[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌ - 1388/02/22
عنوان فیش :بیگانه دانستن اقوام گوناگون؛ سیاست خبیث حاکم در دوران طاغوت
کلیدواژه(ها) : وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, عملکرد حکومت پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, کردستان, دوران طاغوت, سیاستهای رژیم پهلوی, مناطق محروم در رژیم پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن پهلوی اول و نهضت‌های اعتراضی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
یك سیاست خبیثی از دوران طاغوت بر كشور حاكم بود و آن عبارت بود از بیگانه دانستن اقوام گوناگون؛ كُرد بیگانه بود، بلوچ بیگانه بود، ترك بیگانه بود، عرب و تركمن بیگانه بودند، اینها را بیگانه حساب میكردند. در عملكرد آنها هم این معنا مشهود بود. شما ببینید در دوران طاغوت، در این استان [کردستان] نه كار عمرانیِ درستی انجام گرفته است، نه كار فرهنگی درستی انجام گرفته است؛ رسیدگی نمیكردند و كاری نداشتند. در این استان، كارهای عمرانی در دوران طاغوت در حد صفر بود؛ كارهای فرهنگی هم همینجور. اگر شما امروز مشاهده میكنید كه در استان كردستان نزدیك به پنجاه هزار دانشجو وجود دارد كه در بیست و چند مركز آموزش عالی مشغول تحصیل هستند، این رقم در دوران طاغوت فقط 360 نفر بود! نسبت بیسوادی هم در این استان در دوران طاغوت وحشت‌آور بود: فقط 29 درصد مردم در این استان باسواد بودند! طاغوت نمیخواست مردم كُرد - این مردم با استعداد و این مردم دارای هوش و ذكاوت - باسواد بشوند. فقط 29 درصد استانی با این خصوصیات و با این كیفیت، باسواد بود! آن كار عمرانی‌شان، این هم كار فرهنگی‌شان! نگاهشان نسبت به این استان، نگاه شیطنت‌آمیز و غلط بود. نظام اسلامی آمد و این نگاه را تصحیح كرد؛ نه فقط در سطح مسئولان، بلكه در سطح آحاد مردم.

مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و مسئولان استان بوشهر - 1370/10/12
عنوان فیش :استقبال نکردن مردم از شاه در سفر مشهد و ظاهرسازی مسئولین رژیم طاغوت
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, دوران طاغوت, طاغوت, حاکمیت طاغوت, سلسله پهلوی, محمدرضا پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, عملکرد حکومت پهلوی, نظام جمهوری اسلامی ایران, حفظ نظام اسلامی, نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امروز نظام جمهوری اسلامی، بر دیرباورترین تحلیلگران عالم ثابت کرده است که یک نظامِ ماندنی است. نمی‌خواهیم پیشگویی کنیم - منظور من پیشگویی نیست - هرچند پیشگویی هم می‌شود کرد. طبیعت این نظام، طبیعت زوال‌پذیری نیست. بعضی از نظامها بِزور سر کار می‌آیند؛ مثل مرده‌یی که زیر بغلش چند تا چوب زده باشند و اِپل درست کرده باشند و آن‌جا نگهش داشته باشند؛ خیلی از نظامها این‌طوری است...
ما در آن سالهای حاکمیت طاغوت دیده بودیم که وقتی شاه به مشهد می‌آمد، کسی به استقبالش نمی‌رفت؛ و چون می‌خواستند به مسیری که او عبور می‌کرد و درخت و گلکاری هم نداشت، سر و صورتی بدهند، من دیده بودم که شهرداران بی‌عُرضه و استاندارانِ بخوربخورِ آن‌چنانی در آن سالها، درخت سبز می‌آوردند و روی همین خاکهای اطراف آن خیابانی که مسیر او بود، آن را می‌کاشتند! اگر بد می‌آوردند و او آمدنش چهار روز عقب می‌افتاد، همه‌ی درختها خشک شده بود.
قرآن می‌فرماید: «و مثل کلمة خبیثة کشجرة خبیثة اجتثّت من فوق الارض ما لها من قرار» کلمه‌ی خبیثه، مانند درخت خبیثه است که روی زمین می‌روید و ریشه ندارد؛ اما «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فی السّماء. تؤتی اکلها کلّ حین بأذن ربّها».درخت طیبه، همیشه دارد میوه می‌دهد؛ بهار و تابستان و پاییز و زمستان هم نمی‌شناسد؛ این برگها و شاخه‌ها دایم در حال شکوفه کردن و میوه دادن است. وقتی ما دیدیم که نظام، نظام ریشه‌داری است و دارد میوه می‌دهد، پس کلمه‌ی طیبه است؛ زوال‌پذیر نیست. اما اگر خود ماها بیاییم بلایی سر درخت بیاوریم؛ فرضاً مثل بعضی از حیوانات، برگهای درخت را کَلَف بزنیم؛ یا بر تنه‌ی درخت با تبر و اره ضربه بزنیم - نه این‌که نشود نابود کرد - درخت خواهد خشکید. دست گناهکار انسان می‌تواند همین شجره‌ی طیبه را هم خشک بکند. اگر ما بد عمل کنیم، همین شجره‌ی طیبه و این کار الهی و بافت الهی و رزق الهی را می‌شود خرابش کرد. قدرت ویرانگری انسان، از این حرفها بیشتر است. همچنان که قدرت سازندگی انسان نهایت ندارد، قدرت ویرانگریش هم نهایت ندارد.
این درخت، به طور طبیعی سرپاست؛ امروز دنیا این را فهمیده است.