سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان بهمناسبت شهادت سمیر القنطار با اشاره به شخصیت وی، او را یک مؤمن معتقد، ملتزم، آمادهی فداکاری و عاشق جهاد خواند. وی همچنین دربارهی حادثهی اخیر نیجریه و اقدامات آمریکا علیه ایران و حزبالله نیز سخنانی را بیان کرد. گزیدهای از این سخنرانی به گزینش KHAMENEI.IR تقدیم مخاطبین محترم میشود:
اعلام همبستگی با مردم مظلوم نیجریه
لازم میدانم در خصوص واقعهی خونباری که در شهر زاریا روی داد صحبت کنم. در این واقعه صدها نفر از اعضا و رهبران جنبش اسلامی شهید، صدها نفر زخمی و صدها نفر دیگر نیز بازداشت شدند. از جمله این افراد شیخ ابراهیم زکزاکی دبیرکل جنبش اسلامی است که در این حادثه زخمی شد و اعضای خانوادهاش نیز به همراه وی بازداشت شدند. ما نیز مثل دیگران که این حادثه را محکوم کردند، آن را محکوم میکنیم و از سوی دیگر سکوت جامعه بینالمللی و نهادهای بینالمللی را در قبال این حادثه محکوم میکنیم. حادثهای هولناک که بیش از یکهزار نفر در آن شهید، صدها نفر زخمی و صدها نفر نیز بازداشت شدند. با این حال جهان در اینباره سکوت کرد.
از رئیسجمهور نیجریه و حکام این کشور و رهبران دینی و سیاسی و احزاب این کشور میخواهیم قدرتمندانه برای مجازات عاملان این جنایت و بازداشت شیخ زکزاکی و خانواده و همراهان وی و حل و فصل ملی این فاجعه تلاش کنند؛ زیرا همهی کسانیکه علیه این جنایت فریاد زدند، فقط خیر و صلاح نیجریه، امنیت، ثبات و وحدت این کشور را میخواهند. این کشور با مشکلات زیادی و در رأس آنها طاعون سرخ به نام «بوکو حرام» روبروست.
همچنین وظیفهی اخلاقی همه ایجاب میکند با این مردم مظلوم که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند و وارد هیچ نبردی نشدهاند، بهخصوص شیخ زکزاکی که یکسال پیش سه نفر از فرزندان وی در راهپیمایی روز قدس برای احیای مسئلهی قدس و فلسطین به دست نظامیان ارتش نیجریه کشته شدند، اعلام همبستگی کنند. با این حال وی خویشتنداری کرد. سه نفر از فرزندان وی در یک لحظه کشته شدند و آنها را به همراه دیگر شهدا تشییع کرد و برای آنها نماز خواند. تصاویر آن در اینترنت موجود است. با این حال وی خویشتنداری کرد و خواستار حفظ آرامش و وحدت و حل مسألمت آمیز مسئله به شیوه مناسب شد. وجود رهبرانی حکیم و مخلص در این حد و اندازه باید مورد احترام باشد. بیم آن داریم که آمریکا، اسرائیل یا تکفیریها در این جنایت هولناک که نظامیان ارتش نیجریه مرتکب شدند، دست داشته باشند و هدف از آن وارد کردن نیجریه، دولت، ملت و ارتش این کشور در چرخه فتنهای ویرانگر باشند مانند آنچه در بسیاری از کشورهای منطقه روی میدهد. این دوره ایجاب میکند همهی ما برای حل و فصل آن هوشیار و بیدار باشیم و برای آینده در برابر رنجها صبور باشیم. از خداوند میخواهیم شهدای آنها را رحمت کند و به زخمیها شفای عاجل عنایت فرماید و شیخ زکزاکی و خانواده و دوستان وی و همه بازداشت شدگان را آزادی و عزت و کرامت عنایت کند.
رژیم صهیونیستی؛ مسئول ترور سمیر القنطار است
برخی رسانهها تلاشی مذبوحانه میکنند و میگویند برخی طرفهای مخالفان مسلح سوری مرتکب این ترور {سمیر القنطار} شدند. چنین چیزی به هیچوجه درست نیست. حتی اگر فرض کنیم که آنها درست میگویند، در واقع این گروههای مسلح را که در جهت منافع اسرائیل فعالیت میکنند، محکوم میکنند. زیرا کسی که شخصی در حد و اندازههای سمیر القنطار را ترور میکند، در واقع خدمتی بزرگ به اسرائیل میکند. ولی چنین سخنانی هیچ پایه و اساسی ندارد.
نکته دیگر این که ما میدانیم و سمیر القنطار نیز میدانست و اسرائیلیها نیز چنین چیزی را پنهان نمیکردند و پیوسته بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میگفتند که سمیر القنطار را زنده نمیگذارند. از روز اول آزادی وی چنین چیزی بود و همه هم میدانند. بر همین اساس این تهدیدات همیشه و در طول همهی سالها و ماهها و هفتهها و روزهای گذشته وجود داشت و سمیر القنطار در این مدت با تهدید روبرو بود. همانگونه که گفتم این تهدیدات از روز اول وجود داشت؛ زیرا اسرائیل بهوضوح میگفت سمیر القنطار را به خاطر گذشته و پایداری در دوران اسارت و مقاومت در برابر زندانبانان و پایبندی به مقاومت نمیبخشد. اسرائیل نمیبخشد اما متأسفانه این حکومتها و دولتها و گاهی اوقات ملتهای ما هستند که میبخشند، عاملان جنایاتی از قبیل دیریاسین و قانا را میبخشند ولی اسرائیل نمیبخشد. این موضوع (موضع اسرائیل علیه سمیر القنطار) به زمانی مربوط میشود که هیچ سخنی دربارهی مقاومت مردمی سوریه در جولان یا آغاز فعالیتهایی در این زمینه وجود نداشت و شاید این مسئله انگیزه بیشتری برای دشمن به وجود آورد تا سمیر القنطار را هدف قرار دهد. خلاصه آنچه گفته شد این است که حزبالله بدون هرگونه شک و تردید دشمن صهیونیستی را مسئول ترور سمیر القنطار میداند و هیچ بحثی در اینباره نیست.
سمیر القنطار عاشق فلسطین بود
فلسطین همهی زندگی وی بود و عقل و قلب وی را پر کرده بود. سرنوشت فلسطین و ملت آن و رنجهای این ملت بهخصوص اسرای آن و آیندهی مقاومت فلسطین همّ و غم اصلی و اساسی وی بود. پس از آزادی وی، با یکدیگر دیدار کردیم. واقعیت این است که ما برادران خودمان را مجبور نمیکنیم که راهی را در پیش بگیرند و اجازه انتخاب را به خود آنها میدهیم. وی در اولین دیداری که پس از آزادی با هم داشتیم از من پرسید، چه نظری دارید، من آزاد شدهام، چه کار کنم و تواناییهای مشخصی دارم. من در آن جلسه به وی گفتم گزینههای زیادی در عرصههای سیاسی، رسانهای، فرهنگی، دانشگاهی، تشکیلاتی و نظامی داری. موضوع نظامی را نیز بهعنوان یکی از عرصهها مطرح کردم. وی در آن جلسه چیزی به من گفت که علناً در مراسم استقبال از وی به مردم گفت. وی به من گفت: «سید من از فلسطین خارج شدم تا به آنجا برگردم.» برخی از مردم تصور میکردند سمیر به شخصیتی سیاسی و یک محور تبدیل خواهد شد و در عرصه مشخصی فعالیت خواهد کرد ولی وی به هیچوجه به این امور فکر نمیکرد. وی به من گفت از این لحظه برای شرکت در هر عملیات نظامی چه در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی یا در منطقهی مزارع شبعا یا داخل مناطق فلسطین آمادگی دارم. آمادهام بار دیگر از مرزها عبور کنم تا در داخل فلسطین مبارزه کنم و شهید شوم. از این لحظه منتظر هیچ چیز جز این تصمیم نیستم. نمیخواهم رهبر یا مسئول باشم، بلکه برای من افتخار است که یک رزمنده و یکی از نیروهای مقاومت اسلامی باشم. واقعیت سمیر همین است. وی نه فقط یک مؤمن معتقد و ملتزم و آمادهی فداکاری بلکه یک عاشق بود. وی از باب عشق و ایمان و آگاهی و شناخت آمادهی فداکاری بود.
عکس | دیدار سمیر القنطار با رهبر انقلاب
خون سمیر القنطار مثل خون همه شهدای فلسطینی، لبنانی و دیگران میخواهد بگوید پرچم مقاومت در برابر اسرائیل برای آزادی سرزمین و نابودی طرح صهیونیسم در این منطقه به زمین نخواهد افتاد. اگر کسانی کشته، شهید، شکنجه و بازداشت شوند، این پرچم زمین گذاشته نمیشود بلکه دست به دست میشود و از دوش یکی به دوش دیگری منتقل میشود و از نسلی به نسل دیگر میرسد. به فلسطین اشغالی نگاه کنید. سن این نسل به اندازهی سن سمیر القنطار است که جنوب لبنان را به مقصد شمال فلسطین اشغالی ترک کرد. سن نسلی که اکنون در فلسطین حماسه میآفریند، به اندازه سن سمیر القنطار است که برای عملیات به شمال فلسطین اشغالی رفت.
اقدامات آمریکا علیه ایران و حزبالله
آمریکا تقریبا از سال ۱۹۹۵ فهرست تروریسم را ارائه کرد و حزبالله را در فهرست تروریسم قرار داد. حزبالله و نیز برخی از شخصیتهای آن، از اوایل دههی نود قرن گذشته در فهرست تروریسم است. آمریکا در طول چند دهه تلاش کردند با استفاده از جایگاه خود در جهان، این موضوع (تروریستی بودن حزبالله) را به نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان تحمیل کنند و بقبولانند اما به علل مختلف نتوانستند، به همین سبب تروریستی دانستن حزبالله در سازمان ملل پذیرفته نشده است و هیچ قطعنامهای در این خصوص وجود ندارد و حتی اتحادیه اروپا نیز در سالهای اخیر شاخهی نظامی (حزب الله) را در فهرست تروریسم قرار داد.
روسیه، چین و برخی کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت حزبالله را تروریستی نمیدانند و بسیاری از کشورهای جهان حزبالله را سازمانی تروریستی به شمار نمیآورند و از نظر ملتهای جهان ما یک سازمان تروریستی نیستیم. به هر حال آمریکا و اسرائیل بهرغم تلاشهای خود در دهههای گذشته، نتوانستهاند عنوان تروریستی بودن ما (حزب الله) را تثبیت کنند و جهانیان را به تعامل با ما به عنوان یک سازمان تروریستی سوق دهند. البته این بدان معنا نیست که آنها ناامید شده اند بلکه به این تلاشها ادامه میدهند.
آمریکا اخیرا به شیوهای دیگر روی آورده است. آمریکا تروریسم را در جهان حاکم کرد و از حکومتها و سازمانهای تروریستی حمایت میکند. آنها به شیوهی جدیدی روی آوردهاند و آن این که حزب الله را سازمانی جنایتکار و نه تروریستی بدانند. بر این اساس ما به تجارت مواد مخدر و پولشویی متهم شدهایم و آنگونه که من خواندهام کنگرهی آمریکا خواستار تحقیقات برای متهم کردن ما به تجارت انسان شده است و هنوز کاملا چنین اتهامی علیه ما مطرح نکرده است. یعنی این که کار ما در نهایت به تجارت انسان کشیده شده است. این اتهامات ظالمانه و کذب محض و عاری از صحت است و وظیفه ماست که این اتهامات را قاطعانه تکذیب کنیم و لزومی ندارد که دلایل و مدارکی برای بیگناهی خود ارائه کنیم زیرا آنها هستند که متهم کردهاند و باید ادله و شواهدی اگر دارند ارائه کنند، هر چند که آنها عادت کردهاند که همیشه متهم کنند و بر اساس همین اتهامات هم قضاوت کنند بدون آن که ادله و مدارکی ارائه کنند.
این اتهامات سیاسی است و در چارچوبی سیاسی و در قالب نزاعی سیاسی، امنیتی و نظامی در منطقه مطرح میشود و هدف از این اتهامات در درجهی اول، تخریب وجههی حزب الله در برابر ملتهای جهان و منطقه است. آنها (آمریکایی ها) به اعتراف سفیر سابق خودشان در بیروت، صدها میلیون دلار برای ایجاد شکاف بین جوانان لبنانی و عربی و حزبالله هزینه کردند. وقتی به حزبالله بهعنوان یک جنبش اصلی و اصیل مقاومت در منطقه نگاه میکنند میخواهند به هر وسیلهای که شده است به آن ضربه بزنند. این بخشی از جنگ است. ولی کذب این اتهامات و ادعاهای کذب برای خیلیها روشن است و کذب آن برای کسانیکه فریب خوردهاند نیز به زودی مشخص می شود. در این خصوص مثالی می زنیم. چند روز پیش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پس از تحقیقات طولانی، گزارش خود را دربارهی برنامه هستهای ایران ارائه کرد و در آن اعلام کرد برنامهی هستهای ایران کاملاً و صد درصد مسالمتآمیز و صلح آمیز است و هیچ شک و شبهه نظامی در آن وجود ندارد. آنها از سال ۲۰۰۹ تا امروز اعلام کردند که هیچ شواهد و نشانهای از ابعاد نظامی در برنامهی هستهای ایران وجود ندارد. این گزارش چند روز پیش تحویل شورای حکام آژانس شد که نمایندهی آمریکا و دیگر کشورها که در سالهای گذشته سرسختی و توطئه میکردند، نیز یکی از اعضای همین شوراست. این گزارش به اتفاق آراء به تصویب رسید و پروندهای که طی آن ایران به داشتن برنامه نظامی و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم شده بود، بسته شد. آمریکا سالهاست که ایران را متهم کرده است. برخی از اروپاییها نیز اتهاماتی مطرح کردند. در خصوص اسرائیل نیز نباید فراموش کنیم که بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر این رژیم) امسال و سال گذشته و در مناسبتهای مختلف و حتی در سخنرانی خود در سازمان ملل (اتهاماتی علیه ایران مطرح کرد)؛ اما امروز پس از صدور گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نتانیاهو نزد ملتهای جهان و حتی طرفداران خودش تمسخر شده است. اگر به یاد داشته باشید وی تصویری را که روی کاغذ کشیده شده بود به همراه آورد و مثل معلم مدرسه با قلم به آن اشاره میکرد و میگفت ایران چند ماه دیگر به بمب هستهای دست پیدا میکند.
اکنون گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اتفاق آراء اعضای شورای حکام که آمریکا و دیگر کشورهای غربی هم عضو آن هستند تاکید کرد هیچ نشانهای از ابعاد نظامی، دست کم از سال ۲۰۰۹، در برنامهی ایران وجود ندارد. این در حالی است که آنها نزدیک بود علیه ایران جنگ به راه بیندازند که اگر اینگونه میشد، منطقه نابود میشد. انواع تحریمها را علیه بیش از هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران اعمال کردند که خساراتی به جای گذاشت. آنها تهدید کردند و متاسفانه برخی از عوامل و مزدوران عرب نیز با آنها همراهی کردند و فشارهای زیادی علیه ایران و همه دوستان ایران در جهان اعمال کردند و در نهایت مسئله پایان یافت. وقتی همه ابزارهای اتهامات سیاسی به پایان رسید و ایران مقاومت کرد و به توافقی مناسب یا معقول دست یافت، مسئله پایان یافت و آژانس بینالمللی اعلام کرد چیزی نیست. داستان ما نیز همین است.
مقاومت هرگز نابود نخواهد شد
آمریکا طرحهایی برای سیطره، سلطه و مصادرهی حق حاکمیت، آزادی، عزت و کرامت منطقهی ما دارد. ما بخشی از جبههای هستیم که این طرحها را شکست داد. این بدان معناست که کار ما بسیار بزرگ و مهم است در نتیجه کنگرهی آمریکا با اعضای دموکرات و جمهوریخواه آن نیاز دارد که تصمیماتی بگیرد و سازوکارهایی برای پیگیری در نظر بگیرد و باراک اوباما (رئیس جمهور آمریکا) ناچار است در مهلت مشخص به کنگره پاسخ بدهد. وقتی من دشمن آنها و آنها دشمن من هستند، ما این را درک میکنیم. ما افتخار میکنیم دشمن آمریکا و اسرائیل و دشمن کسانی باشیم که ثروتهای ملت ما را غارت کردهاند و هنوز غارت میکنند و میخواهند فرهنگ و تمدن ما را نابود کنند و ارادهی ما را سلب کنند و آزادی ملتهای ما را از آنها بگیرند. ما چنین چیزی را درک میکنیم. آنها هر کاری که میخواهند در عرصههای مالی، رسانهای، امنیتی و نظامی انجام میدهند. ما رو در روی یکدیگر قرار داریم و ما نیز در این رویارویی و جنگ تسلیم نمیشویم و عقبنشینی نمی کنیم. باید به آمریکاییها و اسرائیلیها و متحدان و عوامل آنها در منطقه، آنهایی که مجازاتها و اقدامات را اتخاذ میکنند و دست به محاصره میزنند و نیز جماعت قاتلان مانند کسانی که سمیر القنطار را به شهادت رساندند، بگویم، هر فریبکاری که میخواهید انجام دهید و تلاش خود را بکنید، شما نمی توانید ما را نابود کنید.
اعلام همبستگی با مردم مظلوم نیجریه
لازم میدانم در خصوص واقعهی خونباری که در شهر زاریا روی داد صحبت کنم. در این واقعه صدها نفر از اعضا و رهبران جنبش اسلامی شهید، صدها نفر زخمی و صدها نفر دیگر نیز بازداشت شدند. از جمله این افراد شیخ ابراهیم زکزاکی دبیرکل جنبش اسلامی است که در این حادثه زخمی شد و اعضای خانوادهاش نیز به همراه وی بازداشت شدند. ما نیز مثل دیگران که این حادثه را محکوم کردند، آن را محکوم میکنیم و از سوی دیگر سکوت جامعه بینالمللی و نهادهای بینالمللی را در قبال این حادثه محکوم میکنیم. حادثهای هولناک که بیش از یکهزار نفر در آن شهید، صدها نفر زخمی و صدها نفر نیز بازداشت شدند. با این حال جهان در اینباره سکوت کرد.
از رئیسجمهور نیجریه و حکام این کشور و رهبران دینی و سیاسی و احزاب این کشور میخواهیم قدرتمندانه برای مجازات عاملان این جنایت و بازداشت شیخ زکزاکی و خانواده و همراهان وی و حل و فصل ملی این فاجعه تلاش کنند؛ زیرا همهی کسانیکه علیه این جنایت فریاد زدند، فقط خیر و صلاح نیجریه، امنیت، ثبات و وحدت این کشور را میخواهند. این کشور با مشکلات زیادی و در رأس آنها طاعون سرخ به نام «بوکو حرام» روبروست.
همچنین وظیفهی اخلاقی همه ایجاب میکند با این مردم مظلوم که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند و وارد هیچ نبردی نشدهاند، بهخصوص شیخ زکزاکی که یکسال پیش سه نفر از فرزندان وی در راهپیمایی روز قدس برای احیای مسئلهی قدس و فلسطین به دست نظامیان ارتش نیجریه کشته شدند، اعلام همبستگی کنند. با این حال وی خویشتنداری کرد. سه نفر از فرزندان وی در یک لحظه کشته شدند و آنها را به همراه دیگر شهدا تشییع کرد و برای آنها نماز خواند. تصاویر آن در اینترنت موجود است. با این حال وی خویشتنداری کرد و خواستار حفظ آرامش و وحدت و حل مسألمت آمیز مسئله به شیوه مناسب شد. وجود رهبرانی حکیم و مخلص در این حد و اندازه باید مورد احترام باشد. بیم آن داریم که آمریکا، اسرائیل یا تکفیریها در این جنایت هولناک که نظامیان ارتش نیجریه مرتکب شدند، دست داشته باشند و هدف از آن وارد کردن نیجریه، دولت، ملت و ارتش این کشور در چرخه فتنهای ویرانگر باشند مانند آنچه در بسیاری از کشورهای منطقه روی میدهد. این دوره ایجاب میکند همهی ما برای حل و فصل آن هوشیار و بیدار باشیم و برای آینده در برابر رنجها صبور باشیم. از خداوند میخواهیم شهدای آنها را رحمت کند و به زخمیها شفای عاجل عنایت فرماید و شیخ زکزاکی و خانواده و دوستان وی و همه بازداشت شدگان را آزادی و عزت و کرامت عنایت کند.
رژیم صهیونیستی؛ مسئول ترور سمیر القنطار است
برخی رسانهها تلاشی مذبوحانه میکنند و میگویند برخی طرفهای مخالفان مسلح سوری مرتکب این ترور {سمیر القنطار} شدند. چنین چیزی به هیچوجه درست نیست. حتی اگر فرض کنیم که آنها درست میگویند، در واقع این گروههای مسلح را که در جهت منافع اسرائیل فعالیت میکنند، محکوم میکنند. زیرا کسی که شخصی در حد و اندازههای سمیر القنطار را ترور میکند، در واقع خدمتی بزرگ به اسرائیل میکند. ولی چنین سخنانی هیچ پایه و اساسی ندارد.
نکته دیگر این که ما میدانیم و سمیر القنطار نیز میدانست و اسرائیلیها نیز چنین چیزی را پنهان نمیکردند و پیوسته بهصورت مستقیم و غیرمستقیم میگفتند که سمیر القنطار را زنده نمیگذارند. از روز اول آزادی وی چنین چیزی بود و همه هم میدانند. بر همین اساس این تهدیدات همیشه و در طول همهی سالها و ماهها و هفتهها و روزهای گذشته وجود داشت و سمیر القنطار در این مدت با تهدید روبرو بود. همانگونه که گفتم این تهدیدات از روز اول وجود داشت؛ زیرا اسرائیل بهوضوح میگفت سمیر القنطار را به خاطر گذشته و پایداری در دوران اسارت و مقاومت در برابر زندانبانان و پایبندی به مقاومت نمیبخشد. اسرائیل نمیبخشد اما متأسفانه این حکومتها و دولتها و گاهی اوقات ملتهای ما هستند که میبخشند، عاملان جنایاتی از قبیل دیریاسین و قانا را میبخشند ولی اسرائیل نمیبخشد. این موضوع (موضع اسرائیل علیه سمیر القنطار) به زمانی مربوط میشود که هیچ سخنی دربارهی مقاومت مردمی سوریه در جولان یا آغاز فعالیتهایی در این زمینه وجود نداشت و شاید این مسئله انگیزه بیشتری برای دشمن به وجود آورد تا سمیر القنطار را هدف قرار دهد. خلاصه آنچه گفته شد این است که حزبالله بدون هرگونه شک و تردید دشمن صهیونیستی را مسئول ترور سمیر القنطار میداند و هیچ بحثی در اینباره نیست.
سمیر القنطار عاشق فلسطین بود
فلسطین همهی زندگی وی بود و عقل و قلب وی را پر کرده بود. سرنوشت فلسطین و ملت آن و رنجهای این ملت بهخصوص اسرای آن و آیندهی مقاومت فلسطین همّ و غم اصلی و اساسی وی بود. پس از آزادی وی، با یکدیگر دیدار کردیم. واقعیت این است که ما برادران خودمان را مجبور نمیکنیم که راهی را در پیش بگیرند و اجازه انتخاب را به خود آنها میدهیم. وی در اولین دیداری که پس از آزادی با هم داشتیم از من پرسید، چه نظری دارید، من آزاد شدهام، چه کار کنم و تواناییهای مشخصی دارم. من در آن جلسه به وی گفتم گزینههای زیادی در عرصههای سیاسی، رسانهای، فرهنگی، دانشگاهی، تشکیلاتی و نظامی داری. موضوع نظامی را نیز بهعنوان یکی از عرصهها مطرح کردم. وی در آن جلسه چیزی به من گفت که علناً در مراسم استقبال از وی به مردم گفت. وی به من گفت: «سید من از فلسطین خارج شدم تا به آنجا برگردم.» برخی از مردم تصور میکردند سمیر به شخصیتی سیاسی و یک محور تبدیل خواهد شد و در عرصه مشخصی فعالیت خواهد کرد ولی وی به هیچوجه به این امور فکر نمیکرد. وی به من گفت از این لحظه برای شرکت در هر عملیات نظامی چه در مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی یا در منطقهی مزارع شبعا یا داخل مناطق فلسطین آمادگی دارم. آمادهام بار دیگر از مرزها عبور کنم تا در داخل فلسطین مبارزه کنم و شهید شوم. از این لحظه منتظر هیچ چیز جز این تصمیم نیستم. نمیخواهم رهبر یا مسئول باشم، بلکه برای من افتخار است که یک رزمنده و یکی از نیروهای مقاومت اسلامی باشم. واقعیت سمیر همین است. وی نه فقط یک مؤمن معتقد و ملتزم و آمادهی فداکاری بلکه یک عاشق بود. وی از باب عشق و ایمان و آگاهی و شناخت آمادهی فداکاری بود.
عکس | دیدار سمیر القنطار با رهبر انقلاب
خون سمیر القنطار مثل خون همه شهدای فلسطینی، لبنانی و دیگران میخواهد بگوید پرچم مقاومت در برابر اسرائیل برای آزادی سرزمین و نابودی طرح صهیونیسم در این منطقه به زمین نخواهد افتاد. اگر کسانی کشته، شهید، شکنجه و بازداشت شوند، این پرچم زمین گذاشته نمیشود بلکه دست به دست میشود و از دوش یکی به دوش دیگری منتقل میشود و از نسلی به نسل دیگر میرسد. به فلسطین اشغالی نگاه کنید. سن این نسل به اندازهی سن سمیر القنطار است که جنوب لبنان را به مقصد شمال فلسطین اشغالی ترک کرد. سن نسلی که اکنون در فلسطین حماسه میآفریند، به اندازه سن سمیر القنطار است که برای عملیات به شمال فلسطین اشغالی رفت.
اقدامات آمریکا علیه ایران و حزبالله
آمریکا تقریبا از سال ۱۹۹۵ فهرست تروریسم را ارائه کرد و حزبالله را در فهرست تروریسم قرار داد. حزبالله و نیز برخی از شخصیتهای آن، از اوایل دههی نود قرن گذشته در فهرست تروریسم است. آمریکا در طول چند دهه تلاش کردند با استفاده از جایگاه خود در جهان، این موضوع (تروریستی بودن حزبالله) را به نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان تحمیل کنند و بقبولانند اما به علل مختلف نتوانستند، به همین سبب تروریستی دانستن حزبالله در سازمان ملل پذیرفته نشده است و هیچ قطعنامهای در این خصوص وجود ندارد و حتی اتحادیه اروپا نیز در سالهای اخیر شاخهی نظامی (حزب الله) را در فهرست تروریسم قرار داد.
روسیه، چین و برخی کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت حزبالله را تروریستی نمیدانند و بسیاری از کشورهای جهان حزبالله را سازمانی تروریستی به شمار نمیآورند و از نظر ملتهای جهان ما یک سازمان تروریستی نیستیم. به هر حال آمریکا و اسرائیل بهرغم تلاشهای خود در دهههای گذشته، نتوانستهاند عنوان تروریستی بودن ما (حزب الله) را تثبیت کنند و جهانیان را به تعامل با ما به عنوان یک سازمان تروریستی سوق دهند. البته این بدان معنا نیست که آنها ناامید شده اند بلکه به این تلاشها ادامه میدهند.
آمریکا اخیرا به شیوهای دیگر روی آورده است. آمریکا تروریسم را در جهان حاکم کرد و از حکومتها و سازمانهای تروریستی حمایت میکند. آنها به شیوهی جدیدی روی آوردهاند و آن این که حزب الله را سازمانی جنایتکار و نه تروریستی بدانند. بر این اساس ما به تجارت مواد مخدر و پولشویی متهم شدهایم و آنگونه که من خواندهام کنگرهی آمریکا خواستار تحقیقات برای متهم کردن ما به تجارت انسان شده است و هنوز کاملا چنین اتهامی علیه ما مطرح نکرده است. یعنی این که کار ما در نهایت به تجارت انسان کشیده شده است. این اتهامات ظالمانه و کذب محض و عاری از صحت است و وظیفه ماست که این اتهامات را قاطعانه تکذیب کنیم و لزومی ندارد که دلایل و مدارکی برای بیگناهی خود ارائه کنیم زیرا آنها هستند که متهم کردهاند و باید ادله و شواهدی اگر دارند ارائه کنند، هر چند که آنها عادت کردهاند که همیشه متهم کنند و بر اساس همین اتهامات هم قضاوت کنند بدون آن که ادله و مدارکی ارائه کنند.
این اتهامات سیاسی است و در چارچوبی سیاسی و در قالب نزاعی سیاسی، امنیتی و نظامی در منطقه مطرح میشود و هدف از این اتهامات در درجهی اول، تخریب وجههی حزب الله در برابر ملتهای جهان و منطقه است. آنها (آمریکایی ها) به اعتراف سفیر سابق خودشان در بیروت، صدها میلیون دلار برای ایجاد شکاف بین جوانان لبنانی و عربی و حزبالله هزینه کردند. وقتی به حزبالله بهعنوان یک جنبش اصلی و اصیل مقاومت در منطقه نگاه میکنند میخواهند به هر وسیلهای که شده است به آن ضربه بزنند. این بخشی از جنگ است. ولی کذب این اتهامات و ادعاهای کذب برای خیلیها روشن است و کذب آن برای کسانیکه فریب خوردهاند نیز به زودی مشخص می شود. در این خصوص مثالی می زنیم. چند روز پیش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، پس از تحقیقات طولانی، گزارش خود را دربارهی برنامه هستهای ایران ارائه کرد و در آن اعلام کرد برنامهی هستهای ایران کاملاً و صد درصد مسالمتآمیز و صلح آمیز است و هیچ شک و شبهه نظامی در آن وجود ندارد. آنها از سال ۲۰۰۹ تا امروز اعلام کردند که هیچ شواهد و نشانهای از ابعاد نظامی در برنامهی هستهای ایران وجود ندارد. این گزارش چند روز پیش تحویل شورای حکام آژانس شد که نمایندهی آمریکا و دیگر کشورها که در سالهای گذشته سرسختی و توطئه میکردند، نیز یکی از اعضای همین شوراست. این گزارش به اتفاق آراء به تصویب رسید و پروندهای که طی آن ایران به داشتن برنامه نظامی و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم شده بود، بسته شد. آمریکا سالهاست که ایران را متهم کرده است. برخی از اروپاییها نیز اتهاماتی مطرح کردند. در خصوص اسرائیل نیز نباید فراموش کنیم که بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر این رژیم) امسال و سال گذشته و در مناسبتهای مختلف و حتی در سخنرانی خود در سازمان ملل (اتهاماتی علیه ایران مطرح کرد)؛ اما امروز پس از صدور گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نتانیاهو نزد ملتهای جهان و حتی طرفداران خودش تمسخر شده است. اگر به یاد داشته باشید وی تصویری را که روی کاغذ کشیده شده بود به همراه آورد و مثل معلم مدرسه با قلم به آن اشاره میکرد و میگفت ایران چند ماه دیگر به بمب هستهای دست پیدا میکند.
اکنون گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به اتفاق آراء اعضای شورای حکام که آمریکا و دیگر کشورهای غربی هم عضو آن هستند تاکید کرد هیچ نشانهای از ابعاد نظامی، دست کم از سال ۲۰۰۹، در برنامهی ایران وجود ندارد. این در حالی است که آنها نزدیک بود علیه ایران جنگ به راه بیندازند که اگر اینگونه میشد، منطقه نابود میشد. انواع تحریمها را علیه بیش از هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران اعمال کردند که خساراتی به جای گذاشت. آنها تهدید کردند و متاسفانه برخی از عوامل و مزدوران عرب نیز با آنها همراهی کردند و فشارهای زیادی علیه ایران و همه دوستان ایران در جهان اعمال کردند و در نهایت مسئله پایان یافت. وقتی همه ابزارهای اتهامات سیاسی به پایان رسید و ایران مقاومت کرد و به توافقی مناسب یا معقول دست یافت، مسئله پایان یافت و آژانس بینالمللی اعلام کرد چیزی نیست. داستان ما نیز همین است.
مقاومت هرگز نابود نخواهد شد
آمریکا طرحهایی برای سیطره، سلطه و مصادرهی حق حاکمیت، آزادی، عزت و کرامت منطقهی ما دارد. ما بخشی از جبههای هستیم که این طرحها را شکست داد. این بدان معناست که کار ما بسیار بزرگ و مهم است در نتیجه کنگرهی آمریکا با اعضای دموکرات و جمهوریخواه آن نیاز دارد که تصمیماتی بگیرد و سازوکارهایی برای پیگیری در نظر بگیرد و باراک اوباما (رئیس جمهور آمریکا) ناچار است در مهلت مشخص به کنگره پاسخ بدهد. وقتی من دشمن آنها و آنها دشمن من هستند، ما این را درک میکنیم. ما افتخار میکنیم دشمن آمریکا و اسرائیل و دشمن کسانی باشیم که ثروتهای ملت ما را غارت کردهاند و هنوز غارت میکنند و میخواهند فرهنگ و تمدن ما را نابود کنند و ارادهی ما را سلب کنند و آزادی ملتهای ما را از آنها بگیرند. ما چنین چیزی را درک میکنیم. آنها هر کاری که میخواهند در عرصههای مالی، رسانهای، امنیتی و نظامی انجام میدهند. ما رو در روی یکدیگر قرار داریم و ما نیز در این رویارویی و جنگ تسلیم نمیشویم و عقبنشینی نمی کنیم. باید به آمریکاییها و اسرائیلیها و متحدان و عوامل آنها در منطقه، آنهایی که مجازاتها و اقدامات را اتخاذ میکنند و دست به محاصره میزنند و نیز جماعت قاتلان مانند کسانی که سمیر القنطار را به شهادت رساندند، بگویم، هر فریبکاری که میخواهید انجام دهید و تلاش خود را بکنید، شما نمی توانید ما را نابود کنید.