ما باید خودمان كارهای خودمان را منظم و مرتب كنیم. مردم نگاه كنند به اظهارات داوطلبان محترمی كه در این میدان وارد شدند، ما هم نگاه میكنیم؛ تشخیص بدهیم، ترجیح بدهیم، ببینیم آن كسی كه میتواند برای انقلاب، برای كشور، برای آینده، برای عزت ملی، برای باز كردن گره مشكلات، برای ایستادگی قدرتمندانه و عزتمندانه در مقابل جبههی معاندان، و برای الگو كردن جمهوری اسلامی در چشم مستضعفان عالم، بیشتر و بهتر تلاش كند، كیست؟ ممكن است تشخیص یك آقائی با تشخیص یك آقای دیگر مخالف باشد؛ هیچ اشكالی ندارد. این را من به همه بگویم: ممكن است شما به یكی از نامزدها علاقهمند شوید، رفیقتان به یك نامزد دیگر؛ این موجب نشود كه شما در مقابل هم قرار بگیرید. برای انتخابات و برای گزینش عالیترین مقام اجرائی در كشور - كه بسیار هم حساس است، بسیار هم مهم است - سازوكارهای درستی وجود دارد؛ سازوكار قانون. هیچ مانعی ندارد كه شما به یكی علاقهمند باشید، بنده به یكی دیگر علاقهمند باشم؛ شما به او رأی دهید، من به دیگری رأی دهم؛ بالاخره اكثریتی هست، اقلیتی هست، ضابطهای هست، قانونی هست؛ بر طبق آن عمل خواهد شد. آحاد مردم با هم كدورت بیجا درست نكنند، به خاطر اینكه این به آن علاقهمند است، این به آن علاقهمند است؛ خب، باشند. خود داوطلبان محترم هم باید رعایت كنند. كار را با حماسه، با شور، با غیرتمندی، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت كار اینجا است كه ممكن است سكون و سكوت و جمود و خمودگی وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرك باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهای گرم و داغ - درعینحال نفرتپراكنی نباشد؛ این میشود. این یك نكتهای است كه آقایان داوطلبان محترم خوب است كه رعایت كنند.
نكتهی دیگر این است كه رفتار داوطلبان در ریختوپاش و خرج و تبلیغاتِ زیاد از اندازهی لازم میتواند ماها و آحاد مردم را نسبت به آنچه كه بعداً پیش خواهد آمد، آگاه و هشیار و بیدار كند. آن كسی كه یا از بیتالمال هزینه میكند، یا از پول مشتبه به حرامِ بعضیها استفاده میكند، نمیتواند اطمینان مردم را جلب كند؛ به این چیزها خیلی باید توجه كرد.
در تبلیغات انتخاباتی، در شعارهای انتخاباتی، آنچه كه اهمیت دارد، این است كه مواضع عزتآفرین و صحیح و عاقلانه و حكیمانهی انقلاب و نظام تثبیت شود. مبادا در شعارهایمان، ما به زید و عمرو در خارج از این مرزها یا آدمهائی در داخل مرزها، چراغ سبز نشان دهیم.
هدف جبههی دشمنان شما، نقطهی مقابل هدف شما است. شما كه در انتخابات شركت میكنید، دنبال یك فرد اصلحی میگردید كه بتواند كشورتان را با همین سرعت، بلكه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصهی مادی، هم در عرصهی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینكه كسی یا كسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیقتر كند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفهتر كند، گرهها را باز كند، امید و شور و شوقی در كشور بهوجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعكس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد - حالا كه بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر میتوانستند كاری كنند كه انتخابات انجام نگیرد، آن كار را میكردند؛ اما حالا كه بالاخره چارهای ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - كه برای آیندهی كشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلكه كشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقبماندگی در صحنههای گوناگون حركت دهد؛ كشور را به عقب بكشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبههی دشمنان.مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود كه انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بیرغبت باشند، عدهی كمی شركت كنند، یك عدهای بگویند: آقا چرا شركت كنیم؟ فایدهاش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میكند. ثانیاً نتیجهای كه از صندوقها بیرون میآید، نتیجهای باشد كه دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد.پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد. حالا آن مطلب دوم كه چگونه اصلح را پیدا كنیم و مشخصات یك انسانی كه اصلح از دیگران است، چیست، نكاتی در این زمینه وجود دارد كه انشاءاللّه اگر بنده عمری داشتم، در آینده تا قبل از روز انتخابات عرض خواهم كرد.
آنچه كه در این فاصله و در این فرصت مهم است، این است كه مردم علاوه بر همت بر حضور، همت بر انتخابِ خوب هم داشته باشند. همان طور كه عرض كردیم، یك انتخاب خوب، یك انتخاب درست، نه فقط در طول چهار سال، گاهی در طول دهها سال تأثیراتش برای كشور باقی میماند. برای انتخابِ خوب باید فكر كرد، باید معیارها را شناخت. من انشاءاللّه در آینده مطالبی عرض خواهم كرد؛ اما اجمالاً معیار اصلی این است كه كسانی سر كار بیایند كه همتشان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدفهای انقلاب باشد. آنچه ما در این سالهای طولانی از خیرات و بركات به دست آوردهایم، به بركت هدفهای انقلاب بوده است؛ هر جائی كه ما كم آوردیم، عقب ماندیم، شكست خوردیم، به خاطر غفلت از هدفهای انقلاب اسلامی و هدفهای اسلامی بوده است. كسانی سر كار بیایند كه مصداق: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» باشند؛ اهل استقامت، اهل ایستادگی باشند؛ زرهی پولادین از یاد خدا و از توكل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد میدان شوند. شعارها را نگاه كنید، ببیند شعارهائی كه تعیین میكنند، چه جور شعارهائی است؟ گاهی بعضیها - البته اشتباه میكنند - برای جلب آراء، شعارهائی میدهند كه این شعارها از حدود قدرت و اختیاراتشان بیرون است؛ اینها را مردم هوشمند ما میتوانند بشناسند، مراقبت كنند، دقت كنند. آنچه كه برای مردم لازم است، آنچه كه فوریت بیشتری دارد، آنچه كه با واقعیات و امكانات كشور سازگار است، آنچه كه به افزایش قدرت درونی ملت میانجامد، آنها را در شعارهایشان بگنجانند؛ این یكی از معیارها است.
افراد متعددی آمدهاند. انشاءاللّه شورای محترم نگهبان طبق وظائف قانونی خود، آن كسانی را كه صلاحیت دارند، به مردم معرفی خواهد كرد. همه هم باید تابع قانون باشند.
از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز كنیم؛ كاری كنیم كه نتیجهی انتخابات، یك گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفهی انقلاب و كشور باشد. این معنایش این نیست كه اگر ما كسی را نپسندیدیم، با او بداخلاقی كنیم، برخورد تند و سخت و غلط بكنیم؛ نه. آن كسانی كه خودشان را صالح میدانند، برای خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم كه میخواهیم انتخاب كنیم، نگاه كنیم، حقیقتاً با معیارهائی كه معتقدیم و بین همهی ماها مشترك است، بسنجیم. شاید بشود گفت كه بین همهی ایرانیها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترك است. در هر كسی كه این معیارها را مشاهده كردیم، كوشش كنیم، تلاش كنیم، كار كنیم - كار سالم - كه انتخابات به سمت انتخاب یك چنین كسی برود.