بسیج؛ متکی بر فکر و اندیشهبرای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
رهبر انقلاب اسلامی، روز چهارشنبه (۱۳۹۵/۹/۳) در دیدار بسیجیان که به مناسبت هفتهی بسیج برگزار شد، با تأکید بر لزوم برنامهریزی دقیق و مبتنی بر تشکیل هیئتهای اندیشهورز در بسیج بهمنظور حضور پرقدرت و تأثیرگذار این مجموعه در عرصههای گوناگون جامعه، گفتند: وظیفهی این هیئتهای اندیشهورز در لایههای مختلف بسیج، طراحی برای مأموریتهای مختلف اعم از جنگ سخت و جنگ نرم، و سازندگی و خدماترسانی است.
به همین مناسبت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR کلیپ صوتی «بسیج؛ متکی بر فکر و اندیشه» را دربارهی نیاز سطوح مختلف بسیج به نقشآفرینی هیئتهای اندیشهورز منتشر میکند. سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این صوت میشنوید: یکی این است که بسیج صرفاً یک حرکت احساسی نیست، بسیج متّکی است به دانستن و فهمیدن، متّکی است به بصیرت. واقعیّت بسیج هم همین است و در این جهت باید پیش برود. اگر صرفاً احساس بود، احساس با یک اندک چیزی تغییر پیدا میکند. یک عدّهای اوّل انقلاب جزو کسانی بودند که پرشور با انقلاب همراه بودند امّا از روی احساس؛ از روی عمق فهم دینی نبود. بنده با بعضی از اینها ارتباط داشتم، آشنا بودم، در دانشگاه و بیرون دانشگاه اینها را میشناختم؛ عمق دینی نداشتند. نتیجه این شد که با نشست و برخاست با بعضی آدمهایی که زاویهی با انقلاب داشتند، اینها هم با انقلاب زاویهدار شدند -خاصیّت زاویه هم این است که اوّل خیلی محدود شروع میشود، [امّا] هرچه انسان خط را پیش برود، این فاصله بیشتر میشود، دهنه وسیعتر میشود- شدند مقابل انقلاب. بسیج همراه با بصیرت است. اینکه بنده سال ۸۸ روی بصیرت تکیه کردم، عدّهای ناراحت شدند، عصبانی شدند، طنز گفتند، بد گفتند، مقاله نوشتند علیه اینکه چرا میگویید بصیرت، بهخاطر این است؛ بصیرت مهم است؛ دانستن و فهمیدن مهم است. بیانات در دیدار بسیجیان ۱۳۹۵/۹/۳ نکتهی دیگر؛ در بسیج همافزایی لازم است. یعنی بایستی قشرهای مختلف مردم در بسیج حضور داشته باشند؛ همین بسیج اقشار. دانشآموز و دانشجو و کارگر و استاد دانشگاه و کاسب و حقوقدان و غیره و غیره و غیره، همه باید باشند. این گسترهی بسیج بهصورت افقی است. البتّه شرطش این است که اینها با همدیگر هماهنگی بکنند. یکی از کارهای لازمی که بنده توصیه میکنم -همینجا هم میگویم، مسئولین هم تشریف دارند- و باید انجام بگیرد، [ایجاد] یک سازوکار قطعی است برای هماهنگی و همکاری و همافزایی این سطح وسیع افقی. بنابراین بسیج خطّ افقی دارد -این یک- از طرفی بسیج احتیاج دارد به مجموعههای اندیشهورز، به هدایت عمومی. این هدایت -که بعد دربارهی این بیشتر صحبت عرض خواهم کرد- یک خطّ عمودی است که حالا نقش این خطّ عمودی چیست، [بعد] عرض میکنم. هم خطّ افقی در بسیج هست، هم خطّ عمودی در بسیج هست. نه مثل سازمانهای متعارف نظامی یا تشکیلات اداری است که صرفاً خطّ عمودی باشد، نه مثل مجموعههای خدماتی مردمی است که صرفاً خطّ افقی باشد. هم خطّ عمودی دارد، هم خطّ افقی دارد؛ هرکدام بنحوی برای تشکیل بسیج یک امر لازمی است. بیانات در دیدار بسیجیان ۱۳۹۵/۹/۳ یک نکتهی دیگر این است که گفتیم هیئتهای اندیشهورز؛ من اصرار دارم این کلمهی «اتاق فکر» را که فرنگیها میگویند به کار نبرم. اتاق فکر یک تعبیر فرنگی است، میآیند آقایان مینشینند کلمات فرنگی را تبدیل میکنند به ترجمهی تحتاللفظی فارسی، همانها را مدام با افتخار به کار میبرند؛ نه، ما خودمان زبان داریم، واژهسازی کنیم. «هیئتهای اندیشهورز» از «اتاق فکر» خیلی گویاتر هم هست. ما هیئتهای اندیشهورز لازم داریم. کجا؟ در دو نقطه: یکی در رأس، یکی در لایهها. لایههای گوناگون بسیج فراوان است. همین که حالا این بچّهها اینجا میگویند ما شوق داریم و ما را بفرستید و چرا نمیفرستید، همان جنگ سخت است؛ از جنگ سخت که احتیاج دارد به هیئت اندیشهورز برای ترسیم و تعیین حدود این کار که چه کسی برود، کِی برود، چهجوری برود؛ تا جنگ نرم که جنگ نرم یک عرصهی بسیار وسیعی است و روزبهروز هم با گسترش این فضای مجازی دارد گستردهتر میشود و خیلی هم خطرناکتر از جنگ سخت است -یعنی در جنگ سخت، جسمها به خاک و خون کشیده میشوند، [ولی] روحها پرواز میکنند و میروند به بهشت؛ [امّا] در جنگ نرم، اگر خدای نکرده دشمن غلبه بکند، جسمها پروار میشوند و سالم میمانند، [ولی] روحها میروند به قعر جهنم؛ فرقش این است؛ لذا این خیلی خطرناکتر است- هیئت اندیشهورز لازم دارد؛ تا سازندگی که بسیج یکجاهایی مشغول سازندگی است؛ تا تقسیم مأموریّتهای جغرافیایی -همینکه آمایش سرزمینی میگویند؛ در یک نقطهای از کشور بسیج میتواند یک کاری را انجام بدهد که در نقطهی دیگر یا نمیتواند انجام بدهد آن کار را، یا لازم نیست انجام بدهد- این باید با هوشیاری صورت بگیرد که هیئت اندیشهورز لازم دارد. تمام این لایههای مختلف و لایههای گوناگون دیگر، هرکدام هیئتهای اندیشهورز لازم دارد. جمهوری اسلامی از برگزاری جلسات نشستهای اندیشههای راهبردی چند هدف عمده دارد، که این هدفها را ما نمیخواهیم فراموش کنیم و از جلوی چشممان خارج کنیم. یکی این است که کشور در مقولات زیربنائی، نیاز شدیدی دارد به فکر، اندیشه، اندیشهورزی. خیلی از مقولات اساسی وجود دارد، که حالا این چهارمی است که داریم مطرح میکنیم، و میبینیم احتیاج داریم به این که در آنها اندیشهورزی کنیم و فکر را به کار بیندازیم. بنده در یک دیدار ماه رمضان در این حسینیه که با جمعی از دانشگاهیان بود - حالا یا اساتید، یا دانشجویان؛ یادم نیست - آنجا اشاره کردم به سخن یکی از حضار و سخنرانان سال قبلِ همان جلسه، که به من خطاب کرده بود که شما که این چند ساله اینقدر روی مسئلهی علم و پیشرفت علمی و شکوفائی علمی تکیه میکنید، روی فکر هم تکیه کنید. من فکر کردم، دیدم بسیار حرف مهمی است. خب، ما اینجا هم گفتیم که برویم فکری بکنیم برای فکر، برای اندیشهورزی، فعال کردن اندیشهها. البته این مسئله شرائطی دارد، زمینههائی دارد، امکاناتی دارد؛ بعضیاش را داریم، بعضیاش را نداریم، میتوانیم کسب کنیم. این جزو چالشهای اساسی یک ملت است؛ ملتی مثل ما که مانند مرداب یک جا نمانده؛ مثل رودخانهی خروشان در جریان است. ما اینجوریم دیگر؛ ما در حال جریانیم، داریم پیش میرویم. زد و خورد و به این طرف و آن طرف خوردن و مواجه شدن با مانع هست، اما پیشرفت متوقف نمیشود. ما یک چنین ملتی هستیم؛ پس احتیاج داریم به این که به این مسئله فکر کنیم. بنابراین نیاز شدید کشور به فکر و اندیشه، بخصوص در مقولات زیربنائی، یکی از هدفهای این جلسات است. بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۱/۸/۲۳ علاوهی بر این، هیئت اندیشهورز در بالاترین سطوح بسیج که برای کلّ مجموعهی بسیج بنشینند خطنگاری کنند، راهبردنگاری کنند -اینجا هم من مایل نیستم تعبیر استراتژیست را به کار ببرم؛ راهبردنگار، راهبرداندیش- لازم داریم. ما راهبرداندیشانی را لازم داریم که بنشینند و کارشان فقط این باشد؛ این از مهمترین کارها است. مثل راهبرداندیشان نظامی که در همهجای دنیا هم معمول است، به قول خودشان استراتژیستهای نظامی که مینشینند و تکلیف جنگ را، کار نظامی را مشخّص میکنند. این لازم است، اینها کارهایی است که باید انجام بگیرد. وقتی ما اینها را انجام دادیم، آنوقت شما در هر نقطهای از مجموعهی عظیم بسیج که مشغول کار هستید -در حلقهی صالحین باشد، در راهیان نور باشد، در دبیرستان باشد، در دانشگاه باشد، در محیط کارگری باشد، در مسجد باشد- هرجا که شما در زمینهی بسیج مشغول کار هستید و میدانید که یک عضو فعّال هستید از یک مجموعهی خردمند و هدفدار که دارد حرکت میکند و پیش میرود، این احساس در شما به وجود میآید. نمیگویم مثل یک عضو از بدن؛ نه، چون اعضای بدن درست است که حرکت میکنند، امّا همه اسیر مغزند؛ مغز میگوید ببین، مغز میگوید بشنو، مغز میگوید بگو یا حرکت کن؛ مغز فعّال است. در بسیج اینجوری نیست که فقط از مرکز بگویند بگو؛ نه، مثل این است که هر عضوی خودش یک مغزی داشته باشد که با آن مغز اصلی که در سر است هماهنگ باشد -که این هماهنگی البتّه راههایی دارد- یکچنین حالتی به وجود خواهد آمد. اگر چنانچه ما این هیئتهای اندیشهورز را داشتیم و فعّال کردیم، در کنار این، هیئتهای رصدگر لازم است. رصدِ چه؟ چون بسیج یک موجود متحرّک است، یک مجموعهی زنده است، پویا است، مشغول رویش است، مشغول پیشروندگی است، باید رصد کرد که متوقّف نشود؛ باید رصد کرد که راه را خطا نرود، اشتباه نرود؛ باید رصد کرد که مورد آسیب قرار نگیرد، مریض نشود، ویروسهای گوناگون در آن نفوذ نکنند. دستگاه رصدگر غیر از دستگاه اطّلاعات و حفاظت اطّلاعات و مانند اینها است؛ آنها را کار ندارم، آنها به جای خودش هر کدام مسئولیّتی دارند؛ دستگاه رصدگر آن دستگاه خردمند و عاقلی است که مثل صفحهی مغناطیسی و برقی که انسان جلویش گذاشته و دارد واقعیّت بیرون را مشاهده میکند، میبیند که چه اتّفاقی میافتد. سخنان حضرت امام خمینی (رحمهالله) که در این صوت میشنوید:
شما قوی هستید، مردم همراه شما هستند، مردم همراه حکومتهای جور نیستند، مردم همراه با علما هستند. شما قوی هستید. شما هر کدام در محل خودتان همان قدرتی دارید که روحانیان ایران در اینجا دارند. آنها عمل کردند در مقابل یک قدرتی که در منطقه نظیر نداشت، در مقابل یک قدرتی که هیچ یک از قدرتهای منطقه شبیه به او نبودند. همین مردم کوچه و بازار ما و همین کشاورزان و کارگران ما به واسطه تعلیمات اسلامی که علمای اسلام به آنها داده بودند و دادند بیدار شدند، و هجمه کردند بر یک همچو قدرتی و او را شکستند و او را بیرون کردند. شما هم میتوانید. ننشینید که برای شما حکومتهایتان کار کنند، آنها برای خودشان کار میکنند. شما اسلام را باید تقویت بکنید. شما باید در کشورهای خودتان، در خطبههای نماز جمعۀ خودتان، که برای همین مقصد نماز جمعه بپا شده است، در ادعیۀ خودتان، در زیارات خودتان، در هر چه رفت و آمد دارید مصالح اسلامی را طرح بکنید، مصالح اجتماعی مردم را طرح بکنید. مسائل خصوصی نگویید، مسائل اجتماعی را بگویید. بگذارید اگر شما این را گفتید نمازتان را تعطیل کنند، مردم عکس العمل نشان میدهند. اگر دولتی به واسطۀ خطبههای نمازجمعه، نمازجمعه شمارا تعطیل کند، با عکس العمل مردم مواجه میشود و همانی است که ما میخواهیم. منتظر نشوید که یک لشکری پیدا بکنید ـنمیدانم ـ یک اسلحهای پیدا بکنید، جنگنمیخواهید بکنید، شما مصالح مسلمین را میخواهید بگویید. شما انتظار نکشید که اول قدرت پیدا بکنید بعد بگویید، شما بگویید تا قدرت پیدا بکنید. ایران همین کار را کرد، ایران گفت تا قدرت پیدا کرد، نه اینکه نشست تا قدرت پیدا بکند، اگر نشسته بود تا ابد همنمیشد. در مقابل آن قدرتی که محمدرضا داشت و آن پشتیبانیای کههمه از او میکردند علمای ایران ننشستند تا اینکه اول اجتماع پیدا کنند، بعد قیام کنند. علمای اسلام اول دعوت کردند مردم را و در هر فرصتی نترسیدند و در منبر و پایین و مسجد مردم را دعوت کردند تا قدرت پیدا کردند، شما هم همین کار را بکنید. میتوانید. اگر خیال کنید نمیتوانید، بدانید که نخواهید توانست. به خودتان تزریق کنید که میتوانید، و بدانید که خواهید توانست. هر عملی اولش فکر است. هر کاری اولش تفکر و تأمل در اطراف کار است. اگر مادر روحمان ضعف باشد نمیتوانیم کاری بکنیم، روح را قوی کنید، قلب خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید. این همه ادعیهای که وارد شده است و همه را دعوت کرده است به اینکه اتکال به خدا بکنید، برای اینکه او مرکز قدرت است. این همه دعوت شده است که به کس دیگری غیرخدا متشبث نشوید، برای اینکه به شما تزریق کنند قوت را، که شما یک پشتوانه عظیم دارید و او خداست. کسی که خدا را دارد، از چه باید بترسد؟ شمایی که برای خدا بخواهید کار بکنید از چه قدرتی میترسید؟ میترسید که شهید بشوید؟ شهادت ترس دارد؟ میترسید حبس بشوید؟ حبس در راه خدا ترس دارد؟ میترسید شکنجه بشوید؟ شکنجه در راه خدا اشکال دارد؟ ایران در راه خدا همه چیز دید، مع ذلک دست برنداشت. و این روحانیون بودند که مردم را بسیج کردند و مردم متحول شدند، و امروز از آن بچه کوچولویی که تازه زبان باز کرده است تا آن پیرمردی که چند جوان از دستش رفته، یکصدا بر ضد قدرتهای بزرگ صحبت میکنند و قیام کردند. نتوانید، نگویید. هیچ وقت فکر نکنید که نمیتوانید؛ همیشه فکر کنید که میتوانید، همیشه فکر کنید که خدا با شماست، همیشه فکر کنید که اسلام شرف شماست و این اسلام باید به دست شما تقویت بشود. بیانات در دیدار شرکتکنندگان دومین کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات ایران و کشورهای مختلف جهان ۱۳۶۳/۲/۲۳ لطفاً نظر خود را بنویسید:
کدامنیتی : *
*
برگزیدهها
آخرینها
|