[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : سرمایههای انقلاب کلیدواژه(ها) : سرمایههای انقلاب نوع(ها) : جستار متن فیش : مسأله، مسألهی کوچکی نیست؛ دشمن ما را از اطراف، محاصره میکند - از طریق کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیونها، صداهای بیگانه و خبرگزاریها و جعل خبر و تولید انواع و اقسام وسایل فرهنگی - ما همینطور بنشینیم و احیانا هماهنگی و همصدایی کنیم! اینکه نمیشود. نظام اسلامی بایستی از خودش دفاع کند و برای دفاع از حقیقت اسلام و انقلاب، حرف گفتنی و سرمایه و ذخیرهی فرهنگی هم زیاد دارد و مرکزش هم همین مجموعهی شماست. من این مجموعه را مجموعهی مهمی میدانم. در مورد آن مسألهی قانون که اشاره شد، به نظر من اینجا هیچ شبههی قانونی ندارد؛ من قاطع میگویم. بنده، بیاطلاع از قانون اساسی نیستم، اینجا برابر قانون است؛ چون امام این را تأکید و تصویب کرده و آنچه را که امام و رهبری تصویب کند و قرار دهد، طبق قانون اساسی، مر قانون است و هیچ مشکلی ندارد. اگر در قانون اساسی و در مفهوم این معانی هم شبههای هست، از شورای نگهبان سؤال کنید؛ قطعا همین را پاسخ خواهند داد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر ما امروز این مردم را متدیّن و متشرّع و پایبند به دین و آگاه از مبانی دینی و برخوردار از معرفت دینی تربیت کنیم، هرچه به این سمت پیش برویم، این مملکت و آیندهی این کشور و این ملت را تضمین کردهایم؛ هر مقدار که اجازهی رخنه در این موانع را بدهیم و اجازه دهیم که در باورها و در مقدّسات دینی مردم در مسألهی شهادت، در مسئله جهاد و در دشمنیِ دشمنان واضح اسلام و مسلمین خدشه شود و همینطور در ذهنهای مردم تسرّب پیدا کند هرچه این را اجازه دهیم آیندهی این مملکت و این ملت را بیشتر به خطر انداختهایم و امکان سعادتی را که این ملت برای آن قیام کرد و این حرکت عظیم را انجام داد، ضعیفتر و امکان حضور و غلبهی دشمن را بیشتر کردهایم! اینها هم عملی نیست، مگر با تقویت کار فرهنگی و حقیقتاً مسئولین فرهنگی کشور چه شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه عناصر محترمی از دولت که در این شورا هستند، چه سازمانهای غیر دولتی مثل سازمان تبلیغات و دیگران و دیگران که مسئولیت فرهنگی دارند باید احساس مسئولیت و وظیفه کنند و در میدان کار بیفتند. این امروز اساس کار ماست. امروز آقایان گزارشی از صحبتهای سالهای گذشته که در خدمت شما آقایان مدیران و خواهرمان داشتیم، آورده بودند؛ من نگاه کردم، دیدم سال گذشته هم تقریباً شبیه همین صحبتها را کردهام و بر روی این مسئله تأکید نمودهام که ما باید تلاش کنیم که تدیّن در جامعه، غلبه پیدا کند و مردم به سمت تدیّن حرکت کنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : عزم ملی کلیدواژه(ها) : عزم ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : این نقشِ فرهنگ است. حالا شما همین را در وضع کلّ کشور، تعمیم دهید. الآن ما در کشوری قرار داریم و نظامی هستیم که به ایستادگی مردم، به تواناییهای فکری، به عزم راسخ و به تأثیرناپذیری مردم از دشمن خودشان احتیاج داریم. چه کسی بایستی این مسئولیت را انجام دهد؟ چه کسی بایستی به مردم تفهیم کند که دشمن کیست و دشمنیِ او چگونه است و امروز نیاز این کشور به چیست؟ چه کسی بایستی دین را که مایهی سرفرازی و ایستادگی ملت و مایهی فداکاری انسانها و تسلیم نشدن آنها در مقابل جاذبههای گوناگون جاذبههای مادّی است، به مردم، به نسل جوان، به دانشجو و به آدمهای جامعه، منتقل کند و بدهد؟ آیا درست است ما منتظر بنشینیم که آیا حوزهی علمیه و روحانیت، با همان روشهای قدیمی و با همان جلسات سخنرانی و اینها این کارها را انجام دهند؛ یا نه، ما که امروز دولت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هستیم مسئولیتی بر عهده گرفتهایم و بهعنوان رجال دین و مسئولین دینی هستیم؛ چه آنهایی که معمّم هستند، چه آنهایی که معمّم نیستند و همهی کسانی که در نظام، مسئولیتی قبول کردهاند، در واقع مسئولیت قبول کردهاند که نظام اسلامی را در این کشور، پایدار و مستقر کنند و به تکامل برسانند؟ خوب؛ غیر از ما چه کسی مسئول است که مردم را اگر متزلزلند، تبدیل به انسانهای مقاوم کند؛ اگر دچار تردیدند، تردید آنها را برطرف کند؛ اگر در باورهای آنها اختلالی وجود دارد، باورهای صحیح و قوی را به آنها بدهد؛ اگر در مقابل اهداف و مسئولیتهای دشمن، دچار تردید و شک و تزلزل هستند، این شک و تردید را برطرف و آنها را عازم و مصمّم کند، تا این مردم از آن حقّی که امروز پرچم آن را این کشور بهدست گرفته است، جانانه دفاع کنند؟ چه کسی مسئول این است که مردم را به این سمت بکشاند؟ غیر از ما، غیر از مسئولین، بخصوص مسئولین امور فرهنگی کشور و از جمله همین شورای عالی انقلاب فرهنگی که برای همین مقصود هم به وجود آمده است؟! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : دانشگاه اسلامی کلیدواژه(ها) : دانشگاه اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : میبینم که در محیط کار فرهنگی ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلی کمی انجام میگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمیآید اعلان کند که من میخواهم «سینمای اسلامی» درست کنم! مگر ما از چه خجالت میکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانی بودند که از گفتن «بسماللَّه» و از بردن نام اسلام، خجالت میکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیکنند؟ صریحاً بگویند که ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم. «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلی چیزهای دیگر - اسلامی کنیم. ما میخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعی دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمیشود که ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان میخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما میخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضای جامعه را اسلامی کنیم. چرا این تصریح نمیشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمیشود که ما میخواهیم دانشگاه را اسلامی کنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح کردم. البته اطّلاع دارم که آقایان جلساتی دارید؛ انشاءاللَّه که این جلسات به نتایج خوبی هم برسد. من میگویم از اینکه شما بگویید «ما میخواهیم دانشگاه، اسلامی باشد»، خجالت نکشید و از این نترسید. این، آن چیزی است که این ملت برای آن قیام کرده است و من و شما پوستهی رویی و ظاهر این ملت هستیم. ارادهی ما، فکر، گمان و روحیّات ما حاکی از اعماق عظیم قشرهای این ملت نیست! قشرهای ملت، همان کسانی هستند که این انقلاب را بهوجود آوردند، این جنگ را اداره کردند و این همه شهید دادند. الان هم حاضرند؛ اگر امتحانی پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، کشته خواهند شد و گرسنگی خواهند کشید. مردم، مؤمنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» ظاهراً نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است این اعتراض را بارها هم گفتهام، الآن هم در جمع شما میگویم وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهای است که اعتراضی و اوقات تلخیای نداشته باشم و پیغام تندی ندهم؛ اما صدا و سیما کارهای زیادی را بهعنوان کار اسلامی انجام داده، برنامههای اسلامی و برنامههای هنری اسلامی درست کرده و برنامههای گزارشی و علمی داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی به وجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الآن مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را به وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملًا صالحا و آخر سیّئا، عسی الله ان یتوب علیهم»! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم. فرض کنید در مورد کتابهای رمان، بنده همیشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بیارتباط نیستم و از دنیای رمان خبر دارم که چه خبر است. امروز فاسدترین رمانها منتشر میشود! البته این سه چهار ماه اخیر، تا حدودی توقّف شد ظاهراً بهخاطر همین حملات مجلس و اعتراضهای این طرف و آن طرف، این کار انجام شد خوب؛ وزارت ارشاد، دستاندرکار چند کتاب رمان شده و پول و امکانات به افرادی که آماده هستند، داده است مسلّم هم داریم که بنشینند و یک رمان انقلابی، یا چند رمان راجع به جنگ بنویسند؟ چند تا از این کارها کردند؟! این سؤال ماست دیگر. مگر وظیفهی وزارت ارشاد، غیر از این است؟! وزارت ارشاد اسلامی برای این است که اسلام را ترویج کند. البته این اعتراض را به سازمان تبلیغات هم دارم؛ منتها با آن ابعاد ضعیفتری از لحاظ امکانات و اینها که سازمان تبلیغات نسبت به وزارت ارشاد دارد. در مورد دانشگاه هم همینطور است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : جامعه اسلامی کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : من نگاه میكنم، میبینم كه در محیط كار فرهنگی ما بهعنوان اسلام، كارِ خیلی كمی انجام میگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمیآید اعلان كند كه من میخواهم «سینمای اسلامی» درست كنم! مگر ما از چه خجالت میكشیم؟! یك روز در این دنیا كسانی بودند كه از گفتن «بسم اللّه» و از بردن نام اسلام، خجالت میكشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سكّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی كردیم. حالا خجالت بكشیم از اینكه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیكنند؟ صریحاً بگویند كه ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی كنیم. «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تكنیك، این قالب و این هنر را كه از دیگران گرفتهایم مثل خیلی چیزهای دیگر اسلامی كنیم. ما میخواهیم از قالب این، هرچه را كه با اسلام منافات دارد، حذف كنیم. چه مانعی دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمیشود كه ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، كارگردان مسلمان میخواهیم؟! به این معنا تصریح شود كه ما میخواهیم كارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست كنیم و فضای جامعه را اسلامی كنیم. چرا این تصریح نمیشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمیشود كه ما میخواهیم دانشگاه را اسلامی كنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح كردم. البته اطّلاع دارم كه آقایان جلساتی دارید؛ إن شاء اللّه كه این جلسات به نتایج خوبی هم برسد. من میگویم از اینكه شما بگویید «ما میخواهیم دانشگاه، اسلامی باشد»، خجالت نكشید و از این نترسید. این، آن چیزی است كه این ملت برای آن قیام كرده است و من و شما پوستهی رویی و ظاهر این ملت هستیم. ارادهی ما، فكر، گمان و روحیّات ما حاكی از اعماق عظیم قشرهای این ملت نیست! قشرهای ملت، همان كسانی هستند كه این انقلاب را به وجود آوردند، این جنگ را اداره كردند و این همه شهید دادند. الآن هم حاضرند؛ اگر امتحانی پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، كشته خواهند شد و گرسنگی خواهند كشید. مردم، مؤمنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : دولت اسلامی کلیدواژه(ها) : دولت اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : الآن ما در كشوری قرار داریم و نظامی هستیم كه به ایستادگی مردم، به تواناییهای فكری، به عزم راسخ و به تأثیرناپذیری مردم از دشمن خودشان احتیاج داریم. چه كسی بایستی این مسئولیت را انجام دهد؟ چه كسی بایستی به مردم تفهیم كند كه دشمن كیست و دشمنیِ او چگونه است و امروز نیاز این كشور به چیست؟ چه كسی بایستی دین را كه مایهی سرفرازی و ایستادگی ملت و مایهی فداكاری انسانها و تسلیم نشدن آنها در مقابل جاذبههای گوناگون جاذبههای مادّی است، به مردم، به نسل جوان، به دانشجو و به آدمهای جامعه، منتقل كند و بدهد؟ آیا درست است ما منتظر بنشینیم كه آیا حوزهی علمیه و روحانیت، با همان روشهای قدیمی و با همان جلسات سخنرانی و اینها این كارها را انجام دهند؛ یا نه، ما كه امروز دولت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هستیم مسئولیتی بر عهده گرفتهایم و بهعنوان رجال دین و مسئولین دینی هستیم؛ چه آنهایی كه معمّم هستند، چه آنهایی كه معمّم نیستند و همهی كسانی كه در نظام، مسئولیتی قبول كردهاند، در واقع مسئولیت قبول كردهاند كه نظام اسلامی را در این كشور، پایدار و مستقر كنند و به تكامل برسانند؟ خوب؛ غیر از ما چه كسی مسئول است كه مردم را اگر متزلزلند، تبدیل به انسانهای مقاوم كند؛ اگر دچار تردیدند، تردید آنها را برطرف كند؛ اگر در باورهای آنها اختلالی وجود دارد، باورهای صحیح و قوی را به آنها بدهد؛ اگر در مقابل اهداف و مسئولیتهای دشمن، دچار تردید و شك و تزلزل هستند، این شك و تردید را برطرف و آنها را عازم و مصمّم كند، تا این مردم از آن حقّی كه امروز پرچم آن را این كشور بهدست گرفته است، جانانه دفاع كنند؟ چه كسی مسئول این است كه مردم را به این سمت بكشاند؟ غیر از ما، غیر از مسئولین، بخصوص مسئولین امور فرهنگی كشور و از جمله همین شورای عالی انقلاب فرهنگی كه برای همین مقصود هم به وجود آمده است؟!اگر ما امروز این مردم را متدیّن و متشرّع و پایبند به دین و آگاه از مبانی دینی و برخوردار از معرفت دینی تربیت كنیم، هرچه به این سمت پیش برویم، این مملكت و آیندهی این كشور و این ملت را تضمین كردهایم؛ هر مقدار كه اجازهی رخنه در این موانع را بدهیم و اجازه دهیم كه در باورها و در مقدّسات دینی مردم در مسألهی شهادت، در مسئله جهاد و در دشمنیِ دشمنان واضح اسلام و مسلمین خدشه شود و همینطور در ذهنهای مردم تسرّب پیدا كند هرچه این را اجازه دهیم آیندهی این مملكت و این ملت را بیشتر به خطر انداختهایم و امكان سعادتی را كه این ملت برای آن قیام كرد و این حركت عظیم را انجام داد، ضعیفتر و امكان حضور و غلبهی دشمن را بیشتر كردهایم! اینها هم عملی نیست، مگر با تقویت كار فرهنگی و حقیقتاً مسئولین فرهنگی كشور چه شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه عناصر محترمی از دولت كه در این شورا هستند، چه سازمانهای غیر دولتی مثل سازمان تبلیغات و دیگران و دیگران كه مسئولیت فرهنگی دارند باید احساس مسئولیت و وظیفه كنند و در میدان كار بیفتند. این امروز اساس كار ماست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : آن عالِم است که مىتواند محتواى ذهن انسانى را تبدیل به چیزى کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز، از این سختافزارِ موجودِ بشرى - یک انسان متعالى، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم مىتواند این کار را بکند؛ «مداد العلماء»، واقعاً «افضل از دماء شهدا» است. براى خاطر اینکه همین جوانان طلبهى ما در میدان جنگ - آن گروه رزمى تبلیغى - به میدان جنگ مىرفتند - من بارها آنها را در آنجا مشاهده کردم - و انسانها و آدمهاى معمولى را تبدیل به آدمهاى مقاوم مىکردند؛ انسانهاى سست را تبدیل به آدمهاى قرص و انسانهاى متزلزل را تبدیل به انسانهاى ایستادهى داراى مقاومت مىکردند. این نقشِ فرهنگ است. حالا شما همین را در وضع کلّ کشور، تعمیم دهید. الان ما در کشورى قرار داریم و نظامى هستیم که به ایستادگى مردم، به تواناییهاى فکرى، به عزم راسخ و به تأثیرناپذیرى مردم از دشمن خودشان احتیاج داریم. چه کسى بایستى این مسؤولیت را انجام دهد؟ چه کسى بایستى به مردم تفهیم کند که دشمن کیست و دشمنىِ او چگونه است و امروز نیاز این کشور به چیست؟ چه کسى بایستى دین را که مایهى سرفرازى و ایستادگى ملت و مایهى فداکارى انسانها و تسلیم نشدن آنها در مقابل جاذبههاى گوناگون - جاذبههاى مادّى - است، به مردم، به نسل جوان، به دانشجو و به آدمهاى جامعه، منتقل کند و بدهد؟ آیا درست است ما منتظر بنشینیم که آیا حوزهى علمیه و روحانیت، با همان روشهاى قدیمى و با همان جلسات سخنرانى و اینها این کارها را انجام دهند؛ یا نه، ما که امروز دولت اسلامى و نظام جمهورى اسلامى هستیم - مسؤولیتى بر عهده گرفتهایم و بهعنوان رجال دین و مسؤولین دینى هستیم؛ چه آنهایى که معمّم هستند، چه آنهایى که معمّم نیستند و همهى کسانىکه در نظام، مسؤولیتى قبول کردهاند، در واقع مسؤولیت قبول کردهاند که نظام اسلامى را در این کشور، پایدار و مستقر کنند و به تکامل برسانند؟ خوب؛ غیر از ما چه کسى مسؤول است که مردم را اگر متزلزلند، تبدیل به انسانهاى مقاوم کند؛ اگر دچار تردیدند، تردید آنها را برطرف کند؛ اگر در باورهاى آنها اختلالى وجود دارد، باورهاى صحیح و قوى را به آنها بدهد؛ اگر در مقابل اهداف و مسؤولیتهاى دشمن، دچار تردید و شک و تزلزل هستند، این شک و تردید را برطرف و آنها را عازم و مصمّم کند، تا این مردم از آن حقّى که امروز پرچم آن را این کشور بهدست گرفته است، جانانه دفاع کنند؟ چه کسى مسؤول این است که مردم را به این سمت بکشاند؟ غیر از ما، غیر از مسؤولین، بخصوص مسؤولین امور فرهنگى کشور و از جمله همین شوراى عالى انقلاب فرهنگى که براى همین مقصود هم بهوجود آمده است؟! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :خجالت نکشیدن از مطالبه سینما و تئاتر اسلامی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من نگاه مىکنم، مىبینم که در محیط کار فرهنگى ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلى کمى انجام مىگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمىآید اعلان کند که من مىخواهم «سینماى اسلامى» درست کنم! مگر ما از چه خجالت مىکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانى بودند که از گفتن «بسماللَّه» و از بردن نام اسلام، خجالت مىکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهى رایج و نرخ شاهعبّاسى کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامى مىخواهیم؟! چرا اعلان نمىکنند؟ صریحاً بگویند که ما مىخواهیم سینمایمان را اسلامى کنیم. «سینماى اسلامى» یعنى چه؟ یعنى ما مىخواهیم محتواى این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلى چیزهاى دیگر - اسلامى کنیم. ما مىخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعى دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمىشود که ما در هنرهاى نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان مىخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما مىخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضاى جامعه را اسلامى کنیم. چرا این تصریح نمىشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمىشود که ما مىخواهیم دانشگاه را اسلامى کنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح کردم. البته اطّلاع دارم که آقایان جلساتى دارید؛ انشاءاللَّه که این جلسات به نتایج خوبى هم برسد. من مىگویم از اینکه شما بگویید «ما مىخواهیم دانشگاه، اسلامى باشد»، خجالت نکشید و از این نترسید. این، آن چیزى است که این ملت براى آن قیام کرده است و من و شما پوستهى رویى و ظاهر این ملت هستیم. ارادهى ما، فکر، گمان و روحیّات ما حاکى از اعماق عظیم قشرهاى این ملت نیست! قشرهاى ملت، همان کسانى هستند که این انقلاب را بهوجود آوردند، این جنگ را اداره کردند و این همه شهید دادند. الان هم حاضرند؛ اگر امتحانى پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، کشته خواهند شد و گرسنگى خواهند کشید. مردم، مؤمنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :انتقاد از از وزارت ارشاد در مورد عدم ساخت یک فیلم مبلغ اسلام کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» ظاهراً نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است این اعتراض را بارها هم گفتهام، الآن هم در جمع شما مىگویم وزارت ارشاد در این دو سالى که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهاى است که اعتراضى و اوقات تلخىاى نداشته باشم و پیغام تندى ندهم؛ اما صدا و سیما کارهاى زیادى را بهعنوان کار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست کرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب براى تقویت تفکّر اسلامى به وجود آورده، چند تا فیلم براى تقویت مبانى فکرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الآن مرتّب در این سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایى اجرا مىشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانى رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از اینگونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند که ما این تئاتر را به وجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضى نمىکردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملًا صالحا و آخر سیّئا، عسى الله ان یتوب علیهم» (3)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نیستم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : خاکریز فرهنگی کلیدواژه(ها) : خاکریز فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : قبل از انقلاب، آن کسانیکه توان کارهای تبلیغی، دینی را داشتند، به قدر تلاش خودشان کارهایی میکردند؛ امروز آن تلاشها باید هزاران برابر شود - نمیشود گفت دهبرابر و صدبرابر - امروز یک نظام و دولت به این عظمت - با امکانات به این فراوانی که در اختیار ماست - باید این مردم را مثل سیل به سمت اسلام، به سمت اهداف و مبانی اسلامی پیش ببرد. اگر ما عازم باشیم و تصمیم داشته باشیم، چه چیزی میتواند جلومان را در این میدان سد کند؟ لذاست که من حقیقتاً از بعضی بخشهای دولتی گله دارم و گلهی خودم را گفتهام. من معتقدم کمکاری انجام میگیرد. بنده یک بار در این جلسه - دو سه سال قبل - مطلبی را به آقایان عرض کردم؛ گفتم: مقصود این نیست که ما آن تفکّر نقطهی مقابل خودمان را قلع و قمع کنیم؛ ما که اهل قلع و قمعِ فکر نیستیم. اصلاً دنبال این نیستیم و معتقد نیستیم که قلع و قمع یک فکر، اوّلاً ممکن است و ثانیاً مفید است. ما معتقدیم که باید یک فکر، مطرح هم بشود، گفته و نوشته هم بشود؛ ولی ما که صاحب فکر درست و منطق و استدلال صحیح هستیم، با منطق و استدلال نشان دهیم که این فکر، غلط است. باید در مقابل اظهارات فکری - چه در زمینهی سیاسی و چه در زمینهی اسلامی - که مخالفین و دشمنان اسلام و مقابله کنندگان با اسلام و مسلمین و نظام اسلامی مطرح میکنند، کار شود. اگر مشاهده شود که کسانی حقیقتاً وارد میدان میشوند و صفآرایی فرهنگی میکنند، بنده خوشحال میشوم که آن حرفها بیش از آنچه که حالا گفته میشود، گفته شود. منتها مهم این است که ما این صفآرایی را مشاهده کنیم. وزارت ارشاد، وزارت آموزش عالی، وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات و صدا و سیما بایستی نشان دهند که یک صف آرایی دارند. آرایش نیروهای فرهنگی بایستی یک آرایش دینی، اسلامی و انقلابی باشد؛ این بُروبرگرد ندارد. این غلط و خطرناک است که ما ناگهان احساس کنیم آرایش ما بهوسیلهی نیروهای دشمن به هم خورده و ما خودمان همدیگر را نمیشناسیم؛ مثل میدان جنگ! شما ناگهان نگاه کنید، ببینید بهجای اینکه نیروی شما در مقابل دشمن سنگر بگیرد و خاکریز درست کند، خاکریزهایش تا دل دشمن رفته و خاکریز دشمن هم تا دل شماست و قاطی هستید! احیاناً شما در مقابل بعضی از خودیها خاکریز زدهاید! این انسان را نگران میکند. من امروز از این نگرانم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : تزکیه نفس کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر ما امروز این مردم را متدیّن و متشرّع و پایبند به دین و آگاه از مبانی دینی و برخوردار از معرفت دینی تربیت کنیم، هرچه به این سمت پیش برویم، این مملکت و آیندهی این کشور و این ملت را تضمین کردهایم مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : کار فرهنگی کلیدواژه(ها) : کار فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر ما امروز این مردم را متدیّن و متشرّع و پایبند به دین و آگاه از مبانی دینی و برخوردار از معرفت دینی تربیت کنیم، هرچه به این سمت پیش برویم، این مملکت و آیندهی این کشور و این ملت را تضمین کردهایم؛ هر مقدار که اجازهی رخنه در این موانع را بدهیم و اجازه دهیم که در باورها و در مقدّسات دینی مردم - در مسألهی شهادت، در مسأله جهاد و در دشمنىِ دشمنان واضح اسلام و مسلمین - خدشه شود و همینطور در ذهنهای مردم تسرّب پیدا کند - هرچه این را اجازه دهیم - آیندهی این مملکت و این ملت را بیشتر به خطر انداختهایم و امکان سعادتی را که این ملت برای آن قیام کرد و این حرکت عظیم را انجام داد، ضعیفتر و امکان حضور و غلبهی دشمن را بیشتر کردهایم! اینها هم عملی نیست، مگر با تقویت کار فرهنگی و حقیقتاً مسؤولین فرهنگی کشور - چه شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه عناصر محترمی از دولت که در این شورا هستند، چه سازمانهای غیردولتی مثل سازمان تبلیغات و دیگران و دیگران که مسؤولیت فرهنگی دارند - باید احساس مسؤولیت و وظیفه کنند و در میدان کار بیفتند. این امروز اساس کار ماست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : کار فرهنگی کلیدواژه(ها) : کار فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من نگاه میکنم، میبینم که در محیط کار فرهنگی ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلی کمی انجام میگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمیآید اعلان کند که من میخواهم «سینمای اسلامی» درست کنم! مگر ما از چه خجالت میکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانی بودند که از گفتن «بسمالله» و از بردن نام اسلام، خجالت میکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیکنند؟ صریحاً بگویند که ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم. «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلی چیزهای دیگر - اسلامی کنیم. ما میخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعی دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمیشود که ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان میخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما میخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضای جامعه را اسلامی کنیم. چرا این تصریح نمیشود؟!.... اگر من و شما اسلام را نخواهیم، از اسلام خجالت بکشیم و این مردم بدانند، والله تأمّل نمیکنند در اینکه ما را مثل هستهی خرما از دهانشان در آورند و کناری پرتاب کنند! ما باید به اسلام تمسّک کنیم. اسلام، آن چیزی است که وسیلهی رشد و پیشرفت و تکامل و تعالی این ملت و این کشور است و جایش هم همین جای فرهنگ است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : کار فرهنگی کلیدواژه(ها) : کار فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شورای عالی انقلاب فرهنگی و شوراهای گوناگون دیگری وجود دارد که همهی اینها یا به یک واسطه، یا بیواسطه، مصوّبهی زمان امام رضواناللهعلیه است. ...خواهشم این است آقایانی که مجریان کارهای فرهنگی هستند، مصوّبات اینجا را مصوّبات قانونی و الزامی بدانند. این طور نباشد که هر وقت دلشان خواست، بر طبق آن رفتار کنند و هر وقت دلشان نمیخواهد، رفتار نکنند. فرض بفرمایید اعضای این شورا در جلسات متعدّدی نشستند و سیاستهای فرهنگی را تصویب کردند که سیاستهای فرهنگی خوبی هم بود، بعد - مثلاً - در مجمع تشخیص برود و آنجا هیچ مورد توجه قرار نگیرد. این درست نیست. اینجا یک مرکز اساسی و مهمّی است؛ اینجا برای کار فرهنگی، قطعاً بر مجمع تشخیص، اولویّت دارد. حدّاقل اینکه اصولاً اینجا برای کار فرهنگی تشکیل شده است، ولی آنجا مجموعهای است که مشاورین رهبری هستند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : قوه مجریه کلیدواژه(ها) : قوه مجریه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قبل از انقلاب، آن کسانیکه توان کارهای تبلیغی، دینی را داشتند، به قدر تلاش خودشان کارهایی میکردند؛ امروز آن تلاشها باید هزاران برابر شود - نمیشود گفت دهبرابر و صدبرابر - امروز یک نظام و دولت به این عظمت - با امکانات به این فراوانی که در اختیار ماست - باید این مردم را مثل سیل به سمت اسلام، به سمت اهداف و مبانی اسلامی پیش ببرد. اگر ما عازم باشیم و تصمیم داشته باشیم، چه چیزی میتواند جلومان را در این میدان سد کند؟ لذاست که من حقیقتاً از بعضی بخشهای دولتی گله دارم و گلهی خودم را گفتهام. من معتقدم کمکاری انجام میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :برتری تربیت علما نسبت به خون شهدا کلیدواژه(ها) : شهید, شهادت, مبلغان, عالِم دینی, علمای شیعه, مبارزه علما, نقش تعیینکننده علمای بزرگ, حضور روحانیت در صحنه, وظایف روحانیت نوع(ها) : حدیث متن فیش : من اینطور احساس میکنم که همهی رفتارهای فردی و جمعىِ ما بهعنوان مسؤول و رفتارهای ملتمان، تحت تأثیر دو مجموعه عوامل است: یک مجموعه، آن استعدادها و امکانات و اینهاست - هوش، تواناییها و استعدادهای مردم - فرض بفرمایید یک فرد را که در نظر میگیریم، یک قسمت از تلاش و فعّالیتش در هر میدانی از میدانها، مربوط به آن استعدادها و تواناییها و ظرفیتهای وجودی خودش یا فضایی است که از آن استفاده میکند. بخش دوم، آن عامل مؤثّر و جهت دهندهی ذهنیت است. مراد ما از فرهنگ، همان ذهنیتهاست. هرجا که من تعبیر فرهنگ را بهکار میبرم، مرادم آن معنای عام فرهنگ است؛ یعنی آن ذهنیتهای حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت میکند - تسریع، یا کُند میکند - این، حدّاقل نیمی از عوامل تعیین کننده و پیش برنده و جهت دهنده به همهی رفتارهاست. برای اینکه مسأله، کاملاً محسوس شود و آن نگرانی که در ذهن بنده است، بیشتر واضح گردد - که چرا گاهی اوقات به این مسأله، زیاد میپردازم - یک جبههی جنگ را فرض بفرمایید که یک مجموعه سرباز، با فداکاری، با قدرت تصمیم، با اراده و با ایستادگی میجنگند؛ مثل جنگی که ما هشت سال در جبهه داشتیم. در آن زمان، شما وارد منطقهای میشدید، میدیدید یک مشت جوان مؤمنِ حزبالّلهىِ فداکارِ از جان گذشته، ایستادهاند و مبارزه میکنند. از هر کدام سؤال میکردید چرا مبارزه میکنید؟ میگفت: «وظیفهی من است. امام گفتند، دستور دینی من است. دشمن به کشور من تجاوز کرده، مرزها و ناموس مرا تهدید میکند؛ ما ملت زندهای هستیم و باید از خودمان دفاع کنیم!» او مجموعهای از باورهای ذهنی را برای شما در میان میگذارد که اعتقاد به خدا، اعتقاد به قیامت، اعتقاد به شهادت، اعتقاد به دستور امام، لزوم اطاعت از امام، اعتقاد به متجاوز بودن این دشمن، اعتقاد به اینکه من ملتی هستم که باید از خودم دفاع کنم، در آن هست. این مجموعهی در هم آمیختهی در هم تنیدهی اعتقادات دینی و اینها در بیان او بروز میکند. شما میبینید که این اعتقادات موجب شده است تا این جوان بایستد، از آسایش خانهاش، از زندگی، از تحصیل و دانشگاهش دست بکشد، به جبهه برود و جان خودش را به خطر بیندازد؛ احیاناً هم کشته یا مجروح شود و تا آخر عمر با آن بسازد که الان روی چرخ، تعدادی از آنها را مشاهده میکنید. حالا اگر در همین حالی که این جوان در این میدان با این حرارت میجنگد، یک نفر بیاید، بنا کند در این باورها خدشه کردن و مثلاً بگوید: «اینکه شما میگویید این دشمن، متجاوز است، چه تجاوزی؟ ما اوّل حمله کردیم!»؛ شروع کند در ذهنیت او رخنه کردن و اعتقاد او را به متجاوز بودن این دشمن و به فضیلت و ارزش شهادت، ضعیف کند، اعتقاد او را به اینکه وقتی امام دستور داد، باید دستور امام عمل شود، تضعیف کند؛ اعتقاد و باور او را به اینکه یک فرد باید از کشور، از میهن و از مرزهای خودش دفاع کند، ضعیف کند؛ خوب، شما ببینید این جوان مؤمنِ آمادهای که مثل گلولهی سوزانی به سمت سینهی دشمن حرکت میکرد، با این تبدیل باورها تبدیل به چه میشود؟! به یک موجود پشیمان، متزلزل، مردّد و احیاناً پشت به جبهه کرده، تبدیل میشود. یعنی همین آدم، همین شخصیت، با همان استعدادها، با همان قدرت بدنی، با همان هوش، با همان توانی که از لحاظ جسمانی و مغزی و قدرت اراده و تصمیمگیری داشت، با تبدیل محتوای ذهنی خودش، از یک موجود فعال پیشروِ اثرگذار، تبدیل به یک موجود منفعلِ منهزم میشود. این امر بسیار واضحی است. خوب؛ ممکن است کسی هم برود، آن احساسات، آن ایمان و آن باور را در او تقویت کند، یا در کسیکه آنچنان نیست، این ایمان را بهوجود آورد و از او یک موجود اثرگذارِ فعّالِ پیشروِ آنچنانی بسازد. من به این نکته، متنبّه شدم که اینکه میگویند: «مداد العلماء افضل من دماء الشّهداء»،(۱) معنایش این است. آن عالِم است که میتواند محتوای ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز، از این سختافزارِ موجودِ بشری - یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم میتواند این کار را بکند؛ «مداد العلماء»، واقعاً «افضل از دماء شهدا» است. برای خاطر اینکه همین جوانان طلبهی ما در میدان جنگ - آن گروه رزمی تبلیغی - به میدان جنگ میرفتند - من بارها آنها را در آنجا مشاهده کردم - و انسانها و آدمهای معمولی را تبدیل به آدمهای مقاوم میکردند؛ انسانهای سست را تبدیل به آدمهای قرص و انسانهای متزلزل را تبدیل به انسانهای ایستادهی دارای مقاومت میکردند. 1 ) من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 399؛ الأمالي( للصدوق)، ص: 168؛ الأمالي (للطوسي)، ص: 521؛ ٍ عَنْ مُدْرِكِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَال إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِينُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاء ترجمه : امام صادق عليه السّلام فرمود:در روز قيامت خداوند عزّ و جل مردم را در يك مكان جمع مىكند و ميزانهاى اعمال را بر پا مىدارد،در اين هنگام خونهاى شهدا با مداد علما سنجيده مىشود،مداد علما بر خونهاى شهدا برترى پيدا مىكند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :ارائه نشدن هیچ کار اسلامی کلیدواژه(ها) : عطاءالله مهاجرانی, وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی, ابزارهای فرهنگی, فرهنگ اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» - ظاهراً - نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است - این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما میگویم - وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است. فرض کنید من خودم در مورد صدا و سیما، کمتر هفتهای است که اعتراضی و اوقات تلخیای نداشته باشم و پیغام تندی ندهم؛ اما صدا و سیما کارهای زیادی را بهعنوان کار اسلامی انجام داده، برنامههای اسلامی و برنامههای هنری اسلامی درست کرده و برنامههای گزارشی و علمی داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و کار دارد. من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی بهوجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسی الله ان یتوب علیهم»(1)! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 102 وَآخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلًا صالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن يَتوبَ عَلَيهِم ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ ترجمه : و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند؛ و کار خوب و بد را به هم آمیختند؛ امید میرود که خداوند توبه آنها را بپذیرد؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش :به فکر این باشیم که باید پاسخگو باشیم کلیدواژه(ها) : پاسخگویی مسئولان, مسئولیتپذیری نوع(ها) : قرآن متن فیش : امیدواریم که خداوند به شما و به ما کمک کند تا همه بتوانیم وظیفهمان را انجام دهیم و بتوانیم پاسخ دهیم. عمده این است که بتوانیم آنچه را که انجام میدهیم، پاسخگو باشیم؛ باید به فکر این باشیم که باید پاسخ اینها را داد. خدای متعال از ما سؤال خواهد کرد: «ثم لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم».(1) این نعمت بزرگی است که قطعاً خدای متعال از آن سؤال خواهد کرد؛ باید انشاءالله بتوانیم جواب بدهیم. 1 ) سوره مبارکه التكاثر آیه 8 ثُمَّ لَتُسأَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ ترجمه : سپس در آن روز (همه شما) از نعمتهایی که داشتهاید بازپرسی خواهید شد! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : شورای عالی انقلاب فرهنگی کلیدواژه(ها) : شورای عالی انقلاب فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [ایرادات شورای عالی انقلاب فرهنگی] قبل از آنکه از ناحیهی افرادی از بیرون این شورای عالی متوجّه این شورای پربرکت و مفید شود، از سوی بعضی از افراد خود این شورا وارد میشود... معتقدم خودِ شورای عالی، بهترین مرجع است برای اینکه نسبت به عملکرد خود - آنجایی که اعتراض است؛ چه اعتراض دیگران، چه اعتراض عناصر اصلی خودش - رسیدگی کند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : شورای عالی انقلاب فرهنگی کلیدواژه(ها) : شورای عالی انقلاب فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شورای عالی انقلاب فرهنگی و شوراهای گوناگون دیگری وجود دارد که همهی اینها یا به یک واسطه، یا بیواسطه، مصوّبهی زمان امام رضواناللهعلیه است. بههرحال مصوّبهی مقام رهبری هستند و از لحاظ قانونی، هیچ اشکالی ندارند. الان مشکلات فراوانی برای دولت پیش میآید که از همین طریق حل میشود؛ باید هم حل بشود، هیچ اشکال قانونی هم ندارد. درعینحال برای اینکه شبههای در آن وجود نداشته باشد، من فکری خواهم کرد که انشاءالله این شورا از این جهات، مورد خدشهی بعضی اشخاص - که ممکن است در ذهنشان تردیدی هم باشد - نباشد. انشاءالله باید فکری هم برای این بکنیم و خواهیم کرد. بههرحال، خواهشم این است آقایانی که مجریان کارهای فرهنگی هستند، مصوّبات اینجا را مصوّبات قانونی و الزامی بدانند. این طور نباشد که هر وقت دلشان خواست، بر طبق آن رفتار کنند و هر وقت دلشان نمیخواهد، رفتار نکنند. فرض بفرمایید اعضای این شورا در جلسات متعدّدی نشستند و سیاستهای فرهنگی را تصویب کردند که سیاستهای فرهنگی خوبی هم بود، بعد - مثلاً - در مجمع تشخیص برود و آنجا هیچ مورد توجه قرار نگیرد. این درست نیست. اینجا یک مرکز اساسی و مهمّی است؛ اینجا برای کار فرهنگی، قطعاً بر مجمع تشخیص، اولویّت دارد. حدّاقل اینکه اصولاً اینجا برای کار فرهنگی تشکیل شده است، ولی آنجا مجموعهای است که مشاورین رهبری هستند. اینجا منصوبین رهبری هستند که باید بنشینند و راجع به مسائل و سیاستهای فرهنگی بحث کنند و وقتی آن بحث را به مجمع تشخیص میفرستند، آنجا هم باید با نظر اعتبار به اینها نگاه کند. نمیگویم هرچه که اینجا گفته بودند، عیناً باید در مجمع تشخیص، تصویب میشد؛ مجمع تشخیص هم در این تصمیم حق دارد، ولی باید با چشم اعتبار نگاه و توجّه میشد که این کار نشد. البته بعد از آن در دفتر ما مقداری جبران شد و آن سیاستهای فرهنگی که اینجا مشاهده شده بود، در سیاستهای کلّی نظام برای برنامهی سوم مندرج گردید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : شورای عالی انقلاب فرهنگی کلیدواژه(ها) : شورای عالی انقلاب فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خودِ شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهترین مرجع است برای اینکه نسبت به عملکرد خود رسیدگی کند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیکنند؟ صریحاً بگویند که ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم. «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلی چیزهای دیگر - اسلامی کنیم. ما میخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعی دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمیشود که ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان میخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما میخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضای جامعه را اسلامی کنیم. چرا این تصریح نمیشود؟! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : عالِم دینی کلیدواژه(ها) : عالِم دینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه میگویند: «مداد العلماء افضل من دماء الشّهداء»... آن عالِم است که میتواند محتوای ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم... یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم میتواند این کار را بکند؛ «مداد العلماء»، واقعاً «افضل از دماء شهدا» است. برای خاطر اینکه همین جوانان طلبهی ما در میدان جنگ - آن گروه رزمی تبلیغی - به میدان جنگ میرفتند... و انسانها و آدمهای معمولی را تبدیل به آدمهای مقاوم میکردند؛ انسانهای سست را تبدیل به آدمهای قرص و انسانهای متزلزل را تبدیل به انسانهای ایستادهی دارای مقاومت میکردند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیکنند؟ صریحاً بگویند که ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم. «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم - مثل خیلی چیزهای دیگر - اسلامی کنیم. ما میخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. چه مانعی دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمیشود که ما در هنرهای نمایشیمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان میخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما میخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنویس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضای جامعه را اسلامی کنیم. چرا این تصریح نمیشود؟! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهی رایج و نرخ شاهعبّاسی کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامی میخواهیم؟! چرا اعلان نمیکنند؟ صریحاً بگویند که ما میخواهیم سینمایمان را اسلامی کنیم . مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «سینمای اسلامی» یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، قالب و هنر را که از دیگران گرفتهایم اسلامی کنیم و از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی - 1378/09/23 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «سینمای اسلامی» یعنی چه؟ یعنی ما میخواهیم محتوای این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم اسلامی کنیم. |