[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1388/07/02
عنوان فیش :تلاش خالصانه در راه انقلاب عامل جذب لطف الهی
کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, نصرت الهی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
انقلاب اسلامی، خیلی ریشه‌‌دار است؛ خیلی قوی است؛ خیلی ارکان مستحکمی دارد؛ و خدای متعال هم پشتیبان ماست؛ همین طور که من بارها از قول امام (رضوان اللَّه علیه) نقل کرده‌‌ام که فرمودند: من از اولی که وارد این قضیه شدیم، دیدم - یا احساس کردم - یک دست قدرتی دارد کارها را پیش میبرد. حقیقتاً همین جور است؛ و این را ایشان به من فرمودند. انسان این دست قدرت الهی را می‌‌بیند. البته این دست قدرت الهی، قوم و خویشی‌‌ای با ما ندارد - «من کان للَّه کان اللَّه له»(1)، «إن تنصروا اللَّه ینصرکم»،(2)«و لینصرنّ اللَّه من ینصره»(3) - باید در خدمت این راه باشیم؛ خالصانه؛ آنچه که داریم، بیاوریم میدان و برای این راه تقدیم کنیم؛ تلاشمان و کارمان را برای این راه تقدیم کنیم. خدای متعال هم تفضل خواهد کرد؛ لطف خواهد کرد؛ امروز هم همین کار شده و خدای متعال تفضل کرده و سنگ دشمن به سوی خودش برگشته؛ تیرش کمانه کرده به طرف خودش؛ و نتوانستند از توطئه‌‌ای که کردند، طرفی ببندند.
1 )
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏79، ص 197 ؛
روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج‏13 195؛ 
الوافی، فیض كاشانی، ج ‏8، ص 784 ؛

كما ورد من‏ كان‏ لله‏ كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس‏
ترجمه :
هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند.

2 ) سوره مبارکه محمد آیه 7
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.

3 ) سوره مبارکه الحج آیه 40
الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.


مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1370/10/19
عنوان فیش :انقلابی اسلامی بر مبنای انسان سازی
کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, تزکیه نفس
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
اساس انقلاب اسلامی هم بر انسان‌سازی است؛ و انسان‌سازی در مرتبه‌ی اول، تعمیر دل و آباد کردن جان است. دنیایی که در آن زر و زیور و نعمت باشد، اما انسان از انسانیت و اخلاق و دینداری بهره‌یی نبرده باشد، این دنیا به اهل دنیا هم لذتی نخواهد داد؛ آسایشی به بشر نخواهد بخشید. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. دنیایی که در آن، اخلاق و معنویت و دین نباشد، همین می‌شود که امروز شما می‌بینید که در سایه‌ی ننگین و سنگین قدرت ابرقدرتها و تجاوزگران عالم، چه بر سر ملتها آوردند و دارند می‌آورند.
هر کداممان در هر جا که هستیم، همت اوّلمان باید بر تکمیل نفس و تهذیب نفس و ساختن باطن و متحلی شدن به حلیه‌ی اخلاق الهی و معنوی باشد. در همین ماه رجب - که امسال نوزدهم دی در ماه رجب واقع شد، و این فرصت مضاعفی است - مشاهده کنید که چه کوششی در ادعیه‌ی این ماه و ادعیه‌ی دیگر می‌شود، تا انسان در باطن و در قلب خود متحول بشود و زیور اخلاق الهی و انسانی را پیدا کند؛ این، انسان‌سازی است؛ این، مقصود و هدف اصلی از همه‌ی انقلابهای الهی و بعثت انبیاست. «الّلهم انّی اسئلک صبر الشّاکرین لک و عمل الخائفین منک و یقین العابدین لک»؛(1) این مایه‌ی دعاهاست. در درون خود، باید آن نور معنویت، آن شکر، آن صبر، آن یقین، آن عبادت، آن ذکر را برافروزیم و روشن کنیم، تا این ملت بتواند برای ملتهای دیگر الگو بشود؛ تا بتواند سعادت برای خود و ملتهای دیگر بیاورد؛ تا بتواند از بلیاتی که انسانها به‌خاطر آلودگیهای نفسانی و روحی دچار آن هستند - این منیتها و خودخواهیها و خودپرستیها - در امان و برکنار بماند.
1 )
مصباح المتهجد، شیخ طوسی 802 
اقبال الاعمال،طوسی، ص 643 
مصباح الكفعمی،ص528

قُلْ فِی رَجَبٍ- اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِی وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِی وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِی يَا قَوِيُّ يَا عَزِيزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ وَ اكْفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يَدْعُوَ أَيْضاً بِهَذَا الدُّعَاءِ كُلَّ يَوْمٍ اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمِنَنِ السَّابِغَةِ وَ الْآلَاءِ الْوَازِعَةِ وَ الرَّحْمَةِ الْوَاسِعَةِ وَ الْقُدْرَةِ الْجَامِعَةِ وَ النِّعَمِ الْجَسِيمَةِ وَ الْمَوَاهِبِ الْعَظِيمَةِ وَ الْأَيَادِی الْجَمِيلَةِ وَ الْعَطَايَا الْجَزِيلَةِ يَا مَنْ لَا يُنْعَتُ بِتَمْثِيلٍ وَ لَا يُمَثَّلُ بِنَظِيرٍ وَ لَا يُغْلَبُ بِظَهِيرٍ يَا مَنْ خَلَقَ فَرَزَقَ وَ أَلْهَمَ فَأَنْطَقَ وَ ابْتَدَعَ فَشَرَعَ وَ عَلَا فَارْتَفَعَ وَ قَدَّرَ فَأَحْسَنَ وَ صَوَّرَ فَأَتْقَنَ وَ احْتَجَّ فَأَبْلَغَ وَ أَنْعَمَ فَأَسْبَغَ وَ أَعْطَى فَأَجْزَلَ وَ مَنَحَ فَأَفْضَلَ يَا مَنْ سَمَا فِی الْعِزِّ فَفَاتَ خَوَاطِرَ «23» الْأَبْصَارِ وَ دَنَا فِی اللُّطْفِ فَجَازَ هَوَاجِسَ الْأَفْكَارِ يَا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْمِلْكِ فَلَا نِدَّ لَهُ فِی مَلَكُوتِ سُلْطَانِهِ وَ تَفَرَّدَ بِالْآلَاءِ وَ الْكِبْرِيَاءِ فَلَا ضِدَّ لَهُ فِی جَبَرُوتِ شَأْنِهِ يَا مَنْ حَارَتْ فِی كِبْرِيَاءِ هَيْبَتِهِ دَقَائِقُ لَطَائِفِ الْأَوْهَامِ وَ انْحَسَرَتْ دُونَ إِدْرَاكِ عَظَمَتِهِ خَطَائِفُ أَبْصَارِ الْأَنَامِ يَا مَنْ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِهَيْبَتِهِ وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِعَظَمَتِهِ وَ وَجِلَتِ الْقُلُوبُ مِنْ‏ خِيفَتِهِ أَسْأَلُكَ بِهَذِهِ الْمِدْحَةِ الَّتِی لَا تَنْبَغِی إِلَّا لَكَ وَ بِمَا وَأَيْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِكَ لِدَاعِيك مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِمَا ضَمِنْتَ الْإِجَابَةَ فِيهِ عَلَى نَفْسِكَ لِلدَّاعِينَ يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ أَبْصَرَ النَّاظِرِين
ترجمه :
معلی بن خنیس از امام صادق (ع) روایت كرد كه امام فرمود در ماه رجب بگو: خدایا من از تو صبر كسانی كه شكرگزار تو هستند و عمل و رفتار افرادی كه از تو می ترسند و یقین كسانی كه عبادت تو را انجام می دهند، را در خواست می كنم. خدایا همانا كه تو والا و بزرگ هستی و من بنده بیچاره و تهیدستم، و تو توانگر ستایش شده هستی و من بنده خوار و ذلیل هستم. خداوندا بر محمد و خاندانش درود بفرست و بر فقر من بوسیله توانگریت، و نادانیم را به بردباریت، و ناتوانیم به توانایت ببخش. ای نیرومند و ای توانا. خدایا بر محمد و خاندان برگزیده و پسندیده اش درود بفرست و ای مهربان ترین مهربانان از آنچه از كار دنیا و آخرت برایم مهم است مرا كفایت كن. و مستحب است هر روز این دعا را بخواند: خداوندا ای صاحب نعمت های فراوان و پخش شده و رحمت گسترده و قدرت همه جانبه و نعمت های كلان و بخشش های بزرگ و احسان های نیكو و دهش های فراوان، ای كسی كه به مثل وصف نشوی و به همتا و مانندی مانند نگردی و سبب كمك وپشتیبانی شكست نمی خوری، ای كسی كه آفریدی و روزی دادی و الهام كردی و گویا نمودی و ایجاد نمودی و آغاز نمودی و والا گشتی و اوج گرفتی و اندازه گرفتی و زیبا گرداندی و تصویرگری كردی و استوار ساختی و اقامه دلیل نمودی و آن را رساندی و نعمت دادی و كامل و فراوان گردانیدی و احسان نمودی و افزودی و بخشیدی و زیاد گردی. ای كسی كه آنچنان در بزرگی والا گشتی كه اندیشه های دیده ها محو و نابود گشت و آنقدر لطیف هستی كه از خیالات فكرها نیز می گذرد (به آن نمی رسد) ای كسی كه در فرمانروایی یكتا هستی و در جایگاه قدرتت همتایی برای او نیست و در نعمت ها و بزرگی ها یگانه است و در بزرگی مقامش نظیری برای او نیست. ای كسی كه در عظمت هیبتت نازك بینی ها و نكته سنجی های اندیشه ها سرگشه و حیرانند و دیده هاى تیزبینان در مقام ادراك عظمتش وامانده است.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از علماى اهل سنّت - 1368/10/05
عنوان فیش :قوت اسلام واقعی، تخت ها را می لرزاند!
کلیدواژه(ها) : اسلام, انقلاب اسلامی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
البته بعد از پیروزی انقلاب، اختلاف افکنی شدت پیدا کرده است؛ چون از انقلاب اسلامی و حیات مجدد اسلام می‌ترسند. اسلام قوی است. قوّت و معنویت اسلام آن‌چنان است که اگر به شرایطش عمل بشود و واقعاً اسلام پیاده گردد، قدرتهای دنیا و تختها را می‌لرزاند.(1) آنها از این می‌ترسند و به همین خاطر نمی‌خواهند بگذارند قوّت و معنویت اسلام زنده بشود. می‌بینند که در این کشور، اسلام حیات پیدا کرده است و ما مجدداً به مبانی و احکام اسلامی برگشته‌ایم و زندگیمان را اسلامی می‌کنیم. آنها از این می‌ترسند و می‌خواهند که نباشد.
1 ) خطبه 198 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در سفارش به تقوا و وصف اسلام و پيامبر (ص)
يَعْلَمُ عَجِيجَ الْوُحُوشِ فِي الْفَلَوَاتِ وَ مَعَاصِيَ الْعِبَادِ فِي الْخَلَوَاتِ وَ اخْتِلَافَ النِّينَانِ فِي الْبِحَارِ الْغَامِرَاتِ وَ تَلَاطُمَ الْمَاءِ بِالرِّيَاحِ الْعَاصِفَاتِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً نَجِيبُ اللَّهِ وَ سَفِيرُ وَحْيِهِ وَ رَسُولُ رَحْمَتِهِ . أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِي ابْتَدَأَ خَلْقَكُمْ وَ إِلَيْهِ يَكُونُ مَعَادُكُمْ وَ بِهِ نَجَاحُ طَلِبَتِكُمْ وَ إِلَيْهِ مُنْتَهَى رَغْبَتِكُمْ وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبِيلِكُمْ وَ إِلَيْهِ مَرَامِي مَفْزَعِكُمْ فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ دَوَاءُ دَاءِ قُلُوبِكُمْ وَ بَصَرُ عَمَى أَفْئِدَتِكُمْ وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ وَ صَلَاحُ فَسَادِ صُدُورِكُمْ وَ طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِكُمْ وَ جِلَاءُ عَشَا أَبْصَارِكُمْ وَ أَمْنُ فَزَعِ جَأْشِكُمْ وَ ضِيَاءُ سَوَادِ ظُلْمَتِكُمْ فَاجْعَلُوا طَاعَةَ اللَّهِ شِعَاراً دُونَ دِثَارِكُمْ وَ دَخِيلًا دُونَ شِعَارِكُمْ وَ لَطِيفاً بَيْنَ أَضْلَاعِكُمْ وَ أَمِيراً فَوْقَ أُمُورِكُمْ وَ مَنْهَلًا لِحِينِ وُرُودِكُمْ وَ شَفِيعاً لِدَرَكِ طَلِبَتِكُمْ وَ جُنَّةً لِيَوْمِ فَزَعِكُمْ وَ مَصَابِيحَ لِبُطُونِ قُبُورِكُمْ وَ سَكَناً لِطُولِ وَحْشَتِكُمْ وَ نَفَساً لِكَرْبِ مَوَاطِنِكُمْ فَإِنَّ طَاعَةَ اللَّهِ حِرْزٌ مِنْ مَتَالِفَ مُكْتَنِفَةٍ وَ مَخَاوِفَ مُتَوَقَّعَةٍ وَ أُوَارِ نِيرَانٍ مُوقَدَةٍ فَمَنْ أَخَذَ بِالتَّقْوَى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدَائِدُ بَعْدَ دُنُوِّهَا وَ احْلَوْلَتْ لَهُ الْأُمُورُ بَعْدَ مَرَارَتِهَا وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الْأَمْوَاجُ بَعْدَ تَرَاكُمِهَا وَ أَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعَابُ بَعْدَ إِنْصَابِهَا وَ هَطَلَتْ عَلَيْهِ الْكَرَامَةُ بَعْدَ قُحُوطِهَا. وَ تَحَدَّبَتْ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِهَا وَ تَفَجَّرَتْ عَلَيْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِهَا وَ وَبَلَتْ عَلَيْهِ الْبَرَكَةُ بَعْدَ إِرْذَاذِهَا فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي نَفَعَكُمْ بِمَوْعِظَتِهِ وَ وَعَظَكُمْ بِرِسَالَتِهِ وَ امْتَنَّ عَلَيْكُمْ بِنِعْمَتِهِ فَعَبِّدُوا أَنْفُسَكُمْ لِعِبَادَتِهِ وَ اخْرُجُوا إِلَيْهِ مِنْ حَقِّ طَاعَتِهِ . ثُمَّ إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِينُ اللَّهِ الَّذِي اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَيْنِهِ وَ أَصْفَاهُ خِيَرَةَ خَلْقِهِ وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ وَ أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ وَ خَذَلَ مُحَادِّيهِ بِنَصْرِهِ وَ هَدَمَ أَرْكَانَ الضَّلَالَةِ بِرُكْنِهِ وَ سَقَى مَنْ عَطِشَ مِنْ حِيَاضِهِ وَ أَتْأَقَ الْحِيَاضَ بِمَوَاتِحِهِ ثُمَّ جَعَلَهُ لَا انْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ وَ لَا فَكَّ لِحَلْقَتِهِ وَ لَا انْهِدَامَ لِأَسَاسِهِ وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ وَ لَا انْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ وَ لَا عَفَاءَ لِشَرَائِعِهِ وَ لَا جَذَّ لِفُرُوعِهِ وَ لَا ضَنْكَ لِطُرُقِهِ وَ لَا وُعُوثَةَ لِسُهُولَتِهِ وَ لَا سَوَادَ لِوَضَحِهِ وَ لَا عِوَجَ لِانْتِصَابِهِ وَ لَا عَصَلَ فِي عُودِهِ وَ لَا وَعَثَ لِفَجِّهِ وَ لَا انْطِفَاءَ لِمَصَابِيحِهِ وَ لَا مَرَارَةَ لِحَلَاوَتِهِ فَهُوَ دَعَائِمُ أَسَاخَ فِي الْحَقِّ أَسْنَاخَهَا وَ ثَبَّتَ لَهَا آسَاسَهَا وَ يَنَابِيعُ غَزُرَتْ عُيُونُهَا وَ مَصَابِيحُ شَبَّتْ نِيرَانُهَا وَ مَنَارٌ اقْتَدَى بِهَا سُفَّارُهَا وَ أَعْلَامٌ قُصِدَ بِهَا فِجَاجُهَا وَ مَنَاهِلُ رَوِيَ بِهَا وُرَّادُهَا. جَعَلَ اللَّهُ فِيهِ مُنْتَهَى رِضْوَانِهِ وَ ذِرْوَةَ دَعَائِمِهِ وَ سَنَامَ طَاعَتِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ وَثِيقُ الْأَرْكَانِ رَفِيعُ الْبُنْيَانِ مُنِيرُ الْبُرْهَانِ مُضِي‏ءُ النِّيرَانِ عَزِيزُ السُّلْطَانِ مُشْرِفُ الْمَنَارِ مُعْوِذُ الْمَثَارِ فَشَرِّفُوهُ وَ اتَّبِعُوهُ وَ أَدُّوا إِلَيْهِ حَقَّهُ وَ ضَعُوهُ مَوَاضِعَهُ . ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) بِالْحَقِّ حِينَ دَنَا مِنَ الدُّنْيَا الِانْقِطَاعُ وَ أَقْبَلَ مِنَ الْآخِرَةِ الِاطِّلَاعُ وَ أَظْلَمَتْ بَهْجَتُهَا بَعْدَ إِشْرَاقٍ وَ قَامَتْ بِأَهْلِهَا عَلَى سَاقٍ وَ خَشُنَ مِنْهَا مِهَادٌ وَ أَزِفَ مِنْهَا قِيَادٌ فِي انْقِطَاعٍ مِنْ مُدَّتِهَا وَ اقْتِرَابٍ مِنْ أَشْرَاطِهَا وَ تَصَرُّمٍ مِنْ أَهْلِهَا وَ انْفِصَامٍ مِنْ حَلْقَتِهَا وَ انْتِشَارٍ مِنْ سَبَبِهَا وَ عَفَاءٍ مِنْ أَعْلَامِهَا وَ تَكَشُّفٍ مِنْ عَوْرَاتِهَا وَ قِصَرٍ مِنْ طُولِهَا جَعَلَهُ اللَّهُ بَلَاغاً لِرِسَالَتِهِ وَ كَرَامَةً لِأُمَّتِهِ وَ رَبِيعاً لِأَهْلِ زَمَانِهِ وَ رِفْعَةً لِأَعْوَانِهِ وَ شَرَفاً لِأَنْصَارِهِ . ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِيحُهُ وَ سِرَاجاً لَا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ وَ بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ وَ مِنْهَاجاً لَا يُضِلُّ نَهْجُهُ وَ شُعَاعاً لَا يُظْلِمُ ضَوْءُهُ وَ فُرْقَاناً لَا يُخْمَدُ بُرْهَانُهُ وَ تِبْيَاناً لَا تُهْدَمُ أَرْكَانُهُ وَ شِفَاءً لَا تُخْشَى أَسْقَامُهُ وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ وَ حَقّاً لَا تُخْذَلُ أَعْوَانُهُ فَهُوَ مَعْدِنُ الْإِيمَانِ وَ بُحْبُوحَتُهُ وَ يَنَابِيعُ الْعِلْمِ وَ بُحُورُهُ وَ رِيَاضُ الْعَدْلِ وَ غُدْرَانُهُ وَ أَثَافِيُّ الْإِسْلَامِ وَ بُنْيَانُهُ وَ أَوْدِيَةُ الْحَقِّ وَ غِيطَانُهُ وَ بَحْرٌ لَا يَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفُونَ وَ عُيُونٌ لَا يُنْضِبُهَا الْمَاتِحُونَ وَ مَنَاهِلُ لَا يَغِيضُهَا الْوَارِدُونَ وَ مَنَازِلُ لَا يَضِلُّ نَهْجَهَا الْمُسَافِرُونَ وَ أَعْلَامٌ لَا يَعْمَى عَنْهَا السَّائِرُونَ وَ آكَامٌ لَا يَجُوزُ عَنْهَا الْقَاصِدُونَ جَعَلَهُ اللَّهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَمَاءِ وَ رَبِيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهَاءِ وَ مَحَاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحَاءِ وَ دَوَاءً لَيْسَ بَعْدَهُ دَاءٌ وَ نُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ وَ حَبْلًا وَثِيقاً عُرْوَتُهُ وَ مَعْقِلًا مَنِيعاً ذِرْوَتُهُ وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ بِهِ وَ فَلْجاً لِمَنْ حَاجَّ بِهِ وَ حَامِلًا لِمَنْ حَمَلَهُ وَ مَطِيَّةً لِمَنْ أَعْمَلَهُ وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ جُنَّةً لِمَنِ اسْتَلْأَمَ وَ عِلْماً لِمَنْ وَعَى وَ حَدِيثاً لِمَنْ رَوَى وَ حُكْماً لِمَنْ قَضَى .
ترجمه :
خداوند آواز وحوش را در بيابانها، و گناهان بندگان را در نهانها، و آمد و شد ماهيان را در درياهاى ژرف، و تلاطم امواج آب را با وزش تندبادها خبر دارد. و شهادت مى‏دهم كه محمّد برگزيده خدا و سفير وحى و رسول رحمت اوست. اما بعد، شما را به پرواى از خدايى سفارش مى‏كنم كه آفرينش شما را آغاز كرد، و بازگشت شما به او، و بر آورده شدن حاجاتتان به قدرت او، و پايان رغبت شما به سوى او، و راه معتدل شما به جانب او، و پناه از همه بيمها حضرت اوست. زيرا تقوا داروى درد دلهايتان، بينايى كورى باطنتان، شفاى بيمارى اجسادتان، صلاح فساد سينه‏هايتان، پاكى چرك نفوستان، جلاى پرده ديدگانتان، ايمنى خوف دلهايتان، و روشنى تاريكى جهلتان مى‏باشد. طاعت خدا را جامه جان كنيد نه پوشش جسم، به باطن فرمانبردار حق باشيد نه به ظاهر، طاعت را چون رگ و پى در اعضاء و جوارحتان قرار دهيد، و آن را بر همه امورتان حاكم گردانيد، و آن را آبشخور به هنگام ورود به قيامت و شفيع رسيدن به آرزوها، و سپر روز وحشت، و چراغهاى دل گورها، و آرامش دهنده ترسهاى طولانى، و زداينده اندوه مواطن پر وحشت خود قرار دهيد. زيرا طاعت خدا نگهدارنده از عوامل فراگير هلاك، و حافظ از امور وحشتناك، و مانع گرماى آتش افروخته شده است. آن كه دست به دامن تقوا بزند سختى‏ها پس از نزديك شدن از او دور مى‏گردد، و امور بعد از تلخى براى او شيرين مى‏شود، و امواج فتنه‏ها پس از تراكم از اطراف او پراكنده مى‏گردد، و دشواريها پس از رنجاندنش بر او آسان مى‏شود، و باران كرامت پس از ناياب شدن بر او مى‏بارد، و رحمت رميده شده به او روى مى‏آورد، و چشمه نعمت پس از خشك شدن بر او به جوشش مى‏آيد، و بركات كاسته شده بر او فراوان‏ مى‏گردد. پرواى از خدايى را پيشه كنيد كه شما را به موعظه خود سود بخشيد، و به پيامش شما را پند داد، و به نعمتش بر شما منّت نهاد. پس وجودتان را براى عبادت او رام كنيد، و حق طاعتش را به جا آوريد. سپس (بدانيد) اين اسلام همان دين خداست كه آن را براى خود انتخاب كرد، و آن را به ديده عنايت پروريد، و بهترين خلق را براى ارائه آن برگزيد، و ستونهاى آن را بر پايه محبت خود استوار نمود. اديان را با عزت آن خوار كرد، و به رفعتش ساير آيين‏ها را به پستى نشاند، و به كرامتش دشمنان را ذلّت داد، به ياريش مخالفان را سركوب كرد، و به ركن قوى آن اركان گمراهى را نابود ساخت، تشنگان معنى را از حوضهايش سيراب نمود، و آبگاهش را با نيروى الهى آبكشان پر كرد. آن گاه اسلام را چنان قرار داد كه رشته‏اش نگسلد، حلقه‏هايش نگشايد، اساسش منهدم نگردد، اركانش زوال نپذيرد. درختش ريشه كن نشود، مدّتش به آخر نرسد، قوانينش كهنه و پوسيده نگردد، شاخه‏هايش قطع نگردد، راههايش تنگ نشود، آسانيش به دشوارى نرسد سپيدش سياه نگردد، قامت راستش كج نشود، چوبه‏اش نپيچد، و راهش صعب العبور نگردد، چراغهايش خاموش، و شيرينيش تلخ نشود. اسلام ستونهايى است كه خداوند پايه‏هايش را در حق كار گذاشته، و بنيان آن ستونها را محكم كرده، چشمه‏هايى است كه نهرهايش پر آب، و چراغهايى است كه نورش تابان، و مشعلگاهى است كه مسافران به آن راه جويند، و نشانه‏هايى است كه راهها به آن قصد مى‏شود، و آبشخورهايى است كه واردان به آن سيراب مى‏گردند. خداوند نهايت خشنودى، و برترين قوانين، و بالاترين مرتبه طاعت را در اسلام قرار داده. بنابر اين اركانش پا برجا، بنايش رفيع، برهانش نورانى، شعله‏اش فروزان، سلطنتش شكست ناپذير، و نشانه‏اش بلند، و ستيز با آن غير ممكن است. پس اسلام را محترم داريد و از آن پيروى نماييد. و حقّش را ادا كنيد، و آن را در جايگاه خود قرار دهيد. آن گاه خداوند محمّد- صلّى اللّه عليه و آله- را به حق برانگيخت‏، وقتى كه دنيا به سپرى شدن نزديك شده، و آخرت روى آورده، و سر سبزى دنيا پس از روشنى تاريك، و اهلش را در مشقّت قرار داده بود، آن زمان كه بستر دنيا ناهموار، و آماده نابودى و نيستى بود. زمانش رو به پايان، و نشانه‏هاى زوالش نزديك شده بود، آن زمان كه اهل دنيا رو به نابودى، و حلقه‏اش رو به شكسته شدن، و ريسمانش رو به پاره شدن، و نشانه‏هايش رو به كهنه شدن، و عيب‏هايش رو به مكشوف شدن، و درازى مدّتش رو به كوتاه شدن مى‏رفت. خداوند پاك آن حضرت را تبليغ كننده رسالت، و وسيله كرامت امّت، و بهار اهل زمان، و بلندى مرتبت ياران، و شرف هواخواهان خود قرار داد. سپس قرآن را بر او نازل كرد، نورى كه چراغهايش خاموش نمى‏شود، و چراغى كه افروختگى‏اش كاهش بر نمى‏دارد، و دريايى كه قعرش درك نمى‏گردد، و راهى كه حركت در آن گمراهى ندارد، و شعاعى كه روشنى آن تاريك نمى‏شود، و جدا كننده حق و باطلى كه برهانش خاموشى ندارد، و ساختمانى كه پايه‏هايش ويران نگردد، و دارويى كه بيم بيماريهاى آن نمى‏رود، و بلند مرتبه‏اى كه‏ يارانش را شكست نرسد، و حقّى كه مدد كارانش دچار شكست نشوند. قرآن معدن ايمان و ميان سراى آن، چشمه‏هاى دانش و درياهاى آن، باغهاى عدل و داد و حوضهاى آن، پايه‏هاى اسلام و اساس آن، واديهاى حق و دشت‏هاى سر سبز آن است، دريايى است كه آب برداران آبش را تمام نكنند، و چشمه‏هايى است كه آبكشان آب آنها را به آخر نرسانند، و آبشخورهايى است كه واردان از آن كم ننمايند، و منازلى است كه مسافران راهش را گم نكنند، و نشانه‏هايى است كه از چشم راهروان پنهان نماند، و تپّه‏هايى است كه روندگان از آنها نگذرند. خداوند آن را سيرابى تشنگى دانايان قرار داد، و نيز بهار قلوب بينايان، و مقصد راههاى صالحان، و دوايى كه پس از آن بيمارى نيست، و نورى كه با آن تاريكى نباشد، و ريسمانى كه جاى چنگ زدن به آن محكم است، و حصار با بنيانى كه آفات را بر اوج آن راه نيست، و براى دوستدارانش عزّت، و براى واردش صلح و ايمنى، و براى اقتدا كننده به آن راهنما، و براى آن كه آن را مذهب خود قرار دهد عذر و دليل، و برهان كسى كه با آن سخن گويد، و شاهد آن كه به وسيله آن به جدال با دشمن برخيزد، و پيروزى آن كه به آن حجّت آورد، و راهبر كسى كه به آن عمل نمايد، و مركب آن كه آن را به كار اندازد، و نشانه واضح براى كسى كه نشانه جويد، و سپر باز دارنده از بلا براى آن كه آن را در بركند، و دانش براى كسى كه آن را در گوش جاى دهد، و خبرى صحيح براى آن كه روايت كند، و حكمى حقّ براى كسى كه با آن حكم نمايد.

1 )
من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ،ج 4 ص 334 ح5719 ؛
المناقب آل ابی طالب،ابن شهر آشوب؛ ج3ص241 ؛
بحار الانوار ج39ص45ح 15 |؛

الاسلام يعلو ولا يعلى عليه
ترجمه :
اسلام همچنان به برترى ميرود، و هيچ دينى بر آن برتر نميشود

1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 33
هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ
ترجمه :
او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از علما و روحانیّون سراسر کشور در آستانه‌ی ماه محرّم - 1368/05/11
عنوان فیش :اقامه عدل وحکومت اسلامی، اهداف حرکت امام حسین(ع)
کلیدواژه(ها) : حضرت امام حسین(علیه السلام), انقلاب اسلامی, ظلم‌‏ستیزی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
حرکت امام حسین(ع) برای اقامه‌ی حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلب‌الاصلاح فی امّة جدّی ارید ان امر بالمعروف وانهی عن‌المنکر ...»(1). در زیارت اربعین که یکی از بهترین زیارات است، می‌خوانیم: «و منح‌النّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من‌الجهالة و حیرةالضّلاله»(2). آن حضرت در بین راه، حدیث معروفی را که از پیامبر(ص) نقل کرده‌اند، بیان می‌فرمایند: «ایها النّاس انّ رسول‌اللَّه صلّی‌اللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلّا لحرم‌اللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسول‌اللَّه صلّی‌اللَّه علیه و اله و سلم یعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا علی‌اللَّه ان یدخله مدخله»(3).
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتاری که درباره‌ی آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن می‌کند که غرض، اقامه‌ی حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامه‌ی راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوة اللَّه یا وارث نوح نبیّ‌اللَّه ...»(4) و معلوم است که پیامبران هم برای چه آمدند: «لیقوم‌النّاس بالقسط»(5). اقامه‌ی قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامی.
آنچه که نهضت ما را جهت می‌داد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزی است که حسین‌بن علی(علیه‌السّلام) در راه آن قیام کرد.
1 )
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج44 ص  329 ؛
المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 89

... ثُمَّ دَعَا الْحُسَيْنُ بِدَوَاةٍ وَ بَيَاضٍ وَ كَتَبَ هَذِهِ الْوَصِيَّةَ لِأَخِيهِ مُحَمَّدٍ. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِيَّةِ أَنَّ الْحُسَيْنَ يَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ جَاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَمَنْ قَبِلَنِی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّى يَقْضِيَ اللَّهُ بَيْنِی وَ بَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ وَ هَذِهِ وَصِيَّتِی يَا أَخِی إِلَيْكَ وَ ما تَوْفِيقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ. قَالَ ثُمَّ طَوَى الْحُسَيْنُ الْكِتَابَ وَ خَتَمَهُ بِخَاتَمِهِ وَ دَفَعَهُ إِلَى أَخِيهِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ وَدَّعَهُ وَ خَرَجَ فِی جَوْفِ اللَّيْلِ
ترجمه :
سپس امام حسين عليه السّلام دوات و كاغذ سفیدی خواست و این وصيت را براى برادرش محمّد بن حنفيه نوشت: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر براستی كه اين وصيت نامه‏اى است كه حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام براى برادرش محمّد مشهور به lبن حنفيه نوشته است:حسين گواهی ميدهد: خدایی جز الله وجود ندارد خدا يكى است و شريكى ندارد و براستی كه حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله عبد و رسول خدا ميباشد كه حقیقت را از جانب خدای حق آورد و همانا كه بهشت و جهنم حقیقت هستند و قيامت خواهد آمد و هیچ شكى در آن نيست و خداوند هر كسى را كه در قبور باشد زنده خواهد كرد و همانا من براى سركشى و خود پسندی و تكبر و فساد كردن و ظلم نمودن خارج نشدم [قیام نكردم]. و به تحقیق كه من برای اصلاح و درست كردن [كارها] در میان امت جدم قیام كردم و می خواهم به نیكی سفارش و از بدی نهی كنم و مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب عليهم السّلام رفتار می نمایم. پس هر كس كه مرا به جهت اينكه حق ميگويم قبول كند همانا خداوند به حق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر می كنم تا خدا كه بهترين حكم‏كنندگان است بين من و آن قوم داورى نمايد. ای برادرم اين وصیت من است به تو. توفيق من جز با خدا نيست من بخدا توكل ميكنم و بسوى او توبه می نمايم.سپس امام عليه السّلام آن [وصیت نامه] را تا كرد و با انگشترش مهر نمود و به برادرش محمد داد. و او را ترك كرد (با او خداحافظی كرد) و در دل شب از مدينه خارج شد.»

2 )
تهذيب ‏الأحكام ،شیخ طوسی ج  6 ص 113؛
مصباح المتجهد،شیخ طوسی،ص 788  ؛
 إقبال‏الأعمال،سیدبن طاووس،ص  589 ؛ 
بحارالانوار،علامه مجلسی،ج 98،ص331 ؛

قَالَ لِی مَوْلَايَ الصَّادِقُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فِی زِيَارَةِ الْأَرْبَعِينَ تَزُورُ عِنْدَ ارْتِفَاعِ النَّهَارِ وَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلَامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلَامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلَامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلَادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِی طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مِتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ
ترجمه :
صفوان بن جمال ساربان گفت كه مولایم امام صادق (ع) در مورد زیارت اربعین به من فرمودند كه در هنگامی كه روز بلند شده باشد، زیارت می كنی و می گویی: درود بر ولی و محبوب خداوند، درود بر دوست و برگزیده خدا، درود بر دوست پاكباز خدا و پسر دوست پاكباز خدا، سلام و درود بر حسین مظلوم و شهید، سلام بر گرفتار اندوه ها و كشته اشك ها. خدایا من گواهی می دهم كه او دوست تو و فرزند دوست توست و [گواهی می دهم] او دوست شایسته تو و فرزند دوست شایسته توست كه به كرامت تو نایل آمد، او را با [مقام] شهادت گرامی داشتی و خوشبختی را به او ارزانی داشتی و با تولدی پاك او را برگزیدی و او را سروری از سروران و رهبری از رهبران و مدافعی از مدافعان قرار دادی و میراث های پیامبران به او بخشیدی و از اوصیایی كه حجت تو بر خلق هستند قرار دادی در دعوت نهایت تلاش خود را كرد(جای بهانه برای كسی نگذاشت) و پند و اندرز ها نمود و جان خود را در راه تو بخشید تا بندگانت از نادانی و سرگردانی در بیراهه نجات دهد. و كسانی كه دنیا آنان را فریفته بود علیه او همدست شدند و بهره خود را به كمترین و پست ترین مقدار ممكن فروختند و آخرت خود را به كمترین بها خریدند[ازدست دادند] و تكبر كردند و در هوس های خود سقوط كردند و پیامبرت را به خشم آوردند و پیرو بندگانی از تو شدند كه تفرقه انداز و منافق و گنهكار بودند،كسانی كه سزاوار آتشند، پس در راه تو صبورانه با آنان جهاد كرد تا آنكه در راه بندگی تو خونش ریخته شد و حریم [خانه و خاندانش] مباح شمرده شد، پس خداوندا آنان را به سخت ترین شكل لعن و نفرین كن و آنان را به دردناك ترین عذاب ها عذاب كن. درود بر تو ای پسر رسول خدا درود بر تو ای پسر سرور بزرگان، گواهی میدهم كه همانا تو امین خدا و پسر امین خدایی، سعادتمندانه زندگی كردی و ستایش شده وستوده عمر را گذراندی و گمنام، مظلوم و شهید از دنیا رفتی. و گواهی میدهم كه خداوند به آنچه به تو وعده داده است وفا می كند و هرآنكس كه تو را تنها گذاشت نابود می كند و آنكس كه تو را كشت عذاب می كند.

3 )
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج  44 ص 381 ؛
تاریخ طبری ، محمد بن جریر طبری ج 4ص 304 ؛

مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَى سُلَيْمَانَ بْنِ صُرَدٍ وَ الْمُسَيَّبِ بْنِ نَجَبَةَ وَ رِفَاعَةَ بْنِ شَدَّادٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَالٍ وَ جَمَاعَةِ الْمُؤْمِنِينَ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَالَ فِی حَيَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يُغَيِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّيْطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَيْ‏ءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ وَ إِنِّی أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ لِقَرَابَتِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ أَتَتْنِی كُتُبُكُمْ وَ قَدِمَتْ عَلَيَّ رُسُلُكُمْ بِبَيْعَتِكُمْ أَنَّكُمْ لَا تُسَلِّمُونِّی وَ لَا تَخْذُلُونِّی فَإِنْ وَفَيْتُمْ لِی بِبَيْعَتِكُمْ فَقَدْ أُصِبْتُمْ حَظَّكُمْ وَ رُشْدَكُمْ وَ نَفْسِی مَعَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَهْلِی وَ وُلْدِی مَعَ أَهَالِيكُمْ وَ أَوْلَادِكُمْ فَلَكُمْ بِی أُسْوَةٌ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ نَقَضْتُمْ عُهُودَكُمْ وَ خَلَعْتُمْ بَيْعَتَكُمْ فَلَعَمْرِی مَا هِيَ مِنْكُمْ بِنُكْرٍ لَقَدْ فَعَلْتُمُوهَا بِأَبِی وَ أَخِی وَ ابْنِ عَمِّی وَ الْمَغْرُورُ مَنِ اغْتَرَّ بِكُمْ فَحَظَّكُمْ أَخْطَأْتُمْ وَ نَصِيبَكُمْ ضَيَّعْتُمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ سَيُغْنِی اللَّهُ عَنْكُمْ وَ السَّلَامُ. ثُمَّ طَوَى الْكِتَابَ وَ خَتَمَهُ وَ دَفَعَهُ إِلَى قَيْسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّيْدَاوِيِّ وَ سَاقَ الْحَدِيثَ كَمَا مَرَّ ثُمَّ قَالَ وَ لَمَّا بَلَغَ الْحُسَيْنَ قَتْلُ قَيْسٍ اسْتَعْبَرَ بَاكِياً ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا عِنْدَكَ مَنْزِلًا كَرِيماً وَ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.
ترجمه :
[نامه امام حسین (علیه السلام) به كوفيان پس از نزول در سرزمين كربلا] بسم اللَّه الرحمن الرحيم از حسين بن على به سليمان بن صرد، مسيب بن نجبه، رفاعة بن شداد، عبد اللَّه بن وائل و گروهى از مؤمنين. اما بعد؛ براستی می دانيد كه پيامبر اسلام صلّى اللَّه عليه و آله در زمان زندگى خود فرمود: كسى كه حاكم ستمكاری را كه حرام خدا را حلال بداند، عهد و پيمان خدا را بشكند، مخالف سنت رسول خدا باشد، در ميان مردم با گناه و عدوان رفتار نمايد، ببیند اما گفتار و رفتار خود را تغيير ندهد خدا حق دارد كه وى را هم در جايگاهى نظير جايگاه او داخل كند. شما ميدانيد اين گروه پیوسته در اطاعت شیطان هستند و از طاعت خداى رحمان روگردان شده‏اند، فتنه و فساد را ظاهر حدود و احكام خدا را تعطيل نموده‏اند و بهره جنگی را از برای خود بر می گزینند و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام كرده‏اند من از اين جهت به مقام خلافت سزاوارتر ميباشم كه از نزدیكان رسول خدا(ص) می باشم و نامه‏هاى شما بمن رسیده است فرستادگان شما بيعت‏هاى شما را بمن رساندند كه مرا تسليم دشمن نكنيد و رها ننمائيد پس اگر شما به بيعت خود وفا كنيد بهره و هدايت خود را يافته‏ايد. جان من با جان شما، اهل و فرزندان من با اهل و فرزندان شما خواهند بود. شما بمن تأسى نمائيد اگر انجام ندهید و عهد و پيمان خود را بشكنيد و از بیعتتان بیرون روید به جان خودم كه اين اعمال از شما ناشناخته و غریب نیست، زيرا شما اين گونه كارها [بی وفایی ها] را با پدر و برادر و پسر عمويم [مسلم] كرديد. كسی كه فریفته شما شود، فریب خورده است. شما راجع به حظ و بهره خود خطا كرديد، و نصيب خويشتن را ضايع نموديد. كسى كه پيمان‏شكنى كند عليه خود پیمان شكسته است. بزودى خدا مرا از شما بی نياز خواهد كرد. و السّلام.سپس آن نامه را تا كرد و مهر كرد و به قيس بن مسهر صيداوى داد.»

4 )
تهذيب‏الأحكام ، شیخ طوسی ج 6 ص 58  
من‏لايحضره‏الفقيه ،شیخ صدوق،ج 2،ص 602 
مصباح الكفعمی ،كفعمی،ص 500 
بحارالأنوار،علامه مجلسی،ج  98،ص 209

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِالسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْحَسَنِ الزَّكِيِّ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ السَّلَامُ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِكَ وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِكَ السَّلَامُ عَلَى مَلَائِكَةِ اللَّهِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ ...
ترجمه :
سلام و درود بر تو ای میراث دار حضرت آدم برگزیده خدا، درود بر تو ای میراث دار حضرت نوح پیغمبر خدا، درود بر تو ای میراث دار ابراهیم دوست خدا، درود بر تو ای میراث دار حضرت موسی هم صحبت خدا، درود بر تو ایمیراث دار حضرت عیسی روح خدا، درود بر تو ای میراث دار حضرت محمد محبوب خدا، درود بر تو ای میراث دار جانشین رسول خدا، درود بر تو ای میراث دار امام حسن نیكوكار(ع)، سلام بر تو ای جانشین راستگو و پرهیزكار، سلام برجان هایی كه در آستانت قرار گرفتند، وجان های خود را به سان مركب هایی در كنار بارگاهت نشاندند، درود بر فرشتگان خداوند كه گرداگرد تواند. گواهی می دهم نماز را بر پا داشتی و زكات پرداختی و امر به خوبی و نهی از بدی كردی و قرآن را آنچنان كه شایسته تلاوت است، تلاوت نمودی.

5 ) سوره مبارکه الحديد آیه 25
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!


مربوط به :بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل - 1366/06/31
عنوان فیش :نمونه هایی از اندیشه اسلامی
کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, جهان‏‌‌‌بینی اسلامی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من از ایران می‌آیم، که زادگاه پرآوازه‌ترین و درعین‌حال ناشناخته‌ترین انقلابهای دوران معاصر است. انقلابی بر پایه‌ی دین خدا و در امتداد راه پیامبران و مصلحان بزرگ الهی؛ راهی به درازای همه‌ی تاریخ بشر. ریشه‌ی استوار و اندیشه‌ی زیربنائی این انقلاب جهان‌بینی توحیدی اسلام است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علائقی که انسان را با دنیای بیرون از وجود او - جهان، انسانها، اشیاء - مرتبط می‌کند، و نیز فهم و درک آدمی از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایی که نظام ارزشی جامعه را می‌سازد، و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر می‌کند، همه و همه از این جهان‌بینی الهی ریشه و مایه می‌گیرد و منشعب می‌شود. در اندیشه‌ی الهی اسلام همه‌ی هستی آفریده‌ی خداست(1) و جلوه‌گاه علم و قدرت او و پوینده بسوی اوست، و انسان برترین آفریده و جانشین اوست.(2)

انسان می‌تواند با استخراج گنجینه‌های استعداد - که در نهاد اوست - خود را و جهان را که برای او آفریده شده به زیباترین وجهی بسازد و بیاراید، و با دو بال علم و ایمان به عروج معنوی و مادی نائل آید، و می‌تواند با تضییع یا به انحراف کشاندن این استعدادها جهنمی از ظلم و فساد در جهان بیافریند. چراغ هدایت بشر ایمان او به خدا و تسلیم او در برابر امر و نهی الهی است. دنیا کشتزار آخرت است(3)، و مرگ نه پایان زندگی که دروازه‌ی ابدیت و سرآغاز نشئه‌ای جدید. در اندیشه‌ی الهی اسلام افراد بشر، برادران و خواهران یکدیگر و همه بندگان خدایند. (4)
میان نژادها، رنگها، مردم سرزمین‌ها هیچ تفاوت نیست، و اینها مایه‌ی برتری کس یا ملتی نیست. انسانیت پیوسته است، و تعرض به یک انسان تجاوز به همه‌ی انسانیت است؛ بدون دخالت خصوصیات جغرافیائی و نژادی.
1 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ الحَمدُ لِلَّهِ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنّورَ ۖ ثُمَّ الَّذينَ كَفَروا بِرَبِّهِم يَعدِلونَ
ترجمه :
ستایش برای خداوندی است که آسمانها و زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد؛ اما کافران برای پروردگار خود، شریک و شبیه قرارمی‌دهند (با اینکه دلایل توحید و یگانگی او، در آفرینش جهان آشکار است)!

1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 54
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ في سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ استَوىٰ عَلَى العَرشِ يُغشِي اللَّيلَ النَّهارَ يَطلُبُهُ حَثيثًا وَالشَّمسَ وَالقَمَرَ وَالنُّجومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمرِهِ ۗ أَلا لَهُ الخَلقُ وَالأَمرُ ۗ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ العالَمينَ
ترجمه :
پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس به تدبیر جهان هستی پرداخت؛ با (پرده تاریک) شب، روز را می پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر برکت (و زوال‌ناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است!

1 ) سوره مبارکه يونس آیه 3
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ في سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ استَوىٰ عَلَى العَرشِ ۖ يُدَبِّرُ الأَمرَ ۖ ما مِن شَفيعٍ إِلّا مِن بَعدِ إِذنِهِ ۚ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُم فَاعبُدوهُ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ
ترجمه :
پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت؛ هیچ شفاعت کننده‌ای، جز با اذن او نیست؛ این است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش کنید! آیا متذکّر نمی‌شوید؟!

2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 30
وَإِذ قالَ رَبُّكَ لِلمَلائِكَةِ إِنّي جاعِلٌ فِي الأَرضِ خَليفَةً ۖ قالوا أَتَجعَلُ فيها مَن يُفسِدُ فيها وَيَسفِكُ الدِّماءَ وَنَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قالَ إِنّي أَعلَمُ ما لا تَعلَمونَ
ترجمه :
(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [= نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.»

3 )
مجموعةورام ج : 1 ص : 183
عوالي‏اللآلی ج : 1 ص : 267

الدنيا مزرعة الآخرة
ترجمه :
پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: دنیا مزرعه آخرت است.

4 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 10
إِنَّمَا المُؤمِنونَ إِخوَةٌ فَأَصلِحوا بَينَ أَخَوَيكُم ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ
ترجمه :
مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!