[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1392/06/14
عنوان فیش :وجود بیداری اسلامی در سوریه و لبنان علی‌رغم میل استکبار
کلیدواژه(ها) : بحران سوریه, بیداری اسلامی, حزب الله لبنان
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حادثه‌ی بیداری اسلامی یك حادثه‌ی بسیار بزرگی است كه وجود داشت؛ علی‌رغم استكبار این حادثه به‌وجود آمد، برخلاف خواسته‌ی استكبار بود. و طبیعی است كه از آن طرف هم واكنش وجود دارد؛ امروز ما واكنش جبهه‌ی دشمن را داریم مشاهده میكنیم، هم در شرق منطقه‌ی ما، یعنی در منطقه‌ی پاكستان و افغانستان، تا منتهاالیه غرب آسیا، یعنی منطقه‌ی سوریّه و لبنان، حوادث وجود دارد. جبهه‌ی استكبار - كه خب فرد شاخص جبهه‌ی استكبار هم دولت ایالات متّحده‌ی آمریكا است - منافعی برای خودشان در منطقه تعریف كردند با نگاه استكباری - یعنی همان نگاه استعماری قرن نوزدهمی با شكل جدید - و به دنبال این هستند كه همه‌ی مسائل منطقه را با توجّه به این منافعی كه برای خود تعریف كردند، حل بكنند؛ قضیّه‌ی سوریّه هم از همین قبیل است، قضیّه‌ی بحرین هم از همین قبیل است. حضور استكبار در این منطقه، حضور متجاوزانه و زورگویانه و زیاده‌خواهانه‌ای است كه هر مقاومتی در مقابل خودش را میخواهد از بین ببرد؛ البتّه تا به حال بحمداللَّه نتوانستند و نخواهند توانست.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1391/08/04
عنوان فیش :ماجرای سوریه؛ انتقامگیری از حکومت ضدصهیونیستی
کلیدواژه(ها) : بحران سوریه, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی, قدس شریف
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[ایادی فاسد آمریكا و ناتو و صهیونیسم] با كمك عوامل خود در منطقه، در سوریه بحران می‌آفرینند تا ذهن ملت‌ها را از مسائل مهم كشورهای خود و خطراتی كه در كمین آنها است، منصرف ساخته و به ماجرای خونینی كه خود تعمداً به‌ وجود آورده‌اند، معطوف كنند. جنگ داخلی در سوریه و كشتار جوانان مسلمان به دست یكدیگر، جنایتی است كه به‌ وسیله‌ی آمریكا و صهیونیسم و دولت‌های مطیع آنان آغاز شده و در آتش آن دمیده می‌شود. چه كسی می‌تواند باور كند كه دولت‌های حامی دیكتاتوری‌های سیاه در مصر و تونس و لیبی، اكنون حامی دموكراسی‌خواهی ملت سوریه شده‌اند؟ ماجرای سوریه ماجرای انتقام‌گیری از حكومتی است كه سه دهه به‌تنهایی در برابر صهیونیست‌های غاصب ایستاده و از گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان دفاع كرده است.

مربوط به :بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین‌ - 1390/07/09
عنوان فیش : مقاومت اسلامی, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی, جبهه مقاومت فلسطین
کلیدواژه(ها) : مقاومت اسلامی, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی, جبهه مقاومت فلسطین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ظلم و زورگوئى روزافزون رژیم صهیونیستى و همراهى برخى حکام مستبد و فاسد و مزدور آمریکا با آن از یک سو، و سر برآوردن مقاومت جانانه‌ى فلسطینى و لبنانى و پیروزى‌هاى معجزآساى جوانان مؤمن در جنگهاى سى و سه روزه‌ى لبنان و بیست و دو روزه‌ى غزه از سوى دیگر، از جمله‌ى عوامل مهمى بودند که اقیانوس بظاهر آرام ملتهاى مصر و تونس و لیبى و دیگر کشورهاى منطقه را به تلاطم در آوردند.
این یک واقعیت است که رژیم سراپا مسلح صهیونیست و مدعى شکست‌ناپذیرى، در لبنان در جنگى نابرابر، از مشت گره‌شده‌ى مجاهدان مؤمن و دلاور، شکست سخت و ذلتبارى خورد؛ و پس از آن، در برابر مقاومت مظلومانه و پولادین غزه، بار دیگر شمشیر کُند خود را آزمود و ناکام ماند.
اینها باید در تحلیل اوضاع کنونى منطقه مورد ملاحظه‌ى جدى قرار گیرد و درستىِ هر تصمیمى که گرفته میشود، با آن سنجیده شود.
پس این، قضاوت دقیقى است که مسئله‌ى فلسطین، امروز اهمیت و فوریت مضاعف یافته است و ملت فلسطین حق دارد که در اوضاع کنونى منطقه، انتظار بیشترى از کشورهاى مسلمان داشته باشد.
نگاهى به گذشته و حال بیندازیم و براى آینده، نقشه‌ى راهى ترسیم کنیم. من رئوس مطالبى را در میان میگذارم.
بیش از شش دهه از فاجعه‌ى غصب فلسطین میگذرد. عوامل اصلى این فاجعه‌ى خونین، همه شناخته‌شده‌اند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، که سیاست و سلاح و نیروى نظامى و امنیتى و اقتصادى و فرهنگى آن و سپس دیگر دولتهاى مستکبر غربى و شرقى، در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بى‌پناه فلسطین در زیر چنگال بى‌رحم اشغالگران، قتل‌عام و از خانه و کاشانه‌ى خود رانده شد. تا امروز هنوز یک‌صدم فاجعه‌ى انسانى و مدنى‌اى که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد، به تصویر کشیده نشده و بهره‌اى از هنرهاى رسانه‌اى و تصویرى نیافته است. اربابان عمده‌ى هنرهاى تصویرى و سینما و تلویزیون و مافیاهاى فیلمسازىِ غربى این را نخواسته و اجازه‌ى آن را نداده‌اند. یک ملت در سکوت، قتل‌عام و آواره و بى‌خانمان شد.
مقاومتهائى در آغاز کار پدید آمد که با شدت و قساوت سرکوب شد. از بیرون مرزهاى فلسطین و عمدتاً از مصر، مردانى با انگیزه‌ى اسلامى تلاشهائى کردند که از حمایت لازم برخوردار نشد و نتوانست تأثیرى در صحنه بگذارد.
پس از آن، نوبت به جنگهاى رسمى و کلاسیک میان چند کشور عرب با ارتش صهیونیست رسید. مصر و سوریه و اردن نیروهاى نظامى خود را وارد صحنه کردند، ولى کمک بى‌دریغ و انبوه و روزافزون نظامى و تدارکاتى و مالى از سوى آمریکا و انگلیس و فرانسه به رژیم غاصب، ارتشهاى عربى را ناکام کرد. آنها نه فقط نتوانستند به ملت فلسطین کمک کنند، که بخشهاى مهمى از سرزمینهاى خود را هم در این جنگها از دست دادند.
با آشکار شدن ناتوانى دولتهاى عرب همسایه با فلسطین، بتدریج هسته‌هاى مقاومتِ سازمان‌یافته در قالب گروه‌هاى مسلح فلسطینى شکل گرفت و پس از چندى از گرد آمدن آنها، «سازمان آزادیبخش فلسطین» تشکیل یافت. این برق امیدى بود که خوش درخشید، ولى طولى نکشید که خاموش شد. این ناکامى را میتوان به علل متعددى منسوب کرد، ولى علت اساسى، دورى آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامى آنان بود. ایدئولوژى چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستى، آن چیزى نبود که مسئله‌ى پیچیده و دشوار فلسطین به آن نیاز داشت. آنچه میتوانست ملتى را به میدان مقاومت وارد کند و نیروئى شکست‌ناپذیر از آنان فراهم آورد، اسلام و جهاد و شهادت بود. آنها این را بدرستى درک نکردند. من در ماه‌هاى اول انقلاب کبیر اسلامى که سران سازمان آزادیبخش روحیه‌ى تازه‌اى یافته و به تهران مکرراً آمد و شد میکردند، از یکى از ارکان آن سازمان پرسیدم: چرا پرچم اسلام را در مبارزه‌ى بحق خود بلند نمیکنید؟ پاسخ او این بود که در میان ما، بعضى هم مسیحى‌اند. این شخص بعدها در یک کشور عربى به دست صهیونیستها ترور و کشته شد و ان‌شاءالله مشمول مغفرت الهى قرار گرفته باشد؛ ولى این استدلال او ناقص و نارسا بود. به گمان من، یک مبارز مسیحىِ مؤمن در کنار یک جمع مجاهد فداکارى که خالصانه، با ایمان به خدا و قیامت و با امید به کمک الهى میجنگد و از حمایت مادى و معنوى مردمش برخوردار است، انگیزه‌ى بیشترى براى مبارزه مى‌یابد تا در کنار گروه بى‌ایمان و متکى به احساسات ناپایدار و دور از پشتیبانىِ وفادارانه‌ى مردمى.
نبود ایمان راسخ دینى و انقطاع از مردم، بتدریج آنان را خنثى و بى‌تأثیر کرد. البته در میان آنان، مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند، ولى مجموعه و سازمان به راه دیگرى رفت. انحراف آنان، به مسئله‌ى فلسطین ضربه زد و هنوز هم میزند. آنها هم مانند برخى دولتهاى خائن عربى، به آرمان مقاومت - که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست - پشت کردند؛ و البته نه فقط به فلسطین، که به خود هم ضربه‌ى سختى وارد کردند. به قول شاعر مسیحى عرب:
لئن اضعتم فلسطیناً فعیشکم‌
طول الحیاة مضاضات و ءالام‌
سى و دو سال از عمر نکبت، بدین ترتیب سپرى شد؛ ولى ناگهان دست قدرت خداوند ورق را برگردانید. پیروزى انقلاب اسلامى در ایران در سال 1979 - 1357 هجرى شمسى - اوضاع این منطقه را زیر و رو کرد و صفحه‌ى جدیدى را گشود. در میان تأثیرات شگرف جهانىِ این انقلاب و ضربه‌هاى شدید و عمیقى که بر سیاستهاى استکبارى وارد ساخت، از همه سریع‌تر و آشکارتر، ضربه به دولت صهیونیست بود. اظهارات سران آن رژیم در آن روزها، خواندنى و حاکى از حال و روز سیاه و پر اضطراب آنهاست. در اولین هفته‌هاى پیروزى، سفارت دولت جعلى اسرائیل در تهران تعطیل و کارکنان آن اخراج شدند و محل آن رسماً به نمایندگى سازمان آزادیبخش فلسطین داده شد؛ که تا امروز هم در آنجا مستقرند.
امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکى از هدفهاى این انقلاب، آزادى سرزمین فلسطین و قطع غده‌ى سرطانى اسرائیل است. امواج پرقدرت این انقلاب، که آن روز همه‌ى دنیا را فرا گرفت، هر جا رفت - با این پیام رفت که «فلسطین باید آزاد شود». گرفتارى‌هاى پیاپى و بزرگى که دشمنان انقلاب بر نظام جمهورى اسلامى ایران تحمیل کردند - که یک قلم آن، جنگ هشت ساله‌ى رژیم صدام حسین به تحریک آمریکا و انگلیس و پشتیبانى رژیمهاى مرتجع عرب بود - نیز نتوانست انگیزه‌ى دفاع از فلسطین را از جمهورى اسلامى بگیرد.
بدینگونه خون تازه‌اى در رگهاى فلسطین دمیده شد. گروه‌هاى مجاهد فلسطینىِ مسلمان سر برآوردند. مقاومت لبنان، جبهه‌ى نیرومند و تازه‌اى در برابر دشمن و حامیانش گشود. فلسطین به جاى تکیه به دولتهاى عربى و بدون دست دراز کردن به سوى مجامع جهانى، از قبیل سازمان ملل - که شریک جرم دولتهاى استکبارى بودند - به خود، به جوانان خود، به ایمان عمیق اسلامى خود و به مردان و زنان فداکار خود تکیه کرد. این، کلید همه‌ى فتوحات و موفقیتهاست.
در سه دهه‌ى گذشته، این روند روزبه‌روز پیشرفت و افزایش داشته است. شکست ذلتبار رژیم صهیونیستى در لبنان در سال 2006 - 1385 هجرى شمسى - ناکامى فضاحتبار آن ارتش پر مدعا در غزه در سال 2008 - 1387 هجرى شمسى - فرار از جنوب لبنان و عقب‌نشینى از غزه، تشکیل دولت مقاومت در غزه، و در یک جمله، تبدیل ملت فلسطین از مجموعه‌اى از انسانهاى درمانده و ناامید، به ملت امیدوار و مقاوم و داراى اعتماد به نفس، مشخصه‌هاى بارز سى سال اخیر است.
این تصویر کلى و اجمالى آنگاه کامل خواهد شد که تحرکات سازشکارانه و خیانتبارى که هدف از آن، خاموش کردن مقاومت و اعتراف‌گیرى از گروههاى فلسطینى و دولتهاى عرب به مشروعیت اسرائیل بود، نیز بدرستى دیده شود. این تحرکات که آغاز آن به دست جانشین خائن و ناخلف جمال عبدالناصر در پیمان ننگین «کمپ دیوید» اتفاق افتاد، همواره خواسته است نقش سوهان را در عزم پولادین مقاومت ایفاء کند. در قرارداد کمپ دیوید، براى نخستین بار، یک دولت عرب، رسماً به صهیونیستى بودن سرزمین اسلامى فلسطین اعتراف کرد و پاى نوشته‌اى را که در آن، اسرائیل خانه‌ى ملى یهودیان شناخته شده است، امضاى خود را گذاشت.
از آن پس تا قرارداد «اسلو» در سال 1993 - 1372 هجرى شمسى - و پس از آن در طرحهاى تکمیلى که با میداندارى آمریکا و همراهى کشورهاى استعمارگر اروپائى، پى‌درپى بر دوش گروه‌هاى سازشکار و بى‌همتى از فلسطینیان گذاشته شد، همه‌ى سعى دشمن بر آن بود که با وعده‌هاى پوچ و فریب‌آمیز، ملت و گروه‌هاى فلسطینى را از گزینه‌ى «مقاومت» منصرف کنند و به بازى ناشیانه در میدان سیاست سرگرم سازند. بى‌اعتبارى همه‌ى این معاهدات، بسیار زود آشکار شد و صهیونیستها و حامیان آنها بارها نشان دادند که به آنچه نوشته شده است، به چشم ورق پاره‌هاى بى‌ارزشى مینگرند. هدف از این طرحها، پدید آوردن دودلى در فلسطینیان، و به طمع انداختن افراد بى‌ایمان و دنیاطلبِ آنان، و زمینگیر نمودن حرکت مقاومت اسلامى بوده است و بس.
پادزهر همه‌ى این بازى‌هاى خیانت‌آمیز تاکنون، روحیه‌ى مقاومت در گروه‌هاى اسلامى و ملت فلسطین بوده است. آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همان طور که خداوند وعده داده است که: «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقوىّ عزیز»، از کمک و نصرت الهى برخوردار شدند. ایستادگى غزه با وجود محاصره‌ى کامل، نصرت الهى بود. سقوط رژیم خائن و فاسد حسنى مبارک، نصرت الهى بود. پدید آمدن موج پرقدرت بیدارى اسلامى در منطقه، نصرت الهى است. برافتادن پرده‌ى نفاق و تزویر از چهره‌ى آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفر روزافزون ملتهاى منطقه از آنان، نصرت الهى است. گرفتارى‌هاى پى‌درپى و بیشمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسى و اقتصادى و اجتماعى داخلى‌اش گرفته تا انزواى جهانى و انزجار عمومى و حتّى دانشگاه‌هاى اروپائى از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهى است. امروز رژیم صهیونیستى از همیشه منفورتر و ضعیف‌تر و منزوى‌تر، و حامى اصلى‌اش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگم‌تر است.
اکنون صفحه‌ى کلى و اجمالى فلسطین در شصت و چند سال گذشته، پیش روى ماست. آینده را باید با نگاه به آن و درس‌گیرى از آن تنظیم کرد.
دو نکته را پیشاپیش باید روشن کرد:
اول این که مدعاى ما آزادى فلسطین است، نه آزادىِ بخشى از فلسطین. هر طرحى که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق‌به‌جانبِ «پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل» را بر آن پوشانده‌اند، چیزى جز تن دادن به خواسته‌ى صهیونیستها، یعنى «پذیرش دولت صهیونیستى در سرزمین فلسطین» نیست. این به معناى پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق تاریخى آوارگان فلسطینى، و حتّى تهدید حق فلسطینیانِ ساکن سرزمینهاى 1948 است؛ به معناى باقى ماندن غده‌ى سرطانى و تهدید دائمى پیکره‌ى امت اسلامى، مخصوصاً ملتهاى منطقه است؛ به معناى تکرار رنجهاى ده‌ها ساله و پایمال کردن خون شهداست.
هر طرح عملیاتى باید بر مبناى اصلِ «همه‌ى فلسطین براى همه‌ى مردم فلسطین» باشد. فلسطین، فلسطینِ «از نهر تا بحر» است، نه حتّى یک وجب کمتر. البته این نکته نباید نادیده بماند که ملت فلسطین همان طور که در غزه عمل کردند، هر بخش از خاک فلسطین را که بتوانند آزاد کنند، به وسیله‌ى دولت برگزیده‌ى خود، اداره‌ى امور آن را بر عهده خواهند گرفت، ولى هرگز هدف نهائى را از یاد نخواهند برد.
نکته‌ى دوم آن است که براى دستیابى به این هدف والا، کار لازم است، نه حرف؛ جدى بودن لازم است، نه کارهاى نمایشى؛ صبر و تدبیر لازم است، نه رفتارهاى بیصبرانه و دچار تلوّن. باید به افقهاى دور نگریست و قدم به قدم با عزم و توکل و امید به پیش رفت. دولتها و ملتهاى مسلمان، گروه‌هاى مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر کشورها، هر یک میتوانند نقش و سهم خود از این مجاهدت همگانى را بشناسند و باذن الله جدول مقاومت را پر کنند.
طرح جمهورى اسلامى براى حل قضیه‌ى فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحى روشن، منطقى و منطبق بر معارف سیاسىِ پذیرفته شده‌ى افکار عمومىِ جهانى است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهاى کشورهاى اسلامى را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهاى بین‌المللى را؛ ما همه‌پرسى از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه‌ى مردم اصلى فلسطین، از مسلمان و مسیحى و یهودى - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاه‌ها و در هر نقطه‌ى دیگر، در یک همه‌پرسىِ عمومى و منضبط شرکت کنند و نظام آینده‌ى فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمده‌ى از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینى را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کرده‌اند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقى است که افکار عمومى جهانى آن را بدرستى درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهاى مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداریم که صهیونیستهاى غاصب به‌آسانى به آن تن در دهند، و اینجاست که نقش دولتها و ملتها و سازمانهاى مقاومت شکل میگیرد و معنى مى‌یابد. مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین، قطع پشتیبانى از دشمن غاصب است؛ و این وظیفه‌ى بزرگ دولتهاى اسلامى است.
اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهاى قدرتمندانه‌ى آنان بر ضد رژیم صهیونیست، دولتهاى مسلمان با چه منطقى روابط خود با رژیم غاصب را ادامه میدهند؟ سند صداقت دولتهاى مسلمان در جانبدارى‌شان از ملت فلسطین، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسى و اقتصادى با آن رژیم است. دولتهائى که میزبان سفارتخانه‌ها یا دفاتر اقتصادى صهیونیستهایند، نمیتوانند مدعى دفاع از فلسطین باشند و هیچ شعار ضد صهیونیستى از سوى آنان، جدى و واقعى تلقى نخواهد شد.
سازمانهاى مقاومت اسلامى که بار سنگین جهاد را در سالهاى گذشته بر دوش داشته‌اند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبه‌رویند. مقاومت سازمان‌یافته‌ى آنان، بازوى فعالى است که میتواند ملت فلسطین را به سوى این هدف نهائى به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوى مردمى که خانه و کشورشان اشغال شده، در همه‌ى میثاقهاى بین‌المللى به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوى شبکه‌ى سیاسى و رسانه‌اىِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بى‌ارزشى است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستى و حامیان غربى آنهایند؛ و مقاومت فلسطینى، حرکتى ضد تروریستهاى جرّار و حرکتى انسانى و مقدس است.
در این میان، کشورهاى غربى نیز شایسته است صحنه را با نگاهى واقع‌بینانه بنگرند. غرب امروز بر سر دوراهى است. یا باید دست از زورگوئى طولانى‌مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشه‌ى صهیونیستهاى زورگو و ضد بشر پیروى نکند، و یا در انتظار ضربه‌هاى سخت‌تر در آینده‌ى نه چندان دور باشد. این ضربه‌هاى فلج کننده فقط سقوط پى‌درپى حکومتهاى گوش به فرمان آنان در منطقه‌ى اسلامى نیست، بلکه آن روزى که ملتهاى اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتارى‌هاى اقتصادى و اجتماعى و اخلاقى آنان منشأ گرفته از سلطه‌ى اختاپوسى صهیونیزم بین‌الملل بر دولتهاى آنهاست، و دولتمردان آنان به خاطر منافع شخصى و حزبى خود، مطیع و تسلیم در برابر زورگوئى‌هاى کمپانى‌داران زالوصفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند، آنچنان جهنمى براى آنان به وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصى از آن متصور نیست.
رئیس جمهور آمریکا میگوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوست. این خط قرمز را چه عاملى ترسیم کرده است؟ منافع ملت آمریکا، یا نیاز شخص اوباما به پول و پشتیبانى کمپانى‌هاى صهیونیستى براى به دست آوردن کرسى دومین دوره‌ى ریاست جمهورى؟ تا کى شماها خواهید توانست ملتهاى خود را فریب دهید؟ آن روزى که ملت آمریکا بدرستى دریابد که شماها براى چند صباح بیشتر باقى ماندن در قدرت، تن به ذلت و تبعیت و خاکسارى در برابر زرسالاران صهیونیست داده‌اید و مصالح ملت بزرگى را در پاى آنان قربانى کرده‌اید با شما چه خواهند کرد؟
حضار گرامى و برادران و خواهران عزیز! بدانید این خط قرمزِ اوباما و امثال او به دست ملتهاى به‌پاخاسته‌ى مسلمان شکسته خواهد شد. آنچه رژیم صهیونیست را تهدید میکند، موشکهاى ایران یا گروه‌هاى مقاومت نیست، تا در برابر آن سپر موشکى در اینجا و آنجا به پا کنند؛ تهدید حقیقى و بدون علاج، عزم راسخ مردان و زنان و جوانانى در کشورهاى اسلامى است که دیگر نمیخواهند آمریکا و اروپا و عوامل دست‌نشانده‌شان بر آنان حکومت و تحکم و آنان را تحقیر کنند. البته آن موشکها هم هرگاه تهدیدى از سوى دشمن بروز کند، وظیفه‌ى خود را انجام خواهند داد.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1388/09/05
عنوان فیش : مقاومت ملت ایران, حزب الله لبنان
کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران, حزب الله لبنان
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسلمانان با همکارى و تکیه بر مبانى مشترکى که قرآن و سنت بدان ناطق است قدرت خواهند یافت که در برابر این اهریمن چندچهره بایستند و آن را مغلوب اراده و ایمان خود سازند. ایران اسلامى با پیروى از درسهاى امام خمینى کبیر، نمونه‌ى بارز این مقاومتِ موفق است. آنان در ایران اسلامى شکست خورده‌اند. سى‌سال ترفند و توطئه و دشمنى از کودتا و جنگ تحمیلى هشت ساله، تا تحریم و مصادره‌ى اموال، و از جنگ روانى و تبلیغاتى و صف‌بندى رسانه‌ئى تا تلاش براى جلوگیرى از رشد علمى و دستیابى به دانش‌هاى نوین و از جمله دانش هسته‌ئى، و حتى تحریک و دخالت آشکار در ماجراى پرشکوه و پرمعناى انتخابات اخیر، همه و همه به صحنه‌هائى از شکست و انفعال و سرگردانى دشمن تبدیل شد و آیه‌ى: انّ کیدالشیطان کان ضعیفاً در برابر چشم ایرانیان بار دیگر مجسّم گشت. در هر نقطه‌ى دیگر نیز که مقاومتِ برخاسته از عزم و ایمان، مردم را به مصاف مستکبران پرمدعا کشانید، پیروزى نصیب مؤمنان و شکست و رسوائى سرنوشت حتمى ستمگران شد. فتح‌نمایان 33 روزه در لبنان و جهاد سرافراز و پیروز غزه در سه سال اخیر، شاهد زنده‌ى این حقیقت است.
برادران و خواهران عزیز! امروز ما از روزهاى جنگ تحمیلى و دفاع مقدس بمراتب جلوتریم، بمراتب قوى‌تریم، بمراتب نفوذ ملت ایران در دنیاى اسلام گسترده‌تر است؛ امروز ما تواناتریم. ملت ایران این توانائى را به برکت ایستادگیها به دست آورده. امروز هم توطئه زیاد است؛ لکن ملت ایران با ایستادگى خود، به توطئه‌ى دشمن پوزخند میزند و راه خود را با استوارى طى میکند.
آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس - مقطع دفاع مقدس - را هرگز فراموش نکند و سالهاى پرمحنت، ولى پرافتخار دوران جنگ تحمیلى را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. من از این حرکت راهیان نور - که چند سال است بحمداللَّه روزبه‌روز هم در کشور توسعه پیدا کرده - بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتى میدانم. و معتقدم این مقطع حساس براى ما یک تجربه است. شما جوانهاى امروز اگر آن روز هم بودید، توى این میدان، با عزم راسخ حاضر میشدید.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1388/09/05
عنوان فیش : جبهه مقاومت فلسطین, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : جبهه مقاومت فلسطین, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسلمانان سراسر جهان بیندیشند که فتنه‌ها و جنگها، انفجارها و ترورها و کشتارهاى کور که در سالهاى اخیر در عراق و افغانستان و پاکستان به راه افتاده است، چگونه و کجا تدبیر و طراحى مى‌شود؟ چرا تا پیش از ورود تحکّم‌آمیز و مالکانه‌ى ارتشهاى غربى به سرکردگى آمریکا به این منطقه، ملتها شاهد این همه مصیبت و محنت نبودند؟ اشغالگران از سوئى نهضتهاى مقاومت مردمى در فلسطین و لبنان و دیگر نقاط را تروریست مینامند و از سوئى تروریسم وحشى فرقه‌ئى و قومى را میان ملتهاى این منطقه سازماندهى و رهبرى میکنند. منطقه‌ى خاورمیانه و شمال آفریقا در دورانى طولانى و بیش از یک قرن، به دست دولتهاى غربى انگلیس و فرانسه و دیگران و سپس به دست امریکا استثمار و اشغال و تحقیر شدند؛ منابع طبیعى آنان غارت و روحیه‌ى آزادگى در آنان سرکوب شد و ملتهاى آنان گروگان طمع‌ورزى بیگانگانِ متجاوز شدند، و پس از آن که بیدارى اسلامى و نهضتهاى مقاومت ملتها، ادامه‌ى آن وضع را براى ستمگران بین‌المللى ناممکن ساخت و مسأله‌ى شهادت و عروج الى‌اللَّه و فى‌سبیل‌اللَّه همچون عاملى بى‌بدیل در صحنه‌ى جهاد اسلامى بار دیگر ظاهر شد، متجاوزانِ منفعل به شیوه‌هاى مزوّرانه روى آوردند و استعمار جدید را جایگزین روش گذشته کردند. ولى امروز دیو چند چهره‌ى استعمار، همه‌ى توانائیهاى خود را براى به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است؛ از نیروى نظامى و مشت آهنین و اشغال صریح تا زنجیره‌ى اهریمنى تبلیغات و به کارگیرى هزاران سامانه‌ى دروغ پراکنى و شایعه‌سازى، و از سازماندهى دستجات ترور و آدمکشى بیرحمانه تا گسترش دادن ابزارهاى فساد اخلاقى و تکثیر و ترویج مواد مخدّر و تخریب عزم و روحیه و اخلاق جوانان، و از تهاجم همه جانبه‌ى سیاسى به مراکز مقاومت تا برانگیختن نخوتهاى قومى و تعصبهاى فرقه‌ئى و ایجاد دشمنى میان برادران.
اگر میان ملتهاى مسلمان و میان فرقه‌هاى اسلامى و اقوام مسلمان با یکدیگر، محبت و حسن‌ظن و همدلى، جاى بدگمانى و بدبینى را که خواسته‌ى دشمنان است بگیرد، بخش اعظم توطئه و تدبیر بدخواهان را خنثى خواهد کرد و نقشه‌هاى شوم آنان را براى سیطره‌ى روزافزون بر امت اسلامى عقیم خواهد ساخت.

مربوط به :بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین - 1387/12/14
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در فاصله‌ی این اجلاس با اجلاس قبلی که در روزهای 15 تا 17 ربیع‌الاول سال 1427 هجری قمری در تهران تشکیل شد حوادث مهم و تعیین‌کننده‌ئی اتفاق افتاده است که افق آینده را در قضیه‌ی فلسطین روشنتر و وظائف ما را درباره‌ی این مسأله‌ی همچنان اصلیِ دنیای اسلام آشکارتر می‌سازد.
از جمله‌ی این حوادث مهم، شکست شگفت‌آور نظامی و سیاسی اسرائیل در برابر مقاومت اسلامی در جنگ 33 روزه‌ی لبنان در سال 1427 هجری‌قمری و ناکامی خفت‌‌آور رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه‌ی جنایتکارانه‌اش با مردم و دولت قانونی فلسطین در غزه است.
اکنون رژیم غاصب که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانی نظامی و سیاسی امریکا، چهره‌ئی مهیب و شکست‌ناپذیر نشان می‌داد، دو بار از نیروهای مقاومت که با اتکاء به خدا و مردم، بیش از اتکاء به سلاح و تجهیزات می‌جنگیدند، شکست‌خورده و با وجود تمرینها و آماده‌سازیهای نظامی و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی و حمایت بیدریغ امریکا و بعضی دولتهای غربی و همدستی برخی منافقان جهان اسلام، انحلال، و شیب تند سقوط، و عدم کفایت خود در برابر موج نیرومند بیداری اسلامی را ظاهر ساخته است.
از سوئی دیگر جنایاتی که در حادثه تاریخی غزه از مجرمان صهیونیست سر زد؛ کشتار وسیع مردم غیرنظامی، ویران کردن خانه‌های بیدفاع، سوراخ کردن سینه‌ی کودکان شیرخوار، بمباران دبستان و مسجد، به‌کارگیری بمبهای فسفری و برخی سلاحهای ممنوع دیگر، بستن راه غذا و دارو و سوخت و دیگر نیازهای اولیه‌ی مردم در مدتی نزدیک به دو سال، و بسی جنایات دیگر، ثابت کرد که غریزه‌ی وحشیگری و جنایت در سران دولت جعلی صهیونیست، با دهه‌های آغازین فاجعه‌ی فلسطین هیچ تفاوتی نیافته و همان سیاست و همان خویِ درندگی و بی‌رحمی که فاجعه‌های دیر یاسین و صبرا و شتیلا را پدید آورد، امروز هم بعینه بر ذهن و دل ظلمانی این طاغوتهای زمان حاکم است که البته امروز با بهره‌گیری از پیشرفت فناوری، دائره‌ی جنایت بسی گسترده‌تر و فاجعه‌بارتر میباشد.
چه آنان که با توهم شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیست، شعار «واقع‌بینی» سر داده دست سازش و تسلیم در برابر غاصبان دراز کردند، و چه کسانی که به خیال باطل خود، نسل دوم و سوّم سیاستمداران صهیونیست را مبرّا از جنایات نسل اوّل دانسته، امید همزیستی سالم در کنار آنان را در دل پروراندند، اکنون باید به خطای خود پی برده باشند. اولاً: با موج بیداری امت مسلمان و بالیدن نهال مقاومت اسلامی، آن هیبت دروغین فرو ریخته و نشانه‌های ناتوانی و درماندگی در رژیم غاصب آشکار گشته است، و ثانیاً خوی تجاوزگری و بی‌شرمی از جنایت در گردانندگان آن رژیم همان است که در دهه‌های اوّل بود و هرگاه بتوانند یا گمان ببرند که میتوانند، از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
اکنون 60 سال از اشغال فلسطین میگذرد. در این مدت همه‌ی ابزارهای قدرت مادی در خدمت غاصبان قرار گرفته است؛ از پول و سلاح و فناوری، تا تلاشهای سیاسی و دیپلماسی، و تا شبکه‌ی عظیم امپراتوری خبری و اطلاع‌رسانی.
به‌رغم این تلاش شیطانی گسترده و حیرت‌آور، غاصبان و حامیان آنان نه تنها نتوانسته‌اند مسأله‌ی مشروعیت رژیم صهیونیستی را حل کنند، بلکه این مسأله با گذشت زمان بغرنج‌تر هم شده است.
عدم تحمل رسانه‌های غربی و صهیونیستی و دولتهای حامی صهیونیزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقیق درباره هولوکاست که بهانه‌ی غصب فلسطین بود، یکی از نشانه‌های این تزلزل و ابهام است. اکنون وضع رژیم صهیونیستی از همیشه‌ی تاریخ سیاه خود در افکار عمومی جهان بدتر و پرسش از دلیل پیدایش آن جدّیتر است. اعتراض بی‌سابقه و خودجوش جهانی از شرق آسیا تا امریکای لاتین علیه آن رژیم و تظاهرات مردمی در 120 کشور جهان و از جمله در اروپا و در انگلیس که خاستگاه اصلیِ این شجره‌ی خبیثه بود، و دفاع آنان از مقاومت اسلامی غزه و از مقاومت اسلامی لبنان در جنگ 33 روزه، نشان میدهد که یک مقاومت جهانی علیه صهیونیزم پدید آمده که در 60 سال گذشته هرگز تا این حد، جدی و حجیم نبوده است. میتوان گفت مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین توانسته است وجدان جهانی را بیدار کند.
این درس بزرگی است، هم برای دشمنان امت اسلامی که خواسته‌اند با زور و سرکوب، دولتی و ملتی جعلی و فرمایشی بسازند و با مرور زمان، آن را به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل کرده و چنین تحمیل ظالمانه‌ئی را در جهان اسلام، عادی‌سازی کنند. و هم برای امت اسلامی و بویژه جوانان غیور و وجدانهای بیدار آن، تا بدانند که مجاهدت در راه بازگرداندن حق پایمال‌شده، هرگز ضایع نمیشود و وعده‌ی خداوند راست است که فرمود:
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ. الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.
و قال تعالی: إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ، و قال عزوجل: وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ، و قال: وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ، و قال عز من قائل: فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقامٍ و کدام وعده از این وعده الهی صریحتر که فرمود: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ.
مغالطه‌ی بزرگی که در قضیه‌ی فلسطین بر ذهن برخی از دست‌اندرکاران چنگ انداخته این است که کشوری بنام اسرائیل یک واقعیت شصت ساله است و باید با آن کنار آمد. من نمیدانم اینها چرا از واقعیتهای دیگری که در برابر چشم آنان است درس نمیگیرند؟ مگر کشورهای بالکان و قفقاز و آسیای جنوب غربی پس از هشتاد سال بی‌هویتی و تبدیل به بخشهائی از شوروی سابق، بار دیگر هویت اصلی خود را باز نیافتند؟
چرا فلسطین که پاره‌ی تن جهان اسلام است نتواند بار دیگر هویت اسلامی و عربی خود را بازیابد؟ و چرا جوانان فلسطینی که در شمار باهوشترین و مقاومترین جوانان عربند نتوانند اراده‌ی خود را بر این واقعیتِ ظالمانه فائق گردانند؟
مغالطه‌ی بزرگ دیگر آن است که گفته شود تنها راه نجات ملت فلسطین، مذاکره است! مذاکره با کی؟ با رژیم غاصب و زورگو و گمراهی که جز به زور، به هیچ اصل دیگری معتقد نیست؟ آنان که به این بازیچه و فریب خود را دلخوش کردند چه به دست آوردند. آنچه آنها به عنوان حکومت خودگردان از صهیونیستها گرفتند، با صرفنظر از ماهیت تحقیرآمیز و اهانتبار آن، اولاً با هزینه‌ی سنگینِ اعتراف به مالکیت رژیم غاصب بر تقریباً سراسر فلسطین تمام شد، ثانیاً همان حکومت نیم‌بند و دروغین را هم با بهانه‌های واهی در مواردی زیر پای خود لگد کوب کردند؛ محاصره‌ی یاسر عرفات در ساختمان مدیریتش در رام‌الله و انواع تحقیر و تذلیل او حادثه‌ای نیست که فراموش شود.
ثالثاً: چه در زمان عرفات و چه بویژه پس از او با مسئولان حکومت خودگردان مانند رؤسای کلانتریهای خود رفتار کردند که وظیفه‌شان تعقیب و دستگیری مجاهدان فلسطینی و محاصره‌ی اطلاعاتی و پلیسی آنهاست، و بدینصورت تخم کینه را در میانه‌ی گروههای فلسطینی پاشیدند و آنها را به جان یکدیگر انداختند.
و رابعاً: همان اندازه دستاورد ضعیف هم فقط ببرکت جهاد مجاهدان و مقاومت غیور مردان و زنان تسلیم‌ناپذیر بود. اگر انتقاضه‌ها رخ نمیداد صهیونیستها با وجود تنازل پی‌درپی رؤسای سنتی فلسطین در برابر آنها، همین اندازه را هم هرگز به آنان نمیدادند.
یا مذاکره با امریکا و انگلیس که بزرگترین گناه را در ایجاد و حمایت از این غده‌ی سرطانی مرتکب شده‌اند، و خود پیش از آنکه میانجی باشند طرف دعوایند. دولت آمریکا هیچگاه حمایت بی‌قید و شرط خود از رژیم صهیونیست و حتی از جنایت‌های آشکار آن از قبیل ماجرای اخیر غزه را متوقف نکرده است.
حتی رئیس‌جمهور جدید آمریکا هم که با شعار تغییر در سیاستهای دولت بوش بر سر کار آمده است، از تعهد بی‌قید و شرط به امنیت اسرائیل دم میزند، یعنی دفاع از تروریسم دولتی، دفاع از ظلم و زورگوئی، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و کودک فلسطینی در 22 روز، این یعنی همان کژراهه‌ی دوران بوش و نه چیزی کمتر.
مذاکره با مجامع وابسته به سازمان ملل هم یک رویکرد عقیم دیگر است. سازمان ملل شاید در کمتر نمونه‌ئی همچون مسأله‌ی فلسطین، مورد آزمونِ افشاگر و رسواکننده قرار گرفته باشد.
شورای امنیت، یک روز اشغال فلسطین به وسیله‌ی گروههای تروریست جرّار را سریعاً به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی کرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسل‌کشی‌ها، آواره‌سازیها، جنایتهای جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سکوت رضایت‌آمیز کرد، و حتی هنگامی ‌که مجمع عمومی رأی به نژادپرست‌بودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نکرد، که در عمل 180 درجه با آن فاصله گرفت. کشورهای زورگوی عالم که برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیت‌اند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میکنند.
نتیجه آنکه نه تنها این شورا به کار امنیت در جهان کمکی نمیکند بلکه هرجا که قرار است مفاهیمی همچون حقوق‌بشر یا دموکراسی و امثال آن، وسیله‌‌ی زیاده‌طلبی و سلطه‌ی بیشتر آنان گردد،‌به کمک ایشان می‌شتابد و بر کارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ می‌افکند.
نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل یا از قدرتهای مسلّط و به طریق اولی از رژیم غاصب به دست نمیآید، راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمه‌ی فلسطینیان و کلمه‌ی توحید که ذخیره‌ی بی‌پایان حرکت جهادی است.
ارکان این مقاومت،‌از سوئی گروههای مجاهد فلسطینی و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطین در داخل و خارج آن کشورند؛ و از سوئی دیگر، دولتها و ملتهای مسلمان در سراسر جهان، بویژه عالمان دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی و دانشگاهیان. اگر این دو رکن مستحکم در جای خود قرار گیرند، بیشک وجدانهای بیدار و دلها و اندیشه‌هائی که افسون تبلیغات امپراتوری خبری استکبار و صهیونیزم، آنها را مسخ نکرده،‌در هر نقطه‌ی عالَم به یاری ذیحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفانی از اندیشه و احساس و عمل قرار خواهند داد.
نمونه‌ی این حقیقت را در طول روزهای اخیر مقاومت پرشکوه غزه همه دیدیم. گریه‌ی رئیس غربی یک سازمان خدماتی بین‌المللی در برابر دوربین رسانه‌ها، اظهارات همدردانه فعالان سازمانهای بشردوستانه، تظاهرات بزرگ و صمیمی مردم در قلب پایتخت‌های اروپائی و شهرهای امریکا، اقدام شجاعانه‌ی رؤسای چنددولت در امریکای لاتین، همه و همه نشانه‌ی آن است که دنیای غیرمسلمان نیز هنوز به دست نیروهای شرآفرین و فسادآفرین ـ که نام قرآنی آنها شیطان است ـ به طور کامل تسخیر نشده و هنوز میدان برای جولان حقیقت،‌باز است.
آری،‌مقاومت و صبر مجاهدان و مردم فلسطین و حمایت وکمک همه‌جانبه به آنان از سراسر کشورهای اسلامی خواهد توانست طلسم شیطانی غصب فلسطین را بشکند. انرژی عظیم امت اسلامی میتواند مشکلات جهان اسلام و از جمله، مشکل حاد و فوری فلسطین را حل کند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ تهران‌ - 1385/07/21
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در صحنه‌ى لبنان، طرف پیروز در جنگ سى‌وسه روزه‌ى این کشور، حزب‌اللَّه و مقاومت و مردم لبنان و همه‌ى امت اسلامى بودند. طرف شکست‌خورده نیز، اسرائیل و امریکا و درماندگان منطقه بودند. این شکست‌خوردگان به همان اندازه که امروز براى حفظ موجودیت رو به زوال رژیم صهیونیستى تلاش میکنند، تلاشى دوچندان را براى ضربه زدن به حزب‌اللَّه و مقاومت اسلامى لبنان به کار میبرند. همه باید بدانند که مقاومت لبنان به برکت جهاد و شجاعت خود و خون فرزندان مظلوم خود، در قلب امت اسلامى جاى دارد. مردم لبنان و بیشتر سیاستمداران لبنانى به حزب‌اللَّه افتخار میکنند. قطعاً هر تلاشى در جهت رویارویى با این گروه مؤمن فداکار، چه از سوى صهیونیست‌ها و چه از سوى مزدوران ذلیل شیطان بزرگ، با واکنش جهان اسلام و عرب - به ویژه جوانان غیور مقاومت - مواجه خواهد شد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار اعضای مجلس خبرگان - 1385/06/09
عنوان فیش :وسیع شدن فعالیت و تحرک جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ما امروز در زمینه‌های سیاست خارجی تحرک و نشاطمان خوب است و انسان این تحرک و نشاط و فعالیت وسیع را می‌بیند که هست. ابتکار عمل هم در بسیاری از مسائل جهانی در دست نظام جمهوری اسلامی است؛ بخصوص در مسائل منطقه‌ای. این یک پدیده‌ی کم‌سابقه و کم‌نظیری است که ابتکار عمل در دست مسئولان نظام جمهوری اسلامی است. این‌طور نیست که منتظر نشسته باشند تا دیگران یک حرفی بزنند و اینها هم به مخالفت یا موافقت یک چیزی بگویند؛ نه، اینها اقدام و ابتکار میکنند. خوشبختانه حوادثی هم که پیش آمده - که حقیقتاً امدادهای الهی است - اینها هم کمک کرده است. همین حادثه‌ی شگفت‌آور لبنان یکی از این حوادث است. حقیقتاً مصداق: «و ما رمیت اذ رمیت و لکن اللَّه رمی»(1) همین حادثه‌ی لبنان بود. خدا دست قدرتمند الهی این جوانها را مثل «زُبر الحدید»(2) آن‌چنان در این میدان دشوار نفوذناپذیر کرد که [نقص نوار] عظیم و مهمی بود این حادثه. ارتشی که کشورهای قوی همسایه‌ی آن تصور نمیکردند که بتوانند در مقابل آن مقاومت کنند، چه برسد به اینکه به آن این‌طور ضربه وارد کنند. دشمن صهیونیستی در لبنان، آن هم در مقابل بخشی از امکانات لبنان، نه فقط متوقف شد، بلکه ضربه هم خورد، بر او خسارت وارد آمد، بی‌آبرو شد و نتوانست بیاید اهدافی را که ترسیم کرده بود؛ حتّی عُشری از آنها را هم تصرف کند و به آن اهداف دست پیدا کند. این خیلی حادثه‌ی عجیبی است. مخالفان و معاندین اسلام و مسلمین حاضر نیستند این را به زبان اعتراف کنند؛ اما در لابه‌لای حرفهای آنها کاملاً میشود فهمید. اینها مبهوتند! مانده‌اند! یک حادثه‌ی عظیمی است که اصلاً قابل فهم و تحلیل نیست. حالا میخواهند بنشینند درباره‌اش بحث و تحلیل کنند و ببینند چه شد که این‌طور شد؛ اما شد. این امداد و لطف الهی بود که با مجاهدت و تلاش به دست آمد.
1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 17
فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم ۚ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ
ترجمه :
این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.

2 ) سوره مبارکه الكهف آیه 96
آتوني زُبَرَ الحَديدِ ۖ حَتّىٰ إِذا ساوىٰ بَينَ الصَّدَفَينِ قالَ انفُخوا ۖ حَتّىٰ إِذا جَعَلَهُ نارًا قالَ آتوني أُفرِغ عَلَيهِ قِطرًا
ترجمه :
قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و آنها را روی هم بچینید)!» تا وقتی که کاملاً میان دو کوه را پوشانید، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و) در آن بدمید!» (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، و گفت: «(اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم!»


مربوط به :‌بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز عید مبعث - 1385/05/31
عنوان فیش :اجازه گرفتن دربار پهلوی از سفرای آمریکاو انگلیس در مهم ترین مسائل
کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, اعتماد امام خمینی(ره) به مردم, حزب الله لبنان
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امروز درباره‌ی مسائل دنیای اسلام امریكاییها مثل یك مالك حرف می‌زنند! این سخنرانی رئیس جمهوری امریكا را ببینید؛ درباره‌ی لبنان، درباره‌ی فلسطین، درباره‌ی عراق، درباره‌ی سوریه، درباره‌ی ایران، درباره‌ی كشورهای دیگر، طوری حرف می‌زند، مثل اینكه قباله‌ی این ملكها توی جیب اوست و مالك است! چرا بایستی اینها این فرصت را پیدا كنند؟ چرا باید این گستاخی را پیدا كنند؟
آبادی بتخانه ز ویرانی ماست
جمعیت كفر از پریشانی ماست ماییم كه خودمان را تقویت نكرده‌ایم؛ ماییم كه توان خودمان را به میدان نیاورده‌ایم. ما خیلی نیرومندیم؛ ما خیلی توان داریم. شما به مردم و حزب‌اللَّه لبنان نگاه كنید؛ كشوری كه به نظر امریكا و اسرائیل ضعیف‌ترین حلقه‌ی كشورهای خاورمیانه بود، چطور توانست بینیِ رژیم صهیونیستی را به خاك بمالد. ما وقتی از قدرت خودمان استفاده كنیم، این‌طور است. وقتی میدان دادیم، وقتی مدیران كشورها رودربایستی كردند، وقتی سیاستمداران، صاحبان مناصب، صاحبان رسانه‌ها به فكر منافع شخصی‌شان افتادند، آن وقت ملتها زیر دست و پا له می‌شوند؛ نیروی ملتها به میدان نمی‌آید.
رحمت خدا بر امام بزرگوار ما كه ملت ما را بیدار كرد و نیروی ملت ما را به میدان آورد. ما هم همین‌جور بودیم؛ ما هم زیر دست و پا له می‌شدیم. در این شهر تهران، بزرگترین منكرات انجام می‌گرفت و كسی اخم نمی‌كرد؛ در این شهر تهران، دشمن‌ترین دشمنان اسلام آمدند و مثل اینكه در خانه‌ی خودشان زندگی بكنند، با امنیت كامل زندگی می‌كردند! اموال این مملكت را می‌بردند، نفت را می‌بردند، جلو پیشرفتها را می‌گرفتند، برنامه‌های خائنانه و ظالمانه‌ی خودشان را بر این ملت تحمیل می‌كردند و مدیران كشور؛ یعنی محمد رضا شاه و اطرافیان او، دست به سینه در مقابل آن‌ها می‌ایستادند؛ دست به سینه‌ی باطنی. البته ظاهراً باد و بروتی بود، اما اجازه را از آن‌ها می‌گرفتند. در این شهر تهران، دربار ایران برای تصمیم‌گیری در مهم‌ترین مسائل، از سفیر امریكا و سفیر انگلیس می‌پرسیدند كه این كار را بكنیم یا نكنیم؛ این‌ها جزو سندهای ماست و امروز وجود دارد. متأسفانه در بسیاری از كشورهای اسلامی، امروز همین مسائل هست. این ملت توانا، این ملت باهوش، این ملت دارای این سابقه‌ی تاریخی عظیم، این ملتی كه امروز در میدان علم، در میدان جهاد، در میدان فناوری، در میدان سیاست درخشش خودش را نشان می‌دهد، زیر دست و پا له می‌شد. امام، ملت را به صحنه آورد؛ به مردم اعتماد كرد، مردم هم خودشان را نشان دادند. وقتی او به مردم اعتماد كرد، مردم هم به او اعتماد كردند. اینجا، نقطه‌ای كه محل امید كفر بود، شد پرچم‌دار اسلام ناب محمدی و روز به روز إن شاء اللّه ملت ایران در این صراط پیش خواهند رفت.

مربوط به :پیام تبریک به حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه - 1385/05/26
عنوان فیش :پیروزی حزب الله ، حجت خدا برای همه مسلمانان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
آنچه شما با جهاد و مقاومت بی‌نظیر خود به امت اسلامی هدیه کرده‌اید از حد توصیف این‌جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه‌ی شما که نصرت الهی را به شما ارزانی داشت، بار دیگر ثابت کرد که سلاح‌های مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر واخلاص‌‌، ناکارآمد است و ملتی که ایمان و جهاد دارد مغلوب سیطره‌ی قدرتهای ستمگر نمیشود. پیروزی شما پیروزی اسلام بود. شما توانستید به حول و قوه‌ی الهی ثابت کنید که برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است. شما برتری نظامی خود را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کردید؛ تفوق معنوی خود را در ابعاد منطقه‌ئی و جهانی تثبیت نمودید؛ افسانه‌ی شکست‌ناپذیری و هیبت دروغین ارتش صهیونیست را به سخره گرفتید؛ و آسیب‌پذیری رژیم غاصب را به نمایش گذاشتید. شما به ملتهای عرب، عزت بخشیدید و توانائیهای آنان را که دهها سال بوسیله‌ی تبلیغات وسیاستهای استکباری، انکار شده‌بود، در صحنه‌ی عمل به همه نشان دادید.
آنچه اتفاق افتاد حجتی از سوی خداوند بر همه‌ی دولتها و ملتهای اسلامی و بویژه در منطقه‌ی خاورمیانه است. شما بار دیگر مصداق این کلام نورانی قرآن شدید:
قَدْ کانَ لَکُمْ ءَایَةٌ فی فِئَتَینِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ فی سبِیلِ اللَّهِ وَ أُخْرَی کافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْی الْعَینِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصرِهِ مَن یَشاءُ إِنَّ فی ذَلِک لَعِبرَةً لأُولی الأَبْصارِ. (1)
این ‌اولوالأبصار، امروز توده‌های میلیونی و جوانان غیور و مؤمن در کشورهای منطقه، و سیاسیون سالم، و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 13
قَد كانَ لَكُم آيَةٌ في فِئَتَينِ التَقَتا ۖ فِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيلِ اللَّهِ وَأُخرىٰ كافِرَةٌ يَرَونَهُم مِثلَيهِم رَأيَ العَينِ ۚ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَعِبرَةً لِأُولِي الأَبصارِ
ترجمه :
در دو گروهی که (در میدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتی) برای شما بود: یک گروه، در راه خدا نبرد می‌کرد؛ و جمع دیگری که کافر بود، (در راه شیطان و بت،) در حالی که آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، می‌دیدند. (و این خود عاملی برای وحشت و شکست آنها شد.) و خداوند، هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، با یاری خود، تأیید می‌کند. در این، عبرتی است برای بینایان!


مربوط به :پیام تبریک به حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه - 1385/05/26
عنوان فیش :غافل بودن امریکا و اسرائیل، از صبر ، هوشمندی و دلاوری ملت لبنان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
لبنان به برکت همت و شجاعت مردم خود درخشید. دشمن به غلط پنداشته بود که با حمله به لبنان ضعیفترین حلقه‌ی کشورهای منطقه را هدف قرار میدهد و طرح وهم‌آلود خاورمیانه‌ی دلخواه خود را کلید میزند. دشمن، یعنی امریکا ـ اسرائیل، از صبر و هوشمندی و دلاوری ملت لبنان غافل بود؛ از توانائی بازوان سطبر لبنان غافل بود؛ از سنت الهیِ« ... کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصابرِینَ» (1) غافل بود.
ملت لبنان و جوانان دلاور و سیاستمداران هوشمندش با سیلی سخت خود، او را از این غفلت بیرون آوردند
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 249
فَلَمّا فَصَلَ طالوتُ بِالجُنودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَيسَ مِنّي وَمَن لَم يَطعَمهُ فَإِنَّهُ مِنّي إِلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبوا مِنهُ إِلّا قَليلًا مِنهُم ۚ فَلَمّا جاوَزَهُ هُوَ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ قالوا لا طاقَةَ لَنَا اليَومَ بِجالوتَ وَجُنودِهِ ۚ قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ
ترجمه :
و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش می‌کند؛ آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم به‌در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عده‌ای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (*جالوت*) و سپاهیان او را نداریم.» اما آنها که می‌دانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروه‌های کوچکی که به فرمان خدا، بر گروه‌های عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‌کنندگان) است.


مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع) - 1385/05/17
عنوان فیش :تودهنی‌خوردن ارتش صهیونیست از حزب الله لبنان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, استکبار
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
امروز دفاع از حزب‌اللَّه لبنان، بر همه‌ی جامعه اسلامی واجب است. ما با بصیرت مسأله را نگاه می‌کنیم و برای ما روشن است که استکبار چه کار می‌کند. ما در قضیه‌ی فلسطین هم به همان استحکامی ایستاده‌ایم، که در قضیه‌ی لبنان یا در قضیه‌ی عراق یا در قضیه‌ی افغانستان. ما می‌بینیم که استکبار امریکایی با همراهی بعضی از دولتهای خبیث اروپایی - مثل انگلیس که جزو سیاه‌چهره‌ترین دولتها و بدنام‌ترین آنها در این منطقه است - و با همکاری صهیونیستهای ظالم و سفاک، تصمیم دارند ریشه‌ی اسلام را از این منطقه براندازند؛ چون می‌بینند که اسلام در مقابل مطامع آنها ایستاده است. با تشکیل نظام جمهوری اسلامی و با بلند شدن پرچم اسلام در این منطقه، فهمیدند که اسلام زنده است. امروز احساسات اسلامی و تمایل برای مجاهدت در راه اسلام در همه‌ی کشورهای اسلامی و در تمام این سرزمین بزرگ و پهناور و حساس - از ساحل اقیانوس اطلس تا ساحل اقیانوس آرام - زنده است. مردم شمال آفریقا، مردم خاورمیانه، مردم آسیا، مردم شرق آسیا، تا هر جا مسلمانها هستند، میل به احیاء هویت اسلامی و عزت اسلامی در آنها زنده است؛ نمی‌توانند این را از بین ببرند؛ ولی تلاش می‌کنند. ما باید بیدار باشیم؛ ما باید هشیار باشیم. یک نمونه‌ی از ایستادگی اسلامی و مجاهدت اسلامی را شما امروز در لبنان مشاهده می‌کنید. این همان ارتش بی‌رحم جرار صهیونیستی است که یک روزی به عنوان ارتش شکست‌ناپذیر معروف بود و در ظرف شش روز، ارتشهای سه کشور اسلامی را شکست داد؛ اما امروز یک ماه است که با همه‌ی توان و با استفاده از تسلیحات امریکایی و کمک نظامی امریکا، خود را می‌کُشد و مرتب از یک گروه مؤمن مجاهدِ «لا تأخذه فی اللَّه لومة لائم» (1) تودهنی می‌خورد. این، نشان‌دهنده این است که امت اسلامی اگر دل به خدا بسپارد، می‌تواند دشمنان اسلامی را متوقف کند.
1 ) خطبه 192 : از خطبه‏هاى آن حضرت است كه گروهى از مردم آن را «قاصعه» (كوبنده متكبران) مى‏نامند اين خطبه حاوى مذمّت ابليس ملعون به خاطر استكبار و ترك سجودش نسبت به آدم عليه السّلام است، و اينكه او اولين كسى است كه بر عدم پذيرش حق اصرار ورزيد، و پيرو خود خواهى شد، و اين خطبه مردم را از پيروى راه او برحذر مى‏دارد.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ . وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِكَ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ لِيَمِيزَ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ هُوَ الْعَالِمُ بِمُضْمَرَاتِ الْقُلُوبِ وَ مَحْجُوبَاتِ الْغُيُوبِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِيسَ اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ أَ لَا تَرَوْنَ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِي الدُّنْيَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِي الْآخِرَةِ سَعِيراً . وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ يَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِيَاؤُهُ وَ يَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ وَ طِيبٍ يَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِيهِ عَلَى الْمَلَائِكَةِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْيِيزاً بِالِاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُيَلَاءِ مِنْهُمْ . فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَةِ عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِيسَ يَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِيَتِهِ كَلَّا مَا كَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِيُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَكاً إِنَّ حُكْمَهُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ وَ مَا بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِي إِبَاحَةِ حِمًى حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِينَ . فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ قَذْفاً بِغَيْبٍ بَعِيدٍ وَ رَجْماً بِظَنٍّ غَيْرِ مُصِيبٍ صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِيَّةِ وَ إِخْوَانُ الْعَصَبِيَّةِ وَ فُرْسَانُ الْكِبْرِ وَ الْجَاهِلِيَّةِ حَتَّى إِذَا انْقَادَتْ لَهُ الْجَامِحَةُ مِنْكُمْ وَ اسْتَحْكَمَتِ الطَّمَاعِيَّةُ مِنْهُ فِيكُمْ فَنَجَمَتِ الْحَالُ مِنَ السِّرِّ الْخَفِيِّ إِلَى الْأَمْرِ الْجَلِيِّ اسْتَفْحَلَ سُلْطَانُهُ عَلَيْكُمْ وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَكُمْ فَأَقْحَمُوكُمْ وَلَجَاتِ الذُّلِّ وَ أَحَلُّوكُمْ وَرَطَاتِ الْقَتْلِ وَ أَوْطَئُوكُمْ إِثْخَانَ الْجِرَاحَةِ طَعْناً فِي عُيُونِكُمْ وَ حَزّاً فِي حُلُوقِكُمْ وَ دَقّاً لِمَنَاخِرِكُمْ وَ قَصْداً لِمَقَاتِلِكُمْ وَ سَوْقاً بِخَزَائِمِ الْقَهْرِ إِلَى النَّارِ الْمُعَدَّةِ لَكُمْ فَأَصْبَحَ أَعْظَمَ فِي دِينِكُمْ حَرْجاً وَ أَوْرَى فِي دُنْيَاكُمْ قَدْحاً مِنَ الَّذِينَ أَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُنَاصِبِينَ وَ عَلَيْهِمْ مُتَأَلِّبِينَ فَاجْعَلُوا عَلَيْهِ حَدَّكُمْ وَ لَهُ جِدَّكُمْ فَلَعَمْرُ اللَّهِ لَقَدْ فَخَرَ عَلَى أَصْلِكُمْ وَ وَقَعَ فِي حَسَبِكُمْ وَ دَفَعَ فِي نَسَبِكُمْ وَ أَجْلَبَ بِخَيْلِهِ عَلَيْكُمْ وَ قَصَدَ بِرَجِلِهِ سَبِيلَكُمْ يَقْتَنِصُونَكُمْ بِكُلِّ مَكَانٍ وَ يَضْرِبُونَ مِنْكُمْ كُلَّ بَنَانٍ لَا تَمْتَنِعُونَ بِحِيلَةٍ وَ لَا تَدْفَعُونَ بِعَزِيمَةٍ فِي حَوْمَةِ ذُلٍّ وَ حَلْقَةِ ضِيقٍ وَ عَرْصَةِ مَوْتٍ وَ جَوْلَةِ بَلَاءٍ فَأَطْفِئُوا مَا كَمَنَ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّمَا تِلْكَ الْحَمِيَّةُ تَكُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ فَإِنَّ لَهُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجِلًا وَ فُرْسَاناً وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ وَ قَدَحَتِ الْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّيْطَانُ فِي أَنْفِهِ مِنْ رِيحِ الْكِبْرِ الَّذِي أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ . أَلَا وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِي الْبَغْيِ وَ أَفْسَدْتُمْ فِي الْأَرْضِ مُصَارَحَةً لِلَّهِ بِالْمُنَاصَبَةِ وَ مُبَارَزَةً لِلْمُؤْمِنِينَ بِالْمُحَارَبَةِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِي كِبْرِ الْحَمِيَّةِ وَ فَخْرِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّهُ مَلَاقِحُ الشَّنَئَانِ وَ مَنَافِخُ الشَّيْطَانِ الَّتِي خَدَعَ بِهَا الْأُمَمَ الْمَاضِيَةَ وَ الْقُرُونَ الْخَالِيَةَ حَتَّى أَعْنَقُوا فِي حَنَادِسِ جَهَالَتِهِ وَ مَهَاوِي ضَلَالَتِهِ ذُلُلًا عَنْ سِيَاقِهِ سُلُساً فِي قِيَادِهِ أَمْراً تَشَابَهَتِ الْقُلُوبُ فِيهِ وَ تَتَابَعَتِ الْقُرُونُ عَلَيْهِ وَ كِبْراً تَضَايَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ . أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طَاعَةِ سَادَاتِكُمْ وَ كُبَرَائِكُمْ الَّذِينَ تَكَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَوُا الْهَجِينَةَ عَلَى رَبِّهِمْ وَ جَاحَدُوا اللَّهَ عَلَى مَا صَنَعَ بِهِمْ مُكَابَرَةً لِقَضَائِهِ وَ مُغَالَبَةً لِآلَائِهِ فَإِنَّهُمْ قَوَاعِدُ أَسَاسِ الْعَصَبِيَّةِ وَ دَعَائِمُ أَرْكَانِ الْفِتْنَةِ وَ سُيُوفُ اعْتِزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَكُونُوا لِنِعَمِهِ عَلَيْكُمْ أَضْدَاداً وَ لَا لِفَضْلِهِ عِنْدَكُمْ حُسَّاداً وَ لَا تُطِيعُوا الْأَدْعِيَاءَ الَّذِينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِكُمْ كَدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِكُمْ مَرَضَهُمْ وَ أَدْخَلْتُمْ فِي حَقِّكُمْ بَاطِلَهُمْ وَ هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِهِ . فَاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الْأُمَمَ الْمُسْتَكْبِرِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ صَوْلَاتِهِ وَ وَقَائِعِهِ وَ مَثُلَاتِهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَثَاوِي خُدُودِهِمْ وَ مَصَارِعِ جُنُوبِهِمْ وَ اسْتَعِيذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِيذُونَهُ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْرِ فَلَوْ رَخَّصَ اللَّهُ فِي الْكِبْرِ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِهِ لَرَخَّصَ فِيهِ لِخَاصَّةِ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ لَكِنَّهُ سُبْحَانَهُ كَرَّهَ إِلَيْهِمُ التَّكَابُرَ وَ رَضِيَ لَهُمُ التَّوَاضُعَ فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ وَ عَفَّرُوا فِي التُّرَابِ وُجُوهَهُمْ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ كَانُوا قَوْماً مُسْتَضْعَفِينَ قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللَّهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ ابْتَلَاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخَاوِفِ وَ مَخَضَهُمْ بِالْمَكَارِهِ فَلَا تَعْتَبِرُوا الرِّضَى وَ السُّخْطَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ جَهْلًا بِمَوَاقِعِ الْفِتْنَةِ وَ الِاخْتِبَارِ فِي مَوْضِعِ الْغِنَى وَ الِاقْتِدَارِ فَقَدْ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَكْبِرِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِيَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي أَعْيُنِهِمْ . وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ ( عليه السلام ) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِأَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طُيُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرَضِينَ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ وَ اضْمَحَلَّتِ الْأَنْبَاءُ وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِينَ أُجُورُ الْمُبْتَلَيْنَ وَ لَا اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِينَ وَ لَا لَزِمَتِ الْأَسْمَاءُ مَعَانِيَهَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِي قُوَّةٍ فِي عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِيمَا تَرَى الْأَعْيُنُ مِنْ حَالَاتِهِمْ مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَ الْعُيُونَ غِنًى وَ خَصَاصَةٍ تَمْلَأُ الْأَبْصَارَ وَ الْأَسْمَاعَ أَذًى وَ لَوْ كَانَتِ الْأَنْبِيَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لَا تُرَامُ وَ عِزَّةٍ لَا تُضَامُ وَ مُلْكٍ تُمَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ وَ تُشَدُّ إِلَيْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ لَكَانَ ذَلِكَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِي الِاعْتِبَارِ وَ أَبْعَدَ لَهُمْ فِي الِاسْتِكْبَارِ وَ لَآمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ فَكَانَتِ النِّيَّاتُ مُشْتَرَكَةً وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَةً وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ الِاتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ وَ التَّصْدِيقُ بِكُتُبِهِ وَ الْخُشُوعُ لِوَجْهِهِ وَ الِاسْتِكَانَةُ لِأَمْرِهِ وَ الِاسْتِسْلَامُ لِطَاعَتِهِ أُمُوراً لَهُ خَاصَّةً لَا تَشُوبُهَا مِنْ غَيْرِهَا شَائِبَةٌ وَ كُلَّمَا كَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ كَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَلَ . أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ( صلوات الله عليه ) إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِي جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً وَ أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً بَيْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُيُونٍ وَشِلَةٍ وَ قُرًى مُنْقَطِعَةٍ لَا يَزْكُو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ ( عليه السلام ) وَ وَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ وَ يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمَّ الْأَشْجَارِ دَانِيَ الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلَ الْقُرَى بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ أَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ رِيَاضٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ وَ لَوْ كَانَ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ . فَاللَّهَ اللَّهَ فِي عَاجِلِ الْبَغْيِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ الظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ الْكِبْرِ فَإِنَّهَا مَصْيَدَةُ إِبْلِيسَ الْعُظْمَى وَ مَكِيدَتُهُ الْكُبْرَى الَّتِي تُسَاوِرُ قُلُوبَ الرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ السُّمُومِ الْقَاتِلَةِ فَمَا تُكْدِي أَبَداً وَ لَا تُشْوِي أَحَداً لَا عَالِماً لِعِلْمِهِ وَ لَا مُقِلًّا فِي طِمْرِهِ وَ عَنْ ذَلِكَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِينَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّكَوَاتِ وَ مُجَاهَدَةِ الصِّيَامِ فِي الْأَيَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُمْ وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ كَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً وَ لُحُوقِ الْبُطُونِ بِالْمُتُونِ مِنَ الصِّيَامِ تَذَلُّلًا مَعَ مَا فِي الزَّكَاةِ مِنْ صَرْفِ ثَمَرَاتِ الْأَرْضِ وَ غَيْرِ ذَلِكَ إِلَى أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْفَقْرِ . انْظُرُوا إِلَى مَا فِي هَذِهِ الْأَفْعَالِ مِنْ قَمْعِ نَوَاجِمِ الْفَخْرِ وَ قَدْعِ طَوَالِعِ الْكِبْرِ وَ لَقَدْ نَظَرْتُ فَمَا وَجَدْتُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ يَتَعَصَّبُ لِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ إِلَّا عَنْ عِلَّةٍ تَحْتَمِلُ تَمْوِيهَ الْجُهَلَاءِ أَوْ حُجَّةٍ تَلِيطُ بِعُقُولِ السُّفَهَاءِ غَيْرَكُمْ فَإِنَّكُمْ تَتَعَصَّبُونَ لِأَمْرٍ مَا يُعْرَفُ لَهُ سَبَبٌ وَ لَا عِلَّةٌ أَمَّا إِبْلِيسُ فَتَعَصَّبَ عَلَى آدَمَ لِأَصْلِهِ وَ طَعَنَ عَلَيْهِ فِي خِلْقَتِهِ فَقَالَ أَنَا نَارِيٌّ وَ أَنْتَ طِينِيٌّ . وَ أَمَّا الْأَغْنِيَاءُ مِنْ مُتْرَفَةِ الْأُمَمِ فَتَعَصَّبُوا لِآثَارِ مَوَاقِعِ النِّعَمِ فَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ فَإِنْ كَانَ لَا بُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْأَفْعَالِ وَ مَحَاسِنِ الْأُمُورِ الَّتِي تَفَاضَلَتْ فِيهَا الْمُجَدَاءُ وَ النُّجَدَاءُ مِنْ بُيُوتَاتِ الْعَرَبِ وَ يَعَاسِيبِ القَبَائِلِ بِالْأَخْلَاقِ الرَّغِيبَةِ وَ الْأَحْلَامِ الْعَظِيمَةِ وَ الْأَخْطَارِ الْجَلِيلَةِ وَ الْآثَارِ الْمَحْمُودَةِ فَتَعَصَّبُوا لِخِلَالِ الْحَمْدِ مِنَ الْحِفْظِ لِلْجِوَارِ وَ الْوَفَاءِ بِالذِّمَامِ وَ الطَّاعَةِ لِلْبِرِّ وَ الْمَعْصِيَةِ لِلْكِبْرِ وَ الْأَخْذِ بِالْفَضْلِ وَ الْكَفِّ عَنِ الْبَغْيِ وَ الْإِعْظَامِ لِلْقَتْلِ وَ الْإِنْصَافِ لِلْخَلْقِ وَ الْكَظْمِ لِلْغَيْظِ وَ اجْتِنَابِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَكُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِيمِ الْأَعْمَالِ فَتَذَكَّرُوا فِي الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا أَمْثَالَهُمْ فَإِذَا تَفَكَّرْتُمْ فِي تَفَاوُتِ حَالَيْهِمْ فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَيْهَا وَ التَّوَاصِي بِهَا وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَبْلَكُمْ كَيْفَ كَانُوا فِي حَالِ التَّمْحِيصِ وَ الْبَلَاءِ أَ لَمْ يَكُونُوا أَثْقَلَ الْخَلَائِقِ أَعْبَاءً وَ أَجْهَدَ الْعِبَادِ بَلَاءً وَ أَضْيَقَ أَهْلِ الدُّنْيَا حَالًا اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِيداً فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَ جَرَّعُوهُمُ الْمُرَارَ فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِي ذُلِّ الْهَلَكَةِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَةِ لَا يَجِدُونَ حِيلَةً فِي امْتِنَاعٍ وَ لَا سَبِيلًا إِلَى دِفَاعٍ حَتَّى إِذَا رَأَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى الْأَذَى فِي مَحَبَّتِهِ وَ الِاحْتِمَالَ لِلْمَكْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَايِقِ الْبَلَاءِ فَرَجاً فَأَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَكَانَ الذُّلِّ وَ الْأَمْنَ مَكَانَ الْخَوْفِ فَصَارُوا مُلُوكاً حُكَّاماً وَ أَئِمَّةً أَعْلَاماً وَ قَدْ بَلَغَتِ الْكَرَامَةُ مِنَ اللَّهِ لَهُمْ مَا لَمْ تَذْهَبِ الْآمَالُ إِلَيْهِ بِهِمْ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانُوا حَيْثُ كَانَتِ الْأَمْلَاءُ مُجْتَمِعَةً وَ الْأَهْوَاءُ مُؤْتَلِفَةً وَ الْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً وَ الْأَيْدِي مُتَرَادِفَةً وَ السُّيُوفُ مُتَنَاصِرَةً وَ الْبَصَائِرُ نَافِذَةً وَ الْعَزَائِمُ وَاحِدَةً أَ لَمْ يَكُونُوا أَرْبَاباً فِي أَقْطَارِ الْأَرَضِينَ وَ مُلُوكاً عَلَى رِقَابِ الْعَالَمِينَ فَانْظُرُوا إِلَى مَا صَارُوا إِلَيْهِ فِي آخِرِ أُمُورِهِمْ حِينَ وَقَعَتِ الْفُرْقَةُ وَ تَشَتَّتَتِ الْأُلْفَةُ وَ اخْتَلَفَتِ الْكَلِمَةُ وَ الْأَفْئِدَةُ وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِينَ وَ تَفَرَّقُوا مُتَحَارِبِينَ وَ قَدْ خَلَعَ اللَّهُ عَنْهُمْ لِبَاسَ كَرَامَتِهِ وَ سَلَبَهُمْ غَضَارَةَ نِعْمَتِهِ وَ بَقِيَ قَصَصُ أَخْبَارِهِمْ فِيكُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِينَ . فَاعْتَبِرُوا بِحَالِ وَلَدِ إِسْمَاعِيلَ وَ بَنِي إِسْحَاقَ وَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ( عليهم السلام ) فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الْأَحْوَالِ وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الْأَمْثَالِ تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِي حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ لَيَالِيَ كَانَتِ الْأَكَاسِرَةُ وَ الْقَيَاصِرَةُ أَرْبَاباً لَهُمْ يَحْتَازُونَهُمْ عَنْ رِيفِ الْآفَاقِ وَ بَحْرِ الْعِرَاقِ وَ خُضْرَةِ الدُّنْيَا إِلَى مَنَابِتِ الشِّيحِ وَ مَهَافِي الرِّيحِ وَ نَكَدِ الْمَعَاشِ فَتَرَكُوهُمْ عَالَةً مَسَاكِينَ إِخْوَانَ دَبَرٍ وَ وَبَرٍ أَذَلَّ الْأُمَمِ دَاراً وَ أَجْدَبَهُمْ قَرَاراً لَا يَأْوُونَ إِلَى جَنَاحِ دَعْوَةٍ يَعْتَصِمُونَ بِهَا وَ لَا إِلَى ظِلِّ أُلْفَةٍ يَعْتَمِدُونَ عَلَى عِزِّهَا فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَيْدِي مُخْتَلِفَةٌ وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِي بَلَاءِ أَزْلٍ وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ وَ غَارَاتٍ مَشْنُونَةٍ . فَانْظُرُوا إِلَى مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ حِينَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَى دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ كَيْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَيْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِيمِهَا وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِي عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا فَأَصْبَحُوا فِي نِعْمَتِهَا غَرِقِينَ وَ فِي خُضْرَةِ عَيْشِهَا فَكِهِينَ قَدْ تَرَبَّعَتِ الْأُمُورُ بِهِمْ فِي ظِلِّ سُلْطَانٍ قَاهِرٍ وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَى كَنَفِ عِزٍّ غَالِبٍ وَ تَعَطَّفَتِ الْأُمُورُ عَلَيْهِمْ فِي ذُرَى مُلْكٍ ثَابِتٍ فَهُمْ حُكَّامٌ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ مُلُوكٌ فِي أَطْرَافِ الْأَرَضِينَ يَمْلِكُونَ الْأُمُورَ عَلَى مَنْ كَانَ يَمْلِكُهَا عَلَيْهِمْ وَ يُمْضُونَ الْأَحْكَامَ فِيمَنْ كَانَ يُمْضِيهَا فِيهِمْ لَا تُغْمَزُ لَهُمْ قَنَاةٌ وَ لَا تُقْرَعُ لَهُمْ صَفَاةٌ . أَلَا وَ إِنَّكُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَيْدِيَكُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَةِ وَ ثَلَمْتُمْ حِصْنَ اللَّهِ الْمَضْرُوبَ عَلَيْكُمْ بِأَحْكَامِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَّ عَلَى جَمَاعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِيمَا عَقَدَ بَيْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ الَّتِي يَنْتَقِلُونَ فِي ظِلِّهَا وَ يَأْوُونَ إِلَى كَنَفِهَا بِنِعْمَةٍ لَا يَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ لَهَا قِيمَةً لِأَنَّهَا أَرْجَحُ مِنْ كُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِنْ كُلِّ خَطَرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ صِرْتُمْ بَعْدَ الْهِجْرَةِ أَعْرَاباً وَ بَعْدَ الْمُوَالَاةِ أَحْزَاباً مَا تَتَعَلَّقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا بِاسْمِهِ وَ لَا تَعْرِفُونَ مِنَ الْإِيمَانِ إِلَّا رَسْمَهُ تَقُولُونَ النَّارَ وَ لَا الْعَارَ كَأَنَّكُمْ تُرِيدُونَ أَنْ تُكْفِئُوا الْإِسْلَامَ عَلَى وَجْهِهِ انْتِهَاكاً لِحَرِيمِهِ وَ نَقْضاً لِمِيثَاقِهِ الَّذِي وَضَعَهُ اللَّهُ لَكُمْ حَرَماً فِي أَرْضِهِ وَ أَمْناً بَيْنَ خَلْقِهِ وَ إِنَّكُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَى غَيْرِهِ حَارَبَكُمْ أَهْلُ الْكُفْرِ ثُمَّ لَا جَبْرَائِيلُ وَ لَا مِيكَائِيلُ وَ لَا مُهَاجِرُونَ وَ لَا أَنْصَارٌ يَنْصُرُونَكُمْ إِلَّا الْمُقَارَعَةَ بِالسَّيْفِ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَكُمْ وَ إِنَّ عِنْدَكُمُ الْأَمْثَالَ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ قَوَارِعِهِ وَ أَيَّامِهِ وَ وَقَائِعِهِ فَلَا تَسْتَبْطِئُوا وَعِيدَهُ جَهْلًا بِأَخْذِهِ وَ تَهَاوُناً بِبَطْشِهِ وَ يَأْساً مِنْ بَأْسِهِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِيَ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ إِلَّا لِتَرْكِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُكُوبِ الْمَعَاصِي وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْكِ التَّنَاهِي أَلَا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَيْدَ الْإِسْلَامِ وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ وَ أَمَتُّمْ أَحْكَامَهُ أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ وَ أَمَّا شَيْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ كُفِيتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ وَ بَقِيَتْ بَقِيَّةٌ مِنْ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ لَئِنْ أَذِنَ اللَّهُ فِي الْكَرَّةِ عَلَيْهِمْ لَأُدِيلَنَّ مِنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَشَذَّرُ فِي أَطْرَافِ الْبِلَادِ تَشَذُّراً . أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرِ بِكَلَاكِلِ الْعَرَبِ وَ كَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصِيصَةِ وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ يَضُمُّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ يَكْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ وَ يُمِسُّنِي جَسَدَهُ وَ يُشِمُّنِي عَرْفَهُ وَ كَانَ يَمْضَغُ الشَّيْ‏ءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ وَ مَا وَجَدَ لِي كَذْبَةً فِي قَوْلٍ وَ لَا خَطْلَةً فِي فِعْلٍ وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ ( صلى الله عليه وآله ) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالِاقْتِدَاءِ بِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا يَرَاهُ غَيْرِي وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا أَرَى نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ ( صلى الله عليه وآله ) فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَى خَيْرٍ وَ لَقَدْ كُنْتُ مَعَهُ ( صلى الله عليه وآله ) لَمَّا أَتَاهُ الْمَلَأُ مِنْ قُرَيْشٍ فَقَالُوا لَهُ يَا مُحَمَّدُ إِنَّكَ قَدِ ادَّعَيْتَ عَظِيماً لَمْ يَدَّعِهِ آبَاؤُكَ وَ لَا أَحَدٌ مِنْ بَيْتِكَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُكَ أَمْراً إِنْ أَنْتَ أَجَبْتَنَا إِلَيْهِ وَ أَرَيْتَنَاهُ عَلِمْنَا أَنَّكَ نَبِيٌّ وَ رَسُولٌ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ عَلِمْنَا أَنَّكَ سَاحِرٌ كَذَّابٌ فَقَالَ ( صلى الله عليه وآله ) وَ مَا تَسْأَلُونَ قَالُوا تَدْعُو لَنَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ حَتَّى تَنْقَلِعَ بِعُرُوقِهَا وَ تَقِفَ بَيْنَ يَدَيْكَ فَقَالَ ( صلى الله عليه وآله ) إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ فَإِنْ فَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ ذَلِكَ أَ تُؤْمِنُونَ وَ تَشْهَدُونَ بِالْحَقِّ قَالُوا نَعَمْ قَالَ فَإِنِّي سَأُرِيكُمْ مَا تَطْلُبُونَ وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّكُمْ لَا تَفِيئُونَ إِلَى خَيْرٍ وَ إِنَّ فِيكُمْ مَنْ يُطْرَحُ فِي الْقَلِيبِ وَ مَنْ يُحَزِّبُ الْأَحْزَابَ ثُمَّ قَالَ ( صلى الله عليه وآله ) : يَا أَيَّتُهَا الشَّجَرَةُ إِنْ كُنْتِ تُؤْمِنِينَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ تَعْلَمِينَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ فَانْقَلِعِي بِعُرُوقِكِ حَتَّى تَقِفِي بَيْنَ يَدَيَّ بِإِذْنِ اللَّهِ فَوَالَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَانْقَلَعَتْ بِعُرُوقِهَا وَ جَاءَتْ وَ لَهَا دَوِيٌّ شَدِيدٌ وَ قَصْفٌ كَقَصْفِ أَجْنِحَةِ الطَّيْرِ حَتَّى وَقَفَتْ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) مُرَفْرِفَةً وَ أَلْقَتْ بِغُصْنِهَا الْأَعْلَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) وَ بِبَعْضِ أَغْصَانِهَا عَلَى مَنْكِبِي وَ كُنْتُ عَنْ يَمِينِهِ ( صلى الله عليه وآله ) فَلَمَّا نَظَرَ الْقَوْمُ إِلَى ذَلِكَ قَالُوا عُلُوّاً وَ اسْتِكْبَاراً فَمُرْهَا فَلْيَأْتِكَ نِصْفُهَا وَ يَبْقَى نِصْفُهَا فَأَمَرَهَا بِذَلِكَ فَأَقْبَلَ إِلَيْهِ نِصْفُهَا كَأَعْجَبِ إِقْبَالٍ وَ أَشَدِّهِ دَوِيّاً فَكَادَتْ تَلْتَفُّ بِرَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) فَقَالُوا كُفْراً وَ عُتُوّاً فَمُرْ هَذَا النِّصْفَ فَلْيَرْجِعْ إِلَى نِصْفِهِ كَمَا كَانَ فَأَمَرَهُ ( صلى الله عليه وآله ) فَرَجَعَ فَقُلْتُ أَنَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِنِّي أَوَّلُ مُؤْمِنٍ بِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَوَّلُ مَنْ أَقَرَّ بِأَنَّ الشَّجَرَةَ فَعَلَتْ مَا فَعَلَتْ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى تَصْدِيقاً بِنُبُوَّتِكَ وَ إِجْلَالًا لِكَلِمَتِكَ فَقَالَ الْقَوْمُ كُلُّهُمْ بَلْ ساحِرٌ كَذَّابٌ عَجِيبُ السِّحْرِ خَفِيفٌ فِيهِ وَ هَلْ يُصَدِّقُكَ فِي أَمْرِكَ إِلَّا مِثْلُ هَذَا يَعْنُونَنِي وَ إِنِّي لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ سِيمَاهُمْ سِيمَا الصِّدِّيقِينَ وَ كَلَامُهُمْ كَلَامُ الْأَبْرَارِ عُمَّارُ اللَّيْلِ وَ مَنَارُ النَّهَارِ مُتَمَسِّكُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ يُحْيُونَ سُنَنَ اللَّهِ وَ سُنَنَ رَسُولِهِ لَا يَسْتَكْبِرُونَ وَ لَا يَعْلُونَ وَ لَا يَغُلُّونَ وَ لَا يُفْسِدُونَ قُلُوبُهُمْ فِي الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِي الْعَمَلِ .
ترجمه :
حمد خداى را كه لباس عزت و بزرگوارى شايسته اوست، و اين دو صفت را نه براى آفريده‏هايش بلكه به خود اختصاص داد، و آنها را قرقگاه و حريم خود نمود، و بر ديگران ممنوع كرد، و هر دو را محض جلالت و عظمت خويش برگزيد. تكبر رأس گناهان و بر هر كس از بندگانش كه در اين دو صفت با او به ستيز برخاست لعنت مقرر كرد. آن گاه با اين دو وصف فرشتگان مقرّب خود را آزمايش نمود، تا خاكساران آنان را از گردنكشان جدا كند، پس با اينكه به آنچه در دلها مستور است و از غيوب هستى كه از نظرها محجوب است داناست، خطاب به فرشتگان فرمود: «من بشرى را از گل به وجود مى‏آورم، چون او را ساختم و از روح خود در او دميدم براى او سجده كنيد. جز ابليس تمام فرشتگان سجده كردند» كه كبر و نخوت به او روى آورد، و به آفرينش خويش به آدم فخر كرد، و به خاطر ريشه‏اش كه از آتش بود بر او تعصّب ورزيد. اين دشمن خداوند پيشواى اهل تعصّب، و پيشرو گردنكشان است، كه بنياد عصبيت را بنا كرد، و با خداوند در لباس عزّت و كبريايى به ستيز برخاست، و آن لباس عزّت را بر خود پوشيد، و جامه فروتنى و خاكسارى را در آورد. نمى‏بينيد خداوند چگونه او را محض تكبرش‏ به شدت تحقير كرد، و به سبب گردنكشى به چاه سر افكندگى در انداخت پس او را در دنيا طرد از رحمت نمود، و براى وى در آخرت آتش فروزان مهيّا ساخت فلسفه آزمايش الهى اگر خداوند مى‏خواست آدم را از نورى كه روشنى‏اش ديده‏ها را بربايد، و زيبايى آن خردها را مات و مبهوت كند، و از مادّه خوشبويى كه بوى خوشش نفسها را بگيرد بيافريند مى‏آفريد، و اگر بدين صورت مى‏آفريد گردنها در برابرش خاضع، و آزمايش فرشتگان سهل و آسان مى‏شد، ولى خداوند پاك بندگانش را به برخى از امورى كه به حقيقت و ريشه آن آگاه نيستند آزمايش مى‏كند، تا خالص از ناخالص جدا شود، و كبر و نخوت از آنان بر طرف، و خود خواهى و خود پسندى از آنان دور گردد طلب عبرت آموزى از برنامه حضرت حق در رابطه با شيطان عبرت بگيريد، كه اعمال طولانى، و سختكوشى او را به خاطر يك ساعت تكبر تباه كرد، در صورتى كه خداوند را شش هزار سال بندگى كرد كه معلوم نيست از سالهاى دنيايى است يا سالهاى آخرتى (كه هر روزش هزار سال دنيايى است). چه كسى پس از ابليس با آلوده شدن به گناهى چون گناه او از عذاب حق سالم مى‏ماند حاشا خداوند هرگز انسانى را به عملى وارد بهشت نمى‏كند كه به خاطر همان عمل فرشته‏اى را از آنجا بيرون كرد، امر و فرمانش در حق آسمانيان و زمينيان مساوى است، و بين خداوند و احدى از بندگانش صلح خاصى وجود ندارد تا به خاطر آن آنچه را بر جهانيان حرام كرده بر او مباح كند گريز از شيطان بندگان خدا، از دشمن خدا حذر كنيد، مباد آنكه شما را به درد خود مبتلا كند، و با ندايش شما را به حركت آورد، و با ارتش سواره و پياده‏اش بر شما بتازد. به جان خودم سوگند كه تيرى سهمناك عليه شما به كمان گذاشته و كمان را با شدت هر چه تمامتر كشيده، و از مكانى نزديك به شما تير انداخته. و گفته: «پروردگارا، براى آنكه مرا اغوا كردى، زر و زينت دنيا را در زمين در برابر ديده‏ آنان جلوه مى‏دهم و همه را به ضلالت دچار مى‏نمايم»، به تاريكى تيرى به هدفى دور انداخت، و گمانى ناصواب و خطا بر زبان راند، ولى زادگان كبر و نخوت با عمل خود ادّعايش را تصديق كردند، و برادران عصبيّت، و سواران كبر و جاهليت آن گفتار كج و باطل را راست آوردند، تا چون گردنكشان شما مطيع او شدند، و طمع او در گمراهى شما پا بر جا شد، و در نتيجه صورت حال او از پرده نهان به ظهور در آمد، سلطه‏اش بر شما قدرت گرفت، و لشكرش را به جانب شما نزديك كرد، سپاه او شما را به بيشه خوارى انداختند، و در ورطه كشتار در آوردند، و شما را زخمى كارى زدند: با فرو بردن نيزه گناه در چشمتان، و بريدن گلويتان با كارد معصيت، و كوبيدن مغزتان با انديشه‏هاى باطل، و فرود آوردن ضربه بر اعضاى حساس و كشنده‏تان، و كشاندنتان با مهار قهر و غلبه به سوى آتشى كه از پيش براى شما مهيا شده. شيطان در زخم زدن به دينتان قوى‏تر، و براى فساد در دنيايتان آتش افروزتر است از كسانى كه آشكارا با آنان دشمنى مى‏ورزيد، و براى جنگ با آنها جمع مى‏شويد. پس آنچه خشم و نيرو داريد بر دفع او به كار گيريد، و در اين برنامه از كوشش همه جانبه دريغ نورزيد. به بقاى حق قسم كه او نسبت به ريشه وجود شما فخر و ناز كرد، و از حسب شما عيب جويى نمود، و نسب شما را پست شمرد، و با لشگر سواره‏اش به جانب شما تاخت، و با ارتش پياده‏اش راه را بر شما بست، به هر مكانى شما را به دام مى‏اندازند، و دستتان را از راه هدايت قطع مى‏كنند، با هيچ نقشه‏اى نمى‏توانيد از خواسته آنان امتناع ورزيد، و با هيچ تصميمى قدرت نداريد آنان را دفع كنيد، كه دام آنان درياى خوارى، و حلقه‏اى تنگ، و عرصه‏گاه مرگ، و جولانگاه بلاست. پس آتش عصبيت و كينه‏هاى جاهليت را كه در دلهايتان پنهان است خاموش كنيد، چرا كه اين كبر و خودخواهى در فرد مسلمان از خاطره انگيزى‏هاى شيطان و ايجاد نخوتها و فسادها و وسوسه‏هاى اوست. گوهر تواضع بر سر نهيد، خرمهره كبر زير پا اندازيد، حلقه تكبّر از گردن باز كنيد، و فروتنى را سنگر بين خود و دشمنتان يعنى شيطان و لشگرش‏ قرار دهيد، زيرا اين موجود خطرناك را از هر ملّتى لشگرى و يارانى، و پياده و سوارانى است. شما مانند آن متكبرى (قابيل) كه بر فرزند مادرش (هابيل) كبر ورزيد نباشيد كه خداوند او را بر برادرش برترى نداده بود جز آنكه خودپسندى دلش را دچار حسادت كرده، و عصبيت و كبر آتش خشم را در قلبش شعله‏ور ساخت، شيطان هم با كبر در دماغش دميد، كبرى كه خداوند او را پس از آلوده شدن به آن دچار ندامت كرد، و گناه هر قاتلى را تا قيامت به گردن او انداخت پرهيز از كبر و حميّت جاهلى شما در تجاوز و ستمگرى به شدت پيش را نديد، و در روى زمين فساد ايجاد كرديد، به گونه‏اى كه آشكارا با حضرت حق دشمنى نموده و علنا با مردم مؤمن به جنگ برخاستيد. خدا را خدا را از كبر برگرفته از عصبيت، و خودخواهى جاهلى، كه زاينده كينه و دشمنى، و مجراى دميدن و افسون شيطان است، كبرى كه با آن امت‏هاى پيشين، و ملتهاى گذشته را فريب داده است، تا كارشان به جايى رسيد كه در تاريكى‏هاى جهالت، و دامهاى ضلالت او در افتادند، و در برابر ساربانى‏اش نرم، و در مقابل راهبريش آرام شدند. دلها در صفت كبر و نخوت با هم مشابهند، و مردم روزگاران گذشته به دنبال هم بر اين منوال ره سپردند، و كبرى را پيش گرفتند كه تمام سينه‏ها به آن تنگ است. هان، از پيروى رؤسا و بزرگانتان حذر، حذر آنان كه از حسب خود فراتر رفتند، و خود را برتر از نسب خود شمردند، امور زشت و ناپسند را (بر اساس اعتقاد باطلشان) به خدا نسبت دادند، و احسان خدا را بر خود منكر شدند، تا با قضاى حق بستيزند، و بر نعمتهاى او چيره آيند، زيرا اين نابكاران پايه‏هاى ساختمان عصبيت، و ستونهاى اركان فتنه، و شمشيرهاى تفاخر جاهليت‏اند. بنا بر اين از خدا پروا كنيد، و با نعمت‏هايش به ستيزه برنخيزيد، و به احسان او بر خودتان حسادت نورزيد، و از بى‏پدرانى كه آب تيره طبعشان را با آب صافى قلبتان نوشيديد، و بيمارى روانشان را با سلامت روح خود آميختيد، و باطلشان را در حق خود داخل كرديد پيروى نكنيد، آنان پايه گناهانند، و ملازم نافرمانيها، شيطان اينان را حيوان بار كش گمراهى نموده، و سپاه خود قرار داده كه به سبب آنان بر مردم حمله مى‏برد، با زبان آنان سخن مى‏گويد، تا عقلتان را بدزدد، و در ديدگانتان در آيد، و در گوشتان بدمد، او شما را هدف تيرش، و مايه پايمال شدن گامهايش، و ابزار دست خويش قرار داده عبرت از گذشتگان از آنچه به گردنكشان پيش از شما از عذاب خدا و دشواريها و حوادث و كيفرهاى او رسيد عبرت گيريد، و از خاك تيره‏اى كه صورتشان بر آن نهاده شده و زمينى كه پهلويشان بر آن افتاده پند پذيريد، و از امورى كه زاينده كبر است به خدا پناه جوييد، چنانكه از آفات ناگهانى روزگار به او پناه مى‏بريد. اگر خداوند اجازه كبر ورزيدن را به فردى از بندگانش مى‏داد هر آينه رخصت آن را به پيامبران و اوليائش كه از خاصان اويند عنايت مى‏فرمود، ولى خداوند پاك كبر ورزى را بر آنان روا نداشت، و فروتنى را براى آن بزرگواران پسنديد، آنان گونه‏هاى خود را به عبادت بر زمين گذاشتند، و صورتهاى خويش را بر خاك ساييدند، و در برابر اهل ايمان تواضع كردند، و در نظر بى‏خبران بى‏قدرت و ناتوان به حساب مى‏آمدند، خداوند آنها را به گرسنگى امتحان كرد، و به رنج و سختى مبتلا نمود، با برنامه‏هاى خوفناك آزمايششان فرمود، و به جفاها و ناخوشيها خالصشان كرد. از باب نادانى به موارد آزمايش و امتحان در مواضع غنا و فقر، ثروت و اولاد را معيار رضايت و خشم خدا نگيريد، خداوند پاك فرمود: «آيا گمان مى‏كنند از اين كه آنان را به ثروت و فرزندان مدد مى‏كنيم در نيكى‏هاى ايشان شتاب مى‏ورزيم نه اين طور نيست، اينان حقيقت را نمى‏فهمند»، زيرا خداوند متكبران از بندگانش را كه در نظر خود بزرگ مى‏نمايند با اوليائش كه در ديده آنان ضعيف به شمار مى‏آيند آزمايش مى‏كند (و شاهد اين واقعيت وضع موسى و فرعون است) فلسفه فروتنى پيامبران موسى بن عمران همراه برادرش هارون- درود خدا بر آنان- وارد بر فرعون شدند در حالى كه تن پوشى از پشم به تن داشتند، و هر يك را عصايى در دست بود، و در صورت اسلام آوردن او بقاء حكومت و دوام عزتش را با او شرط كردند، فرعون رو به مردم كرد و گفت: «از اين دو نفر تعجب نمى‏كنيد كه دوام عزت و بقاء سلطنتم را با من شرط مى‏كنند، در حالى كه خود آنان را در تهيدستى و خوارى مى‏بينيد چرا دستبندهايى از طلا به آنان داده نشده» اين را گفت محض اينكه طلا و جمع كردن آن را بزرگ، و پوشش پشمينه آنان را پست شمرد. اگر خداوند پاك به وقت بعثت انبياء خود مى‏خواست درب گنج‏هاى طلا، و معادن زر ناب، و باغهاى سرسبز را به روى آنان باز كند، و پرندگان آسمان، و جانوران زمين را همراه آنان نمايد انجام مى‏داد، ولى در اين صورت جايى براى امتحان باقى نمى‏ماند، و اجر و پاداش بى‏مورد مى‏شد، و اخبار آسمانى از بين مى‏رفت، و براى قبول كنندگان دعوت انبيا ثواب مبتلايان‏ به رنج و سختى واجب نمى‏گشت، و نه اهل ايمان استحقاق مزدى همپايه نيكوكاران را داشتند، و براى اسماء و لغات مفهومى باقى نمى‏ماند (زيرا بر اساس تمكّن مادّى انبيا، ايمان مردم بر اساس طمع بود و محلّى براى انجام عمل نيك وجود نداشت). ولى خداوند پاك پيامبرانش را در تصميم‏هايشان نيرومند و قوى، و از نظر برنامه‏هاى ظاهرى ضعيف قرار داد، با قناعتى كه از بى‏نيازى چشمها را پر مى‏كرد، و تهيدستى و فقرى كه ديده‏ها و گوشها را از آن مملو مى‏ساخت. اگر انبيا داراى قدرتى بودند كه كسى را توان معارضه با آنان نبود، و داراى عزّتى كه مغلوب كسى نمى‏شدند، و شوكتشان به گونه‏اى بود كه گردنهاى مردان به سوى آن كشيده مى‏شد، و مردم براى تماشاى بزرگى و سطوتشان بار سفر مى‏بستند، اين وضع در پندگيرى مردم از آنان آسانتر، و از گردنكشى در برابر آنان دورتر بود، و به خاطر ترسى كه از عظمت ظاهر انبيا بر مى‏داشتند، يا به خاطر رغبتى كه به ثروت آنان پيدا مى‏كردند ايمان مى‏آوردند، آن هنگام قصدها خالص نبود، و خوبيها به طمع دنيا و آخرت انجام مى‏گرفت. ولى خداوند پاك اراده فرمود پيروى از انبيائش، و تصديق كتابهايش، و خشوع‏ در پيشگاهش، و تسليم در برابر فرمانش، و گردن نهادن به طاعتش امورى باشد خاصّ او، و نيّت ديگرى با آن حقايق نياميزد، كه هرچه آزمايش و امتحان بزرگتر، پاداش و جزايش فراوان‏تر است جايگاه خانه خدا آيا نمى‏بينيد خداوند پاك گذشتگان را از زمان آدم- درود خدا بر او باد- تا آخرين انسان اين جهان به سنگهايى آزمايش نموده كه نه زيان مى‏رساند و نه سود مى‏دهد، نه مى‏بيند، و نه مى‏شنود آنجا را خانه حرمت خود و جايگاه قيام مردم به عبادت قرارداد. و آن را در سنگلاخ‏ترين محل‏ها، و كم كلوخ‏ترين مكانهاى مرتفع دنيا، و درّه‏اى از ديگر درّه‏ها تنگ‏تر، در ميان كوههاى سخت، و رملهاى نرم و روان، و چشمه‏هاى كم آب، و دهات دور از هم، كه شتر و گاو و گوسپند در آنجا از بى‏آب و علفى رشد نمى‏كنند بنا كرد. سپس به آدم- عليه السلام- و فرزندانش دستور داد به آن ناحيه‏ توجه كنند، در نتيجه آن منطقه مركزى براى سود بخشى سفرها، و مقصدى براى بار اندازى قاصدان گرديد، اعماق دلها آهنگ آن خانه مى‏كند، از بيابانهاى بى‏آب و علف و دور از آبادى، و ارتفاعات درّه‏هاى عميق و شيب دار، و جزاير جدا از هم درياها روى به آن مى‏آورند، تا از روى ذلّت شانه‏ها را حركت دهند، و گرداگرد آن خانه تهليل گويند، و ژوليده موى و غبار آلود هروله نمايند، لباسهاى خود را كنار انداخته، و با اصلاح نكردن سر و صورت زيبايى خلقت خود را زشت نمايند، به جهت ابتلايى بزرگ و امتحانى سخت، و آزمايشى روشن، و تطهيرى به نهايت، كه آن را موجب رحمت، و رسيدن به بهشت قرار داد. و اگر خداوند پاك مى‏خواست خانه با حرمت خود و مراكز مناسك حج را در ميان باغها و نهرها، و زمين‏هاى نرم و هموار و پر درخت، و ميوه‏هاى در دسترس، و ساختمانهاى به هم پيوسته، و آباديهاى متّصل به هم، ميان گندمزارى نيكو، و باغهاى سر سبز و خرّم، و كشتزارهاى وسيع، و نواحى پر آب، و زراعتهاى تازه و شاداب، و جادّه‏هاى آباد قرار دهد قرار مى‏داد، آن وقت‏ مقدار اجر و ثواب را به تناسب آزمايش سهل و آسان اندك ساخته بود. و اگر بنيانى كه خانه بر آن استوار است، و سنگهايى كه بيت حق از آن ساخته شده، از زمرّد سبز، و ياقوت قرمز، و روشنى و درخشش خيره كننده بود، بار دو دلى را از سينه‏ها سبك مى‏كرد، و كوشش ابليس را براى وسوسه در قلوب فرو مى‏گذاشت، و تلاطم شك و ترديد را از مردم برطرف مى‏نمود. ولى خداوند بندگانش را به انواع سختى‏ها امتحان مى‏كند، و با كوشش‏هاى گوناگون به عبادت وامى‏دارد، و به امور ناخوشايند مى‏آزمايد، تا كبر را از دلهايشان بيرون كند، و خوارى و تواضع را در جانشان بنشاند، تا با اين گونه آزمايشها ابواب فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد، و اسباب عفو خود را به راحتى به آنان عنايت فرمايد فلسفه عبادات خدا را خدا را، از عقوبت تجاوز در اين جهان، و نتيجه وخامت ستم در آن جهان، و بدى عاقبت كبر، كه بزرگترين دام شيطان، و عظيم‏ترين مكر اوست، چنان‏ كيدى كه با دلها چونان زهرهاى كشنده مى‏رزمد، شيطان هرگز از كارش عاجز نمى‏گردد، و راه هلاك كسى را خطا نمى‏كند، نه دانشمند را به خاطر دانشش، و نه تهيدست را به علت لباس كهنه‏اش. خداوند بندگانش را از اين همه شرور با نماز و زكات، و زحمت در روزه گرفتن در ماه رمضان حراست فرموده، تا اندامشان را از گناه آرام سازد، و ديدگانشان را خاشع نمايد، و جانشان را خوار و فروتن گرداند، و دلهايشان را از برترى جويى فرود آورد، و كبر و خودپسندى را از آنان بزدايد، زيرا ساييدن جبهه به خاك علت تواضع، و وانهادن اعضاى پرارزش به روى زمين شكستن خود، و لاغر شدن بدن از پى روزه باعث خاكسارى است، و نيز در اداى زكات پرداخت ميوه‏هاى زمين و غير آن به مسكينان و تهيدستان نهفته است. آثار اين عبادات را بنگريد كه چگونه جوانه‏هاى فخر را بر مى‏كند، و از نهالهاى سر بر آورده كبر جلوگيرى مى‏كند تعصب‏هاى ناروا حقّا دقت كردم احدى از جهانيان را نيافتم كه نسبت به چيزى تعصّب ورزد، مگر آنكه ظهور آن تعصّب را علّتى بود كه حقيقت را بر جاهلان مشتبه كند، يا امرى كه به غلط به عنوان حجت به انديشه نفهمان چسبد، جز شما كه تعصبتان را سبب و علّتى نيست. ابليس به خاطر ريشه خود كه از آتش بود بر آدم تعصّب ورزيد، و او را نسبت به خلقتش سرزنش كرد، و گفت: من از آتشم و تو از خاكى. اما ثروتمندان ناز پرورده امتها، به نعمتهاى فراوان خود تعصب به خرج دادند، و گفتند: «اموال و اولادمان از همه افزون‏تر است، و ما را عذابى نخواهد بود ».تعصب‏هاى روا اگر بنا به تعصب باشد بايد تعصب شما براى صفات پسنديده، و كردارهاى شايسته، و امور نيكى باشد كه بزرگان و دليران از خاندان‏هاى‏ ريشه دار عرب و رؤساى قبايل به آنها برترى مى‏طلبند: به اخلاق خوب، و انديشه‏هاى بزرگ، و مقامات بلند، و آثار ستوده تعصب بورزيد. به خصلت‏هاى با ارزش كه عبارت است از حفظ حقوق همسايه‏ها، وفاى به عهد، پيروى نيكى، روى گرداندن از كبر، توسل به احسان و بخشش، خوددارى از تجاوز، مهم شمردن قتل نفس، انصاف دادن به خلق خدا، فرو خوردن خشم، و اجتناب از فساد در روى زمين. و از عذابهايى كه بر اثر زشتى افعال و بدى اعمال بر امم گذشته رسيد حذر نماييد، نيك و بد احوالشان را بينديشيد، و از اينكه همانند آنان شويد بركنار بمانيد. چون در تفاوت وضع امم گذشته در نيكى و بدى اعمالشان انديشه كرديد، آن كارى را اختيار نماييد كه عزت آنان بدان سبب تأمين شد، و دشمنانشان از عرصه حياتشان دور شدند، و زمان سلامتيشان طولانى گشت، و نعمت در اختيارشان قرار گرفت، و پيوند كرامت آنان استوار شد، به اين معنى كه از تفرقه اجتناب كردند، و بر الفت پايدارى نمودند، و يكديگر را به آن تشويق و ترغيب كردند و سفارش نمودند. و از امورى كه ستون فقراتشان را درهم شكست، و قدرتشان را قرين سستى كرد دورى نماييد: از كينه ورزى قلوب، و عداوت سينه‏ها، و ناموافق بودن نفوس، و دست از يارى يكديگر كشيدن عبرت از مؤمنان پيشين در احوالات مؤمنين گذشته انديشه كنيد، كه چگونه در حال آزمايش و امتحان بودند آيا از همه خلايق مشكلاتشان بيشتر نبود آيا بيش از همه مردم در زحمت و رنج نبودند آيا از همه مردم دنيا در تنگناى بيشترى قرار نداشتند فراعنه آنان را برده خود ساختند، و به عذاب سخت كشيدند، جرعه جرعه تلخى به آنان نوشاندند، پيوسته در ذلّت هلاكت، و مورد سلطه و استيلا بودند، چاره‏اى براى سر باز زدن، و راهى براى دفاع نمى‏يافتند. تا چون خداوند جديّت آنان را در صبر بر آزار در راه محبّتش، و تحمّل ناراحتى‏ها را در مسير بيم و خوفش از آنان ديد، گشايشى از تنگناهاى بلا براى آنان قرار داد، ذلّتشان را به عزّت و بيمشان را به امنيت تبديل كرد، پس سلاطين حكمران، و پيشوايان راهنما شدند، و كرامت خداوند در باره آنان به جايى رسيد كه خيالش هم در باره آنان نمى‏رفت. بنگريد چگونه بودند زمانى كه اجتماعشان متّحد، خواسته‏هايش متّفق، دلها معتدل و مناسب، دستها پشتيبان هم، و شمشيرها مدد كار يكديگر، چشم دلشان نافذ، و تصميم‏هايشان يكى بود آيا با اين خصال آقاى سراسر زمين نبودند، و بر جهانيان حكومت نمى‏كردند از طرفى به پايان كارشان نظر كنيد كه به كجا رسيد زمانى كه بينشان جدايى افتاد، الفتشان به پراكندگى رسيد، وحدت كلمه و دلهايشان به اختلاف مبدل شد، دسته دسته شده، به جنگ با هم برخاستند، خداوند لباس كرامت را از وجودشان به در آورد، و نعمت فراوانش را از آنان‏ گرفت، و داستان زندگى آنان در بين شما به عنوان درس عبرتى براى عبرت گيرندگان شما باقى ماند. از حال اولاد اسماعيل و اسحاق و يعقوب- درود خدا بر آنان- پند گيريد، چه اندازه احوالات با هم متناسب، و چقدر داستانها به هم نزديك است در امورشان به هنگام پراكندگى و جداييشان از يكديگر دقت كنيد، روزگارى كه كسرى‏ها و قيصرها حاكم آنان بودند، آنها را از مرغزارها، و درياى عراق، و سرزمين‏هاى سبز و خرّم ربودند، و به زمين‏هايى كه گياه درمنه رويد، و بادهاى سخت وزد، و زندگى در آن مشكل باشد روانه نمودند. آنان را فقير و تهيدست، و در شغل شتر چرانى رها كردند، خوارترين امم از نظر خانه و مكان، و در بى‏حاصل‏ترين سرزمين‏ها از نظر مسكن و مأوا ساختند، نه دعوت حقّى كه به آن چنگ زنند، نه سايه الفتى كه به عزّتش تكيه نمايند. احوالشان مضطرب، و قدرتشان پراكنده، و جمعيّتشان قرين تفرقه، گرفتار بلايى سخت، و جهالتى متراكم كه نتيجه كارشان زنده به گور كردن دختران، پرستش بتها، قطع رحم، و غارت پى در پى يكديگر بود نعمت وجود پيامبر (ص) به نعمت‏هاى خداوند زمانى كه پيامبر اسلام را در بين آنان برانگيخت دقت كنيد، كه اطاعتشان را به آيين پيامبر پيوند داد، و در سايه دعوتش ايشان را جمعيت واحد نمود، چگونه نعمت الهى پر و بال كرامتش را بر عرصه حيات آنان گسترد، و نهرهاى آسايش و راحتى را به سوى آنان جارى نمود، و دين خدا در ميان انواع منافع و بركات خود آنان را گرد هم آورد در نعمت آن غرق شدند، و از خرّمى عيش آن دلشاد گشتند، زندگى آنان در سايه حكومتى قوى استوار شد، و نيكويى احوالشان آنان را به عزتى پيروز رساند، و در بلنديهاى دولتى ثابت كارشان سهل و آسان شد، بر جهانيان حاكم شدند، و پادشهان روى زمين گشتند، مالك امور كسانى شدند كه آنان قبلا مالك امور اينان بودند، و بر آنانى فرمان راندند كه در گذشته بر اينان فرمان مى‏راندند. كسى قدرت درهم شكستن آنان را نداشت، و در مبارزه عليه‏ ايشان به خود جرأت نمى‏داد سرزنش ياران نافرمان بدانيد كه شما دست از رشته طاعت برداشتيد، و با زنده كردن احكام جاهلى در حصن محكم حق كه به اطراف شما كشيده شده بود رخنه ايجاد نموديد، و خداوند پاك بر اين امت با پيوند الفتى كه ميان آنان برقرار كرد تا در سايه‏اش زندگى كنند و در حمايتش مأوى گيرند، به نعمتى منت نهاد كه ارزش آن را احدى از آفريدگان نمى‏داند، زيرا بهاى الفت با يكديگر از هر بهايى بالاتر، و از هر عظمتى عظيم‏تر است. و بدانيد كه شما پس از ديندارى بى‏دين شديد، و بعد از الفت و برادرى حزب حزب گشتيد، تعلّقى به اسلام جز به نام آن نداريد، و از ايمان جز نشان آن را نمى‏دانيد. مى‏گوييد به دوزخ مى‏رويم ولى ننگ را نمى‏پذيريم گويى قصد داريد اسلام را وارونه كنيد، با هتك حرمت حريم حق، و شكستن پيمانى كه خداوند آن را در زمين خود پناهگاه شما، و منطقه امن براى آفريدگانش قرار داده است اگر به غير اسلام پناهى بگيريد اهل كفر به جنگ شما بر مى‏خيزند، آن وقت جبرئيل و ميكائيل و مهاجر و انصار در ميان نيستند كه شما را يارى كنند، جز شمشير زدن بر يكديگر چيزى به جاى نماند تا خداوند بين شما حكم كند. امثال و داستانهايى از عذاب خدا و كيفرهاى كوبنده و روزگار بلا و حوادث سخت كه كيفر گناهان گذشتگان بود در اختيار شماست. فرا رسيدن عذابش را به بهانه جهل به مؤاخذه او و يا سهل انگارى نسبت به خشمش، يا ايمنى از كيفرش دير مپنداريد، زيرا خداوند پاك، گذشتگان را از رحمتش دور نكرد مگر به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر. آرى پروردگار جاهلان را به خاطر ارتكاب گناه، و عاقلان را به علّت ترك نهى از منكر از رحمت خود دور نمود. بدانيد كه شما رشته اسلام را از گردن جان برداشتيد، حدود آن را واگذاشتيد، و احكامش را ميرانديد. معلومتان باد كه خداوند مرا به جنگ با ستم پيشگان و پيمان شكنان و آنان كه در زمين اهل فسادند امر فرموده. بر اين اساس با پيمان شكنان جنگيدم، و با متجاوزان به نبرد بر خاستم، و بيرون شدگان از مدار دين را خوار و زبون ساختم، و اما شيطان ردهه (رئيس خوارج) با فرياد وحشتى كه از پى آن بانگ تپش دل و لرزه سينه او را شنيدم كارش تمام شد، و تعدادى اندك از ستمكاران باقى مانده‏اند، اگر خداوند مرا اجازت دهد كه دوباره براى جنگ به جانب ايشان حركت نمايم نابودشان مى‏كنم جز گروهى اندك كه اين طرف و آن طرف پراكنده مى‏شوند و از دسترس خارج مى‏گردند در بيان فضايل خود من در خردسالى سركشان عرب را به زمين رساندم، و شاخ قدرت دو قبيله ربيعه و مضر را شكستم. شما موقعيت مرا نسبت به رسول خدا- صلّى اللّه عليه و آله به خاطر خويشى نزديك و منزلت مخصوص مى‏دانيد، وقتى كودك بودم مرا در دامن مى‏نشاند، در آغوشش مى‏فشرد، در فراشش جاى مى‏داد، تنش را به تنم‏ مى‏ساييد، و بوى خوشش را به من مى‏بويانيد، غذا را جويده در دهانم قرار مى‏داد. هرگز دروغى در گفتار، و اشتباهى در عمل از من نديد. از وقتى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را از شير گرفتند خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگانش را مأمور وى نمود، تا شبانه روز او را در مسير كرامت و محاسن اخلاق جهان سوق دهد. من همانند طفلى كه به دنبال مادرش مى‏رود دنبال او مى‏رفتم، هر روز براى من از اخلاق پاك خود نشانه‏اى بر پا مى‏كرد، و مرا به پيروى از آن فرمان مى‏داد. هر سال در حراء مجاورت مى‏نمود، تنها من او را مى‏ديدم و غير من كسى وى را مشاهده نمى‏كرد. آن زمان در خانه‏اى جز خانه‏اى كه رسول حق- صلّى اللّه عليه و آله- و خديجه در آن بودند اسلام وارد نشده بود و من سومى آنان بودم. نور وحى و رسالت را مى‏ديدم، و بوى نبوت را استشمام مى‏كردم. به هنگام نزول وحى بر ايشان- صلّى اللّه عليه و آله- صداى ناله شيطان را شنيدم، عرضه داشتم: يا رسول اللّه، اين صداى ناله چيست فرمود: اين ناله شيطان است كه وى را از پرستش شدن يأس و نا اميدى دست داده، تو آنچه را مى‏شنوم مى‏شنوى، و آنچه را مى‏بينم مى‏بينى، جز اينكه پيامبر نيستى، ولى وزير من و بر طريق خير هستى. من همراه رسول خدا- صلّى اللّه عليه و آله- بودم كه دسته‏اى از بزرگان قريش نزد او آمدند، و گفتند: اى محمّد، تو مسأله عظيمى را ادعا مى‏كنى كه پدرانت و احدى از خاندانت آن را ادعا نكردند، ما كارى از تو مى‏خواهيم كه اگر آن را بپذيرى و به ما بنمايانى، مى‏دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدايى، و گر نه به اين نتيجه مى‏رسيم كه جادوگر و دروغگويى آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: چه مى‏خواهيد گفتند: اين درخت را به خاطر ما صدا كن كه از ريشه درآيد و جلو آمده در برابرت بايستد. پيامبر- صلّى اللّه عليه و آله- فرمود: خداوند بر هر كارى تواناست، اگر خداوند اين برنامه را برايتان انجام دهد ايمان مى‏آوريد و به حق شهادت مى‏دهيد گفتند: آرى. فرمود: آنچه را مى‏خواهيد به شما نشان مى‏دهم، ولى مى‏دانم كه به خير و نيكويى باز نمى‏گرديد، در ميان شما كسى است كه به چاه افكنده مى‏شود (در جنگ بدر)، و نيز كسى است كه احزاب را فراهم خواهد آورد. سپس آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى درخت، اگر به خدا و قيامت ايمان دارى، و آگاهى كه من فرستاده خداوندم، با ريشه از جاى بيرون آى تا به اذن خدا در برابر من بايستى. قسم به خدايى كه او را به راستى بر انگيخت درخت همراه ريشه‏هايش از زمين بر آمد، و در حالى كه آوازى شديد و صدايى چون صداى بال پرندگان داشت آمد تا آنكه چون مرغى بال گشاده در برابر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله- ايستاد، و شاخه‏هاى بلند خود را بر پيامبر- صلّى اللّه عليه و آله- و بعضى از شاخه‏هايش را به روى دوش من گستراند و من در جانب راست رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بودم. چون قريش اين واقعه را ديدند، از باب برترى جويى و گردنكشى فرياد زدند: بگو نصف درخت نزد تو آيد و نصف ديگر بر جايش بماند. رسول خدا فرمان داد نيمى از آن با حالتى شگفت‏آور و صداى سخت‏ترى به حضرت روى آورد كه نزديك بود به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بپيچد. پس از آن از روى كفر و سركشى گفتند: بگو اين نصفه درخت پيش نصفه ديگرش باز گردد. حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله امر فرمود پس درخت بازگشت. من فرياد زدم: لا اله الّا اللّه، اى رسول خدا، من اولين كسى هستم كه به تو ايمان آوردم، و نخستين كسى كه اعتراف كرد كه درخت آنچه را دستور دادى به فرمان خدا انجام داد تا به پيامبريت شهادت دهد و سخنت را بزرگ شمارد. ولى همه آنان گفتند: بلكه ساحرى است دروغگو، و جادوگرى است عجيب جادو و تردست آيا رسالتت را جز امثال اين تصديق مى‏كند- منظورشان من بودم. - من از كسانى هستم كه در راه خدا از ملامت ملامت كنندگان باك ندارند، از كسانى هستم كه چهره آنان چهره صدّيقان، و سخنشان سخن نيكان است، شب زنده دارانند و نشانه‏هاى روز روشن، تمسك به ريسمان قرآن دارند، سنّت خدا و رسولش را زنده مى‏كنند، استكبار و برترى جويى ندارند، و خيانت و فساد در كارشان نيست، دلهايشان در بهشت، و بدنهايشان در عبادت خداوند است


مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد امیرالمؤمنین(ع) - 1385/05/17
عنوان فیش : حزب الله لبنان, جامعه اسلامی, تکلیف اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, جامعه اسلامی, تکلیف اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز دفاع از حزب‌اللَّه لبنان، بر همه‌ی جامعه اسلامی واجب است.

مربوط به :پیام در پی جنایات رژیم صهیونیستی در فاجعه قانای لبنان - 1385/05/10
عنوان فیش :پیام در پی جنایات رژیم صهیونیستی در فاجعه قانای لبنان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی, لبنان, تروریسم بین‌المللی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
...دنیای اسلا‌م و جوانان مسلمان در همه کشورهای اسلا‌می بدانند که راه مقابله با گرک وحشی صهیونیزم و تجاوزگری شیطان بزرگ جز مقاومت فداکارانه نیست.

تسلیم و انقیاد در برابر دولتمردان ماجراجو و فتنه گر امریکا بر طمع و جسارت انان می افزاید و کار را بر ملتها سخت تر می کند.

اگر لبنان تسلیم تجاوز اسرائیل و امریکا می شد و اگر جوانان مجاهد حزب‌الله و مردم مظلوم جنوب رنج این دفاع مقدس را به جان نمی خریدند، محنتی بلند مدت و ذلتی روز افزون همه ملت لبنان را تهدید می کرد و ادامه این روند تهاجمی تمام این منطقه را در بر می گرفت.

امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلا‌می و همه ملتهای این منطقه است.

برای دشمن صهیونیستی دین و آئین و مسجد و کلیسا و شیعه و سنی فرق نمی‌کند، رژیمی است نژادپرست و متجاوز و سفاک، اگر مانعی در راه خود نبیند، از هیچ جنایتی به هر گروه و هر ملت روگردان نیست.

ملتهای منطقه و فرقه های اسلا‌می و پیروان دینهای مختلف در لبنان و در همه کشورهای اسلا‌می باید دست اتحاد به یکدیگر دهند و نگذارند، تفرقه آنان موجب قوت دشمن شود.

ایران اسلا‌می مقاومت در برابر زورگویی ها و تجاوزگری های امریکا و شرارت های رژیم صهیونیستی را وظیفه خود می‌داند و در کنار همه ملتهای مظلوم به ویژه مردم عزیز لبنان و ملت مبارز فلسطین خواهد ایستاد.

امریکا که با حمایت صریح خود از کشتار غیرنظامیان لبنانی و مخالفت صریح با آتش بس در لبنان و کمک تسلیحاتی مالی و سیاسی به متجاوزان صهیونیست عملا مجرم صحنه این فجایع بزرگ است، اکنون درصدد آن است که با تحمیل شرایط خود بر ملت و دولت لبنان ظلمی مضاعف را بر آنان وارد آورد.

بی شک آن ملت مقاوم و آن مجاهدان شجاع زیر بار چنین ظلمی نخواهند رفت و جز بر اساس مصالح خود تصمیمی نخواهند گرفت.

اینجانب مصائب وارد امده بر ملت لبنان به ویژه فاجعه بزرگ قانا را به آن ملت عزیز و به مجاهدان نستوه و به برجستگان و مسئولا‌ن سیاسی آن کشور تسلیت می گویم و همدردی ملت بزرگ ایران را با آنان اعلا‌م می کنم.

سلا‌م بر ملت لبنان، سلا‌م بر حزب الله پیروز و سلا‌م بر رهبر دلا‌ور و مومن عربی سید حسن نصرالله.

قال الله تعالی: فاصبر ان وعدالله حق و لایستخفنک الذین لایوقنون(1).
سید علی خامنه‌ای
دهم مرداد ۱۳۸۵
1 ) سوره مبارکه الروم آیه 60
فَاصبِر إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلا يَستَخِفَّنَّكَ الَّذينَ لا يوقِنونَ
ترجمه :
اکنون که چنین است صبر پیشه کن که وعده خدا حق است؛ و هرگز کسانی که ایمان ندارند تو را خشمگین نسازند (و از راه خود منحرف نکنند)!


مربوط به :بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش بین‌المللی رسانه‌های جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین‌ - 1380/11/11
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
به عنوان یک مثال، من تجربه جنوب لبنان را - که دوستان در جریان آن هستند - به عنوان یک الگو مى‌توانم مطرح کنم. مؤمنین و جوانان مبارز لبنان توانستند از اهرم و عامل تبلیغات به بهترین وجه و به صورت شایسته، در حرکت عظیمى که علیه صهیونیستها کردند، استفاده کنند؛ توانستند عنصر مقاومت و فداکارى را به دنیاى اسلام درست منعکس کنند؛ به این ترتیب است که دشمن به ستوه مى‌آید. همه دنیاى اسلام فهمید که مقاومت در جنوب لبنان چه مى‌کند و چه کار مى‌خواهد بکند و هدفش چیست. در آن‌جا تبلیغات به شیوه خوب و درستى به کار رفت. خودى روحیه پیدا کرد، دشمن روحیّه‌اش ضعیف شد و به ستوه آمد. این کارى است که ما همیشه باید بکنیم. دنیاى اسلام همیشه در حال مبارزه و مورد حمله است. این قطعه‌اى از بدن دنیاى اسلام است که امروز در چنگال صهیونیستهاست؛ شب و روز به آن حمله مى‌کنند؛ لذا باید از رسانه‌ها حداکثر بهره‌بردارى به نفع این قضیه به عمل آید.

مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت‌ - 1380/02/12
عنوان فیش :لزوم اهتمام مسئولین استان گیلان برای حل مشکلات آن
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, شهید
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
الگوی جوان لبنانی چه کسی است؟ حزب‌اللَّه لبنان از کجا جوشید؟ او روی کدام سرزمین رویید؟ الگوی او شمایید. او همین شعارهای شما را می‌دهد؛ همین کارهای شما را می‌کند؛ همان پیشانی‌بند شما را به پیشانی‌اش می‌بندد؛ مثل رژه‌ی نظامی بسیج، رژه می‌رود. بنابراین الگوی آن جوان، سرداران و رزمندگان شهیدی هستند که در خود گیلان امثال آنها را کم نداریم. آنها فداکاری و برای خدا حرف زدن و برای خدا کارکردن را از اینها یاد گرفتند. شهید املاکیِ شما - جانشین فرمانده لشکر گیلان - وقتی در میدان جنگ در معرض بمباران شیمیایی بود و بسیجیِ بغل دستش ماسک نداشت؛ او ماسک خودش را برداشت و به صورت بسیجیِ همراهش بست! قهرمان یعنی این. البته هر دو شهید شدند؛ اما این قهرمانی ماند؛ اینها که از بین نمی‌رود؛ «و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللَّه امواتا بل احیاء»؛(1) اینها زنده‌اند؛ هم پیش خدا زنده‌اند، هم در دل ما و در فضای زندگی و ذهنیّت ما زنده‌اند.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 169
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
ترجمه :
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.


مربوط به :بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین‌ - 1380/02/04
عنوان فیش : حزب الله, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی فلسطین
کلیدواژه(ها) : حزب الله, حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی فلسطین
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حزب‌الله و پیروزی تاریخی‌اش، پشتوانه‌ی انتفاضه‌ی مردم فلسطین است، كه البته پشتوانه‌ی بسیار نیرومندی است.

مربوط به :دیدار آقای‌ نبیه‌‌بری‌ رئیس‌ مجلس‌ نمایندگان‌ لبنان با رهبر انقلاب - 1379/05/13
عنوان فیش : حزب الله لبنان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
باید با زنده‌ نگه‌ داشتن‌ روح‌ مقاومت‌ در لبنان‌ و حمایت‌ از آن‌ و حفظ وحدت‌ میان‌ نیروهای‌ مقاومت‌، در مقابل‌ این‌ خطر همچنان‌ هوشیار و آماده‌ بود.

مربوط به :دیدار دکتر رمضان‌ عبدالله‌ دبیرکل‌ جنبش‌ جهاد اسلامی فلسطین با رهبر انقلاب - 1379/05/01
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آمریکا و اسرائیل‌ به‌ خوبی‌ می‌دانند که‌ مردم‌ فلسطین‌ پس‌ از پیروزی‌ اخیر مقاومت‌ اسلامی‌ در جنوب‌ لبنان‌، روحیه‌ جهادی‌ تازه‌ای‌ پیدا کرده‌اند به‌ همین‌ دلیل‌ آنها تلاش‌ می‌کنند با به‌ راه‌اندازی‌ کمپ‌ دیوید دوم‌، مسأله‌ فلسطین‌ را خاتمه‌ دهند اما بی‌تردید در این‌ اجلاس‌ هم‌ به‌ مقصود واقعی‌ خود یعنی‌ پایان‌ دادن‌ به‌ مسأله‌ فلسطین‌ دست‌ نخواهند یافت‌ زیرا پرچم‌ جهاد و مبارزه‌ همچنان‌ در دست‌ جوانان‌ فلسطینی‌ در اهتزاز است‌.

مربوط به :دیدار حجت‌الاسلام‌ سید حسن‌ نصرالله‌ دبیرکل‌ حزب‌ الله‌ لبنان‌ و شورای‌ حزب‌ الله‌ با رهبر انقلاب - 1379/04/14
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
پیروزی‌ مقاومت‌ اسلامی‌ مرحله‌ نخست‌ مبارزه‌ با دشمن‌ بود و حزب‌ الله‌ باید با حکمت‌ و تدبیر و برنامه‌ریزی‌ و حفظ هوشیاری‌ خود را برای‌ مراحل‌ بعد و ادامه‌ راه‌ تا رسیدن‌ به‌ پیروزی‌ نهایی‌ آماده‌ کند.

مربوط به :پیام تبریک به ملت، دولت و حزب‌الله لبنان به مناسبت پیروزی‌ بر رژیم صهیونیستی - 1379/03/04
عنوان فیش :عقب‌نشینی‌ خفّت‌بار و از سر ناچاری‌ غاصبان‌ صهیونیست‌ از لبنان
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی, لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌
«و مثل‌ آنان‌ در انجیل‌، چون‌ کشتزاری‌ است‌ که‌ جوانه‌‌ی خود را از خاک برآورد، پس‌ آن‌ را مایه‌ دهد تا ستبر شود، و بر ساقه‌‌ی خود بایستد، و دهقانان‌ را به‌ شگفت‌ آورد، تا خدا از بالندگی‌ آنان‌ کافران‌ را به‌ خشم‌ افکند.
خدا به‌ کسانی‌ از آنان‌ که‌ ایمان‌ آورده‌ و کارهای‌ شایسته‌ کرده‌اند آمرزش‌ و پاداش‌ بزرگ‌ وعده‌ کرده‌ است‌.» (۱)
پیروزی‌ ملّت‌ عزیز لبنان‌ که‌ به‌ برکت‌ مقاومت‌ شجاعانه‌ و بی‌گسست‌ جوانان‌ حزب‌الله‌ و مقاومت‌ اسلامی‌ لبنان‌، بر آن‌ کشور مظلوم‌ و مجروح‌ ارزانی‌ شد، پدیده‌ای‌ بزرگ‌ و بی‌سابقه‌ و سرشار از درس‌ و عبرت‌ است‌.
اینک ملّتهای‌ عرب‌ و مسلمان‌ برای‌ نخستین‌ بار شاهد عقب‌نشینی‌ خفّت‌بار و از سر ناچاری‌ غاصبان‌ صهیونیست‌ از سرزمینی‌ هستند که‌ سالها آن‌ را ملک طِلق‌ خود پنداشته‌ و هرگونه‌ گفت‌وگو درباره‌‌ی آن‌ را رد میکردند. این‌ حادثه‌‌ی عظیم‌، منشأ مقایسه‌ای‌ به‌یادماندنی‌ میان‌ دوگونه‌ رفتار با دولت‌ خشن‌ و زورگوی‌ صهیونیست‌ و حامیان‌ بی‌انصاف‌ آن‌ است‌: رفتاری‌ از سر شجاعت‌ و عدالت‌خواهی‌ و متّکی‌ بر فداکاری‌ مؤمنانه‌‌ی جوانان‌، و رفتاری‌ از سر تسلیم‌ و گریز و متّکی‌ بر تصمیم‌ مستکبران‌.

پیروزی‌ مقاومت‌ اسلامی‌ و سازمان‌ حزب‌الله‌ سرافراز لبنان‌ و موفّقیّت‌ افتخارآمیزی‌ که‌ برای‌ ملّت‌ خود آفریدند، به‌ همه‌ می‌آموزد که‌ صراط مستقیم‌ به‌ سوی‌ آزادی‌ و استقلال‌، جز رفتار شجاعانه‌ و عدالت‌خواهانه‌ و متّکی‌ بر ایمان‌ و آگاهی‌ جوانان‌ حق‌طلب‌ نیست‌.

اکنون‌ همه‌‌ی معادلات‌ سیاسی‌ و محاسبات‌ مادّی‌، مقهور فداکاری‌ جوانان‌ مؤمن‌ و مخلص‌ شد که‌ آرایشهای‌ فریبنده‌‌ی ارتش‌ غاصب‌ صهیونیست‌ و قضاوتهای‌ عجولانه‌ درباره‌‌ی شکست‌ناپذیری‌ آن‌ را به‌ چیزی‌ نگرفته‌ و نیروی‌ فداکاری‌ و ایثاری‌ را که‌ آیات‌ باهره‌‌ی اسلام‌ و قرآن‌ در ذهن‌ و دل‌ آنان‌ پدید آورده‌ بود بدرستی‌ ارج‌ نهادند؛ به‌ وعده‌‌ی الهی‌ اطمینان‌ یافتند و جانهای‌ پاک خود را به‌ میدان‌ بردند.

اکنون‌ درستی‌ قضاوت‌ روشن‌بینانی‌ آشکار گشت‌ که‌ علاج‌ زورگویی‌ و قساوت‌ صهیونیست‌های‌ غاصب‌ را فقط در منطق‌ مقاومت‌ و جهاد و ایثار میدیدند.

بی‌شک این‌ تجربه‌‌ی بزرگ‌، جوانان‌ فداکار فلسطینی‌ و دیگر جوانان‌ پاک‌نهاد عرب‌ را در راه‌ مبارزه‌‌ی بی‌امان‌ بر ضدّ دشمن‌ غاصب‌ و سفّاک، پایدارتر از گذشته‌ خواهد ساخت‌.

اینجانب‌ به‌ همه‌‌ی جهان‌ اسلام‌، مخصوصاً به‌ ملّت‌ لبنان‌ که‌ چنین‌ جوانانی‌ را در دامان‌ خود پروردند و با دست‌ و زبان‌ و دل‌، آنها را یاری‌ کردند و نیز به‌ دولت‌ لبنان‌ که‌ این‌ فداکاری‌ها را به‌‌طور شایسته‌ پاس‌ داشتند و بخصوص‌ به‌ رهبران‌ و آحاد حزب‌الله‌ و مقاومت‌ اسلامی‌ لبنان‌ که‌ در این‌ مبارزه‌‌ی دشوار، هرگز از پای‌ ننشستند، صمیمانه‌ تبریک میگویم‌ و آنان‌ را به‌ صبر و توکّل‌ و مقاومت‌ تا تحقّق‌ آخرین‌ هدفهایشان‌ توصیه‌ میکنم‌.

درود خدا و بندگان‌ صالحش‌ بر شما و همه‌‌ی مجاهدان‌ فی‌سبیل‌الله‌.
والسّلام‌ علیکم‌ و رحمةالله‌
سیّدعلی‌ خامنه‌ای‌
۷۹/۳/۴
1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 29
مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا
ترجمه :
محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است.


مربوط به :پیام به دبیرکل حزب‌الله لبنان - 1371/03/04
عنوان فیش :صبر و نهراسیدن از دشمن خدا ، درپی دارنده نصرت الهی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
کسانی که می‌پندارند مذاکره با دشمن وقیح و خشن و زورگویی چون صهیونیستهای غاصب، خواهد توانست به احیای حق مردم فلسطین و لبنان و نجات سرزمینهای اسلامی منتهی شود، خود را می‌فریبند. راه درست، همان است که شما [نیروهای مؤمن و شجاع و فداکار حزب‌اللَّه] انتخاب کرده‌اید. و همین است که به فضل الهی، دشمن را به زانو در خواهد آورد. راه شما، راه خدا و راه اولیای خداست و با صبر و تداوم و نهراسیدن از دشمن خدا، نصرت الهی را در پی خواهد داشت. شما در دوران دهساله‌ی اخیر در لبنان، بارها این را تجربه کرده و تحقق وعده‌ی الهی «و لینصر اللَّه من ینصره»(1)، را، به چشم دیده‌اید. گوارا باد بر شما ثواب مجاهدان فی سبیل‌اللَّه!
1 ) سوره مبارکه الحج آیه 40
الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ
ترجمه :
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌اللَّه لبنان‌ - 1370/12/13
عنوان فیش :جلسه شهید سید عباس موسوی با رهبری در روزهای سخت درگیریهای داخلی لبنان
کلیدواژه(ها) : شهید حجت الاسلام سید عباس موسوی, حزب الله لبنان, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
مرحوم شهید سیّد عباس موسوی شخص برجسته‌‌‌ای بود؛ در او خصوصیات بسیار خوبی باهم جمع شده بود؛ دین و تقوا و متانت را، باهوش و شجاعت همراه کرده بود. ما فداکاری او را در صحنه‌‌‌ی لبنان تجربه کرده بودیم. ما در اینجا خودمان از نزدیک جوش و خروش و همّ و غم او را برای مسأله‌‌‌ی لبنان لمس کرده بودیم. من آن روزهای سخت و محنت‌‌‌بار درگیریهای داخلی لبنان را فراموش نمی‌‌‌کنم که ایشان اینجا پیش ما آمد و تقریباً هفت ساعت با ما در یک جلسه نشست، برای اینکه به نتیجه‌‌‌یی برسیم؛ و من می‌‌‌دیدم که چقدر ایشان پُرخروش و مهتم به مسائل مردم و مجاهدان بود.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌اللَّه لبنان‌ - 1370/12/13
عنوان فیش :اهتمام ویژه امام خمینی(ره) به خودسازی در ماه رمضان
کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس, خودسازی اخلاقی, حزب الله لبنان, ذکر خدا, انس با خدا, رابطه با خدا, اتکا به خدا, توجه به نوافل, نافله شب, معنویت امام خمینی, معنویت امام خمینی, شخصیت امام خمینی, رهبری امام خمینی, زندگی امام خمینی, سیره امام خمینی, زندگی امام خمینی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
به اعتقاد من بایستی مهم‌‌‌ترین امر در ذهنتان[کادر مرکزی حزب الله] این باشد که به خدا توکل کنید و حقیقتاً به معنای واقعی کلمه از او کمک بخواهید و از او استغاثه کنید. اشخاصِ ما عجزه‌‌‌یی بیش نیستیم؛ این عجز را بایستی به قدرت بی‌‌‌نهایت پروردگار وصل کنیم، تا بکلی آسیب‌‌‌ناپذیر شویم. من طهارت و صفای شما را می‌‌‌دانم؛ اما روز به روز باید این بیشتر بشود. توسلات و توجهاتتان را به پروردگار بیشتر کنید. نوافل مخصوصاً نافله‌‌‌ی شب وسیله‌‌‌ی مهمی است. شما ببینید که خداوند متعال در سوره‌‌‌ی مزمل با پیامبر خودش چگونه حرف می‌‌‌زند. بعد از آنکه او را به برخاستن در شب و تضرع در نیمه‌‌‌ی شب امر می‌‌‌کند، می‌‌‌فرماید: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا». البته قیام او با قیام امثال ما فرق می‌‌‌کند؛ طبعاً آن ثقلی که بر دوش آن بزرگوار بود، با ثقل‌‌‌هایی که بر دوش لاغر و ضعیف ما هست، فرق می‌‌‌کند؛ به همان نسبت، خود ما هم کوچک و ضعیفیم و همان تمرین برای ما هم لازم است. من در زندگی امام بزرگوارمان (رضوان الله تعالی علیه) این را یافتم که وقتی بار عظیمی بدون سابقه بر دوش او قرار می‌‌‌گرفت، با اتصال و ارتباط معنوی و قلبی، خودش را تقویت می‌‌‌کرد. در این اواخر، معمولًا ایشان در ماه رمضان با کسی ملاقات نمی‌‌‌کردند. من بعد از ماه رمضان که ایشان را زیارت می‌‌‌کردم، بوضوح می‌‌‌دیدم که نورانی‌‌‌تر شده‌‌‌اند؛ به خاطر همین نورانیت بود که ایشان تا آخرین ماههای عمرشان مثل کوه ایستاده بودند. سن پیری معمولًا فصل ضعف و انحطاط جسمی و روحی در انسان است؛ ولی جوان از لحاظ روحی و جسمی هر دو قوی است؛ اما این را بایستی به خدای متعال وصل کند، تا در او هیچ‌‌‌چیزی نفوذ نکند. به‌‌‌هرحال، در این مبارزه‌‌‌ی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب می‌‌‌دانم.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌اللَّه لبنان‌ - 1370/12/13
عنوان فیش : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
کلیدواژه(ها) : حزب الله لبنان, مقاومت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
حرکت بی‌سابقه‌ای که بر اثر این شهادت مظلومانه در لبنان بوجود آمد،موجب تقویت و مقبولیت هرچه بیشتر مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی شد و حزب‌الله را بعنوان سمبل جهاد و مظلومیت در اذهان عمومی ملت لبنان مطرح ساخت و ما آن را از برکات الهی می‌دانیم. وی همچنین مشارکت مردم لبنان در مراسم تشییع جنازه دبیرکل فقید حزب‌الله لبنان را بی‌سابقه توصیف کرد و تبعیت کامل خود را از رهبر انقلاب اسلامی تا مرز شهادت موردتأکید قرارداد.

مربوط به :پیام تسلیت در پی شهادت علامه سید عباس موسوی - 1370/11/28
عنوان فیش :شهادت مظلومانه‌ی رهبر فداکار حزب الله لبنان حجت الاسلام سید عباس موسوی
کلیدواژه(ها) : شهید حجت الاسلام سید عباس موسوی, حزب الله لبنان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمهنم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا(1).

با تألم و تأسف بسیار خبر شهادت مظلومانه ی روحانی مجاهد و خستگی ناپذیر و رهبر فداکار حزب الله لبنان حجت الاسلام آقای سید عباس موسوی و همسر و فرزند خردسالش را بدست جنایت بار رژیم صهیونیست دریافت کردم.

رحمت خدا بر این سید عالیقدر و شجاع و بااخلاص و هوشمند ولعنت و نفرین خدا و خلق بر صهیونیست های ددمنش و خون آشام که در راه مقاصد پلید و تجاوزکارانه ی خود از هیچ جنایتی رویگردان نیستند و بر حامیان خبیث و مستکبرشان که با چشم پوشی از جنایات بزرگ آن رژیم و کمک به ادامه ی آن، چهره ی ضد انسانی و خیاثت بار خود را بیش از پیش آشکار می کنند و از هیچ توطئه و خیانتی علیه مسلمانان حق طلب روی نمی گردانند.

خون به ناحق ریخته ی این شهید بزرگوار عزیز و همراهان مظلومش مبارزه ی حق طلبانه مردم لبنان و فلسطین را بر ضد اشغالگران صهیونیست جدی تر و عمیق تر خواهدساخت. این سید عالیقدر که علم را با عمل و گفتار را با صدق وفداکاری را با درایت توأم کرده بود در راه هدف الهی و مقدس خود که دفاع از اسلام و مقابله با ظلم و تجاوز بوده به شهادت رسید و به سعادت ابدی نائل آمد و راه او بوسیله یاران و هم سنگرانش و ملت مسلمان و مظلوم لبنان و فلسطین ادامه خواهدیافت.

اسرائیل و آمریکا بدانند که اینگونه جنایات نخواهدتوانست راه سلطه گری ظالمانه ی آنان را هموار کند و ملتهایی را که در طول سالیان دراز مورد ظلم وشرارت آنان قرارگرفته اند بترساند.

اینجانب این شهادت افتخارآمیز را که پاداش خداوند به جهاد مستمر آن انسان مخلص و فداکار بود به ملت لبنان و به جوانان پاک و عزیز حزب الله و رهبران آن مخصوصاً به خانواده و دوستان و ارادتمندان آن شهید بزرگوار تبریک و تسلیت می گویم و رحمت و فضل الهی را برای وی مسئلت میکنم.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سید علی خامنه‌ای
سیزدهم شعبان هزار وچهارصد و دوازده
مطابق با بیست و هشتم بهمن ماه هزار و سیصد و هفتاد
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 23
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
ترجمه :
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.