۱. رهایی از تفکرات غربی در مورد زن
یک نکته اینکه اگر ما میخواهیم دربارهى مسئلهى زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهاى کلیشهاى فراوردهى غربیها بکلّى خالى کنیم. غربیها نسبت به مسئلهى زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراهکننده و مهلک خودشان را بهصورت سکّهى رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسى هم که بر ضدّ نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتى وسیع آنها هوچیگرى میکند، مجال حرف زدن هم به کسى نمیدهد.
اگر میخواهید دربارهى مسئلهى زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسى آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربى در مورد زن تخلیه کنید. نمیگویم بیاطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بیاطّلاعى نیستیم، بنده طرفدار آگاهى و آشنایى هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را بکلّى رد کنیم. افکار غربیها، نظرات غربیها، در زمینهى مسئلهى زن مطلقا نمیتواند مایهى سعادت و هدایت جامعهى بشرى باشد.
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده كشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰یک نکته اینکه اگر ما میخواهیم دربارهى مسئلهى زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهاى کلیشهاى فراوردهى غربیها بکلّى خالى کنیم. غربیها نسبت به مسئلهى زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراهکننده و مهلک خودشان را بهصورت سکّهى رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسى هم که بر ضدّ نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتى وسیع آنها هوچیگرى میکند، مجال حرف زدن هم به کسى نمیدهد.
اگر میخواهید دربارهى مسئلهى زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسى آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربى در مورد زن تخلیه کنید. نمیگویم بیاطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بیاطّلاعى نیستیم، بنده طرفدار آگاهى و آشنایى هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را بکلّى رد کنیم. افکار غربیها، نظرات غربیها، در زمینهى مسئلهى زن مطلقا نمیتواند مایهى سعادت و هدایت جامعهى بشرى باشد.
۲. مراجعه به متون اسلامی
الزام دوّم اینکه به متون اسلامى مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و از سنّت و از حدیث و از دعا و از متون اسلامى و از کلمات ائمّه و رفتار ائمّه، آن اصول و پایههاى اصلى را اتّخاذ کنید. وحى است دیگر، وحى مال خدا است؛ خدا آفرینندهى من و شما است. من نمیگویم هرچه به نام دین در دهانها میافتد آدم قبول کند؛ نه، از همان دین صحیح، که با شیوهى درستِ استنباط و به وسیلهى اهل و شایستگان این کار انجام میگیرد، استفاده شود؛ واقعاً از کتاب خدا، از سنّت پیغمبر، از روش ائمّهى معصومین و از کلمات اینها استفاده بشود، که ما در زمینهى مسائل زنان باید چه راهبردى را اتّخاذ کنیم و خطوط اساسى را از آنجا باید اتّخاذ کنیم.
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده كشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
وقتى كه به صحنهى تفكرات عالم نگاه میكنم و بینش اسلام را مشاهده مینمایم، بروشنى درمییابم كه جامعهى بشرى هنگامى خواهد توانست نسبت به مسألهى زن و رابطهى زن و مرد، سلامت و كمال مطلوب خود را پیدا بكند كه دیدگاههاى اسلام را بدون كم و زیاد و بدون افراط و تفریط درك كند و كوشش نماید آنها را ارایه كند. این، ادعاى ما نسبت به مسألهى زن در عالم است. ما آن چیزى را كه در تمدنهاى مادّىِ امروز نسبت به زن عمل میشود و وجود دارد، به هیچ وجه قبول نداریم و آن را به صرفه و صلاح زن و كل جامعه نمیشماریم.
۳. پرداختن به مسائل اصلی
یک کار سوّم هم وجود دارد و آن اینکه در احصای مسائل اصلىِ زنان، حقیقتاً به مسائل اصلى بپردازیم، نه به مسائل درجهى دو. پرداختن به مسئلهى خانواده و بخصوص مسئلهى سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکى از مسائل اصلى است. ما چند مسئلهى اصلى داریم، یکى از آنها این است.
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده كشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰یک کار سوّم هم وجود دارد و آن اینکه در احصای مسائل اصلىِ زنان، حقیقتاً به مسائل اصلى بپردازیم، نه به مسائل درجهى دو. پرداختن به مسئلهى خانواده و بخصوص مسئلهى سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکى از مسائل اصلى است. ما چند مسئلهى اصلى داریم، یکى از آنها این است.
۳.۱. مسئله اصلی زنان: سلامت،امنیت و آرامش و تکریم زن در خانواده
پرداختن به مسئلهى خانواده و بخصوص مسئلهى سلامت و امنیّت و آرامش و تکریم زن در محیط خانواده، یکى از مسائل اصلى است. ما چند مسئلهى اصلى داریم، یکى از آنها این است. نگاه کنید ببینید عوامل سَلب آرامش و سکینهى روحى زن در خانواده چه چیزهایى است؟ دنبال این باشید که با قانون، با روشهاى تبلیغى، با روشها و شیوههاى گوناگون، اینها را برطرف کنید. این، اساس قضیّه است.
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده كشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
۳.۲. اصلی نبودن مسئله اشتغال زنان
مسئلهی اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلى نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتى ندارم، مادامیکه با آن مسائل اصلى معارضه و تنافى پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکى از کارهایى که در این زمینهى سوّم که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلى که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضى از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکى از کارها این است که آن تحصیلاتى را که به آن مشاغل منتهى میشود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضیها جنجال میکنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همهجا بد نیست. تبعیض آنجایى که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتیکه شما در یک تیم فوتبال، یکى را میگذارید مهاجم، یکى را میگذارید مدافع، یکى را میگذارید دروازهبان، خب این تبعیض است دیگر. اگر آن کسى که باید در خط دفاع واایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسى که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازهبان که بلد نیست این کار را، خب تیم میبازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است؛ یکى را اینجا میگذارند، یکى را آنجا میگذارند، یکى را آنجا میگمارند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسى براى بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور اینجورى شرکت کردى، و اینجورى نمره آوردى، حتماً باید بروى فلان درس را بخوانى، که این درس نه با طبیعت زنانهى او سازگار است، نه با اهداف عالى او سازگار است، نه شغلى که به دنبال این درس به او داده میشود، متناسب با او است. این چیزها را به نظر من در زمینهى اشتغال زنان باید در نظر گرفت. و خلاصه این را که زن نتواند همهى مشاغلى را که مرد به عهده میگیرد به عهده بگیرد، نباید ننگ دانست یا نقص دانست؛ نخیر، آن چیزى بد است که متناسب با طبیعت الهى [نباشد].
بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده كشور ۱۳۹۳/۰۱/۳۰مسئلهی اشتغال بانوان، جزو مسائل اصلى نیست. البتّه ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم؛ بنده خودم نه با اشتغالشان، نه با مدیریّتهاشان مخالفتى ندارم، مادامیکه با آن مسائل اصلى معارضه و تنافى پیدا نکند؛ اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدّم است. یکى از کارهایى که در این زمینهى سوّم که عرض کردیم باید انجام بگیرد، طبعاً این است که نگاه کنند ببینند آن مشاغلى که متناسب با این خصوصیّت زن است چیست. بعضى از مشاغل هست متناسب با ساخت زن نیست، خب اینها را دنبال نکنند. یکى از کارها این است که آن تحصیلاتى را که به آن مشاغل منتهى میشود، بر زن تحمیل نکنند. این بحث دانشگاه و تحصیلات و مانند اینها که باز بعضیها جنجال میکنند که در تحصیلات تبعیض است، این تبعیض همهجا بد نیست. تبعیض آنجایى که ضدّ عدالت باشد بد است. والّا فرض کنید وقتیکه شما در یک تیم فوتبال، یکى را میگذارید مهاجم، یکى را میگذارید مدافع، یکى را میگذارید دروازهبان، خب این تبعیض است دیگر. اگر آن کسى که باید در خط دفاع واایستد، گذاشتند مهاجم، خب تیم خواهد باخت. آن کسى که باید مهاجم باشد اگر گذاشتند دروازهبان که بلد نیست این کار را، خب تیم میبازد. این تبعیض است، [امّا] این تبعیض، عین عدالت است؛ یکى را اینجا میگذارند، یکى را آنجا میگذارند، یکى را آنجا میگمارند. [پس باید] ببینیم با توجّه به آن اهداف بلند چه درسى براى بانوان مناسب است، آن درس را در اختیارشان قرار بدهیم؛ نه اینکه مجبورش کنیم که شما چون در کنکور اینجورى شرکت کردى، و اینجورى نمره آوردى، حتماً باید بروى فلان درس را بخوانى، که این درس نه با طبیعت زنانهى او سازگار است، نه با اهداف عالى او سازگار است، نه شغلى که به دنبال این درس به او داده میشود، متناسب با او است. این چیزها را به نظر من در زمینهى اشتغال زنان باید در نظر گرفت. و خلاصه این را که زن نتواند همهى مشاغلى را که مرد به عهده میگیرد به عهده بگیرد، نباید ننگ دانست یا نقص دانست؛ نخیر، آن چیزى بد است که متناسب با طبیعت الهى [نباشد].