاندورا»، «درسا» و «چرم مشهد» محصولاتشان را معرفی میکنند و وزیر میگوید در این بخش، رشد خوبی داشتهایم و حتی میتوانیم محصولاتمان را به روسیه و کشورهای شمالی هم صادر کنیم که بلافاصله با تأیید رهبری همراه میشود: «بله، تقویت کنید این بخش رو.» ![]() مبل «دلنشین» به نمایندگی از صنعت مبل در نمایشگاه حضور دارد؛ صنعتی که تولیداتش کاملاً قابل رقابت با نمونههای خارجی است. ![]() در بخش تولید پوشاک، اولین کسی که زبان به گلایه باز میکند، خود وزیر کار است: «ظرفیت بازار ایران ۱۴.۵ میلیارد دلار است که ۸ میلیارد دلار آن از خارج وارد میشود. حدود ۳۵ درصد بازار دست ایرانیها است که اگر فقط ۱۰ درصد دیگر افزایش پیدا کند، میتوانیم ۱ میلیون شغل ایجاد کنیم.» آقا که میبینند خود وزیر این حرفها را میزند، به ایشان میگویند: «من اگر جای شما بودم، در دولت یقه پاره میکردم برای این مسألهی واردات و اینها...» ![]() حرفهای وزیر، از زبان غرفهدارها به زبان دیگری تکرار میشود. مسئول غرفهی «سیاوود» میگوید تا سال ۹۰ تولیداتشان را با افتخار با آرم «Made in Iran» صادر میکردند ولی بعد از آن به دلیل افزایش هزینهها دیگر نمیتوانند صادرات داشته باشند. آقا که میپرسند چرا هزینههایشان بالا رفته، حرفی از قیمت دلار و تحریم و... نمیزند، بلکه میگوید: «قوانین ما ضد تولید است. وزیر که نمیتواند کار غیرقانونی بکند.» ![]() مسئول غرفهی «السیمن» هم حرفهای مشابهی میزند؛ شرکتی که میگوید ۲۵ سال در ترکیه فعالیت میکرده و حالا چندسالی است که با حرفهای آقا به ایران آمده ولی: «پارسال ۱۵۰ تا از ۵۰۰ کارگرمون رو اخراج کردیم. قاچاق ما رو بیچاره کرده. هرچه تو ترکیه سود کرده بودیم، تو ایران از دست دادیم. درحالیکه اگه جلوی قاچاق گرفته بشه، میتونیم ۱۲۰۰ کارگر داشته باشیم.» ![]() شرکت «ماکسیم» هم از شرایط تولید مینالد: «ما در دو جبهه داریم میجنگیم: بهخاطر دلار و واردات با خارجیها، و بهخاطر وضعیت پارچه با داخلیها! چون همهی پارچههامون هم تولید داخله.» آقا با خنده میپرسند: «پس چرا میگید جنگ؟» و مسئول غرفه جواب میدهد: «چون پارچههای تولید داخل، تنوع و ضخامت مورد نظر ما رو نداره. بهخاطر مالیات بر ارزش افزوده هم ۸ تا شعبهمون رو تعطیل کردیم. پارسال ۷ میلیارد تومن ازمون گرفتند.» آقا زیر لب تکرار میکنند: «ارزش افزوده... ارزش افزوده...» ![]() خلاقیتها و پیشرفتهای تولیدیهای پوشاک هم دیدنی است. مسئول شرکت «نیکو تنپوش» میگوید تنها شرکتی است که از مواد استاندارد غیرحساسیتزا استفاده میکند. پوشاک «تندرست» فقط از پنبه و الیاف طبیعی استفاده میکند و «رونیکا» هم یکی از لباسهایش را به امضای هر ۴۰۰ کارگر کارخانهاش رسانده و این شعار را انتخاب کرده: «قلب ۴۰۰ نفر اینجا میتپد» رهبر که متوجه میشوند لباسهای این شرکت پنبهای است، میپرسند: «با چروک شدنش چهکار میکنید؟» و مسئول غرفه توضیح میدهد که لباسها قبل و بعد از دوخت، شسته میشوند تا خریداران کمتر با این مشکل مواجه شوند. ![]() «زاگرس پوش»یها هم از طرحهای متنوعشان میگویند و اینکه علاوه بر تولید پوشاک، در مدارس، آموزش کاشت بلوط میدهند و نهالهای تولیدشده را در مناطق مربوطه میکارند. طرح «شهرک تخصصی پوشاک» را هم به رهبر معرفی میکنند و از وزیر میخواهند که از این طرح حمایت کند تا تحولی در این صنعت ایجاد شود. ![]() کمکم به قسمت شیرین نمایشگاه میرسیم؛ «شیرینعسل»، «آیسودا» و «مروارید کویر» محصولاتشان را معرفی میکنند و آقا میگوید: «شکلاتهای شما از این خارجیها خیلی بهتر است.» مسئولان این غرفهها هم –شاید بهخاطر نوع محصولاتشان- خیلی از تلخیها حرف نمیزنند. همگی اهل صادرات هستند و حرفهایشان را در یک جمله خلاصه میکنند: «مشکلاتی که همه دارند، ما هم داریم.» حتماً میدانند که در این یک ساعت، اغلب تولیدکنندگان از مشکلات مالیات و قوانین مزاحم و واردات بیرویه و عدم حمایت سازمانهای بزرگ و هزینهی بالای تبلیغات و ... بارها و بارها حرف زدهاند؛ مشکلاتی که تقریباً همگی داخلی هستند. آقا هم در جواب میگویند: «بناست حل شود. تدریجاً حل میشود انشاءالله» ![]() غرفهی «چای رفاه لاهیجان» عکسی از آقا را چاپ کرده که یک استکان چای در دست دارند. مسئول غرفه به آقا میگوید: «بهخاطر حرفهای شما، استقبال از چای ایرانی بیشتر شده. اگر وزیر بتواند خرید کالاهای ایرانی را در سبد خرید ادارات قرار دهد، وضعیت بهتر هم میشود.» ![]() شرکت «گیلوان زیتون» روغن زیتون تولید میکند و «داتیس» انواع روغنهای کمضرر. میگویند وضع فروششان خوب است اما بهخاطر اینکه باید مواد اولیه را وارد کنند، با مشکلات گمرکی و نقدینگی مواجه هستند. ![]() شرکتهای آرایشی بهداشتی، مشکلات جدیدی را مطرح میکنند؛ مسئول غرفهی «آوندفر» میگوید: «ما باید روی تولیداتمان قیمت بزنیم، درحالیکه واردکننده، داروها را بدون درج قیمت و با حاشیهی سود بالا میفروشد. خب، فروشندهها هم ترجیح میدهند کالای وارداتی را بفروشند. ما با دست بسته رفتهایم در رینگ بوکس. اگر همان خارجی بیاید با ما رقابت سالم داشته باشد، مشکلی نداریم.» آماری که از وضعیت قاچاق در این حوزه میدهد هم حیرتآور است: «۷۰ درصد از بازار ۱۲ میلیارد دلاری لوازم آرایشی بهداشتی ایران از طریق واردات تأمین میشود که ۶۳ درصد آن قاچاق است.» البته میگوید که در سالهای اخیر و با کنترل بازارچههای مرزی، وضعیت بهتری از قبل دارند. ![]() شرکت «پرژک» هم مشکلات مشابهی دارد. مسئول آن میگوید: «ما باید مواد اولیه را با ارز شناور بخریم ولی با قیمت ثابت بفروشیم. سود وام بانکی حدود ۲۰ درصد است و کالاهای خارجی از تبلیغات ماهوارهای ارزان استفاده میکنند.» آقا اما آینده را روشن میبینند و توصیه میکنند: «شما همین راه را دنبال کنید. انشاءالله درست میشود.» شرکت «فیروز» یک تفاوت جدی با همهی شرکتهای ایرانی دارد. مدیرعامل این شرکت که خودش تمام عمر روی صندلی چرخدار زندگی کرده، تمام ۸۰۰ کارگر کارخانهاش را از میان توانیابان انتخاب کرده و معتقد است روشی که انتخاب کرده در مقابل شیوههای سرمایهداری نوین است. او اعتقادی به اتوماسیون ندارد و معتقد است که در این وضعیت بحران بیکاری نباید با اتوماسیون، جلوی اشتغال را گرفت. شعار جالبی هم دارد؛ میگوید: «ما چون محدودتریم، سازندهتریم.» ![]() با بازدید از غرفهی «پارس حیان»، بخش لوازم بهداشتی هم پایان مییابد و از صندلیهای قرارگرفته در مسیر بازدید معلوم میشود که وقت استراحت رسیده، ولی آقا از کنار صندلیها رد میشوند و به بازدید ادامه میدهند. «کویر موتور» و «بناشریف» انواع موتورسیکلت را تولید میکنند. پیشنهادهایی را روی برگه نوشتهاند که آقا مثل بقیهی پیشنهادها، آنها را فیالمجلس تحویل وزیر کار میدهند. مسئول شرکت «لاستیک کویر» از تولیدات جدیدشان میگوید که باعث میشود مصرف انرژی به ۳۰ درصد کمتر از استاندارد تعریفشده برسد. گلایهی او هم از داخلیهاست: «خودروسازها پول ما را نمیدهند. ما با ۳۰ درصد ظرفیتمان کار میکنیم.» جالب اینکه نوع برخورد وزیر کار با مشکلات همهی شرکتها طوری است که ظاهراً همهی آنها را از قبل میداند. ![]() بخش تولیدات دارویی نمایشگاه را شرکتهای دانشبنیان تشکیل دادهاند؛ هرکدام با داروهای نوترکیبی که یا نمونهی خارجی ندارد و یا با هزینهی بسیار کمتر در داخل تولید شده است. «سامی دارو» قصد دارد کارخانهی داروی ضدسرطان بزند که برخلاف گذشته، مواد اولیهی آن داخلی است. شرکت «اَکتووِرکو» داروهای جدیدی تولید کرده که از سلول تهیه میشود و درنتیجه نیازی به وارد کردن مواد اولیهی خارجی ندارد. «امین دارو» تنها شرکتی است که مسئول غرفهی آن خانم است. آقا «قرص انار» این شرکت را نشان میدهند و میپرسند آیا دکترها از این داروها نیز تجویز میکنند؟ خوشبختانه پاسخ مثبت است. «توفیق دارو» سه داروی جدید خودش را که هنوز رونمایی نکرده به نمایشگاه آورده است؛ یکی از آنها داروی سرطان خون است که همهی تحقیقات و تولیدش در داخل انجام شده و بسیار ارزانتر از نمونهی ۳.۵ میلیون تومانی خارجی به فروش خواهد رفت. یکی از داروها نیز مُسکنی ۱۰ برابر قویتر از مرفین است که حتی در بعضی کشورها سابقهی مصرف جنگی بهعنوان ابزار آسیبرسان به دشمن را داشته است. شرکت «اکسیر» از تولیداتش میگوید که ایران را از واردات داروی مشابه بینیاز میکند و میگوید از وزارت بهداشت خواسته که مانع وارد کردن داروهای مشابه شود. «عبیدی» هم که یکی از معروفترین شرکتهای داروسازی است آخرین محصولاتش را به نمایشگاه آورده است. ![]() تولیدکنندگان لوازم پزشکی، بخش بعدی نمایشگاه را تشکیل میدهند؛ تولیدکنندگانی که آنها هم بیشتر با موانع داخلی درگیر هستند. شرکت پزشکی «ورید» از گذشتهی نهچندان دوری میگوید که ۳ برابر نیاز داخل، سرنگ تولید میکرده ولی بهخاطر سرنگهای چینی تا مرز ورشکستگی پیش رفته. حالا هم با ورود وزارت بهداشت به عرصهی تولید محصول مشابه، عملاً امکان رقابت در بازار ایران را از دست داده است. به آقا میگوید دستور بدهید لااقل این قلم جنسی که ما تولید میکنیم را وزارتخانه تولید نکند. او بعد از اینکه رهبر به غرفهی بعدی میروند، کُتش را درمیآورد تا به صاحبش پس بدهد! میگوید: «از کارخونه، مستقیم اومدم اینجا. لباسم مناسب نبود. مجبور شدم این کت رو از غرفهی روبهرویی قرض بگیرم.» ![]() «کوشا فن پارس» هم تولیدکنندهی ایمپلنت ایرانی است؛ محصولی که فقط در ایران سالانه ۷۰۰ هزار مشتری دارد و تقریباً هیچ تولید داخلی در این حوزه وجود ندارد. موقع خروج آقا، مسئول غرفه درخواست هدیه میکند و یک انگشتر تحویل میگیرد؛ اما یک دقیقه بعد، دنبال رهبر میرود تا انگشترش را با یک انگشتر عقیق عوض کند. بخش بعدی نمایشگاه به تولیدات لوازم صنعتی اختصاص دارد. از شرکت «توزین الکتریک» با دستگاههای ابزار دقیق اندازهگیری مرتبط با رانندگی گرفته تا «پارک علم و فناوری همدان» که محصولات مختلفی از جمله پرینتر سهبعدیاش را به نمایشگاه آورده که میتواند محصولات حجمی مختلف را با دقت ۰.۱ میلیمتر تولید کند. ![]() ابزار و یراق «کوبه تجارت»، ابزار صنعتی «ایران پتک» و ابزار صنعتی برقی «آروا» غرفههای بعدی هستند که هرکدام جداگانه از مشکلات داخلیِ پیش پای تولید مینالند. آقا میگویند: «مشکلات همهتون مشترکه؛ قبل از شما هم دهها نفر گفتهاند.» اما مسئول غرفهی «آروا» سعی میکند با عدد و رقم به وزیر ثابت کند که قبل از رسیدن مواد اولیه به کارخانه، به دلیل عوارض مختلفی مثل گمرک و مالیات، حدود ۴۰ درصد به قیمت کالا اضافه میشود. اینها را میگذارد کنار سود ۲۰ درصدی بانکها و درنهایت نتیجه میگیرد: «اگر از ما حمایت کنند، میتوانیم کاری کنیم که اصلاً نیازی به ممانعت از واردات کالای چینی نباشد؛ بلکه خود چین اصلاً جرئت ورود به بازار ما را پیدا نکند.» ![]() بعد از غرفههای شیرآلات «قهرمان» و «شایان» و «راسان»، به شرکت پتوی «گلبافت» و «لایکو» میرسیم. مسئول غرفهی «لایکو» به رهبر میگوید: «چرا حرفها و شعارهای شما تبدیل به برنامه نمیشود و دستگاهها موظف نیستند میزان تحقق شعار سال را گزارش دهند؟ در این سالها و با وجود شعارهای اقتصادی شما، ما ۳۰۰ کارگر را از دست دادیم و فقط با یک سوم ظرفیت کار میکنیم.» ![]() مسئول غرفهی «حوله یاس سپید مشهد» هم میگوید شرکتشان را با هدف جلوگیری از واردات ترکیه تأسیس کرده چون معتقد است صنعت نساجی ما را واردات از ترکیه نابود کرده است. بخش بعدی نمایشگاه، جذابتر است. تولیدکنندگان لوازم کودک در اینجا جمع شدهاند. از «تاپ لاین» با لباسهای نوزادیاش تا اسباببازیهای پلاستیکی «پرشین تویز». «بیبیلند» و «دلیجان» هم لوازم سیسمونیشان را به نمایشگاه آوردهاند. اگر کسی در سالهای اخیر بچهدار شده باشد، بهخوبی متوجه میشود که محصولات این شرکتها در همین چند سال چقدر متنوع و باکیفیت شده است. مسئول غرفهی «بیبیلند» میگوید که بهتازگی وارد حوزهی تولید محصولات بهداشت دهان و دندان هم شدهاند؛ مسواکهای تولید شرکتشان را نشان میدهد و میگوید آنها را با قیمت ۷۵۰ تومان تولید میکنند. ![]() بخش پایانی نمایشگاه، کارخانههای معروف «کاچیران» و «بوتان» و «ایران رادیاتور» است. مسئول غرفهی «امرسان» هم بالاخره خودش را به نمایشگاه میرساند تا آخرین کسی باشد که از وضعیت تولیدات باکیفیت داخلی برای رهبر انقلاب صحبت کند. ![]() لطفاً نظر خود را بنویسید:
![]()
*
![]() برگزیدهها
|