سند چشم انداز ۱۴۰۴
سند چشم انداز جزو داراییهای ملت ایران است
ملت ایران یک عرصهی رویاروئی با یک مجموعهی دشمن دارد، دشمنی را هم آنها شروع کردند، در رأس دشمنها هم شبکهی خطرناک خبیث صهیونیستی است، که متأسفانه بعضاً دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا تحت تأثیر این شبکهاند. اینها از اول انقلاب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مخالفت کردند؛ کینهی این مردمی را که انقلاب کردهاند، به دل گرفتهاند؛ الان هم همین جور است. حالا در این صحنهی رویاروئی، یک طرف ملت ایران است، یک طرف هم برخی از قدرتهائی که کینهورزانه با ملت ایران دشمنی میکنند. وقتی عرصه را نگاه میکنیم، اگر یک نگاه به ملت عزیزمان بکنیم، میبینیم ملت ما دارای عزم است، دارای امید است، دارای استعداد برتر است، دارای نسل جوانِ پرانگیزه و پرتلاش است. این حضور نسل جوان، در همهی میدانها خودش را دارد نشان میدهد: در میدان علم، که امروز در دنیا به آن اعتراف میکنند؛ در میدان فناوری، در میدانهای گوناگون اجتماعی؛ آن وقتی که پیش آمد، در دفاع مقدس؛ امروز هم در آمادگیهای گوناگون. اینها را امروز ملت ایران دارد؛ چشمانداز بیست ساله را هم دارد، ابزارهای لازم برای حرکت به سمت جلو را هم دارد، منابع طبیعی هم دارد، معادن ارزشمند هم دارد.
آنچه را که در کشورمان از منابع اساسی در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلیای که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضی از منابع، در میان همهی کشورهای دنیا درجهی اوّلیم؛ مثل منابع انرژی - نفت و گاز - که امروز در میان همهی کشورهای دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست.[1]
باید رتبه اولی منطقه را از امسال تا 1404 نگه داشت
ما در سند چشمانداز بیست ساله آوردیم که در سال 1404 از لحاظ علمی، در رتبهی اول منطقه باشیم. بعضی از مسئولین میگویند آقا شما گفتید سال 1404، اما حالا که 1391 است، از لحاظ علمی در رتبهی اول منطقه هستیم. خب، این حرف درست است؛ اما این، آن حرف نیست. حالا آخر راه نیست، وسط راهیم، اول کاریم. باید بتوانید این رتبهی اوّلی را از 1391 - که امسال است - تا 1404 نگه دارید؛ ببینید اقتضای این نگهداری چیست؟ خیلی کار لازم دارد. یک یاعلی گفتید و یک جهشی کردید؛ خیلی خوب، رسیدید به رتبهی اول؛ اما دیگران که بیکار ننشستهاند. در منطقه، دیگران هم میخواهند رتبهی اول باشند، رتبهی بالاتر باشند؛ آنها هم دارند تلاش میکنند.[2]
سند چشم انداز متکی به واقعیتهای کشور است
برای آیندهی کشور، هدفهائی مشخص شده است. ما این دهه را «دههی پیشرفت و عدالت» نامیدیم؛ ما سیاستهای اصل 44 را تدوین کردیم؛ ما چشمانداز بیستساله را تدوین کردیم؛ سیاستهای برنامههای پنجساله را تدوین کردیم و میکنیم. همهی این سیاستگذاریها بر اساس واقعبینی است. اینجور نیست که یک عدهای نشسته باشند و با توهمات خودشان سیاست پنجساله یا چشمانداز بیستساله بنویسند؛ نه، این با واقعیتها تطبیق میکند؛ متکی به واقعیتهای کشور است.
خب، اینها هدفهای تعیین شده است. اگر حضور مردم در این راهها و برای این هدفها تأمین شود، این هدفها حتّی زودتر از دورانی که در نظر گرفته شده است، حاصل خواهد شد. حضور مردم چه جوری است؟ این، همان نکتهی اصلی است. اینجاست که مسئولین باید زمینهها را، مدلها را، فرمولهای عملی و قابل فهم عموم را، فرمولهای اعتمادبخش را برای مشارکت مردم فراهم کنند. در هر بخشی میشود این کارها را کرد. هم قوهی مجریه، هم قوهی قضائیه، هم قوهی مقننه به شیوهی خاص خود میتوانند این را تأمین کنند؛ از ابتکار مردم، از فکر مردم، از نیرو و انگیزهی مردم، از نشاط جوانیِ جوانان ما - که قشر عظیم و وسیعی هستند - میتوانند استفاده کنند؛ این جزو کارهائی است که باید انشاءاللَّه با سازوکار شفاف از سوی مسئولین انجام بگیرد.[3]
چارهای جز رسیدن به چشم انداز 1404 نداریم
این چشمانداز هدفگذاری شده است، یک سند بالادستی است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادی، به چشمانداز نخواهیم رسید. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادی منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئلهی چشم و همچشمی مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومی و میدان تحرکات عمومیِ دولتها در این برههی از زمان، اگر کسی عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادی ما و رسیدن به اهداف چشمانداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختی خواهد شد؛ احیاناً ضربات مهلکی به ما وارد خواهد آمد. باید به آنجا برسیم؛ این نیاز ماست. با شعاری که ما داریم میدهیم، با اهداف انقلاب اسلامی، جز این چارهای وجود ندارد. حقیقت این است که نظام اسلامی، امروز نظام استکبار و سلطه و الحاد را به چالش گرفته؛ این یک حرکتی است که آغاز شده. شکست خوردن در این میدان، خسارتهایش غیر قابل توصیف است و مخصوص به ملت ما هم نخواهد شد؛ لذا باید در این میدان قطعاً پیروز شد.[4]
بعد از قانون اساسی، سندی به اهمیت سند چشم انداز نداریم
جهتگیریهای برنامهای و کاری دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجید. این سند چشمانداز چیز مهمی است؛ این را دستکم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسی، ما هیچ سندی را در کشور به این اهمیت نداریم. یک نگاه کلان و بلندمدت است. سند چشمانداز مهم است. نگاه کنید ببینید الان چهار سال از سند چشمانداز گذشته، یعنی ما شانزده سال به پایان این چشمانداز داریم. چقدر پیش رفتهایم؟ یک ادعا این است که از چهار سال بیشتر پیش رفتهایم؛ یک ادعا این است که نه، کمتر پیش رفتهایم؛ نصف این چهار سال پیش رفتهایم. اینها باید درست سنجیده بشود؛ درست باید ملاحظه بشود. در این سند چشمانداز، آیندهای در نظر گرفته شده که برای ملت ایران این آینده لازم و شایسته است. اگر به آن آینده نرسیم، عقب میمانیم. آن وقت باید هم بدانیم که همین طور که ما داریم به سمت آن هدف حرکت میکنیم، اطراف ما هم همه ثوابت نیستند؛ آنها هم دارند حرکت میکنند. باید سرعت را تنظیم کنیم، زمانبندیهای برنامهها را تنظیم کنیم؛ جوری این سرعت را تنظیم کنیم که بتوانیم واقعاً به هدف چشمانداز برسیم. یعنی این دولت در سهم خود کار درست خودش را انجام داده باشد. [5]