[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش :سرشار بودن ظلم وفساد در دنیا کلیدواژه(ها) : فلسطین, فساد, ظلمستیزی نوع(ها) : حدیث متن فیش : یک عدّه رفتهاند فلسطین را غصب کردهاند و به غصب فلسطین هم اکتفا نکردهاند. مسلمانان فلسطینی را در طول چهل و چند سال، مرتباً زیر فشار قرار دادهاند و آوارگی و کشتار و تحقیر و تذلیل به وجود آوردهاند. این، یک منکر واضح است. کیست، که اگر کسی به خانهی شما وارد شود و بر سرِ شما بزند، او را تخطئه نکند؟! ظالم را باید تخطئه کرد. امروز شما ملاحظه بفرمایید: قدرتهای اروپایی، امریکا و نوکرهایشان؛ آنهایی که ریششان دست این قدرتها و شانهشان زیر بار آنهاست؛ حکومتهایی که به انگشتِ امریکا بر سرِ کار آمدهاند و با ملتهای خودشان ارتباطی ندارند، همه دست به دست هم دادهاند تا کار این ظالمی را که با این وضوح این ظلم را کرده است و ادامه میدهد، تصویب کنند. از آن طرف جوانان مسلمانانِ به ستوه آمدهی جان به لب رسیدهی فلسطینی و لبنانی، وقتی با این ظالم و ستمگر، جهادی میکنند که در نظر همهی عقلای عالمْ یک عمل ممدوح است، از اطراف صدا بلند میشود که «اینها تروریستند؛ اینها ظالمند! چرا کشتید؟! چرا زدید؟! چرا تسلیم نشدید؟! چرا سازش نکردید؟!»دیگر از این بالاتر فساد در این دنیا نمیشود! فساد یعنی این! «ما ملئت ظلماً و جوراً»(1) 1 ) كمال الدين و تمام النعمة ، شیخ صدوقج1ص 258 ح 3 همان، ص 287 ، ح 4 الكافی، شیخ كلینی، ج1 ، ص 338 ، ح 7 احتجاج طبرسی : ج2 ص 494 احتجاج، طبرسی، ج1صص68و69 مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 522 (زیارت آل یاسین) بحار الانوار ، علامه مجلسی ج3ص268 امالی ، صدوق ص338 حَدَّثَنِی جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِيفَتِی وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِی وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِی وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِی وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِی وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِی وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی إِنْ نَادَانِی لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّی دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِی فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِی وَ رَسُولِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ خَلِيفَتِی أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِی فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ صَغَّرَ عَظَمَتِی وَ كَفَرَ بِآيَاتِی وَ كُتُبِی إِنْ قَصَدَنِی حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِی لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِی لَمْ أَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِی خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُهُ مِنِّی وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ فَقَامَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ثُمَّ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ فِی زَمَانِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ الْبَاقِرُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا أَدْرَكْتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّی السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْكَاظِمُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ الرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ التَّقِيُّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ النَّقِيُّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الزَّكِيُّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ مَهْدِيُّ أُمَّتِی الَّذِی يَمْلَأ ترجمه : امام صادق (ع) از پدرانش علیهم السلام نقل فرمودند كه رسول خدا (ص) فرمود: جبرئیل درباره پروردگار بزرگ و بلند قدر مرا آگاه كرد كه گفت كسی كه بداند معبودی جز من نیست كه یگانه ام و محمد بنده و فرستاده من و علی بن ابیطالب جانشین من و امامان كه از نسل اویند حجت های منند، او را به سبب رحمتم وارد بهشت می كنم و با عفو بخششم از آتش نجاتش می دهم و همسایگی خویش را برای او قرار می دهم و ارجمندی خود را برای او واجب می كنم و نعمتم را برای او تمام می گردانم و او را از [بندگان] خاص و صمیمی خود قرار می دهم. اگر مرا ندا دهد او را پاسخ دهم و چون مرا بخواند او را اجابت كنم و اگر از من چیزی درخواست كند به او می دهم و چون او ساكت شود من [با نعمت دادن به او] شروع می كنم .اگر بدی كند به او رحم كنم و اگر از من فرار كند او را می خوانم هر چند به قبله خود برگردد و اگر درب مرا بكوبد برویش باز كنم و كسی كه گواهی ندهد كه پروردگاری جز منِ یكتا نیستیا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد كه محمد بنده و رسول من است یا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد علی جانشین من است یا اینكه به آن گواهی بدهد اما شهادت ندهد كه امامانی كه از نسل اویند حجت های من هستند براستی كه به نعمت های من كافر شده و عظمت مرا حقیر كرده وبه آیات و كتابهای من كافر شده اگر آهنگ من كند از آمدنش جلوگیری می كنم و اگر از من درخواست كند محرومش می كنم و اگر مرا ندا دهد صدای او نخواهم شنید و اگر مرا بخواند دعوتش را اجابت نمی كنم و اگر به من امید بندد ناامیدش می كنم و این است كیفر او از طرف من و من هرگز نسبت به بندگان ستمكار نیستم پس جابر بن عبدالله انصاری برخاست و گفت ای رسول خدا امامان از نسل علی(ع) چه كسانی هستند گفت حسن و حسین سروران جوانان بهشت سپس سرور عابدان عصر خود، علیبن حسین بعد باقر، محمد بن علی و تو ای جابر او را درك خواهی كرد و سلام مرا به او برسان بعد صادق جعفر بن محمد بعد كاظم موسى بن جعفر بعد رضا علی بن موسى بعد تقی محمد بن علی بعد نقی علی بن محمد بعد زكی حسن بن علی و سپس پسرش قیام كننده به حق مهدی و هدایت گر امتم كه زمین را كه پر از انحراف و ستم شده است آكنده از عدالت می كند. ای جابر ایشان جانشینان و اوصیاء و فرزندان و خویشان من می باشند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش :بشریت در عصر پیامبر(ص)،اسیر ظلم و حکومت های ضد بشری کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : بشر در آن روز[عصر پیامبر اکرم ص] از لحاظ اخلاقی، از همیشهی گذشته، منحطتر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان کنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، بهشدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههای حکومتهای مردمکُش و ضدّبشری بود. چنین وضعی در دنیا حاکم بود. کسی اگر تاریخ را ملاحظه کند، خواهد دید که در آن دوران، همهی بشریّت اسیر بودند. همانطور که در کلام امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام است که «فی فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت علی سنابکها. » در نهایت فتنه و فشار و مشکلات و برادرکشی. بشر زندگی تلخی را میگذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمیآمد.»(1) 1 ) خطبه 2 : از خطبههاى آن حضرت است پس از باز گشت از صفّين أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ وَ مِنْهَا يَعْنِي قَوْماً آخَرِينَ زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ( صلىاللهعليهوآله )مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ ترجمه : خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود، و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگينترين وزنهها، و بهترين اندوختههاست. و شهادت مىدهم كه جز خداى يگانه خداى نيست و او را شريكى نمىباشد، شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا زندهمان مىدارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مىكنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان، سر لوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است. و شهادت مىدهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهههاى آنان را بر طرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت بر حذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنهاى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايههاى يقين متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش، و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خداوند نافرمانى مىشد، و شيطان يارى داده مىشد، ايمان ورشكسته، پايههايش فرو ريخته، نشانههايش متغير و ناشناخته، راههايش ويران و پوشيده، و آثار جادههايش از بين رفته بود. شيطان را فرمان برده، راههاى او را پيموده، و به آبشخورهاى او وارد شده بودند. آثار شيطان به وسيله متابعانش به كار افتاده، و پرچمش بر افراشته شده بود، در فتنههايى كه همچون حيوان چموش آنان را لگد مال مىكرد، و زير سم خود مىكوبيد، و باز هم (به انتظار فتنهاى بيش) بر سر سم خود ايستاده بود. در آن فتنه سر گردان و حيران و نادان و دچار حيله شيطان بودند. آن بزرگوار در بهترين خانه و كنار بدترين همسايگان جاى داشت. خوابشان بيدارى بود، و سرمه چشمشان اشك، سوزان، در سرزمينى مىزيستند كه آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود. قسمتى از آن در باره آل پيامبر عليهم السّلام است اهل بيت رسول جايگاه راز حق، و پناهگاه امر يزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن كتابهاى پروردگار، و كوههاى پشتوانه دين الهىاند. به وسيله آنان كژيهاى دين را راست، و لرزش بدنه آيين را آرام نمود قسمتى از آن در باره قومى ديگر مخالفان حق بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد- درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمىتوان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمىشود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقيناند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب ماندهها به ايشان رسند (تا هدايت شوند)، ويژگيهاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون حق به حق دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است. 2 ) خطبه 2 : از خطبههاى آن حضرت است پس از باز گشت از صفّين أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ وَ مِنْهَا يَعْنِي قَوْماً آخَرِينَ زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ( صلىاللهعليهوآله )مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ ترجمه : خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود، و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگينترين وزنهها، و بهترين اندوختههاست. و شهادت مىدهم كه جز خداى يگانه خداى نيست و او را شريكى نمىباشد، شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا زندهمان مىدارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مىكنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان، سر لوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است. و شهادت مىدهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهههاى آنان را بر طرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت بر حذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنهاى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايههاى يقين متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش، و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خداوند نافرمانى مىشد، و شيطان يارى داده مىشد، ايمان ورشكسته، پايههايش فرو ريخته، نشانههايش متغير و ناشناخته، راههايش ويران و پوشيده، و آثار جادههايش از بين رفته بود. شيطان را فرمان برده، راههاى او را پيموده، و به آبشخورهاى او وارد شده بودند. آثار شيطان به وسيله متابعانش به كار افتاده، و پرچمش بر افراشته شده بود، در فتنههايى كه همچون حيوان چموش آنان را لگد مال مىكرد، و زير سم خود مىكوبيد، و باز هم (به انتظار فتنهاى بيش) بر سر سم خود ايستاده بود. در آن فتنه سر گردان و حيران و نادان و دچار حيله شيطان بودند. آن بزرگوار در بهترين خانه و كنار بدترين همسايگان جاى داشت. خوابشان بيدارى بود، و سرمه چشمشان اشك، سوزان، در سرزمينى مىزيستند كه آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود. قسمتى از آن در باره آل پيامبر عليهم السّلام است اهل بيت رسول جايگاه راز حق، و پناهگاه امر يزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن كتابهاى پروردگار، و كوههاى پشتوانه دين الهىاند. به وسيله آنان كژيهاى دين را راست، و لرزش بدنه آيين را آرام نمود قسمتى از آن در باره قومى ديگر مخالفان حق بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد- درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمىتوان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمىشود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقيناند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب ماندهها به ايشان رسند (تا هدايت شوند)، ويژگيهاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون حق به حق دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش :احتیاج مسلمانان امروز به اخوّت و برادری در سایهی نبیّ اکرم(صلّیاللَّهعلیهوآله) کلیدواژه(ها) : وحدت, اختلافافکنی نوع(ها) : قرآن متن فیش : عزیزان من! مسلمانان دنیا، زیر نام نبیّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، راحتتر و سهلتر از همهچیز، میتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض کردهام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقای عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق میورزد.» خدایا! تو شاهدی که دلهای ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده کرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. امروز شعار «انّما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم»(1) از همیشه جدّیتر است. امروز این ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمیشد. بوسنی آنطور نمیشد. کشمیر آنطور نمیشد. تاجیکستان اینطور نمیشد. مسلمانان اروپا، آنطور در محنت زندگی نمیکردند. مسلمانان در امریکا، آنطور مورد زورگویی قرار نمیگرفتند. علّت این است که ما با هم اختلاف داریم. 1 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 10 إِنَّمَا المُؤمِنونَ إِخوَةٌ فَأَصلِحوا بَينَ أَخَوَيكُم ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ ترجمه : مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مجموعهی بشریّت دو خصوصیت بارز داشت. یکی از این دو خصوصیت این بود که از لحاظ علمی و عقلانی و فکری، نسبت به آحاد بشر در ادوار گذشتهی خودش، بسیار پیشرفته بود. در میان آنها، فلاسفهای پدید آمده و دانشمندانی پیدا شده بودند ریاضیدانها، پزشکان، مهندسین بزرگ و تمدّنهایی سرِپا شده بود. این تمدّنها، بدون علم که نمیشد! آکادمیها در غرب، هگمتانهها در شرق، تمدّن چین، تمدّن مصر و تمدنهای بزرگ تاریخی، همه عبور کرده بودند. یعنی بشر، کامل شده بود. این، یک خصوصیت. خصوصیت دوم که جمع این دو خصوصیت باهم، خیلی عجیب است این است که بشر در آن روز از لحاظ اخلاقی، از همیشهی گذشته، منحطتر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان کنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، به شدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههای حکومتهای مردمکُش و ضدّ بشری بود. چنین وضعی در دنیا حاکم بود. کسی اگر تاریخ را ملاحظه کند، خواهد دید که در آن دوران، همهی بشریّت اسیر بودند. همانطور که در کلام امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام است که «فی فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت علی سنابکها. » در نهایت فتنه و فشار و مشکلات و برادرکشی. بشر زندگی تلخی را میگذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیر المؤمنین میفرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمیآمد.» اشتباه است اگر کسی خیال کند که این مشکلات، مخصوص همان جزیرة العرب بوده است؛ نه. در مهد تمدّن آن روز دنیا، یعنی در کشور رومِ آن روز هم که شما نگاه کنید، همین حرفها بود. آنجا هم که آن روز، به اصطلاح، ادّعا میکردند دمکراسی و مجلس سنا دارند، استبدادها و فسادهایی بر مردم حاکم بود، که شما وقتی کتاب آن را بخوانید، پیشخودتان خجالت میکشید. انسان شرم میکند که بشر در روزگاری، دچار چنین انحطاطی بوده است. ایرانِ باستانِ ما هم، از این جهت بهتر از روم نبود. اینها هم، قدرت و شمشیر و نیزه و جنگاوری و سلحشوری و از این چیزها داشتند؛ اما اختلاف طبقاتی و ظلم و تبعیض و فساد و زورگویی و جهل و خرافه هم، بیحدّ و اندازه داشتند. در چنین شرایطی، این مولود مبارک و این پیامآور الهی، برای نجات بشریّت پا به عرصهی وجود گذاشت. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش :شباهت دنیای کنونی با دوران ولادت نبیّ اکرم (ص) در پیشرفت علمی همراه با انحطاط اخلاقی کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : حدیث, نهجالبلاغه متن فیش : ولادت نبیّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، از چند نظر برای ما مسلمانان حائز اهمیّت است. یعنی سالگرد بسیار بامعنا و پرمضمونی است. جهت اوّل این است که ولادت آن بزرگوار، در دنیا و در تاریخ، در زمانی واقع شد که بشریّت بر روی هم نه یک ملت خاص یا اهل کشور خاصّی را عرض کنیم؛ بلکه مجموعهی بشریّت دو خصوصیت بارز داشت. یکی از این دو خصوصیت این بود که از لحاظ علمی و عقلانی و فکری، نسبت به آحاد بشر در ادوار گذشتهی خودش، بسیار پیشرفته بود. در میان آنها، فلاسفهای پدید آمده و دانشمندانی پیدا شده بودندریاضیدانها، پزشکان، مهندسین بزرگ و تمدّنهایی سرِ پا شده بود. این تمدّنها، بدون علم که نمیشد! آکادمیها در غرب، هگمتانهها در شرق، تمدّن چین، تمدّن مصر و تمدنهای بزرگ تاریخی، همه عبور کرده بودند. یعنی بشر، کامل شده بود. این، یک خصوصیت. خصوصیت دوم که جمع این دو خصوصیت با هم، خیلی عجیب است این است که بشر در آن روز از لحاظ اخلاقی، از همیشهی گذشته، منحطتر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان کنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، بهشدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههای حکومتهای مردمکُش و ضدّبشری بود. چنین وضعی در دنیا حاکم بود. کسی اگر تاریخ را ملاحظه کند، خواهد دید که در آن دوران، همهی بشریّت اسیر بودند. همانطور که در کلام امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام است که «فی فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت علی سنابکها» در نهایت فتنه و فشار و مشکلات و برادرکشی. بشر زندگی تلخی را میگذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمیآمد.» (1) اشتباه است اگر کسی خیال کند که این مشکلات، مخصوص همان جزیرةالعرب بوده است؛ نه. در مهد تمدّن آن روز دنیا، یعنی در کشور رومِ آن روز هم که شما نگاه کنید، همین حرفها بود. آنجا هم که آن روز، به اصطلاح، ادّعا میکردند دمکراسی و مجلس ِ سنا دارند، استبدادها و فسادهایی بر مردم حاکم بود، که شما وقتی کتاب آن را بخوانید، پیشخودتان خجالت میکشید. انسان شرم میکند که بشر در روزگاری، دچار چنین انحطاطی بوده است. ایرانِ باستانِ ما هم، از این جهت بهتر از روم نبود. اینها هم، قدرت و شمشیر و نیزه و جنگاوری و سلحشوری و از این چیزها داشتند؛ اما اختلاف طبقاتی و ظلم و تبعیض و فساد و زورگویی و جهل و خرافه هم، بیحدّ و اندازه داشتند. در چنین شرایطی، این مولود مبارک و این پیامآور الهی، برای نجات بشریّت پا به عرصهی وجود گذاشت. اینکه در آثار و تواریخ هست که کنگره کاخ کِسری شکست و نشانههای بتپرستی و شرک در گوشه و کنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرتنمایی الهی است، برای اعلام رمزیِ حضور این قدرتی که قرار است همهی پایههای ظلم و فساد را درهم بشکند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاک و آراسته کند. این کار را پیغمبر بزرگوارِ ما کرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایی روبهرو شد و با جهادی بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویی انسانها به یکدیگر و ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یکدیگر، جلوگیری کرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون کرد. یک بساط جدید و یک وضع جدید را در دنیا به وجود آورد. بدیهی است که کار پیغمبر خاتم صلّیاللَّهعلیه وآلهوسلّم، این نبوده است که همهی دنیا را اصلاح کند. نه! آن بزرگوار بایستی این مستوره عملی را، این نمونهی درست را از وحی الهی میگرفت و به بشر میداد، تا بشر در طول زندگی خود آن را به کار بندد، و از آن لحظه به لحظه استفاده کند. اینکه چه کسی به کار بست و چه کسی ضایع کرد، بحث دیگری است. آن بزرگوار، رسالت خود را به تمام انجام داد و کار خود را کامل کرد و به جوار رحمت الهی پیوست. امروز هم، از این جهت این سالگرد مهمّ است که توجّه کنیم دنیا، هم از لحاظ علمی جلو و پیشرفته است، هم از لحاظ اخلاقی بهشدت در حضیض است. کار دنیا به جایی رسیده است که قدرتهای زورگوی عالم، جلوِ چشم مردم دنیا، معروف را منکر و منکر را معروف میکنند! به نظر من، در عالمِ فساد و تباهی بشریّت، هیچ چیز دیگر بالاتر از این نیست. اینکه پیغمبر اکرم طبق روایت فرمود: «کسانی پیدا خواهند شد که امر به منکر و نهی از معروف میکنند» و مردم که تعجّب کردند، فرمود: «منکر معروف خواهد شد»(2) انسان احساس میکند که امروز هم در دنیا چنین وضعی را دستِ قدرتِ مادّیِ استکباریِ لجام گسیختهی متکبّرِ متفرعنِ زورگویِ استکبار به وجود میآورد. رو راست به مردم دروغ میگویند و این دروغ را یک کار مقدّس میشمارند! ظلم را تشویق میکنند و ظالم را به خاطر این ظلم، ذیحق به حساب میآورند! مظلوم را نکوهش میکنند و بر سر مظلوم میزنند و این بر سر مظلوم زدن را کاری خوب به شمار میآورند! امروز در دنیا اینگونه شده است. 1 ) خطبه 2 : از خطبههاى آن حضرت است پس از باز گشت از صفّين أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ وَ مِنْهَا يَعْنِي قَوْماً آخَرِينَ زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ( صلىاللهعليهوآله )مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ ترجمه : خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود، و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگينترين وزنهها، و بهترين اندوختههاست. و شهادت مىدهم كه جز خداى يگانه خداى نيست و او را شريكى نمىباشد، شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا زندهمان مىدارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مىكنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان، سر لوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است. و شهادت مىدهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهههاى آنان را بر طرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت بر حذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنهاى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايههاى يقين متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش، و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خداوند نافرمانى مىشد، و شيطان يارى داده مىشد، ايمان ورشكسته، پايههايش فرو ريخته، نشانههايش متغير و ناشناخته، راههايش ويران و پوشيده، و آثار جادههايش از بين رفته بود. شيطان را فرمان برده، راههاى او را پيموده، و به آبشخورهاى او وارد شده بودند. آثار شيطان به وسيله متابعانش به كار افتاده، و پرچمش بر افراشته شده بود، در فتنههايى كه همچون حيوان چموش آنان را لگد مال مىكرد، و زير سم خود مىكوبيد، و باز هم (به انتظار فتنهاى بيش) بر سر سم خود ايستاده بود. در آن فتنه سر گردان و حيران و نادان و دچار حيله شيطان بودند. آن بزرگوار در بهترين خانه و كنار بدترين همسايگان جاى داشت. خوابشان بيدارى بود، و سرمه چشمشان اشك، سوزان، در سرزمينى مىزيستند كه آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود. قسمتى از آن در باره آل پيامبر عليهم السّلام است اهل بيت رسول جايگاه راز حق، و پناهگاه امر يزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن كتابهاى پروردگار، و كوههاى پشتوانه دين الهىاند. به وسيله آنان كژيهاى دين را راست، و لرزش بدنه آيين را آرام نمود قسمتى از آن در باره قومى ديگر مخالفان حق بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد- درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمىتوان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمىشود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقيناند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب ماندهها به ايشان رسند (تا هدايت شوند)، ويژگيهاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون حق به حق دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است. 4 ) الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج 5 ص 59 ؛ تهذيبالأحكام، شیخ طوسی، ج 6 ، ص 177 ؛ مشكاةالأنوار ، طبرسی، ص 49 ؛ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَقِيلَ لَهُ وَ يَكُونُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً ترجمه : رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: شما چه خواهيد كرد اگر زنهاى شما فاسد شوند و جوانهايتان فاسق شوند و امر به معروف و نهى از منكر نكنند؟ از ايشان پرسيده شد: اى رسول خدا آيا چنين مىشود؟ فرمود: بلى، و بدتر از اين هم مىشود. چه خواهيد كرد هنگامى كه امر به منكر، و نهى از معروف شود؟ سؤال شد: اى رسول خدا! آيا چنين مىشود؟ فرمود: بلى، و بدتر از اين هم مىشود. بر شما چه خواهد گذشت زمانى كه معروف را منكر و منكر را معروف ببينيد؟ مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : حقوق زن کلیدواژه(ها) : حقوق زن نوع(ها) : جستار متن فیش : دیگر از این بالاتر فساد در این دنیا نمیشود! فساد یعنی این! «ما ملئت ظلماً و جوراً» یعنی این! یک عدّه در اروپا در «یوگسلاوی» سابق جمع شدند و یک عدّه مردم همین منطقه مردم بوسنی هرزگوین را که مال آنجایند، اهل آنجایند، نه مهاجرند، نه خودشان، بلکه دهپشتشان، مردمی هستند مال همان سرزمین و از همان نژاد، محاصره کردند، بمب روی سرشان ریختند، زندگیشان را ویران کردند، خودشان را بیرون کردند، هزاران نفر از آنها را کشتند، اموالشان را غارت کردند، در اردوگاهها بدترین بلاها را بر سرشان آوردند و حتّی به نوامیسشان تعرّض کردند؛ آنوقت همین آقایان مدّعیان دفاع از حقوق بشر و حقوق زن و حقوق حیوانات و حقوق کودکان و از این دروغها که در دنیای امروز رایج است، نشستند تماشا کردند! به تنها کاری که دست زدند، این بود که منطقه را محاصره کردند تا سلاح به اینها نرسد! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : یک عدّه رفتهاند فلسطین را غصب کردهاند و به غصب فلسطین هم اکتفا نکردهاند. مسلمانان فلسطینی را در طول چهل و چند سال، مرتباً زیر فشار قرار دادهاند و آوارگی و کشتار و تحقیر و تذلیل به وجود آوردهاند. این، یک منکر واضح است. کیست، که اگر کسی به خانهی شما وارد شود و بر سرِ شما بزند، او را تخطئه نکند؟! ظالم را باید تخطئه کرد. امروز شما ملاحظه بفرمایید: قدرتهای اروپایی، امریکا و نوکرهایشان؛ آنهایی که ریششان دست این قدرتها و شانهشان زیر بار آنهاست؛ حکومتهایی که به انگشتِ امریکا بر سرِ کار آمدهاند و با ملتهای خودشان ارتباطی ندارند، همه دست به دست هم دادهاند تا کار این ظالمی را که با این وضوح این ظلم را کرده است و ادامه میدهد، تصویب کنند. از آن طرف جوانان مسلمانانِ به ستوه آمدهی جان به لب رسیدهی فلسطینی و لبنانی، وقتی با این ظالم و ستمگر، جهادی میکنند که در نظر همهی عقلای عالمْ یک عمل ممدوح است، از اطراف صدا بلند میشود که «اینها تروریستند؛ اینها ظالمند! چرا کشتید؟! چرا زدید؟! چرا تسلیم نشدید؟! چرا سازش نکردید؟!» دیگر از این بالاتر فساد در این دنیا نمیشود! فساد یعنی این! «ما ملئت ظلماً و جوراً» یعنی این! یک عدّه در اروپا در «یوگسلاوی» سابق جمع شدند و یکعدّه مردم همین منطقه مردم بوسنی هرزگوین را که مال آنجایند، اهل آنجایند، نه مهاجرند، نه خودشان، بلکه دهپشتشان، مردمی هستند مال همان سرزمین و از همان نژاد، محاصره کردند، بمب روی سرشان ریختند، زندگیشان را ویران کردند، خودشان را بیرون کردند، هزاران نفر از آنها را کشتند، اموالشان را غارت کردند، در اردوگاهها بدترین بلاها را بر سرشان آوردند و حتّی به نوامیسشان تعرّض کردند؛ آنوقت همین آقایان مدّعیان دفاع از حقوق بشر و حقوق زن و حقوق حیوانات و حقوق کودکان و از این دروغها که در دنیای امروز رایج است، نشستند تماشا کردند! به تنها کاری که دست زدند، این بود که منطقه را محاصره کردند تا سلاح به اینها نرسد! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : عقب ماندگی, عقبماندگی علمی ایران کلیدواژه(ها) : عقب ماندگی, عقبماندگی علمی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عقبماندگی علمی تأسّف دارد. راهش هم این است که جوانان، بزرگها، پیرها، دانشمندان و مسؤولین، همه و همه بکوشند و این خلأ را پر کنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : پیشرفت, رستگاری انسان, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی غربی کلیدواژه(ها) : پیشرفت, رستگاری انسان, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی غربی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اینکه فلان کشور پیشرفت علمی دارد، دلیل رستگاری آن کشور و آن ملت نیست. این را بدانید. ای بسا ملتهایی که از لحاظ علمی، امروز در اوجند، اما تا خرخره در لجن و فساد غوطه میخورند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : اسلام, مسلمان, اختلافافکنی, ایجاد اختلاف و تفرقه کلیدواژه(ها) : اسلام, مسلمان, اختلافافکنی, ایجاد اختلاف و تفرقه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از تفرّق و اختلاف است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : وحدت, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همهی قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! البته جمهوری اسلامی، یک تنه از پسِ همهی آنها برآمد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), وحدت, وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), وحدت, وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اینکه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), وحدت کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), وحدت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اینکه امام اینقدر روی مسألهی «وحدت» تکیه میکردند، برای این است که این، یک مسألهی احساساتی نیست. این یک مسألهی عقلانی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : اهانت, وحدت, اختلافافکنی کلیدواژه(ها) : اهانت, وحدت, اختلافافکنی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر هر کس با خشونت و اهانت با مقدّسات فرقهی دیگر برخورد کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر که میخواهد باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : امر به معروف و نهی از منکر کلیدواژه(ها) : امر به معروف و نهی از منکر نوع(ها) : جستار متن فیش : کار دنیا به جایی رسیده است که قدرتهای زورگوی عالم، جلوِ چشم مردم دنیا، معروف را منکر و منکر را معروف میکنند! به نظر من، در عالمِ فساد و تباهی بشریّت، هیچچیز دیگر بالاتر از این نیست. اینکه پیغمبر اکرم طبق روایت فرمود: «کسانی پیدا خواهند شد که امر به منکر و نهی از معروف میکنند» و مردم که تعجّب کردند، فرمود: «منکر معروف خواهد شد»؛ انسان احساس میکند که امروز هم در دنیا چنین وضعی را دستِ قدرتِ مادّیِ استکباریِ لجامگسیختهی متکبّرِ متفرعنِ زورگویِ استکبار به وجود میآورد. روراست به مردم دروغ میگویند و این دروغ را یک کار مقدّس میشمارند! ظلم را تشویق میکنند و ظالم را به خاطر این ظلم، ذیحق به حساب میآورند! مظلوم را نکوهش میکنند و بر سر مظلوم میزنند و این بر سر مظلوم زدن را کاری خوب به شمار میآورند! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : البته علم پیش رفته است. یک عدّه مینشینند به پیشرفتهای علمی امریکا و بقیهی جاها نگاه میکنند و حسرت میخورند. پیشرفت علمی، مسلّماً ستایش دارد. عقبماندگی علمیِ کشورهای عقب افتاده، مسلماً یک نکبت است و خدا کسانی را که این نکبتها را بر سر ملتهای مسلمان آوردند، مورد عذاب متزاید خودش قرار دهد و لعنت خدا بر دودمان مشئوم و ننگین پهلوی و قاجار که این بدبختی را اینها بر سر ملت ما در طول دویست سال گذشته آوردند. و الّا ما از لحاظ علمی، از امریکا بسیار جلوتر بودیم؛ ما از لحاظ علمی، در روزگاری از اروپا بسیار جلوتر بودیم. همین سلاطین، همین حکومتهای جائر، همین فرعونها و طاغوتها؛ همینهایی که حالا پسماندهها و تفالههایشان در اینجا و آنجا مجلّه و روزنامه منتشر میکنند و دم از همه چیز میزنند، نگذاشتند این ملت پا به پای ملل عالم، بلکه جلوتر از آنها، پیش برود. بله؛ عقبماندگی علمی تأسّف دارد. راهش هم این است که جوانان، بزرگها، پیرها، دانشمندان و مسئولین، همه و همه بکوشند و این خلأ را پر کنند. اما اینکه فلان کشور پیشرفت علمی دارد، دلیل رستگاری آن کشور و آن ملت نیست. این را بدانید. ایبسا ملتهایی که از لحاظ علمی، امروز در اوجند، اما تا خرخره در لجن و فساد غوطه میخورند. همین الآن در دنیا، با نامهای بزرگ و زیر چتر ابرقدرتی، چنین ملتهایی زندگی میکنند. این را بدانید. در آن کشورها، زن، سیهروز است؛ مرد، بیچاره است؛ جوان، نابود شده است. دستهای فساد و فحشا و اعتیاد و جنایت و همهی فنون بدبختی بشر، در آنجا قتل عام و بیداد میکند. منتها پوشش تبلیغاتی نمیگذارد این فجایع و مفاسد برملا شود. وقتی یک بلندگوی قوی دست یک جاهل و یک ظالم باشد، در بین هزاران نفری که بلندگو ندارند و لو میان آن هزاران نفر، از علما و فضلا و آدمهای حسابی باشند صدای این، بر صدای همهی آنها غالب خواهد شد. امروز، دنیا اینگونه است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی, وحدت کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی, وحدت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این ندای وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشكنید! هر كه بشكند خیانت كرده است؛ هر كه میخواهد باشد. فرقی نمیكند سنی باشد یا شیعه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت, عوامل اتحاد مسلمین, وسیلهی وحدت و اتحاد, وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت, عوامل اتحاد مسلمین, وسیلهی وحدت و اتحاد, وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسلمانان دنيا، زير نام نبى اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم، راحتتر و سهلتر از همهچيز، مىتوانند متحد شوند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : صهیونیسم بینالملل, سرمایهدارهای صهیونیست, امپراتوری تبلیغاتی کلیدواژه(ها) : صهیونیسم بینالملل, سرمایهدارهای صهیونیست, امپراتوری تبلیغاتی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز شبکه تبلیغاتى دنیا، دست صهیونیستهاست. همین خبرگزاریهاى معروف، اغلبشان صهیونیستند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت شیعه و سنی کلیدواژه(ها) : وحدت شیعه و سنی نوع(ها) : جستار متن فیش : عزیزان من! مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، راحتتر و سهلتر از همهچیز، میتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض کردهام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقای عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق میورزد.» خدایا! تو شاهدی که دلهای ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده کرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» از همیشه جدّیتر است. امروز این ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمیشد. بوسنی آنطور نمیشد. کشمیر آنطور نمیشد. تاجیکستان اینطور نمیشد. مسلمانان اروپا، آنطور در محنت زندگی نمیکردند. مسلمانان در امریکا، آنطور مورد زورگویی قرار نمیگرفتند. علّت این است که ما با هم اختلاف داریم. منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همه قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! البته جمهوری اسلامی، یک تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادی وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعی میکنند وحدت را بشکنند. من عرض میکنم: علمای شیعه و سنّی، در هر جای دنیا که هستند، و از جمله در کشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این ندای وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشکنید! هر که بشکند خیانت کرده است؛ هر که میخواهد باشد. فرقی نمیکند سنّی باشد یا شیعه باشد. اینکه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصی نقاط عالم، به نام امام حرکت میکرد. فکر نمیکرد که «مذهب من چیست؟» «من سنّی ام، او شیعه است.» «او سنّی است، من شیعهام.» این حالت برای دشمن، حالت مضرّی است. دشمن میخواهد این را بشکند. حال اگر دوست این را بشکند چه؟ اگر بهجای قدرتهای استکباری، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشکنیم، شیعه را از سنّی، سنّی را از شیعه جدا کنیم، چه میشود؟ بعد که اینها از هم جدا شدند، نوبت میرسد به فرقههای سنّی: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت میرسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر کسی ابقا میکنند چرا ما باید به خواست دشمن حرکت کنیم؟ اینکه امام اینقدر روی مسأله «وحدت» تکیه میکردند، برای این است که این، یک مسأله احساساتی نیست. این یک مسأله عقلانی است. هر کس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت کند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر که میخواهد باشد. البته بنده یک کوت کتاب از کتابهایی دارم که با دلارهای نفتی عالمنماهای ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشتهاند، و یک نسخهاش اینجا نصیب ما شده است که ما همینطور نگاه کنیم ببینیم چه کار میکنند؟ متقابلاً باید چه کار کرد؟ این همه تلاش مبارک و مخلصانه برای تقریب انجام میشود - همین مجمعالتّقریبی که ما اینجا داریم، یا بقیه تلاشهایی که در دنیا برای تقریب میشود - همه اینها را رها کنیم برای اینکه جاهلی یا خبیثی یا مزدوری حرکتی کرده است!؟ عوض افشاگری، شروع کنیم به کار متقابل، اهانت، ایجاد تفرقه!؟ این درست است!؟ این همان چیزی است که بزرگداشت ولادت نبىّ اکرم، از آن منع میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : سازش با آمریکا کلیدواژه(ها) : سازش با آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : قدرتهای اروپایی، امریکا ونوکرهایشان؛ آنهایی که ریششان دست این قدرتها و شانهشان زیر بار آنهاست؛ حکومتهایی که به انگشتِ امریکا بر سرِ کار آمدهاند و با ملتهای خودشان ارتباطی ندارند، همه دست به دست هم دادهاند تا کار این ظالمی را که با این وضوح این ظلم را کرده است و ادامه میدهد، تصویب کنند. از آن طرف جوانان مسلمانانِ به ستوه آمده جان به لب رسیده فلسطینی و لبنانی، وقتی با این ظالم و ستمگر، جهادی میکنند که در نظر همه عقلای عالمْ یک عمل ممدوح است، از اطراف صدا بلند میشود که «اینها تروریستند؛ اینها ظالمند! چرا کشتید!؟ چرا زدید!؟ چرا تسلیم نشدید!؟ چرا سازش نکردید!؟» مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : عزت اسلامی کلیدواژه(ها) : عزت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اینکه امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم کلیدواژه(ها) : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک عدّه رفتهاند فلسطین را غصب کردهاند و به غصب فلسطین هم اکتفا نکردهاند. مسلمانان فلسطینی را در طول چهل و چند سال، مرتباً زیر فشار قرار دادهاند و آوارگی و کشتار و تحقیر و تذلیل به وجود آوردهاند. این، یک منکر واضح است. کیست، که اگر کسی به خانه شما وارد شود و بر سرِ شما بزند، او را تخطئه نکند!؟ ظالم را باید تخطئه کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین توانست اسلام را عزیز کند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسلمان در اقصی نقاط عالم، به نام امام حرکت میکرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیغمبر بزرگوارِ ما... این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایی روبهرو شد و با جهادی بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویی انسانها به یکدیگرو ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یکدیگر، جلوگیری کرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون کرد. یک بساط جدید و یک وضع جدید را در دنیا به وجود آورد مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در زمان] میلاد پیامبر نور و آزادی... در آثار و تواریخ هست که کنگره کاخ کِسری شکست و نشانههای بتپرستی و شرک در گوشه و کنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرتنمایی الهی است، برای اعلام رمزىِ حضور این قدرتی که قرار است همه پایههای ظلم و فساد را درهم بشکند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاک و آراسته کند. این کار را پیغمبر بزرگوارِ ما کرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایی روبهرو شد و با جهادی بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویی انسانها به یکدیگرو ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یکدیگر، جلوگیری کرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون کرد. یک بساط جدید و یک وضع جدید را در دنیا به وجود آورد. بدیهی است که کار پیغمبر خاتم صلّیاللَّهعلیه وآلهوسلّم، این نبوده است که همه دنیا را اصلاح کند. نه! آن بزرگوار بایستی این مسطوره عملی را، این نمونه درست را از وحی الهی میگرفت و به بشر میداد، تا بشر در طول زندگی خود آن را به کار بندد، و از آن لحظه به لحظه استفاده کند. اینکه چه کسی به کار بست و چه کسی ضایع کرد، بحث دیگری است. آن بزرگوار، رسالت خود را به تمام انجام داد و کار خود را کامل کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، راحتتر و سهلتر از همهچیز، میتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض کردهام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقای عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق میورزد.» خدایا! تو شاهدی که دلهای ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده کرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» از همیشه جدّیتر است. امروز این ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمیشد. بوسنی آنطور نمیشد. کشمیر آنطور نمیشد. تاجیکستان اینطور نمیشد. مسلمانان اروپا، آنطور در محنت زندگی نمیکردند. مسلمانان در امریکا، آنطور مورد زورگویی قرار نمیگرفتند. علّت این است که ما با هم اختلاف داریم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همه قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! البته جمهوری اسلامی، یک تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادی وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعی میکنند وحدت را بشکنند. من عرض میکنم: علمای شیعه و سنّی، در هر جای دنیا که هستند، و از جمله در کشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این ندای وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشکنید! هر که بشکند خیانت کرده است؛ هر که میخواهد باشد. فرقی نمیکند سنّی باشد یا شیعه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصی نقاط عالم، به نام امام حرکت میکرد. فکر نمیکرد که «مذهب من چیست؟» «من سنّیام، او شیعه است.» «او سنّی است، من شیعهام.» این حالت برای دشمن، حالت مضرّی است. دشمن میخواهد این را بشکند. حال اگر دوست این را بشکند چه؟ اگر بهجای قدرتهای استکباری، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشکنیم، شیعه را از سنّی، سنّی را از شیعه جدا کنیم، چه میشود؟ بعد که اینها از هم جدا شدند، نوبت میرسد به فرقههای سنّی: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت میرسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر کسی ابقا میکنند چرا ما باید به خواست دشمن حرکت کنیم؟ اینکه امام اینقدر روی مسأله «وحدت» تکیه میکردند، برای این است که این، یک مسأله احساساتی نیست. این یک مسأله عقلانی است. هر کس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت کند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر که میخواهد باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنده یک کوت کتاب از کتابهایی دارم که بادلارهای نفتی عالمنماهای ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشتهاند، و یک نسخهاش اینجا نصیب ما شده است که ما همینطور نگاه کنیم ببینیم چه کار میکنند؟ متقابلاً باید چه کار کرد؟ این همه تلاش مبارک و مخلصانه برای تقریب انجام میشود - همین مجمعالتّقریبی که ما اینجا داریم، یا بقیه تلاشهایی که در دنیا برای تقریب میشود - همه اینها را رها کنیم برای اینکه جاهلی یا خبیثی یا مزدوری حرکتی کرده است!؟ عوض افشاگری، شروع کنیم به کار متقابل، اهانت، ایجاد تفرقه!؟ این درست است!؟ این همان چیزی است که بزرگداشت ولادت نبىّ اکرم، از آن منع میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» از همیشه جدّیتر است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از تفرّق و اختلاف است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمیشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چون منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همه قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جمهوری اسلامی، منادی وحدت بود و مستکبران با وحدت دشمنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وحدت مسلمین، به ضرر مستکبران است؛ لذا سعی میکنند وحدت را بشکنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : علمای شیعه و سنّی، باید مواظب وحدت باشند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر که ندای وحدت در دنیا را بشکند خیانت کرده است؛ فرقی نمیکند سنّی باشد یا شیعه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام روی مسأله «وحدت» تکیه میکردند، برای این که یک مسأله عقلانی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وحدت یک مسأله احساساتی نیست. این یک مسأله عقلانی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کس به مقدّسات فرقه دیگر اهانت کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به وحدت ضربه زده است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بزرگداشت ولادت نبىّ اکرم، از تفرقه منع میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت کلیدواژه(ها) : وحدت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسلمانان دنیا، زیر نام نبىّ اکرم صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم، راحتتر و سهلتر از همهچیز، میتوانند متّحد شوند. این، خصوصیت آن بزرگوار است. من بارها عرض کردهام: «آن بزرگوار، مجمع و ملتقای عواطف مسلمانان است. مسلمان، به پیغمبر خود عشق میورزد.» خدایا! تو شاهدی که دلهای ما مالامال از محبّت پیغمبر است. از این محبّت، باید استفاده کرد. این محبّت، راهگشاست. امروز مسلمانان به اخوّت و برادری احتیاج دارند. امروز شعار «انّماالمؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم» از همیشه جدّیتر است. امروز این ضعف و ذلّتی که مسلمانان کشورهایی در دنیا دچار آن شدهاند، ناشی از همین تفرّق و اختلاف است. اگر مسلمانان متّحد بودند، فلسطین اینطور نمیشد. بوسنی آنطور نمیشد. کشمیر آنطور نمیشد. تاجیکستان اینطور نمیشد. مسلمانان اروپا، آنطور در محنت زندگی نمیکردند. مسلمانان در امریکا، آنطور مورد زورگویی قرار نمیگرفتند. علّت این است که ما با هم اختلاف داریم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت کلیدواژه(ها) : وحدت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : منادی وحدت، جمهوری اسلامی بود؛ همه قدرتهای استکباری ریختند سرِ جمهوری اسلامی! البته جمهوری اسلامی، یک تنه از پسِ همه آنها برآمد. چرا؟ چون منادی وحدت بود و آنها با وحدت دشمنند. وحدت مسلمین، به ضرر آنهاست؛ لذا سعی میکنند وحدت را بشکنند. من عرض میکنم: علمای شیعه و سنّی، در هر جای دنیا که هستند، و از جمله در کشور عزیز ما، باید مواظب باشند. این وحدت در ایران، گران به دست آمده است. این ندای وحدت در دنیا، گران جا افتاده است. این را آسان نشکنید! هر که بشکند خیانت کرده است؛ هر که میخواهد باشد. فرقی نمیکند سنّی باشد یا شیعه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت کلیدواژه(ها) : وحدت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام بزرگوار توانست اسلام را عزیز کند، به برکتِ ایجادِ احساسِ وحدت در بین مسلمین بود. مسلمان در اقصی نقاط عالم، به نام امام حرکت میکرد. فکر نمیکرد که «مذهب من چیست؟» «من سنّیام، او شیعه است.» «او سنّی است، من شیعهام.» این حالت برای دشمن، حالت مضرّی است. دشمن میخواهد این را بشکند. حال اگر دوست این را بشکند چه؟ اگر بهجای قدرتهای استکباری، خودِ من و شما، با حرف زدنمان، با نوشتنمان، با گفتنمان، این وحدت را بشکنیم، شیعه را از سنّی، سنّی را از شیعه جدا کنیم، چه میشود؟ بعد که اینها از هم جدا شدند، نوبت میرسد به فرقههای سنّی: این فرقه را از آن فرقه، اصحاب این اصول را از اصحاب آن اصول، اصحاب این فروع را از اصحاب آن فروع. بعد نوبت میرسد به شیعه: این فرقه را از آن فرقه، این دسته را از آن دسته! مگر بر کسی ابقا میکنند چرا ما باید به خواست دشمن حرکت کنیم؟ اینکه امام اینقدر روی مسأله «وحدت» تکیه میکردند، برای این است که این، یک مسأله احساساتی نیست. این یک مسأله عقلانی است. هر کس به مقدّسات آن فرقه دیگر اهانت کند، اگر با خشونت و اهانت با فرقه دیگر برخورد کند، به هر اندازه که بُردِ کارِ او باشد، به این وحدت ضربه زده است؛ هر که میخواهد باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : وحدت کلیدواژه(ها) : وحدت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنده یک کوت کتاب از کتابهایی دارم که بادلارهای نفتی عالمنماهای ضدّ شیعه - باید گفت ضدّ اسلام و ضدّ قرآن - علیه شیعه و علیه امام و علیه انقلاب نوشتهاند، و یک نسخهاش اینجا نصیب ما شده است که ما همینطور نگاه کنیم ببینیم چه کار میکنند؟ متقابلاً باید چه کار کرد؟ این همه تلاش مبارک و مخلصانه برای تقریب انجام میشود - همین مجمعالتّقریبی که ما اینجا داریم، یا بقیه تلاشهایی که در دنیا برای تقریب میشود - همه اینها را رها کنیم برای اینکه جاهلی یا خبیثی یا مزدوری حرکتی کرده است!؟ عوض افشاگری، شروع کنیم به کار متقابل، اهانت، ایجاد تفرقه!؟ این درست است!؟ این همان چیزی است که بزرگداشت ولادت نبىّ اکرم، از آن منع میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک عدّه رفتهاند فلسطین را غصب کردهاند و به غصب فلسطین هم اکتفا نکردهاند. مسلمانان فلسطینی را در طول چهل و چند سال، مرتباً زیر فشار قرار دادهاند و آوارگی و کشتار و تحقیر و تذلیل به وجود آوردهاند. این، یک منکر واضح است. کیست، که اگر کسی به خانه شما وارد شود و بر سرِ شما بزند، او را تخطئه نکند!؟ ظالم را باید تخطئه کرد. امروز شما ملاحظه بفرمایید: قدرتهای اروپایی، امریکا ونوکرهایشان؛ آنهایی که ریششان دست این قدرتها و شانهشان زیر بار آنهاست؛ حکومتهایی که به انگشتِ امریکا بر سرِ کار آمدهاند و با ملتهای خودشان ارتباطی ندارند، همه دست به دست هم دادهاند تا کار این ظالمی را که با این وضوح این ظلم را کرده است و ادامه میدهد، تصویب کنند. از آن طرف جوانان مسلمانانِ به ستوه آمده جان به لب رسیده فلسطینی و لبنانی، وقتی با این ظالم و ستمگر، جهادی میکنند که در نظر همه عقلای عالمْ یک عمل ممدوح است، از اطراف صدا بلند میشود که «اینها تروریستند؛ اینها ظالمند! چرا کشتید!؟ چرا زدید!؟ چرا تسلیم نشدید!؟ چرا سازش نکردید!؟» دیگر از این بالاتر فساد در این دنیا نمیشود! فساد یعنی این! «ما ملئت ظلماً و جوراً» یعنی این! یک عدّه در اروپا - در «یوگسلاوی» سابق - جمع شدند و یکعدّه مردم همین منطقه - مردم بوسنی هرزگوین - را که مال آنجایند، اهل آنجایند، نه مهاجرند، نه خودشان، بلکه دهپشتشان، مردمی هستند مال همان سرزمین و از همان نژاد، محاصره کردند، بمب روی سرشان ریختند، زندگیشان را ویران کردند، خودشان را بیرون کردند، هزاران نفر از آنها را کشتند، اموالشان را غارت کردند، در اردوگاهها بدترین بلاها را بر سرشان آوردند و حتّی به نوامیسشان تعرّض کردند؛ آن وقت همین آقایان مدّعیان دفاع از حقوق بشر و حقوق زن و حقوق حیوانات و حقوق کودکان و از این دروغها که در دنیای امروز رایج است، نشستند تماشا کردند! به تنها کاری که دست زدند، این بود که منطقه را محاصره کردند تا سلاح به اینها نرسد! |