[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : من زمان ریاست جمهوری، سفر سازمان ملل که رفته بودم، یک مصاحبهگر خیلی معروفی آمد و با من یک مصاحبهای کرد که خیلی هم به صورت گسترده پخش شد. اولین سؤالش این بود که، شما چرا سفارت را گرفتید؟ گفتم بابا! حالا ما آمدهایم سازمان ملل و تو میخواهی با ما مصاحبه کنی؛ اولین سؤال را این قرار میدهی؟! حاضر نیستند رها کنند. از دیدگاه خودشان، آن را به عنوان یک حرکت تروریستی و وحشیانه و تلقی میکنند. حالا یک دختر خانمِ دانشجوی روشنفکری که نه امّل است، نه عقبافتاده است، نه تحصیلنکرده است، نه سابقهی تروریستی دارد و خودش در آن قضیه بوده، ایشان قضیه را تشریح میکند؛ حاضر نیستند این را چاپ کنند. ببینید مسئله این است. خوب، او ملاحظهی سیاست خودش را میکند. در امریکا این نمایش بیسانسوری فقط در مورد آن جاهایی است که به اصول امریکایی اصطکاک نداشته باشد. آنجایی که اصطکاک پیدا میکند، چه به اصول امریکایی و چه به مصالح فوری امریکایی- مثل مسئلهی جنگ خلیج فارس که زمان بوش پدر انجام گرفت- سانسور وجود دارد؛ خیلی کامل و خیلی رسمی و علنی؛ بدون پردهپوشی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :کار برای مزد الهی کلیدواژه(ها) : صدا و سیما, ثواب و عقاب نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : حالا من یک چیز دیگر هم به شما دوستان عرض بکنم؛ اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید - که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما میتواند خیلی اثرگذار باشد - این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنی شما واقعاً نیتتان را خدایی کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصی خودم هستم، خیلی خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصی خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایی بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضی کنید و اجر ببرید. کار مهمی دارید انجام میدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم میکنید؟ با این کار اجر ببرید و میشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزی که اخلاق جوانها، رفتارهای اجتماعی، انضباط اجتماعی، جدیت در کار، ایمان قوی و احساس مسئولیت را در نسلهای جوان زنده میکند، این پیش خدا اجر دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین میگوید: «اعملا للأجر» برای مزد کار کنید. (1) این مزد درهم و دینار دنیا نیست که برای امیرالمؤمنین میلیاردهایش به قدر یک ذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایی و مزد الهی است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهی بینیاز نیستید. 1 ) نامه 47 : از وصيتهاى آن حضرت است به حسن و حسين عليهما السّلام وقتى كه ابن ملجم لعنة اللّه عليه به او ضربت زد أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ لَا تَتْرُكُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ . ثُمَّ قَالَ : يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ . ترجمه : شما را به تقواى الهى سفارش مىنمايم، و اينكه دنيا را مجوييد گرچه دنيا شما را بجويد، و بر آنچه از دنيا از دستتان رفته متأسّف نباشيد. حق بگوييد، و براى ثواب الهى بكوشيد. دشمن ستمگر و يار ستمديده باشيد. شما و همه فرزندان و خاندانم و هر كه اين وصيتم به او مىرسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بين مردم سفارش مىكنم، چرا كه از جد شما (صلّى اللّه عليه و آله) شنيدم مىفرمود: «اصلاح ذات البين از عموم نماز و روزه بهتر است». خدا را خدا را در باره يتيمان، آنان را گاهى سير و گاهى گرسنه مگذاريد، مباد كه در كنار شما تباه شوند. خدا را خدا را در رابطه با همسايگان، كه مورد سفارش پيامبر شمايند، پيوسته به آنان سفارش داشت تا جايى كه گمان برديم ميراث برشان خواهد ساخت خدا را خدا را در باره قرآن، نيايد كه ديگران در عمل به آن از شما پيشى جويند. خدا را خدا را در باره نماز، كه نماز عمود دين شماست. خدا را خدا را در باره خانه پروردگارتان، تا وقتى هستيد آنجا را خالى مگذاريد، كه اگر خالى گذاشته شود از كيفر حق مهلت نيابيد. خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جان و زبانتان در راه خدا. بر شما باد به پيوند با هم و بخشش مال به يكديگر، و بپرهيزيد از دورى و قطع رابطه با هم. امر به معروف و نهى از منكر را وانگذاريد، كه بد كارانتان بر شما مسلّط شوند، آن گاه دعا كنيد و به اجابت نرسد. سپس فرمود: اى فرزندان عبد المطلب، نيابم شما را كه به بهانه كشته شدن من در خون مسلمانان فرو افتيد و گوييد: امير المؤمنين كشته شد، امير المؤمنين كشته شد معلومتان باد كه فقط قاتلم بايد قصاص شود. ملاحظه نماييد هرگاه من از اين ضربت او از دنيا رفتم تنها او را يك ضربت بزنيد، و گوش و بينى و اعضاى او را قطع مكنيد، كه من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم مىفرمود: «از مثله كردن دورى كنيد هر چند در باره سگ گاز گيرنده باشد» مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : بعضی از فیلمها انتقادی است، انتقاد آنها برای من- که الآن هر تلنگری به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنی من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشهی نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یکمشت به من زدهاید- ممکن است رنجآور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمیبرم و خوشم میآید، و من احساسم این است که این، روحیهی مجموعهی دستگاه است؛ حالا گیرم بعضی کم یا زیاد. بنابراین انتقاد ایرادی ندارد که بعضی از دوستان مطرح کردید؛ آن چیزی که مهم است، این است که احساس مسئولیت بشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید- که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما میتواند خیلی اثرگذار باشد- این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنی شما واقعاً نیتتان را خدایی کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصی خودم هستم، خیلی خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصی خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایی بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضی کنید و اجر ببرید. کار مهمی دارید انجام میدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم میکنید؟ با این کار اجر ببرید و میشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزی که اخلاق جوانها، رفتارهای اجتماعی، انضباط اجتماعی، جدیت در کار، ایمان قوی و احساس مسئولیت را در نسلهای جوان زنده میکند، این پیش خدا اجر دارد. امیر المؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین میگوید: «اعملا للأجر» برای مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که برای امیر المؤمنین میلیاردهایش به قدر یکذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایی و مزد الهی است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهی بینیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم- مرز مردن- این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور میکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهی احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت میکنید، کار کنید برای خدای متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، میتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانی و وجدانی هم میتوانید ببرید. بههرحال، من یادداشتهای زیادی نوشتهام که برای خودم إن شاء اللّه مفید خواهد بود. این یادداشتهایی که از بیانات، گزارشها و تحلیلهای دوستان نوشتم، برای من مفید خواهد بود. به اعتقاد من، آنچه که محصول این جلسه باید باشد، در درجهی اول این است که ما همه در اهمیت سینما اتفاق نظر داریم؛ این مورد قبول همه است. اهمیت به معنای شأن والای هنری و قدرت تأثیرگذاری آن، و مسئولیتی که از این ناحیه متوجه کسانی میشود که در سلسلهمراتب سینما قرار دارند. ممکن است در این سلسلهمراتب، من هم به عنوان یک آدمی که مسئولیتی در نظام دارد، قرار بگیرم؛ آقای وزیر مسلّماً در این سلسلهمراتب قرار میگیرند. بههرحال، همه احساس مسئولیت کنیم؛ این مورد اتفاق ماست که اهمیت سینماست. و دوم اینکه بالاخره مضمون سینما باید در جهت اصلاح کشور و جامعه باشد؛ اگر انتقاد هم انجام میگیرد، این انتقاد با این نگاه باشد و آن وقت من تصور میکنم اختلافات بر سر اینکه «آیا انتقاد بکنیم؟ اسم این انتقاد سیاهنمایی است یا نقنقوگری است یا نیست؟» کم خواهد شد؛ به خاطر اینکه وقتی نیت، نیت اصلاح و پیشرفت بود، این نیت خودش را در اثر نشان خواهد داد. بنابراین، این فاصله کم خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), اعتبار ملی, ارزشهای والای الهی, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر کلیدواژه(ها) : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), اعتبار ملی, ارزشهای والای الهی, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر, مسئولان و اصحاب فرهنگ و هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بنده به عنوان یک روحانی حقیقتا از شما مجموعه کارگردان ها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملّی را تقویت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : پیشرفت علمی و فناوری کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی و فناوری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در کشور ما میدان برای بروز استعدادها و رشد علمی و مهارت فنی و فناوری باز است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : ابتکار، معصومه کلیدواژه(ها) : ابتکار، معصومه نوع(ها) : كتاب متن فیش : همین خانم ابتکار که در گذشته معاون رئیس جمهور بودند، یک کتابی در باب قضیهی سفارت امریکا، به اصطلاح این لانهی جاسوسی نوشتند. خود ایشان جزوِ آن دانشجوهایی بوده که در آن کار شرکت کرده بودند. ایشان دورهی کودکیاش را در امریکا گذرانده است؛ مرحوم دکتر ابتکار - که از دوستان ما بود - سالها در امریکا بوده و این خانم خیلی به زبان مسلط است و نگارش و تکلمش خیلی خوب است. این کتاب را به انگلیسی نوشته و بعد یک نفر آن را به فارسی ترجمه کرده بود. خود ایشان به من گفت، پیش هر ناشر امریکایی که رفته بود، حاضر نشده بود این کتاب را چاپ کند! در حالی که آنها اصرار دارند که مسئلهی اشغال سفارت را به عنوان یک زخم التیام نیافتنی، دائماً تکرار کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : فردوسی توسی کلیدواژه(ها) : فردوسی توسی نوع(ها) : كتاب متن فیش : دوستان به مسئلهی قصهنویسی اشاره کردند. بله، من عقیدهام این است ما ضعیفیم. البته روح داستانسرایی در ایران ضعیف نیست؛ دلیلش هم داستانهای فردوسی و مولوی است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : مولوی کلیدواژه(ها) : مولوی نوع(ها) : كتاب متن فیش : دوستان به مسئلهی قصهنویسی اشاره کردند. بله، من عقیدهام این است ما ضعیفیم. البته روح داستانسرایی در ایران ضعیف نیست؛ دلیلش هم داستانهای فردوسی و مولوی است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : انضباط اجتماعی کلیدواژه(ها) : انضباط اجتماعی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یک چیز دیگر هم به شما دوستان عرض بکنم؛ اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید - که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما میتواند خیلی اثرگذار باشد - این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنی شما واقعاً نیتتان را خدایی کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصی خودم هستم، خیلی خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصی خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایی بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضی کنید و اجر ببرید. کار مهمی دارید انجام میدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم میکنید؟ با این کار اجر ببرید و میشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزی که اخلاق جوانها، رفتارهای اجتماعی، انضباط اجتماعی، جدیت در کار، ایمان قوی و احساس مسئولیت را در نسلهای جوان زنده میکند، این پیش خدا اجر دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین میگوید: «اعملا للأجر» برای مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که برای امیرالمؤمنین میلیاردهایش به قدر یک ذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایی و مزد الهی است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهی بینیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم - مرز مردن - این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور میکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهی احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت میکنید، کار کنید برای خدای متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، میتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانی و وجدانی هم میتوانید ببرید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : واقعیتی که امروز در جامعهی ما هست- خارج از تبلیغات و شعار و نمیدانم بزرگنماییهای گوناگون- این است که ما یک کشوری هستیم که بر اثر تکیهی بر باورهای خودمان و اظهار شجاعت در میدان- شجاعت نشان دادهایم؛ اینها را که دیگر نمیتوان منکر شد- در دنیا یک ملت شاخص شدهایم؛ نمیگویم شاخصترین، اما یک ملت شاخصیم. این ایرانی که امروز شما دارید میبینید، این ایرانِ دورهی رژیم گذشته نیست؛ وقتی محاسبه میکنیم، در دنیا، در بین ملتها و دولتها، در محافل سیاسی دنیا، در تعاملات بینالمللی و در موازنهی بین قدرتهای بزرگ دنیا، این ایران، این ملت و این مجموعهی حکومت، یک مجموعهی درخور احترام یا مجموعهای که ناگزیر باید آن را جدی گرفت و آن را احترام کرد، تلقی میشود. امروز وضع کشور ما این است. پیشرفتهای زیادی هم داشتهایم. یعنی من اگر بخواهم مقایسه بکنم، باید با این تعبیرِ بیاغراق بگویم که، واقعاً قابل مقایسه نیست آنچه که ما بعد از انقلاب به عنوان یک ملت و یک کشور به دست آوردهایم، با آنچه که قبل از انقلاب بوده است. ما به خودمان اعتقاد پیدا کردهایم، استعدادهای خودمان را شناختهایم و این استعدادها را به میزان بسیار زیادی به فعلیت رساندهایم؛ در زمینهی علم، در زمینهی صنعت، در زمینهی مسائل اجتماعی و در زمینهی کارکردهای عمومی، پیشرفتهای زیادی پیدا کردهایم. نمیشود بین دوگونه نظام، یک نظام وابستهی حذفشدهی در تعاملهای بینالمللی و بیاعتقاد به خود و توسریزن به مردم خود را- که رؤسای کشور، مملکت را مال خودشان میدانستند؛ دورهی طاغوت این است دیگر! حالا خیلی از شماها هم یادتان هست، من هم یادم هست؛ ما هم در آن دوره تنفس و زندگی کردیم. دستگاه حکومت، کشور را مال خودش میدانست؛ برای مردم شأنی قائل نبودند، مگر از روی اجبار- با یک تشکیلات و نظامی که مسئولان کشور را نوکر مردم میداند، نه صاحب مملکت و صاحب مردم- این احساس واقعی مسئولان است، واقعاً خودشان را خدمتگزار و نوکر مردم و فلسفهی وجودی خودشان را، کار برای مردم میدانند- مقایسه کنید. اصلًا تقابل بین این دو شکل، تفاضل بین این دو شکل، قابل کیل و اندازهگیری کردن با پول و درآمد ماهانهی فلان آدم و اینها نیست؛ یعنی تفاوت وجود و عدم است، فاصلهی وجود و عدم است؛ این همان چیزی است که اسلام از ما میخواهد و به ما میدهد. حالا نمیخواهم وارد مقولهی ارزشهای اسلامی بشوم، اگر انسان بخواهد راجع به آنها فکر و بحث کند، مقولهی بسیار باشکوه و دلنوازی است.خوب، این کشور، در یک چنین شرایطی است؛ این کشور میخواهد پیش برود، این کشور میخواهد حرکت بکند؛ ما این چیزهایی که حالا شما در زمینهی فناوری هستهای و پیشرفتهای علمی میشنوید، اینها فقط بخشی از بسیارِ آن چیزی است که در کشور اتفاق افتاده. بحمد اللّه جوان و استعداد هم که زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیهی بر بیگانگان- به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخشنامههای فکری و فرهنگیشان- ما به اینها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینههایی که در میراث فرهنگی ما هست. این جوان اگر بخواهد اینطور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنی شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را میگویم. من میگویم الآن کلید دست شماست. من شأن سینما را این میدانم. من میگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست؛ شما میتوانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملیِ خود بار بیاورید؛ و همینطور میتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برندهی افتخارات گذشته و زیر سؤال برندهی افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر انقلابی کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : من یکبار دیگر دو، سه سال پیش در یک جلسهی مجموعهای از دوستان هنرمند - سینماگر و نقاش و مجسمهساز و ... - این را گفتم، شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیباییها و ظرافتهای عالم وجود میگردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنی ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون میکِشد و نشان میدهد. اینکه میگویم زیبایی، معنایش این نیست که زشتیها را نمیتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست. به آن جمع گفتم، شما به عنوان کسی که دنبال زیباییها میگردید، چطور میتوانید زیباییهای دفاع هشت سالهی یک ملتِ دست خالی را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : شهید برونسی کلیدواژه(ها) : شهید برونسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این اوستا عبد الحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلًا دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد- بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده- صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همهی اینها را در مشت میگرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس میکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ که حالا کاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا کند و یا اینهایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا میتوانید پیدا کنید؟ کجا میشود پیدا کرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : مصالح ملّی کلیدواژه(ها) : مصالح ملّی نوع(ها) : جستار متن فیش : در امریكا این نمایش بیسانسوری فقط در مورد آن جاهایی است كه به اصول امریكایی اصطكاك نداشته باشد. آنجایی كه اصطكاك پیدا میكند، چه به اصول امریكایی و چه به مصالح فوری امریكایی - مثل مسئلهی جنگ خلیجفارس كه زمان بوش پدر انجام گرفت - سانسور وجود دارد؛ خیلی كامل و خیلی رسمی و علنی؛ بدون پردهپوشی. خوب، آنها مصالح فرهنگیشان را رعایت میكنند، ما هم باید مصالح فرهنگی خودمان را رعایت كنیم. ما كه از او توقع نداریم كه مصالح ما را رعایت كند؛ ما از خودمان توقع داریم كه مصالح خودمان را رعایت كنیم. بنابراین شما اگر جشنواره هم میروید، آن وقتی بروید و آنطوری بروید كه مصالح فرهنگی كشورتان را مراعات بكنید. اگر طوری شد كه او بناست مصالح خودش را علیه مصالح كشور شما رعایت كند، بله، ترجیح با نرفتن است، ترجیح با حضور پیدا نكردن است؛ این چیز روشن و واضحی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : مسئله هستهای ایران کلیدواژه(ها) : مسئله هستهای ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : این كشور، در یك چنین شرایطی است؛ این كشور میخواهد پیش برود، این كشور میخواهد حركت بكند؛ ما این چیزهایی كه حالا شما در زمینهی فناوری هستهای و پیشرفتهای علمی میشنوید، اینها فقط بخشی از بسیارِ آن چیزی است كه در كشور اتفاق افتاده. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : تعامل با دنیا کلیدواژه(ها) : تعامل با دنیا نوع(ها) : جستار متن فیش : ببینید! واقعیتی كه امروز در جامعهی ما هست - خارج از تبلیغات و شعار و نمیدانم بزرگنماییهای گوناگون - این است كه ما یك كشوری هستیم كه بر اثر تكیهی بر باورهای خودمان و اظهار شجاعت در میدان - شجاعت نشان دادهایم؛ اینها را كه دیگر نمیتوان منكر شد - در دنیا یك ملت شاخص شدهایم؛ نمیگویم شاخصترین، اما یك ملت شاخصیم. این ایرانی كه امروز شما دارید میبینید، این ایرانِ دورهی رژیم گذشته نیست؛ وقتی محاسبه میكنیم، در دنیا، در بین ملتها و دولتها، در محافل سیاسی دنیا، در تعاملات بینالمللی و در موازنهی بین قدرتهای بزرگ دنیا، این ایران، این ملت و این مجموعهی حكومت، یك مجموعهی درخور احترام یا مجموعهای كه ناگزیر باید آن را جدی گرفت و آن را احترام كرد، تلقی میشود. امروز وضع كشور ما این است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), پیشرفت, پیشرفت ملت ایران کلیدواژه(ها) : سینما, کارگردانان سینما (مخاطب), پیشرفت, پیشرفت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز كلید پیشرفت این كشور، به میزان زیادی دست شما سینماگران است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : شهید برونسی, شهید همت, شهید خرازی کلیدواژه(ها) : شهید برونسی, شهید همت, شهید خرازی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این اوستا عبد الحسین بُرُنسی، یك جوان مشهدی بنّا، كه قبل از انقلاب یك بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میكنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این كتابها اصلًا دست شماها نرسد. اسم این كتاب «خاكهای نرم كوشك» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما كه به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد- بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده- صحبت كرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میكرده و حرف میزده كه دلهای همهی اینها را در مشت میگرفته؛ به خاطر همین كه گفتم، یك معرفت درونی را، یك ادراك را، یك احساس صادقانه را و یك فهم از عالم وجود را منعكس میكرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ كه حالا كاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی كه آدم در زندگی یك چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا كند و یا اینهایی كه حالا هستند، نظیرش را شما كجا میتوانید پیدا كنید؟ كجا میشود پیدا كرد مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :عدم انتشار کتاب تسخیر خانم ابتکار توسط ناشران آمریکا کلیدواژه(ها) : هنر انقلابی, کارگردانان سینما (مخاطب), آزادی در آمریکا, آزادی رسانه در امریکا, ابتکار، معصومه, تسخیر لانه جاسوسی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, استقلال فرهنگی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بنده به عنوان یک روحانی، حقیقتاً از شما مجموعهی کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگیِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی که لازم است نروید، نروید؛ آنجایی که لازم است به جشنوارههای بینالمللی بروید، بروید؛ با این نیت بروید - حالا آقای عیاری به دوستان «کَن» لطف کردند و از آنها دفاع کردند که به ایشان گفتهاند، شما چرا اینقدر سیاهنمایی میکنید که فیلم شما را ما نتوانیم نشان بدهیم؛ باید دید آقای عیاری چه کار کرده بوده که آنها دلشان به حال ملت ایران سوخته - بالأخره من حرفی ندارم که شما از آنها دفاع کنید؛ اما این را واقعاً من هم خبر دارم. من با اینکه نه سینمایی هستم و نه با این چیزها ارتباط دارم؛ اما بالأخره میدانید طبعاً اطلاعات ما محدود به راههای اطلاعگیری شماها نمیشود؛ ما اطلاعات وسیعتری داریم. ما خبر داریم که همین مجموعههای جهانی، از جمله کَن - حالا که اسمش را آوردید - و بعضی از جشنوارههای دیگر، واقعاً دارند کار میکنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست میدارند که از حضور هنرمند برجستهی ایرانی در آنجا، در جهت سیاسی، یک استفادهای ببرند. حالا من نمیدانم فیلم آقای مجیدی را چقدر اکران میکنند، چقدر در جلو چشم مردم میگذارند. بله، در جشنواره احترام میکنند. من آن وقتی علاقهی آنها را به هنرمند خودمان باور میکنم که این فیلم را ترویج کنند؛ جلو چشم مردمشان بگذارند و در تلویزیونشان نشان بدهند، در سینماهایشان نمایش بدهند؛ این کارها را یا نمیکنند و یا خیلی کم میکنند. لذا وقتی که تشویق و تقدیر فقط به سالن جشنواره و سکوی جایزهی جشنواره منحصر است، آدم خیلی باورش نمیآید که نیتشان - به قول ماها - زیاد خدایی باشد. بالأخره نیات سیاسی هست. عجیب هم نیست؛ ما هم در برخی از مسایل فرهنگی بینالمللی، نیات سیاسی داریم، پنهان هم نمیکنیم. ما در رابطهی با خیلی از کشورها با جهتگیری سیاسی کار فرهنگی میکنیم. آنها هم همین کار را دارند با ما میکنند. ما باید حواسمان جمع باشد و هوشیار باشیم. مرحوم حاج احمد آقا به من گفت، حاضر شدند بابت یک اعلامیهی حج امام هشتاد هزار دلارِ آن روز بدهند که در یکی از روزنامههای امریکا - همین روزنامههای معروفی که هست - چاپ بشود، ولو به صورت آگهی؛ اما نکردند. این را حاج احمد آقا خودش به من گفت، گفت ما تلاش کردیم؛ اما حاضر نشدند چاپ کنند. همین خانم ابتکار که در گذشته معاون رئیس جمهور بودند، یک کتابی در باب قضیهی سفارت امریکا، به اصطلاح این لانهی جاسوسی نوشتند. خود ایشان جزوِ آن دانشجوهایی بوده که در آن کار شرکت کرده بودند. ایشان دورهی کودکیاش را در امریکا گذرانده است؛ مرحوم دکتر ابتکار - که از دوستان ما بود - سالها در امریکا بوده و این خانم خیلی به زبان مسلط است و نگارش و تکلمش خیلی خوب است. این کتاب را به انگلیسی نوشته و بعد یک نفر آن را به فارسی ترجمه کرده بود. خود ایشان به من گفت، پیش هر ناشر امریکایی که رفته بود، حاضر نشده بود این کتاب را چاپ کند! در حالی که آنها اصرار دارند که مسئلهی اشغال سفارت را به عنوان یک زخم التیام نیافتنی، دائماً تکرار کنند. من زمان ریاست جمهوری، سفر سازمان ملل که رفته بودم، یک مصاحبهگر خیلی معروفی آمد و با من یک مصاحبهای کرد که خیلی هم به صورت گسترده پخش شد. اولین سؤالش این بود که، شما چرا سفارت را گرفتید؟ گفتم بابا! حالا ما آمدهایم سازمان ملل و تو میخواهی با ما مصاحبه کنی؛ اولین سؤال را این قرار میدهی؟! حاضر نیستند رها کنند. از دیدگاه خودشان، آن را به عنوان یک حرکت تروریستی و وحشیانه و تلقی میکنند. حالا یک دختر خانمِ دانشجوی روشنفکری که نه اُمّل است، نه عقبافتاده است، نه تحصیلنکرده است، نه سابقهی تروریستی دارد و خودش در آن قضیه بوده، ایشان قضیه را تشریح میکند؛ حاضر نیستند این را چاپ کنند. ببینید مسئله این است. خوب، او ملاحظهی سیاست خودش را میکند. در امریکا این نمایش بیسانسوری فقط در مورد آن جاهایی است که به اصول امریکایی اصطکاک نداشته باشد. آنجایی که اصطکاک پیدا میکند، چه به اصول امریکایی و چه به مصالح فوری امریکایی - مثل مسئلهی جنگ خلیجفارس که زمان بوش پدر انجام گرفت - سانسور وجود دارد؛ خیلی کامل و خیلی رسمی و علنی؛ بدون پردهپوشی. خوب، آنها مصالح فرهنگیشان را رعایت میکنند، ما هم باید مصالح فرهنگی خودمان را رعایت کنیم. ما که از او توقع نداریم که مصالح ما را رعایت کند؛ ما از خودمان توقع داریم که مصالح خودمان را رعایت کنیم. بنابراین شما اگر جشنواره هم میروید، آن وقتی بروید و آنطوری بروید که مصالح فرهنگی کشورتان را مراعات بکنید. اگر طوری شد که او بناست مصالح خودش را علیه مصالح کشور شما رعایت کند، بله، ترجیح با نرفتن است، ترجیح با حضور پیدا نکردن است؛ این چیز روشن و واضحی است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :لزوم توجه هنرمندان به زندگی سرداران دفاع مقدس کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, شهید برونسی, خاکهای نرم کوشک, کارگردانان سینما (مخاطب), هنر نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من یکبار دیگر دو، سه سال پیش در یک جلسهی مجموعهای از دوستان هنرمند - سینماگر و نقاش و مجسمهساز و ... - این را گفتم، شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیباییها و ظرافتهای عالم وجود میگردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنی ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون میکِشد و نشان میدهد. اینکه میگویم زیبایی، معنایش این نیست که زشتیها را نمیتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست. به آن جمع گفتم، شما به عنوان کسی که دنبال زیباییها میگردید، چطور میتوانید زیباییهای دفاع هشت سالهی یک ملتِ دست خالی را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است - این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است - بسیار تکاندهنده است؛ آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتّی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهای نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبری نداشتم. بعد از شهادتش، بعضی از دوستان ما که به مجموعههای دانشگاهی و بسیج رفته بودند و با این جوان بیسواد - بیسواد به معنای مصطلح؛ البته سه، چهار سالی درس طلبگی خوانده بوده، مختصری هم مقدمات و ابتدایی و اینها را هم خوانده بوده - صحبت کرده بودند، میگفتند آنچنان برای اینها صحبت میکرده و حرف میزده که دلهای همهی اینها را در مشت میگرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونی را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس میکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهای بسیار و حضور در میدانهای دشوار، به شهادت میرسد؛ که حالا کاری به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایی که آدم در زندگی یک چنین آدمی یا شهید همت و شهید خرازی میتواند پیدا کند و یا اینهایی که حالا هستند، نظیرش را شما کجا میتوانید پیدا کنید؟ کجا میشود پیدا کرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :جایى براى دغدغه ناامنی برای کارگردانان نمىبینم کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکته را اول بگویم، که دیدم دغدغهى بسیارى از دوستان است؛ و آن، یک نوع احساس ناامنى یا دغدغهى ناامنى یا توهّم ناامنى است که مىبینم در برخى از دوستان وجود دارد؛ حتّى آدم مىبیند در دو سرِ این طیف وسیع، این دغدغه هست. من واقعاً جایى براى این دغدغه نمىبینم. درست است، ممکن است ما نسبت به برخى از فیلمها معترض باشیم - خود من در آن حدى که حالا مىفهمم و از تماشاى فیلم لذت مىبرم، ممکن است ایرادى به یک فیلم داشته باشم؛ چه آن فیلمى که در تلویزیون پخش مىشود، چه آنچه که در سینماست که گاهى براى ما مىآورند و ما بعضى از فیلمها را مىبینیم - لیکن من کارگردان را متهم نمىکنم. عوامل گوناگونى براى خطا در جهتگیرى یک فیلم هست؛ یکىاش هم ممکن است نقش کارگردان باشد - که حالا من بعداً راجع به مسئلهى کارگردان، یک مقدارى بیشتر عرض خواهم کرد - لیکن عوامل گوناگونى هست. ما اگر احساس مىکنیم که بهوسیلهى یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحى در یک فیلم منعکس نمىشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه مىتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونى خودش را منعکس کند. هر کسى باید آنچه را که خودش مىفهمد، خودش ادراک مىکند و خودش احساس مىکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعى خواهد شد. طبیعت قضیه هم همین است که آن سازندهى فیلم و عنصر کارگردان، بالخصوص در این میان، یک معرفت درونى را منعکس مىکند. چگونه مىشد این معرفت درونى، آنچنانى که منِ بیننده مىپسندم، به این کارگردان منعکس بشود و چرا نشده؟ این جاى سؤال دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :ایجاد ناامنی برای کارگردانها نابجا است کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نمىشود رفت سراغ کارگردان و یقهى او را گرفت که شما چرا؟ خوب، من یک مقدار وزارت ارشاد را، یک مقدار سازمان تبلیغات را، یک مقدار حوزهى علمیه را، یک مقدار آن کسانى که صاحبان اندیشهى دینى هستند، همین اندیشههاى عرفانى، حکمت متعالیه و این چیزهایى که آقایان گفتید، اینها را مخاطب قرار مىدهم و مىگویم شما براى برخوردارى کشور از این هنر فاخر - که در این جمع هست - چه کردهاید؟ «شما» چه کردهاید؟ چنانچه در آن زمینه کارى انجام نگرفته باشد، من از یک کارگردان خیلى توقع نمىکنم. هنرمند بااستعدادِ ما که اثرش یا خالى است یا حداقل نسبت به این ارزشهاى مورد نظر ما خیلى پُربار نیست، از او توقع نمىکنم که چرا این اثر آنچنانى که من مىپسندم، نیست. بنابراین من نمىتوانم قبول کنم که آماج این ناامنى، کارگردانهاى ما باشند و اگر چنین واقعیتى وجود داشته باشد، واقعیت نابحق و نابجایی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :اهمیت هنر سینما؛ مضاعف کننده مسئولیت اصحاب آن کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر سینما - همانطور که گفتید - بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگرى تاکنون در بین این شیوههاى هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدى نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالى. شما این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنى دریچهى سینما به سوى معارف و پرتوى که از این دریچه به داخل افکنده مىشود. این دریچه در اختیار شماست. اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا مىبرد. من این را مىخواهم عرض بکنم؛ یعنى شماها یک مسئولیت سنگینى دارید. همانطور که دوستان گفتند، هیچکس به شماها دستور نداده که بروید کارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده که وارد این میدان شدهاید؛ اما حالا که وارد شدهاید، این مسئولیت را بپذیرید. شما مىتوانید خیلى اثر بگذارید. ببینید! من وقتى به یک واعظ، یک روحانى و یک نویسندهى کتاب دینى - که او هم یک روایتگر حقایق و معارف محسوب مىشود - خطاب مىکنم و مىگویم آقا شما مواظب حرف زدنت، مواظب لغتى که به کار مىبرى و مطلبى که متناسب با زمان انتخاب مىکنى، باش؛ اگر حرفى را که اینجا نباید بزنى، زدى، یا باید بزنى، نزدى، و به خاطر حرف تو یک جوانى به دین بىاعتقاد شد یا یک حقیقتى از حقایق دینى را به خاطر گفتار تو کج فهمید؛ تو پیش خداى متعال مسئولى؛ من مىخواهم به شما بگویم، این تذکر به شما که برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنرى بسیار کارآمد در اختیار شماست، طبعاً با یک ضریب خیلى بالایى مضاعف مىشود؛ بگویم ده برابر؛ یقیناً بیشتر؛ یعنى شما ببینید تأثیر یک فیلم هنرىِ کارآمد در مقایسهى با یک منبر چقدر فاصله دارد! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :در هنر سینما عیب جویی دلسوزانه داشته باشید کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خوب، شما مىتوانید سازندهى اخلاق باشید؛ عکسش هم ممکن است. شما مىتوانید در نسل جوان این کشور صبر، امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همهى چیزهایى که یک جامعهى پیشرفته نیاز دارد، القاء مىشود هم به جاى امید، نومیدى القاء کرد؛ مىشود به جاى شوق، رکود القاء کرد. «انتقاد» که دوستان ذکر مىکنند و به تعبیر این دوستمان مىگویند انتقادگرى «نق نقو» تلقى نشود؛ نه، انتقاد، نقنق نیست؛ انتقاد - معناى لغوى انتقاد را نمىخواهیم بگوییم - یعنى همان عیبجویى. منظور از انتقادى که ممکن است نقنقو بودن از آن تلقى شود؛ یعنى عیبجویى کردن. دو نوع عیبجویى ممکن است؛ الان من و شما روبهروى هم نشستهایم، خیلى آزادانه مىتوانیم از هم عیبجویى کنیم؛ شما هم از من عیبجویى کنید، من هم از شما عیبجویى کنم. منتها این عیبجویى دو نوع است؛ یک وقت عیبجویى جنبهى تحقیر، اهانت، طرف را به خاک سیاه نشاندن، از طرف انتقام گرفتن و چهرهى او را در نظر دیگران زشت کردن است و این کار در هیچ عرف نجیبانهاى - نمىگویم اسلامى - ممدوح نیست. یک وقت هم نه، هدف از انتقاد، دلسوزى است، تکمیل است، برطرف کردن عیب است و آیینهوار نمودن عیب شخص یا نظام یا مدیر یا مردم به خود آنهاست و این ممدوح است. ممکن است این هم به نظر شنونده تلخ باشد؛ اما این تلخى، تلخى گوارایى است. این هیچ ایرادى ندارد. حالا من ادعا مىکنم از نظر دستگاه هم ایرادى ندارد؛ اگر شما در این تردیدى دارید، من به شما صادقانه مىگویم، لااقل از نظر شخص من، هیچ ایرادى ندارد. ببینید! این هدف و این جهتگیرى در کیفیت کار معلوم مىشود؛ یعنى اینکه ما توقع داشته باشیم یک جورى انتقاد کنیم که آن جهتگیرىِ اول در آن وجود داشته باشد، اما مردم یا مخاطبین خیال کنند که ما داریم دلسوزى مىکنیم، این هم نمىشود. همینطور که چند نفر از دوستان گفتید، مخاطبین ما هوشمندند و مىفهمند. این معلوم مىشود. بعضى از فیلمها انتقادى است، انتقاد آنها براى من - که الان هر تلنگرى به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنى من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشهى نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یک مشت به من زدهاید - ممکن است رنجآور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمىبرم و خوشم مىآید، و من احساسم این است که این، روحیهى مجموعهى دستگاه است؛ حالا گیرم بعضى کم یا زیاد. بنابراین انتقاد ایرادى ندارد که بعضى از دوستان مطرح کردید؛ آن چیزى که مهم است، این است که احساس مسئولیت بشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :شانیت سینمای کشور؛ پرورش استعدادهای متعالی نسل جوان کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این کشور مىخواهد پیش برود، این کشور مىخواهد حرکت بکند؛ ما این چیزهایى که حالا شما در زمینهى فناورى هستهاى و پیشرفتهاى علمى مىشنوید، اینها فقط بخشى از بسیارِ آن چیزى است که در کشور اتفاق افتاده. بحمداللَّه جوان و استعداد هم که زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به کار، به اعتماد به نفس، به کم کردن تکیهى بر بیگانگان - به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخشنامههاى فکرى و فرهنگىشان - ما به اینها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینههایى که در میراث فرهنگى ما هست. این جوان اگر بخواهد اینطور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنى شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را مىگویم. من مىگویم الان کلید دست شماست. من شأن سینما را این مىدانم. من مىگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادى دست شماست؛ شما مىتوانید این نسل را یک نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهاى اسلامى و ملىِ خود بار بیاورید؛ و همینطور مىتوانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برندهى افتخارات گذشته و زیر سؤال برندهى افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :زیبایی های دفاع مقدس؛ موضوعاتی برای برجسته شدن به دست سینماگران کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یکبار دیگر دو، سه سال پیش در یک جلسهى مجموعهاى از دوستان هنرمند - سینماگر و نقاش و مجسمهساز و ... - این را گفتم، شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیباییها و ظرافتهاى عالم وجود مىگردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنى ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون مىکِشد و نشان مىدهد. اینکه مىگویم زیبایى، معنایش این نیست که زشتیها را نمىتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست. به آن جمع گفتم، شما به عنوان کسى که دنبال زیباییها مىگردید، چطور مىتوانید زیباییهاى دفاع هشت سالهى یک ملتِ دست خالى را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. الان چند سالى است که کتابهایى دربارهى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مىنویسند و بنده هم مشترى این کتابهایم و مىخوانم. با اینکه بعضى از اینها را من خودم از نزدیک مىشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهاى صادقانه است - این هم حالا آدم مىتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است - بسیار تکاندهنده است؛ آدم مىبیند این شخصیتهاى برجسته، حتّى در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یک جوان مشهدى بنّا، که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه مىکنم و واقعاً دوست مىدارم شماها بخوانید. من مىترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاکهاى نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده. ایشان اول جنگ وارد میدان نبرد شده بود و بنده هم هیچ خبرى نداشتم. بعد از شهادتش، بعضى از دوستان ما که به مجموعههاى دانشگاهى و بسیج رفته بودند و با این جوان بىسواد - بىسواد به معناى مصطلح؛ البته سه، چهار سالى درس طلبگى خوانده بوده، مختصرى هم مقدمات و ابتدایى و اینها را هم خوانده بوده - صحبت کرده بودند، مىگفتند آنچنان براى اینها صحبت مىکرده و حرف مىزده که دلهاى همهى اینها را در مشت مىگرفته؛ به خاطر همین که گفتم، یک معرفت درونى را، یک ادراک را، یک احساس صادقانه را و یک فهم از عالم وجود را منعکس مىکرده؛ بعد هم بعد از شجاعتهاى بسیار و حضور در میدانهاى دشوار، به شهادت مىرسد؛ که حالا کارى به جزئیات آن ندارم. این زیباییهایى که آدم در زندگى یک چنین آدمى یا شهید همت و شهید خرازى مىتواند پیدا کند و یا اینهایى که حالا هستند، نظیرش را شما کجا مىتوانید پیدا کنید؟ کجا مىشود پیدا کرد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :فداکاری و ایثار یک جوان برای حضور در میدان مبارزه؛ عمیقترین موضوع برای سینمای معناگرا کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سینماى معناگرا؛ خوب کدام معنا شیواتر و عمیقتر از احساس فداکارى و ایثار و گذشت یک جوان هجده، نوزده ساله، که از خانوادهى مرفهى بلند مىشود مىآید اهواز - که من دیدم از این قبیل جوانها؛ حالا چند موردش یادم هست، بالخصوص خودم با اینها معاشرت داشتهام و دیدم - خانوادهى مرفه، زندگى راحت، پدر و مادر مهربان، نه دچار عقده است و نه دچار کمبود است، مىآید در میدان جنگ، آنچنان فداکارانه حرکت مىکند که انسان مبهوت مىماند. حالا خیلى از این جوانها با توصیهى امثال بنده وارد این میدان شده بودند. من نگاه مىکردم و مىدیدم، ما کجا، اینها کجا! اصلاً انسان به گَرد اینها نمىرسد. خوب، اینها زیبایى است، اینها را توصیف کنید، اینها را استخراج کنید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :پشت صحنه جنگ؛ یک مورد پرداخته نشده در حوزه سینما کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آقاى حاتمىکیا مىگویند، من نمىدانم راجع به جنگ چه بگویم. خیلى حرف دارید براى گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنهى جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسىِ بینالمللىِ پلیسى، مىتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرئت داد و این گستاخى را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ نه اینکه همهى ایران را بگیرد، بدون شک، قصد او این بود که خوزستان و یکى، دو استان دور و بر را بگیرد و به عنوان یک همسایهى مقتدر بر حکومت مرکزى ایران - هر که باشد آن حکومت؛ یا جمهورى اسلامى یا هر کس دیگر - مسلط بشود، که مىشد؛ یعنى اگر این دفاع جانانه نبود و اگر آن تسلط بر خوزستان انجام مىگرفت، مگر ممکن بود یک حکومت مرکزى اینجا سر کار باشد و به آن کسى که بخشى از کشور را قدرتمندانه تصرف کرده، باج ندهد؟! خوب، چه شد که این را وادار کردند که این حمله را انجام بدهد و او حمله کرد؟ و چگونه به او کمک کردند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایى فروختند؟ آنهایى که آن سنگرهاى هشتضلعى و پنجضلعى را درست کردند، چه کسانى بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأمورین عالىرتبهى سیاسى، امنیتى و نظامىاى که از کشورهاى مختلف - از جمله امریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانى بودند؟ شما به اینها نپرداختید. اصلاً شخصیت صدام کیست؟ اینها براى قصهنویسى جا دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :خلق آثار بزرگ سینمایی؛ ثمره پیشرفت در حوزه قصه نویسی کلیدواژه(ها) : سینما, فیلمنامه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دوستان به مسئلهى قصهنویسى اشاره کردند. بله، من عقیدهام این است ما ضعیفیم. البته روح داستانسرایى در ایران ضعیف نیست؛ دلیلش هم داستانهاى فردوسى و مولوى است. البته رمان به این شکلى که در اروپا و روسیه متداول بوده - بهخصوص در قرنهاى نوزدهم و اینها که رمانهاى برجسته و بزرگ نوشته شده - چنین چیزى را ما در ایران نداریم؛ اما استعدادش را داریم. من عقیدهام این است؛ اینطور نیست که ما استعدادش را نداشته باشیم. البته ما در شعر برجستگى داشتهایم؛ اما به این شکل در رمان، نه؛ لیکن به نظر من مىشود. بعد از انقلاب هم یک کارهایى شده است؛ حالا در آن حدِّ از اعتلا نیست که آدم توقع دارد؛ اما اگر دنبال گرفته شود و واقعاً وزارت ارشاد روى این زمینه کار کند و بنویسند، مىشود. حالا بعضى از دوستان گفتند که قصه را براى سینما بنویسند. من نمىدانم، بیشتر از من شما واردید؛ آیا واقعاً باید قصه را براى سینما نوشت؟ خیلى از آثار بزرگ سینمایى که وجود دارد، از آثار کلاسیک و قصههاى قدیمى گرفته شده است؛ معلوم نیست رمانى براى این خصوص نوشته شده باشد. حالا گیرم که آن هم باشد، ما اگر در مسئلهى داستان و رمان و داستانسرایى پیشرفت کنیم، این کار انجام مىگیرد. آن وقت بیایید این موضوعات را به سینما بکشانید؛ خیلى برجستگى پیدا خواهد کرد. ما در زمینهى جنگ هنوز خیلى کارهاى نکرده داریم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :در فیلیمسازی نیت خدایی داشته باشید کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حالا من یک چیز دیگر هم به شما دوستان عرض بکنم؛ اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید - که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما مىتواند خیلى اثرگذار باشد - این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنى شما واقعاً نیتتان را خدایى کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصى خودم هستم، خیلى خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصى خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایى بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضى کنید و اجر ببرید. کار مهمى دارید انجام مىدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم مىکنید؟ با این کار اجر ببرید و مىشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزى که اخلاق جوانها، رفتارهاى اجتماعى، انضباط اجتماعى، جدیت در کار، ایمان قوى و احساس مسئولیت را در نسلهاى جوان زنده مىکند، این پیش خدا اجر دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین مىگوید: «اعملا للأجر» براى مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که براى امیرالمؤمنین میلیاردهایش به قدر یک ذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایى و مزد الهى است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهى بىنیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم - مرز مردن - این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور مىکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهى احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت مىکنید، کار کنید براى خداى متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، مىتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانى و وجدانى هم مىتوانید ببرید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :کارگردانان احساس استقلال ملی و فرهنگی را تقویت کنند کلیدواژه(ها) : سینما نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آقاى حاتمىکیا مىگویند به ما درجه بدهید؛ خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجهاى را به شما بدهم! درجهى شما، درجهى خدایى است. این ذوق و استعداد هنرى که شماها دارید، این همان درجهاى است که به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهاى مادى مدرجش کنیم، ضایعش کردهایم. البته ما از شما قدردانى مىکنیم؛ هم قدردانى مىکنیم، هم انتظار داریم. یعنى من رودربایستى نمىکنم، بنده به عنوان یک روحانى، حقیقتاً از شما مجموعهى کارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهاى دینى و ملى را تقویت کنید. وقتى ارزش ملى مىگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسورى برود؛ ارزش ملى یعنى احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگى. در مقابل این القاى دویست سالهى فرهنگىِ غرب، یک ملتى بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلى ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهى با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهى با نرفتن به جشنواره این تقویت مىشود. آنجایى که لازم است نروید، نروید؛ آنجایى که لازم است به جشنوارههاى بینالمللى بروید، بروید؛ با این نیت بروید - حالا آقاى عیارى به دوستان «کَن» لطف کردند و از آنها دفاع کردند که به ایشان گفتهاند، شما چرا اینقدر سیاهنمایى مىکنید که فیلم شما را ما نتوانیم نشان بدهیم؛ باید دید آقاى عیارى چه کار کرده بوده که آنها دلشان به حال ملت ایران سوخته - بالأخره من حرفى ندارم که شما از آنها دفاع کنید؛ اما این را واقعاً من هم خبر دارم. من با اینکه نه سینمایى هستم و نه با این چیزها ارتباط دارم؛ اما بالأخره مىدانید طبعاً اطلاعات ما محدود به راههاى اطلاعگیرى شماها نمىشود؛ ما اطلاعات وسیعترى داریم. ما خبر داریم که همین مجموعههاى جهانى، از جمله کَن - حالا که اسمش را آوردید - و بعضى از جشنوارههاى دیگر، واقعاً دارند کار مىکنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست مىدارند که از حضور هنرمند برجستهى ایرانى در آنجا، در جهت سیاسى، یک استفادهاى ببرند. حالا من نمىدانم فیلم آقاى مجیدى را چقدر اکران مىکنند، چقدر در جلو چشم مردم مىگذارند. بله، در جشنواره احترام مىکنند. من آن وقتى علاقهى آنها را به هنرمند خودمان باور مىکنم که این فیلم را ترویج کنند؛ جلو چشم مردمشان بگذارند و در تلویزیونشان نشان بدهند، در سینماهایشان نمایش بدهند؛ این کارها را یا نمىکنند و یا خیلى کم مىکنند. لذا وقتى که تشویق و تقدیر فقط به سالن جشنواره و سکوى جایزهى جشنواره منحصر است، آدم خیلى باورش نمىآید که نیتشان - به قول ماها - زیاد خدایى باشد. بالأخره نیات سیاسى هست. عجیب هم نیست؛ ما هم در برخى از مسایل فرهنگى بینالمللى، نیات سیاسى داریم، پنهان هم نمىکنیم. ما در رابطهى با خیلى از کشورها با جهتگیرى سیاسى کار فرهنگى مىکنیم. آنها هم همین کار را دارند با ما مىکنند. ما باید حواسمان جمع باشد و هوشیار باشیم مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی که لازم است نروید، نروید؛ آنجایی که لازم است به جشنوارههای بینالمللی بروید، بروید؛ با این نیت بروید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : ارزشهای امریکایی کلیدواژه(ها) : ارزشهای امریکایی نوع(ها) : جستار متن فیش : همین خانم ابتکار که در گذشته معاون رئیس جمهور بودند، یک کتابی در باب قضیهی سفارت امریکا، به اصطلاح این لانهی جاسوسی نوشتند. خود ایشان جزوِ آن دانشجوهایی بوده که در آن کار شرکت کرده بودند. ایشان دورهی کودکیاش را در امریکا گذرانده است؛ مرحوم دکتر ابتکار - که از دوستان ما بود - سالها در امریکا بوده و این خانم خیلی به زبان مسلط است و نگارش و تکلمش خیلی خوب است. این کتاب را به انگلیسی نوشته و بعد یک نفر آن را به فارسی ترجمه کرده بود. خود ایشان به من گفت، پیش هر ناشر امریکایی که رفته بود، حاضر نشده بود این کتاب را چاپ کند! در حالی که آنها اصرار دارند که مسئلهی اشغال سفارت را به عنوان یک زخم التیام نیافتنی، دائماً تکرار کنند. من زمان ریاست جمهوری، سفر سازمان ملل که رفته بودم، یک مصاحبهگر خیلی معروفی آمد و با من یک مصاحبهای کرد که خیلی هم به صورت گسترده پخش شد. اولین سؤالش این بود که، شما چرا سفارت را گرفتید؟ گفتم بابا! حالا ما آمدهایم سازمان ملل و تو میخواهی با ما مصاحبه کنی؛ اولین سؤال را این قرار میدهی؟! حاضر نیستند رها کنند. از دیدگاه خودشان، آن را به عنوان یک حرکت تروریستی و وحشیانه و تلقی میکنند. حالا یک دختر خانمِ دانشجوی روشنفکری که نه اُمّل است، نه عقبافتاده است، نه تحصیلنکرده است، نه سابقهی تروریستی دارد و خودش در آن قضیه بوده، ایشان قضیه را تشریح میکند؛ حاضر نیستند این را چاپ کنند. ببینید مسئله این است. خوب، او ملاحظهی سیاست خودش را میکند. در امریکا این نمایش بیسانسوری فقط در مورد آن جاهایی است که به اصول امریکایی اصطکاک نداشته باشد. آنجایی که اصطکاک پیدا میکند، چه به اصول امریکایی و چه به مصالح فوری امریکایی - مثل مسئلهی جنگ خلیجفارس که زمان بوش پدر انجام گرفت - سانسور وجود دارد؛ خیلی کامل و خیلی رسمی و علنی؛ بدون پردهپوشی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش :پشت صحنهی جنگ را چقدر تصویر کردید؟ کلیدواژه(ها) : حفظ و ترویجِ فرهنگ و معارف دفاع مقدس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آقای حاتمی کیا میگویند، من نمیدانم راجع به جنگ چه بگویم. خیلی حرف دارید برای گفتن؛ شما سینماگران جنگ، پشت صحنهی جنگ را چقدر تصویر کردید؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسىِ بینالمللىِ پلیسی، میتواند شیرینتر از این در بیاید که شما تصویر کنید - اسناد هم الان وجود دارد - چطور شد که صدام حسین به خودش جرئت داد و این گستاخی را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ نه اینکه همهی ایران را بگیرد، بدون شک، قصد او این بود که خوزستان و یکی، دو استان دور و بر را بگیرد و به عنوان یک همسایهی مقتدر بر حکومت مرکزی ایران - هر که باشد آن حکومت؛ یا جمهوری اسلامی یا هر کس دیگر - مسلط بشود، که میشد؛ یعنی اگر این دفاع جانانه نبود و اگر آن تسلط بر خوزستان انجام میگرفت، مگر ممکن بود یک حکومت مرکزی اینجا سر کار باشد و به آن کسی که بخشی از کشور را قدرتمندانه تصرف کرده، باج ندهد؟! خوب، چه شد که این را وادار کردند که این حمله را انجام بدهد و او حمله کرد؟ و چگونه به او کمک کردند؟ و کدام کارخانجات به او سلاح شیمیایی فروختند؟ آنهایی که آن سنگرهای هشتضلعی و پنجضلعی را درست کردند، چه کسانی بودند؟ کدام کشورها آن هواپیماها را به او دادند؟ آن مأمورین عالیرتبهی سیاسی، امنیتی و نظامیای که از کشورهای مختلف - از جمله امریکا - به بغداد آمدند و با او و مردان او ملاقات کردند، چه کسانی بودند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : نقد و انتقاد کلیدواژه(ها) : نقد و انتقاد نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انتقاد، نقنق نیست؛ انتقاد - معنای لغوی انتقاد را نمیخواهیم بگوییم - یعنی همان عیبجویی. منظور از انتقادی که ممکن است نقنقو بودن از آن تلقی شود؛ یعنی عیبجویی کردن. دو نوع عیبجویی ممکن است؛ الان من و شما روبهروی هم نشستهایم، خیلی آزادانه میتوانیم از هم عیبجویی کنیم؛ شما هم از من عیبجویی کنید، من هم از شما عیبجویی کنم. منتها این عیبجویی دو نوع است؛ یک وقت عیبجویی جنبهی تحقیر، اهانت، طرف را به خاک سیاه نشاندن، از طرف انتقام گرفتن و چهرهی او را در نظر دیگران زشت کردن است و این کار در هیچ عرف نجیبانهای - نمیگویم اسلامی - ممدوح نیست. یک وقت هم نه، هدف از انتقاد، دلسوزی است، تکمیل است، برطرف کردن عیب است و آیینهوار نمودن عیب شخص یا نظام یا مدیر یا مردم به خود آنهاست و این ممدوح است. ممکن است این هم به نظر شنونده تلخ باشد؛ اما این تلخی، تلخی گوارایی است. این هیچ ایرادی ندارد. حالا من ادعا میکنم از نظر دستگاه هم ایرادی ندارد؛ اگر شما در این تردیدی دارید، من به شما صادقانه میگویم، لااقل از نظر شخص من، هیچ ایرادی ندارد. ببینید! این هدف و این جهتگیری در کیفیت کار معلوم میشود؛ یعنی اینکه ما توقع داشته باشیم یک جوری انتقاد کنیم که آن جهتگیرىِ اول در آن وجود داشته باشد، اما مردم یا مخاطبین خیال کنند که ما داریم دلسوزی میکنیم، این هم نمیشود. همینطور که چند نفر از دوستان گفتید، مخاطبین ما هوشمندند و میفهمند. این معلوم میشود. بعضی از فیلمها انتقادی است، انتقاد آنها برای من - که الان هر تلنگری به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنی من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشهی نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یک مشت به من زدهاید - ممکن است رنجآور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمیبرم و خوشم میآید، و من احساسم این است که این، روحیهی مجموعهی دستگاه است؛ حالا گیرم بعضی کم یا زیاد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : نقد و انتقاد کلیدواژه(ها) : نقد و انتقاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انتقاد، نقنق نیست؛ انتقاد یعنی همان عیبجویی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : تسخیر لانه جاسوسی کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خانم ابتکار ... یک کتابی در باب قضیهی سفارت امریکا، به اصطلاح این لانهی جاسوسی نوشتند. خود ایشان جزوِ آن دانشجوهایی بوده که در آن کار شرکت کرده بودند. ایشان دورهی کودکی اش را در امریکا گذرانده است؛ مرحوم دکتر ابتکار - که از دوستان ما بود - سالها در امریکا بوده و این خانم خیلی به زبان مسلط است و نگارش و تکلمش خیلی خوب است. این کتاب را به انگلیسی نوشته و بعد یک نفر آن را به فارسی ترجمه کرده بود. خود ایشان به من گفت، پیش هر ناشر امریکایی که رفته بود، حاضر نشده بود این کتاب را چاپ کند! در حالی که آنها اصرار دارند که مسئلهی اشغال سفارت را به عنوان یک زخم التیام نیافتنی، دائماً تکرار کنند. من زمان ریاست جمهوری، سفر سازمان ملل که رفته بودم، یک مصاحبهگر خیلی معروفی آمد و با من یک مصاحبهای کرد که خیلی هم به صورت گسترده پخش شد. اولین سؤالش این بود که، شما چرا سفارت را گرفتید؟ گفتم بابا! حالا ما آمدهایم سازمان ملل و تو میخواهی با ما مصاحبه کنی؛ اولین سؤال را این قرار میدهی؟! حاضر نیستند رها کنند. از دیدگاه خودشان، آن را به عنوان یک حرکت تروریستی و وحشیانه و تلقی میکنند. حالا یک دختر خانمِ دانشجوی روشنفکری که نه اُمّل است، نه عقبافتاده است، نه تحصیلنکرده است، نه سابقهی تروریستی دارد و خودش در آن قضیه بوده، ایشان قضیه را تشریح میکند؛ حاضر نیستند این را چاپ کنند. ببینید مسئله این است. خوب، او ملاحظهی سیاست خودش را میکند. در امریکا این نمایش بی سانسوری فقط در مورد آن جاهایی است که به اصول امریکایی اصطکاک نداشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر بسیار پیچیده و برجستهی سینما، برای کشور یک ضرورت و یک نیاز است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما اگر احساس میکنیم که بهوسیلهی یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحی در یک فیلم منعکس نمیشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه میتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونی خودش را منعکس کند. هر کسی باید آنچه را که خودش میفهمد، خودش ادراک میکند و خودش احساس میکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعی خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هنر سینما... بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوههای هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی. شما [کارگردانان] این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنی دریچهی سینما به سوی معارف و پرتوی که از این دریچه به داخل افکنده میشود. این دریچه در اختیار شماست. اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا میبرد... ؛ یعنی شماها یک مسئولیت سنگینی دارید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : کار هنرمند این است[که]... ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون میکِشد و نشان میدهد. اینکه میگویم زیبایی، معنایش این نیست که زشتیها را نمیتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما به عنوان یک هنرمند، دنبال زیباییها و ظرافتهای عالم وجود میگردید تا اینها را بشناسید، بیرون بکشید، برجسته کنید و نشان بدهید؛ کار هنرمند این است؛ یعنی ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون میکِشد و نشان میدهد. اینکه میگویم زیبایی، معنایش این نیست که زشتیها را نمیتواند بیرون بکشد و نشان دهد؛ چرا، آن هم جزو ظرافتهاست... شما به عنوان کسی که دنبال زیباییها میگردید، چطور میتوانید زیباییهای دفاع هشت سالهی یک ملتِ دست خالی را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنرمندان کلیدواژه(ها) : هنرمندان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما اگر احساس میکنیم که بهوسیلهی یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحی در یک فیلم منعکس نمیشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه میتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونی خودش را منعکس کند. هر کسی باید آنچه را که خودش میفهمد، خودش ادراک میکند و خودش احساس میکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعی خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال کلیدواژه(ها) : استقلال نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما [مجموعهی کارگردانها] باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی که لازم است نروید، نروید؛ آنجایی که لازم است به جشنوارههای بینالمللی بروید، بروید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما [مجموعهی کارگردانها] باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت کنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممکن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی که لازم است نروید، نروید؛ آنجایی که لازم است به جشنوارههای بینالمللی بروید، بروید مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر بسیار پیچیده و برجستهی سینما، برای کشور یک ضرورت و یک نیاز است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کسی باید آنچه را که خودش میفهمد ، ادراک میکند و احساس میکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعی خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : هنر کلیدواژه(ها) : هنر نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هنرمند ظرافتها، زیباییها، ریزهکاریها، دقایق و حقایق غیر قابل دید با چشم غیرمسلحِ به هنر را با سلاح هنر و نگاه هنرمندانه، بیرون میکِشد و نشان میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال کلیدواژه(ها) : استقلال نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما مجموعهی کارگردانها باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما مجموعهی کارگردانها باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت کنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبهسوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یک ملت؛ استقلال فرهنگی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون - 1385/03/23 عنوان فیش : استقلال فرهنگی کلیدواژه(ها) : استقلال فرهنگی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در مقابل این القای دویست سالهی فرهنگىِ غرب، یک ملتی بیاید به فرهنگ خودش تکیه بکند، این خیلی ارزش دارد. |