[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06
عنوان فیش :حضور حداکثری امیرالمومنین(ع)در جنگ های زمان پیامبر(ص)
کلیدواژه(ها) : جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), الگو بودن امیرالمومنین (علیه‌السلام), صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام)
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت. در همه‌ی جنگهایی که پیغمبر رفتند، حضور داشت؛ جز در موارد خیلی معدود. ظاهراً در جنگ تبوک بود که پیغمبر فرمود: «یا علی! تو بمان و مدینه را حفظ کن.»(1) چون مدینه از یک طرف دیگر تهدید میشد، پیغمبر ایشان را در مدینه گذاشت. امّا در بقیه جنگها، یا در اکثر نزدیک به همه‌ی جنگها، در کنار پیغمبر بود. وقتی که همه نبودند، او بود. آن‌وقت که کار از همیشه سخت‌تر بود، او در نزدیکترین جای خطر حضور داشت. کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که حاضر نباشد در راه خدا و دین خدا، یک سیلی به بناگوشش او بزنند!؟ این میشود!؟ حاضر نباشد که به دشمن خدا، به دشمنان دین و به دشمنان اسلام، به خاطر قدرت و گردن کلفتیشان بگوید بالای چشمتان ابروست!؟

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1359/03/09
عنوان فیش :امیرالمؤمنین (علیه ‌السّلام) نام پیامبر و آوازه‌ى اسلام را ‌صریحا همه جا پراکنده کردند
کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیه‌السلام), شخصیت امیرالمؤمنین(علیه السلام), فداکاری‌های امیرالمؤمنین(علیه السلام), اخلاص امیرالمؤمنین(علیه السلام), جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام)
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در این ۵۳ سال زندگى، امیرالمؤمنین به پیغمبر و به اسلام و به این مکتب و به مبارزه‌اش ایمان آورده بود. این ۵۳ سال را ‌شما نگاه کنید؛ در این مدّت، شما یک روزِ بیکار در زندگى علىّ‌بن‌ابى‌طالب نمى‌بینید؛ دائماً کار، دائماً تلاش، دائماً عمل، آن ‌هم به ‌طور خالص براى خدا و در راه اسلام. تا وقتى در مکّه بودند، سرباز فداکار و پاک‌باخته‌ى پیغمبر؛ آن‌ وقتى که همه ‌پیغمبر را رد کردند، او ایمان آورد؛ آن ‌وقتى که همه او را تنها گذاشتند، او محکم دامان پیغمبر را چسبید؛ آن‌ وقتى که ‌دیگران جرئت اظهار همکارى و همراهى با پیامبر را نداشتند، او صریحاً و با صداى بلند نام پیامبر و آوازه‌ى اسلام را به همه‌ ‌جا پراکنده کرد؛ و آن‌ وقتى که دیگران به فکر جان خود بودند، او به فکر جان پیغمبر بود و او بود که در بستر پیغمبر خوابید؛ ‌و او بود که سه سال در شِعب ابى‌طالب بارهاى نان و خرمایى را که از این گوشه و آن گوشه به دست مى‌آمد، بر دوش ‌گرفت و از این پیچ‌و‌خم‌هاى کوه شِعب بالا برد و فریاد و فغان کودکان گرسنه را فرونشاند؛ و او بود که بعد از هجرت ‌پیغمبر، چند روز با همه‌ى خطر و زحمت در مکّه ماند ــ وَ اَنتَ تَقضى دَینى وَ تُنجِزُ عِداتى(1) ــ قرضهاى پیغمبر را اداء ‌کرد، امانتهاى پیغمبر را به صاحبانش رد کرد؛ [بعد] استوار و آزاد، آخرین بقایاى خانواده‌ى پیغمبر را با خود به مدینه آورد و ‌وارد مدینه شد. از اوّلین جنگ پیغمبر __ قبل از جنگ بدر __ تا آخرین لحظاتى که پیغمبر با دشمنان میجنگید، ‌امیرالمؤمنین یک لحظه شمشیر را بر زمین نگذاشت. ‌
1 )
مناقب الإمام علي بن أبي طالب (ع)، إبن المغازلي الشافعي، ص 261 ح 309‏

أنتَ وارِثي ، ووَصِيّي ، تَقضي دَيني ، وتُنجِزُ عِداتي ، وتَقتُلُ عَلى سُنَّتي‎ .‎
ترجمه :
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمودند: تو وارث و وصىّ منى، بدهى هايم را ادا مى كنى، تعهّداتم ‏را برآورده مى سازى، و بر پايه سنّت من مبارزه مى كنى‎.‎