[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در ارتباط تصویری با مداحان - 1399/11/15 عنوان فیش :حضرت زهرا سلام الله علیها برای پیغمبر، مادری کرد کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), دوران صدر اسلام, زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), حضرت زهرا(سلام الله علیها) نوع(ها) : حدیث متن فیش : تاریخ زندگی این بزرگوار عیناً منطبق با تاریخ رسالت است؛ یعنی اندکی بعد از رسالتِ پیامبر این بزرگوار طلوع میکند، اندکی بعد از رحلتِ رسالت و پیغمبر اکرم غروب میکند؛ یعنی کاملاً زندگی [او] منطبق است با دوران رسالت. در دوران کودکی، محنت شعب ابیطالب را احساس میکند و درک میکند، از کودکی وارد میدانهای دشوار زندگی میشود، مادر را از دست میدهد که برای دختری در این سن بسیار دشوار است، امّا او در کنار تحمّل این دشواری کار بزرگی را انجام میدهد و آن غمگساریِ پیغمبر است. پیغمبر که هم خدیجه را، هم جناب ابیطالب را از دست داده، نیاز به غمگسار دارد و این دختر است که غمگسار پدر میشود. این غمگساری همین طور ادامه پیدا کرد تا دوران مدینه و در اُحُد و در خندق و در بسیاری جاهای دیگر که آن وقت پیغمبر فرمود: فاطِمَةَ اُمُّ اَبیها؛(۱) مادری کرد برای پیغمبر. بعد، مسئلهی هجرت، آزمونهای بینظیر دوران مدینه، همسری با علیّبنابیطالب که یک پایش در خانه است، یک پایش در میدان جهاد -تحمّل این سختیها- و بعد تربیت این چهار فرزند بینظیر در دوران تاریخ، بعد هم دادن اوّلین قربانی بعد از رحلت پیغمبر، محسن، و در نهایت شهادت خود او چند ماه بعد از پیغمبر. مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام) - 1384/10/29 عنوان فیش : تاریخ, دوران صدر اسلام, مسئله غدیر, تاریخ اسلام کلیدواژه(ها) : تاریخ, دوران صدر اسلام, مسئله غدیر, تاریخ اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در نگاه تاریخی به اسلام و در تحلیل تاریخی حوادث صدر اسلام، موضوع غدیر یك ضرورتی بود كه اگر آنچنان كه تدبیر شده بود؛ عمل میشد، بدون تردید مسیر تاریخ بشر عوض میشد و امروز ما در جایگاه بسیار جلوتری از تاریخ طولانی بشریت قرار داشتیم. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/10/29 عنوان فیش :علی(ع) اولین ایمان آورنده به پیامبر(ص) در واقعه یومالدار کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیهالسلام), شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام), زندگی امیرالمؤمنین(علیه السلام), فداکاریهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام), دوران صدر اسلام نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام)، از اول زندگی تا آخر عمر، به خدای متعال فکر کرد و راه خدا را - ولو مورد مخالفت همهی انسانها هم بود - بر راه غیر خدا و ضد خدا انتخاب کرد. امیرالمؤمنین از قبیل این صفت، دهها خصلت برجسته دارد؛ این یکی از آنهاست. آن وقتی که میخواست ایمان بیاورد - که اول مؤمن به نبیّاکرم، امیرالمؤمنین بود - همهی کسانی که در آن جامعه بودند؛ به این حقیقت کافر بودند؛ اما او به کفر و انکار و عناد آنها اعتنایی نکرد. در واقعهی «یومالدار»، پیامبر بزرگوار بزرگان عرب را در مکه جمع کردند و اسلام را بر آنها عرضه کردند و فرمودند که هر کس امروز اول نفر ایمان را بپذیرد، او وصی و امیر پس از من خواهد بود. این معنا را بر دیگران عرضه کردند و هیچکس از کفار و قریشیانی که بودند، حاضر نشد این دعوت را قبول کند؛ ولی امیرالمؤمنین که کودکی سیزده ساله بود، بلند شد و قبول کرد و رسول اکرم هم از او قبول فرمودند - هم ایمانش را، هم نفر دوم شدنش را - که کفار برگشتند به صورت استهزاء به ابیطالب گفتند که پسرت را بر تو امیر کرد! این اولین قدم بود.در تمام دوران مکه، یک لحظه رعایت و ملاحظهی خشونتها و عصبیتها و مخالفتها و دشمنیها را نکرد و از حق دفاع نمود. در تمام دوران مدینه، هر جا که خطر بود، علیبنابیطالب آنجا بود و هیچ چیز را ملاحظه نکرد. در قضیهی خندق، آن وقتی که همه سرها را به زیر انداختند، او بلند شد و شجاعانه داوطلب شد؛ یعنی برای وجود خود، هیچ حیثیتی جز حیثیت دفاع از اسلام و دفاع از حق قائل نبود؛ برای او همین یک کار بود که از حق دفاع کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27 عنوان فیش :تکامل تاریخ در پرتو برخورد انبیای الهی با مستکبرین و سردمداران مادّیگری کلیدواژه(ها) : استکبار, مارکسیسم, جبهه مستکبر, نبوت, پیچ تاریخی, تکامل تاریخ, تکامل, تفسیر الهی تاریخ, صفبندی حق و باطل, بلاغ مبین, دوران صدر اسلام, انبیای الهی, شهر انطاکیه, فلسفه تاریخ, تاریخ انبیای الهی, صدور انقلاب اسلامی, استکبار, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچهای مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی میشود. پیچهای تاریخ، در طول سالهای متمادی طی میشود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یکلحظه است. ما در یکی از همان پیچهای عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.امروز به دوران نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نگاه کنید؛ از دور، پیچ را میشود دید. از نزدیک در حین حرکت، هیچکس ملتفت نیست که چه کاری دارد انجام میگیرد؛ مگر هوشمندان. از اینجا شما میفهمید که بشریت در دوران صدر اسلام، مشغول چگونه حرکتی بود و چه کار میکرد. نه اینکه بخواهم دوران نورانی نبیّ اکرم را با دورههای دیگر مقایسه کنیم، اما آنچنان کاری را امروز داریم انجام میدهیم؛ یا بهتر بگویم، امروز دنیا در حال آنچنان تحولی است که آن روز بود؛ آن روز هم کسی باور نمیکرد.شما خیال میکنید قدرتهایی که آن روز بر دنیا مسلط بودند، کمتر از قدرت استکباری امریکای امروز احساس قدرت میکردند؛ نه، آنها هم همینطور احساس قدرت میکردند. ببینید با پیامبران چگونه حرف میزدند. ببینید برخورد تمدنها با کسانی که برخلاف هواها و هوسهای آنها حرف میزدند، چقدر تحقیرآمیز بود. به این ماجرای سه نفر پیامبری که به شهر «انطاکیه» مبعوث شدند، توجه کنید؛ «و اضرب لهم مثلا اصحاب القریة اذ جاءها المرسلون. اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذّبوهما فعززنا بثالث فقالوا انّا الیکم مرسلون» این سه پیامبر، به سردمداران یک تمدن گفتند که ما هدفی داریم، پیامی داریم و آمدهایم با شما حرف بزنیم. مسئله، مسألهی کوهنشینی و سنگتراشی نیست؛ مسألهی تمدن امپراتوری کذایی روم با آن جاه و جلال و با آن آثار عظیم تاریخی است. این «انّا الیکم مرسلون»، در بیان قرآن که مبنی بر ایجاز است، یککلمه است. پیامبران یککلمه گفتند که ما به سوی شما فرستاده شدهایم. اینطور نبوده که همهی مردم «انطاکیه» را یک جا جمع کردند و این سه نفر رفتند سخنرانی کردند و گفتند: «انّا الیکم مرسلون»؛ نه، «انّا الیکم مرسلون»...همین لحنی که سردمداران مادّیگری مظلم و منحوس دنیا، با انقلاب و با امام و با داعیان حق و پرچمداران حق، حرف زدند و امروز حرف میزنند. «قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شیء ان انتم الّا تکذبون. قالوا ربّنا یعلم انّا الیکم لمرسلون. و ما علینا الّا البلاغ المبین»حملهی مجدد، از طرف پیامبران است: نه، مقدسات را به شهادت میگیریم که ما به خیر شما حرف میزنیم. ما فرستادهایم، ما رسالت داریم، ما با شما حرف داریم. به وجدانتان مراجعه کنید، به ادیانتان مراجعه کنید، به اندیشمندان پاکنهادتان اگر دارید مراجعه کنید. ما میخواهیم حرفمان را به شما برسانیم «البلاغ المبین» نمیخواهیم به دست خودمان در هر نقطهیی، خشتی را ازاینرو به آن رو برگردانیم. ما میخواهیم انگیزش را در شما به وجود بیاوریم؛ صادر کردن اندیشه و فکر و انقلاب و فرهنگ؛ همانی که بیش از همه چیز دشمن از آن خائف است. تا صحبت بلاغ مبین در میان میآید، طرف مقابل جبههاش خشنتر میشود. اینجا دیگر صحبت تحقیر نیست؛ «قالوا انّا تطیّرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». اینجا دیگر صحبت این نیست که در تبلیغات خود لبخند تمسخر بزنند و بگویند حرف نو آوردند، لکن مبانی کهنه را ترویج میکنند؛ نخیر، صفبندی است. او میگوید شماها برای بشریت مضرید؛ او که خودش بزرگترین ضربه را به حیات انسان زده است! میگوید اگر شما از این رسالت و از این حرف دست برندارید، تهدید میشوید؛ «لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». آنوقت اینجاست که پیامبر در مقابلهی با این روش، باز به یک ضربهی متقابل مضاعف دست میزند؛ «قالوا طائرکم معکم أ إن ذکّرتم بل انتم قوم مسرفون» این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست. آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهرهی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار میکردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همهی موارد هم آن جبههای که در نهایت عقبنشینی کرده، همان جبههی متکبر و مستکبر بوده است. اینجاست که تاریخ روز به روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این. این مارکسیستهای غافل و بیچاره که چوب کجفهمیهای خودشان را خوردند، اینها تکامل را «پیچیدگی» معنا میکردند. جامعهی متکامل، یعنی جامعهی پیچیده! هرچه جامعه پیچیدهتر باشد، از لحاظ ارتباطات اجتماعی و اقتصادی و بعد هم تکنولوژی، متکاملتر است! معنای تکامل این نیست. تکامل، یعنی مفاهیم عالی را بهتر درک کردن، تخلق به اخلاق عالی را بیشتر پیدا کردن، و یکقدم به سوی یک معرفت صحیح جلو رفتن. به این ترتیب، بشریت قدمبهقدم جلو آمده، تا به دوران نبوت خاتم رسیده؛ و امروز هم همان حرکت به سمت پیش ادامه دارد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دفاتر نهضت سوادآموزی و مسئولان شهربانی - 1369/07/04 عنوان فیش : جهاد علمی, دوران صدر اسلام کلیدواژه(ها) : جهاد علمی, دوران صدر اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در صدر اسلام، مبارزهی با بیسوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعهی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همهی دنیای متمدن آن روز جلوتر برد. |