[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نوآوری و شکوفایی کلیدواژه(ها) : نوآوری و شکوفایی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسألهی خروج نخبگان از کشور؛ چون خروج نخبگان از کشور - من چند بار تا حالا این را گفتهام - بهطور مطلق موضوعی منفی نیست؛ زیرا ممکن است نخبهیی از کشور خارج شود و بخواهد معلوماتی کسب کند و بعد برگردد و برای کشور مفید باشد. البته بهتر این است که ما امکاناتی را برای همین نخبه فراهم کنیم، تا در خود کشور آنچه را که از نظر رشد و شکوفایی استعداد لازم دارد، مهیا شود: کارگاه داشته باشد، محیط مانور علمی و تحقیقی داشته باشد؛ این بهترین است؛ اما اگر نشد، نخبگان بروند - فضای دنیا فضای وسیعی است - منتها این رفتن باید با حساب و کتاب انجام بگیرد؛ یعنی آن نخبه بداند که برای چه دارد میرود؛ چه میخواهد بکند و پس از آموزش آنچه را که لازم دارد، چه استفادهیی میخواهد از آن دانش بکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبهپروری کلیدواژه(ها) : نخبهپروری نوع(ها) : جستار متن فیش : بسترسازی برای پرورش نخبگان، شناساییِ استعدادهای نخبه، کمک به آنها در رفتن به سمت قلههای علمی و تحقیقی؛ اینها همه کارهای بسیار مهمی است که البته این کارها در کشور ما شروع شده؛ بعد از آنکه در گذشته - قبل از انقلاب - مطلقاً در این کشور وجود نداشت و حتی در جهت عکس آن حرکت میشد؛ یعنی در واقع نخبهکُشی بود؛ سعیِ در کشتن روح امید در جوانها بود؛ سعی در این بود که آن کسی مطرح شود که نسخهی غربی را بهطور کامل و صددرصد میتواند بخواند و اجرا کند و به آن اعتقاد دارد. از خود جوشیدن، از خود روییدن و بالیدن، اصلاً وجود نداشت. این معنایش این است که همیشه کشور و ملت ما زائدهیی بر دیگران باشد؛ دنبالهروی آنها باشد. پیداست که چنین کشوری اعتلا پیدا نمیکند. در گذشته وضع ما این بود؛ اما انقلاب روحیهها را عوض کرد؛ وضعیت را تغییر داد. الان چند سال است که بحمداللَّه توجه به نخبگان در برنامه قرار گرفته؛ لکن آنچه تاکنون شده، کافی نیست. به هر صورت، بسیاری از این نکاتی که دوستان الان مطرح کردید، چیزهایی است که مورد اهتمام قرار داشته و برای اینها کار شده و تلاشهایی انجام گرفته و پیشرفتهایی هم داشته و انشاءاللَّه بایستی بیشتر هم پیش برود. البته من در مورد خاصِ نخبگان اینجور به نظرم میرسد که ما یک بنیاد نخبگان لازم داریم. من سالها پیش - قبل از دولت آقای خاتمی - به رئیس جمهور وقت گفتم دفتری درست کنید که به مسائل ارتباط دانشگاه با صنعت بپردازد. در یک نگاه وسیعتر، در واقع این میتوانست دفتری باشد برای رسیدگی به مسائل گوناگون نخبگان: شنیدن حرفهایشان، حل کردن مشکلات ویژهشان، نگاه به پیشنهادهایشان در زمینهی پیشرفت کار و اصلاً نگاه کلی به نخبهپروری در جامعه. بعد، در زمان دولت کنونی هم - دولت آقای خاتمی - به ایشان یکی، دو مرتبه گفتم، که کارهایی هم انجام دادهاند؛ منتها کافی نیست. ما باید یک بنیاد درست کنیم که زیر نظر ریاستجمهوری باشد؛ چون بهترین جا آنجاست. الان شنیدهام که بعضی از دستگاهها کارهایی میخواهند بکنند، لکن هیچ جا برای این کار مناسبتر از دستگاه ریاستجمهوری نیست؛ حتی دستگاه وزارتی هم برای این کار کافی نیست؛ چون این کار فراتر از کار یک وزارتخانه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : ارتباط صنعت و دانشگاه کلیدواژه(ها) : ارتباط صنعت و دانشگاه نوع(ها) : جستار متن فیش : البته من در مورد خاص نخبگان اینجور به نظرم میرسد که ما یک بنیاد نخبگان لازم داریم. من سالها پیش - قبل از دولت آقای خاتمی - به رئیس جمهور وقت گفتم دفتری درست کنید که به مسائل ارتباط دانشگاه با صنعت بپردازد. در یک نگاه وسیعتر، در واقع این میتوانست دفتری باشد برای رسیدگی به مسائل گوناگون نخبگان: شنیدن حرفهایشان، حل کردن مشکلات ویژهشان، نگاه به پیشنهادهایشان در زمینهی پیشرفت کار و اصلا نگاه کلی به نخبهپروری در جامعه. بعد، در زمان دولت کنونی هم - دولت آقای خاتمی - به ایشان یکی، دو مرتبه گفتم، که کارهایی هم انجام دادهاند؛ منتها کافی نیست. ما باید یک بنیاد درست کنیم که زیر نظر ریاستجمهوری باشد؛ چون بهترین جا آنجاست. الان شنیدهام که بعضی از دستگاهها کارهایی میخواهند بکنند، لکن هیچ جا برای این کار مناسبتر از دستگاه ریاستجمهوری نیست؛ حتی دستگاه وزارتی هم برای این کار کافی نیست؛ چون این کار فراتر از کار یک وزارتخانه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش :تقسیم انسانها به عالم و غیر آن در روایات، بیانگر تحریص اسلام به علم کلیدواژه(ها) : عقل, علم و دین, انسان نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : در اسلام ضدیت دین با علم و ضدیت دین با عقل، اصلاً معنا ندارد. در اسلام یکی از منابع حجت برای یافتن اصول و فروع دینی، عقل است؛ اصول اعتقادات را با عقل بایستی بهدست آورد؛ در احکام فرعی هم عقل یکی از حجتهاست. اگر شما به کتب احادیث ما نگاه کنید - مثل کتاب «کافی» که هزار سال پیش نوشته شده - اولین فصل آن، «کتاب العقل والجهل»، است که اصلاً فصلی است در باب عقل و ارزش و اهمیت آن و اهمیت دانایی و خردمندی. اسلام همچنین نسبت به علم، مهمترین حرکت و مهمترین تحریک و تحریص را داشته است. تمدن اسلامی به برکت حرکت علمی که از روز اول در اسلام شروع شد، بهوجود آمد. هنوز دو قرن بهطور کامل از طلوع اسلام نگذشته بود که حرکت علمی جهشوار اسلامی بهوجود آمد؛ آن هم در آن محیط. اگر شما بخواهید آن حرکت علمی را با امروز مقایسه کنید، باید قطبهای علمی امروز دنیا را در نظر بگیرید، بعد فرض کنید که کشوری در نقطهی دوردستی از دنیا قرار دارد که دور از هر گونه مدنیتی است؛ این کشور وارد میدان تمدن میشود و به فاصلهی مثلاً صد یا صدوپنجاه سال، از لحاظ علمی بر همهی آن تمدنها فائق میآید؛ این یک حرکت معجزآساست؛ اصلاً قابل تصور نیست. این نبود مگر اینکه اسلام به علم، فراگیری آن و تعلیم دادن علم و زندگی عالمانه، تحریص داشت. اصلاً ببینید در احادیثی که در زبانهاست و گاهی مورد تعمق قرار نمیگیرد، چقدر بعضی از نکات مهم هست: «النّاس ثلاثة: عالم و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع»(1) ؛ اصولاً ما سه دسته انسان داریم: انسانهایی دانشمندند؛ انسانهایی در طریق دانستن هستند؛ بقیه، همج رعاع هستند. همج رعاع یعنی انسانهای سرگردان، بیارزش و بیوزن. میبینید که اسلام اصلاً نسبت به علم، در درجهی اول، ارزش را روی علم میبرد؛ چه داشتن علم و آموختن آن به دیگران و چه فراگیری علم. محیط اسلامی، چنین محیطی است. 1 ) قصار 147 : وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ ( عليه السلام ) لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ( عليه السلام ) فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ : إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ ، بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ مُسْتَعْمِلًا آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لَا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ أَلَا لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِيَادِ لِلشَّهْوَةِ أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْءٍ أَقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ ، أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ . ترجمه : از سخنان آن حضرت است به كميل بن زياد نخعى كميل بن زياد گفت: امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام دستم را گرفت و به صحرا برد، چون به آنجا رسيد آهى كشيد چون آه اندوهناك، سپس فرمود: اى كميل، اين دلها ظرفهاست، و بهترين آنها نگاهدارندهترين آنهاست، پس آنچه را برايت مىگويم حفظ كن. مردم سه گروهند: دانشمند ربّانى، دانشجوى بر راه نجات، و مگسانى ناتوان كه به دنبال هر صدايى مىروند، و با هر بادى حركت مىكنند، به نور دانش روشنى نيافته، و به ركنى محكم پناه نبردهاند. اى كميل، دانش بهتر از ثروت است، دانش تو را مىپايد و تو ثروت را مىپايى. ثروت را خرج كردن كم مىكند و دانش با خرج شدن افزايش مىيابد. نيكى كردن با ثروت با از بين رفتن ثروت از بين مىرود. اى كميل، شناخت دانش دينى است كه انسان به آن جزا داده مىشود، انسان با كمك معرفت كسب طاعت مىكند، و بعد از مرگش نام نيك به دست مىآورد. دانش حاكم، و ثروت محكوم است. اى كميل بن زياد، ثروت اندوزان در حالى كه زندهاند مردهاند، و دانشمندان تا جايى كه روزگار باقى است باقىاند، شخصشان با از دنيا رفتن گم شده، و شخصيّتشان در دلها موجود است. بدان كه در اينجا دانش فراوانى است- اشاره به سينهاش فرموده- اگر براى آن افراد شايستهاى مىيافتم انتقال مىدادم آرى شخص تيز فهمى را براى اين علوم مىيابم ولى از او بر آن ايمن نيستم، ابزار دين را براى دنيا به كار مىگيرد، و با نعمتهاى خداوند بر بندگانش، و به حجتهاى حق بر اوليائش بزرگى مىفروشد، يا كسى را مىيابم كه پيرو حاملان حق است و او را در اطراف و جوانب آن بصيرتى نيست، به اولين شبههاى كه عارضش مىگردد آتش شك در دلش افروخته مىشود. بدان كه نه اين را اهليّت است نه آن را. يا كسى را مىيابم كه حريص به لذت شده، و به آسانى مطيع شهوت گشته. يا كسى كه شيفته جمع كردن مال و انباشتن آن است، اين دو نفر به هيچ وجه رعايت كننده دين نيستند، نزديكترين موجود از نظر شباهت به اين دو طايفه چهارپايان رها شده در علفزارند. علم با مرگ حاملانش به اين صورت مىميرد. خداوندا، آرى زمين از كسى كه به حجّت خدا براى خدا قيام نمايد تهى نمىماند، قايمى آشكار و مشهور، يا ترسان و پنهان، تا دلايل الهى و بيّناتش باطل نگردد. اينان چند نفرند، و كجايند به خدا قسم عددشان اندك، و نزد خداوند از نظر منزلت بسيار بزرگند، خداوند دلايل و بيّناتش را به وجود آنان محافظت مىكند تا به افرادى شبيه خود بسپارند، و بذر آن را در دلهايشان كشت كنند. دانش با حقيقت بصيرت به آنان روى نموده، و با روح يقين در آميختهاند و آنچه را ناز پروردگان سخت گرفتهاند آسان يافتهاند، و به آنچه نادانان از آن وحشت كردهاند مأنوس شدهاند، و با بدنهايى كه ارواحشان به محلّ برتر آويخته همنشين دنيا شدهاند. اينان جانشين حق در زمين، و دعوت كنندگان به دين خدا هستند. آه آه كه چه مشتاق ديدار آنانم اى كميل، اگر مىخواهى باز گرد مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : تمدن اسلامی کلیدواژه(ها) : تمدن اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : در اسلام وضعیت بکلی متفاوت است. در اسلام ضدیت دین با علم و ضدیت دین با عقل، اصلًا معنا ندارد. در اسلام یکی از منابع حجت برای یافتن اصول و فروع دینی، عقل است؛ اصول اعتقادات را با عقل بایستی بهدست آورد؛ در احکام فرعی هم عقل یکی از حجتهاست. اگر شما به کتب احادیث ما نگاه کنید- مثل کتاب «کافی» که هزار سال پیش نوشته شده- اولین فصل آن، «کتاب العقل و الجهل»، است که اصلًا فصلی است در باب عقل و ارزش و اهمیت آن و اهمیت دانایی و خردمندی. اسلام همچنین نسبت به علم، مهمترین حرکت و مهمترین تحریک و تحریص را داشته است. تمدن اسلامی به برکت حرکت علمی که از روز اول در اسلام شروع شد، به وجود آمد. هنوز دو قرن بهطور کامل از طلوع اسلام نگذشته بود که حرکت علمی جهشوار اسلامی به وجود آمد؛ آن هم در آن محیط. اگر شما بخواهید آن حرکت علمی را با امروز مقایسه کنید، باید قطبهای علمی امروز دنیا را در نظر بگیرید، بعد فرض کنید که کشوری در نقطهی دوردستی از دنیا قرار دارد که دور از هرگونه مدنیتی است؛ این کشور وارد میدان تمدن میشود و به فاصلهی مثلًا صد یا صد و پنجاه سال، از لحاظ علمی بر همهی آن تمدنها فائق میآید؛ این یک حرکت معجزآساست؛ اصلًا قابل تصور نیست. این نبود مگر اینکه اسلام به علم، فراگیری آن و تعلیم دادن علم و زندگی عالمانه، تحریص داشت. اصلًا ببینید در احادیثی که در زبانهاست و گاهی مورد تعمق قرار نمیگیرد، چقدر بعضی از نکات مهم هست: «النّاس ثلاثة: عالم و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع»؛ اصولًا ما سه دسته انسان داریم: انسانهایی دانشمندند؛ انسانهایی در طریق دانستن هستند؛ بقیه، همج رعاع هستند. همج رعاع یعنی انسانهای سرگردان، بیارزش و بیوزن. میبینید که اسلام اصلًا نسبت به علم، در درجهی اول، ارزش را روی علم میبرد؛ چه داشتن علم و آموختن آن به دیگران و چه فراگیری علم. محیط اسلامی، چنین محیطی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عزیزان من! همه چیز به امید متکی است . مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : امید و امیدواری, یاس, یأس, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, مشکلات سر راه کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری, یاس, یأس, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, مشکلات سر راه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نوع بیان (مشکلات)را نوعی نکنید که معنایش حاکمیت فضای یأس بر تحرک باشد؛ نه، هیچ جای یأس و نومیدی نیست و پیام یأسآلود هم به نظر من جایی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : اسلام, تکریم علم کلیدواژه(ها) : اسلام, تکریم علم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام نسبت به علم، مهمترین حرکت و مهمترین تحریک و تحریص را داشته است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : تزکیه نفس, تربیت نیروی انسانی, علمآموزی, آموزش و پرورش کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس, تربیت نیروی انسانی, علمآموزی, آموزش و پرورش نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تعلیم و تزکیه با یکدیگر است؛ این دو را از هم جدا نکنید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : دفاع مقدس, جوان, حفظ فرهنگ دفاع مقدس کلیدواژه(ها) : دفاع مقدس, جوان, حفظ فرهنگ دفاع مقدس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : فرزندان عزیز من! مواظب باشید از مسألهی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش :همزمانی آغاز تحرك معرفت علمی با پايان معرفت دينی در اروپای مسيحی کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران رنسانس, تحول علمی در اروپا, عقل نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : كار شما[نخبگان علمی] پیشرفت علمی و پیگیری عقلانیت علمی است؛ این كاری است مطلوب اسلام و مورد نظر و مورد تحریص و تحریض اسلام. ما به عنوان مسلمان و مؤمنِ به این آئین، وظیفه داریم كار علمی و رسیدن به اوج علمی را هم در حركت فردی خودمان و هم در برنامهریزی جمعی كشور دنبال كنیم؛ این وظیفه است؛ نگاه به این قضیه، باید به این شكل باشد. البته در غرب و اروپا وضع فرق میكرد. در اروپای مسیحی، آغاز تحرك معرفت علمی با پایان معرفت دینی همزمان و همراه بود؛ یعنی شروع این مرحله به معنای ختم آن مرحله تلقی شد. شاید حق هم همین بود؛ چون معرفت دینی در محیط مسیحی، معرفتی خرافی، تعصبآلود و كاملًا ضد علم بود. آن زمانی كه در اروپا یك دانشمند را به جرم كشف علمی یا زندانی میكردند یا شلاق و آتش میزدند، زمان خیلی دوری از زمان ماست. قرنهای متوالی دانشمند را به عنوان جادوگر آتش میزدند، كه شما در آثار ادبیات غرب و در تاریخ علم غرب كاملًا این موضوع را مشاهده میكنید. وقتی فضا و محیط دینی جامعه و متولیان و متصدیان دینی آن با علم اینجور برخوردی دارند، بدیهی و طبیعی است كه در چنین شرایط اجتماعی، اگر علم بتواند قد علم كند، دین و معرفت دینی را به خاك سیاه مینشاند و آن دوره بكلی تمام میشود؛ این چیزِ روشنی است. در اسلام وضعیت بكلی متفاوت است. در اسلام ضدیت دین با علم و ضدیت دین با عقل، اصلًا معنا ندارد. در اسلام یكی از منابع حجت برای یافتن اصول و فروع دینی، عقل است؛ اصول اعتقادات را با عقل بایستی بهدست آورد؛ در احكام فرعی هم عقل یكی از حجتهاست. اگر شما به كتب احادیث ما نگاه كنید- مثل كتاب «كافی» كه هزار سال پیش نوشته شده- اولین فصل آن، «كتاب العقل و الجهل»، است كه اصلًا فصلی است در باب عقل و ارزش و اهمیت آن و اهمیت دانایی و خردمندی. اسلام همچنین نسبت به علم، مهمترین حركت و مهمترین تحریك و تحریص را داشته است. تمدن اسلامی به بركت حركت علمی كه از روز اول در اسلام شروع شد، به وجود آمد. هنوز دو قرن بهطور كامل از طلوع اسلام نگذشته بود كه حركت علمی جهشوار اسلامی به وجود آمد؛ آن هم در آن محیط. اگر شما بخواهید آن حركت علمی را با امروز مقایسه كنید، باید قطبهای علمی امروز دنیا را در نظر بگیرید، بعد فرض كنید كه كشوری در نقطهی دوردستی از دنیا قرار دارد كه دور از هرگونه مدنیتی است؛ این كشور وارد میدان تمدن میشود و به فاصلهی مثلًا صد یا صد و پنجاه سال، از لحاظ علمی بر همهی آن تمدنها فائق میآید؛ این یك حركت معجزآساست؛ اصلًا قابل تصور نیست. این نبود مگر اینكه اسلام به علم، فراگیری آن و تعلیم دادن علم و زندگی عالمانه، تحریص داشت. اصلًا ببینید در احادیثی كه در زبانهاست و گاهی مورد تعمق قرار نمیگیرد، چقدر بعضی از نكات مهم هست: «النّاس ثلاثة: عالم و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع»؛ اصولًا ما سه دسته انسان داریم: انسانهایی دانشمندند؛ انسانهایی در طریق دانستن هستند؛ بقیه، همج رعاع هستند. همج رعاع یعنی انسانهای سرگردان، بیارزش و بیوزن. میبینید كه اسلام اصلًا نسبت به علم، در درجهی اول، ارزش را روی علم میبرد؛ چه داشتن علم و آموختن آن به دیگران و چه فراگیری علم. محیط اسلامی، چنین محیطی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : تمدن اسلامی, شکوفایی علم در تمدن اسلامی, حرکت علمی شیعه کلیدواژه(ها) : تمدن اسلامی, شکوفایی علم در تمدن اسلامی, حرکت علمی شیعه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تمدن اسلامی به برکت حرکت علمی که از روز اول در اسلام شروع شد، به وجود آمد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : از اینکه برخی از دوستان به هفتهی دفاع مقدس - که در آن قرار داریم - اشاره کردند، خوشحال شدم. فرزندان عزیز من! مواظب باشید از مسألهی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند؛ اکثر این جوانهایی که در جنگ نقشهای مؤثر ایفا کردند، از قبیل همین دانشجوها بودند و خیلیهایشان هم جزو نخبهها بودند. دلیل نخبه بودنشان هم این بود که یک جوان بیستودو، سه ساله فرماندهی یک لشکر شد؛ آنچنان توانست آن لشگر را هدایت کند و آنچنان توانست طراحی عملیات را، که هرگز نکرده بود، بکند که نه فقط دشمنانی را که مقابل ما بودند - یعنی سربازان مهاجم بعثی عراق - متعجب کرد، بلکه ماهوارههای دشمنان را هم متعجب کرد. ما والفجر هشت را که حرکت نشدنی و باور نکردنی است، داشتیم؛ درحالیکه ماهوارههای امریکایی برای عراق - لابد این موضوع را شنیدید و مطلعید - کار میکردند؛ اطلاعات به آن کشور میدادند؛ یعنی دائماً قرارگاههای جنگی رژیم بعثی با دستگاههای خبری امریکایی و با ماهوارههایشان مرتبط بودند و آن ماهوارهها نقل و انتقال و تجمع نیروهای ما را ثبت میکردند و بلافاصله به آنها اطلاع میدادند که ایرانیها کجا تجمع کردهاند و کجا ابزار کار گذاشتهاند. حتماً میدانید که اطلاعات در جنگ، نقش بسیار مهم و فوقالعادهیی دارد؛ اما زیر دید این ماهوارهها، دهها هزار نیرو رفتند تا پای اروندرود و دشمن نفهمید! با شیوههای عجیب و غریبی که میدانم شماها چیزی از آنها نمیدانید - البته آنوقت برای ماها روشن بود، بعد هم برای مردم آشکار شد؛ منتها متأسفانه معارف جنگ دستبهدست نمیشود؛ یکی از مشکلات کار ما این است؛ لذا شماها خبر ندارید - اینها با کامیون، با وانت، به شکلهای گوناگون، مثل اینکه گویا هندوانه بار کردهاند، توانستند دهها هزار نیروی انسانی را با پوششهای عجیب و غریب و در شبهای تاریکی که ماه هم در آن شبها نبود، به کنارهی اروندرود منتقل کنند و از اروندرود که عرض آن در بعضی از قسمتها به دو، سه کیلومتر میرسد، این نیروهای عظیم را عبور بدهند به آن طرف؛ از زیر آب و با آن وضع عجیبی که اروند دارد که شماها شاید آن را هم ندانید. اروند دو جریان دارد: یک جریان از طرف شمال به جنوب است که آن، جریان اصلی اروند است و رودخانهی دجله و فرات هم در همین جریان به اروند متصل میشوند و با هم به طرف خلیجفارس میروند؛ جریان دیگر، عکسِ این جریان است و آن، در مواقع مدّ دریاست. در این مواقع، آب دریا به قطر حدود دو، سه یا چهار متر از طرف دریا، یعنی از طرف جنوب، میآید به طرف شمال؛ یعنی دریا سرریز میشود در رودخانه. با این حساب، یعنی اروند دو جریان صدوهشتاد درجهیی کاملاً مخالف همدیگر دارد. بههرحال، با یک چنین وضع پیچیدهیی - آن زمان ما در جریان جزئیات کار قرار میگرفتیم و آن دلهرهها و کذا و کذا - رزمندگان اسلام توانستند به آنجا بروند و منطقهیی را فتح کنند و کار شگفتآوری را انجام دهند. این کار، کار همین دانشجوها و همین جوانان و همین نخبههایی بود که در بسیج و در سپاه بودند. آنها یک مشت جوان مؤمن بودند که در برههی بسیار حساسی آن کار را انجام دادند که اگر آن کار را نمیکردند، امروز بخشی از کشور شما هم رفته بود و حکومتی هم که در ایران بود، حکومت شکستخوردهی ضعیفِ تحقیرشدهی ذلیلی بود که ناچار بود هرچه دیگران میگویند - نه بزرگها و گردنکلفتهای دنیا، بلکه این خردهریزههای دور و اطراف حتی - تحمل کند. امروز یک کشور عزیز، قدرتمند و یک ملت سربلند و دولتی مقتدر در کشور شماست که تصمیمگیرهای دنیا ناگزیرند و اقرار میکنند که نظر جمهوری اسلامی را باید در مسائل مهم و حساس جهانی ملاحظه و رعایت کنند. این به برکت آن فداکارییی است که آن جوانها کردند؛ به یاد آن جوانها باشید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش :نقش موثر جوانان نخبه در عملیات والفجر ۸ کلیدواژه(ها) : روایتهای تاریخی و خاطرات رهبر انقلاب از دفاع مقدس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فرزندان عزیز من! مواظب باشید از مسألهی دفاع مقدس که در این کشور اتفاق افتاد، غافل نشوید؛ کار بزرگی انجام گرفت. آن جوانها مثل شماها بودند؛ اکثر این جوانهایی که در جنگ نقشهای مؤثر ایفا کردند، از قبیل همین دانشجوها بودند و خیلیهایشان هم جزو نخبهها بودند. دلیل نخبه بودنشان هم این بود که یک جوان بیستودو، سه ساله فرماندهی یک لشکر شد؛ آنچنان توانست آن لشگر را هدایت کند و آنچنان توانست طراحی عملیات را، که هرگز نکرده بود، بکند که نه فقط دشمنانی را که مقابل ما بودند - یعنی سربازان مهاجم بعثی عراق - متعجب کرد، بلکه ماهوارههای دشمنان را هم متعجب کرد. ما والفجر هشت را که حرکت نشدنی و باور نکردنی است، داشتیم؛ درحالیکه ماهوارههای امریکایی برای عراق - لابد این موضوع را شنیدید و مطلعید - کار میکردند؛ اطلاعات به آن کشور میدادند؛ یعنی دائماً قرارگاههای جنگی رژیم بعثی با دستگاههای خبری امریکایی و با ماهوارههایشان مرتبط بودند و آن ماهوارهها نقل و انتقال و تجمع نیروهای ما را ثبت میکردند و بلافاصله به آنها اطلاع میدادند که ایرانیها کجا تجمع کردهاند و کجا ابزار کار گذاشتهاند. حتماً میدانید که اطلاعات در جنگ، نقش بسیار مهم و فوقالعادهیی دارد؛ اما زیر دید این ماهوارهها، دهها هزار نیرو رفتند تا پای اروندرود و دشمن نفهمید! با شیوههای عجیب و غریبی که میدانم شماها چیزی از آنها نمیدانید - البته آنوقت برای ماها روشن بود، بعد هم برای مردم آشکار شد؛ منتها متأسفانه معارف جنگ دستبهدست نمیشود؛ یکی از مشکلات کار ما این است؛ لذا شماها خبر ندارید - اینها با کامیون، با وانت، به شکلهای گوناگون، مثل اینکه گویا هندوانه بار کردهاند، توانستند دهها هزار نیروی انسانی را با پوششهای عجیب و غریب و در شبهای تاریکی که ماه هم در آن شبها نبود، به کنارهی اروندرود منتقل کنند و از اروندرود که عرض آن در بعضی از قسمتها به دو، سه کیلومتر میرسد، این نیروهای عظیم را عبور بدهند به آن طرف؛ از زیر آب و با آن وضع عجیبی که اروند دارد که شماها شاید آن را هم ندانید. اروند دو جریان دارد: یک جریان از طرف شمال به جنوب است که آن، جریان اصلی اروند است و رودخانهی دجله و فرات هم در همین جریان به اروند متصل میشوند و با هم به طرف خلیجفارس میروند؛ جریان دیگر، عکسِ این جریان است و آن، در مواقع مدّ دریاست. در این مواقع، آب دریا به قطر حدود دو، سه یا چهار متر از طرف دریا، یعنی از طرف جنوب، میآید به طرف شمال؛ یعنی دریا سرریز میشود در رودخانه. با این حساب، یعنی اروند دو جریان صدوهشتاد درجهیی کاملاً مخالف همدیگر دارد. بههرحال، با یک چنین وضع پیچیدهیی - آن زمان ما در جریان جزئیات کار قرار میگرفتیم و آن دلهرهها و کذا و کذا - رزمندگان اسلام توانستند به آنجا بروند و منطقهیی را فتح کنند و کار شگفتآوری را انجام دهند. این کار، کار همین دانشجوها و همین جوانان و همین نخبههایی بود که در بسیج و در سپاه بودند. آنها یک مشت جوان مؤمن بودند که در برههی بسیار حساسی آن کار را انجام دادند که اگر آن کار را نمیکردند، امروز بخشی از کشور شما هم رفته بود و حکومتی هم که در ایران بود، حکومت شکستخوردهی ضعیفِ تحقیرشدهی ذلیلی بود که ناچار بود هرچه دیگران میگویند - نه بزرگها و گردنکلفتهای دنیا، بلکه این خردهریزههای دور و اطراف حتی - تحمل کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همه چیز به امید متکی است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : قبل از انقلاب نخبهکُشی بود؛ سعىِ در کشتن روح امید در جوانها بود مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : تعلیم و تربیت کلیدواژه(ها) : تعلیم و تربیت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»، خدای متعال پیغمبر را فرستاد، تا او تعلیم بدهد و تزکیه کند. بنابراین، تعلیم و تزکیه با یکدیگر است؛ این دو را از هم جدا نکنید. این باور که هر کسی وارد میدان علم شد، بهطور طبیعی بایستی از فضیلت و معنویت و اخلاق کناره بگیرد، فکری کاملاً غلط و وارداتی و متکی به پیشینهیی است که در اروپای مسیحی بهوجود آمد و بکلی با محیط اسلامی و با فهم و تعالیم اسلامی سازگار نیست؛ چرا که اگر دانشمند بافضیلت و بااخلاق باشد؛ در هر رشتهای، از آن میتوان امید برای اعتلای بشریت و اعتلای کشور خودش داشت؛ این دانشمند هدفها را هدفهای ارزشمند میکند و حرکتش حرکت به نفع انسانیت و به نفع عدالت و به نفع فضیلت و در جهت مقابلِ نابسامانیهای عجیب دنیای امروز خواهد شد مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : احساس میکنم بحمداللَّه جوانهای نخبهی ما جرأت تکیه به نظرات خودشان را دارند؛ این خیلی برای من اهمیت دارد. اینکه جوان ایرانی و جوان مسلمان اعتماد به نفس داشته باشد که دربارهی مسائل کلی کشور، مسائل آموزش عالی، مسائل آموزش و پرورش و مسائل دانشگاه خود یا دانشگاههای دیگر، قرص و محکم و بااطمینان نظر خودش را بیان کند، خیلی حائز اهمیت است. ما باید این روحیه را در کنار تقویت روحیهی علمجویی و نخبگی علمی تقویت کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما جوانهای عزیز توجه کنید که ورود در میدان معرفت علمی - حالا هر علمی؛ چه علوم انسانی، چه علوم قرآنی، چه علوم طبیعی یا انواع و اقسام علومی که امروز شماها در آن تلاش و کار میکنید - و ورود در میدان تحقیق علمی باید شما را از غور و پیشرفت در میدان معرفت دینی، تمرین اخلاقی و کسب فضیلت باز ندارد؛ باید اینها را با هم داشته باشید... «و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة»، خدای متعال پیغمبر را فرستاد، تا او تعلیم بدهد و تزکیه کند. بنابراین، تعلیم و تزکیه با یکدیگر است؛ این دو را از هم جدا نکنید. این باور که هر کسی وارد میدان علم شد، بهطور طبیعی بایستی از فضیلت و معنویت و اخلاق کناره بگیرد، فکری کاملاً غلط و وارداتی و متکی به پیشینهیی است که در اروپای مسیحی بهوجود آمد و بکلی با محیط اسلامی و با فهم و تعالیم اسلامی سازگار نیست؛ چرا که اگر دانشمند بافضیلت و بااخلاق باشد؛ در هر رشتهای، از آن میتوان امید برای اعتلای بشریت و اعتلای کشور خودش داشت؛ این دانشمند هدفها را هدفهای ارزشمند میکند و حرکتش حرکت به نفع انسانیت و به نفع عدالت و به نفع فضیلت و در جهت مقابلِ نابسامانیهای عجیب دنیای امروز خواهد شد. شما سعی کنید اینجور دانشمندانی در آینده باشید و هدف خودتان را این مسائل قرار دهید؛ انسانهایی باشید که میتوانند چرخ دنیا را در جهت درست به حرکت دربیاورند؛ این را برای خودتان هدف قرار دهید؛ و این ممکن است؛ البته باید کارهای مقدماتی فراوانی برای رسیدن به آن هدف انجام بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بسترسازی برای پرورش نخبگان، شناسایىِ استعدادهای نخبه، کمک به آنها در رفتن به سمت قلههای علمی و تحقیقی؛ اینها همه کارهای بسیار مهمی است که البته این کارها در کشور ما شروع شده؛ بعد از آنکه در گذشته - قبل از انقلاب - مطلقاً در این کشور وجود نداشت و حتی در جهت عکس آن حرکت میشد؛ یعنی در واقع نخبهکُشی بود؛ سعىِ در کشتن روح امید در جوانها بود؛ سعی در این بود که آن کسی مطرح شود که نسخهی غربی را بهطور کامل و صددرصد میتواند بخواند و اجرا کند و به آن اعتقاد دارد. از خود جوشیدن، از خود روییدن و بالیدن، اصلاً وجود نداشت. این معنایش این است که همیشه کشور و ملت ما زائدهیی بر دیگران باشد؛ دنبالهروی آنها باشد. پیداست که چنین کشوری اعتلا پیدا نمیکند. در گذشته وضع ما این بود؛ اما انقلاب روحیهها را عوض کرد؛ وضعیت را تغییر داد. الان چند سال است که بحمداللَّه توجه به نخبگان در برنامه قرار گرفته؛ لکن آنچه تاکنون شده، کافی نیست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من سالها پیش - قبل از دولت آقای خاتمی - به رئیسجمهور وقت گفتم دفتری درست کنید که به مسائل ارتباط دانشگاه با صنعت بپردازد. در یک نگاه وسیعتر، در واقع این میتوانست دفتری باشد برای رسیدگی به مسائل گوناگون نخبگان: شنیدن حرفهایشان، حل کردن مشکلات ویژهشان، نگاه به پیشنهادهایشان در زمینهی پیشرفت کار و اصلاً نگاه کلی به نخبهپروری در جامعه. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برخی از استعدادهایی که امروز وجود دارد، صرف کارهایی میشود که این کارها خیلی برای کشور لازم نیست؛ مثلاً همین مسألهی خروج نخبگان از کشور؛ چون خروج نخبگان از کشور - من چند بار تا حالا این را گفتهام - بهطور مطلق موضوعی منفی نیست؛ زیرا ممکن است نخبهیی از کشور خارج شود و بخواهد معلوماتی کسب کند و بعد برگردد و برای کشور مفید باشد. البته بهتر این است که ما امکاناتی را برای همین نخبه فراهم کنیم، تا در خودِ کشور آنچه را که از نظر رشد و شکوفایی استعداد لازم دارد، مهیا شود: کارگاه داشته باشد، محیط مانور علمی و تحقیقی داشته باشد؛ این بهترین است؛ اما اگر نشد، نخبگان بروند - فضای دنیا فضای وسیعی است - منتها این رفتن باید با حساب و کتاب انجام بگیرد؛ یعنی آن نخبه بداند که برای چه دارد میرود؛ چه میخواهد بکند و پس از آموزش آنچه را که لازم دارد، چه استفادهیی میخواهد از آن دانش بکند. آیا از آن دانش برای اعتلای کشور و برای پیشرفت ملت خودش و برای راهانداختن نخبگان دیگر کشورش میخواهد استفاده کند، یا نه، میخواهد آن را در خدمت یک کارخانه یا شرکت متعلق به یک سرمایهدار کانادایی یا امریکایی یا اروپایی قرار دهد؟ این بزرگترین تحقیر یک انسان برجستهی علمی است که تلاش کند، زحمت بکشد، کار کند و همهی امکانات کشورش در واقع منتهی شود به پدید آمدن این انسان نخبه، اما او در خدمت فلان کارخانهدار یا فلان کمپانی دار هیچی ندان و هیچی نفهمِ ضد بشرِ فلان نقطهی دنیا باشد و آن شخص از این انسان نخبه به عنوان یک مهره و ابزار در مجموعهاش استفاده کند. یک انسان نخبه آنوقتی سرافراز و سربلند است که بتواند در بهبود اوضاع کشور و خانه و ملت خودش و بهبود زندگی و آینده و تاریخ انسانهایی که ذیحق نسبت به او هستند، نقش ایفا کند. شماها آنوقتی چهرهی درخشان خواهید داشت که بتوانید در کشور خودتان نقش ایفا کنید. الان شما ببینید جوانی که مثلاً فرض کنید در دورهیی درسی خوانده و کاری کرده، در بین هزاران جوانی که کاری نکردهاند، در زمینهی فیزیک یا پزشکی یا ادبیات ایران عملی انجام داده که شده چهره ماندگار در کشور؛ چهرههای ماندگار اینها هستند. ما در زمینهی پزشکی، فیزیک، ادبیات و برخی از رشتههای علوم انسانی و فلسفه، شخصیتهای برجستهیی را در کشور داریم که کشور به اینها افتخار میکند. کشور هرگز به آن مهندس یا پزشک یا تحصیلکرده و نخبهیی که رفته و عضو و جزوی شده از یک مجموعهی سرمایهداری متعلق به فلان مجموعه یا فلان شخص، افتخار نمیکند؛ او رفته پول تولید کرده برای بچهها و برای دخترها و پسرها و سگها و خَدَم و حَشَم یک انسان؛ اینکه افتخاری نیست. افتخار این است که کسی بتواند در داخل کشور خودش، برای کشورش پیشرفت، اعتلا، ترقی، آبرو و جبران عقبماندگیها را بهوجود بیاورد. بنابراین اگر کسی با این نیت، چه در اینجا درس بخواند و چه در بیرون - هر درسی که بخواند و در هر رشتهای که کار کند - این میشود یک موجود ارزشمند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عزیزان من! شماها نخبهاید؛ عزیزید و نور چشم ما هستید؛ اما یادتان باشد که هرچه عالمتر و نخبهتر میشوید، متواضعتر شوید؛ این را فراموش نکنید. مبادا نخبه بودن خدا نکرده در شما نخوت ایجاد کند؛ نخبه بودن ملازمهیی با نخوتگرایی ندارد؛ البته من در شماها نمیبینم؛ چهرههای نورانی شماها اینجور نشان نمیدهد؛ اما بههرحال مراقب باشید. فضای نخبگی در کشور با فضای تکبر بکلی باید جدا شود. هرچه شما موفقیتهای علمیتان بیشتر شد، هرجا به تحقیق جدیدی دست یافتید و توفیق بیشتری پیدا کردید، متواضعتر، مردمیتر و خلاصه، خاکیتر شوید؛ این است که میتواند تداوم پیشرفتها و فایدهی وجود شما را بیشتر کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ارتباط با نخبگان خارجی، مسألهیی است که احتیاج به سیاستگذاری دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مرکزی لازم است، تا بتواند با نگاه صحیح، درست، مستمر و بخصوص غیرسیاسی، که هیچ آلوده به نگاههای سیاسی و اهداف سیاسی نشود، مسألهی نخبگان را به عنوان مسألهی مستقل در کشور دنبال کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان, نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان, نخبگان جوان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بحمداللَّه جوانهای نخبهی ما جرأت تکیه به نظرات خودشان را دارند؛ این خیلی برای من اهمیت دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب), نخبگان جوان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : قبل از انقلاب در واقع نخبهکُشی بود؛ سعىِ در کشتن روح امید در جوانها بود اما انقلاب روحیهها را عوض کرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بهتر است که ما امکاناتی را برای نخبه فراهم کنیم، تا در خودِ کشور آنچه را که از نظر رشد و شکوفایی استعداد لازم دارد، مهیا شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بزرگترین تحقیر یک انسان برجستهی علمی است که تلاش کند، زحمت بکشد، اما در خدمت فلان کارخانهدار یا فلان کمپانی دار هیچی ندان و هیچی نفهمِ ضد بشرِ فلان نقطهی دنیا باشد و آن شخص از این انسان نخبه به عنوان یک مهره و ابزار در مجموعهاش استفاده کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک انسان نخبه آنوقتی سرافراز و سربلند است که بتواند در بهبود اوضاع کشور و خانه و ملت خودش و بهبود زندگی و آینده و تاریخ انسانهایی که ذیحق نسبت به او هستند، نقش ایفا کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یادتان باشد که هرچه عالمتر و نخبهتر میشوید، متواضعتر شوید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبادا نخبه بودن خدا نکرده در شما نخوت ایجاد کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نخبه بودن ملازمهیی با نخوتگرایی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : فضای نخبگی در کشور با فضای تکبر بکلی باید جدا شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : نخبگان علمی(مخاطب) کلیدواژه(ها) : نخبگان علمی(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هرچه شما موفقیتهای علمیتان بیشتر شد، هرجا به تحقیق جدیدی دست یافتید و توفیق بیشتری پیدا کردید، متواضعتر، مردمیتر و خلاصه، خاکیتر شوید؛ که میتواند تداوم پیشرفتها و فایدهی وجود شما را بیشتر کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در اروپای مسیحی، آغاز تحرک معرفت علمی با پایان معرفت دینی همزمان و همراه بود؛ یعنی شروع این مرحله به معنای ختم آن مرحله تلقی شد. شاید حق هم همین بود؛ چون معرفت دینی در محیط مسیحی، معرفتی خرافی، تعصبآلود و کاملاً ضدعلم بود. آن زمانیکه در اروپا یک دانشمند را به جرم کشف علمی یا زندانی میکردند یا شلاق و آتش میزدند، زمان خیلی دوری از زمان ما نیست. قرنهای متوالی دانشمند را به عنوان جادوگر آتش میزدند، که شما در آثار ادبیات غرب و در تاریخ علم غرب کاملاً این موضوع را مشاهده میکنید. وقتی فضا و محیط دینی جامعه و متولیان و متصدیان دینی آن با علم اینجور برخوردی دارند، بدیهی و طبیعی است که در چنین شرایط اجتماعی، اگر علم بتواند قد علم کند، دین و معرفت دینی را به خاک سیاه مینشاند و آن دوره بکلی تمام میشود؛ این چیزِ روشنی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی - 1383/07/05 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تعلیم و تزکیه با یکدیگر است؛ این دو را از هم جدا نکنید. این باور که هر کسی وارد میدان علم شد، بهطور طبیعی بایستی از فضیلت و معنویت و اخلاق کناره بگیرد، فکری کاملاً غلط و وارداتی و متکی به پیشینهیی است که در اروپای مسیحی بهوجود آمد و بکلی با محیط اسلامی و با فهم و تعالیم اسلامی سازگار نیست؛ چرا که اگر دانشمند بافضیلت و بااخلاق باشد؛ در هر رشتهای، از آن میتوان امید برای اعتلای بشریت و اعتلای کشور خودش داشت؛ این دانشمند هدفها را هدفهای ارزشمند میکند و حرکتش حرکت به نفع انسانیت و به نفع عدالت و به نفع فضیلت و در جهت مقابلِ نابسامانیهای عجیب دنیای امروز خواهد شد. |