[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1401/09/05
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
گفتیم [نقاط] آسیب‌پذیری دشمن را بشناسید. یکی‌ از آسیب‌پذیری‌های دشمن، روشن‌بینی شما است. شما که روشن‌بین باشید، او آسیب میبیند. سعی کنید روشن‌بینی خودتان را افزایش بدهید. دشمن دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. تسلّط بر مغزها برای دشمن خیلی باارزش‌تر از تسلّط بر سرزمین‌ها است. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند. مغزها را باید حفظ کرد؛ تسلّط بر مغزها. یک عدّه‌ای خودشان دروغ نگفتند، امّا متأسّفانه دروغ دشمن را تأیید کردند. مراقب باشید این خطرها برای شما و برای مردمتان پیش نیاید؛ به مردمتان کمک کنید.

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1401/03/04
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ببینید شرایط دنیا امروز یک شرایط ویژه است، ‌یک شرایط بخصوصی است؛ کمتر وضعی در دنیا پیش می‌آید مثل امروز؛ خب طبعاً در یک چنین شرایطی مدیریّت کشورها ــ همه‌ی کشورها ــ سخت‌تر میشود، پیچیده‌تر میشود.

ما البتّه یک مسئله‌ی دیگر هم داریم؛ ایران اسلامی علاوه‌ی بر کشورهای دیگر یک مسئله‌ی دیگر هم دارد و آن، این است که ما یک سخن نو را در مباحثات جهانی وارد کرده‌ایم؛ مردم‌سالاری دینی، مردم‌سالاری اسلامی؛ این یک حرف نویی است؛ این را ما در مباحثات سیاسی دنیا، در ادبیّات سیاسی دنیا وارد کرده‌ایم؛ این علی‌الظّاهر یک کلمه‌ حرف است امّا باطنش چیست؟ باطنش همین چیزی است که دشمنی و خصومت قدرتهای درجه‌ی یک دنیا را علیه این ادبیّات، علیه این واژه، علیه این حقیقت، علیه این پدیده برمی‌انگیزد؛ یعنی این حرکت در جمهوری اسلامی توانسته جدول تنظیم‌شده‌ی نظام سلطه را به هم بریزد. نظام سلطه یک جدول مشخّصی برای اداره‌ی دنیا تنظیم کرده بود. نظام سلطه را بارها بنده معنا کرده‌ام؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ حدّ وسط ندارد. یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌گر باید باشند، یک عدّه‌ای حتماً سلطه‌پذیر؛ این نظام سلطه است. یک جدولی برای دنیا معیّن کرده بودند؛ یک روز به شکل استعمار، یک روز به شکل استعمار نو، یک روز دیگر هم استعمار پسا نو، بعد از استعمار نو. یک سیاستی، یک جدول منظّمی را برای دنیا تنظیم کردند؛ این حرف نوِ جمهوری اسلامی آمده این جدول را به هم ریخته؛ تنظیم این جدول را به هم زده؛ لذا با آن مواجهند، با آن مقابلند.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ - 1394/10/08
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما بِزور هیچ‌کس را به اسلام دعوت نمیکنیم؛ ما بِزور هیچ کشوری را تحت سلطه‌ی دنیای اسلام قرار نمیدهیم؛ ما مثل اروپایی‌ها عمل نمیکنیم؛ ما مثل آمریکا عمل نمیکنیم. اروپایی‌ها راه افتادند از یک جزیره در کنار اقیانوس اطلس رفتند تا اقیانوس هند، یک کشور عظیم مثل هند را و همچنین چند کشور اطراف آن را بِزور تصرّف کردند و غارت کردند و خودشان ثروتمند شدند و آنها را به خاک سیاه نشاندند؛ این‌جوری پیش رفتند. امروز هم همان کار را با روشهای دیگر، با شیوه‌های دیگر دارند در دنیا انجام میدهند؛ با پول دیگران، با سرمایه‌ی دیگران، با ثروت دیگران، با محصول کار دیگران برای خودشان پیشرفت درست میکنند و ظاهر خودشان را آرایش میدهند؛ البتّه باطن دارد خراب میشود؛ باطنشان دارد میپوسد؛ همان‌طور که عرض کردیم دارند پوک و پوک‌تر میشوند. آنچه شما مسلمانها به دست بیاورید، دشمنان شما را ناخشنود خواهد کرد؛ آنچه بر شما مصیبت وارد بشود، آنها را خرسند و خوشحال خواهد کرد؛ اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها؛(۵) این‌جوری هستند، این [کلام‌] قرآن است. ما باید نگاهمان به آنها نباشد و به دست آنها، به لبخند آنها، به اخم آنها نگاه نکنیم؛ راهمان را پیدا کنیم و حرکت کنیم و پیش برویم؛ این وظیفه‌ی ما و وظیفه‌ی همه در دنیای اسلام است.

مربوط به :بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتش - 1389/11/19
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار نو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار نو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز خاورمیانه بیدار شده است، دنیای اسلام بیدار شده است. سالهای سلطه‌ی قدرتمندانِ دور از این منطقه - که به خاطر وجود منابع عظیم این منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه کردند - دارد به پایان میرسد؛ این یک واقعیتی است. یک روزی در منطقه‌ی ما این دو قدرت بزرگی که آن روز بودند - یعنی آمریکا و شوروی سابق - بر همه‌ی امور سیاسی این منطقه مسلط بودند. یک بخشی مربوط به چپ بود، یک بخشی مربوط به راست بود؛ با هم اختلاف و دعوا، بعد هم یک وقتی با هم میساختند - در رأس، قدرتهای پشت سر اینها، آمریکا و شوروی با هم میساختند - یکهو میدیدیم مصر را فروختند! کمااینکه در یک دوره‌ای فروختند. در واقع جنگ بین دو اردوگاه بود. بعد در بالا با هم نشستند پشت پرده مذاکره کردند، ملتها، زمامدارانشان، منافعشان، همه زیر پا له میشد.

مربوط به :بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتش - 1389/11/19
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار نو, استعمار, مبارزات ضد استعماری ملت ایران, نظام سلطه, قدرتهای سلطه ‏گر
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار نو, استعمار, مبارزات ضد استعماری ملت ایران, نظام سلطه, قدرتهای سلطه ‏گر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
سالهای سلطه‌ی قدرتمندان دور از این منطقه كه به خاطر وجود منابع عظیم این منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه كردند دارد به پایان میرسد.

مربوط به :بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتش - 1389/11/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز خاورمیانه بیدار شده است، دنیای اسلام بیدار شده است. سالهای سلطه‌ی قدرتمندانِ دور از این منطقه - که به خاطر وجود منابع عظیم این منطقه هجوم آوردند و دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه کردند - دارد به پایان میرسد؛ این یک واقعیتی است. یک روزی در منطقه‌ی ما این دو قدرت بزرگی که آن روز بودند - یعنی آمریکا و شوروی سابق - بر همه‌ی امور سیاسی این منطقه مسلط بودند. یک بخشی مربوط به چپ بود، یک بخشی مربوط به راست بود؛ با هم اختلاف و دعوا، بعد هم یک وقتی با هم میساختند - در رأس، قدرتهای پشت سر اینها، آمریکا و شوروی با هم میساختند - یکهو میدیدیم مصر را فروختند! کمااینکه در یک دوره‌ای فروختند. در واقع جنگ بین دو اردوگاه بود. بعد در بالا با هم نشستند پشت پرده مذاکره کردند، ملتها، زمامدارانشان، منافعشان، همه زیر پا له میشد.
امروز اینجوری نیست. امروز ملتهای منطقه افول تدریجی قدرتها را میبینند

مربوط به :بیانات دردیدار فرماندهان وخلبانان نیروی هوایی ارتش - 1389/11/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
واقعیت این است که سالهای سلطه‌ی قدرتمندانِ دور از منطقه غرب آسیا که دوران استعمار و استعمار نو و استعمار بالاتر از نو را تجربه کردند دارد به پایان میرسد

مربوط به :بیانات‌ در دیدار مردم قم‌‌‌ در سالروز قیام نوزده دی - 1384/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
تردید نباید کرد که دنیای استکبار، بیداری مسلمانان و اتّحاد اسلامی و پیشرفت ملتهای ما در میدانهای دانش و سیاست و نوآوری را، بزرگترین مانع سلطه و سیطره‌ی جهانی خود می‌شمارد و با همه‌ی توان با آن می‌ستیزد. تجربه‌ی دوران استعمار و نواستعماری پیش روی ما ملتهای مسلمان است. امروز که دوران استعمار فرانوین است باید از آن تجربه‌ها درس بیاموزیم و بار دیگر برای مدّتی طولانی، دشمن را بر سرنوشت خود مسلط نکنیم.

در آن دورانهای تلخ و سیاه، قدرتهای مسلط غربی، همه‌ی ابزارهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و نظامی را برای تضعیف کشورها و ملتهای مسلمان به کار گرفتند و تفرقه و فقر و جهل را بر آنان تحمیل کردند. غفلت و تنبلی و ضعف نفس بسیاری از رجال سیاسی، و مسؤولیت‌ناپذیری بسیاری از نخبگان فرهنگی ما به آنان کمک کرد، و نتیجه، غارت ثروتهای ما، و تحقیر و حتّی انکار هویت ما، و نابود شدن استقلال ما شد. ما ملّتهای مسلمان روزبه‌روز ضعیفتر شدیم و چپاولگران زیاده‌خواه و سلطه‌طلب روزبه‌روز قوی‌تر.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار مردم قم‌‌‌ در سالروز قیام نوزده دی - 1384/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز كه دوران استعمار فرانوین است باید ازتجربه‌های استعمار و نواستعماردرس بیاموزیم و بار دیگر برای مدتی طولانی، دشمن را بر سرنوشت خود مسلط نكنیم.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1384/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تردید نباید کرد که دنیای استکبار، بیداری مسلمانان و اتّحاد اسلامی و پیشرفت ملتهای ما در میدانهای دانش و سیاست و نوآوری را، بزرگترین مانع سلطه و سیطره‌ی جهانی خود میشمارد و با همه ی توان با آن می‌ستیزد. تجربه ی دوران استعمار و نواستعماری پیش روی ما ملتهای مسلمان است. امروز که دوران استعمار فرانوین است باید از آن تجربه‌ها درس بیاموزیم و باردیگر برای مدّتی طولانی، دشمن را برسرنوشت خود مسلط نکنیم

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1384/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تجربه ی دوران استعمار و نواستعماری پیش روی ما ملتهای مسلمان است. امروز که دوران استعمار فرانوین است باید از آن تجربه‌ها درس بیاموزیم و باردیگر برای مدّتی طولانی، دشمن را برسرنوشت خود مسلط نکنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک نمونه‏ی دیگر از ناکامی‏های تجربه‏ی غربی در اداره‏ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله‏ی استعمار است. شما ببینید پدیده‏ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه‏ی بارز پدیده‏ی استعمار را در آن‏جا می‏بینید. آفریقا قاره‏یی است که هم استعداد انسانی در آن‏جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی‏ها به آن‏جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی‏خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه‏های خودشان را به عنوان آزادکننده‏ی این کشورها در آن‏جاها نصب کردند؛ یک نمونه‏اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن‏جا رفتم، دیدم مجسمه‏یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه‏های معروف زیمبابوه است - نصب کرده‏اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه‏ی سردار انگلیسی است که اول‏بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی‏ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می‏شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده‏ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه‏ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی‏وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می‏دهد که در شبه‏قاره‏ی هند چه شده است. بنابراین مسأله‏ی استعمار، یک نمونه از تجربه‏ی غربی است.


یک نمونه‏ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره‏های آدم‏سوزی‏یی که یهودی‏ها ادعا می‏کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه‏ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه‏های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه‏ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می‏کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان‏های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی‏ها ده‏ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ‏کس از آنها خبر ندارد و اجازه‏ی افشاء نمی‏دهند. در افغانستان امریکایی‏ها زندان دارند و خدا می‏داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش‏های موثق این را خوانده‏ایم، امریکایی‏ها هم این را انکار نکرده‏اند. استعمار نوینی که ده‏ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح‏های بلندپروازانه و جاه‏طلبانه و ظالمانه‏یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه‏هایی از این جنایت‏هاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از ناکامی های تجربه ی غربی در اداره ی بشر و تأمین خوشبختی انسان، مسأله ی استعمار است. شما ببینید پدیده ی استعمار چه بر سر دنیا آورد. اگر شما به آفریقا مسافرت کنید، یک نمونه ی بارز پدیده ی استعمار را در آن جا می بینید. آفریقا قاره یی است که هم استعداد انسانی در آن جا هست، هم استعداد عجیب طبیعی. اروپایی ها به آن جا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بی خبری مردم استفاده کردند و حتّی مجسمه های خودشان را به عنوان آزادکننده ی این کشورها در آن جاها نصب کردند؛ یک نمونه اش کشور زیمبابوه بود. من وقتی به آن جا رفتم، دیدم مجسمه یی را در وسط جنگلی - که از تماشاگاه های معروف زیمبابوه است - نصب کرده اند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمه ی سردار انگلیسی است که اول بار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسی ها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهای متمادی به نام او «رودزیا» نامیده می شد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانی ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد. آمدند کشور را گرفتند، روی منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و ده ها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روی آن کشور گذاشتند؛ یعنی این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه ی دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادی هند» را - که حدود سی وپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان می دهد که در شبه قاره ی هند چه شده است. بنابراین مسأله ی استعمار، یک نمونه از تجربه ی غربی است.
یک نمونه ی دیگر، فاشیسم است. ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه ی غربی است. کمونیسم و اردوگاه های کار اجباری و به سیبری فرستادن و بقیه ی چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده می کنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندان های دیگر. من در گزارشی خواندم که امریکایی ها ده ها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچ کس از آنها خبر ندارد و اجازه ی افشاء نمی دهند. در افغانستان امریکایی ها زندان دارند و خدا می داند در بسیاری جاهای دیگر هم دارند. در گزارش های موثق این را خوانده ایم، امریکایی ها هم این را انکار نکرده اند. استعمار نوینی که ده ها سال بر کشورها حاکم بود، و استعمار فرانوینی که امروز حاکم است، و طرح های بلندپروازانه و جاه طلبانه و ظالمانه یی که نسبت به کشورها دارند، نمونه هایی از این جنایت هاست

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استعمار فرانوینی که امروز حاکم است نمونه هایی از جنایت های غربیها ست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدای استان کرمان - 1384/02/12
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز سیاست استکباری، استعمار فرانو است؛ یعنی از استعمار نوینی که در ده‌ها سالِ قرن گذشته وجود داشت، یک قدم بالاتر. استعمار فرانو یعنی چه؟ یعنی دستگاه استکباری کاری کند که عناصری از ملتی که این مستکبر می‌خواهد آن را قبضه و تصرف کند، بدون این‌که بدانند، به او کمک کنند. دشمن، ایمان شما را سد مستحکمِ خود می‌بیند و دلش می‌خواهد این سد برداشته شود. حالا عناصری از میان خود ما بیایند و بنا کنند این دیوار را تراشیدن یا سوراخ کردن. اینها گرچه خودی هستند، اما دارند برای دشمن کار می‌کنند؛ دشمن هم روی اینها سرمایه‌گذاری می‌کند. دیدید که امریکایی‌ها حتّی در کنگره‌شان تصویب کردند که به عناصری در داخل کشور ما پول بدهند تا برای آنها کار کنند؛ این‌طور علنی و صریح! این استعمارِ فرانو است. این، مثل این است که دونده‌یی نتواند بر رقیبش فائق بیاید؛ کاری کند که رقیب، خودزنی کند؛ مثلاً وادارش کند معتاد شود. وقتی طرف معتاد شد، دیگر حال دویدن ندارد؛ به خودی خود به نفع رقیبش کار کرده است. بنابراین وقتی حال دویدن نداشت، رقیبش برنده می‌شود. در استعمارِ فرانو این کار را می‌کنند؛ جوان‌ها خیلی باید هشیار باشند؛ دخترها خیلی باید هشیار باشند؛ معلمین و معلمات و پدر و مادرها خیلی باید متوجه و هشیار باشند؛ بخصوص کسانی که جایگاهی در اشاره به افکار عمومی دارند؛ گوینده‌اند، نویسنده‌اند، اهل هنر و اهل فعالیت گوناگون هستند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدای استان کرمان - 1384/02/12
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار, استکبار
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار, استکبار
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز سیاست استکباری، استعمار فرانو است؛ یعنی از استعمار نوینی که در ده‌ها سالِ قرن گذشته وجود داشت، یک قدم بالاتر.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدای استان کرمان - 1384/02/12
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استعمار فرانو یعنی دستگاه استكباری كاری كند كه عناصری از ملتی كه این مستكبر می‌خواهد آن را قبضه و تصرف كند، بدون این‌كه بدانند، به او كمك كنند.

مربوط به :دیدار اعضای جامعه اسلامی دانشجویان با رهبر انقلاب - 1383/11/15
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مستکبران با ورود به مرحله اسعمار فرانو با استفاده از ابزارهای تبلیغی و تأثیرگذاری روحی روانی بر روی آحاد ملتها - خریدن عناصر زبده و فعال و تأثیرگذار جوامع و روشهای پیچیده دیگر، همان اهداف استعماری قدیم را دنبال می‏کنند.

مربوط به :دیدار اعضای جامعه اسلامی دانشجویان با رهبر انقلاب - 1383/11/15
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مستکبران با ورود به مرحله‌ی استعمار فرانو با استفاده از ابزارهای تبلیغی و تأثیرگذاری روحی روانی بر روی آحاد ملت‌ها، خریدن عناصر زبده و فعال و تأثیرگذار جوامع و روش‌های پیچیده‌ی دیگر، همان اهداف استعماری قدیم را دنبال می‌کنند

مربوط به :دیدار اعضای جامعه اسلامی دانشجویان با رهبر انقلاب - 1383/11/15
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مستکبران با ورود به مرحله‌ی استعمار فرانو با استفاده از ابزارهای تبلیغی و تأثیرگذاری روحی روانی بر روی آحاد ملت‌ها، خریدن عناصر زبده و فعال و تأثیرگذار جوامع و روش‌های پیچیده‌ی دیگر، اهداف استعماری قدیم را دنبال می‌کنند

مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1383/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ببینید امروز دنیا در پنجه‌ی خونریز استکبار جهانی در چه وضعیتی است. امروز همان داستان استعمار است، منتها با شیوه‌ی نو. یک روز استعمار کهنه بود - استعماری که بعدها اسمش را گذاشتند استعمار کهنه و کهن - می‌رفتند بر کشورها تسلط پیدا می‌کردند؛ مثل هند، مثل الجزایر، مثل خیلی از کشورهای دیگر. با بیداری ملتها این استعمار از بین رفت و دیگر نتوانستند ادامه دهند. البته در سالهای دوران استعمار، ملتها را فشردند و واقعا رمق آنها را گرفتند؛ ولی به‌هرحال استعمار کهن از بین رفت و جای آن، استعمار نو را آوردند. استعمار نو این بود که در رأس کشورها بیگانگان نمی‌آمدند حکومت کنند؛ مثل دوران استعمار قدیم نبود که حاکم انگلیسی برود در هند حکومت کند؛ نه، از خود کشورها کسانی را می‌گماشتند؛ مثل رژیم طاغوت، مثل رضاخان و پسرش، و مثل بسیاری از دولتهای دیگر کشورهای جهان سوم - به قول خودشان - و از جمله کشورهای اسلامی. سالهای متمادی ملتها را فشردند؛ مستبدان را آوردند؛ نظامی‌های کودتاچی را سرکار آوردند و هرطور توانستند، از حضور ملتها مانع شدند. امروز می‌بینند این هم بردی ندارد؛ لذا راه دیگری را برای تسلط بر کشورها در پیش گرفته‌اند و آن، نفوذ در ملتهاست؛ که این همان چیزی است که من چندی پیش گفتم استعمار فرانو. بالاتر از استعمار نو، یک نوع استعمار دیگر است. ایادی خودشان را به کشورها بفرستند و با پول و تبلیغات و اغواگری‌های گوناگون و رنگین نشان دادن و موجه نشان دادن چهره‌ی مستکبران ظالم عالم، بخشی از ملتها را اغوا و تحریک کنند. البته این هم به جایی نخواهد رسید؛ چون چهره‌ی استعمار و استکبار زشت‌تر از این حرفهاست؛ نمی‌تواند ظلم و ستمگری و ددمنشی خود را پنهان کند؛ نمونه‌اش عراق است. شما ببینید اینها در عراق چه می‌کنند. امروز پرچم حقوق بشر در دست امریکا و انگلیس و کشورهایی از این قبیل، به یک چیز مسخره و خنده‌آور تبدیل شده است! امروز ماجرای زندان ابوغریب، زندان گوانتاناموی امریکا، رفتار با ملتها به‌وسیله‌ی مسلحین و چکمه‌پوشان امریکایی و انگلیسی، داستان همیشگی ملتهاست. ممکن است ملتها الان تظاهری نکنند، اما این وقایع در دلشان تأثیرات عمیقی دارد و یک روز خودش را نشان خواهد داد. امروز دل ملتهای اسلامی پر از نفرت از امریکا و مستکبران است. در همین کشورهایی که ظاهرا بر حکام آن کشورها هم تسلط دارند، دل ملتها از اینها پر است؛ منتظر زمانی هستند که بتوانند این را نشان دهند. دوران نظام استکباری - که مبنای آن بر ظلم به ملتها و تسلط بر جان و مال و ناموس و منابع آنهاست - به‌سر آمده است. البته ممکن است ملتها دوره‌های سختی را تجربه کنند، اما دوران زورگویی و قلدری در باطن انسانها و در باطن عالم به‌سر رسیده؛ بیشتر از این نمی‌توانند. ملتی که می‌تواند نقش ایفا کند، ملتی است که به خودآگاهی برسد.


مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1383/10/19
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز دنیا در پنجه ی خونریز استکبار جهانی در چه وضعیتی است. امروز همان داستان استعمار است، منتها با شیوه ی نو. یک روز استعمارِ کهنه بود - استعماری که بعدها اسمش را گذاشتند استعمار کهنه و کهن - می رفتند بر کشورها تسلط پیدا می کردند؛ مثل هند، مثل الجزایر، مثل خیلی از کشورهای دیگر. با بیداری ملتها این استعمار از بین رفت و دیگر نتوانستند ادامه دهند. البته در سالهای دوران استعمار، ملتها را فشردند و واقعاً رمق آنها را گرفتند؛ ولی به هرحال استعمار کهن از بین رفت و جای آن، استعمار نو را آوردند. استعمار نو این بود که در رأس کشورها بیگانگان نمی آمدند حکومت کنند؛ مثل دوران استعمارِ قدیم نبود که حاکم انگلیسی برود در هند حکومت کند؛ نه، از خود کشورها کسانی را می گماشتند؛ مثل رژیم طاغوت، مثل رضاخان و پسرش، و مثل بسیاری از دولتهای دیگر کشورهای جهان سوم - به قول خودشان - و از جمله کشورهای اسلامی. سالهای متمادی ملتها را فشردند؛ مستبدان را آوردند؛ نظامی های کودتاچی را سرکار آوردند و هرطور توانستند، از حضور ملتها مانع شدند. امروز می بینند این هم بُردی ندارد؛ لذا راه دیگری را برای تسلط بر کشورها در پیش گرفته اند و آن، نفوذ در ملتهاست؛ که این همان چیزی است که من چندی پیش گفتم استعمار فرانو. بالاتر از استعمار نو، یک نوع استعمار دیگر است. ایادی خودشان را به کشورها بفرستند و با پول و تبلیغات و اغواگری های گوناگون و رنگین نشان دادن و موجه نشان دادن چهره ی مستکبران ظالم عالم، بخشی از ملتها را اغوا و تحریک کنند. البته این هم به جایی نخواهد رسید؛ چون چهره ی استعمار و استکبار زشت تر از این حرفهاست؛ نمی تواند ظلم و ستمگری و ددمنشىِ خود را پنهان کند؛ نمونه اش عراق است. شما ببینید اینها در عراق چه می کنند. امروز پرچم حقوق بشر در دست امریکا و انگلیس و کشورهایی از این قبیل، به یک چیز مسخره و خنده آور تبدیل شده است! امروز ماجرای زندان ابوغریب، زندان گوانتاناموی امریکا، رفتار با ملتها به وسیله ی مسلحین و چکمه پوشان امریکایی و انگلیسی، داستان همیشگی ملتهاست. ممکن است ملتها الان تظاهری نکنند، اما این وقایع در دلشان تأثیرات عمیقی دارد و یک روز خودش را نشان خواهد داد.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما‌‌ - 1383/09/11
عنوان فیش : استعمار فرانو, استعمار نو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, استعمار نو
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
استعمار را برای ما تعریف کردند، استعمار نوین را هم در کتابهای گوناگون برای ما تعریف کرده‌اند؛ اما استعمار را وقتی تعریف کردند که سالهای متمادی از آن گذشته بود. استعمار نو را هم جامعه‌شناس‌های دنیا زمانی برای ما تعریف کردند که سالهای متمادی از آن گذشته بود. استعماری که امروز مطرح است، بالاتر از نو است؛ کاملاً جدید است؛ استعمار تازه‌یی که ملتها را در چنبره‌ی خودش گرفتار می‌کند و مجال تکان خوردن را به آنها نمی‌دهد و دقیقاً باید طبق میل همان مجموعه عمل شود. در این ذیلِ بشری - که میلیاردها انسان در آن‌جا حضور دارند - گرسنگی و فقر و بیسوادی و ناکامی و محرومیت در حد اعلی وجود خواهد داشت. در رأس، حد اعلای کامیابی و سلطه و اقتدار زر و زور وجود خواهد داشت؛ قدر متوسطی هم وجود دارند که به نحوی زندگی خود را می‌گذرانند. چشم‌انداز و چیزی که در نهایتِ این سیطره و سلطه پیش‌بینی می‌شود، این است. لذا مجموعه‌ی غیور ِ با ایمانِ توانای آگاه از جوانب امر که مقابل این حادثه ایستاده، ایران اسلامی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما‌‌ - 1383/09/11
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک شهر اشغال شده یا در حال اشغال را در نظر بگیرید - فرض کنید بصره یا کابل - شهری که نیروهای نظامىِ دشمن و بیگانه‌یی یا وارد آن شده و آن‌جا را اشغال کرده، یا در حال اشغال آن است و دارد پیشروی میکند. مردمی که در این شهر هستند، به‌طور منطقی چند دسته خواهند شد:
یک دسته کسانی هستند که از پیش با اشغالگر تفاهم کرده‌اند؛ الان هم به استقبالش میروند؛ از آمدن او هم برای خودشان سودی تصور میکنند و با او همکاری میکنند. اسم اینها را مثلاً گروه خائنین بگذاریم.
یک دسته کسانی هستند که این کار را نکرده‌اند؛ استقبال نمیکنند، اما الان که دشمن دارد می‌آید یا آمده است، فرصت‌طلبی میکنند و میروند خود را به او نزدیک میکنند و به او کمک میرسانند؛ به امید این‌که از او کمکی، سایه‌ی دستی و توجهی دریافت کنند. اسم این گروه را فرصت‌طلبان بگذاریم.
یک گروه به‌طور طبیعی حال و حوصله‌ی این کارها را ندارند؛ یا ترسو هستند، یا جبان هستند، یا آگاهی لازم را ندارند؛ بنابراین در خانه‌ها میمانند و تسلیم سرنوشت میشوند.
یک گروه احتمالاً یا منطقاً کسانی هستند که تحت تأثیر تبلیغات اشغالگر قرار میگیرند؛ چون اشغالگر بالاخره با خودش تبلیغاتی دارد، کاغذهایی پخش میکند، بلندگوهایی روشن میکند و به نحوی حضور خود را توجیه میکند. این افراد تحت‌تأثیر قرار میگیرند و میگویند حضور دیگران چه عیبی دارد. بنابراین آنها هم این‌گونه تسلیم میشوند.
یک گروه هم، احتمالاً یا میتوان گفت غالباً کسانی هستند که ایستادگی میکنند. ایستادگی آنها ناشی از این است که میدانند اشغالگری به زیان آنهاست؛ میدانند از بین رفتنِ هویت ملی چه معنای مصیبت‌باری برای یک مجموعه‌ی ملی دارد؛ میدانند که اشغالگر وقتی خوب مسلط شد، به هیچ کس و به هیچ چیز رحم نخواهد کرد؛ بنابراین عشق به خانه و شهرِ خودشان، آنها را از خانه بیرون میکشاند و مشغول مقاومت میشوند. البته بعضیها فقط از خانه‌ی خودشان دفاع میکنند؛ بعضیها همتشان بیشتر است و از محله یا کل شهر دفاع میکنند؛ طبعاً این گروه میشوند آماج اصلی دشمن. دشمن همه‌ی امکاناتش را بسیج میکند برای این‌که این گروه را از سر راه خود بردارد.
مطالبی که عرض میکنیم، تخیل نیست؛ واقعیتی است که تقریباً در سراسر دنیا اتفاق افتاده. نمیخواهیم گذشته‌های خیلی دور را در تاریخ کاوش کنیم؛ اما در یکی دو قرن اخیر شما ماجراهای فراوانی را شنیده‌اید. در آسیا، در آفریقا، در قاره‌ی امریکا و در کشور کنونی امریکا، همین اتفاق افتاد. به تعبیر خودشان کُت‌سرخ‌ها - یعنی سربازان انگلیسىِ اشغالگر - آمده بودند و کشور در اختیار آنها بود؛ عده‌یی تسلیم و سازگار و کمککار آنها بودند، یک عده هم ایستادگی میکردند - ماجراهای جورج واشنگتن و وقایعی که لابد در تاریخ و رمانها خوانده‌اید یا در فیلمها دیده‌اید - و بالاخره هم پیروز شدند.
در آسیا، هندوستان از همین قبیل است؛ نود سال - از ۱۸۵۷ تا ۱۹۴۷ - با انگلیسیها جنگیدند و مبارزه کردند. آن‌جا هم یک عده سازشکار بودند، یک عده مسالمت‌آمیز برخورد میکردند، یک عده در خانه‌ها بودند؛ اما یک عده هم جنگیدند و بالاخره پیروز شدند؛ گاندی رهبر کشور شد؛ جواهر لعل نهرو رئیس مقتدر دولت استقلال شد و تا امروز هند یکی از کشورهای سرافراز در دنیاست؛ کشوری است که با یک میلیارد جمعیت دارد حرکت و پیشروی میکند و مشکلات خودش را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد.
در جنگ جهانی دوم، در پاریس و اروپای شرقی و رومانی هم این اتفاق افتاد؛ در جاهای دیگر هم این اتفاق افتاده است؛ در آسیا هم فراوان این اتفاق افتاده است.
در مقابل نیروی اشغالگرِ مسلطی که قدرت او با قدرت نیروی مقاومت کننده‌ی داخل شهر یا داخل کشور قابل مقایسه نیست و اشغالگر خیلی قویتر است، درعین‌حال ایستادگی و غیرت و ایمان آن جمعیت بر قدرت ظاهرىِ اشغالگر فائق می‌آید و بُرد را آنها میکنند، نه آن چند گروهی که فرصت‌طلب بوده و با دشمن سازش و همکاری کرده‌اند؛ اینها جزو اولین کسانی خواهند بود که توی سرشان میخورد.
رمان‌نویس معروف رومانیایی - زاهاریا استانکو - کتابی دارد؛ نمیدانم شماها خوانده‌اید یا نه. من این کتاب را سالها پیش خوانده‌ام. داستان، مربوط به اشغال بخارست به‌وسیله‌ی آلمانیهاست. یک عده به جنگل میروند و مبارزه میکنند و بالاخره هم پیروز میشوند - البته به دنبال شکست آلمان در کل جنگ - یک عده هم در داخل فرصت‌طلبی میکنند و اشغالگر اولین ضربه را به اینها میزند. ماجرایی در آن‌جا نقل میشود که واقعاً هیچ وقت یادم نمیرود.
این، تصویر نه چندان دور از ذهنی است که همه‌ی ما در مقابل خود داریم. شما این تصویر را در سطح بین‌المللی توسعه دهید؛ واقعه‌یی است که در حال حاضر هم دارد اتفاق میافتد. الان منطقه‌ی خاورمیانه، یا بگویید منطقه‌ی اسلامی - خاورمیانه و شمال آفریقا - حکم همان شهری را دارد که دشمن آن را اشغال کرده یا در حال اشغال است.
البته این نوع اشغال با اشغالِ سنتىِ نظامىِ قدیم تفاوت دارد؛ سیطره‌ی فرهنگی و اقتصادی و سیاسىِ کامل است؛ حتّی در مواردی ممکن است بدون حضور اشغالگر باشد؛ مگر این‌که حضور نظامی یا حضور فوق‌العاده لازم باشد؛ این اتفاق الان دارد میافتد. این‌که من منطقه را مثال میزنم، چون نمیخواهم ماجرا را باز کنم؛ والّا اگر ما به سمت اقصای آسیا یا امریکای لاتین برویم، آن‌جا هم همین قضایا با کم و بیش تفاوتهایی وجود دارد؛ منتها من میخواهم منطقه‌یی که مورد ابتلای خودمان است و وحدت خاصی دارد، مطرح کنم.
الان اشغالگر - مثل همان اشغالگری که بخارست یا پاریس یا فلان کشور را تصرف کرده بود - در حال اشغال تدریجی است. این اشغالگر کیست؟ پاسخ این نیست که این اشغالگر دولت امریکا یا فلان دولت دیگر است؛ نه، این اشغالگر یک طبقه‌ی اجتماعی است؛ طبقه‌یی که دولت امریکا و دولتهای دیگر را به قدر توانایی و قدرت خود و آمادگىِ آنها دارد هدایت میکند. البته در بافت و ساخت این دولتها هم بدون شک افراد این طبقه حضور دارند؛ اما هدایت، هدایت یک دولت نیست؛ هدایت یک مجموعه‌ی طبقاتی است، که اگر بخواهیم در یک عبارت برای اینها اسم معین کنیم، باید بگوییم «زرسالارانِ اقتدارطلب». هدفشان هم سیطره بر منابع حیاتی و مالی همه‌ی دنیاست.
البته این سیطره، یک الزامات سیاسی دارد که همان نظم نوین جهانی است؛ یک الزامات علمی و اداری دارد که بتدریج خود را به آن نزدیک میکنند. مسأله‌ی جهانیسازی که امروز در تجارت، پول، فرهنگ و شبکه‌های فرهنگی - مثل اینترنت و مانند آن - مطرح است، همه دانسته و نادانسته در خدمت این مجموعه‌ی طبقاتی است. البته تحلیل جامعه‌شناختىِ اینها خیلی دقیق، ریز و مفصل است.
جمهوری اسلامی همان گروه مقاوم است. خیلیها فرصت‌طلبی کردند؛ خیلیها خیانت کردند و از پیش با دشمن ساختند - نظامها را میگوییم؛ فعلاً به ملتها کاری نداریم - خیلیها خودشان را کنار کشیدند و به بستر عافیت رفتند، به خیال این‌که زندگی را بگذرانند؛ خیلیها فریب خوردند و شعارها و حرفها و تبلیغات را پذیرفتند. یک گروه هم ایستاده و میداند این سیطره به زیان اوست؛ میداند این سیطره، او و منطقه را مصیبت‌زده و بدبخت خواهد کرد؛ میداند اگر این سیطره کامل شود، صد سال - شاید هم بیشتر - مجموعه‌ی بشرىِ عظیمی که در این منطقه زندگی میکند، از کاروان علم و تمدن و معرفت و خوشبختی دور خواهد ماند؛ میداند که این سرآغاز و دهلیز یک استعمارِ تعریف نشده است.
استعمار را برای ما تعریف کردند، استعمار نوین را هم در کتابهای گوناگون برای ما تعریف کرده‌اند؛ اما استعمار را وقتی تعریف کردند که سالهای متمادی از آن گذشته بود. استعمار نو را هم جامعه‌شناس‌های دنیا زمانی برای ما تعریف کردند که سالهای متمادی از آن گذشته بود. استعماری که امروز مطرح است، بالاتر از نو است؛ کاملاً جدید است؛ استعمار تازه‌یی که ملتها را در چنبره‌ی خودش گرفتار میکند و مجال تکان خوردن را به آنها نمیدهد و دقیقاً باید طبق میل همان مجموعه عمل شود. در این ذیلِ بشری - که میلیاردها انسان در آن‌جا حضور دارند - گرسنگی و فقر و بیسوادی و ناکامی و محرومیت در حد اعلی وجود خواهد داشت. در رأس، حد اعلای کامیابی و سلطه و اقتدار زر و زور وجود خواهد داشت؛ قدر متوسطی هم وجود دارند که به نحوی زندگی خود را میگذرانند. چشم‌انداز و چیزی که در نهایتِ این سیطره و سلطه پیش‌بینی میشود، این است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما‌‌ - 1383/09/11
عنوان فیش : استعمار فرانو
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استعمارفرانو ، استعمار تازه‌یی که ملتها را در چنبره‌ی خودش گرفتار میکند و مجال تکان خوردن را به آنها نمیدهد و دقیقاً باید طبق میل همان مجموعه عمل شود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1376/09/13
عنوان فیش :نحوه ی برخورد دشمن با انقلابهای قرن بیستم
کلیدواژه(ها) : استعمار فرانو, انقلاب‌های قرن بیستم, انقلابی فرسوده‌ی پشیمان, دشمنان انقلاب اسلامی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تفاوت انقلاب اسلامی با سایر انقلابها, تاریخ غرب
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
جبهه‌های دشمن - این را آموخته‌اند که برای مقابله با یک حرکت عظیم مثل انقلاب اسلامی، اگر نمی‌شود سینه به سینه شد و احساس کردند کوبندگیش زیاد است - کمااین‌که در مورد انقلابْ همین احساس را کردند - راه این است که خودشان را علی‌العجاله کنار بکشند و در پشت سنگر مخفی شوند و منتظر فرصت باشند. این کار را تقریباً با همه‌ی انقلابهای قرن بیستم انجام دادند.
می‌دانید که قرن بیستم میلادی، قرن انقلابها و حرکتهای مردمی بر اساس ایده‌ها و تفکّرات و آرزوهای نو است. از دهه‌های اوّل این قرن، با انقلاب سوسیالیستی شوروی شروع شد و همین‌طور ادامه پیدا کرد بخشی چپ، بخشی هم نه‌چندان در چارچوب تفکّرات مارکسیستی؛ اما به‌هرحال دارای صبغه‌ی خاص تا انقلاب ما، و بعد از انقلاب ما، بعضی از انقلاب‌های دیگر.
دهها انقلاب در اطراف دنیا اتّفاق افتاد؛ هرکدام هم نظامی را واژگون کرد و حکومت و تشکیلاتی به وجود آورد. با یکایک آن‌ها همین کار را کردند. یعنی اگر توانستند، همان اوّلِ کار به سراغشان رفتند و تلاش کردند، کارشان را تمام کنند! بعضیها بودند که همان اوّل کار نتوانستند خودشان را نگهدارند و مغلوب شدند. آن‌هایی را که مشکل داشتند، ضمن اینکه مزاحمتها را رها نکردند مرتّب مزاحمشان شدند، اذیّتشان کردند، تبلیغات کردند، محاصره کردند، خسته‌شان کردند خودشان هم در کناری کمین گرفتند، تا در لحظه‌ای که احساس کردند این‌ها خسته شده‌اند، ناگهان ضربه‌ی نهایی را وارد کنند؛ تقریباً وارد هم کردند و عموماً هم موفّق بوده است. همان جریانهای ضدّ انقلابی که یک روز منزوی و مغلوب بودند، بعد توانستند بیایند زمام را در دست گیرند و مسلّط شوند و کارها را انجام دهند.
در مورد انقلاب اسلامی، جبهه‌ی دشمن نه اشخاص و افراد از اوّل انقلاب همین طرح و همین نقشه را در صدد بود و در نظر گرفت. منتها در مورد انقلاب ما در طول این هجده سال، حتّی یک پدیده به وجود نیامد که بتواند جبهه‌ی دشمن را خرسند و امیدوار کند. من یک‌وقت در زمان ریاست جمهوری، با یکی از کسانی که در رأس یک مجموعه‌ی انقلابی بود و در دنیا جزو سیاسیّون معروف است که نمی‌خواهم اسم بیاورم در کشور خودش ملاقات کردم. او یک کار منافی با دعویهای انقلابی و ایده‌ها و حرفهای خودش انجام داده بود. از او پرسیدم: شما چطور و با چه منطقی این کار را انجام دادید؟ خندید و گفت: این، تاکتیک است (!) گفتم: انسان تا وقتی می‌تواند تاکتیک را قبول کند که خطّمشی را به‌کلّی دگرگون نکند؛ شما خطّمشیتان را عوض کرده‌اید. همین هم بود؛ خطّمشی و جهتشان به‌کلّی عوض شده بود؛ اما آن آقا به حساب تغییر تاکتیک می‌گذاشت! می‌گفت: من مانور می‌کنم، من تاکتیک به خرج می‌دهم و عمل می‌کنم (!) این چطور تاکتیکی است که انسان دشمن را بر خودش مسلّط کند! آیا این اسمش تاکتیک است که حرفهای خودش را پس بگیرد و جهتش را به‌کلّی عوض کند؟! از این طور چیزها در کارنامه‌ی آن انقلابها دیده می‌شد. دشمن را به طمع می‌انداخت، دشمن هم امیدوار می‌شد، کمین می‌کرد، موفّق هم می‌شد؛ کمااینکه تقریباً در همه جا موفّق شدند. در مورد انقلاب ما، حضور امام، آن انسان بصیرِ بینایِ بی‌ملاحظه در رعایت احکام الهی، با ملاک قرار دادن حکم خدا و حلال و حرام شرعی، مانع شد که در طول آن ده سال، اندک گرایشی به دشمن نشان داده شود. بعد از رحلت امام هم به فضل پروردگار تلاش شده است همین‌طور باشد. یک‌وقت ممکن بود در چیزهایی نسبت به بعضی از اشخاص، دشمن خیال کند که مثلًا توانسته است یک چهره‌ی خودی پیدا کند؛ اما دیری نگذشته که دشمن فهمیده اشتباه کرده است. تاکنون به فضل پروردگار این انقلاب از خود چهره‌ای نشان نداده است که دشمن را بتواند امیدوار کند؛ اما دشمن همچنان کمین گرفته است؛ این را باید همه بدانند.