[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : وحدت کلمه کلیدواژه(ها) : وحدت کلمه نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران باید هوشیار باشد. شما به برکت هوشیاریتان، بحمداللَّه توانستید این راه دشوار را تا اینجا طی کنید. هوشیاری همراه با اتّکای به خدا و توجّه و توسّل به ولیّعصر ارواحنافداه. اتّحاد کلمه را حفظ کردن، از دشمن نترسیدن و از خدا ترسیدن؛ اینها موجب شد که شما بتوانید این راه را تا امروز طی کنید. انشاءاللَّه در آینده هم، خدای متعال کمک خواهد کرد و به فضل پروردگار، این جامعهی اسلامی، از لحاظ مادّی و معنوی همان جامعهی نمونهای خواهد شد که دلهای همهی ملتهای دنیا به سمت آن کشش و جذبه پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : شاخص انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شاخص انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : مگر میشود با این کلمات، جامعیّت علی را تصویر کرد؟! ما مثل آن نقاشِ ناشیِ بیعلم و بیهنری هستیم که بخواهد چهرهی زیبایی را با خطِّ مدادی بکشد. چهار تا خط را این طرف و آن طرف میکشیم؛ یک هیکل مجسّم خواهد شد. اما آن چهرهی زیبا، یعنی این؟! خیلی بالاتر از این حرفهاست! اما برادران و خواهران! همان تصویر ناقصی هم که ما تصویر میکنیم، آنقدر زیباست، آن قدر بالاست، آن قدر شاخص است، که چشم انسان را مبهوت میکند! ما باید به آن سمت حرکت کنیم. البته هیچ کس توقّع ندارد که ما حتّی به یک فرسخی امیرالمؤمنین هم برسیم. این، واقعیّتی است. یک وقت بنده در نماز جمعهی چند سال قبل از این، گفتم که ما نمیتوانیم مثل امیرالمؤمنین باشیم. یک نفر نامه نوشت که «شما خوب خودتان را راحت کردید! میگویید: ما نمیتوانیم مثل امیرالمؤمنین باشیم!» بحث راحت کردن خودمان نیست. امیرالمؤمنین، علیهالصّلاةوالسّلام، خودش هم فرمود که «شما نمیتوانید.» او در قلّه است. یک قلّهی مرتفع را در نظر بگیرید! ما باید به سمت قلّه به راه بیفتیم؛ ولو در این دامنهها. عمده این است. مهم این است. شاخص این است. باید حرکت کنیم. نباید بگوییم «ما که نمیرسیم به آنجا.» نه! باید حرکت کرد. امیرالمؤمنین برای کسانی که مسؤول بخشی از بخشهای تشکیلات دولتی هستند، الگوست. گویا در جمع شما، عدّهای از مسؤولین محترم دستگاههای اداری و دولتی حضور دارند. در هرجا که هستند چه کوچک، چه بزرگ باید کار را با دلسوزی برای مردم انجام دهند. باید بدون منّت انجام دهند. و مُراجع خود را احترام و تکریم کنند. آنها را تحقیر نکنند. بر آنها منّت نگذارند. از آنها توقّع نکنند. سلامت دست، سلامت چشم، سلامت زبان، سلامت جیب، بلکه سلامت قلب که از همهی اینها مشکلتر است را از ما خواستهاند که داشته باشیم. امیرالمؤمنین در راه احیای انسانها کار کرد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : محاصره اقتصادی کلیدواژه(ها) : محاصره اقتصادی نوع(ها) : جستار متن فیش : پانزده سال است تبلیغاتچیهای دنیا و امروز بیشتر از گذشته سعی میکنند ملت ایران را، که میرود تا به قلّه برسد، مأیوس کنند. میگویند: «آقا، وضع اقتصاد خراب است! آقا، دنیا نمیگذارد! آقا، امریکا نمیگذارد! آقا، مردم ناراحتند!» دائم در گوش مردم این چیزها را میخوانند؛ آن هم با روشهای تبلیغاتی بسیار زیرکانه. بنده حرفهای اینها را گوش میدهم. حرفهایشان را گاهی مستقیماً گوش میدهم و بسیاری اوقات هم مینویسند یا ضبط میکنند و برایم میآورند. من میبینم اینها چه میگویند. میبینم که نشستهاند و کلماتی را انتخاب کردهاند که مردم این حرف را باور کنند! یک دروغ مسلّم را میخواهند مردم باور کنند! متأسّفانه بعضی در داخل، هرچه حرف میزنند برای مأیوس کردن مردم است. یا سکوت میکنند، یا اگر یککلمه حرف هم زدند، برای این است که مردم را مأیوس کنند! چرا مردم را مأیوس میکنید؟! چرا به این ملت قدرتمند و شجاع، که میتواند راههای دشوار را برود و دشوارترین بخش راه را هم تا کنون رفته است میگویید: «نمیتوانید به حکومت و جامعه و نظام عادلانه اسلامی برسید»؟! چرا؟! همهی راهها را دشمن رفت، بلکه بتواند شما ملت را شکست دهد؛ و نتوانست. همهی راهها را رفتند: راه جنگ نظامی، راه محاصرهی اقتصادی، راه تبلیغات، راه فحّاشی، راه تهمت زدن به مسئولین. چقدر تهمتها زدند بعد از این هم، البته خواهند زد کسی باور نکرد. حرفهایی میزنند با شواهد دروغین، و مطلبی را ادّعا میکنند تا مردم را مأیوس کنند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : ملتها، در همه جای دنیای اسلام، دلشان برای همکیشانشان میتپد؛ اما ملتها، با کمک دولتها میتوانند راه بیفتند و اعلام وجود کنند. در جاهای دیگر، اجازه داده نمیشود؛ یا خیلی به ندرت و کم. در اینجا دولت خودش پیشاپیش مردم، در این راهها حرکت میکند. لذا با ما مخالفند. همهی کسانی که در قضیهی فلسطین و در توطئه علیه فلسطین سهیمند، با حرکت ملت و دولت ایران به نفع مردم فلسطین، مخالفند. همهی جلّادانی که دستشان تا مرفق در خون مردم بوسنی هرزگوین فرو رفته است و این روزها باز نام آن ملت مظلوم تکرار میشود با این حکومت مخالفند. چرا؟ چون جلوِ ملتهای دنیا و دولتهای مسلمان حرکت میکند و میگوید: «بیایید به این ملت مظلوم کمک کنید.» کجایند کسانی که ادّعای بشریت دارند نمیگویم: طرفداران حقوق بشر. آنکه سرشان را بخورد! چه حقوق بشری؟! دروغ میگویند! و میببینند که صربها و کرواتهایِ متعصّبِ قومپرستِ ضدّ انسان و ضدّ احساسات بشری، یک ملت را این همه مرد و زن و کودک را آن طور تار و مار میکنند؟! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : یأس مسلمین کلیدواژه(ها) : یأس مسلمین نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز سعی دنیا این است که ملت ایران را از ادامهی راه امیر المؤمنین و راه اسلام مأیوس کند. من به شما و به همهی ملت ایران عرض میکنم: امروز بزرگترین جهاد در میدان تبلیغات، این است که کسی بتواند ملت ایران را به عاقبت و فرجام این راه امیدوار کند. هرکس مردم را ناامید کند، به این ملت خیانت کرده است. بهترین راه برای دلسردی کوهنوردی که با شوق از قلّهها بالا میرود در حالی که کولهپشتیاش را بسته و کمر را محکم کرده و عصا به دست گرفته این است که دروغی جعل کنند و به او بگویند که نمیشود رفت و به قلّه رسید. وسط راه، فلان اشکال و فلان مانع وجود دارد. میرود که قلّه را فتح کند؛ یعنی هدف دارد. امّا تا بفهمد به آن هدف نمیشود رسید، دست و پایش سست میشود و از همان جا برمیگردد. پانزده سال است تبلیغاتچیهای دنیا و امروز بیشتر از گذشته سعی میکنند ملت ایران را، که میرود تا به قلّه برسد، مأیوس کنند. میگویند: «آقا، وضع اقتصاد خراب است! آقا، دنیا نمیگذارد! آقا، امریکا نمیگذارد! آقا، مردم ناراحتند!» دائم در گوش مردم این چیزها را میخوانند؛ آن هم با روشهای تبلیغاتی بسیار زیرکانه. بنده حرفهای اینها را گوش میدهم. حرفهایشان را گاهی مستقیماً گوش میدهم و بسیاری اوقات هم مینویسند یا ضبط میکنند و برایم میآورند. من میبینم اینها چه میگویند. میبینم که نشستهاند و کلماتی را انتخاب کردهاند که مردم این حرف را باور کنند! یک دروغ مسلّم را میخواهند مردم باور کنند! متأسّفانه بعضی در داخل، هرچه حرف میزنند برای مأیوس کردن مردم است. یا سکوت میکنند، یا اگر یککلمه حرف هم زدند، برای این است که مردم را مأیوس کنند! چرا مردم را مأیوس میکنید؟! چرا به این ملت قدرتمند و شجاع، که میتواند راههای دشوار را برود و دشوارترین بخش راه را هم تا کنون رفته است میگویید: «نمیتوانید به حکومت و جامعه و نظام عادلانه اسلامی برسید»؟! چرا؟! همهی راهها را دشمن رفت، بلکه بتواند شما ملت را شکست دهد؛ و نتوانست. همهی راهها را رفتند: راه جنگ نظامی، راه محاصرهی اقتصادی، راه تبلیغات، راه فحّاشی، راه تهمت زدن به مسئولین. چقدر تهمتها زدند بعد از این هم، البته خواهند زد کسی باور نکرد. حرفهایی میزنند با شواهد دروغین، و مطلبی را ادّعا میکنند تا مردم را مأیوس کنند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : یأس مسلمین کلیدواژه(ها) : یأس مسلمین نوع(ها) : جستار متن فیش : به فضل الهی، حوزههای علمیهی شیعه و امروز بیشتر و بالاتر از همه، با یک فاصلهی زیاد، حوزه علمیهی قم سرشار از این ذخایر است. گذشتگان ما کار کردند. بزرگان ما کار کردند. فقهای بزرگ، در این حوزهها کار کردند. ذخایر، در این حوزه هست؛ منتها لزومی ندارد که بیایند جلو مردم صف بکشند که «آقا؛ ما هم هستیم.» اینها در حوزهی علمیهی قم هستند و روزی که خدای متعال اراده فرماید، آشکار خواهند شد. خدای متعال آنها را نشان خواهد داد. امروز یکیشان را نشان داد، برای مردم کافی است. روزی، باز اگر احتیاج شود، خدای متعال کسانی دیگر را از آن بزرگان عرضه خواهد کرد. و به فضل پروردگار، مردم برای تقلیدشان، دچار هیچ مشکلی نخواهند شد. دشمن میخواست مردم را از این طریق هم مأیوس کند و اضطراب بیافریند. هوشیار باید بود. ملت ایران باید هوشیار باشد. شما به برکت هوشیاریتان، بحمد اللّه توانستید این راه دشوار را تا اینجا طی کنید. هوشیاری همراه با اتّکای به خدا و توجّه و توسّل به ولیّعصر أرواحنا فداه. اتّحاد کلمه را حفظ کردن، از دشمن نترسیدن و از خدا ترسیدن؛ اینها موجب شد که شما بتوانید این راه را تا امروز طی کنید. إن شاء اللّه در آینده هم، خدای متعال کمک خواهد کرد و به فضل پروردگار، این جامعهی اسلامی، از لحاظ مادّی و معنوی همان جامعهی نمونهای خواهد شد که دلهای همهی ملتهای دنیا به سمت آن کشش و جذبه پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :مقابله امیرالمؤمنین(ع) با دشمنان مقدسمآب کلیدواژه(ها) : جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), خوارج, مارقین, سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : دشمنان دین، که امیرالمؤمنین قبل از زمان خلافت و در زمان خلافتش، دست از آنها برنداشت، مگر قدرت نداشتند؟! قدرتهای سیاسی داشتند، قدرتهای نظامی داشتند. بعضی، قدرتهای مردمی داشتند، نفوذ داشتند، ادّعای معنویت میکردند، مقدّس مآب بودند. بعضی مثل خوارج شبیه یک عدّه از انقلابی نماهای افراطی ما بودند که هیچ کس را هم قبول نداشتند. فقط خودشان را قبول داشتند و طرفدار دین میدانستند؛ هیچ کس دیگر را هم قبول نداشتند. مثل کسانی که اوّل انقلاب، امام را هم به انقلابیگری قبول نداشتند! امیرالمؤمنین، با اینها روبهرو شد؛ تار و مارشان کرد و فرمود: «اگر من با اینها درنمیافتادم، هیچ کس جرأت نمیکرد با اینها دربیفتد.» طرفهای امیرالمؤمنین، این طور افراد بودند. حالا یک عدّه، امروز بگویند: «بله؛ او امام ماست.» اما حاضر نباشند به استکبار، به قدرت مسلط امریکا، به کسانی که امروز صد برابر قدرتمندان فاسد صدر اسلام به مردم ظلم میکنند (همهی ظلمی را که آنها در طول سالها کردند، اینها انجام میدهند) یک کلمه حرفی بزنند که آنها را بد بیاید؟! بعد هم بگویند: «ما شیعهی علی هستیم و او امام ماست»؟! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : کرامت انسان کلیدواژه(ها) : کرامت انسان نوع(ها) : جستار متن فیش : امیرالمؤمنین برای كسانی كه مسؤول بخشی از بخشهای تشكیلات دولتی هستند، الگوست. گویا در جمع شما، عدّهای از مسؤولین محترم دستگاههای اداری و دولتی حضور دارند. در هرجا كه هستند چه كوچك، چه بزرگ باید كار را با دلسوزی برای مردم انجام دهند. باید بدون منّت انجام دهند. و مُراجع خود را احترام و تكریم كنند. آنها را تحقیر نكنند. بر آنها منّت نگذارند. از آنها توقّع نكنند. سلامت دست، سلامت چشم، سلامت زبان، سلامت جیب، بلكه سلامت قلب كه از همهی اینها مشكلتر است را از ما خواستهاند كه داشته باشیم. امیرالمؤمنین در راه احیای انسانها كار كرد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این حكومتی كه امروز در نظام جمهوری اسلامی تشكیل شده، حكومتی است كه بعد از گذشت قرنها، در راه امیرالمومنین است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : حضرت علی (علیهالسلام), حکومت امیرالمومنین (علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیهالسلام), حکومت امیرالمومنین (علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حضرت علی (علیه السلام) در تمام آنات قدرت و حكومت و سلطهای كه خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فكر ضعیفترین افراد جامعه بود مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : حضرت علی (علیهالسلام) کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیهالسلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امیرالمومنین آدمی بود كه در راه تبلیغ دین و كار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : وحدت, وحدت کلمه, مردم ایران کلیدواژه(ها) : وحدت, وحدت کلمه, مردم ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اتحاد كلمه را حفظ كردن، از دشمن نترسيدن و از خدا ترسيدن؛ اينها موجب شد كه شما(ملت ایران) بتوانيد اين راه را تا امروز طى كنيد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : مردم ایران, دشمنشناسی, مخالفان نظام (مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, دشمنشناسی, مخالفان نظام (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همهى كسانى كه در قضيهى فلسطين و در توطئه عليه فلسطين سهيمند، با حركت ملت و دولت ايران به نفع مردم فلسطين، مخالفند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : مردم ایران, یأس, دشمنشناسی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, یأس, دشمنشناسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز سعى دنيا اين است كه ملت ايران را از ادامهى راه اميرالمومنين و راه اسلام مايوس كند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : مردم ایران, یأس, خیانت ملی, مایوس شدن مردم کلیدواژه(ها) : مردم ایران, یأس, خیانت ملی, مایوس شدن مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر كس مردم را نااميد كند، به اين ملت خيانت كرده است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :بیان شخصیت امیرالمومنین(ع) در لسان پیامبراکرم(ص) کلیدواژه(ها) : حضرت علی (علیهالسلام) نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : قرنهاست همهی کسانی که معرفتی به این ذات مقدّس داشتهاند از مسلمان و غیرمسلمان دربارهی امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، سخن گفتهاند و نوشتهاند و هنوز هم مینویسند و میسرایند و میگویند. لکن آنچه گفته شده است، کافی نیست که بتواند شخصیت این اعجوبهی عالم و نمونهی قدرت کاملهی الهی و کلمهی تامّهی پروردگار را، برای ما، با همهی ابعاد روشن کند. البته، بیشتر این مشکل از ناحیهی ماست. ما هستیم که با ذهنهای کوچک و اُنس گرفته با مقیاسهای مادّی، قدرت آن را نداریم که شخصیتی را با آن ابعاد عظیم معنوی و روحی تصوّر کنیم. میتوان شبحی از آن شخصیت عظیم معنوی را به برکت گفتههای کسانی که خودشان مثل امیرالمؤمنین بودهاند یا بالاتر از امیرالمؤمنین که آن عبارت است از وجود مقدّس خاتمالانبیا، حضرت محمّد مصطفی صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم در ذهن تصویر کرد. در روایتی که از طرق غیرشیعه نقل شده است دیدم که پیغمبراکرم به جمعی از اصحابشان فرمودند: «من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی ابراهیم فی حلمه، و الی موسی فی هیبته، و الی عیسی فی عبادته، فلینظر الی وجه علىّبنابیطالب»(۱)؛ یعنی «علم آدم» که قرآن میگوید: «علَّم آدم الاسماء کلّها»(۲) همهی نشانهها و نامها و معارف آفرینش را، خدای متعال به حضرت آدم تعلیم داد یا «حلم ابراهیم» که قرآن تعریف میکند: «انَّ ابراهیم لحلیمٌ اوّاهٌ منیب.»(۳) یا «هیبت موسی» که قدرت و عظمت فرعونی در مقابل آن هیچ و پوچ بود، یا «عبادت عیسی» که مظهر زهد و اخلاص و تعبّد در مقابل پروردگار بود... و در بعضی از روایات دیگر، که باز از طرق غیرشیعه است، چیزهایی هم اضافه شده است به اینکه «زهد یحیی بنزکریا» و از این قبیل نشانههای انبیا، همه در این انسان بزرگ و والایی که ما خود را دنبالهرو و شیعهی او میدانیم، جمع شده است.(4) این، تصویری از شخصیت آن بزرگوار را میتواند تا حدودی برای ما روشن کند. 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 31 وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَى المَلائِكَةِ فَقالَ أَنبِئوني بِأَسماءِ هٰؤُلاءِ إِن كُنتُم صادِقينَ ترجمه : سپس علم اسماء [= علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست میگویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!» 3 ) سوره مبارکه هود آیه 75 إِنَّ إِبراهيمَ لَحَليمٌ أَوّاهٌ مُنيبٌ ترجمه : چرا که ابراهیم، بردبار و دلسوز و بازگشتکننده (بسوی خدا) بود! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :توجه امیرالمومنین(ع) یه ضعیفترین افراد جامعه کلیدواژه(ها) : صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام), شاخصههای حکومت امیرالمومنین علیه السلام, فقرزدایی, محرومین, الگو بودن امیرالمومنین (علیهالسلام) نوع(ها) : حدیث, نهجالبلاغه متن فیش : [امیرالمومنین(ع)] در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. هم خودش به فکر بود، هم کسانی را که به جاهای مختلف به عنوان حکومت و استانداری و سفارت و غیره میفرستاد، سفارش میکرد. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «بگرد، کسانی را پیدا کن که معمولاً چشم کسی مثل تو به آنها نمیافتد!»(1) بعضی هستند که دُور و بَرِ مالک اشترِ نوعی، که حاکم است، دائم میپلکند، خودشان را به او نزدیک میکنند، خودشان را به او میرسانند، متمکّنیناند، زباندارانند، زرنگهایند، مقامدارانند. نمیگویم آدمهای بد. ولو خوب. اما دست و پای این کار را دارند. عدّهای هم در جامعه هستند که دست و پای این کار را ندارند، امکانش را ندارند، رویش را ندارند، پولش را ندارند، آشنایش را ندارند. میفرماید: «بگرد اینها را پیدا کن و از حالشان تفقّد کن.»(2) امیرالمؤمنینی که به حاکمش اینطور میگوید، خودش آنگونه عمل میکند: به خانهی فقیر سر میزند، در دهان بچهی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. (3)(کسی گفت: آن قدر امیرالمؤمنین لقمه در دهان بچههای یتیم گذاشت، که ما آرزو کردیم ما هم بچه یتیم بودیم.) حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران حکومتش، قدرتش، ریاستش ولو بر یک مجموعهی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشههای کشور به یادش نمیآید، این دسته از مردمند: محرومین، فقرا، مستضعفین! چنین کسی میتواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمیسازد! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :حضور حداکثری امیرالمومنین(ع)در جنگ های زمان پیامبر(ص) کلیدواژه(ها) : جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), الگو بودن امیرالمومنین (علیهالسلام), صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : حدیث, نهجالبلاغه متن فیش : امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت. در همهی جنگهایی که پیغمبر رفتند، حضور داشت؛ جز در موارد خیلی معدود. ظاهراً در جنگ تبوک بود که پیغمبر فرمود: «یا علی! تو بمان و مدینه را حفظ کن.»(1) چون مدینه از یک طرف دیگر تهدید میشد، پیغمبر ایشان را در مدینه گذاشت. امّا در بقیه جنگها، یا در اکثر نزدیک به همهی جنگها، در کنار پیغمبر بود. وقتی که همه نبودند، او بود. آنوقت که کار از همیشه سختتر بود، او در نزدیکترین جای خطر حضور داشت. کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که حاضر نباشد در راه خدا و دین خدا، یک سیلی به بناگوشش او بزنند!؟ این میشود!؟ حاضر نباشد که به دشمن خدا، به دشمنان دین و به دشمنان اسلام، به خاطر قدرت و گردن کلفتیشان بگوید بالای چشمتان ابروست!؟ مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :مقابله امیرالمومنین(ع) با مقدس مآب ها کلیدواژه(ها) : الگو بودن امیرالمومنین (علیهالسلام), دشمنان امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : دشمنان دین، که امیرالمؤمنین قبل از زمان خلافت و در زمان خلافتش، دست از آنها برنداشت، مگر قدرت نداشتند!؟ قدرتهای سیاسی داشتند، قدرتهای نظامی داشتند. بعضی، قدرتهای مردمی داشتند، نفوذ داشتند، ادّعای معنویت میکردند، مقدّس مآب بودند. بعضی مثل خوارج شبیه یک عدّه از انقلابی نماهای افراطی ما بودند که هیچ کس را هم قبول نداشتند. فقط خودشان را قبول داشتند و طرفدار دین میدانستند؛ هیچ کس دیگر را هم قبول نداشتند. مثل کسانی که اوّل انقلاب، امام را هم به انقلابیگری قبول نداشتند! امیرالمؤمنین، با اینها روبهرو شد؛ تار و مارشان کرد و فرمود: «اگر من با اینها درنمیافتادم، هیچ کس جرأت نمیکرد با اینها دربیفتد.» (1) طرفهای امیرالمؤمنین، این طور افراد بودند. حالا یک عدّه، امروز بگویند: «بله؛ او امام ماست.» اما حاضر نباشند به استکبار، به قدرت مسلط امریکا، به کسانی که امروز صد برابر قدرتمندان فاسد صدر اسلام به مردم ظلم میکنند (همهی ظلمی را که آنها در طول سالها کردند، اینها انجام میدهند) یک کلمه حرفی بزنند که آنها را بد بیاید!؟ بعد هم بگویند: «ما شیعهی علی هستیم و او امام ماست»!؟ مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :تلاش حضرت آیت الله العظمی اراکی برای دوری از مرجعیت کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, محمدعلی اراکی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : مرجع تقلید بزرگی [حضرت آیت الله گلپایگانی] از میان مردم رفت و مردم حقِّ مطلب را ادا کردند. آن تشییع جنازه، آن عزاداریها، آن تلگرافها، آن تسلیتها، آن وفاداریها. آنوقت عدّهای توی مردم افتادند که «آقا، مرجعیّت رفت. دیگر نیست. دیگر نداریم. بعد از این، چه کنیم؟» یک عدّه از متدیّنین را مضطرب کردند. خدای متعال، به فضل و لطف خودش، یکی از ذخایرش را در حوزهی علمیه قم، در معرض تقلید مردم قرار داد. این پیرمردِ کهنسالِ قوی البنیه معنوی و دینی، این استخوان بسیار مهم و استوار فقه و حوزه را، خدای متعال دهها سال نگهداشت، برای این روزها. این، چیز عجیبی است. آنوقتها که ما در قم بودیم و این مرجع بزرگوار حضرت آیةاللَّهالعظمی آقای اراکی را میدیدیم، ایشان مردی بود که علمش مورد قبول همه، تقوایش مورد قبول همه. اما احتمالِ مرجعیتِ ایشان نمیرفت. از بس ایشان خودش را از این خطوطی که به مرجعیّت منتهی میشود، کنار میگرفت. به زهد و ورع و تقوا و کنارهگیری، معروف بود. خدای متعال این مرد را نگهداشت، عمر او را طولانی کرد، حواس او را حفظ کرد، قوّت معنوی و روحی و علمی او را حفظ کرد، برای امروز. و من به شما عرض کنم: در همهی زمانها، در این حوزهی علمیه قم، به فضل پروردگار، شخصیتها و رجالی هستند که شما برای تقلید از آنها، هیچ مشکلی پیدا نخواهید کرد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : دست قدرت الهی کلیدواژه(ها) : دست قدرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما هر که هستید، هر جا هستید، در هر گوشهی این کشور که زندگی میکنید و در هر گوشهی این دستگاه عظیم اسلامی یا خارج از دستگاههای دولتی مشغول کارید، وظیفهتان این است که در حوزهی امکان، مردم را امیدوار کنید. نشانههای امید هم بحمداللَّه زیاد است. دیدید که جنگ برای ما سختترین مشکل بود و خدای متعال چه طور مشکل را برطرف کرد! دیدید که مشکلات مقاطع حسّاس این کشور را چطور خدای متعال با دست قدرتنمای خود، برای ما حل کرد! واقعاً انسان وقتی فضل الهی را نگاه میکند، میگوید: «سبحانک یا اللَّه. سبحانک یا لا اله الاّ انت.» مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : حمایت از محرومان کلیدواژه(ها) : حمایت از محرومان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیرالمؤمنین امام ماست. امام همهی مسلمین است و همه او را به عنوان امام قبول دارند. امام یعنی چه؟ یعنی ما باید ابعاد این شخصیت را در نظر بگیریم مثل الگویی که شما جلو خودتان میگذارید، و بعد تمرین میکنید که چیزی شبیه آن بسازید و تمرین کنیم که شخصیت خودمان را از لحاظ فردیتمان، از لحاظ رفتارمان، از لحاظ علاقه و رابطهی خودمان با خدا و کاری که روی شخص خودمان میکنیم، از لحاظ رفتاری که با مردم میکنیم، از لحاظ رفتاری که با بیتالمال میکنیم این امکانی که در اختیار ماست؛ پولی که در اختیار ماست، ابزاری که در اختیار ماست از لحاظ رفتاری که با مردم به عنوان یک مجموعهی بشری داریم که ما راعی آنها هستیم و بر بخشی از زندگی آنها حاکم هستیم، از لحاظ دلسوزیای که برای محرومین میکنیم چه فقرا، چه محرومین ذهنی، چه محرومین علمی و اعتقادی از لحاظ رفتاری که با دین خدا میکنیم که چگونه باید از آن دفاع کرد و چگونه باید نسبت به آن دقّت ورزید از لحاظ رفتاری که با دشمنان میکنیم؛ در تمام اینها الگوی ما امیرالمؤمنین باشد و سعی کنیم خودمان را به آن بزرگوار شبیه کنیم... او در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. هم خودش به فکر بود، هم کسانی را که به جاهای مختلف به عنوان حکومت و استانداری و سفارت و غیره میفرستاد، سفارش میکرد. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «بگرد، کسانی را پیدا کن که معمولاً چشم کسی مثل تو به آنها نمیافتد!» بعضی هستند که دُور و بَرِ مالک اشترِ نوعی، که حاکم است، دائم میپلکند، خودشان را به او نزدیک میکنند، خودشان را به او میرسانند، متمکّنیناند، زباندارانند، زرنگهایند، مقامدارانند. نمیگویم آدمهای بد. ولو خوب. اما دست و پای این کار را دارند. عدّهای هم در جامعه هستند که دست و پای این کار را ندارند، امکانش را ندارند، رویش را ندارند، پولش را ندارند، آشنایش را ندارند. میفرماید: «بگرد اینها را پیدا کن و از حالشان تفقّد کن.» امیرالمؤمنینی که به حاکمش اینطور میگوید، خودش آنگونه عمل میکند: به خانهی فقیر سر میزند، در دهان بچهی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. (کسی گفت: آن قدر امیرالمؤمنین لقمه در دهان بچههای یتیم گذاشت، که ما آرزو کردیم ما هم بچه یتیم بودیم.) حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران حکومتش، قدرتش، ریاستش ولو بر یک مجموعهی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشههای کشور به یادش نمیآید، این دسته از مردمند: محرومین، فقرا، مستضعفین! چنین کسی میتواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمیسازد! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : اخلاص کلیدواژه(ها) : اخلاص نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «عبادت عیسی مسیح» مظهر زهد و اخلاص و تعبّد در مقابل پروردگار بود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز بزرگترین جهاد در میدان تبلیغات، این است که کسی بتواند ملت ایران را به عاقبت و فرجام این راه امیدوار کند مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کس مردم را ناامید کند، به این ملت خیانت کرده است مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیرالمؤمنین امام ماست. امام همهی مسلمین است و همه او را به عنوان امام قبول دارند. امام یعنی چه؟ یعنی ما باید ابعاد این شخصیت را در نظر بگیریم مثل الگویی که شما جلو خودتان میگذارید، و بعد تمرین میکنید که چیزی شبیه آن بسازید و تمرین کنیم که شخصیت خودمان را از لحاظ فردیتمان، از لحاظ رفتارمان، از لحاظ علاقه و رابطهی خودمان با خدا و کاری که روی شخص خودمان میکنیم، از لحاظ رفتاری که با مردم میکنیم، از لحاظ رفتاری که با بیتالمال میکنیم این امکانی که در اختیار ماست؛ پولی که در اختیار ماست، ابزاری که در اختیار ماست از لحاظ رفتاری که با مردم به عنوان یک مجموعهی بشری داریم که ما راعی آنها هستیم و بر بخشی از زندگی آنها حاکم هستیم، از لحاظ دلسوزیای که برای محرومین میکنیم چه فقرا، چه محرومین ذهنی، چه محرومین علمی و اعتقادی از لحاظ رفتاری که با دین خدا میکنیم که چگونه باید از آن دفاع کرد و چگونه باید نسبت به آن دقّت ورزید از لحاظ رفتاری که با دشمنان میکنیم؛ در تمام اینها الگوی ما امیرالمؤمنین باشد و سعی کنیم خودمان را به آن بزرگوار شبیه کنیم... او در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. هم خودش به فکر بود، هم کسانی را که به جاهای مختلف به عنوان حکومت و استانداری و سفارت و غیره میفرستاد، سفارش میکرد. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «بگرد، کسانی را پیدا کن که معمولاً چشم کسی مثل تو به آنها نمیافتد!» بعضی هستند که دُور و بَرِ مالک اشترِ نوعی، که حاکم است، دائم میپلکند، خودشان را به او نزدیک میکنند، خودشان را به او میرسانند، متمکّنیناند، زباندارانند، زرنگهایند، مقامدارانند. نمیگویم آدمهای بد. ولو خوب. اما دست و پای این کار را دارند. عدّهای هم در جامعه هستند که دست و پای این کار را ندارند، امکانش را ندارند، رویش را ندارند، پولش را ندارند، آشنایش را ندارند. میفرماید: «بگرد اینها را پیدا کن و از حالشان تفقّد کن.» امیرالمؤمنینی که به حاکمش اینطور میگوید، خودش آنگونه عمل میکند: به خانهی فقیر سر میزند، در دهان بچهی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. (کسی گفت: آن قدر امیرالمؤمنین لقمه در دهان بچههای یتیم گذاشت، که ما آرزو کردیم ما هم بچه یتیم بودیم.) حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران حکومتش، قدرتش، ریاستش ولو بر یک مجموعهی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشههای کشور به یادش نمیآید، این دسته از مردمند: محرومین، فقرا، مستضعفین! چنین کسی میتواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمیسازد! مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امیرالمؤمنین در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : جهاد کلیدواژه(ها) : جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز بزرگترین جهاد در میدان تبلیغات، این است که کسی بتواند ملت ایران را به عاقبت و فرجام این راه امیدوار کند مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چطور میشود کسی خود را شیعهی علی بن ابی طالب بداند؟ آن بزرگوار، همهی عمرش را به عبادت خدا گذراند. یکجا شما آن بزرگوار را پیدا کنید که از عبادت و توجّه به خدا و رابطه گرفتن با خدا غفلت کرده باشد!. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [امیرالمومنین(ع)]، همهی عمرش را به عبادت خدا گذراند. از اوّلی که در وجود آن بزرگوارْ بهوسیلهی پیغمبر اکرم نقطهی نوری از هدایت الهی به وجود آمد، تا لحظهای که با شمشیر دشمنان خدا به لقاءاللَّه شتافت، یکجا شما آن بزرگوار را پیدا کنید که از عبادت و توجّه به خدا و رابطه گرفتن با خدا غفلت کرده باشد! چه در شادی، چه در عزا، چه در جنگ و چه در صلح. در شب به نوعی، در روز به نوعی، در مسجد به نوعی، در میدان جنگ به نوعی، در مسند حکومت به نوعی، در جایگاه قضاوت و داوری به نوعی. دائم در حال ارتباط با خدا و تعبّد پیش پروردگار و کار برای او. این، امیرالمؤمنین است... او در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. هم خودش به فکر بود، هم کسانی را که به جاهای مختلف به عنوان حکومت و استانداری و سفارت و غیره میفرستاد، سفارش میکرد. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «بگرد، کسانی را پیدا کن که معمولاً چشم کسی مثل تو به آنها نمیافتد!» بعضی هستند که دُور و بَرِ مالک اشترِ نوعی، که حاکم است، دائم میپلکند، خودشان را به او نزدیک میکنند، خودشان را به او میرسانند، متمکّنیناند، زباندارانند، زرنگهایند، مقامدارانند. نمیگویم آدمهای بد. ولو خوب. اما دست و پای این کار را دارند. عدّهای هم در جامعه هستند که دست و پای این کار را ندارند، امکانش را ندارند، رویش را ندارند، پولش را ندارند، آشنایش را ندارند. میفرماید: «بگرد اینها را پیدا کن و از حالشان تفقّد کن.» امیرالمؤمنینی که به حاکمش اینطور میگوید، خودش آنگونه عمل میکند: به خانهی فقیر سر میزند، در دهان بچهی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. (کسی گفت: آن قدر امیرالمؤمنین لقمه در دهان بچههای یتیم گذاشت، که ما آرزو کردیم ما هم بچه یتیم بودیم.) مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیرالمؤمنین آدمی بود که در راه تبلیغ دین و کار برای خدا و مبارزه با دشمنان خدا، شب و روز نمیشناخت. در همهی جنگهایی که پیغمبر رفتند، حضور داشت؛ جز در موارد خیلی معدود. ظاهراً در جنگ تبوک بود که پیغمبر فرمود: «یا علی! تو بمان و مدینه را حفظ کن.» چون مدینه از یک طرف دیگر تهدید میشد، پیغمبر ایشان را در مدینه گذاشت. امّا در بقیه جنگها، یا در اکثر نزدیک به همهی جنگها، در کنار پیغمبر بود. وقتی که همه نبودند، او بود. آنوقت که کار از همیشه سختتر بود، او در نزدیکترین جای خطر حضور داشت. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش : تشیع کلیدواژه(ها) : تشیع نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امیرالمؤمنین امام ماست. امام همهی مسلمین است و همه او را به عنوان امام قبول دارند. امام یعنی چه؟ یعنی ما باید ابعاد این شخصیت را در نظر بگیریم مثل الگویی که شما جلو خودتان میگذارید، و بعد تمرین میکنید که چیزی شبیه آن بسازید و تمرین کنیم که شخصیت خودمان را از لحاظ فردیتمان، از لحاظ رفتارمان، از لحاظ علاقه و رابطهی خودمان با خدا و کاری که روی شخص خودمان میکنیم، از لحاظ رفتاری که با مردم میکنیم، از لحاظ رفتاری که با بیتالمال میکنیم این امکانی که در اختیار ماست؛ پولی که در اختیار ماست، ابزاری که در اختیار ماست از لحاظ رفتاری که با مردم به عنوان یک مجموعهی بشری داریم که ما راعی آنها هستیم و بر بخشی از زندگی آنها حاکم هستیم، از لحاظ دلسوزیای که برای محرومین میکنیم چه فقرا، چه محرومین ذهنی، چه محرومین علمی و اعتقادی از لحاظ رفتاری که با دین خدا میکنیم که چگونه باید از آن دفاع کرد و چگونه باید نسبت به آن دقّت ورزید از لحاظ رفتاری که با دشمنان میکنیم؛ در تمام اینها الگوی ما امیرالمؤمنین باشد و سعی کنیم خودمان را به آن بزرگوار شبیه کنیم. چطور میشود کسی خود را شیعهی علی بن ابی طالب بداند؟ آن بزرگوار، همهی عمرش را به عبادت خدا گذراند. از اوّلی که در وجود آن بزرگوارْ بهوسیلهی پیغمبر اکرم نقطهی نوری از هدایت الهی به وجود آمد، تا لحظهای که با شمشیر دشمنان خدا به لقاءاللَّه شتافت، یکجا شما آن بزرگوار را پیدا کنید که از عبادت و توجّه به خدا و رابطه گرفتن با خدا غفلت کرده باشد! چه در شادی، چه در عزا، چه در جنگ و چه در صلح. در شب به نوعی، در روز به نوعی، در مسجد به نوعی، در میدان جنگ به نوعی، در مسند حکومت به نوعی، در جایگاه قضاوت و داوری به نوعی. دائم در حال ارتباط با خدا و تعبّد پیش پروردگار و کار برای او. این، امیرالمؤمنین است. حالا کسی بخواهد ادّعا کند که «او امام من است»، در حالی که به کمترین چیزی که در زندگی میپردازد رابطهی قلبیاش با خداست، آیا واقعاً او امام چنین آدمی است!؟ میشود قبول کرد...!؟ او در قلّه است. یک قلّهی مرتفع را در نظر بگیرید! ما باید به سمت قلّه به راه بیفتیم؛ ولو در این دامنهها. عمده این است. مهم این است. شاخص این است. باید حرکت کنیم. نباید بگوییم «ما که نمیرسیم به آنجا.» نه! باید حرکت کرد. |