1396/02/13
مروری بر الزامات ایجابی و سلبی «مدیر قوی» براساس بیانات رهبر انقلاب
بایدها و نبایدهای مدیر قوی
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی در حرم مطهر رضوی در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۱ «مدیر قوی» و «اقتصاد قوی» را لازمهی پیشرفت همهجانبهی کشور دانستند. رهبر انقلاب اسلامی «مدیر قوی» را با عناوین «مدیر انقلابی»، «مدیر جهادی» و «مدیر کارآمد» نیز یاد کردهاند. از این رو پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR «بایدها» و «نبایدها»ی مدیر قوی را براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی در این گزیده بیانات مرور میکند.
بایدها
انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک باشد
ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است... باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوّهی الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریّت در بخشهای مختلف کشور، متدیّن باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همهی مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلّی در کشور نداریم.
متعهّد، متدیّن و بانشاط و پرانگیزه باشد
ما بنبست نداریم؛ ما راهی که نتوانیم حرکت کنیم و پیش برویم نداریم؛ ما میتوانیم پیش برویم، یک خرده بایستی به خودمان تحرّک ببخشیم. یکی از الزامات، مدیریّت کارآمد و متعهّد و متدیّن است. مسئولان بالای کشور، برای بخشهایی که به تولید ارتباط پیدا میکند، مدیریّتهای کارآمد بگذارند؛ مدیریّتهای بانشاط، با حال؛ مدیریّتهای علاقهمند، پُرانگیزه، قوی.
کار را تا رسیدن به نتیجه پیگیری کند
یکی از مشکلات عمدهی ما در کشور پیگیرینکردن است؛ کار را خوب شروع میکنیم [امّا] پیگیری لازم همیشه وجود ندارد؛ در بعضی از موارد چرا؛ هرجا خوب پیگیری کردیم، به نتایج خیلی خوب رسیدیم، در بسیاری از جاها هم کار، وسط کار متوقّف میشود، پیگیری نمیشود؛ این یکی از مشکلات اساسی است. هرکدام از شماها در بخشهای مختلف، مدیریّتی دارید؛ مدیران کشور باید به این مسئله توجّه کنند که پیگیری بسیار مهم است.
توجه به اولویتها داشته باشد
مدیریت جهادى مخصوص دولت نیست، شامل مجلس هم هست؛ طبعاً در حوزهى کار مسئولیت خود مجلس، یعنى تقنین و نظارت که عمدهترین مسئولیتهاى مجلس است. این مسئولیتها اگر بهطور جدى، بهدور از انگیزههاى شخصى، بهدور از هرچیزى جز انگیزهى خدمت به مصالح کشور انجام بگیرد، بزرگترین کار جهادى است؛ کار جهادى یعنى این؛ انگیزههاى گوناگون را نباید دخالت داد، اولویتها را باید نگاه کرد.
نیروهای بااستعداد را تشویق نماید
امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانستهاید خودتان را به رتبهی بالای ساخت نیروگاههای گازی برسانید... این خیلی مهم است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل به خدای متعال، با تشویق نیروهای بااستعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به کار بردند، این کار اتّفاق افتاد.
اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى داشته باشد
عامل مهم مدیریت جهادى عبارت است از خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى. در همهى کارها توکل به خداى متعال و استمداد از کمک الهى [کنیم]؛ به کمکهاى الهى اعتماد کنیم. [وقتى]شما از خداى متعال کمک میخواهید، راهها بهسوى شما باز میشود: و من یتق الله یجعل له مخرجا، و یرزقه من حیث لایحتسب. این رزقى که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهاى مختلفى به من و شما میرسد؛ گاهى شما ناگهان در ذهنتان یک چیزى برق میزند، میدرخشد، راهى باز میشود؛ این رزق الهى است؛ در یک برههى فشار، ناگهان یک امید وافرى در دل شما بهوجود مىآید؛ این همان رزق الهى است.
با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت کار کند
اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.
جوانب و آثار یک اقدام را ملاحظه کند
یک شاخص دیگر [از شاخصهای دولت مطلوب]، مسئلهی حکمت و خردگرایی در کارها است؛ کار کارشناسی، مطالعهی درست، ملاحظهی جوانب و آثار و تبعات یک اقدام، و حتّی گاهی ملاحظهی تبعات یک اظهارنظر. گاهی یک اظهارنظر از سوی یک مسئولِ دارای جایگاه و به اصطلاح دارای تریبون، دارای منبر، یک تأثیرات سوئی میگذارد که این تأثیرات را اگر انسان بخواهد برطرف کند، مبالغی بایستی کار کند؛ همان قضیّهی سنگِ توی چاه است؛ واقعاً مشکلات ایجاد میکند. بایستی سنجیده اظهارنظر کرد؛ اینجور نباشد که ما حالا یک مدیری هستیم، یک مسئولی هستیم، دربارهی یک مسئلهای یک مطلبی به ذهنمان میرسد، کارشناسی نشده، بررسی نشده، جوانبْ دیده نشده، این را نباید پرتاب کرد در فضای افکار عمومی؛ گاهی اوقات جمع کردنش کار سخت و مشکلی است. این خردگرایی و حکمت در مدیریّتها و در کارها است.
از ظرفیّت کارشناسی استفاده کند
از جملهی شقوق خردگرایی و حکمت در مدیریّتها، استفاده از ظرفیّت بالای کارشناسی است در مسائل کشور که خوشبختانه ما در زمینهی کارشناسی، امروز ظرفیّت خیلی خوبی در کشور داریم؛ انصافاً انسان نگاه میکند، در بخشهای مختلف، ظرفیّت کارشناسی کشور بالا است.
صداقت و مسئولیتپذیری داشته باشد
صداقت و مسئولیتپذیری باید در مدیران وجود داشته باشد. هنر یک مدیر این است که مسئولیتپذیری داشته باشد. بر مبنای یک پایه منطقی، کار را انجام دهید و مسئولیتش را هم به گردن بگیرید؛ بگویید این کار را کردم، مسئولیتش هم با من است. از مسئولیت نباید هراس داشت.
به مردم و نظام اسلامی متعهّد باشد
من مکرّر عرض کردهام که هر جا مدیریّتهای متعهّد، مؤمن و دلسوز بر سرکار بودند و با عقل و درایت و ایمان و تعهّد نسبت به مردم و نظام اسلامی کار کردند، ما توفیق پیدا کردیم. شما به عرصه کشور نگاه کنید؛ ما در زمینه بخشی از پیچیدهترین صنایع - که یک روز صنعتگران این کشور حتّی فکرش را نمیکردند - به خاطر مدیریّتهای کارآمد، به حدّ مطلوب رسیدیم. بسیاری از بیگانگان، دشمنان و رقیبان حتّی حاضر نیستند این واقعیت را باور کنند؛ ولی بالاخره باور میکنند؛ چون آثارش را در گوشه کنار میبینند... باید مدیریّت دلسوز و متعهّد زمام کار را در دست گیرد.
برای انجام کار کفایت لازم را داشته باشد
جدّی بودن در کار، آرام نداشتن برای کار، احساس مسؤولیت برای اصل اقدام و کار و وظیفهای که بر عهده گرفته، [برای مدیر و مسئول] بسیار مهم است. به همین جهت هم هست که اگر کسی واقعاً در بخشی از بخشهای کشور احساس میکند که کفایت لازم برای این کار را ندارد، معلوم نیست که پذیرش آن کار، مشروع باشد. چون قبول این کار، به معنای این است که تعهّد کند و بپذیرد که این کار را به انجام برساند. این، بدون کفایت و لیاقت، امکانپذیر نیست.
مردمدار و دلسوز باشد
بنده بارها به مسؤولین مختلف کشور، در جاهای مختلف، عرض کردهام: مردم فلان شهر یا فلان روستای دورافتادهی کشور، نظام را در چهرهی همان بخشدار یا رئیس پاسگاه نیروی انتظامی یا آن مسؤول مربوطه مشاهده میکنند. برای آنان، رئیس جمهور و وزیر و رئیس و معاون و همه، همین است که با او مواجه است. اگر او سالم باشد، امین باشد، مردمدار و دلسوز باشد، نشان این است که کل تشکیلات دولت اینگونه است. و اگر خدای ناکرده، قدم را کج بردارد، او مقایسه میکند و نمیشود جلو مقایسهاش را گرفت.
صلاح و سلامت داشته باشد
اگر دستگاه مدیریت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهای متن جامعه، قابل اغماض است و در مسیر جامعه، مشکلی بهوجود نخواهد آورد. اما اگر مدیریت و رأس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنهی مردم، نمیتواند این جامعه را به سرمنزل مطلوب هدایت کند. یعنی تأثیر رأس قله و هرم و مجموعهی مدیریت و دستگاه اداره کننده در یک جامعه، اینقدر فوقالعاده است.
نبایدها
ضعیف، بیحال و ناامید نباشد
بنده از ضعفهای فعّالیّتهای مسئولین کشور در سطح عموم ملّت ایران و در طول سالها، آگاهم؛ ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریّتهای ما است، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست... ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد؛ یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد؛ باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند.
سرگرم اختلافات داخل کشور نشود
چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض بهوجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا نتوانستیم؛ نخیر، همانطور که امام فرمودند ما میتوانیم، باید عزم داشته باشیم.
دارای انگیزهاى جز خدمت به کشور نباشد
مدیریت جهادى مخصوص دولت نیست، این مسئولیتها اگر بهطور جدى، بهدور از انگیزههاى شخصى، بهدور از هرچیزى جز انگیزهى خدمت به مصالح کشور انجام بگیرد، بزرگترین کار جهادى است؛ کار جهادى یعنى این؛ انگیزههاى گوناگون را نباید دخالت داد، اولویتها را باید نگاه کرد.
به دنبال جمع ثروت برای خود نباشد
در نظام اسلامی، مراکز قدرت و کسانی که دستگاههای مختلف و مدیریّتها و امضاءها را در اختیار دارند، باید به جمع ثروت شخصی برای خود، به عنوان یک گناه نگاه کنند. اگر اینطور شد، آنگاه دستها و دامنها پاک خواهد ماند؛ والّا اگر مسؤولی که فلان تجارت خارجی و فلان مناقصه بزرگ در اختیار اوست؛ فلان پروژه مهم و پُرخرج زیر امضای اوست و فلان صندوق پول زیر کلید اوست، به خودش اجازه دهد برای منافع شخصی و جمعآوری ثروت برای خود یا نزدیکانش، از این امکان - که متعلّق به کشور و مردم است - استفاده کند، همان چیزی اتّفاق خواهد افتاد که در کشورهای دچار سیستمهای ظالمانه در گذشته و امروز در دنیا اتّفاق افتاده است؛ یعنی ثروت در یک نقطه متمرکز خواهد شد و جمع کثیری دچار محرومیّت و فقر خواهند گردید.
تنبل، بیحال و سهلانگار نباشد
تنبلی و بیحالی و سهلانگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلین بلایی است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافی و لازم ساقط کند. جدّی بودن در کار، آرام نداشتن برای کار، احساس مسؤولیت برای اصل اقدام و کار و وظیفهای که بر عهده گرفته، بسیار مهم است. به همین جهت هم هست که اگر کسی واقعاً در بخشی از بخشهای کشور احساس میکند که کفایت لازم برای این کار را ندارد، معلوم نیست که پذیرش آن کار، مشروع باشد. چون قبول این کار، به معنای این است که تعهّد کند و بپذیرد که این کار را به انجام برساند.
در دستگاه تحت مدیریتاش فساد نفوذ نکند
رکن سوم [از آمادگی مسئول]، حفظ طهارت و تقواست. حفظ پاکیزگی در عمل است. اجتناب از هرگونه اختلاط با اهداف غیر مشروع یا اهداف غیر مقبول و غیراخلاقی است. این، شأن سوم است. مدیر خوب، مدیری است که هر کاری را به عهده میگیرد، با رعایت اصول اخلاقی صحیح، انجام دهد. در نظام اسلامی، چیزی که به شدّت با آن مقابله میشود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامی، با اعتقاد بد و نادرست، اینطور مقابله نمیشود که با عمل غیر صحیح و عمل غیراخلاقی و خدای ناکرده رسوخ فساد مبارزه میشود. چیزی که امروز، در دوران بازسازی، مسؤولین کشور، همکاران دولت، مدیران درجه دو و سه در دستگاههای دولتی، تا پایینترین ردهها، باید با دقّت مراقب باشند، این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدّی و فلج کننده است. واقعاً فلج کننده است!