[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی - 1403/06/04
عنوان فیش :جنگ میان جبهه‌ی حسینی و جبهه‌ی یزیدی تمام‌نشدنی است
کلیدواژه(ها) : جبهه حق و باطل, حق و باطل, باطل, حق, صف‌بندی حق و باطل
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در زیارت عاشورا، شما به امام حسین (علیه السّلام) عرض میکنید: یا اَبا عَبدِ اللهِ اِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَکُم ‌اِلىٰ یَومِ القِیامَة. (1) «اِلىٰ یَومِ القِیامَة» یعنی چه؟ یعنی این کارزار میان جبهه‌ی حسینی و جبهه‌ی یزیدی تمام‌نشدنی ‌است؛ این کارزار ادامه دارد. جبهه‌ی حسینی خودش را معرّفی کرده؛ امام حسین (علیه السّلام)، در همین سفر کربلا، در ‌چند جا مشخّص کرده که حرفش چیست، هدفش چیست. فرمود: اِنَّ رَسولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن‌ رَأَى سُلطاناً ‌جَائِرا؛ مسئله، مسئله‌ی ظلم است، مسئله‌ی جُور است. مُستَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ ناکِثاً لِعَهدِ اللهِ ... یَعمَلُ فی عِبادِ اللهِ بِالجَورِ وَ ‌العُدوان؛(2) مسئله این است. این جبهه‌ی حسینی است که در مقابله‌ی با ظلم فعّالیّت میکند و جهاد میکند. نقطه‌ی مقابلش ‌هم جبهه‌ی جُور است، جبهه‌ِی ظلم است، جبهه‌ی شکستن عهد الهی است.‌
1 )
کامل الزّیارات، ابن قولویه قمی، ج ۱، ص ۱۷۶

إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ إِلی یوْمِ الْقِیامَةِ ‏
ترجمه :
‏«امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: ...من بیزاری می جویم به سوی خدا و به سوی شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و ‏دوستدارانشان، ای اباعبدالله من تا روز قیامت در صلحم با کسی که با شما صلح کرد و در جنگم با کسی که با شما ‏جنگید...»‏

2 )
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۴، ص ۳۸۱ (با اندکی تفاوت‏)

أيُّهَا النّاسُ ! إنَّ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه وآله قالَ : «مَن رَأى‌ سُلطاناً جائِراً ، مُستَحِلّاً لِحُرَم اللَّهِ ، ناكِثاً لِعَهدِ اللَّهِ ، مُخالِفاً ‏لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ ، يَعمَلُ في عِبادِ اللَّهِ بِالإِثمِ وَالعُدوانِ ، فَلَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِفِعلٍ ولا قَولٍ ، كانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أن يُدخِلَهُ مُدخَلَهُ ‏
ترجمه :
‏«امام حسین(علیه‌السّلام) فرمودند: هر مسلمانی با سلطان ستمگری مواجه شود که حرام خدا را حلال می‌کند و پیمان الهی ‏را در هم می‌شکند و با سنت (و قانون) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مخالفت برخاسته و در میان بندگان خدا، راه گناه و ‏دشمنی در پیش گرفته است، ولی او در مقابل چنین حاکمی، با عمل یا با گفتار، اظهار مخالفت نکند، بر خداوند است که ‏این فرد (ساکت) را به جایگاه همان طغیانگر، (در آتش جهنم) داخل کند.»‏


مربوط به :بیانات در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام‌حسین(ع) - 1398/07/21
عنوان فیش :مقابله با جبهه‌ی کفر و استکبار، فلسفه حرکت امام حسین علیه السلام
کلیدواژه(ها) : استکبارستیزی, جبهه حق و باطل, جبهه مستکبر, تحلیل حادثه عاشورا, قیام امام حسین(علیه السلام)
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در یکی از منازلِ بینِ راه، امام حسین (علیه السّلام) ایستاد خطبه خواند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً مُستَحِلّاً لِحُرُمِاتِ الله ناکِثاً لِعَهدِ الله ... یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوانِ و لَم یُغیِّرُ عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقّاً عَلَى الله اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه.(۱) خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اوّلاً خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدّه‌ی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریّت است، نه فقط در آن زمان، در همه‌ی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفه‌ی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ مَن رَأَى سُلطاناً جائِرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبهه‌ی کفر و استکبار است، جبهه‌ی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ می‌بینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگ‌افروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّه‌ی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد- یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یَعمَلُ فی عِبادِ الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبهه‌ای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند ــ حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلّاً موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخّص میکند ــ کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه، خدای متعال حقّی بر عهده‌ی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوانِ به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم.
بنده مفصّل یک وقتی راجع ‌به تبیین حرکت اباعبدالله عرض کرده‌ام؛ بعضی میگویند امام حسین (علیه ‌السّلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد -از مردمان مؤمن هم این حرف را میزنند- اشتباه میکنند؛ بعضی [هم] میگویند حرکت کرد تا شهید بشود. من میگویم حرکت کرد تا وظیفه‌ را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسئله این است؛ در پیشِ روی جمهوری اسلامی این است.
علّت اینکه ما در مقابله‌ی با آمریکا کوتاه نمی‌آییم این است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمی‌آوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقّاً على الله ان یدخلنا مدخله‌. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفه‌ی ما این است، این جمهوری اسلامی است.
1 )
وقعةالطّف، ص ۱۷۲

خطب الحسين [عليه السّلام‏] أصحابه و أصحاب الحر: فحمد اللّه و أثني عليه، ثم قال: أيها الناس؛ إنّ رسول اللّه صلّى اللّه عليه [و آله‏] و سلّم قال: «من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللّه؛ ناكثا لعهد اللّه؛ مخالفا لسنّة رسول اللّه؛ يعمل في عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لا قول، كان حقّا على اللّه أن يدخله مدخله» ألا و إنّ هؤلاء قد لزموا طاعة الشيطان، و تركوا طاعة الرحمن، و اظهروا الفساد، و عطّلوا الحدود، و استأثروا بالفي‏ء، و أحلّوا حرام اللّه، و حرّموا حلال اللّه، و أنا أحقّ من غيّر.
ترجمه :



مربوط به :بیانات در اجتماع اقشار مختلف مردم در مقابل لانه جاسوسی - 1358/09/09
عنوان فیش :وعده الهی مبنی بر پیروزی جبهه حق است
کلیدواژه(ها) : وعده‌ی الهی, جبهه حق و باطل, پیروزی, نصرت الهی, نصرت الهی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در این حرکت[مبارزه با قدرت شیطانی امپریالیسم] و در این مبارزه، پیروزی با ما است؛ ما این پیروزی را آن‌‌چنان می‌‌بینیم ‌که صبح روز بعد را‌.‌‌ ما معتقدیم که در تاریخ بشریّت، در تاریخ زندگی انسان، شبهای قدر فراوان است امّا شب قدر، بهتر از ‌هزار ماه است. شب، تاریک است؛ شب در دل خود بیمها پنهان دارد؛ شب، مبهم است امّا بی‌‌گمان صبحی به دنبال خود ‌دارد. شب تقدیر، شب تقدیر سرنوشت، شب تقدیر یک ملّت، شب تقدیر ملّتهای مستضعف، از هزار ماه زندگی ارزشمندتر ‌است: لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر * تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ وَ الرّوحُ فیها بِاِذنِ رَبِّهِم مِن کـُلِّ اَمر.(1) نیروهای طبیعت، نیروهای ‌تاریخ، سنّت‌‌ها و قوانین لایزال و لایتخلّف تاریخ و انسانیّت، به کمک انسانِ سرنوشت‌‌ساز در شب قدر می‌‌شتابد، آنها را ‌کمک میکند، بازوان آنها را نیرومند میکند، عزم جزم را در روح و در دل آنان تشدید میکند. و ما که در دعا میخوانیم «یا ربِّ ‌یا ربِّ یا ربِّ قَوِّ عَلیٰ خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی»،(2) از خدا میخواهیم که نیروی جسمانی و مادّی ‌ما را افزون کند و میکند، و از خدا میخواهیم که دل ما را مصمّم‌‌تر کند و میکند؛ این تجربه‌‌ای است که یک بار کرده‌‌ایم و ‌این بارِ دوّم است. دیروز هم قدرتهایی که در برابر ملّت ایران قرار داشتند، نه خود باور میکردند و نه شاهدان و نگرندگانِ ‌بی‌‌طرف و بی‌‌تفاوت باور میکردند که یک ملّت بتواند بر آن‌‌چنان شُکوه و جاه ‌‌و جلال ظاهری که با همه‌‌ی زرق‌‌ و برقش در ‌داخل پوسیده و پوک بود، فائق بیاید. امروز هم کسانی ممکن است باور نکنند امّا وعده‌‌ی الهی است، این وعده‌‌ای ‌لایتخلّف است؛ ما پیروز هستیم و در این تردید نداریم.‌
1 ) سوره مبارکه القدر آیه 3
لَيلَةُ القَدرِ خَيرٌ مِن أَلفِ شَهرٍ
ترجمه :
شب قدر بهتر از هزار ماه است!

1 ) سوره مبارکه القدر آیه 4
تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ وَالرّوحُ فيها بِإِذنِ رَبِّهِم مِن كُلِّ أَمرٍ
ترجمه :
فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند.

2 )
مصباح‌المتهجّد و سلاح المتعبّد ،شیخ طوسی، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل) ‏

‏«یا ربِّ یا ربِّ یا ربِّ قَوِّ عَلیٰ خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی»‏
ترجمه :
‏« اى پروردگارم، اى پروردگارم اعضايم را در راه خدمتت نيرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محكم كن...»‏