[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام) - 1396/02/20 عنوان فیش :حضرت بقیّةالله(ع)وسیلهای است برای عرض عبودیّت به درگاه خداوند کلیدواژه(ها) : حضرت امام حجة ابن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف, تقرب نوع(ها) : حدیث متن فیش : یکی از برجستهترین خصوصیّات ماه شعبان مسئلهی ولادت باسعادت قطب عالم امکان، حضرت بقیّةالله (ارواحنا فداه) است. برجستگی این روز و شب با این ولادت بزرگ بسیار بیشتر و مضاعف شده است. البتّه شب نیمهی شعبان شب مبارکی است، شب دعا است، شب مناجات است، گفته شده است که از موارد لیلةالقدر است، لکن با این ولادت همهی اینها مضاعف میشود. یک توجّهی به وجود مقدّس بقیّةالله (ارواحنا فداه) بکنیم با چند نکته¬ی کوتاه در مورد آن بزرگوار…در مورد امام زمان (عجّلاللهلهالفرج و سلاماللهعلیه) نکتهی اوّل این [است] که این بزرگوار داعیالله است. نگاه به آن بزرگوار وسیلهای است برای عرض ارادت و عبودیّت به درگاه حضرت حقّ متعال. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ اللهِ وَ رَبّانیَّ آیاتِه؛(1) همهچیز، همهی انبیا، همهی اولیا، همهی مقدّسات، همهی ارواح طیّبه که نورافشانی میکنند بر زندگی ما، بر عالم ما، بر همهی عالم وجود، آیات حقّند، جلوههای حضرت پروردگارند؛ این نکتهای است که باید توجّه داشت. به امام زمان توجّه میکنیم، توسّل میکنیم، در مقابل آن بزرگوار عرض خاکساری میکنیم، برای اینکه این خاکساری به ذات احدیّت برسد و پیش خدای متعال اظهار عبودیّت کرده باشیم 1 ) إقبالالأعمال ،سیدبن طاووس ص 295 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 99 ص 104 ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 532 (دعای ندبه) ؛ الأربعة الحمد لله الذي لا إله إلا هو و له الحمد رب العالمين و صلى الله على محمد نبيه و آله و سلم تسليما اللهم لك الحمد على ما جرى به قضاؤك في أوليائك الذين استخلصتهم لنفسك و دينك إذا اخترت لهم جزيل ما عندك من النعيم المقيم الذي لا زوال له و لا اضمحلال بعد أن شرطت عليهم الزهد في درجات هذه الدنيا الدنية و زخرفها و زبرجها فشرطوا لك ذلك و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت [و قدرت] لهم الذكر العلي و الثناء الجلي و أهبطت عليهم ملائكتك و أكرمتهم [كرمتهم] بوحيك و رفدتهم بعلمك و جعلتهم الذرائع [الذريعة] إليك و الوسيلة إلى رضوانك فبعض أسكنته جنتك إلى أن أخرجته منها و بعض [و بعضهم] حملته في فلكك و نجيته و من آمن معه [مع من آمن] من الهلكة برحمتك و بعض اتخذته لنفسك خليلا و سألك لسان صدق في الآخرين ...... ترجمه : سپاس خداوندی را که جز او خدایی نیست و ستایش از آن اوست که پروردگار جهانیان است و درود وسلام فراوان خداوند بر محمد که پیامبرش بود و بر خاندان او باد. خدایا از آنچه تدبیر تو در مورد دوستانت جاری است کسانی که برای خود و دین خود برگزیدی سپاس از آن توست زمانی که برای ایشان نعمت های فراوان وپایدار که نابودی برایشان نیست برگزیدی بعد از اینکه بی میلی به دنیا را در مقامات این دنیای پست و به طلا و زیور آن برایشان شرط کردی(مجبور کردی) و آنان نیز به آن متعهد شدند و به پیمان داری ایشان آگاه گشتی و آنان را تصدیق کردی و برایشان یاد و نامی بلند و ستایش آشکار و والا قرار دادی و فرشتگانت را بر ایشان فرود آوردی و با وحی خود گرامیشان داشتی و با علم خود یاریشان نمودی و ایشان را وسیله به سوی خود و خشنودیت قرار دادی پس یکی از آنان را ساکن بهشتت کردی تا وقتی که از آنجا بیرونش کردی و دیگری را سوار بر کشتیت ساختی و او و کسانی که ایمان آورده بودند و همراهش بودند با مهربانی خود از نابودی نجات دادی و دیگری را برای خویش دوست واقعی قرار دادی که نام و آوازه نیکو را در بین دیگران از تو درخواست کرد... مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت و هیأت رئیسه مجلس - 1390/01/15 عنوان فیش :اقرار به گناه، یکی از راههای تقرب به پروردگار کلیدواژه(ها) : گناه, تقرب نوع(ها) : حدیث متن فیش : اگر انسان متوجه ضعفهای خود و کمبودهای کار خود و عیوب خود نبود، عقب خواهد ماند. یکی از فوائد مسابقه این است دیگر. در مسابقه چون یک رقیب بغل دست انسان هست، آدم کمبود خودش را میفهمد؛ والّا وقتی خود انسان بهتنهائی دارد میدود، یک وقت لازم بداند، مثلاً میایستد و چند تا سرفه و عطسهای هم میکند؛ دیگر نمیداند که همین کار چقدر انسان را عقب میاندازد. وقتی یک نفر بغل دست انسان هست که همان دو ثانیه، پنج ثانیه را هم توقف نکرده، آدم میبیند که عجب، چقدر انسان جلو افتاد. در زندگی کاری ما، ثانیهها و دقایق و ساعات، عقبافتادگی وجود دارد؛ اینها را باید ببینیم تا به فکر جبران بیفتیم. اگر نتوانیم جبران کنیم، لااقل پیش خدای متعال اقرار کنیم؛ «و ان کان قددنا اجلی و لم یدننی منک عملی فقد جعلت الاقرار بالذّنب الیک وسیلتی».(1) یکی از راههای تقرب به پروردگار، همین است: اقرار به ذنب و اقرار به کوتاهیها و عقبماندگیها و نقصها و تاریکیهائی که در وجود خودمان هست. به این مسئله توجه کنیم. همهی اینها با توفیقاتالهیامکانپذیراست. 1 ) اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ص685؛ زاد المعاد، علامه مجلسی، ص48 ؛ بحارالانوار ،علامه مجلسی، ج91 ص96 ؛ مفاتيح الجنان ، شیخ عباس قمی ص 158 (مناجات شعبانیه) ؛ ... إلهی إن عفوت فمن أولى منك بذلك و إن كان قد دنا أجلی و لم يدن [يدنني] منك عملی فقد جعلت الإقرار بالذنب إليك وسيلتی إلهی قد جرت على نفسی فی النظر لها فلها الويل إن لم تغفر لها إلهی لم يزل برك علی أيام حياتی فلا تقطع برك عنی فی مماتي ... ترجمه : خدایا اگر عفو و بخشش كنی، پس شایشته تر از تو در این كار كیست، واگر مرگ من نزدیك شده است ولی هنوز عمل من به تو نرسیده است (ولی هنوز عمل من مرا به تو نزدیك نكرده است)پس راه نجات و نزدیكی به تو را، اعتراف به گناهم قرار می دهم. بارالها من در توجهم به نفس خود (مهلتی كه به نفس دادهام)، بر خویش ستم كردم پس اى واى بر نفس من اگر تو او را نیامرزى خدای من نیكی و خوبی تو در تمام مدت زندگیم همیشگی است پس مهربانیت در زمان مرگم نیز از من نگیر. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/14 عنوان فیش :باید از خدا درخواست کرد کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, توحید, الله (جل جلاله), تقرب, رابطه با خدا, محضر خدا نوع(ها) : حدیث متن فیش : ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کردههای ناپسند پرداخت. در «دعای ابوحمزه»، عبارتی بسیار تکاندهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «و اعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرّضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافةِ و انّک لاتحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک. (1)» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض میکند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و میدانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است...» هر جا هستید، هر که هستید، در هر لباسی هستید، در هر سنّی هستید؛ ای جوان! ای پسر و دختر جوان! ای مرد و زن میانسال! ای پیرمردان و پیرزنان! ای فقرا! ای اغنیا! ای علما! ای متوسّطالسوادها! هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا میکنید - که هر انسانِ سالمی این احساس را میکند - بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسی با خدا از روی دل حرف بزند، ولی جواب الهی را نشنود! خدا به ما جواب میدهد. وقتی دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتی دیدید اشکِ شما جاری شد، وقتی دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتی دیدید طلب، با همه وجود از سر تا پای شما جاری شد، بدانید این همان پاسخ الهی است؛ این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت است؛ اجابت این خواستهها انشاءاللَّه، که در قرآن فرمود: «واسئلوا اللَّه مِن فَضله». (2) از خدا بخواهید. «و لیس من عادتک ان تأمر بالسؤال و تمنع العطیّه.» (3) بگویید، سؤال کنید، بخواهید و مگر میشود که بخواهید و ندهد!؟ البته اقتضائات زمان و مکان و خصوصیات و نظایر آن هم، در خواستن از خدا مؤثّر است. 1 ) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص: 582؛ إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 68؛ مفاتیح الجنان ، دعای ابوحمزه ثمالی رَوَى أَبُو حَمْزَةَ الثُّمَالِيُّ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ ص يُصَلِّي عَامَّةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِذَا كَانَ السَّحَرُ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاء... اللَّهُمَّ إِنِّي أَجِدُ سُبُلَ الْمَطَالِبِ إِلَيْكَ مُشْرَعَةً وَ مَنَاهِلَ الرَّجَاءِ إِلَيْكَ مُتْرَعَةً وَ الِاسْتِعَانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ أَمَّلَكَ مُبَاحَةً وَ أَبْوَابَ الدُّعَاءِ إِلَيْكَ لِلصَّارِخِينَ مَفْتُوحَةً وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِي بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِي اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِي أَيْدِي الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِي وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِي وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّي وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِي إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِي بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّي أَنْ لَا رَبَّ لِي غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَك ترجمه : اى خدا!من راه حوايج خلق را به سوى تو باز مىبينم و چشمهاى اميد بندگان را به درگاهت پرآب مىيابم و يارى جستن به فضل و كرمت براى هركس كه به تو آرزومند است مباح و آسان است و درهاى دعاى فريادخواهان به سوى تو باز است و محققا مىدانم كه تو براى حاجت اميدواران اجابتكنندهاى و به حال پريشانخاطران فريادرسى؛و مىدانم كه در ناليدن به درگاه جود و احسانت و در رضاى به قضا و قدرتت بهترين عوض است از بخل مردم بخيل و بىنيازى است از اندوختهى در دست دنياطلبان؛و هركه به سوى تو سفر كند راهش بسيار نزديك است و تو از نظر بصيرت خلق پنهان نيستى،جز آنكه آمال و آرزوهايى كه به غير تو دارند حجاب آنها از شهود جمالت گرديده است. و من جوياى توام و در حوايجم رو به تو آوردهام و به درگاه تو استغاثه مىكنم و پناه مىجويم و در دعا متوسل به لطف توام بدون آنكه لايق آن باشم كه دعاى مرا مستجاب كنى يا مستوجب عفو و بخشايشت گردانى،بلكه توجهم به تو به صرف كرم و احسان توست و اطمينان خاطرم به صدق وعدهى(لطف)تو و پناهم بر ايمان به يكتايى توست و يقينم به معرفت حضرتت كه مىدانم مرا پروردگارى غير تو نيست و جز تو خدايى نخواهد بود تو يكتا و بىشريكى. |