[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نظام سلطه کلیدواژه(ها) : نظام سلطه نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام جهانی نظام سلطه است؛ نظام استکبار است؛ نظام ظلم است. به چه وسیله آمریکا به اینجا رسید؟ چه طور توانست اینجور به دنیا زورگوئی کند؟ چون دانش داشت و از دانش استفاده کرد. غربیها در این مسابقهی جهانیای که در طول تاریخ وجود داشته، سوء استفاده کردند. ببینید در طول تاریخ، علم در بین ملتهای دنیا دست به دست گشته؛ شما هیچ ملتی را پیدا نمیکنید که از اول تا آخر، دانش در اختیار آنها بوده؛ نه، این یکی از سنتهای خداست. در این مسابقهی در بین جوامع بشری - ملتها مسابقه دارند و از هم جلو میزنند - از لحاظ دانش یک وقتی شرق جلو بود، یک وقتی کشورهای اسلامی جلو بودند و یک وقتی بخصوص کشور ایران جلو بود؛ همین حالتی که امروز شما در بعضی از کشورهای غربی مشاهده میکنید که از لحاظ علم در رتبهی بالائی هستند و دیگران باید سرشان را بالا کنند تا آنها را ببینند، یک روز کشور شما همین حالت را داشت و کشورهای اروپائی و کشورهای شرقی و غربی باید به بالا نگاه میکردند تا میتوانستند دانشمند ایرانی را ببینند؛ دانشمندان عظیمی که نه فقط در علم، حتّی در فناوری - فناوریهای متناسب با آن روز - از همهی دنیا جلو بودند. یک روزی اینجوری بوده؛ یک روز هم غربیها جلو افتادند. اما یک نکتهی مهمی است که از زمانی که غربیها جلو افتادند، از این برتریِ علمی، برای مقاصد سیاسی و اقتصادیِ سلطهگرانه استفاده کردند؛ استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معنای استعمار این است که یک کشوری با هزارها کیلومتر فاصله، دستاندازی کند به یک کشوری که منبع ثروت است - مثلاً شبه قارهی هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد. خب میدانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در کار کشتیرانی و دریانوردی یک مهارتی پیدا کرده بودند؛ این دریانوردی را توسعه دادند، خطرپذیری کردند، ریسکپذیری کردند، آمدند هندوستان را پیدا کردند و بر آن تسلط پیدا کردند؛ اینجا از برتری علمیِ خودشان استفادهی سیاسی کردند! کاری که تا آن زمان هیچ کدام از کشورهای گوناگونی که دارای برتری علمی بودند، نکرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیکیها، هم هلندیها، اینهائی که طرف منطقهی شرق و منطقهی شبه قارهی هند رفتند و اولبار استعمار را راه انداختند، و هم آن کسانی که بعد رفتند آفریقا را گرفتند - گروهی از کشورهای اروپائی مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمی و توانائی علمیشان، استفادهی سیاسی کردند؛ یعنی استعمار را به وجود آوردند. وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! این اتفاقی است که افتاده و کاری است که شده. خب، این سوء استفادهی از علم بود. دنیا تحولات دارد؛ انسانها در یک حدی محدود نمیمانند و انسان را نمیشود زندانی کرد. بالاخره جوشش استعداد انسانی - چه در زمینهی علمی، چه در زمینهی سیاسی - کار خودش را میکند، و کرد. حرکتهای فراوانی از طرف مردم در جاهای مختلف دنیا به وجود آمد. وضع امروز دنیا این است که قدرتهائی که دارای پیشرفت علمی هستند، سعی میکنند این پیشرفت را به صورت انحصاری نگه دارند. شماها خوب میدانید، بخشهائی از دانش در کشورهای پیشرفتهی غربی هست که مطلقاً اجازهی دسترسی به آنها به کسانی خارج از محدودهی خودشان داده نمیشود؛ یعنی اختصاصی است. مثل این سندهائی که وقتی کهنه شد، منتشرش میکنند؛ دانشی هم که در اختیار آنهاست، وقتی از آن مرحلهی اهمیت و درجهی اوّلی افتاد، آن وقت اجازه میدهند دیگری دست پیدا کند؛ آن وقتی که خودشان به یک مرحلهی بالاتری رسیده باشند. اینجوریاند و در زمینهی علم، انحصارطلبند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : گفتمانسازی کلیدواژه(ها) : گفتمانسازی نوع(ها) : جستار متن فیش : در این دنیا برای به هم زدن این سلطه، باید یک حرکت علمی کرد. نظام جمهوری اسلامی که از لحاظ ارزشگذاری و نظام ارزشی، نقطهی مقابل آن چیزی است که امروز سلطهگران غربی دنبالش هستند - و خب، موفق هم شده؛ از لحاظ سیاسی موفق شده؛ خودش را تثبیت کرده؛ علیه توطئهها سی سال ایستادگی کرده و در ابعاد مختلف خودش را پیش برده - برای اینکه بتواند هدفهای خودش را تأمین بکند - که آن هدفها، هدفهای والای انسانی است که هر انسانی آنها را قبول دارد - باید دنبال علم برود؛ این است که من گفتهام امروز یکی از پایهایترین گفتمانهای کنونی کشور ما باید گفتمان پیشرفت علم و فناوری باشد؛ این برو برگرد ندارد. بدون اینکه ما به دنبال پیشرفت علمی و رشد علمی و افزایش توان علمی باشیم، و بدون اینکه این امکان علمی را در سطح زندگی خودمان بیاوریم و زندگی مادی را اعتلاء بدهیم، امکان مقابلهی با آن قدرتها وجود ندارد. این پرچمی که در دست جمهوری اسلامی است، در این صورت در اهتزاز و سرپا خواهد ماند و پیروز خواهد شد. خب، در این زمینه من شاید یک مقداری بیش از اندازهی لازم صحبت کردم؛ به خاطر اینکه تصور نمیکردم این فکر و ذهنیت در جوانهای نخبه باشد که علم و فناوری چه فایدهای دارد؛ لذا یک مقداری در این زمینه بیشتر توضیح دادم. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار ملی کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : ببینید، علم مایهی قدرت و ثروت است. اگر کشور شما و نظام جمهوری اسلامی باید به این قدرت و اقتدار دست پیدا کند تا بتواند از ملت خود، از کشور خود، از ارزشهای خود و از نظام خود پشتیبانی کند و مصونیت ببخشد - که قدرت فایدهاش این است؛ اقتدار برای زورگوئی به دیگران نیست، برای جلوگیری از زورگوئی دیگران است - و اگر در کنار این به ثروت احتیاج دارد تا بتواند مشکلات گوناگونی را که میراث سالها حکومت استبدادی در این کشور است برطرف کند، باید علم را به دست بیاورد. برای یک ملت، علم وسیلهای است برای رسیدن به اقتدار ملی و ثروت ملی. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار ملی کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : خدمت به کشور از راههای مختلفی ممکن است؛ یکی از بهترین راههایش خدمت به کشور از راه علم است. خب، سیاستمدارها هم خدمت به کشور میکنند؛ مجاهدان راه خدا و رزمآوران میدانهای جنگ هم خدمت به کشور میکنند، تجار و بازرگانان و بقیه هم خدمت به کشور میکنند، صنعتگران هم خدمت به کشور میکنند؛ اما یکی از راههای برجستهی خدمت به کشور، از راه علم است؛ به همین دلائلی که قبلاً عرض شد که علم مایهی اقتدار ملی، مایهی قدرت کشور، مایهی ثروت کشور و مایهی سربلندی هر کشوری است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : جنبش نرم افزاری کلیدواژه(ها) : جنبش نرم افزاری نوع(ها) : جستار متن فیش : این میتواند عقبماندگی را جبران کند. این سالهائی که شما راه افتادید و این کاروان علم در کشور حرکت کرده، دستاوردهای بسیار زیادی داشته. همین تقریبا ده دوازده سال اخیر که این تفکر علمگرائی و دنبال علم رفتن و نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری و مسئلهی نخبهپروری در کشور شروع شده، تا امروز ما خیلی پیشرفت کردهایم. این پیشرفتها مغتنم است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : سند چشم انداز ۱۴۰۴ کلیدواژه(ها) : سند چشم انداز ۱۴۰۴ نوع(ها) : جستار متن فیش : سند چشمانداز هم مطلقا یک قطعهای از نگاههای غربی نیست. ما جهت را عوض کردهایم. ببینید، یک نکتهای که شما جوانها خوب است به آن توجه کنید، این است که خیلی از چیزها هست که قالب آن ایرادی ندارد، اما جهتش اشکال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمرهای که شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهای پاکشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یک رسم جاهلی است و در جاهلیت بوده. همین طوافی که شما میکنید، این طواف را در دوران جاهلیت میکردند. در موسم حج، که موسم حج هم همین ماههای حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان کسی اعتقاد نداشت - راه میافتادند و به مکه میآمدند، برای اینکه اطراف کعبه طواف کنند. قالب کار، همین قالب کاری است که شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت کار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبهپروری کلیدواژه(ها) : نخبهپروری نوع(ها) : جستار متن فیش : همهی مطالبی هم که برادران و خواهران و جوانان عزیز ما آمدید اینجا و بیان کردید، این فکر را در انسان تقویت میکند که جریان نخبهپروری و توسعهی فکر سازنده در بین جوانان کشور، یک جریان رو به رشدی است؛ دارای پیشرفت است و آیندهی خوبی را نوید میدهد. من حرفهای دوستان در سال گذشته را هم کم و بیش در یاد دارم - غیر از اینکه حالا یادداشت شده و ثبت شده - آنها هم همین جور است. نکاتی که به ذهن جوانان و نخبگان ما میرسد که فکر میکنند اینجا باید مطرح و بیان کنند، برای ما شاخص است. انسان میبیند که هم توجه و انگیزهها برای پیشرفت علم و اعتناء به اهمیت علم و فناوری بیشتر شده، هم جهتگیریها با اهداف والای نظام جمهوری اسلامی همخوانتر و منطبقتر شده است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبهپروری کلیدواژه(ها) : نخبهپروری نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر درست محاسبه بشود، شاید بتوان گفت واقعاً حدود صد و پنجاه سال ملت ایران را متوقف نگه داشتند. این استعداد جوشانی را که شما امروز میبینید، این مال امروز نیست؛ همیشه نسلهای ایرانی این استعداد را داشتهاند. اینها به دلایل مختلف متوقف مانده؛ عمدهاش هم به خاطر حاکمیت حکومتهای مستبد و جائر در همهی زمانها - و بخصوص در این برههی آخر، به اضافه شدنِ وابستگی و فساد - بوده. این عقبماندگی وجود دارد. لیکن استعداد ملت ایران، یک استعدادِ از متوسط بالاتر است؛ این را ما بارها گفتهایم. بعضیها خیال کردند که ما این را ادعا میکنیم؛ حالا بتدریج در سطح جهان هم دارد این معنا منعکس میشود. گواهیها و تصدیقهای جهانی نسبت به هوش بسیار زیاد ایرانی، مکرر در جاهای گوناگونی دارد تکرار میشود. توی مجلات آمریکائی مینویسند و بخصوص از بعضی از دانشگاههای ما اسم میآورند. البته این اسمآوردنها مغرضانه است؛ آن دانشگاهی که آنها اسم میآورند - چه در تهران، چه در اصفهان - اینها دانشگاههای برترند، شکی نیست؛ اما نام آوردن آنها مغرضانه است؛ چون دانشگاه بر پایهی نیروی انسانی است: دانشجو و استاد و البته مدیریت. هم دانشجو و هم استاد، از همین نسلهای ایرانی هستند؛ بنابراین، این عمومیت دارد و مخصوص دانشگاه خاصی نیست. در هر جائی که تلاشی صورت بگیرد، همین برجستگی نمایان خواهد شد که آنها در مواردی به آن اعتراف میکنند. بنابراین ما از این امکان بسیار بالای انسانی برخورداریم؛ یعنی هوش و استعدادِ از متوسط بالاترِ انسانی در ایران. این میتواند عقبماندگی را جبران کند. این سالهائی که شما راه افتادید و این کاروان علم در کشور حرکت کرده، دستاوردهای بسیار زیادی داشته. همین تقریباً ده دوازده سال اخیر که این تفکر علمگرائی و دنبال علم رفتن و نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری و مسئلهی نخبهپروری در کشور شروع شده، تا امروز ما خیلی پیشرفت کردهایم. این پیشرفتها مغتنم است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبهپروری کلیدواژه(ها) : نخبهپروری نوع(ها) : جستار متن فیش : یک چیز دیگری که من اینجا لازم است مطرح بکنم - اگر چه مخاطبش در واقع کس دیگری است - مسئلهی بزرگداشت نخبگان و تکریم نخبگان است. در این زمینه، در واقع رسانههای ما و بخصوص رسانهی ملی و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه کنید در تبلیغاتی که انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههای خارجی و اسمهای گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توی تلویزیون و سؤال میکنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چی بود؟ اگر گفتی و بلد بودی برنده میشوی! حالا ندانند این را؛ مگر چه کسری و چه نقصی وارد میشود؟ فرض کنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یک نقیصه؟ که شناخت او بشود یک امتیاز؟! یا مثلاً ورزش. خب البته میدانید و بارها گفتهام، من از طرفداران ورزش قهرمانیام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپروریِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم؛ از آنها هم تشکر میکنم؛ خیلی هم دوستشان میدارم؛ گاهی هم پیش من میآیند. اما حرف من این است که چرا ما باید یک نخبهی علمی را کمتر از یک نخبهی ورزشی بها بدهیم؟ ما چقدر نخبههای علمی داریم که در قلهاند؛ چقدر نخبهی علمی داریم که اگر چنانچه دست کشورهای دیگر به اینها برسد، آنها را فوراً میقاپند و میبرند؛ اینها را باید تجلیل کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : ارتباط صنعت و دانشگاه کلیدواژه(ها) : ارتباط صنعت و دانشگاه نوع(ها) : جستار متن فیش : یکی از ضعفها ناهماهنگیهاست؛ در بخشهای مرتبط با دانش و علم و فناوری، بایستی هماهنگی کامل بوجود بیاید. ما مسئلهی ارتباط صنعت و دانشگاه را مطرح کردیم - که خب، الحمدلله در این زمینه دارد کار میشود و بیشتر هم کار خواهد شد؛ حالا مسئولین مطالبی هم دربارهی ارتباط نخبگان با مراکز تحقیقاتی یا با صنایع و امثال اینها، با ما در میان گذاشتند که مژدهبخش است و انشاءالله در وقت خودش به شما گفته خواهد شد و اطلاع خواهند داد - لیکن هماهنگی بین خود مراکز علمی خیلی لازم است؛ یعنی دو وزارت علوم و بهداشت با همین معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور و بنیاد نخبگان و سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی و هر بخشی از بخشها که در این زمینهها همکاری میکنند، یک ارتباط و همکاری و همافزائی دائم لازم است که مبادا اینها کار هم را خنثی بکنند یا حلقههای مفقوده و خلأهائی در این زمینه - از قبیل همین که یک خانمی راجع به مشکل جوانهای خوارزمی بیان کردند - بوجود بیاید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :توجه اسلام به یادگیری دانش از دیگران کلیدواژه(ها) : علمآموزی نوع(ها) : حدیث متن فیش : اینی که پیغمبر میفرماید: «اطلبوا العلم و لو بالصّین»(1) نمیخواهد بگوید بروید فلسفه یا فقه را از چین یاد بگیرید؛ بروید دانش را - هر دانشی؛ علم و آنچه که بر علم مترتب میشود یعنی فناوری و توانائیهای فراوان سرپنجهی بشری - یاد بگیرید؛ اینها چیزهای لازمی است. 1 ) منية المريد، شهید ثانی، ص 103 ؛ مشكاة الأنوار فی غرر الأخبار، علی بن حسن طبرسی، ص 135؛ عوالی اللئالی ، ابن ابی جمهور احسائی، ج 4، ص 70 ؛ بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج 1، ص 177 ؛ اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ. ترجمه : دانش را بجوئيد اگر چه در چين باشد. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتصاد بدون نفت کلیدواژه(ها) : اقتصاد بدون نفت نوع(ها) : جستار متن فیش : علم مایهی قدرت و ثروت است. کشور شما و نظام جمهوری اسلامی باید به این قدرت و اقتدار دست پیدا کند تا بتواند از ملت خود، از کشور خود، از ارزشهای خود و از نظام خود پشتیبانی کند و مصونیت ببخشد که قدرت فایدهاش این است؛ اقتدار برای زورگویی به دیگران نیست، برای جلوگیری از زورگویی دیگران است؛ و در کنار این به ثروت احتیاج دارد تا بتواند مشکلات گوناگونی را که میراث سالها حکومت استبدادی در این کشور است برطرف کند، باید علم را به دست بیاورد. برای یک ملت، علم وسیلهای است برای رسیدن به اقتدار ملی و ثروت ملی. البته اینها ثروت و پول لازم دارد؛ پول را هم از همین راه باید بهدست بیاوریم... آن روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانشمان بهدست بیاوریم و درِ چاههای نفت را پلمب کنیم، آن روز برای ما روز خوبی است. امروز ما داریم از ذخایرمان میخوریم. بیشتر بودجهی کشور از نفت است. نفت ذخیرهی ماست. گنجینهمان را داریم تخلیه میکنیم؛ از روی ناچاری. باید روزی برسد که این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خودِ آن ثروت به پیشرفت دانش کمک خواهد کرد... دائماً همافزائی بهوجود میآید. البته جهتگیریها، باید جهتگیریهای درست و معنوی و الهی باشد. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتصاد بدون نفت کلیدواژه(ها) : اقتصاد بدون نفت نوع(ها) : جستار متن فیش : این دنیائی که در اختیار ماست، این زمینی که در اختیار ماست، این موادی که در اختیار ماست، ای بسا میلیونها برابر بهرهای که امروز بشر از آنها استفاده میکند، قابل بهرهبرداری باشد. از همین آب، از همین خاک، از همین مواد، از همین هوا، از همین موادی که در زیر زمین هست و از همین چیزهائی که در اختیار ماست و ما ارزش اینها را نمیدانیم، ای بسا بشر در آینده بهرههای خیلی فراوانی ببرد. ما امروز نفت را میسوزانیم؛ ممکن است در آینده، بهرهمندیهائی از نفت برای بشر به دست بیاید و به قدری ارزشمند بشود که هیچ عاقلی حاضر نباشد یک قطرهی نفت را بسوزاند؛ به جای آن از انرژیهای دیگر استفاده کنند. شما ببینید، امروز از زبالهی شما بازیافتِ مواد باارزش میکنند. خب، زباله زباله است؛ این یک مثال خیلی کوچک است. خیلی از چیزها هست که ممکن است از آنها استفاده بشود؛ به چه وسیله میشود آنها را فهمید؟ به چه وسیله میشود به راههای دَه توی طبیعت پی برد و راه برد و از آنها استفاده کرد؟ به وسیلهی علم. اینی که پیغمبر میفرماید: «اطلبوا العلم و لو بالصّین»، نمیخواهد بگوید بروید فلسفه یا فقه را از چین یاد بگیرید؛ بروید دانش را - هر دانشی؛ علم و آنچه که بر علم مترتب میشود یعنی فناوری و توانائیهای فراوان سرپنجهی بشری - یاد بگیرید؛ اینها چیزهای لازمی است. خب، این یک مقداری پرداختن به مسائل بدیهی بود؛ یعنی بنده تصور هم نمیکردم که در بین شما جوانان نخبه کسی باشد که در این زمینه شک و تردیدی داشته باشد و تصور کند که حالا اسلام چه میگوید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار ملی, ثروت ملی, اقتدار علمی, پیشرفت علمی و فناوری, حرکت علمی ایران, پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی, ثروت ملی, اقتدار علمی, پیشرفت علمی و فناوری, حرکت علمی ایران, پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : علم برای یک ملت، وسیلهای برای رسیدن به اقتدار ملی و ثروت ملی است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار ملی, اقتدار علمی, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران, حرکت علمی ایران, ثروت ملی, قدرت ملی, عزت ملی کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی, اقتدار علمی, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران, حرکت علمی ایران, ثروت ملی, قدرت ملی, عزت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : علم مایهی اقتدار ملی، مایهی قدرت کشور، مایهی ثروت کشور و مایهی سربلندی هر کشوری است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : انحصار علمی کلیدواژه(ها) : انحصار علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجایی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! این اتفاقی است که افتاده و کاری است که شده. خب، این سوءاستفادهی از علم بود. دنیا تحولات دارد؛ انسانها در یک حدی محدود نمیمانند و انسان را نمیشود زندانی کرد. بالاخره جوشش استعداد انسانی- چه در زمینهی علمی، چه در زمینهی سیاسی- کار خودش را میکند، و کرد. حرکتهای فراوانی از طرف مردم در جاهای مختلف دنیا به وجود آمد. وضع امروز دنیا این است که قدرتهائی که دارای پیشرفت علمی هستند، سعی میکنند این پیشرفت را به صورت انحصاری نگه دارند. شماها خوب میدانید، بخشهائی از دانش در کشورهای پیشرفتهی غربی هست که مطلقاً اجازهی دسترسی به آنها به کسانی خارج از محدودهی خودشان داده نمیشود؛ یعنی اختصاصی است. مثل این سندهائی که وقتی کهنه شد، منتشرش میکنند؛ دانشی هم که در اختیار آنهاست، وقتی از آن مرحلهی اهمیت و درجهی اوّلی افتاد، آن وقت اجازه میدهند دیگری دست پیدا کند؛ آن وقتیکه خودشان به یک مرحلهی بالاتری رسیده باشند. اینجوریاند و در زمینهی علم، انحصارطلبند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : هیچ کشوری از این کشورهائی که در زمینههای مختلف چنین پیشرفتهائی پیدا کردهاند، مثل کشور ما نیست! ما مظلومانه، تنها و در بین این همه دشمنیها- در حالی که هم شرقِ کمونیستی و هم غربِ سرمایهداری با ما به جد دشمن بودند؛ اروپا هم که مایل بود یک نقش مثلًا میانهای ایفا کند، هیچگونه کمکی به ما نکرد، بلکه ضربه هم زد- این جوانهای باهوش و زیرک و احیاناً بسیار زبل از میان ملت ما، توانستند این نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند. کارهای بزرگی شده؛ این خیلی امیدبخش است. در آینده هم میتوانید این کارها را انجام بدهید. لذا من نگاهم به آینده، نگاه خیلی خوبی است؛ اگرچه وضع کنونی را قابل تحسین میدانم، اما بههیچوجه قناعت به این وضع را مجاز نمیشمارم، برای هیچکس: نه برای دولتیها، نه برای خود شما جوانها، نه برای اساتیدتان. ما هنوز خیلی باید راه برویم؛ خیلی باید حرکت کنیم. فاصلهی ما هنوز با آن قلهها- حتّی، برخی پائینتر از قلهها- زیاد است. باید این فاصلهها را طی کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : تولید علم کلیدواژه(ها) : تولید علم نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر درست محاسبه بشود، شاید بتوان گفت واقعاً حدود صد و پنجاه سال ملت ایران را متوقف نگه داشتند. این استعداد جوشانی را که شما امروز میبینید، این مال امروز نیست؛ همیشه نسلهای ایرانی این استعداد را داشتهاند. اینها به دلایل مختلف متوقف مانده؛ عمدهاش هم به خاطر حاکمیت حکومتهای مستبد و جائر در همهی زمانها- و بخصوص در این برههی آخر، به اضافه شدنِ وابستگی و فساد- بوده. این عقبماندگی وجود دارد. لیکن استعداد ملت ایران، یک استعدادِ از متوسط بالاتر است؛ این را ما بارها گفتهایم. بعضیها خیال کردند که ما این را ادعا میکنیم؛ حالا بتدریج در سطح جهان هم دارد این معنا منعکس میشود. گواهیها و تصدیقهای جهانی نسبت به هوش بسیار زیاد ایرانی، مکرر در جاهای گوناگونی دارد تکرار میشود. توی مجلات آمریکائی مینویسند و بخصوص از بعضی از دانشگاههای ما اسم میآورند. البته این اسمآوردنها مغرضانه است؛ آن دانشگاهی که آنها اسم میآورند- چه در تهران، چه در اصفهان- اینها دانشگاههای برترند، شکی نیست؛ اما نام آوردن آنها مغرضانه است؛ چون دانشگاه بر پایهی نیروی انسانی است: دانشجو و استاد و البته مدیریت. هم دانشجو و هم استاد، از همین نسلهای ایرانی هستند؛ بنابراین، این عمومیت دارد و مخصوص دانشگاه خاصی نیست. در هرجائی که تلاشی صورت بگیرد، همین برجستگی نمایان خواهد شد که آنها در مواردی به آن اعتراف میکنند. بنابراین ما از این امکان بسیار بالای انسانی برخورداریم؛ یعنی هوش و استعدادِ از متوسط بالاترِ انسانی در ایران. این میتواند عقبماندگی را جبران کند. این سالهائی که شما راه افتادید و این کاروان علم در کشور حرکت کرده، دستاوردهای بسیار زیادی داشته. همین تقریباً ده دوازده سال اخیر که این تفکر علمگرائی و دنبال علم رفتن و نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری و مسئلهی نخبهپروری در کشور شروع شده، تا امروز ما خیلی پیشرفت کردهایم. این پیشرفتها مغتنم است. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : تکریم نخبگان کلیدواژه(ها) : تکریم نخبگان نوع(ها) : جستار متن فیش : یك چیز دیگری كه من اینجا لازم است مطرح بكنم - اگر چه مخاطبش در واقع كس دیگری است - مسئلهی بزرگداشت نخبگان و تكریم نخبگان است. در این زمینه، در واقع رسانههای ما و بخصوص رسانهی ملی و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه كنید در تبلیغاتی كه انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههای خارجی و اسمهای گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توی تلویزیون و سؤال میكنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چی بود؟ اگر گفتی و بلد بودی برنده میشوی! حالا ندانند این را؛ مگر چه كسری و چه نقصی وارد میشود؟ فرض كنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یك نقیصه؟ كه شناخت او بشود یك امتیاز؟! یا مثلاً ورزش. خب البته میدانید و بارها گفتهام، من از طرفداران ورزش قهرمانیام؛ یعنی من بر خلاف یك حرفی كه گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم كه نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپروریِ در باب ورزش است؛ این میشود یك قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یك قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شكل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم كه میروند و پرچم كشورمان و سرود ملی كشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم؛ از آنها هم تشكر میكنم؛ خیلی هم دوستشان میدارم؛ گاهی هم پیش من میآیند. اما حرف من این است كه چرا ما باید یك نخبهی علمی را كمتر از یك نخبهی ورزشی بها بدهیم؟ ما چقدر نخبههای علمی داریم كه در قلهاند؛ چقدر نخبهی علمی داریم كه اگر چنانچه دست كشورهای دیگر به اینها برسد، آنها را فوراً میقاپند و میبرند؛ اینها را باید تجلیل كنیم. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : کرامت انسان کلیدواژه(ها) : کرامت انسان نوع(ها) : جستار متن فیش : قالبها اشكالی ندارند. تكنولوژی هستهای هیچ گناهی نكرده، گناه مال آن كسی است كه جهت او را جهت تخریب انسانها قرار میدهد. یا مثلاً فناوریهای پیشرفتهی نانو، یا صنایع الكترونیك بسیار پیشرفته و آیرودینامیك و امثال اینها گناهی ندارند؛ اینها خیلی خوبند و ابزارهائی هستند برای اینكه انسان بتواند در دنیا از منابع و فرصتهائی كه خدا در این طبیعت قرار داده، به بهترین وجهی استفاده كند. گناه مال آن كسانی است كه از این نعمت خدادادی و از این گنجینهی الهی، برای زورگوئی به بشر، تسلط به دیگران و پامال كردن حقوق دیگران استفاده میكنند. شما كه مبنای خوبی دارید، شما كه به خدا معتقدید، شما كه به كرامت انسان معتقدید، شما كه با ظلم و غصب و تعدی و تجاوز مخالفید، شما كه استكبار و جامعهها یا حكومتهای برآمدهی از شهوات شخصی و جمعی را تقبیح میكنید، شما این علوم را یاد بگیرید تا ارزشهای خودتان را در دنیا ترویج كنید و معارف خودتان را در دنیا حاكم كنید. این چیز بدی است؟! مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :تفاوت محتوای اعمال حج در قبل و بعداز اسلام کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل, جاهلیت, حج نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یك نكتهای كه شما جوانها خوب است به آن توجه كنید، این است كه خیلی از چیزها هست كه قالب آن ایرادی ندارد، اما جهتش اشكال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمرهای كه شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهای پاكشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یك رسم جاهلی است و در جاهلیت بوده. همین طوافی كه شما میكنید، این طواف را در دوران جاهلیت میكردند. در موسم حج، كه موسم حج هم همین ماههای حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان كسی اعتقاد نداشت - راه میافتادند و به مكه میآمدند، برای اینكه اطراف كعبه طواف كنند. قالب كار، همین قالب كاری است كه شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت كار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. امروز شما اطراف كعبه كه حركت میكنید، توحید را دارید تجسم میكنید؛ حركت عظیم عالم بر محور وجود خالق متعال؛ كه اینجا یك حركت سمبلیك و یك حركت نمادین به وجود آمد و كعبه شد مظهر توحید در اسلام، و حج شد بهترین عامل برای توحید كلمه در یك مجمع عظیم جهان اسلام؛ این جهتِ امروز آن است. جهت جاهلیت صد و هشتاد درجه تفاوت داشت و نقطهی مقابل این بود؛ بتهای گوناگونی بیرون كعبه و درون كعبه آویخته بودند؛ كسانی كه میآمدند و دور كعبه حركت میكردند، در واقع دلباخته و دلبستهی آن بت بودند و از خدای واحدِ احد چیزی نمیفهمیدند. خودِ این حركت كردن هم نه فقط آنها را به هم نزدیك نمیكرد، آنها را از هم دور میكرد؛ چون دلبستگیهایشان با هم فرق داشت؛ یكی به خاطر فلان بت دور كعبه میگشت و دیگری به خاطر فلان بت دیگر كه همهی اینها توی كعبه جمع بودند. پیغمبر حج و طواف و سعی را مطلقاً تغییر نداد - این قالب حفظ شد - جهت آن را صد و هشتاد درجه عوض كرد؛ حجی كه مظهر شرك و بتپرستی و خرافهپرستی و عصبیت و جهالت محض بود، تبدیل شد به مظهر توحید، مظهر صفا، مظهر اخلاص و دلباختگی در مقابل ذات اقدس الهی. قالبها اشكالی ندارند. تكنولوژی هستهای هیچ گناهی نكرده، گناه مال آن كسی است كه جهت او را جهت تخریب انسانها قرار میدهد. یا مثلاً فناوریهای پیشرفتهی نانو، یا صنایع الكترونیك بسیار پیشرفته و آیرودینامیك و امثال اینها گناهی ندارند؛ اینها خیلی خوبند و ابزارهائی هستند برای اینكه انسان بتواند در دنیا از منابع و فرصتهائی كه خدا در این طبیعت قرار داده، به بهترین وجهی استفاده كند. گناه مال آن كسانی است كه از این نعمت خدادادی و از این گنجینهی الهی، برای زورگوئی به بشر، تسلط به دیگران و پامال كردن حقوق دیگران استفاده میكنند. شما كه مبنای خوبی دارید، شما كه به خدا معتقدید، شما كه به كرامت انسان معتقدید، شما كه با ظلم و غصب و تعدی و تجاوز مخالفید، شما كه استكبار و جامعهها یا حكومتهای برآمدهی از شهوات شخصی و جمعی را تقبیح میكنید، شما این علوم را یاد بگیرید تا ارزشهای خودتان را در دنیا ترویج كنید و معارف خودتان را در دنیا حاكم كنید. این چیز بدی است؟! یك نفر سوار هواپیما میشود و برای عیاشی و هرزگی، به فلان شهرِ فلان كشور میرود؛ یك نفر هم سوار همین هواپیما میشود، میرود برای زیارت خانهی خدا؛ این هواپیما كه گناهی ندارد؛ جهتها فرق میكند. شما دانش و فناوری را فرا بگیرید و از هوش ویژهای كه در شما هست - كه من حالا اشاره خواهم كرد و بعضی از دوستان هم گفتند - استفاده كنید، برای اینكه در این جهت، قله را فتح كنید. آنوقت از این موقعیت و از این فرصت، برای نشر ارزشهای حقیقی - به جای ارزشهای دروغین، به جای نفسانیات، به جای هرزگی، به جای سلطهی زر و زور بر سرنوشت بشر - استفاده كنید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :سوء استفاده انگلیسیها از مهارت دریانوردی برای تسلط بر هندوستان کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, عملکرد استعمار انگلیس در هند, تاریخ استعمار کهن, سوءاستفاده غرب از علم, استعمار, عملکرد استعمارگران, عملکرد استعمارگران در آسیا, تاریخ استعمار کهن نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در طول تاریخ، علم در بین ملتهای دنیا دست به دست گشته؛ شما هیچ ملتی را پیدا نمیكنید كه از اول تا آخر، دانش در اختیار آنها بوده؛ نه، این یكی از سنتهای خداست. در این مسابقهی در بین جوامع بشری - ملتها مسابقه دارند و از هم جلو میزنند - از لحاظ دانش یك وقتی شرق جلو بود، یك وقتی كشورهای اسلامی جلو بودند و یك وقتی بخصوص كشور ایران جلو بود؛ همین حالتی كه امروز شما در بعضی از كشورهای غربی مشاهده میكنید كه از لحاظ علم در رتبهی بالائی هستند و دیگران باید سرشان را بالا كنند تا آنها را ببینند، یك روز كشور شما همین حالت را داشت و كشورهای اروپائی و كشورهای شرقی و غربی باید به بالا نگاه میكردند تا میتوانستند دانشمند ایرانی را ببینند؛ دانشمندان عظیمی كه نه فقط در علم، حتّی در فناوری - فناوریهای متناسب با آن روز - از همهی دنیا جلو بودند. یك روزی اینجوری بوده؛ یك روز هم غربیها جلو افتادند. اما یك نكتهی مهمی است كه از زمانی كه غربیها جلو افتادند، از این برتریِ علمی، برای مقاصد سیاسی و اقتصادیِ سلطهگرانه استفاده كردند؛ استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معنای استعمار این است كه یك كشوری با هزارها كیلومتر فاصله، دستاندازی كند به یك كشوری كه منبع ثروت است - مثلاً شبه قارهی هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد. خب میدانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در كار كشتیرانی و دریانوردی یك مهارتی پیدا كرده بودند؛ این دریانوردی را توسعه دادند، خطرپذیری كردند، ریسكپذیری كردند، آمدند هندوستان را پیدا كردند و بر آن تسلط پیدا كردند؛ اینجا از برتری علمیِ خودشان استفادهی سیاسی كردند! كاری كه تا آن زمان هیچ كدام از كشورهای گوناگونی كه دارای برتری علمی بودند، نكرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیكیها، هم هلندیها، اینهائی كه طرف منطقهی شرق و منطقهی شبه قارهی هند رفتند و اولبار استعمار را راه انداختند، و هم آن كسانی كه بعد رفتند آفریقا را گرفتند - گروهی از كشورهای اروپائی مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمی و توانائی علمیشان، استفادهی سیاسی كردند؛ یعنی استعمار را به وجود آوردند. وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده كردند برای اینكه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی كه البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف كردند! این اتفاقی است كه افتاده و كاری است كه شده. خب، این سوء استفادهی از علم بود. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :وام داری پیشرفتهای هسته ای چین و هند وپاکستان و کره شمالی از کشورهای دیگر کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, پیشرفت علمی ایران, چین, هند, مسئله هستهای ایران, روسیه نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : این عقبماندگی[علمی] تاریخی و طولانی [خیلی كار دارد تا]جبران بشود. بخصوص كه ما تنها هستیم؛ ما تنها هستیم! كسی از نظام اسلامی و اندیشهی اسلامی حمایت نمیكند. این چینیها - كه الان شما مشاهده كردید و در جریان المپیك در پكن، یك گوشهای از توانائیهای فنی چینیها نشان داده شد و در واقع رو شد - خیلی پیشرفتهای خوبی دارند از لحاظ علمی؛ اما توجه داشته باشید، اینها در سال 1948 - كه چین جدید و چین كمونیست در آن سال تشكیل شده - هیچ چیز نداشتند! ولیكن شوروی - یك حكومت باسابقهتر از لحاظ ایدئولوژی، و با سابقهی بسیار بیشتر از لحاظ پیشرفتهای علمی و فنی - هر چه داشت در اختیار چین قرار داد؛ زمان استالین هم بود. وجود یك كشور عظیم مثل چین - البته آن وقت جمعیتش مثل حالا نبود؛ اما بالاخره كشور بزرگ، پهناور و پرجمعیتی بود - در كنار كشور بزرگ شوروی و در قلب آسیا، برای شوروی كمونیستیِ آن روز خیلی باارزش بود. هر چه داشتند، در اختیار چینیها گذاشتند؛ حتّی انرژی هستهای را. انرژی هستهای را جوانهای ما خودشان به دست آوردند. چینیها انرژی هستهای را مثل یك هدیهای از روسها گرفتند؛ كمااینكه به كرهی شمالی هم دادند؛ هم چینیها دادند، هم روسها دادند. ببینید پیشرفتهای كشورهائی مثل چین، به بركت حمایتهای فوقالعاده و استثنائی كشورهای دیگر بود. هند هم همینجور است؛ البته از جهات دیگری. آن وقتی كه بین روسیه و چین اختلاف به وجود آمد - میدانید دیگر، تا چند ده سال متمادی بعد از دورهی استالین، بین این دو كشور بزرگ كمونیستی اختلاف شدید و عمیقی بود؛ مثل اختلاف شرق و غرب و شاید هم یك خرده تندتر - این اختلاف موجب شد كه روسها آمدند به كمك هندیها كه همسایهی چین بود؛ چینیها هم رفتند به كمك پاكستان كه رقیب هند بود! یعنی عوامل سیاسی در یارگیریها تأثیر گذاشت. آن وقت چینیها انرژی هستهای را دادند به پاكستان؛ روسها هم انرژی هستهای و بسیاری از پیشرفتها را دادند به هند. یعنی هم هند، هم پاكستان، دستاوردهایشان را از دیگران گرفتند. من هر چه نگاه میكنم، میبینم هیچ كشوری از این كشورهائی كه در زمینههای مختلف چنین پیشرفتهائی پیدا كردهاند، مثل كشور ما نیست! ما مظلومانه، تنها و در بین این همه دشمنیها - در حالی كه هم شرقِ كمونیستی و هم غربِ سرمایهداری با ما به جد دشمن بودند؛ اروپا هم كه مایل بود یك نقش مثلاً میانهای ایفا كند، هیچگونه كمكی به ما نكرد، بلكه ضربه هم زد - این جوانهای باهوش و زیرك و احیاناً بسیار زبل از میان ملت ما، توانستند این نهالها را رشد بدهند و به ثمر برسانند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اما یك نكتهی مهمی است كه از زمانی كه غربیها جلو افتادند، از این برتریِ علمی، برای مقاصد سیاسی و اقتصادیِ سلطهگرانه استفاده كردند؛ استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معنای استعمار این است كه یك كشوری با هزارها كیلومتر فاصله، دستاندازی كند به یك كشوری كه منبع ثروت است - مثلاً شبه قارهی هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد. خب میدانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در كار كشتیرانی و دریانوردی یك مهارتی پیدا كرده بودند؛ این دریانوردی را توسعه دادند، خطرپذیری كردند، ریسكپذیری كردند، آمدند هندوستان را پیدا كردند و بر آن تسلط پیدا كردند؛ اینجا از برتری علمیِ خودشان استفادهی سیاسی كردند! كاری كه تا آن زمان هیچ كدام از كشورهای گوناگونی كه دارای برتری علمی بودند، نكرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیكیها، هم هلندیها، اینهائی كه طرف منطقهی شرق و منطقهی شبه قارهی هند رفتند و اولبار استعمار را راه انداختند، و هم آن كسانی كه بعد رفتند آفریقا را گرفتند - گروهی از كشورهای اروپائی مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمی و توانائی علمیشان، استفادهی سیاسی كردند؛ یعنی استعمار را به وجود آوردند. وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده كردند برای اینكه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی كه البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف كردند! مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار علمی کلیدواژه(ها) : اقتدار علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : ببینید، علم مایهی قدرت و ثروت است. اگر كشور شما و نظام جمهوری اسلامی باید به این قدرت و اقتدار دست پیدا كند تا بتواند از ملت خود، از كشور خود، از ارزشهای خود و از نظام خود پشتیبانی كند و مصونیت ببخشد - كه قدرت فایدهاش این است؛ اقتدار برای زورگوئی به دیگران نیست، برای جلوگیری از زورگوئی دیگران است - و اگر در كنار این به ثروت احتیاج دارد تا بتواند مشكلات گوناگونی را كه میراث سالها حكومت استبدادی در این كشور است برطرف كند، باید علم را به دست بیاورد. برای یك ملت، علم وسیلهای است برای رسیدن به اقتدار ملی و ثروت ملی. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اقتدار علمی کلیدواژه(ها) : اقتدار علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : خدمت به كشور از راههای مختلفی ممكن است؛ یكی از بهترین راههایش خدمت به كشور از راه علم است. خب، سیاستمدارها هم خدمت به كشور میكنند؛ مجاهدان راه خدا و رزمآوران میدانهای جنگ هم خدمت به كشور میكنند، تجار و بازرگانان و بقیه هم خدمت به كشور میكنند، صنعتگران هم خدمت به كشور میكنند؛ اما یكی از راههای برجستهی خدمت به كشور، از راه علم است؛ به همین دلائلی كه قبلاً عرض شد كه علم مایهی اقتدار ملی، مایهی قدرت كشور، مایهی ثروت كشور و مایهی سربلندی هر كشوری است. شما در درس خواندن و در حائز شدن رتبههای بالای علمی، اگر این نیت را بكنید، كارتان میشود عبادت. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش :لزوم به خدمت گرفتن رسانه ملی در جهت تکریم و بزرگداشت نخبگان علمی کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک چیز دیگرى که من اینجا لازم است مطرح بکنم - اگر چه مخاطبش در واقع کس دیگرى است - مسئلهى بزرگداشت نخبگان و تکریم نخبگان است. در این زمینه، در واقع رسانههاى ما و بخصوص رسانهى ملى و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه کنید در تبلیغاتى که انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههاى خارجى و اسمهاى گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توى تلویزیون و سؤال میکنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چى بود؟ اگر گفتى و بلد بودى برنده میشوى! حالا ندانند این را؛ مگر چه کسرى و چه نقصى وارد میشود؟ فرض کنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یک نقیصه؟ که شناخت او بشود یک امتیاز؟! ... حالا من از باب مثال مرحوم کاظمى آشتیانى را مثال میزنم - حالا چون بارها اسم ایشان را بردهایم و از دنیا هم رفته، خدا ایشان را رحمت کند - یا همین جوان عزیزى که آقاى دکتر واعظزاده اسمش را آوردند - که پارسال اینجا در جمع ما بوده و امسال فوت کرده - خب، اینها تجلیل بشوند، شناخته بشوند. ما نخبگان علمىِ تاریخىمان را هم ترویج نمیکنیم؛ خیلى از مردم کشور ما علماى بزرگ و دانشمندان بزرگِ رشتههاى مختلف را نمیشناسند؛ نه فقط در رشتهى فقه و فلسفه و علوم دینى، بلکه دانشمندانى که در رشتههاى رائجِ امروز دنیا - در فیزیک، در ریاضى، در شیمى، در مکانیک - در تاریخ خود ما برجسته بودند و کارهاى بزرگى آن روز انجام دادند و بعضى از اختراعات آنها حتّى امروز مورد استفاده است. نه جوانهاى ما اسمهایشان را میدانند، نه ترویجى از آنها میشود، نه یادى از آنها میشود! خیلى نقیصهى بزرگى است. این هم بایستى حتماً اصلاح بشود. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : زر زور تزویر کلیدواژه(ها) : زر زور تزویر نوع(ها) : جستار متن فیش : از این موقعیت و از این فرصت، برای نشر ارزشهای حقیقی - به جای ارزشهای دروغین، به جای نفسانیات، به جای هرزگی، به جای سلطهی زر و زور بر سرنوشت بشر - استفاده کنید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : استعمار کلیدواژه(ها) : استعمار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از زمانی که غربیها [در علم] جلو افتادند، از این برترىِ علمی، برای مقاصد سیاسی و اقتصادىِ سلطهگرانه استفاده کردند؛ استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معنای استعمار این است که یک کشوری با هزارها کیلومتر فاصله، دستاندازی کند به یک کشوری که منبع ثروت است - مثلاً شبه قارهی هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد. خب میدانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در کار کشتیرانی و دریانوردی یک مهارتی پیدا کرده بودند؛ این دریانوردی را توسعه دادند، خطرپذیری کردند، ریسکپذیری کردند، آمدند هندوستان را پیدا کردند و بر آن تسلط پیدا کردند؛ اینجا از برتری علمىِ خودشان استفادهی سیاسی کردند! کاری که تا آن زمان هیچ کدام از کشورهای گوناگونی که دارای برتری علمی بودند، نکرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیکیها، هم هلندیها، اینهائی که طرف منطقهی شرق و منطقهی شبه قارهی هند رفتند و اولبار استعمار را راه انداختند، و هم آن کسانی که بعد رفتند آفریقا را گرفتند - گروهی از کشورهای اروپائی مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمی و توانائی علمیشان، استفادهی سیاسی کردند؛ یعنی استعمار را به وجود آوردند. وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : استعمار کلیدواژه(ها) : استعمار نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : استعمار این است که یک کشوری با هزارها کیلومتر فاصله، دستاندازی کند به یک کشوری که منبع ثروت است و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : استعمار کلیدواژه(ها) : استعمار نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : ورزش کلیدواژه(ها) : ورزش نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ورزش قهرمانی در واقع نخبهپرورىِ در باب ورزش است مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : حج کلیدواژه(ها) : حج نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حج یک رسم جاهلی است و در جاهلیت بوده. همین طوافی که شما میکنید، این طواف را در دوران جاهلیت میکردند. در موسم حج، که موسم حج هم همین ماههای حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان کسی اعتقاد نداشت - راه میافتادند و به مکه میآمدند، برای اینکه اطراف کعبه طواف کنند. قالب کار، همین قالب کاری است که شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت کار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد. امروز شما اطراف کعبه که حرکت میکنید، توحید را دارید تجسم میکنید؛ حرکت عظیم عالم بر محور وجود خالق متعال؛ که اینجا یک حرکت سمبلیک و یک حرکت نمادین به وجود آمد و کعبه شد مظهر توحید در اسلام، و حج شد بهترین عامل برای توحید کلمه در یک مجمع عظیم جهان اسلام؛ این جهتِ امروز آن است. جهت جاهلیت صد و هشتاد درجه تفاوت داشت و نقطهی مقابل این بود؛ بتهای گوناگونی بیرون کعبه و درون کعبه آویخته بودند؛ کسانی که میآمدند و دور کعبه حرکت میکردند، در واقع دلباخته و دلبستهی آن بت بودند و از خدای واحدِ احد چیزی نمیفهمیدند. خودِ این حرکت کردن هم نه فقط آنها را به هم نزدیک نمیکرد، آنها را از هم دور میکرد؛ چون دلبستگیهایشان با هم فرق داشت؛ یکی به خاطر فلان بت دور کعبه میگشت و دیگری به خاطر فلان بت دیگر که همهی اینها توی کعبه جمع بودند. پیغمبر حج و طواف و سعی را مطلقاً تغییر نداد - این قالب حفظ شد - جهت آن را صد و هشتاد درجه عوض کرد؛ حجی که مظهر شرک و بتپرستی و خرافهپرستی و عصبیت و جهالت محض بود، تبدیل شد به مظهر توحید، مظهر صفا، مظهر اخلاص و دلباختگی در مقابل ذات اقدس الهی. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : ورزش قهرمانی کلیدواژه(ها) : ورزش قهرمانی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ورزش قهرمانی در واقع نخبهپرورىِ در باب ورزش است مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : ورزش قهرمانی کلیدواژه(ها) : ورزش قهرمانی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از طرفداران ورزش قهرمانی ام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپرورىِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : ورزش کلیدواژه(ها) : ورزش نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از طرفداران ورزش قهرمانی ام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپرورىِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در زمینه[ی بزرگداشت نخبگان و تکریم نخبگان]، در واقع رسانههای ما و بخصوص رسانهی ملی و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه کنید در تبلیغاتی که انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههای خارجی و اسمهای گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توی تلویزیون و سؤال میکنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چی بود؟ اگر گفتی و بلد بودی برنده میشوی! حالا ندانند این را؛ مگر چه کسری و چه نقصی وارد میشود؟ فرض کنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یک نقیصه؟ که شناخت او بشود یک امتیاز!؟ یا مثلاً ورزش... حرف من این است که چرا ما باید یک نخبهی علمی را کمتر از یک نخبهی ورزشی بها بدهیم؟ ما چقدر نخبههای علمی داریم که در قلهاند؛ چقدر نخبهی علمی داریم که اگر چنانچه دست کشورهای دیگر به اینها برسد، آنها را فوراً میقاپند و میبرند؛ اینها را باید تجلیل کنیم. حالا من از باب مثال مرحوم کاظمی آشتیانی را مثال میزنم - حالا چون بارها اسم ایشان را بردهایم و از دنیا هم رفته، خدا ایشان را رحمت کند...؛ خب، اینها تجلیل بشوند، شناخته بشوند. ما نخبگان علمىِ تاریخیمان را هم ترویج نمیکنیم؛ خیلی از مردم کشور ما علمای بزرگ و دانشمندان بزرگِ رشتههای مختلف را نمیشناسند؛ نه فقط در رشتهی فقه و فلسفه و علوم دینی، بلکه دانشمندانی که در رشتههای رائجِ امروز دنیا - در فیزیک، در ریاضی، در شیمی، در مکانیک - در تاریخ خود ما برجسته بودند و کارهای بزرگی آن روز انجام دادند و بعضی از اختراعات آنها حتّی امروز مورد استفاده است. نه جوانهای ما اسمهایشان را میدانند، نه ترویجی از آنها میشود، نه یادی از آنها میشود! خیلی نقیصهی بزرگی است. این هم بایستی حتماً اصلاح بشود. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : افتخار خدمت به کشور از راه علم را شماها [نخبگان] خیلی قدر بدانید. خدمت به کشور از راههای مختلفی ممکن است...؛ اما یکی از راههای برجستهی خدمت به کشور، از راه علم است...؛ [زیرا] علم مایهی اقتدار ملی، مایهی قدرت کشور، مایهی ثروت کشور و مایهی سربلندی هر کشوری است. شما در درس خواندن و در حائز شدن رتبههای بالای علمی، اگر این نیت را بکنید، کارتان میشود عبادت. یعنی کار انسان - یک کار واحد - با دو نیت مغایر، دو حالت گوناگون پیدا میکند: گاهی همان کار میشود عبادت، گاهی همان کار میشود معصیت. نمازی که انسان میخواند، اگر به قصد تقرب به خدا بخواند، توجهش به خدا باشد، با اخلاص نماز بخواند، این بالاترین عبادتهاست؛ اگر همین نماز را برای ریا بخواند، این نماز میشود معصیت و خود آن نماز، میشود گناه. ریا، گناه کبیره است؛ مصداقش هم میشود همان نمازی که از روی ریا خوانده شد؛ نیت اینقدر مؤثر است. شما اگر چنانچه این تحصیل را، این تلاش علمی را، این سعی برای به دست آوردن رتبههای نخبگی را، برای خدمت به مردم و برای خدمت به کشور و برای سربلندی نظام اسلامی انجام بدهید، بلاشک یکی از حسنات شما خواهد بود. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چرا ما باید یک نخبهی علمی را کمتر از یک نخبهی ورزشی بها بدهیم؟ مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما چقدر نخبههای علمی داریم که در قلهاند؛ اینها را باید تجلیل کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : افتخار خدمت به کشور از راه علم را شما نخبگان خیلی قدر بدانید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما اگر چنانچه سعی برای به دست آوردن رتبههای نخبگی را، برای خدمت به مردم و کشور و برای سربلندی نظام اسلامی انجام بدهید، بلاشک یکی از حسنات شما خواهد بود. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : صنعت کلیدواژه(ها) : صنعت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در]مسئلهی ارتباط صنعت و دانشگاه... هماهنگی بین خود مراکز علمی خیلی لازم است؛ یعنی دو وزارت علوم و بهداشت با همین معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور و بنیاد نخبگان و سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی و هر بخشی از بخشها که در این زمینهها همکاری میکنند، یک ارتباط و همکاری و همافزائىِ دائم لازم است که مبادا اینها کار هم را خنثی بکنند یا حلقههای مفقوده و خلأهائی در این زمینه... بوجود بیاید. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دنیا تحولات دارد؛ انسانها در یک حدی محدود نمیمانند و انسان را نمیشود زندانی کرد. بالاخره جوشش استعداد انسانی - چه در زمینهی علمی، چه در زمینهی سیاسی - کار خودش را میکند، و کرد. حرکتهای فراوانی از طرف مردم در جاهای مختلف دنیا به وجود آمد. وضع امروز دنیا این است که قدرتهائی که دارای پیشرفت علمی هستند، سعی میکنند این پیشرفت را به صورت انحصاری نگه دارند. شماها خوب میدانید، بخشهائی از دانش در کشورهای پیشرفتهی غربی هست که مطلقاً اجازهی دسترسی به آنها به کسانی خارج از محدودهی خودشان داده نمیشود؛ یعنی اختصاصی است. مثل این سندهائی که وقتی کهنه شد، منتشرش میکنند؛ دانشی هم که در اختیار آنهاست، وقتی از آن مرحلهی اهمیت و درجهی اوّلی افتاد، آن وقت اجازه میدهند دیگری دست پیدا کند؛ آن وقتی که خودشان به یک مرحلهی بالاتری رسیده باشند. اینجوریاند و در زمینهی علم، انحصارطلبند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : روسیه کلیدواژه(ها) : روسیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این چینیها... خیلی پیشرفتهای خوبی دارند از لحاظ علمی؛ اما توجه داشته باشید، اینها در سال ۱۹۴۸ - که چین جدید و چین کمونیست در آن سال تشکیل شده - هیچ چیز نداشتند! ولیکن شوروی - یک حکومت باسابقهتر از لحاظ ایدئولوژی، و با سابقهی بسیار بیشتر از لحاظ پیشرفتهای علمی و فنی - هر چه داشت در اختیار چین قرار داد؛ زمان استالین هم بود. وجود یک کشور عظیم مثل چین - البته آن وقت جمعیتش مثل حالا نبود؛ اما بالاخره کشور بزرگ، پهناور و پرجمعیتی بود - در کنار کشور بزرگ شوروی و در قلب آسیا، برای شوروی کمونیستىِ آن روز خیلی باارزش بود. هر چه داشتند، در اختیار چینیها گذاشتند؛ حتّی انرژی هستهای را. انرژی هستهای را جوانهای ما خودشان به دست آوردند. چینیها انرژی هستهای را مثل یک هدیهای از روسها گرفتند؛ کمااینکه به کرهی شمالی هم دادند؛ هم چینیها دادند، هم روسها دادند. ببینید پیشرفتهای کشورهائی مثل چین، به برکت حمایتهای فوقالعاده و استثنائی کشورهای دیگر بود. هند هم همینجور است؛ البته از جهات دیگری. آن وقتی که بین روسیه و چین اختلاف به وجود آمد - میدانید دیگر، تا چند ده سال متمادی بعد از دورهی استالین، بین این دو کشور بزرگ کمونیستی اختلاف شدید و عمیقی بود؛ مثل اختلاف شرق و غرب و شاید هم یک خرده تندتر - این اختلاف موجب شد که روسها آمدند به کمک هندیها که همسایهی چین بود؛ چینیها هم رفتند به کمک پاکستان که رقیب هند بود! یعنی عوامل سیاسی در یارگیریها تأثیر گذاشت. آن وقت چینیها انرژی هستهای را دادند به پاکستان؛ روسها هم انرژی هستهای و بسیاری از پیشرفتها را دادند به هند. یعنی هم هند، هم پاکستان، دستاوردهایشان را از دیگران گرفتند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : هند کلیدواژه(ها) : هند نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیشرفتهای کشورهائی مثل چین، به برکت حمایتهای فوقالعاده و استثنائی کشورهای دیگر بود. هند هم همینجور است؛ البته از جهات دیگری. آن وقتی که بین روسیه و چین اختلاف به وجود آمد - میدانید دیگر، تا چند ده سال متمادی بعد از دورهی استالین، بین این دو کشور بزرگ کمونیستی اختلاف شدید و عمیقی بود؛ مثل اختلاف شرق و غرب و شاید هم یک خرده تندتر - این اختلاف موجب شد که روسها آمدند به کمک هندیها که همسایهی چین بود؛ چینیها هم رفتند به کمک پاکستان که رقیب هند بود! یعنی عوامل سیاسی در یارگیریها تأثیر گذاشت. آن وقت چینیها انرژی هستهای را دادند به پاکستان؛ روسها هم انرژی هستهای و بسیاری از پیشرفتها را دادند به هند. یعنی هم هند، هم پاکستان، دستاوردهایشان را از دیگران گرفتند. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی - 1387/06/05 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در طول تاریخ، علم در بین ملتهای دنیا دست به دست گشته؛ شما هیچ ملتی را پیدا نمیکنید که از اول تا آخر، دانش در اختیار آنها بوده؛ نه، این یکی از سنتهای خداست. در این مسابقهی در بین جوامع بشری - ملتها مسابقه دارند و از هم جلو میزنند - از لحاظ دانش یک وقتی شرق جلو بود، یک وقتی کشورهای اسلامی جلو بودند و یک وقتی بخصوص کشور ایران جلو بود؛ همین حالتی که امروز شما در بعضی از کشورهای غربی مشاهده میکنید که از لحاظ علم در رتبهی بالائی هستند و دیگران باید سرشان را بالا کنند تا آنها را ببینند، یک روز کشور شما همین حالت را داشت و کشورهای اروپائی و کشورهای شرقی و غربی باید به بالا نگاه میکردند تا میتوانستند دانشمند ایرانی را ببینند؛ دانشمندان عظیمی که نه فقط در علم، حتّی در فناوری - فناوریهای متناسب با آن روز - از همهی دنیا جلو بودند. یک روزی اینجوری بوده؛ یک روز هم غربیها جلو افتادند. اما یک نکتهی مهمی است که از زمانی که غربیها جلو افتادند، از این برترىِ علمی، برای مقاصد سیاسی و اقتصادىِ سلطهگرانه استفاده کردند؛ استعمار به وجود آمد. استعمار قبلاً وجود نداشت. معنای استعمار این است که یک کشوری با هزارها کیلومتر فاصله، دستاندازی کند به یک کشوری که منبع ثروت است - مثلاً شبه قارهی هند - و آنجا را به قدرت شمشیر و به قدرت سلاح پیشرفته، در اختیار خودش بگیرد. خب میدانید، انگلیس هم محاط به دریاست. انگلیسیها چون در کار کشتیرانی و دریانوردی یک مهارتی پیدا کرده بودند؛ این دریانوردی را توسعه دادند، خطرپذیری کردند، ریسکپذیری کردند، آمدند هندوستان را پیدا کردند و بر آن تسلط پیدا کردند؛ اینجا از برتری علمىِ خودشان استفادهی سیاسی کردند! کاری که تا آن زمان هیچ کدام از کشورهای گوناگونی که دارای برتری علمی بودند، نکرده بودند. هم انگلیسیها، هم بلژیکیها، هم هلندیها، اینهائی که طرف منطقهی شرق و منطقهی شبه قارهی هند رفتند و اولبار استعمار را راه انداختند، و هم آن کسانی که بعد رفتند آفریقا را گرفتند - گروهی از کشورهای اروپائی مثل پرتغال - اینها از قدرت پیشرفتِ علمی و توانائی علمیشان، استفادهی سیاسی کردند؛ یعنی استعمار را به وجود آوردند. وقتی استعمار به وجود آمد، سرنوشت آن ملت استعمارزده در دست آن ملت استعمارگر قرار گرفت؛ از این استفاده کردند برای اینکه آنها را در جهالت نگه دارند و تا آنجائی که البته میتوانستند، مسابقهی علمی را متوقف کردند! |