[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد - 1386/02/25
عنوان فیش :توصیه اسلام به زهد در عین ممنوع کردن روگردانی از متاع دنیا
کلیدواژه(ها) : انسان در اسلام, زهد
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اسلام در این نگاه به انسان به عنوان یک فرد، توصیه میکنند زهد بورزد. زهد یعنی دلباخته و دلبسته‌ی دنیا نشود؛ اما در عین اینکه توصیه به زهد میکنند، قطع رابطه‌ی با دنیا و کنار گذاشتن دنیا را ممنوع میشمارند. دنیا چیست؟ دنیا همین طبیعت، همین بدن ما، زندگی ما، جامعه‌ی ما، سیاست ما، اقتصاد ما، روابط اجتماعی ما، فرزند ما، ثروت ما، خانه‌ی ماست. دلبستگی به این دنیا، دلباخته شدن به این نمونه‌ها، در این خطاب فردی، کار مذمومی است. دلباخته نباید شد. این دلباخته نشدن، دلبسته نشدن، اسمش زهد است؛ اما اینها را رها هم نباید کرد. کسی از متاع دنیا، زینت دنیا، از نعمتهای الهی در دنیا رو برگرداند، این هم ممنوع است. « قل من حرّم زینة اللَّه الّتی اخرج لعباده و الطّیبات من الرّزق قل هی للّذین امنوا»(1)؛ یعنی کسی حق ندارد که از دنیا اعراض کند.
1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 32
قُل مَن حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزقِ ۚ قُل هِيَ لِلَّذينَ آمَنوا فِي الحَياةِ الدُّنيا خالِصَةً يَومَ القِيامَةِ ۗ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الآياتِ لِقَومٍ يَعلَمونَ
ترجمه :
بگو: «چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده، و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگی دنیا، برای کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند؛ ولی) در قیامت، خالص (برای مؤمنان) خواهد بود.» این گونه آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند، شرح می‌دهیم!


مربوط به :بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش آسیب‌‌شناسی انقلاب‌ - 1377/12/15
عنوان فیش :مذموم بودن دل سپردن به دنیا، مبنای انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : دنیاگرایی, زهد
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
عزیزان من، یکی از شعارهای ما قبل از پیروزی انقلاب - نه شعارهای انقلاب، شعارهای دوستانه‌ی خودمان در مجموعه‌ی رفاقتی و مجموعه‌هایی که با هم بودیم، با هم فکر می‌کردیم و کار و مبارزه می‌کردیم - «ساده زیستی» بود؛ زندگی ساده و کمتر بهره بردن از جلوه‌های دنیا! بعد که انقلاب، پیروز شد، سعی کردیم باز هم همین روش، همین شعار و همین مبنا را دنبال کنیم.
(...)
ما [که هم مسئول حکومتی هستیم و هم روحانی] باید بیشتر مواظب باشیم، دیگران هم باید مواظب باشند، شما هم که دانشجویید، یا استادید، باید مواظب باشید، شما هم که رئیسید، باید مواظب باشید؛ همه باید مواظب باشند که به دام تکلّفات و تعیّنات زندگی نیفتند و در اشرافیگری و اینها غرق نشوند. زینت دنیا را به قدری که خدای متعال قرار داده و مباح است، برای همه کس بخواهند.

البته «المال و البنون زینة الحیوة الدنیا»،(1) هیچ ایرادی ندارد. نه مال ایراد دارد، نه فرزندان ایراد دارد، نه مقام و اینها؛ لیکن غرق شدن در اینها، عمده کردن و هدف قراردادن اینها و خود را در تکیّفات و تعیّنات زندگی، منحصر کردن است که آسیب می‌زند. چنانچه اینها اصلاح بشود، ما امیدواریم که ان‌شاءاللَّه مشکلی نباشد
1 ) سوره مبارکه الكهف آیه 46
المالُ وَالبَنونَ زينَةُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَالباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوابًا وَخَيرٌ أَمَلًا
ترجمه :
مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست؛ و باقیات صالحات [= ارزشهای پایدار و شایسته‌] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش‌تر است!


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1359/03/09
عنوان فیش :امیرالمؤمنین (علیه‌ السّلام) از مال دنیا چیزی براى خود باقى ‌نگذاشته بود.‌
کلیدواژه(ها) : زهد, زهد امیرالمومنین (علیه السلام), عدالت, فقر و فساد و تبعیض, عدالت امیرالمومنین (علیه السلام), حکومت امیرالمومنین (علیه السلام), زهد امیرالمومنین (علیه السلام)
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
مردم بایستى مواظب باشند و سعى کنند از کیفیّت عمل آنها، مستضعفین در فقرى که هستند، بیشتر نسوزند. دستگاه‌هاى ‌دولتى کوشش میکنند بلکه راه‌هایى پیدا کنند که مردم را از فقر بیرون بیاورند؛ یک عدّه فرصت‌طلب از همین فرصتها ‌استفاده میکنند، بر ثروت خود بیشتر و بیشتر مى‌افزایند؛ این بر خلاف عدلى است که حکومت اسلامى وعده‌ى آن را داده و ‌به آن کمربسته است، و یقیناً در مقابل آن خواهد ایستاد. امیرالمؤمنین این خصلت را از بیخ‌ و بن از وجود خود برکنده است؛ ‌وَ مَن یوقَ شُحَّ نَفسِه؛ فَاُولئکَ هُمُ ال‌مُفلِحونَ.(۱) لذا در زندگى على میراثى باقى نیست. علىّ‌بن‌ابى‌طالب هیچ از این مال ‌دنیا براى خود باقى نگذاشته است. حالا نامه‌اى که به عثمان‌بن‌حنیف نوشته است و آن ‌همه خطبه‌هاى سوزنده و گدازنده و ‌تکان‌دهنده در نهج‌البلاغه زیاد است که همین خصلت امیرالمؤمنین را بروشنى مشخّص میکند؛ زهد در دنیا، بى‌اعتنائى و ‌بى‌رغبتى به جلوه‌ها و زیورها و مادّیگرى‌ها.‌
1 ) سوره مبارکه الحشر آیه 9
وَالَّذينَ تَبَوَّءُوا الدّارَ وَالإيمانَ مِن قَبلِهِم يُحِبّونَ مَن هاجَرَ إِلَيهِم وَلا يَجِدونَ في صُدورِهِم حاجَةً مِمّا أوتوا وَيُؤثِرونَ عَلىٰ أَنفُسِهِم وَلَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ ۚ وَمَن يوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ
ترجمه :
و برای کسانی است که در این سرا [= سرزمین مدینه‌] و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان هجرت کنند دوست می‌دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمی‌کنند و آنها را بر خود مقدّم می‌دارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند!