news/content
نسخه قابل چاپ
1381/11/16

پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی

رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در منشوری‌ مهم‌، با تأکید بر لزوم‌ تبدیل‌ «تولید نظریه‌ و فکر» به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ و ضرورت‌ تجلیل‌ از نظریه‌سازان‌ و نوآوران‌، حوزه‌ و دانشگاه‌ را به‌ تشویق‌ و نهادینه‌ کردن‌ جنبش‌ «پاسخ‌ به‌ سؤالات‌، مناظرات‌ علمی‌ و نظریه‌پردازی‌ روشمند» فراخواندند.
حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ با پاسخ‌ مثبت‌ به‌ پیشنهاد جمعی‌ از دانش‌آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌ تصریح‌ کرده‌اند آن‌ روز که‌ سهم‌ «آزادی‌، اخلاق‌ و منطق‌» یکجا و در کنار هم‌ ادا شود آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در جامعه‌ است‌.
در نامه‌ جمعی‌ از فضلای‌ حوزه‌ علمیه‌ به‌ رهبر فرزانه‌ انقلاب‌، با اشاره‌ به‌ رهنمودهای‌ اخیر حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ در مورد ضرورت‌ ایجاد نهضت‌ علمی‌ و آزاداندیشی‌ که‌ فراخوانی‌ تاریخی‌ بشمار می‌رود، پیشنهاد شده‌ است‌ برای‌ «طرح‌ منطقی‌ ایده‌ها»، «رواج‌ بازار نظریه‌پردازی‌ و نوآوری‌ روشمند»، مناظره‌های‌ «علمی‌، قانونمند، نتیجه‌بخش‌ و فارغ‌ از غوغاسالاری‌» «نهادسازی‌ برای‌ اجابت‌ پرسشهای‌ جدید» و در نتیجه‌ تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌، کرسی‌های‌ آزاد علمی‌ با حضور هیأتهای‌ منصفه‌ علمی‌ و تخصصی‌ در دانشگاه‌ و حوزه‌ ایجاد شود.

متن‌ پاسخ‌ رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ نامه‌ جمعی‌ از دانش‌آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌ به‌ این‌ شرح‌ است‌:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌
فرزندان‌ و برادران‌ عزیز
با همه‌ مضمون‌ نامه‌ شما موافقم‌ و از شما و همفکرانتان‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ها را تا لحظه‌ عملی‌ شدن‌ و ثمر دادن‌، هر چند دراز مدت‌، تعقیب‌ کنید. نه‌ مأیوس‌ و نه‌ شتابزده‌، اما باید این‌ راه‌ را که‌ راه‌ شکوفائی‌ و خلاقیت‌ است‌ به‌ هر قیمت‌ پیمود. این‌ انقلاب‌ باید بماند و برنامه‌ تاریخی‌ و جهانی‌ خویش‌ را به‌ بارنشاند و همین‌ که‌ این‌ عزم‌ و بیداری‌ و خودآگاهی‌ در نسل‌ دوم‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ نیز بیدار شده‌ است‌، همین‌ که‌ این‌ نسل‌ از افراط و تفریط، رنج‌ می‌برد و راه‌ ترقی‌ و تکامل‌ را نه‌ در «جمود و تحجر» و نه‌ در «خودباختگی‌ و تقلید»، بلکه‌ در نشاط اجتهادی‌ و تولید فکر علمی‌ و دینی‌ می‌داند و می‌خواهد که‌ شجاعت‌ نظریه‌پردازی‌ و مناظره‌ در ضمن‌ وفاداری‌ به‌ اصول‌ و اخلاق‌ و منطق‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌، بیدار شود و اراده‌ کرده‌ است‌ که‌ سؤالات‌ و شبهات‌ را بی‌پاسخ‌ نگذارد، خود، فی‌نفسه‌ یک‌ پیروزی‌ و دستاورد است‌ و باید آن‌ را گرامی‌ داشت‌ و آنگاه‌ که‌ نخبگان‌ ما نقطه‌ تعادل‌ میان‌ «هرج‌ و مرج‌» و «دیکتاتوری‌» را شناسائی‌ و تثبیت‌ کنند، دوران‌ جدید آغاز شده‌ است‌. آری‌، نباید از «آزادی‌» ترسید و از «مناظره‌» گریخت‌ و «نقد و انتقاد» را به‌ کالای‌ قاچاق‌ و یا امری‌ تشریفاتی‌، تبدیل‌ کرد چنانچه‌ نباید بجای‌ مناظره‌، به‌ «جدال‌ و مراء»، گرفتار آمد و بجای‌ آزادی‌، به‌ دام‌ هتاکی‌ و مسئولیت‌ گریزی‌ لغزید. آن‌ روز که‌ سهم‌ «آزادی‌»، سهم‌ «اخلاق‌» و سهم‌ «منطق‌»، همه‌ یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت‌ علمی‌ و تفکر بالنده‌ دینی‌ در این‌ جامعه‌ است‌ و کلید جنبش‌ «تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌» در کلیه‌ علوم‌ و معارف‌ دانشگاهی‌ و حوزوی‌ زده‌ شده‌ است‌. بی‌ شک‌ آزادیخواهی‌ و مطالبه‌ فرصتی‌ برای‌ اندیشیدن‌ و برای‌ بیان‌ اندیشه‌ توأم‌ با رعایت‌ «ادب‌ استفاده‌ از آزادی‌»، یک‌ مطالبه‌ اسلامی‌ است‌ و «آزادی‌ تفکر، قلم‌ و بیان‌»، نه‌ یک‌ شعار تبلیغاتی‌ بلکه‌ از اهداف‌ اصلی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است‌. من‌ عمیقا متأسفم‌ که‌ برخی‌ میان‌ مرداب‌ «سکوت‌ و جمود» با گرداب‌ «هرزه‌گوئی‌ و کفرگوئی‌»، طریق‌ سومی‌ نمی‌شناسند و گمان‌ می‌کنند که‌ برای‌ پرهیز از هر یک‌ از این‌ دو، باید به‌ دام‌ دیگری‌ افتاد. حال‌ آنکه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ آمد تا هم‌ «فرهنگ‌ خفقان‌ و سرجنبانیدن‌ و جمود» و هم‌ «فرهنگ‌ آزادی‌ بی‌مهار و خودخواهانه‌ غربی‌» را نقد و اصلاح‌ کند و فضائی‌ بسازد که‌ در آن‌، «آزادی‌ بیان‌»، مقید به‌ «منطق‌ و اخلاق‌ و حقوق‌ معنوی‌ و مادی‌ دیگران‌» و نه‌ به‌ هیچ‌ چیز دیگری‌ ، تبدیل‌ به‌ فرهنگ‌ اجتماعی‌ و حکومتی‌ گردد و حریت‌ و تعادل‌ و عقلانیت‌ و انصاف‌، سکه‌ رائج‌ شود تا همه‌ اندیشه‌ها در همه‌ حوزه‌ها فعال‌ و برانگیخته‌ گردند و «زاد و ولد فرهنگی‌» که‌ به‌ تعبیر روایات‌ پیامبر اکرم‌ (ص‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ (علیهم‌ السلام‌)، محصول‌ «تضارب‌ آراء و عقول‌» است‌، عادت‌ ثانوی‌ نخبگان‌ و اندیشه‌وران‌ گردد. بویژه‌ که‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و تمدن‌ اسلامی‌ همواره‌ در مصاف‌ با معضلات‌ جدید و نیز در چالش‌ با مکاتب‌ و تمدنهای‌ دیگر، شکفته‌ است‌ و پاسخ‌ به‌ شبهه‌ نیز بدون‌ شناخت‌ شبهه‌، ناممکن‌ است‌. اما متأسفانه‌ گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدگی‌ و گروهی‌ بدنبال‌ سیاست‌زدائی‌، دائما تبدیل‌ فضای‌ فرهنگی‌ کشور را به‌ سکوت‌ مرداب‌ گونه‌ یا تلاطم‌ گرداب‌وار، می‌خواهند تا در این‌ بلبشو، فقط صاحبان‌ قدرت‌ و ثروت‌ و تریبون‌، بتوانند تأثیرگذار و جریان‌ساز باشند و سطح‌ تفکر اجتماعی‌ را پائین‌ آورده‌ و همه‌ فرصت‌ ملی‌ را هدر دهند و اعصاب‌ ملت‌ را بفرسایند و درگیری‌های‌ غلط و منحط قبیله‌ای‌ یا فرهنگ‌ فاسد بیگانه‌ را رواج‌ دهند و در نتیجه‌ صاحبان‌ خرد و احساس‌، ساکت‌ و مسکوت‌ بمانند و صاحبدلان‌ و خردمندان‌، برکنار و در حاشیه‌ مانده‌ و منزوی‌، خسته‌ و فراموش‌ شوند. در چنین‌ فضائی‌، جامعه‌ به‌ جلو نخواهد رفت‌ و دعواها، تکراری‌ و ثابت‌ و سطحی‌ و نازل‌ می‌گردد، هیچ‌ فکری‌ تولید و حرف‌ تازه‌ای‌ گفته‌ نمی‌شود، عده‌ای‌ مدام‌ خود را تکرار می‌کنند و عده‌ای‌ دیگر تنها غرب‌ را ترجمه‌ می‌کنند و جامعه‌ و حکومت‌ نیز که‌ تابع‌ نخبگان‌ خویش‌اند، دچار انفعال‌ و عقبگرد می‌شوند. چنانچه‌ در نامه‌ خود توجه‌ کرده‌اید، برای‌ بیدار کردن‌ عقل‌ جمعی‌، چاره‌ای‌ جز مشاوره‌ و مناظره‌ نیست‌ و بدون‌ فضای‌ انتقادی‌ سالم‌ و بدون‌ آزادی‌ بیان‌ و گفتگوی‌ آزاد با «حمایت‌ حکومت‌ اسلامی‌» و «هدایت‌ علماء و صاحبنظران‌»، تولید علم‌ و اندیشه‌ دینی‌ و در نتیجه‌، تمدن‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، ناممکن‌ یا بسیار مشکل‌ خواهد بود. برای‌ علاج‌ بیماری‌ها و هتاکی‌ها و مهار هرج‌ و مرج‌ فرهنگی‌ نیز بهترین‌ راه‌، همین‌ است‌ که‌ آزادی‌ بیان‌ در چارچوب‌ قانون‌ و تولید نظریه‌ در چارچوب‌ اسلام‌، حمایت‌ و نهادینه‌ شود. بنظر می‌رسد که‌ هر سه‌ روش‌ پیشنهادی‌ شما یعنی‌ تشکیل‌ 1) «کرسی‌های‌ نظریه‌پردازی‌» 2) «کرسی‌های‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ و شبهات‌» و 3) «کرسی‌های‌ نقد و مناظره‌»، روشهائی‌ عملی‌ و معقول‌ باشند و خوبست‌ که‌ حمایت‌ و مدیریت‌ شوند بنحوی‌ که‌ هر چه‌ بیشتر، مجال‌ علم‌، گسترش‌ یافته‌ و فضا بر دکانداران‌ و فریبکاران‌ و راهزنان‌ راه‌ علم‌ و دین‌، تنگ‌تر شود.
باید «تولید نظریه‌ و فکر»، تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ شود و در قلمروهای‌ گوناگون‌ عقل‌ نظری‌ و عملی‌، از نظریه‌سازان‌، تقدیر بعمل‌ آید و به‌ نوآوران‌، جایزه‌ داده‌ شود و سخنانشان‌ شنیده‌ شود تا دیگران‌ نیز به‌ خلاقیت‌ و اجتهاد، تشویق‌ شوند. باید ایده‌ها در چارچوب‌ منطق‌ و اخلاق‌ و در جهت‌ رشد اسلامی‌ با یکدیگر رقابت‌ کنند و مصاف‌ دهند تا جهان‌ اسلام‌، اعاده‌ هویت‌ و عزت‌ کند و ملت‌ ایران‌ به‌ رتبه‌ای‌ جهانی‌ که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارد بار دیگر دست‌ یابد.
من‌ بر پیشنهاد شما می‌افزایم‌ که‌ این‌ ایده‌ چه‌ در قالب‌ «مناظره‌های‌ قانونمند و توأم‌ با امکان‌ داوری‌» و با حضور «هیئت‌های‌ داوری‌ علمی‌» و چه‌ در قالب‌ تمهید «فرصت‌ برای‌ نظریه‌سازان‌» و سپس‌ «نقد و بررسی‌» ایده‌ آنان‌ توسط نخبگان‌ فن‌ و در محضر وجدان‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، تنها محدود به‌ برخی‌ قلمروهای‌ فکر دینی‌ یا علوم‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ نیز نماند بلکه‌ در کلیه‌ علوم‌ و رشته‌های‌ نظری‌ و عملی‌ (حتی‌ علوم‌ پایه‌ و علوم‌ کاربردی‌ و ...) و در جهت‌ حمایت‌ از کاشفان‌ و مخترعان‌ و نظریه‌سازان‌ در این‌ علوم‌ و در فنون‌ و صنایع‌ نیز چنین‌ فضائی‌ پدید آید و البته‌ برای‌ آنکه‌ ضریب‌ «علمی‌ بودن‌» این‌ نظریات‌ و مناظرات‌، پائین‌ نیاید و پخته‌گوئی‌ شود و سطح‌ گفتگوها نازل‌ و عوامانه‌ و تبلیغاتی‌ نشود، باید تمهیداتی‌ اندیشید و قواعدی‌ نوشت‌. اینجانب‌ با چنین‌ طرحهائی‌ همواره‌ موافق‌ بوده‌ام‌ و از آن‌ حمایت‌ خواهم‌ کرد و از شورای‌ محترم‌ مدیریت‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ می‌خواهم‌ تا با اطلاع‌ و مساعدت‌ «مراجع‌ بزرگوار و محترم‌» و با همکاری‌ و مشارکت‌ «اساتید و محققین‌ برجسته‌ حوزه‌»، برای‌ بالندگی‌ بیشتر فقه‌ و اصول‌ و فلسفه‌ و کلام‌ و تفسیر و سایر موضوعات‌ تحقیق‌ و تألیف‌ دینی‌، و نیز فعال‌ کردن‌ «نهضت‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ نظری‌ و عملی‌ جامعه‌»، تدارک‌ چنین‌ فرصتی‌ را ببینند. از شورای‌ محترم‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ و بویژه‌ ریاست‌ محترم‌ آن‌ نیز می‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ را در اولویت‌ دستور کار شورا برای‌ رشد کلیه‌ علوم‌ دانشگاهی‌ و نقد متون‌ ترجمه‌ای‌ و آغاز «دوران‌ خلاقیت‌ و تولید» در عرصه‌ علوم‌ و فنون‌ و صنایع‌ و بویژه‌ رشته‌های‌ علوم‌ انسانی‌ و نیز معارف‌ اسلامی‌ قرار دهند تا زمینه‌ برای‌ اینکار بزرگ‌ بتدریج‌ فراهم‌ گردد و دانشگاههای‌ ما بار دیگر در صف‌ مقدم‌ تمدن‌سازی‌ اسلامی‌ و رشد علوم‌ و تولید فناوری‌ و فرهنگ‌، قرار گیرند. بی‌شک‌ هر دو نهاد از طرحهای‌ پیشنهادی‌ فضلاء دانشگاهی‌ و حوزوی‌ و از جمله‌ طرح‌ شما، استفاده‌ خواهند کرد تا با رعایت‌ همه‌ جوانب‌ مسئله‌، جنبش‌ «پاسخ‌ به‌ سؤالات‌»، «مناظرات‌ علمی‌» و «نظریه‌پردازی‌ روشمند» را در کلیه‌ قلمروهای‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، نهادینه‌ و تشویق‌ کنند. امیدوارم‌ که‌ مراحل‌ اجراء این‌ ایده‌، دچار فرسایش‌ اداری‌ نشده‌ و تا پیش‌ از بیست‌ و پنجمین‌ سالگرد انقلاب‌، نخستین‌ ثمرات‌ مهم‌ آن‌ آشکار شده‌ باشد.والله‌المستعان‌.
والسلام‌ علیکم‌ و رحمه‌ الله‌
16/11/1381

متن نامه جمعی‌ از دانش‌آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌

بسمه‌ تعالی‌
محضر رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌ ادام‌ الله‌ توفیقاته‌
با عرض‌ سلام‌ و ادب‌
سخنان‌ مکرر حضرتعالی‌ و بویژه‌ بیانات‌ ارزشمند شما در دیدار با اعضاء محترم‌ انجمن‌ قلم‌ مورخه‌ 08/11/1381 در تشویق‌ به‌ نهضت‌ علمی‌ و آزاداندیشی‌، یک‌ فراخوان‌ تاریخی‌ است‌ که‌ اگر بدرستی‌ از سوی‌ نخبگان‌ و متصدیان‌ فرهنگ‌ کشور، درک‌ و تعقیب‌ گردد، نقطه‌ عطفی‌ در حیات‌ انقلاب‌ بوده‌ و اگر بی‌پاسخ‌ بماند، علامت‌ سؤال‌ و تعجب‌ بر رفتار همگان‌ است‌.
امام‌ راحل‌(قدس‌سره‌)، بارها از ضرورت‌ تحول‌ هدایت‌ شده‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌، سخن‌ گفتند. مصلحانی‌ چون‌ شهید مطهری‌ و شهید بهشتی‌ نیز در این‌ راه‌ سرمایه‌گذاری‌ کردند و شخص‌ حضرتعالی‌ از سالهای‌ پیش‌ از انقلاب‌ تا هم‌ اکنون‌، بارها و بارها تحول‌ حساب‌ شده‌ در حوزه‌، اجتهاد دینی‌ و نواندیشی‌ علمی‌، جنبش‌ نرم‌افزاری‌ برای‌ تولید انبوه‌ علم‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ را جزء آرمانهای‌ اصلی‌ انقلاب‌ دانسته‌اید و بارها به‌ آزاداندیشی‌ توأم‌ با انضباط و گفتگوی‌ توأم‌ با اخلاق‌، دعوت‌ کرده‌اید.
اینک‌ دهه‌ سوم‌ از یک‌ انقلاب‌ پیروز و یک‌ حکومت‌ جدید را تجربه‌ می‌کنیم‌ که‌ علیرغم‌ همه‌ مدلهای‌ تحمیلی‌ جهان‌، متولد شده‌ است‌. گرچه‌ پیشرفتهای‌ مهمی‌ در 24 سال‌ گذشته‌، حادث‌ شده‌ و حوزه‌ و دانشگاه‌، رشد غیرقابل‌ انکاری‌ داشته‌اند اما روشن‌ است‌ که‌ این‌ مقدار، برای‌ کاری‌ که‌ در پیش‌ است‌ و برای‌ برداشتن‌ موانع‌ بعدی‌ از سر راه‌ نظام‌سازی‌ و جامعه‌پردازی‌، هرگز کافی‌ نبوده‌ و این‌ موجودی‌، در برابر سیل‌ ترجمه‌ و هجوم‌ رسانه‌ای‌ غرب‌ و کمیت‌ بالای‌ تولید و تبلیغ‌ آن‌ در حوزه‌ فکر و اخلاق‌ و حقوق‌ و حکومت‌ و در فرهنگ‌ زندگی‌ و خانواده‌ و اقتصاد و حتی‌ روش‌ تغذیه‌ و لباس‌، بقدر کافی‌، کاری‌ از پیش‌ نخواهد برد و در دراز مدت‌، برخی‌ دستاوردهای‌ پیشین‌ نیز با خطر ارتجاع‌ به‌ فرهنگ‌ وابستگی‌ پیش‌ از انقلاب‌، مواجه‌ خواهد بود. تنها راه‌ پیش‌ پای‌ ما، ارتقاء کمیت‌ و کیفیت‌ در تولید فکر و علم‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ است‌ و تا وقتی‌ که‌ «تولید» بر ترجمه‌ و تکرار و نیز «اجتهاد» بر تقلید، فزونی‌ نیابد، سیر جوامع‌ اسلامی‌ همچنان‌ قهقرائی‌ خواهد ماند و امت‌ اسلام‌ و ملت‌ ایران‌ علیرغم‌ همه‌ فداکاریها در صحنه‌ تمدن‌، فرو دست‌ خواهند بود.
یکی‌ از عوامل‌ اصلی‌ زمینه‌ساز برای‌ تولید «علم‌ و نظریه‌» و نهضت‌ نرم‌افزاری‌، همانا سالم‌سازی‌ گفتگوها و سپس‌ تضمین‌ بقاء این‌ فضای‌ سالم‌ و علمی‌ برای‌ مباحثه‌ و گفتگوست‌ زیرا آنگاه‌ که‌ تعادل‌ در کار نباشد، جامعه‌ علمی‌ و فرهنگی‌ ما در نوسان‌ بین‌ «سکوت‌» و «هرزه‌گوئی‌» خواهد پژمرد. حوزه‌ و دانشگاه‌ برای‌ رشد به‌ فضائی‌ دور از افراط و تفریط نیازمندند که‌ در آن‌، از سوءظن‌ و بدبینی‌ و ضیق‌ صدر و از کفرگوئی‌ و بی‌ادبی‌ و حریم‌ شکنی‌، خبری‌ نباشد، فضائی‌ باز و اسلامی‌ که‌ در آن‌ نه‌ بمحض‌ شنیدن‌ فکر تازه‌، به‌ یکدیگر تهمت‌ و افتراء بزنیم‌ و نه‌ تحت‌ عنوان‌ «نواندیشی‌»، مرزهای‌ حقیقت‌ و فضیلت‌ را برچینیم‌ و ترک‌ اصول‌ کنیم‌. در این‌ فضاست‌ که‌ تفاوت‌ «اصول‌گرائی‌» با «تحجر» و تفاوت‌ «نواندیشی‌» با «بدعت‌گذاری‌»، روشن‌ خواهد شد. جامعه‌ دینی‌ به‌ «آزادی‌» بدون‌ هرج‌ و مرج‌ و به‌ «ارزش‌ باوری‌» بدون‌ قشری‌گری‌، نیاز مبرم‌ دارد و برای‌ مبارزه‌ با افراط و تفریط، بهترین‌ و شاید تنها راه‌ حل‌، همانا تعریض‌ و تضمین‌ مسیر «تعادل‌» است‌. از بزرگانی‌ چون‌ شما که‌ برای‌ آزادی‌ بمثابه‌ یک‌ ارزش‌ اسلامی‌، سالها زندان‌ و تبعید را تحمل‌ کرده‌اند، بارها شنیده‌ایم‌ که‌ آزادی‌، نه‌ تنها دادنی‌ و گرفتنی‌ بلکه‌ آموختنی‌ است‌. آنچه‌ امروز ضرورت‌ فوری‌ دارد، همین‌ نهادینه‌ کردن‌ آزادی‌های‌ فراهم‌ آمده‌ در جمهوری‌ اسلامی‌ و ترویج‌ ادب‌ استفاده‌ از آن‌ است‌ که‌ باید از راه‌ نهاد سازی‌ برای‌ گفتگوهای‌ شفاف‌ و مستدل‌ در همه‌ قلمروهای‌ علمی‌ و دینی‌ در دانشگاه‌ و حوزه‌ صورت‌ گیرد بنحوی‌ که‌ صریحا تحت‌ الحمایه‌ نظام‌ باشد و فرهنگ‌ «مناظره‌ و اجتهاد و تولید نظریه‌» را حمایت‌ و هدایت‌ وبلکه‌ تشویق‌ کند. بی‌شک‌ فرهنگ‌ «تولید علم‌»، یک‌ فرهنگ‌ ریشه‌دار اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ جامعه‌ دینی‌ بالنده‌تر و حکومت‌ دینی‌ پیشروتر خواهد انجامید و روشن‌ است‌ که‌ اگر فضای‌ علمی‌، نهادینه‌ نشود، ما هرگز تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌ بقدر لازم‌ نخواهیم‌ داشت‌ وبدون‌ این‌ نرم‌افزار، تداوم‌ «حکومت‌ دینی‌» در عصر تراکم‌ نرم‌افزارهای‌ غیردینی‌ و ضددینی‌، بسیار مشکل‌ و احیانا صوری‌ خواهد شد. «مناظره‌ و نظریه‌پردازی‌» در چارچوب‌ محکمات‌ اسلام‌ و با رعایت‌ اخلاق‌ و منطق‌ علمی‌، یک‌ ارزش‌ دیرینه‌ در فرهنگ‌ اسلام‌ و یک‌ روال‌ جاری‌ در حوزه‌های‌ علمیه‌ بوده‌ است‌ و تاریخ‌ فقه‌، اصول‌، کلام‌، تفسیر و فلسفه‌ و سایر معارف‌ دینی‌ ما اعم‌ از عقلی‌ و نقلی‌، سرشار از «مناظره‌ و نظریه‌پردازی‌» است‌ و اصولا مفاخر علمی‌ حوزه‌، همواره‌ با نقد نظریات‌ دیگران‌ زمینه‌ رشد و شکوفایی‌ یافته‌اند.
گر چه‌ هم‌ اکنون‌ نیز «مناظرات‌ و نظریه‌پردازی‌»، کما بیش‌ در جامعه‌ علمی‌ ما جریان‌ دارد اما چون‌ بدرستی‌ نهادینه‌، قانونمند و گاه‌ حمایت‌ و هدایت‌ نمی‌شود و جمعبندی‌ دقیقی‌ از آنها صورت‌ نمی‌گیرد و به‌ تجربه‌ انباشته‌، تبدیل‌ نمی‌شود عملا کم‌ تأثیر شده‌ و در نتیجه‌، بتدریج‌ مجتهدان‌ و مولدان‌ و صاحبان‌ خرد و دل‌ بنفع‌ پاچال‌داران‌، سیاسی‌کاران‌ و مترجمان‌ و یا متحجران‌، صحنه‌ را ترک‌ می‌کنند و آنگاه‌ فرصت‌طلبانی‌ که‌ با طرح‌ خام‌ و ناقص‌ مسائل‌ تخصصی‌ در قلمروهای‌ غیرتخصصی‌ و با عدم‌ پاسخگوئی‌ و نیز تبدیل‌ فکر و نظریه‌ به‌ ابزار عوامفریبی‌، عملا فضای‌ علمی‌ و فرهنگ‌ دینی‌ را تحت‌الشعاع‌ جنجالهای‌ ضددینی‌ و غیر علمی‌ قرار می‌دهند، فضای‌ فرهنگی‌ کشور را عقیم‌، غیرمولد و صرفا پرسروصدا و کم‌ محتوی‌ می‌سازند و این‌ نوسان‌ میان‌ افراط و تفریط، همچنان‌ ادامه‌ خواهد یافت‌ و مفاهیم‌ جدیدی‌ تولید نخواهد شد و ما همچنان‌ مصرف‌ کننده‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ دیگران‌ باقی‌ مانده‌ و تحقیر خواهیم‌ شد.
اینک‌ فرصت‌ را مناسب‌ می‌دانیم‌ و از حضرتعالی‌ که‌ خود در این‌ قلمرو، فتح‌ باب‌ فرموده‌اید، می‌خواهیم‌ که‌ در این‌ زمینه‌، عملا نیز راهنمائی‌ و مساعدت‌ بفرمائید تا شاید با یک‌ بسیج‌ عمومی‌ و حمایت‌ نهادینه‌ از سوی‌ تصمیم‌گیران‌ فرهنگی‌ و متصدیان‌ محترم‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، در جهت‌ ایجاد «کرسی‌های‌ آزاد علمی‌» با حضور هیئت‌های‌ منصفه‌ علمی‌ و تخصصی‌ و در محضر وجدان‌ عمومی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، شاهد «طرح‌ منطقی‌ ایده‌ها»، رواج‌ بازار «نظریه‌پردازی‌ و نوآوری‌ روشمند» و نیز «مناظره‌های‌ علمی‌ و قانونمند و نتیجه‌ بخش‌ و فارغ‌ از غوغاسالاری‌» و «نهادسازی‌ برای‌ اجابت‌ پرسشهای‌ جدید» و در نتیجه‌، «تولید نرم‌افزار علمی‌ و دینی‌» در حوزه‌ و دانشگاه‌ بیش‌ از قبل‌ باشیم‌. آرزو می‌کنیم‌ که‌ پاسخ‌ این‌ نامه‌ در آستانه‌ جشن‌ بیست‌ و چهارمین‌ سالگرد انقلاب‌ اسلامی‌، بشارتی‌ باشد که‌ به‌ جامعه‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌ داده‌ می‌شود.
بدیهی‌ است‌ که‌ در مورد چگونگی‌ اجراء چنین‌ طرحی‌، پیشنهادهای‌ عملی‌ نزد امضاء کنندگان‌ این‌ متن‌ و سایر همفکران‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ وجود دارد که‌ نهادهای‌ مسئول‌ می‌توانند، پیگیری‌ کنند.
والامرالیکم‌
والسلام‌ علیکم‌ و رحمه‌ الله‌ و برکاته‌
جمعی‌ از دانش‌ آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌
13/11/1381

اسامی‌ جمعی‌ از دانش‌آموختگان‌ و پژوهشگران‌ حوزه‌ علمیه‌ که‌ این‌ نامه‌ را به‌ محضر رهبر معظم‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ارسال‌ کرده‌اند به‌ این‌ شرح‌ است‌: آقایان‌ و حجج‌اسلام‌ علیرضا اعرافی‌ ـ حسن‌ رحیم‌پور ازغدی‌ ـ صادق‌ لاریجانی‌ ـ رسول‌ جعفریان‌ ـ محمدسروش‌ محلاتی‌ ـ جواد محدثی‌ ـ محسن‌ قمی‌ ـ حمیدپارسانیا ـ سیدعباس‌ صالحی‌ ـ عبدالرضا ایزدپناه‌ و محمدتقی‌ سبحانی‌

در این رابطه بخوانید :
آخرین‌ها
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی