[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار دیدار مسئولان نظام و میهمانان خارجی شرکت‌کننده در بیست و پنجمین کنفرانس وحدت اسلامی - 1390/11/21
عنوان فیش :ایستادگی پیغمبر(ص)؛ عامل پی‌ریزی جامعه نبوی
کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), بعثت پیامبر اسلام, زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), شخصیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), جوانی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, ایستادگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), حکومت نبوی, زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), شخصیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), سیره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), نظام‌سازی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
این زندگی نبی مکرم است، آن دوران کودکی‌اش است، آن دوران جوانی‌اش است، قبل از بعثت. امانت او به جوری است که همه‌ی قریش و همه‌ی عربی که او را میشناختند، به او لقب «امین» دادند. انصاف او نسبت به افراد و نگاه عادلانه‌ی او نسبت به افراد جوری است که وقتی میخواهند حجرالاسود را به جای خود نصب کنند، و طوائف عرب، قبائل عرب با هم مناقشه دارند، نزاع دارند، او را به عنوان حَکم قرار میدهند؛ در حالی که یک جوانی است. این نشان‌دهنده‌ی نگاه منصفانه‌ی او به همه است که همه این را میدانستند. او را صادق میدانستند، او را امین میدانستند. این دوران جوانی‌اش است. بعد هم دوران بعثت؛ آن از خودگذشتگی، آن مجاهدت، آن ایستادگی. همه‌ی بشرِ آن روز که با او مواجه بودند و در مقابل او بودند، نقطه‌ی مقابل او حرکت میکردند و ضدیت با او میکردند. این همه فشار، این سیزده سالِ مکه، چه سالهای سختی بود؛ پیغمبر ایستاد و ایستادن او مسلمانهای مقاوم و مستحکمی به وجود آورد که هیچ فشاری روی آنها اثر نمیکرد. اینها درس است برای ما. بعد هم جامعه‌ی مدنی را تشکیل داد، ده سال بیشتر هم حکومت نکرد. اما پی‌ریزی یک بنائی را کرد که در طول قرنهای متمادی، قله‌ی بشریت در علم، در تمدن، در پیشرفت معنوی، در پیشرفت اخلاقی، در ثروت، همین جامعه بود؛ جامعه‌ای که پیغمبر طراحی کرده بود و او پی‌ریزی کرده بود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/04/10
عنوان فیش :برکات لحظه‌ ولادت وجود مقدّس نبىّ مكرّم اسلام(ص)
کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), ولادت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و ا
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
مبارك‌ترین مولودی كه در طول تاریخ متولّد شده است، وجود مقدّس نبیّ مكرّم اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم است. این بركات، از لحظه‌ی ولادت شروع می‌شود؛ این عجیب هم نیست. حضرت عیسی علیه الصّلاة و السّلام در آغاز ولادت فرمود: «و جعلنی مباركاً این ما كنت». مبارك بودن خود را از اوّلین ساعات یا اوّلین روزهای ولادت اعلام كرد. در مورد پیامبر ما نیز همین‌طور است. آنچه تواریخ ثبت كرده‌اند كه كنگره‌ی كاخ كسری فروریخت، یا آتشكده‌ی قدیمی خاموش شد و از این قبیل علائم و نشانه‌هایی كه ثبت شده است این‌ها همه مبشّرات بركات وجود این موجود عظیم است. هرآنچه در این عالم بر اساس حاكمیت شرك و كفر و استبداد و ظلم و تفرقه بین آحاد انسان وجود داشته است، باید به بركت وجود این انسان والا و ممتاز و بی‌نظیر، بتدریج زایل شود.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ - 1370/07/05
عنوان فیش :ایستادگی پیامبر اسلام(ص) در مسیر دعوت به حق و جهاد در این راه
کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), اسوه بودن پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم), رفتار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), جهاد پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), دعوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), تبعیت از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم), اخلاق نبوی, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, شخصیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
خدای متعال به ما مسلمانان دستور داده است که از پیامبر تبعیت کنیم. این تبعیت، در همه چیز زندگی است. آن بزرگوار، نه فقط در گفتار خود، بلکه در رفتار خود، در هیأت زندگی خود، در چگونگی معاشرت خود با مردم و با خانواده، در برخوردش با دوستان، در معامله‌اش با دشمنان و بیگانگان، در رفتارش با ضعفا و با اقویا، در همه چیز اسوه و الگوست. جامعه‌ی اسلامی ما آن وقتی به معنای واقعی کلمه جامعه‌ی اسلامیِ کامل است، که خود را بر رفتار پیامبر منطبق کند. اگر به طور صددرصد مثل رفتار آن حضرت عملی نیست - که نیست - لااقل شباهت به آن بزرگوار باشد؛ عکس جریان زندگی نبیّ‌اکرم بر زندگی ما حاکم نباشد؛ در آن خط حرکت بکنیم...
کار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد. چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش و گردنکشان، با اخلاقهای خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه‌‌‌ی مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت، تکرار کرد، تبیین کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ و چه آن وقتی‌‌‌که حکومت اسلامی تشکیل داد و خود در موضع رئیس این حکومت، قدرت را به دست گرفت. آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههای مسلح عرب وحشی‌‌‌هایی که در بیابانهای حجاز و یمامه، همه جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آن‌‌‌ها را اصلاح می‌‌‌کرد و آن‌‌‌ها مقاومت می‌‌‌کردند و چه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز دو ابرقدرت آن روز عالم؛ یعنی ایران و امپراتوری روم که پیامبر نامه‌‌‌ها نوشت، مجادله‌‌‌ها کرد، سخنها گفت، لشکرکشی‌‌‌ها کرد، سختیها کشید، در محاصره‌‌‌ی اقتصادی افتاد و کار به جایی رسید که مردم مدینه گاهی دو روز و سه روز، نان برای خوردن پیدا نمی‌‌‌کردند. تهدیدهای فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه کرد. بعضی از مردم نگران می‌‌‌شدند، بعضی متزلزل می‌‌‌شدند، بعضی نق می‌‌‌زدند، بعضی پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق می‌‌‌کردند؛ اما پیامبر در این صحنه‌‌‌ی دعوت و جهاد، یک‌‌‌لحظه دچار سستی نشد و با قدرت، جامعه‌‌‌ی اسلامی را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود که به برکت ایستادگی پیامبر در میدانهای نبرد و دعوت، در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران - 1365/12/15
عنوان فیش :عدم تنافی آزادی عقیده با بت‌شکنی پیغمبران
کلیدواژه(ها) : حضرت ابراهیم ‏(علی نبینا و اله و علیه السلام), تاریخ انبیای الهی, آزادی عقیده, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در تاریخ نبوتها، تاریخ توحید، به موارد برجسته‌ای برخورد میکنیم که پیغمبران به بت‌شکنی پرداختند و بت را که مایه‌ی تقدس و ایمان جمعی از مردم بوده، از بین بردند؛ یک نمونه در مورد ابراهیم خلیل‌اللّه است، یک نمونه در مورد رسول اکرم هنگام ورود به شهر مکه است و پس از فتح مکه که این را هم ممکن است کسانی تصور کنند که با آزادی عقیده در اسلام منافی است. لکن در مورد بت‌شکنی ابراهیم باید توجه کنیم که حرکت ابراهیم برای بیدار کردن ذهن به خواب رفته و تخدیر شده‌ی مردم آن جامعه‌ی جاهلی بود. مردمی که در طول زندگی خود هرچه شنیدند، درباره‌ی شرکت و نظام شرک‌آلود شنیدند. اصلاً صدای حقی در میان این جامعه بلند نشده و به گوش آنها نرسیده است. اگر باید این مردم را از این خواب گران بیدار کرد، این کار فقط به وسیله‌ی یک حرکت بزرگ ممکن است. لذا ابراهیم به داخل بت خانه رفت در وقتی که جوانکی بیش نبود و تبر را برداشت و بتها را شکست و بت بزرگ را نشکست و تبر را به گردن بت بزرگ آویخت. این کار را برای بیدارکردن وجدان مردم بود. بعد هم در صحبت کوبنده‌ای که ابراهیم با آن مردم کرد و هوشمندی و زیرکی‌ای که این بنده‌ی صالح خدا به کار برد، آنچنان پتکی بر سر ذهن خواب‌آلود آنها زد که قرآن میفرماید: «فرجعوا الی انفسهم فقالوا انّکم انتم الظّالمون»؛ یعنی بعد از آنی که ابراهیم این حرکت را انجام داد، این فریاد رسا را کشید، آن اثری را که میخواست بگیرد، گرفت. مردم به خودشان مراجعه کردند، میان خودشان به گفتگو پرداختند، وجدانشان بیدار شد و به خود و خودهایشان گفتند که ما ستمگریم؛ خود ما ظالم هستیم و نباید ابراهیم را ملامت کنیم. در مورد رسول خدا هم بت‌شکنی پیغمبر به معنای اعمال زور نسبت به مردم مکه نبود. پیغمبر بتها را شکست، در حقیقت سنبل و نشانه و رمز نظام طاغوتی را میشکست. درست مثل همین‌که مردم در یک کشور وقتی انقلاب میکنند، نشانه‌های رمزآمیز رژیم گذشته را از بین میبرند. شما در کشور خودتان همه‌ی علامات حکومت ستم شاهی را از صحنه‌ی جامعه، از میدانها، از ساختمانها، از کاغذها پاک کردید؛ پیغمبر هم بتها را که نشانه و رمز حکومت مشرکانه بودند، از فراز کعبه به زیر انداخت و منهدم کرد؛ والّا ما در تاریخ نداریم که پیغمبر وقتی وارد مکه شد، مردم را اجبار کرده باشد که باید همه‌ی شما به اسلام بگروید، یا جستجوی خانه به خانه را شروع کرده باشد که ببیند در کدام خانه یا صندوق‌خانه بت کوچکی هست که آن را بگیرد و بشکند و از بین ببرد. پیغمبر سنبل‌ها و نمودهای نظام باطل و جاهلی را شکست. پس این هم به معنای اعمال زور برای پذیرفتن یک ایمان و عقیده‌ی قلبی نبود.