[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1381/06/24 عنوان فیش :پیروزی ایمان و شجاعت علیرغم ضعف تدارکاتی در اوایل جنگ تحمیلی کلیدواژه(ها) : زهد, ارزشهای اخلاقی و معنوی, کمبود امکانات در دفاع مقدس, تاریخ دفاع مقدس, ایمان رزمندگان, شجاعت رزمندگان, حضور جوانان در صحنه دفاع مقدس نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بنده نمیخواهم كسی را به زهد علوی دعوت كنم؛ زهد علوی بزرگتر از دهن و ذهن ماست... اما به قناعت و به اینكه نگذارید زیادهطلبی و افزونطلبی به سمت شما هجوم آورد، دعوت میكنم. اینها مراقبت میخواهد. راحتطلبی، رفاهطلبی و عیشطلبی، چیزهایی است كه بتدریج در انسان اثر بد میگذارد و خود انسان هم اوّل نمیفهمد. یك وقت میخواهد حركت كند، میبیند نمیتواند؛ میخواهد پرواز كند، میبیند نمیتواند. مراقب باشید مجموعه را حفظ كنید؛ ذهنها و دلها و فكرها و ایمانها را مورد پاسداریِ دقیق قرار دهید؛ این سفارش همیشگی من است. بدانید در این صورت، هیچ عامل و نیرویی زیر این آسمان وجود ندارد كه بتواند بر شما غلبه كند. حرفهایی كه میزنند، لشكركشیها و تهدیدهایی كه میكنند، چیزهایی نیست كه بتواند یك ملت مؤمن را - كه در میان خود، چنین مجموعههایی پولادینِ دارد - به عقبنشینی وادار كند و آن را شكست دهد. تأثیر سلاح مخرّب، معلوم است؛ اما هیچ شكستی برای یك ملت از این طریق به وجود نمیآید. شكستها اوّل در دلها به وجود میآید و آن است كه انسانها را منهزم میكند. در اوّلِ جنگ، با ضعف تداركاتیای كه ما داشتیم، بعضیها میگفتند در مقابل صد دستگاه تانك، صد دستگاه تانك لازم است؛ بدون آن نمیشود مبارزه كرد. همین جوانان ما و همین شماها نشان دادید كه نخیر، در مقابل صد دستگاه تانك، صد دل و صد نفر فداكار لازم است كه جان خود را كف دست گیرند. صدها تانك به وسیلهی صدها جوانِ دلدار كه یا با یك «آر.پی.جی» یا سلاح مشابهِ آن جلو رفتند، عقبنشینی كردند - این مكرّر اتّفاق افتاد - آخر هم دشمن را ناكام گذاشتند. دشمنی كه با آن همه تجهیزات و پشتیبانیهای بینالمللی آمده بود - كه امروز یواش یواش به آن اعتراف میكنند - مجبور شد ناكام از این مرزها عقب بكشد و ذلیل شود. این موفّقیت به خاطر همین شجاعتها و ایمانها بود؛ اینها را باید زنده نگه دارید. |