[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش - 1390/11/19 عنوان فیش :حادثه نوزدهم بهمن؛ نمونه ابتکار، ایستادگی و اقدام بهنگام کلیدواژه(ها) : عبرتهای انقلاب, عبرت, یومالله ۱۹ بهمن, حضور ارتش در صحنه انقلاب, ارتش دوران پهلوی, بیعت همافران با امام خمینی در نوزده بهمن 57, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, موقعشناسی, عبرتهای انقلاب, بیان عبرتهای تاریخی, عبرتهای تاریخ نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بزرگداشت نوزده بهمن که ما اصرار داریم هر سال این بزرگداشت صورت بگیرد و در این سالهای متمادی در چنین روزی ما با عزیزان نیروی هوائی دیدار کردیم و شنیدیم و گفتیم، فقط به منظور زنده نگهداشتن یک خاطره نیست - اگرچه خود زنده نگهداشتن خاطرات گرامی و باشکوه، یک ارزش است - آنچه برای ما مهم است، دو نکتهی دیگر است: یکی درس گرفتن و عبرت گرفتن از گذشته است. وقتی ما مثلاً خاطرهی نوزدهم بهمن را مرور میکنیم، یک درسی از این حادثه فرا میگیریم؛ آن درس، درس اقدام، ابتکار، ایستادگی، کار بهنگام و تأثیر آن در حرکت جامعه و کشور است؛ این یک عبرت شد. درست است که بدنهی ارتشِ دوران قبل از انقلاب، بدنهی طاغوتی نبود؛ سران طاغوتی بودند، بدنه جزو ملت بودند؛ این چیز روشنی است، برای ما از اول روشن بود، برای مردم هم در طول سالهای متمادی واضح و روشن شد؛ لیکن بروز این مردمی بودن، نقشآفرینی در عرصهی حرکت مردمی، یک چیز دیگر است. این نمیشد، مگر آن وقتی که از درون ارتش یک حرکتی که برجسته باشد، چشمنواز باشد، چشمگیر باشد، به وقوع بپیوندد؛ و نوزده بهمن این کار را انجام داد. شما امروز وقتی به حادثهی نوزده بهمن نگاه کنید، ممکن است اهمیت آن حادثه خیلی به چشم نیاید؛ ولی ما که آن روز بودیم، بنده که آن روز خودم ناظر این جریان بودم و در مدرسهی علوی در جمع برادران نیروی هوائی حضور پیدا کردم و حرکت شجاعانهی آنها را دیدم، احساس من و احساس افرادی از قبیل من که آن اوضاع را دیدند، احساس دیگری است. حادثهی نوزده بهمن یک خطشکنیِ بزرگ بود، یک کار عظیم بود. افسر، درجهدار و همافر بیایند، علناً و با صراحت با انقلاب همآوائی کنند و نگاه کنند تو چشم نگهبانان رژیم طاغوت و به آنها «نه» بگویند؛ این خیلی کار بزرگی بود. این اقدام اثر خودش را بخشید. یک اقدام بجا و بهنگام کاری کرد که احساسات خفته و بدون تظاهر، آن کار را نمیتوانست انجام بدهد. در همهی عرصهها و زمینهها، اقدام و ابتکار، یک چنین اثری دارد. دوم: ما از این حادثه درس بگیریم برای آینده؛ در گذشته متوقف نشویم. یکی از آفات اجتماعات و مجموعهها و ملتها و گروهها، متوقف ماندن در افتخارات گذشته است. هی افتخارات گذشته را به یاد خودمان بیاوریم، به آنها ببالیم، اما متناسب با آنها، در زمان حاضر، در حال، حرکتی انجام ندهیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم قم در سالروز قیام 19 دی - 1379/10/19 عنوان فیش :نوزدهم دی ماه؛ پاسخ مومنانه مردم قم به نیاز زمانه کلیدواژه(ها) : آگاهی به زمانه, لحظهشناسی, موقعشناسی, حماسه نوزدهم دی, حمایت مردم قم از نهضت امام خمینی(ره), مردم قم, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : نوزدهم دی یك نقطهی درخشنده است؛ نه فقط در تاریخ قم، بلكه در تاریخ كشور ما و تاریخ انقلاب. جوانان قم، مرد و زن، طلبه و غیر طلبه، در این روز یك پاسخِ مؤمنانه و قهرمانانه به نیاز زمان دادند. مهم این است كه هر ملتی، هر شخصی و هر مجموعهای بتواند به نیاز زمانهی خود پاسخ دهد. البته مردم قم اوّلین بار در نوزدهم دی نبود كه این هوشیاری و هوشمندی و شجاعت را از خود نشان دادند؛ هزار و دویست سال است كه شهر قم پایگاه اشاعهی افكار منوّر اهل بیت علیهمالسّلام است. آن وقتیكه حكومتهایِ مخالف اهل بیت هم بر سرِ كار بودند، مردم قم این موضع را حفظ كردند و اگر سختیهایی هم داشت، آن را تحمّل كردند. هفتاد سال هم هست كه قم مركز و پایتخت فكری و علمی دنیای اسلام است. از زمان ورود مرحوم آیتاللّه حائری به قم سال 1340 قمری این شهر به مركز اصلیِ علمیِ عالم اسلام و تشیّع تبدیل شد و بعد در زمان مرحوم آیتاللّه بروجردی به اوج خود رسید؛ و محصول آن دورهها پیدایش شخصیت عظیم القدر و كمنظیری مثل امام بزرگوار بود. این سابقهی درخشان برای قم وجود دارد كه همیشه به نیاز زمان پاسخ گفته است. نوزدهم دی هم از این قبیل بود. اشكال كار ملتها و اشخاصی كه توسریخور زمانه باقی میمانند و مغلوب حوادث دورانِ خود میشوند، این است كه زمان و جریانات خود را نمیشناسند؛ آنچه را كه اقتضاء و نیاز زمان است، درك نمیكنند؛ اگر هم درك میكنند، گاهی شجاعت ابراز آن را ندارند. لذا زمانه و عوامل مخالف و معاند بر آنها غلبه میكند. اگر مردم قم در نوزدهم دیماه سال 1356 قیام نمیكردند و آن حوادث عظیم را پیدرپی به وجود نمیآوردند، احتمالًا حوادث به سمت و سوی دیگری میرفت؛ اما آنها ابتكار بهخرج دادند و مرد و زن و جوان و پیر و روحانی و غیر روحانی، در این حركت سهیم شدند؛ هرچند نقطهی اصلی ثقل این كار بر دوش جوانها بود؛ چون فطرت پاك و پایبند نبودن به تعلّقات مادی، جوان را راحتتر به وسط میدانِ انجام وظیفه میبَرَد. همهی ملت ایران در دوران انقلاب، این منش و كار بزرگ را نشان دادند؛ یكی زودتر، یكی دیرتر؛ اما جلوتر از همه قم بود. نتیجه این شد كه دژ تسخیرناپذیری كه دربست در اختیار دشمنان ملت ایران و غارتگران و زورگویان و راهزنان بینالمللی بود دژ حكومت ایران به وسیلهی مردم از دست آنها خارج شد و مردم آن را فتح كردند. |