[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار طلاب مدرسه علمیه آیتالله مجتهدی - 1383/03/22 عنوان فیش :نقش حاشیهای روحانیت در اداره و تدبير حركت جامعه در گذشته کلیدواژه(ها) : تاریخ قاجاریه, انروای دین, دخالت روحانیون در حکومت دینی, جدایی سیاست از روحانیت, انزوای روحانیت شیعه, حکومت اسلامی, دخالت روحانیون در حکومت دینی, دخالت روحانیون در حکومت دینی, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, تاریخ صفویه, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امروز كشور و جامعهی اسلامی ما با همهی دوران گذشتهی تاریخ متفاوت است. به همین نسبت، نقش روحانیت هم امروز فوقالعاده برجستهتر است از آنچه در گذشته داشته است. در گذشته، روحانیت ما همیشه بهعنوان یك مجموعهی بكلی جدا از اداره و تدبیر حركت جامعه قرار داشته؛ خودش مغلوب گروه مغلوبی بوده. حتّی در دورانی هم كه پادشاهان صفویه مدعی تشیع بودند و به علما احترام میكردند و فتحعلیشاه به خانهی میرزای قمی در قم میرفت و زیر بازوی او را میگرفت، روحانیت یك گروه كاملاً حاشیهیی بود؛ مثل اینكه جریانی مانند سیل دارد حركت میكند، خلیج كوچكی هم در این گوشه قرار دارد؛ با این جریان ارتباط دارد، اما هیچ تأثیری در این جریان بهصورت بنیانی و اصولی ندارد. نه تنها روحانیت، دین هم اینطور بوده است. امروز برای اولین بار در تاریخ كشور ما - بلكه در تاریخ كشورهای اسلامی - بعد از صدر اسلام، دین منشأ و منبع قدرت و تدبیر امور و ادارهی جامعه شده است. شاخص، بودن و نبودن روحانی نیست؛ شاخص، بودن دین و نبودن دین است. مجلس قانونگذار ما، مجلس شورای اسلامی است؛ یعنی ملاك قبول و عدم قبول قوانین ما، انطباق و عدم انطباقِ با دین است - شورای نگهبان - یعنی قوهی مجریهی كشور و همهی بازوان و دستان و سرانگشتان ادارهی كشور، به یك منشأ دینی متصل میشود؛ اینها خصوصیات اصلی جامعهی امروز ماست؛ این در گذشته سابقه نداشته است. اگر میبینید جبههی عظیم كفر و استكبار در همهی اشكال گوناگون آن با این نقاط بشدت معارضه میكند، بهخاطر این است. با شورای نگهبان سخت مخالفند؛ با مجلسی كه شورای اسلامی باشد، بشدت مخالفند؛ با رئیس جمهوری كه دم از اسلام بزند، بشدت مخالفند؛ به طریق اولی با رهبری و ولایت فقیه صددرصد مخالفند؛ چون اینها نقطههای اساسییی است كه حركت و جهتگیری اسلامیِ نظام را تأمین میكند. اگر در تاریخ همینطور عقب بروید، این وضعیت تا صدر اسلام سابقه ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب - 1372/09/24 عنوان فیش :شروع مبارزه با دین، از اواخر سلطنت ناصرالدّین شاه کلیدواژه(ها) : تاریخ قاجاریه, ناصرالدین شاه قاجار, پیشرفت علمی غربی, تحول علمی در اروپا, بحران معنویت, غربزدگی, بحران غرب, آغاز تهاجم فرهنگی غرب علیه ایران, انحطاط غرب, انروای دین, دینزدایی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امروز، در نظامهای ساخته و پرداختهی فرهنگ غرب چه در خود منطقهی جغرافیایی غرب، چه در جاهای دیگر دنیا در بخش ابزار و وسایل زندگی تا آنجا پیشرفت کردهاند که به کرات آسمانی رسیدهاند. این از لحاظ علمی، انصافاً فوقالعاده است. این را که دیگر نمیشود منکر شد. فرض بفرمایید به آسمانها بروند و دوربینهای تلسکوپ را در آنجا تعمیر کنند. این، پیشرفت عظیمی برای بشر است. اما اگر از نظر جهتگیری زندگی، بینشی که انسان به آن احتیاج دارد، نباشد، اصلاً این ابزار برای بشر هم لازم نیست؛ بلکه مضرّ است. انسانِ امروز، از این نظر عقب مانده است. دستش خالی است. معنویّت در دنیا نیست. جهتگیری درست، نیست. برای همین است که دنیا پر از ظلم و جور است. افسوس که بعضی، مطلبی به این وضوح را نمیفهمند! مگر این دنیا مال بشر نیست؟! مگر این علم و پیشرفت برای این نیست که انسان از آنها استفاده کند؟! وقتی ما میبینیم در دنیا وضعی است که اکثر انسانها، روزبهروز بدبختتر میشوند و عدّهای با همان ابزار پیشرفتهای علمی که مال انسان است، بر انسانیّت اینگونه فشار میآورند، این کافی نیست که کسی بفهمد یک بال انسانیّت شکسته و افتاده است؟! این، بال معنویّت است. اگر ما هم در جامعهی خودمان، جنبهی معنوی را ندیده بگیریم؛ آن را حذف نماییم، یا کوشش کنیم از صحنه خارجش کنیم، همین خواهد شد. از وقتی که ترشّحات و نشانهها و طلیعههای فرهنگ غرب، به صورت قصّه و نقشه نه به صورت طبیعی و آنچه که لازمهی زندگی عمومی بشر باشد به کشور ما سرازیر شد از اواخر سلطنت ناصرالدّین شاه مبارزه با دین و تلاش برای منزوی کردن دین هم شروع شد. البته عدّهای، اینها را از زمان رضاخان میدانند و مربوط به سلاطین قاجار نمیدانند. اما این، یک واقعیّت است. اما این، یک واقعیّت است. منزوی کردن علمای دین؛ منزوی کردن دین؛ سعی در استخدام نیروهایی برای مقاصد خبیث که شروع شود، جامعه، جامعهای خواهد شد که از لحاظ وسایل و ابزار زندگی که ما به آن میگوییم: دنیا؛ یعنی همان که در علوم امروز، علوم دانشگاهی نامیده میشود پیشرفت میکند. اما آن جامعه، یک جهتش ناقص است و آن، جنبهی معنوی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب - 1372/09/24 عنوان فیش :حذف دین از دانشگاه توسط استعمارگران با هدف سلطه بر ایران کلیدواژه(ها) : انروای دین, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضتهای اعتراضی, ناصرالدین شاه قاجار, مخالفت با حوزههای علمیه و علما, استبداد رضاخان, عملکرد فرهنگی رضاخان, دینزدایی, دینزدایی از دانشگاه نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : استعمارگران و كسانی كه میخواستند بر این كشور سلطهی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و غیره پیدا كنند، دین را از محیط دانشگاه حذف كردند. راه پیدا كردن این سلطه این بود كه دین را حذف كنند. اهل دین و علمای دین را حذف كنند. یا اگر به كل از بین نمیبرند، آن را به صورتهای بیجانی تبدیل كنند. این، كاری بود كه از همان اوانی كه اشاره كردم تقریباً از همان صدوپنجاه سال پیش؛ در اواخر حكومت ناصرالدّین شاه دنبال شده است. حالا علما هم باشند برای وقتهایی كه شاید وجودشان لازم باشد و از آنها استفاده كنیم؛ اما بدون روح و معنای عالم دین. این را میخواستند. رضاخان آمد قلدری و بیعقلی كرد و همان ظاهرش را هم خواست در سطح جامعه و بخصوص در محیطهای علمی حذف كند. نیّت این بود. لذا در محیطهای دانشگاهی ما، دین یك چیز بیگانه شد. دانشگاه ما را اینطور ساختند. یك چیز بیگانه؛ چرا؟ هدف بسیار روشن بود. برنامهی بسیار زیركانهای بود. برای اینكه اگر دین در دانشگاه نباشد، آن كسانی كه در این فضا پرورش پیدا میكنند، در آینده همان سردمداران و سررشتهداران زندگی هستند، كه بیدین شدهاند و به سهولت جامعه را به سمت بیدینی خواهند كشاند! این، هدفی بود كه دنبال شد و انصافاً هم، تا مدّتی و در برههی طولانیای از زمان، موفّق شدند. محیط دانشگاه را محیط بیگانه از دین كردند. البته نمیتوانستند دانشگاه را از انسانهای متدیّن، به كلّی خالی كنند. این روشن است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1370/12/01 عنوان فیش :تاثیر پیروزی انقلاب اسلامی بر رونق دین و دینداری در سطح دنیا کلیدواژه(ها) : اثرات انقلاب اسلامی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, پیروزی انقلاب اسلامی 57, بیداری اسلامی, انروای دین, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بلاشک دنیا، دنیای دیگری شده است. آن روزی که این انقلاب به پیروزی رسید، وضع اسلام در دنیا این نبود که امروز هست؛ خیلی متفاوت بود. آن روزی که این نهضت شروع شد، وضع اسلام و دین و دینداری در داخل همین کشور هم این نبود که شما امروز مشاهده میکنید؛ دین، غریب و مظلوم و منزوی بود؛ از دین برائت میجستند؛ حتّی دیندارها از دینداری خجالت میکشیدند! وضع فرهنگ غیر دینی بلکه ضد دینی به جایی رسیده بود که بزرگترین تعریف دینی از یک جوان این بود که بگویند فلان جوان نمازخوان است! همه چیز به سمت دوری از اسلام و دوری از خدا بود. در و دیوار این کشور را به گناه آلوده کرده بودند. بعضی از ظواهر محفوظ بود؛ اما از بواطن دین، از روح دین، از حرکت عمومی به سمت هدفهای دین خبری نبود؛ و این در ایران بود که مردمش یکی از متدینترین مردمان مسلمان در کشورهای گوناگون بودند. در بعضی کشورهای دیگر اسلامی، وضع مثل اینجا بود؛ در بعضی جاها هم وضع بدتر بود. سران کشورهای اسلامی یادشان نمیآمد که مسلمانند! در مجامع سیاسی و رسمیِ اسلامی، چیزی که مطلقاً به یاد کسی نمیآمد، این بود که یک حرکت و یک تظاهر اسلامی انجام بگیرد، یا از یک تظاهر ضد اسلامی جلوگیری بشود؛ اصلًا چیزی به عنوان اسلام مطرح نبود! امروز کار به جایی رسیده است که دشمنان اسلام و دین منظور، دشمنان فردی و شخصی و اعتقادی نیست؛ دشمنان سیاسی است؛ آنهایی که دینداری مردم را سدی در مقابل اطماع و هوسها و شهوات خود میبینند از گسترش دین در سطح عالم، به عنوان یک پدیدهی خطرناک یاد میکنند! ما باید به این واقعیت خیلی توجه کنیم |