[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا - 1388/01/01 عنوان فیش :حبس دارائیها و کمک به صدام؛ نمونهای از دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمله به هواپیمای مسافربری ایران, طلب ملّت ایران از رژیم امریکا, تاریخ شکلگیری و تثبیت جمهوری اسلامی, تاریخ دفاع مقدس, تاریخ دشمنیهای ایران و امریکا, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تروریسم دولتی, سیاههی جنایات امریکا, مصادره اموال ایران توسط آمریکا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در مورد مسائل بینالمللی كشورمان من فقط به یك مسئله اشاره میكنم و آن مسئلهی ما و آمریكاست. یكی از آزمونهای مهم انقلاب از روز اول همین مسئله بوده است. از روز اوّلی كه انقلاب پیروز شد، در مواجهه و نوع تعامل با دولت ایالات متحدهی آمریكا، میدانی به عنوان یك آزمون بزرگ برای ملت ایران باز شد. در طول این سی سال، همواره این آزمون مهم و بزرگ ادامه داشته است. دولت آمریكا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهرهی ترش و با لحن مخالفت روبهرو شد. البته آنها با محاسباتِ خودشان حق هم داشتند. ایران قبل از انقلاب در مشت آمریكا بود؛ منابع حیاتیاش در اختیار آمریكا، مراكز تصمیمگیری سیاسیاش در اختیار آمریكا، عزل و نصب مراكز حساس در اختیار آمریكا؛ مرتعی بود برای چرای آمریكائیان و نظامیان آمریكائی و غیر آنها. خوب، این از دستشان گرفته شد. میتوانستند مخالفت خود را اینجور خصمانه ابراز نكنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمریكا- چه رؤسای جمهور جمهوریخواهشان، چه رؤسای جمهور دمكراتشان- با نظام جمهوری اسلامی بدرفتاری كرد؛ این چیزی نیست كه بر كسی پوشیده باشد. اولین كاری كه از طرف آمریكائیها انجام گرفت، تحریك مخالفین پراكندهی جمهوری اسلامی و كمك به حركتهای تجزیهطلب و تروریستی در كشور بود؛ از اول این كار را شروع كردند. در هر نقطهای از نقاط كشور كه حركتهای تجزیهطلب در آنجا زمینهای داشت، انگشت آمریكائیها را ما دیدیم؛ گاهی پول آنها را، و حتّی در مواردی عناصر آمریكائی را ما در آنجا دیدیم؛ این برای مردم ما خسارت زیادی داشت. متأسفانه این كار هنوز هم ادامه دارد. همین شرورهائی كه در مناطق مرزی ایران و پاكستان هستند، بعضی از آنها ما شنودهایشان را داریم؛ اینها با عناصر آمریكائی مرتبطند؛ یعنی با بیسیم با آنها حرف میزنند، دستور میگیرند. شرورِ تروریستِ آدمكش مرتبط با افسر آمریكائی در یك كشور همسایه! این هنوز هم متأسفانه ادامه دارد. شروع كارشان از اینجا بود، بعد تصرف و حبس دارائیها و اجناس ایران. رژیم گذشته پول بیحسابی را در اختیار آمریكائیها گذاشته بود، برای اینكه از آنها هواپیما بگیرد، بالگرد بگیرد، سلاح بگیرد. بعضی از این وسائل، آنجا تهیه هم شده بود. وقتی انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پولها را كه میلیاردها دلار بود، ندادند؛ و عجیبتر اینكه این وسائل را در یك انباری جمع كرده بودند، نگه داشته بودند، انبارداری برای خودشان قائل شدند، خود را طلبكار كردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداری برداشتند! مالی را از یك ملت غصب كنند، پیش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انبارداریاش را هم بگیرند! این رفتاری بوده كه از آن روز شروع شده، الآن هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ایران آنجاست؛ هم در آمریكاست، هم در بعضی از كشورهای اروپائی است؛ كه ما در طول سالها به اینها مراجعه كردیم كه اموال ما را بدهید، اینها پولهایش دریافت شده؛ گفتند چون زیر لیسانس آمریكائیهاست، آمریكائیها اجازه نمیدهند و نمیدهیم؛ نگه داشتند. هنوز هم كه هنوز است، مال ملت ایران آنجا موجود است. به صدام چراغ سبز دادند؛ این یك اقدام دیگر دولت آمریكا بود برای حملهی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریكا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله كند. هشت سال جنگ را بر كشور ما تحمیل كردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال- بخصوص در سالهای آخر- همیشه آمریكائیها پشت سر صدام بودند و به او كمك میكردند- كمك مالی، كمك تسلیحاتی، كمك كارشناسیِ سیاسی- خبرهای ماهوارهای میدادند و امكانات خبررسانی داشتند. تحرك نیروهای ما را در جبهه در ماهوارههایشان ثبت میكردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاههای صدام میفرستادند كه از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده كند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند. فاجعهی حلبچه اتفاق افتاد، زدن شهرهای متعدد كشور ما با موشك اتفاق افتاد، خانهها را خراب كردند، در جبههها شیمیائی به كار بردند، چشمهایشان را بستند، اصلًا و ابداً تعرضی نكردند، به صدام كمك كردند. این هم یكی از كارهای این دولت بوده است در طول این سالها با ملت ما و با كشور ما. بعد در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریكائی با موشكی كه از ناو جنگی شلیك كرد، ساقط كرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، كه همهشان كشته شدند. بعد به جای اینكه آن افسر توبیخ شود، رئیسجمهور وقت آمریكا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش كند؟ میتواند فراموش كند؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان - 1373/08/11 عنوان فیش :بسترهای تاریخی وقوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران کلیدواژه(ها) : تسخیر لانه جاسوسی, تاریخ دشمنیهای ایران و امریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, طلب ملّت ایران از رژیم امریکا, محمدرضا پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : [آمریکایی ها] محمّدرضا را که فراری ملت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به عنوان یک میهمان پناه دادند. اموالی که در اختیار محمّدرضا قرار داشت، بالغ بر میلیاردها دلار میشد که در امریکا سرمایهگذاری کرده بود. در همه جای دنیا معمول است وقتی یک نفر که در رأس رژیمی قرار دارد، سرنگون شد، اموال شخصیاش که از آنِ مردم و دولت جدید بر سرِ کار آمده است، به آن دولت برگردانده میشود. این در همه جا یک عرف است. اگر روزنامهها را در قضایای گوناگون خوانده باشید، میبینید که همه جا این کار را کردهاند. هیچ جا سابقه ندارد که آن همه ثروت را که متعلّق به ملت ایران بود، در حسابهای محمّدرضا و کسانش در امریکا، نگه دارند. حتّی یک ریالش را به مردم ایران ندادند و نگه داشتند و هنوز هم پیش آنهاست. هنوز هم طلب ملّت ایران از رژیم امریکا، میلیاردها دلار است. آنها اموالی را که دولت ایران در گذشته خریداری کرده بود؛ پولش از کیسهی ملّت ایران پرداخته شده بود و ملّت به آنها احتیاج داشت، نگه داشتند. هنوز هم در انبارهای خودشان نگهداشتهاند و تا امروز هم تحویل دولت جمهوری اسلامی و ملّت ایران ندادهاند. طلبهای ایران که در امریکا بود، بلوکه شد و اینها را برنگرداندند. چرا؟ به این امید که شاید بتوانند نظام جمهوری اسلامی را منهدم کنند. با خود گفتند: امروز این پولها را به آنها نمیدهیم که مورد استفادهشان قرار گیرد. غرض اینکه، رژیم ایالات متّحدهی امریکا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همان روشِ قبل از پیروزی را ادامه داد؛ یعنی اِعمال کینه و خصومت با ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی. در چنین شرایطی بود که قضیهی سفارت اتّفاق افتاد. |