[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان - 1388/02/27 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما اگر نقاط افتراق پیشرفت با منطق اسلامی را با توسعهی غربی میشماریم، نباید از نقاط اشتراک غفلت کنیم؛ یک نقاط اشتراکی هم وجود دارد که اینها در توسعهی کشورهای توسعه یافتهی غربی کاملاً وجود داشته؛ روح خطرپذیری - که انصافاً جزو خلقیات و خصال خوب اروپائیهاست - روح ابتکار، اقدام و انضباط، چیزهای بسیار لازمی است؛ در هر جامعهای که اینها نباشد، پیشرفت حاصل نخواهد شد. اینها هم لازم است. ما اگر باید اینها را یاد بگیریم، یاد هم میگیریم؛ اگر هم در منابع خودمان باشد، باید آنها را فرا بگیریم و عمل کنیم. مربوط به :بیانات در هفدهمین دورهی دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی - 1386/08/16 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در همهی جوامع انسانی و در میان همهی قشرها در دورانهای مختلف، انسانهائی هستند که با قانونشکنی، هنجارشکنی، با ترجیح خواستههای شریرانهی خود بر خواستههای دیگران، موجبات ناامنی را در جامعه فراهم میکنند. کی باید مقابله کند؟ آن مجموعهای و سازمانی که این بار را بر دوش میگیرد، دو جنبهی مهم را، از جنبههای انسانی والا، به نمایش میگذارد. یک جنبه دلسوزی نسبت به آحاد مردمی است که میخواهد از آنها دفاع کند، امنیتشان را حفظ کند؛ یک جنبه احساس اقتدار در مقابل آن کسانی است که قانون و نظم و انضباط را در جامعه به چیزی نمیشمارند و در مقابل قانون که متعلق به عموم مردم است، سینه سپر میکنند. آن جنبهی اول، جنبهی عطوفت و رأفت به انسانهاست؛ جنبهی دوم، جنبهی اقتدار و خشونت نسبت به آن کسانی است که حقوق این انسانها را در نظر نگرفتهاند. این دو چیز باید با هم جمع شود. پس شما باید از اینکه چنین وظیفهای دارید، به خود ببالید و خدا را شکر کنید. در کنار این هم باید به اهمیت این وظیفه بیندیشید و خود را واقعاً آماده کنید. نیروی انتظامی ما امروز با سالهای گذشته تفاوتهای زیادی کرده؛ با دورهی طاغوت - که ما یادمان هست؛ شماها آنوقت در دنیا نبودید - از زمین تا آسمان تفاوت کرده. روزی بود که مسئولان انتظامی در این کشور غالباً جز ایجاد رعب و وحشت و دلخوری برای مردم، کاری نمیکردند؛ امروز نیروی انتظامی برای مردم است، در کنار مردم است، پشتیبان مردم است؛ مردم اعتماد پیدا کردهاند. شما وقتی در میدان هستید، کار خودتان را خوب انجام میدهید، آن چیزهائی را که مردم به عنوان مسائلشان در جامعه از لحاظ نظم و انضباط و امنیت مطرح است، وجههی همت قرار میدهید، مردم به شما اطمینان پیدا میکنند؛ احساس دلگرمی میکنند؛ به شما محبت میورزند؛ به شما افتخار میکنند. در این برنامههای امنیت روانی و اخلاقی و اجتماعی که در این مدت نیروی انتظامی در مواجههی با اشرار و بقیهی اخلالگران در امنیت روانی و اجتماعی جامعه اقدام کرد، مردم هرجا موفقیتی از شما سر زد و دیدند، احساس موفقیت برای خودشان کردند؛ احساس افتخار کردند. مربوط به :بیانات در بازدید از پژوهشکدهی رویان - 1386/04/25 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک بار در جمع همین عزیزان جهاد دانشگاهی مطلبی را چند سال پیش گفتم، که یادم هم نبود؛ این را برای من آوردند، خواندم و یادم آمد - باید این هویت صحیح را و این هویت ایمانی را حفظ کنید و باقی بماند. خوشبختانه همینجور هم بوده و تا حالا هم باقی مانده است؛ چون ساخت جهاد دانشگاهی و نوع مدیریت، نوع عملکرد، نوع ارتباط رأس با بدنه، جهتگیریها، خواستها، خواستهای خوبی بوده است - آنچه که آن روز گفتم، این بود که بعضیها تصور میکنند انقلابیگری، یک حرکت انقلابی، یعنی حرکت بیانضباطِ همراه با شلوغی، سردرگمی و بینظمی! میگویند آقا، آنها انقلابی بود و تمام شد! این، غلط است. مطلقاً در ذات تحرک انقلابی، اغتشاش و بینظمی نیست. بعکس، انضباط انقلابی از محکمترین و قویترین انضباطهاست. انضباطی که ریشه از ذهن انسان، از دل انسان، از ایمان انسان میگیرد، بهترین انضباطها را دارد. اول انقلابها از جمله انقلاب ما، بینظمیهائی دیده میشود که این ناشی است از آغاز حرکت انقلابی؛ چون یک بنای کهنهی درهم ریخته باید نابود شود و جایش یک بنای دیگر بیاید. این، چیز طبیعیای است؛ ولی وقتیکه بنای نو، بنای جدید ساخته شد بر پایههای درست، حرکت بر اساس آن، حرکتِ منضبط و خوب خواهد بود و پیش خواهد رفت و این، انقلابی است. بنابراین انقلابیگری را با بینظمی و با شلوغکاری و با نشناختن ضابطه و قانون نباید اشتباه کرد. علیایحال، جهاد دانشگاهی از جاهائی است که ما به آن امید داریم برای آیندهی علمی کشور. مربوط به :بیانات در دیدار معلمان - 1386/02/12 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما نگاه کنید به یک کشور. شما بهعنوان یک انسان، بهعنوان یک مدیر، بهعنوان یک رئیس و بهعنوان یک دلسوز، میخواهید کشوری داشته باشید که افراد آن از لحاظ استعداد، برجسته باشند؛ از لحاظ اخلاق، پاکیزه باشند؛ از لحاظ اقدام، شجاع باشند؛ از لحاظ فکر، دارای تدبیر باشند؛ افراد این کشور مردمانی مستقل، دارای فکر، دارای ابتکار، دارای روح خلاقیت، پرهیزگار، پاکدامن، نظمپذیر، قانونپذیر، اهلِ اقدامهای بزرگ و آرمان طلب باشند؛ میخواهید یک چنین کشور و جامعهای بسازید. کیست که در دنیا آرزویش این نباشد که کشور و جامعهاش از مردان و زنانی تشکیل شده باشد که دارای این روحیات و خصوصیات باشند؟ یعنی ظرفیتهای استعدادی را به کار ببندند، شجاعت در اقدام داشته باشند، آرمانهای بلند را دنبال کنند، خسته نشوند، شوق و نشاط داشته باشند، نظم و انضباط داشته باشند، در آنها ولنگاری و بیانضباطی و تنپروری وجود نداشته باشد. حالا میخواهیم کشوری با این خصوصیات درست کنیم. شما نگاه کنید و ببینید جای تربیت انسانها کجاست؟ از اول ولادت تا وقت مرگ، کدام نقطه و کدام منطقه و محیط، برای تربیت چنین انسانهایی مناسبتر از آموزش و پرورش است؟ مربوط به :بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اراده ی شخصی افراد هم حتّی در تحولات اجتماعی، می تواند اثر گذار باشد. و از این دست مسائل، فراوان است. هوس می کند از دست رفیقش سیگار بگیرد بکشد؛ گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، هوسهای زودگذر؛ اینها همان چیزهایی است که به دنبال خودش یک جریان عظیم، طولانی و تمام نشدنی از تحولات اجتماعی را - که پسرفت هست - به وجود می آورد. عکسش هم صادق است. بنده گاهی صبحها به ارتفاعات تهران می روم. وقتی ما حرکت می کنیم، هوا تاریک است؛ یعنی بعد از نماز صبح خیابانها خلوت است؛ وقتی به چراغ قرمز می رسیم، می ایستیم. بنای ما بر این است. هیچ کس هم در خیابان نیست؛ یعنی هیچ ماشینی هم از آن طرف نمی آید؛ می ایستیم تا چراغ سبز می شود، بعد عبور می کنیم. من دیده ام وقتی ما این طرف چهارراه ایستاده ایم - مثلاً سه، چهار تا ماشین همراه هستیم - از آن طرف چهارراه یک ماشین دارد می آید و تصمیم هم دارد از چراغ قرمز عبور کند؛ یک خرده هم عبور می کند؛ اما وقتی می بیند سه، چهار تا چراغ آن طرف روشن است و ماشینها ایستاده اند، او هم آهسته ترمز می گیرد و گاهی هم یک ذره به عقب می رود. یعنی انضباط اجتماعیِ یک نفر، در احساس لزوم انضباط اجتماعی در افراد مقابل تأثیر می گذارد. رفتارهای فردی ما تأثیر گذار است، حتّی در فرهنگ سازی و بسیاری چیزهای دیگر. به هر حال، عزم انسانی، محور و ملاک است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک چیز دیگر هم به شما دوستان عرض بکنم؛ اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید - که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما میتواند خیلی اثرگذار باشد - این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنی شما واقعاً نیتتان را خدایی کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصی خودم هستم، خیلی خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصی خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایی بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضی کنید و اجر ببرید. کار مهمی دارید انجام میدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم میکنید؟ با این کار اجر ببرید و میشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزی که اخلاق جوانها، رفتارهای اجتماعی، انضباط اجتماعی، جدیت در کار، ایمان قوی و احساس مسئولیت را در نسلهای جوان زنده میکند، این پیش خدا اجر دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین میگوید: «اعملا للأجر» برای مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که برای امیرالمؤمنین میلیاردهایش به قدر یک ذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایی و مزد الهی است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهی بینیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم - مرز مردن - این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور میکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهی احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت میکنید، کار کنید برای خدای متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، میتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانی و وجدانی هم میتوانید ببرید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان - 1383/12/24 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خوشبختانه من میبینم جوانهای ما بیدار و آگاهند. حضور انجمنهای اسلامی در این خصوص یک نشانه است. حضور جوانها - چه دانشآموز، چه دانشجو، چه طلاب علوم دینی - در عرصههای مختلف اجتماعی، فکر کردن آنها و زمینهچینیهای فکری آنها برای آینده - که من نشانههای آن را مشاهده میکنم - همه دلیل بر این است که جوانهای امروز ما خوب کار میکنند؛ منتها باید بیدار باشند. با وضع کنونی ما، رسیدن به آن قله، مستلزم طی کردن یک فاصله است؛ این فاصله را باید طی کرد. با نشستن، تن آسانی، راحتطلبی و سرگرم شدن و مشغول شدن به هوسها و بازیچههایی که دشمن سر راه ما و جوانهای ما قرار میدهد، این راه طی نخواهد شد. این نسل باید کار گذشتگان را به اکمال برساند و تمام کند. باید خوب درس بخوانید و بهطور دقیق انضباط و نظم اجتماعی را رعایت کنید. محیط هرج و مرج و محیطی که در آن امید وجود نداشته باشد، ضد پیشرفت است. شما ببینید امروز دشمنان ما که از برخورد چهرهبهچهره با این ملت مأیوساند و از طرق گوناگون میخواهند روی این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده میکنند؛ یعنی سعی میکنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچهها و سرگرمیهای گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم باز بدارند و او را تحریک به هرج و مرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کاری، با همبستگی، با تلاشِ امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامهریزی شده، و درعینحال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طی کرد. جوان باید همهی اینها را با هم مدنظر داشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1383/09/11 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت حقیقی جامعه، هویت اخلاقی آنهاست؛ یعنی در واقع سازهی اصلی برای یک اجتماع، شاکلهی اخلاقی آن جامعه است و همه چیز بر محور آن شکل میگیرد. ما باید به اخلاق خیلی اهمیت بدهیم. صدا و سیما در زمینهی پرورش و گسترش و تفهیم و تبیین فضیلتهای اخلاقی باید برنامهریزی کند؛ یکی از اهداف صدا و سیما در همهی برنامهها باید این باشد. اخلاقهای رفتاری افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامهریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران - اینکه دیگران حقی دارند و باید حق آنها رعایت شود، یکی از خلقیات و فضایل بسیار مهم است - کرامت انسان، احساس مسؤولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی، قناعت - یکی از مهمترین فضایل اخلاقی برای یک کشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخی زمینهها دچار مصیبت هستیم، بهخاطر این است که این اخلاق حسنهی مهم اسلامی را فراموش کردهایم - امانت، درستکاری، حقطلبی، زیباییطلبی - یکی از خلقیات خوب، زیباییطلبی است؛ یعنی به دنبال زیبایی بودن، زندگی را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگی را و هم باطن زندگی را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر - نفی مصرفزدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم. اینها خلقیات و فضایل اخلاقی ماست. صدا و سیما خودش را متکفل گسترش این خلقیات بداند. شما در هر برنامهیی که میسازید، در هر سریال تلویزیونی، در هر محاوره، در هر میزگرد، در هر گفتگوی تلفنی و در هر گزارش، متوجه باشید که این فضایل تقویت شود؛ این چیزها نقض و زیر پا انداخته نشود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1381/09/01 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظم از جمله موضوعاتی است که وقتی انسان در معنا و مفهوم و کارکرد آن در زندگی خود غور میکند، اهمیت آن را بیشتر درک میکند. نظم یعنی هر چیزی در جای خود قرار گیرد. جهان که در پیرامون ما انسانها و در زمین و آسمان گسترده شده است، یک مجموعه قانونمند است. قانون و نظم، بر جمیع جریانات و حوادث عالم و حرکات دنیای مورد احساس و دید و جهان پیرامون ما حاکم است. انسان هم یکی از اجزای همین عالمِ برخوردار از نظم است. زندگی طبیعی انسان هم دارای نظم است. گردش خون، ضربان قلب، دمیدن ریهها و بقیه تحرّکات و فعل و انفعالاتی که در بدن انسان و جسم آدمی وجود دارد، همه تابع نظم است. اگر عمل و رفتار انسان از نظم برخوردار باشد، هماهنگی میان او و دنیای پیرامونش تأمین خواهد شد. نظم به انسان این فرصت را میدهد تا بتواند از هر چیزی به نحو شایسته آن استفاده کند و چیزی معطّل نماند. اگر در جسم انسان بینظمی پدید آید، با بیماری همراه است، یا نامش بیماری است. عیناً همین مطلب در رفتارهای انسان - چه در زندگی فردی و چه در رفتارهای اجتماعی - وجود دارد؛ بنابراین نظم دارای اهمیت است. البته قلمرو نظم، وسیع است. از زندگی خصوصی انسان و درون اتاقی که در آن زندگی یا کار میکند، نظم مطرح میشود - اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهای فردی او در محیط کار و درس و تحصیل و تا محیط اجتماعی و ساخت جامعه و بنای نظام اجتماعی؛ یعنی همان ساختی که از نظم ویژهای که تابع فلسفه خاصّی است، سرچشمه گرفته است. همه اینها مشمول «و نظم امرکم» است که امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیّتشان آن را بیان فرمودند. آن حضرت قبل از آن که نظم را مطرح کنند، تقوا را مطرح کردهاند. اوّلِ وصیت هم تقوا آمده است - «اوصیکما بتقویاللَّه و ان لا تبغیا الدّنیا و إن بغتکما(4)» - ولی بعد از دو سطر، باز میفرمایند: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقویاللَّه و نظم امرکم(5)»؛ اینجا تقوا را مجدداً تکرار میکنند. این شاید اشاره به این نکته باشد که نظمی در زندگی فردی و نظام زندگی عمومی و اجتماعی انسان مطلوب است که از تقوا سرچشمه گیرد و با تقوا همراه و هماهنگ باشد. پس، این یک وصیّت کلّی است برای همه ما که در زندگی شخصی و خانوادگی و در کارهای تحصیلی و اداری و در مشاغلی که در جامعه داریم، نظم و برنامهریزی را مراعات کنیم. اینها نظمهای عمدتاً فردی است؛ اما در سطح جامعه هم باید نظم را مراعات کنیم. هر کس در هر جایی قرار دارد، خود را موظّف بداند که نظم اجتماعی را رعایت کند. این یک ادب عمومی برای ما در سطح جامعه است؛ همه هم در این جهت شریک هستند. رعایت قوانین و رعایت برادری و مروّت و زیادهخواهی نکردن و تجاوز به حقوق دیگران نکردن و رعایت وقت را کردن - چه وقت خود، چه وقت دیگران - رعایت مقرّرات در عبور و مرور و رفت و آمد و مسائل مالی و تجاری و امثال اینها، همه مصادیق نظم است. یک مصداق مهمِّ نظم هم این است که میان کارکرد ما در جامعه و افکار و عقاید و شعارهای ما هماهنگی برقرار باشد. از بینظمیهای بسیار خطرناک یکی همین است که در جامعهای مبانی فکری و عقیدتی و باورهایی که جامعه به آن ایمان و اعتقاد دارد، یک چیز باشد؛ اما رفتارهایی که براساس همین قواعد و باورها باید شکل بگیرد و هنجار عمومی اجتماعی را تشکیل دهد، با آن باورها و فکرها و مبانی منطبق نباشد. این نوعی دورنگی و دورویی و نفاق عمومی را به وجود میآورد و بسیار خطرناک است. اسم اسلام را آوردن و تکرار کردن، اما در عمل هیچ به مبانی اسلامی باور نداشتن؛ اسم حقوق بشر را به عنوان مبنا و قاعده فکری مطرح کردن، اما در عمل هیچ رعایت حقوق بشر را نکردن - که امروز در سطح بینالمللی متأسّفانه یکی از بلاهای بزرگ جامعه بشری این است - اسم آزادیخواهی را آوردن، اما در عمل رعایت آزادی دیگران را نکردن؛ اسم قانون و قانونطلبی را آوردن، اما در عمل پایبند به قانون نبودن، از جمله خصوصیّات بسیار بد و یکی از مصداقهای بارز و خطرناک بینظمی است. البته مسؤولان که میخواهند مقرّرات و قوانین را به وجود آورند یا اجرا نمایند، باید بیشتر رعایت کنند؛ آحاد مردم هم در رعایتهای عمومی خودشان باید به این موضوع توجّه کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت - 1380/02/12 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جوان ایرانی که در دهههای پنجاه و شصت آن معجزهها را آفرید، چرا در دهههای هشتاد و نود نتواند معجزه کند؟ چرا نتواند آن معجزه عظیم را نهادینه کند و در سطح جهان گسترش دهد؟ چرا نتواند الگو شدن جوان ایرانی را برای همه جوانان دنیا به طور تردیدناپذیر ثبت کند؟ چه دلیلی دارید؟ این شدنی است. من به مسؤولان عرض میکنم، به جوانان ما مناعت طبع و عفّت اخلاقی و اطمینان به نفس و اعتماد به خود و صداقت و شجاعت بیاموزید؛ در آنها اراده پولادین و انضباط اجتماعی و وجدان کاری به وجود آورید؛ بعد هم برایشان برنامهریزی کنید. این کارها شدنی است و این آینده محقّق خواهد شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1379/01/26 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز هم دولتی آمده و شعار خودش را «اصلاحات» قرار داده است. بسیار خوب؛ من میدانم که مسؤولان این دولت - کسانی که شعار اصلاح دارند؛ از جمله رئیس جمهور محترم - مقصودشان از اصلاحات چیست. آنها همین اصلاحات اسلامی را میخواهند. بدیهی است که در میان جامعه مواردی وجود دارد که باید اصلاح شود. ما اصلاح اداری لازم داریم؛ اصلاح اقتصادی لازم داریم؛ اصلاح قضایی لازم داریم؛ اصلاح امنیتی لازم داریم؛ اصلاح در قوانین و مقرّرات لازم داریم. ما احتیاج داریم که دستگاه اداریمان مقرّراتی داشته باشد که برای همه یکسان باشد و در آن تبعیض نباشد. اگر بود، نقطه فاسدی است و باید اصلاح شود. باید رشوه و ارتشاء وجود نداشته باشد؛ اگر بود، فساد است و باید اصلاح شود. راههای کسب ثروت باید مشروع باشد. اگر کسانی از راههای نامشروع کسب ثروت کردند، این فساد است و باید اصلاح شود. اگر کسانی از امتیازاتِ بیجا استفاده کردند، ثروتهای بادآورده به دست آوردند و دیگران را به قیمت اینکه خودشان ثروتمند شوند، فقیر کردند، این فساد است و باید اصلاح شود. اگر در جامعه امتیازاتِ انحصاری به وجود آوردند و همه نتوانستند از فرصتهای برابر استفاده کنند، این فساد است و باید اصلاح شود. اگر امنیت شغلی و ثبات مقرّرات نبود؛ اگر انسانی که میخواهد در جامعه کار کند، دست و پایش را بستند و برای تلاش کردن، به او فرصت ندادند، اینها فساد است و باید اصلاح شود. اگر در جامعه گرایش مصرفی رو به رشد است، این فساد است. اگر در تلاشهای اقتصادی، دلّالی بر تولید ترجیح دارد، این فساد است. اینها را باید اصلاح کرد. اصلاحات اینهاست. اگر مردم دچار حالت بیانضباطیند - بخصوص مسؤولان بخشهای اداره کشور بیانضباطند - و انضباط اجتماعی نیست، این فساد است. اگر احساس مسؤولیت نیست، این فساد است. اگر در جوانان، ملکات انسانی - یعنی شجاعت، صفا، صدق، نشاط، فعالیت و کار - رشد پیدا نمیکند، این فساد است. اگر روابط جنسیِ ناسالم در جامعه هست، این فساد است. اگر اعتیاد در جامعه هست، این فساد است. اگر سطح معرفت و شعور عمومی در حدّ مطلوب نیست، این فساد است. اگر وظیفهشناسی در مسؤولان نیست، این فساد است. اگر کسانی هستند که خانوادهها را ناامن میکنند؛ اگر کسانی هستند که شهرها و خیابانها و جادهها و روستاها را ناامن میکنند، این برای کشور فساد است. اگر جرم و جنایت هست؛ اگر دسترسی به قضاوتِ عادلانه نیست؛ اگر رسیدگیهای قضایی طولانی میشود و پروندهها مدتها میماند، اینها فساد است و باید اصلاح شود. باید از جرم و جنایت پیشگیری کرد. انقلاب، ما را به ایجاد این اصلاحات امر میکند و فرمان میدهد. همه خوشحالند و دوست میدارند که اینگونه اصلاحات در جامعه انجام گیرد. البته این اصلاحات هم با تعارف انجام نمیگیرد؛ این اصلاحات، با قاطعیّت و با اقدام انجام میگیرد. مربوط به :پیام به اجلاس نماز - 1378/06/18 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید گفت که نماز معبر اصلی برای سلوک انسان در راهی است که ادیان الهی در برابر آدمی نهادهاند تا بتواند از آن به هدف و غایت اصلی حیات یعنی رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت دست یابد. نماز اولین قدم سلوک الی الله است؛ ولی ظرفیت این عامل الهی به اندازه ایست که در اوج کمال بشری نیز میتواند بال پرواز انسان عرشی شود، تا آنجا که برترین انسان تاریخ یعنی پیامبر گرامی اسلامی میفرماید: "نماز نور چشم من است" و در هنگام فرارسیدن وقت نماز از مؤذن خود میخواهد که با سردادن بانگ اذان، جان او را کامیاب و سرشار از راحت و امنیت سازد. شاید بتوان گفت که هیچ عامل عبادی دیگری اینگونه در همهی مراحل تکامل معنوی انسان برای او کارگشا و نیرو بخش و پیشبرنده نیست. نماز از آنجا که اولا سلامت و تعالی اخلاقی و معنوی به افراد جامعه میبخشد و ثانیا از آن رو که باشکل و محتوای ویژه خود نمازگزار را به انضباط میکشاند و از بیهودگی و ولنگاری نجات میدهد، به حق باید یکی از عوامل مهم انضباط و انتظام اجتماعی شناخته شود. اگر نماز با حضور و از سرِ شوق و در هنگام فضیلت در میان مردمی رواج پیدا کند، اینها دستاوردهای قطعی آن مردم خواهد بود، بدیهی است که نماز از سر کسالت و بیحضور و یا خودنمایانه، هیچ یک از این فوائد را نخواهد داشت. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1376/11/04 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر چه بخشهای دولتی - فرهنگی ما یک مجموعه از کار فرهنگی را به عهده دارند - مثل دانشگاهها، مثل مدارس - اما حقّاً و انصافاً مجموعهی مسائل فرهنگی کشور، در این بخشها منحصر نیست. یعنی اگر ما در زمینههای فرهنگی کشور احساس کنیم که یک کار عمومی لازم است؛ فرض کنید احساس شود که جامعهی ما جامعهای است که به بعضی از بیانضباطیها در زمینهی مسائل خودش، خو گرفته و لازم است که یک کار پیگیر و دنبالهدار نسبت به این قضیه انجام گیرد، - وجود مجوعهای ضروری به نظر میرسد. فکر میکنم پارسال هم در این جلسه، انضباط اجتماعی را مثال زدم. خوب؛ در کدام یک از بخشهای ما این قضیه قابل طرح و تصمیمگیری است؟ چه کسی میخواهد نسبت به این قضیه تصمیم بگیرد؟ دولت هم که مجموعهی مجریان کشورند، سرشان بیشتر به مسائل اجرایی مشغول است تا به این مسائل کلّی، که بخصوص در کارهای اجرایی، خیلی مابازاء ندارد که انسان آن را لمس کند! مرکزی لازم است، برای اینکه اینگونه چیزها - خُلقیّات روحی جامعه و ملت، خُلقیّات سیاسی و اجتماعی، یا خُلقیّات رفتاری - را بحث کنند و در موردش به تصمیمگیری بپردازند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1375/09/20 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فرهنگ شامل ادبیّات، هنر، علم، عادات و اخلاق جامعه و سنن موجود جامعه و شامل خصلتهای ملی است. بعضی از ملتها به خصلتهایی مشهور میشوند. اینها که ذاتی و مربوط به آب و هوا نیست؛ مربوط به تربیتهاست. فرض بفرمایید الان، بخصوص اروپاییها را که نگاه میکنیم، طبیعتاً مردمانی خطرپذیرند. شرقیها به قدر غربیها خطرپذیر نیستند. معمولاً آنها کارهای خطیر میکنند - مثالهای فراوانی در این زمینه در ذهن دارم - این چیزی نیست که اگر کشوری در یک مرحله احتیاج به خطرپذیر بودن داشت، نتواند این را در ملت خودش به وجود آورد؛ چرا، با تربیت میشود. مسألهی انضباط اجتماعی و وجدان کاری که من دو، سه سال قبل مطرح کردم، این دو خصوصیت اجتماعی و خلقی و جزو فرهنگ کشور است. حقیقتاً جامعهی ما در گذشته انضباط را نیاموخته است. به ما انضباط یاد ندادهاند. یعنی حکومت دیکتاتوری و استبدادی و پادشاهی، اصلاً انضباط پذیر نیست؛ انضباط خاصّ خودش را دارد. آن انضباط، در واقع ضد انضباط انسانی است. ما اگر بخواهیم این را در کشور به وجود آوریم، با یک بار و دوبار گفتن، مقاله نوشتن و راه انداختن سمینار که نمیشود. این یک کار مستمر لازم دارد. فرض بفرمایید که نیروی ابتکار و به کار انداختن قدرت ابتکار، شجاعت و شهامت در ابراز کارهای بزرگ، چیزی نیست که بشود در یک ملّت با سفارش، با توصیه و با یک بار گفتن و شنیدن انجام داد. اینها ممارست لازم دارد. فرهنگ به معنای عامش مورد نظر من است. به نظر من علاج مشکلات این کشور را چیز دیگری جز اصلاح فرهنگی نمیتواند بکند. ما یک تصحیح فرهنگی لازم داریم. مربوط به :پیام به مناسبت آغاز سال 1375 - 1375/01/01 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسراف در ثروت عمومی و موجودیهای این کشور و منابع طبیعی و نیز در آنچه که با زحمت زیاد به دست میآید و اسراف در نان و آب و انرژی و نیروی انسانی، همه اینها بد است. اسراف، نقطه مقابل آن توصیهای است که ما در سال گذشته و سالهای قبل از آن عرض کردیم که عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهیم با اسراف مبارزه کنیم، باید برای این کار برنامهریزی انجام گیرد و آن را مسؤولان دولتی انجام دهند. بنابراین، توصیه اوّل من، مبارزه با اسراف و زیادهروی و نابود کردن اموال عمومی و اموال شخصی است؛ چون اموال شخصی هم، به نحوی به اموال عمومی برمیگردد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1374/11/20 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من در عید نوروز امسال، همه آحاد مردم را به انضباط اجتماعی و اقتصادی دعوت کردم. حال زمان رعایت آن است. همه انضباط را رعایت کنند. همه دقّت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غیرقانونی نکنند؛ کار غیراخلاقی نکنند؛ سوءاستفاده نشود؛ از بیتالمال صرف و خرج نشود؛ از یکدیگر بدگویی نکنند؛ به یکدیگر اهانت نکنند. این ملت هم ملت روشن و متدیّنی است؛ ملتی است که به آرمانهای انقلاب معتقد است و انقلاب را دوست دارد. انقلاب میتواند این کشور را نجات دهد. بدانید! اگر ارزشهای انقلابی فراموش شد، هیچ قدرتی نخواهد توانست مشکلات این کشور را برطرف کند و آن را بسازد. ارزشها و شعارهای انقلابی، ابزارهای حرکت و تضمین کننده حضور آحاد این ملتند. اینها میتوانند کشور را نجات دهند. این کشور، مدّتها به این شعارهای انقلابی احتیاج دارد تا استخوانهایش محکم شود؛ تا آسیبناپذیر و ساخته شود و دشمن از او قطعِ طمع کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1374/02/13 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزان من! با تعارف که یک ملت نمیتواند آقایی خودش را حفظ کند! با تعارف که نمیشود با دشمنان غدّار و خونخوار روبهرو شد! عمل، تلاش و برنامهریزی لازم است. ما گفتیم: «وجدان کاری»، «انضباط اجتماعی» یا «انضباط اقتصادی». مسؤولین کشور، دولت، قوّه قضایّیه و نمایندگان مجلس، باید برنامهریزی کنند تا این کارها انجام گیرد، و الّا با اینکه تعریف کنند فلانی چه حرف خوبی زده، که کار تمام نمیشود! آحاد مردم هم باید کمک کنند. یکیک مردم، کنندگانِ واقعیِ کار هستند. عزیزان من! این خانه، خانه شماست. این مملکت، مملکت شماست. مملکت عظیم،با برکت و ثروتمندی است. خیلی ثروت در این خاک نهفته است که همهاش متعلّق به شما و نسلهای آینده این کشور است. ثروت معنوی زیادی در این کشور وجود دارد و همهاش متعلّق به شماست. این همه علم، استعداد، آگاهی و اخلاقیّات خوب، به برکت اسلام، فرهنگ کهن اسلامی و سوابق این ملت در این کشور هست که متعلّق به شماست. چهوقت میتوانید استفاده کنید؟ وقتی که این ملت، آماده کار باشد؛ کمر بسته باشد؛ هیچ کس در کارهای خود کوتاهی نکند و بیکاری را برای خود مغتنم نشمارد. هستند کسانی که در حال خستگی از کار هم، وقتی که کاری وجود دارد با کمال شوق کار میکنند. کسی از اینها نمیپرسد «شما چرا کار نکردید؟» فکر مؤاخذه الهی و نیاز مردم، اینها را بهکار وادار میکند. این روحیه، باید همگانی شود. این، همان «وجدان کاری» است. مربوط به :متن پیام نوروزی مقام معظم رهبری به مناسبت حلول سال 1374 هجری شمسی - 1374/01/01 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من در نوروز سال 73 دو توصیه به ملت و دولت کردم و به عنوان دو شعار، دو سر فصل را عنوان نمودم که یکی از آنها «وجدان کاری» و دیگری «انضباط اجتماعی» بود. برحسب جمعبندی خود من، این دو سرفصل میتوانست و میتواند حرکت ملت ایران به سمت پیروزی و سازندگی ایران اسلامیِ آباد و آزاد را تسریع و تسهیل کند. البته مسؤولین کشور و سردمداران امور گوناگون اقتصادی و اجتماعی و نیز مسؤولین امور فرهنگی و اداره کنندگان رسانهها و دیگران، نسبت به این دو موضوع قلم فرسایی کردند، سخنها گفتند و تأیید کردند. همچنین با خود ما، در گفتارهای شفاهی، در گزارشهای گوناگون و در سخنرانیها و نوشتارها اعلام کردند که این دو سرفصل حقیقتاً مهم است و کارهایی هم در این جهت انجام گرفت. من امسال - یعنی در طلیعه سال 74 - میخواهم عرض کنم که ما در صورتی توانستهایم این دو سرفصل را با موفقیّت انجام دهیم و این دو شعار را تحقّق بخشیم که آثار آن را در خارج مشاهده کنیم. اگر در کشور، تولید در زمینه اقتصادی زیاد شده باشد؛ اگر کارهای اجتماعی و اداری و اقتصادی، روانتر و آسانتر شده باشد؛ اگر اجناس مورد استفاده مردم فراوانتر و در دسترس قرار گرفته باشدو اگر کارهایی از این قبیل انجام گرفته باشد، این نشانه آن است که وجدان کاری در جامعه ما به طور کامل بیدار شده است. یعنی در این کشور انجام دهندگان میلیونها کار، دارای احساس وجدان کاری هستند و کار را یک عمل صالح، یک وظیفه حقیقی، یک عبادت ویک مسؤولیت اجتماعی و سیاسی تلقّی کردهاند و معنای وجدان کاری نیز همین نکاتی است که عرض کردم. هر مقدار آن کارها انجام شده باشد، وجدان کاری پیشرفت کرده است. اگر در آن زمینهها، کم پیش رفته باشیم، پیداست وجدان کاری مقداری تحقّق پیدا کرده و بیدار شده است. اگر خدای ناکرده در این زمینهها هیچ پیش نرفته باشیم - که البته این طور نیست - در آن صورت دلیل این است که وجدان کاری تحرّکی پیدا نکرده است. در سال گذشته اگر چه بحمداللَّه پیشرفتهایی در کارها داشتیم،ولی باید عرض کنم کافی نیست. در مورد انضباط اجتماعی، اگر تخلّفات اجتماعی و قانون شکنی کم شده باشد؛ اگر مردم با عادات و آداب صحیح اجتماعی حقیقتاً خو گرفته باشند؛ اگر جرم و جنایت کاهش چشمگیر یافته باشد، آن گاه ما احساس میکنیم که انضباط اجتماعی به معنای واقعی تحقّق پیدا کرده است. البته مقداری پیشرفت داشتیم و تلاش شده است؛ اما نه آن مقدار که مورد نظر این حقیر بود و برای جامعه ما لازم بود و هست. من عرض میکنم امسال هم میخواهم دو توصیه بکنم. یک توصیه این است که آن دو شعار را زنده نگه داریم. این مسائلی که مربوط به اخلاق و آداب و عادات انسانی و اجتماعی است، مسائل فصلی و زودگذر نیست، مسائل یک سال و دو سال نیست. قرنها کار کردهاند تا این که یک ملت را به یک موضع خوب یا بد رساندهاند؛ یک عادت اجتماعی یا یک مشت عادتهای اجتماعی را در ملتی به وجود آوردهاند یا در آن تزریق کردهاند. اوّلاً سالها لازم است که یک عادت زشت برطرف شود و یک عادت خوب در جان یک ملت ریشه دواند. این کارِ یک ماه و دو ماه و چند ماه و یک سال نیست. بنابراین عرض میکنم آن دو شعار را که عبارت بود از تلاش برای به وجود آمدن وجدان کاری و تلاش برای پدید آمدن انضباط اجتماعی در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولین، در کارگزاران کشور و در هر کسی که به کاری مشغول است، باید ادامه دهیم. باید کسانی که منادی و محافظ مسائل فرهنگی هستند، آن مسائل را ترویج کنند؛ مسائل را درست برای مردم بشکافند و تبیین نمایند. کسانی که اهل برنامهریزی هستند، برای دمیدن دو روحیه وجدان کاری و انضباط اجتماعی در مردم برنامه ریزی کنند. کسانی که اهل کار و تلاشند این دو روحیه را در خودشان به وجود آورند. هر کسی این کار و تلاش را برای خود بکند. آن کسانی هم که به مردم تذکر میدهند و برای مردم تبلیغ میکنند، در این باره برای مردم حرف بزنند. کاری کنیم که کار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگی و چه عمل اقتصادی و چه عمل اجتماعی و چه عمل سیاسی، برای کسی که کننده آن است یک عمل مقدّس به حساب آید. از یک کارگر ساده بگیرید، تا یک مأمور ساده اداری، تا یک مدیر عالیرتبه، تا یک صاحب صنعت مهم و بزرگ در کشور، تا یک مأمور عالیرتبه دولتی، تایک معلّم، تا یک دانشجو، تا یک مبلّغ و روحانی، همه و همه احساس کنند این کاری که انجام میدهند یک عبادت و یک عمل خیر و صالح است. همه باید کارشان را با جدّیت و به نیکی انجام دهند. از نبیّاکرم صلوات اللَّه و سلامه علیه نقل شده است که فرمود: «رَحِمَاللَّهُ اِمْرَء عَمِلَ عَمَلاً فَاتْقَنَه(1)»؛ رحمت خدا بر انسانی که کاری را انجام دهد و آن را نیکو و محکم و متقن و صحیح انجام دهد. از سرهم بندی وکار را به امان وحال خود رها کردن و به کار نپرداختن و بیاعتنایی به استحکام یک کار به شدّت پرهیز شود. این مربوط به وجدان کاری است. در مورد انضباط اجتماعی نیز همین است که همه حد اجتماعی صحیحی را که قانون معنی میکند و مقرّرات و حدود الهی معیّن مینماید، با دقّت رعایت کنند تا زندگی یک زندگی صحیح و سالمی باشد. این دو شعار را امسال حفظ کنید. گویندگان راجع به آن بگویند؛ نویسندگان درباره آن بنویسند؛ مسؤولین در خصوص آن برنامهریزی کنند و آحاد جامعه خودشان را با این معیار بسنجند و پیشرفتهای خودشان را ملاحظه کنند. این توصیه اوّل. مربوط به :پیام به مناسبت حلول سال 1373 شمسی - 1373/01/01 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از آغاز سال جدید، دو شاخص را به عنوان شعار برای خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی». این دو شاخص، برای همه ما، در هر جا که هستیم بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنی اینکه اگر کاری را به عهده گرفتیم و انجام آن را تعهّد کردیم - چه این کار، برای شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه کاری اجتماعی و مردمی و مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعی و مسؤولیتهای کشوری - آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف، برای آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتی دارای «وجدان کار» باشد، محصول کار او خوب خواهد شد، و وقتی محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعی، به طور قطع بهبود پیدا خواهد کرد. ممکن است هر کس از افراد اقتصادی یا سیاسی، تحلیلهای گوناگونی نسبت به مسائل و پدیدههای مختلف کشور داشته باشد. اما من عرض میکنم: هر کس هر تحلیلی داشته باشد، راه حل مشکلات، همین دو شاخص «وجدان کار» و «انضباط اجتماعی» است. «انضباط اجتماعی»، یعنی نظمپذیری در همه امور. شما برای اِعمال این انضباط، از کارهای کوچک شروع کنید. فرض بفرمایید، عبور نکردن از خطّ عابر پیاده، برای اتومبیلها، در خیابانهای شلوغ و پرجمعیت، یا همه جا. یا عبور نکردنِ پیادهها از غیر محلِ خطِّ عابر پیاده، در خیابان. این کار، در وهله اوّل، به نظر کوچک و پیش پا افتاده میآید. اما از همین جا شروع کنیم و انضباط اجتماعی را در همه مسائلمان تعمیم دهیم تا به مسؤولیتهای بالای کشور در برخورد با مسائل کشور برسد. یعنی کسانی که مراجعات مردمی دارند، در برخورد با مردمی که به آنها مراجعه میکنند، نظم و انضباط را حاکم کنند و کسانی که کاری را بر دوش گرفتهاند، نظم و انضباط را در انجام آن کار معمول دارند. همه اینها، کشور و ملت ما را به شادابی خواهد رساند و کارِ آنها را پیش خواهد برد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1372/12/13 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جملات بعدی وصیت را، امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، عمومی میفرماید: «اوصیکما و جمیع ولدی.» به شما دو پسرم و به همه فرزندانم وصیت میکنم. «و اهلی.» و به همه اهل و کسانم. « ومن بلغه کتابی.» و به هرکس که این نامه من به او برسد. با این حساب، شما که اینجا نشستهاید و من که این وصیتنامه را برای شما میخوانم، همه مخاطب کلام امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسلام هستیم. میفرماید: «همه شما را وصیت میکنم.» به چه چیز؟ باز «بتقوی اللَّه.» مجدداً «تقوا». اولین وآخرین کلمه امیرالمؤمنین، علیهالسّلام تقواست. بهدنبال آن: «و نظم امرکم.» نظم امرتان. یعنی چه؟ یعنی همه کارهایی که در زندگی میکنید، منظّم باشد؟ معنایش این است؟ ممکن است معنایش این هم باشد. نفرمود «نظم امورکم.» کارهایتان را منظم کنید. فرمود «نظم امرکم.» آن چیزی که باید منظم و محکوم نظم و انضباط باشد، «یک چیز» است. «نظم امور» نفرموده است. فرموده است: «ونظم امرکم.» انسان میفهمد که این نظم امر، عبارت است از امری مشترک بین همه است. به نظر من میرسد که «نظم امرکم» عبارت از اقامه نظام و حکومت و ولایت اسلامی باشد. معنایش این است که با قضیه حکومت ونظام، منطبق با نظم و انضباط رفتار کنید و بلبشو نباشد. دنیای اسلام بر اثر همان بلبشوها وبه خودخوانیها بود که به آن روزگار رسید. اگر آن روز که امیرالمؤمنین علیهالسلام زمام امور دنیای اسلام را به دست گرفت و امّت اسلام، همه درآن روز با او بیعت کردند، بر آن بیعت میماندند، کار به نابسامانیها و تلخکامیها نمیکشید. پیغمبر فرموده بود: «اگر کسی امام شد و مردم او راپذیرفتند و مورد رضای خدا بود، کسی حق ندارد با او مخالفت کند.» اگر به همین جمله پیغمبر عمل میشد، آن جنگها پیش نمیآمد؛ نه جنگ جمل، نه جنگ صفیّن و نه جنگ نهروان. این که افرادی به میل و برای دل خود، مردم را متزلزل کنند (از این طرف بِکش؛ ازآن طرف بِکش) و نظام حکومت را به هم بزنند و انضباط عمومی کشور را مختل کنند، همان بدبختی بزرگی است که امیرالمؤمنین علیهالسّلام دراین عبارت از وصیتنامه، ازآن نهی میکند و به خلاف آن امر میفرماید: «ونظم امرکم و صلاح ذات بینکم.» |